سیادت برخواسته است. به عبارت دیگر در شعر سیاسی هرچند اغراض و گرایش های گوناگونی وجود دارد اما همه باید یک وجه اشتراک داشته باشند و آن جنبه حماسی است که در سراسر آن باید حفظ شود. ( الفاخوری ، ۱۳۸۶ هـ . ش ، ص ۲۰۵ )
شعر سیاسی در میان قوم عرب سابقه ای دیرینه دارد ، در دوره جاهلـیت منحـصر در قبـیله یـا
امارت بود زیرا زندگی بادیه نشینی برپایه تعصب قبیلگی بود و تعصب امارت متأثر از تعصب قبیلگی بوده است. این گونه شعر در دوران پیامبر رونق یافت اما در دوران « عمر و ابوبکر » بدان جهت که مبارزات حزبی و گروهی از میان رفته بود رو به افول نهاد تا آنگاه که عثمان کشته شد و باد فتنه وزیدن گرفت ؛ زیرا امویان بر سرزمینهای اسلامی استیلا یافتند و با احکام جابرانه خود موالی را سرکوب کردند بار دیگر آتش قومی و نژادی شعله ور شد و احزاب متعدد گشت و هر حزبی سخن خود را می گفت و برای اثبات حقانیت خویش به کتاب و سنت متوسل می شد و با شعر و خطابه ، اغراض سیاسی خود را بیان می کرد. ( منبع پیشین ، ص ۴۶۶ )
بنابراین شعر سیاسی زاده درد و رنج اجتماعی و سیاسی شاعر بوده و شاعر با درکی کـه از رونـد
فضای سیاسی جاری دارد آنرا بازتاب می دهد که ممکن است انتقادی و یا انگیزه بخش باشد. شاعر در شعر سیاسی باید آزاد از زنجیر تعصب و حسد باشد.
( http : //suroshe pashi.blog spot.com )
۴ – ۲ – ۱ – زبان شعر سیاسی
زبان شعر سیاسی همراه با اوضاع اجتماعی تغییر می کـند. هـرگاه که نیـروی سرکوبـ گر قدرت
دولتی ، ضعیف شده باشد شعر سیاسی زبانی مستقیم یافته و هرگاه داغ و مسلط باشد زبانی کنایی پیدا کرده است. مثلاً شب نشانه ای از ظلمت سیاسی ، و زمستان تجسمی از شکست و بیمارستان تمثیلی از جامعه بیمار است. البته در دوره های خفقان شعر سیاسی هرگاه توانسته در مهاجرت سربرافرازد زبانی صریح یافته است. ( http://www.rozanemagazine.com )
۴ – ۲ – ۲ – پیشینه شعر سیاسی و انقلابی عربها
ملیت همان احساس موجود در هر فرد می باشد و بارزترین این اصل همان وحدت سیاسی است
؛ زیرا وحدت رنگ واقعی ملی گرایی است و ملی گرایی در واقعیت خود همه ملت را در وحدت سیاسی مورد هدف قرار می دهد. وحدت رنگ حقیقی روح یک ملت است و دارای عناصری می باشد.
وحدت سیاسی عربها از دوره های پیشیـن مورد توجـه بوده اسـت و در پدیـده های اجتمـاعی ،
اقتصادی و فرهنگی متعدد آشکار شده است. عربها از زمان های بسیار دور احساس می کردند که دارای نژاد برتر از سایر اقوام می باشند. عربها در زندگی خود در پی وحدت بودند ، زیرا آنها دارای زندگی قبیله ای بودند. عربها از جانب فارس ها و حبشیها مورد تهدید قرار گرفتند و همین امر سبب شد که به وحدت سیاسی توجه کنند. این وحدت نزد آنان دارای دو نشانه آشکار است :
۱. وحدت سیاسی که به واسطه دولت و حاکمان ایجاد می شود.
۲. وحدت در آداب و رسوم ارزشهای اجتماعی ، روحی و فرهنگی ، این نشانه دوم در طی عصرها جاودان بوده است و این یعنی اینکه عربها در طی زندگی خود نیازمند به این وحدت بوده اند.
( السامرایی ، ۱۹۸۳ م ، ص ۲۶۹ – ۲۷۰ )
زمانی که امارت « یمن » در سایه یک دولت معین قرار گرفت ، مناطق شـام ، حجـاز و اطـراف
عراق را تحت سیطره خود درآورد ، بعد در قرن اول قبل از میلاد « حمیریها » نفوذ خود را در جزیره الوب ، حجاز ، تهامه و خلیج البصره گسترش دادند. بنابراین یکی از ویژگیهای مهم شاعر این است ، وحدت سیاسی را که در پی زندگی قبیله ای عربها به وجود آمده است در اشعار خود بیان کند.
شعر رمز یکپارچگی در زندگی قبیله ای عربها بود و از طریق روایت در میان آنها سینه به سیـنه
نقل می شد و باعث وحدت سیاسی آنها می شد. از وحدت سیاسی قبل از اسلام می توان به وحدت فرمانروایان غسان ، حیره و کنده در شبه جزیره عربستان ، عراق ، شام ، فلسطین که تا مصر بوده اند اشاره کرد. در شعر شعرای آنها چیزهایی وجود دارد که دلالت بر وحدت سیاسی و یکپارچگی آنها دارد.
بنابراین ، این دسته از اشعار با این مضمون موجب وحدت سیاسی در سرزمینهای عربی می شد
و شعر عربی پرچمدار وحدت آنان است. گویی شاعر انگیزه وحدت را برای دفاع از ناموس ، وطن و سرزمین خود برگزیده است. ( منبع پیشین ، ص ۲۷۱ – ۲۷۲ )
۴ – ۲ – ۳ – شعر سیاسی در دوره جاهلی
یکی از مهمترین مشخصه زندگی اعراب جاهلی جنگ و خونریزی بود تا آنجا که می توان کشتار
را یکی از سنتهای آنان دانست. آنان پیوسته می کشتند و کشته می شدند و از خون ریختن و خونخواهی دست برنمی داشتند. بنابراین مهمترین قانون کوچک و بزرگشان که به آن توجه می کردند انتقامجویی بود و « ثأر » یا انتقام شریعت مقدس آنان بود و رنگ دینی داشت. آنها از حریفان خود انتقام نمی گرفتند ، شراب ، زن و عطر را برخود حرام می داشتند و هیچ یک از افراد قبیله حق نداشتند این قانون را نقص کنند. وقتی یکی از افراد قبیله کشته می شد عشیره او را شمشیر می کشیدند و عشایر دیگر قبیله نیز برای خونخواهی ، از آنان پیروی می کردند و کشتار فراوان بین آنان و قبیله دشمن رخ می داد و این خون و خونریزیها به نسل بعدی می رسید تا آنجا که نسلهای بعدی دو طرف همچنان در ستیزه بودند و با میانجی گری فرد دیگری بین آنان صلح و آشتی برقرار می گردید. ( ضیف ، ۱۴۲۷ هـ . ش ، ص ۶۲ )
۴ – ۲ – ۴ – شعر سیاسی در دوره صدر اسلام
از اغراض شعر دوره صدر اسلام سیاست بود. بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) لازم بود کـه کسـی
رسالت او را ادامه دهد و حکومت جامعه اسلامی را به عهده گیرد. پس از وفات ایشان مسلمانان شکی نداشتند که خلافت از آن امام علی (ع) است. علت این امر آن بود که پیامبر (ص) در « غدیرخم » امام علی (ع) را جانشین خود معرفی کرده بود. با گذشت قرنها ادبیات این حادثه را ثبت کرد و برخی از شعرا مانند : « حسان بن ثابت » ( ۵۴ هـ ، ۶۷۴ م ) این واقعه را درک کردند.
اما بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) ، امام علی (ع) به طور مستقیم عهده دار حکومت نشـد ، زیـرا
در واقعه « سقیغه » ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان معرفی شد و انصار که از حامیان امام علی (ع) در امر خلافت بودند خوار شدند و شاعر انصار « نعمان بن عجلان »[۳] گفت :
أَکانَ خَطاءً ما أَتینا وَ أَنتُم صَواباً کأنالا نَریشُ و لانَبری…[۴]
وَکانَ هَوانا فی علّیٍ و أَنَّهُ لِأهلِ لها یا عمر و عِن حَیثُ لاتَدری[۵]
وَ هذا بِحَمدِالله یَثفی مِنَ العمی وَ یَفتَحُ آذاناً ثَقُلنَ عَنِ الوَقرِ…[۶]
( آذرشب ، ۱۳۷۹ هـ . ش ، ص ۱۱۹ )
۴ – ۲ – ۵ – شعر سیاسی در دوره اموی
شعر سیاسی در این دوره به علت رقابتهای سیاسی و دعواهای قبیله ای و نژادی زیاد شد ، شعر
در دوره اسلامی در تعارض با سلطنت حاکمه و شعرای دربار بود. در این دوره شعرای نقائض آشکار شدند که عبارت بودند از :
۱. اخطل ( ۲۰ – ۹۲ هـ )
۲. فرزدق ( ۲۰ – ۱۱۴ هـ )
۳. جریر ( ۳۳ – ۱۱۴ هـ )
( آذرشب ، ۱۳۷۹ هـ . ش ، ص ۱۶۴ )
این سه شاعر نامبرده را نمی توان در زمره شعرای سیاست به معنای تازه و کلی به حسـاب آورد
زیرا آنان همچنان عصبیت قبیلگی داشتند اما گه گاهی به آن مفهوم عالی سیاست نزدیک می شدند. اینان در زیر سایه امویان به خاطر گرایش جاهلی که در این طایفه بود آرمیدند و به احزاب سیاسی هم پیوستند اما این پیوستگی به این دلیل بود که بازهم وسیه ای برای محبت های قبیله ای بیابند. ( الفاخوری ، ۱۳۸۰ هـ . ش ، ۱/۴۶۷ )
احزاب و گروههایی که در دوره اموی به وجود آمدند به دنبـال اهـداف و مقاصد خویـش بودند ،
هر حزب و گروهی سخن خود می گفت و برای اثبات حقانیت خویش به کتاب و سنت چنگ می زد و با شعر و خطا به رنگ و رو نقش می داد.
احزاب و گروههایی که در آن دوران در کمکشهای سیاسی داخـل شده بـودند عـبارت بـودند از
خوارج ، شیعه ، زبیریان ، موالی و امویان . ( الفاخوری ، ۱۳۸۶ ، ص ۲۰۶ )
خوارج : معتقد بودند که خلافت حق مشترک بین مسلمـانان است. آنـها با اشرافـیت نـژادی ،
قبیلگی و خانوادگی مبارزه می کردند و به مساوات اسلامی دعوت می نمودند. شعر خوارج شعر عقیده بود و از امتیازات شعری آنها ، نوآوری در آن است. ( همان ، ص ۲۰۶ )
شیعه : شعر شیعه به مقتضای موضوع گاه با آرامش توأم است و گاه با خروش و جوشش ، گـاه
با لطافت و گاه با اندوه. ( همان ، ص ۲۰۶ )
زبیریان:خلافت بنی امیه را انکار می کردند و از میان قریش تنها خود را وارث آن می شمردند
و در طریق تحقق یک حکومت اشرافی گام می زدند. ( همان ، ص ۲۰۶ )
دانلود پایان نامه با موضوع چه موضوعاتی در اشعار سیاسی فیتوری بارزتر است- فایل ...