۳-۶- مدلسازی نهایی مسئله ۴۳
۳-۶-۱- حالت اول: بهره برداری در حالت جدا از شبکه(حالت جزیره ای) ۴۳
۳-۶-۲- حالت دوم: بهره برداری در حالت متصل به شبکه ۴۴
فصل چهارم:
۴-۱- مقدمه ۴۶
۴-۲- سیستم مورد مطالعه ۴۶
۴-۳- مطالعه اجرای برنامه های پاسخگویی بار ۴۸
۴-۳-۱- سناریو۱ ۴۸
۴-۳-۲- سناریو۲ ۴۹
۴-۳-۳- سناریو ۳ ۴۹
۴-۴- شبیه سازی بهینه ی ریزشبکه در حالات مختلف بهره برداری ۵۰
۴-۴-۱- حالت اول: حالت مجزا از شبکه (حالت جزیره ای) ۵۰
۴-۴-۲ حالت دوم: حالت متصل به شبکه ۵۳
فصل پنجم:
۵-۱- نتیجه گیری ۵۷
۵-۲- پیشنهادات ۵۷
فهرست منابع ۵۸
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول۳-۱: مفاهیم الاستیسیته ۳۶
جدول۴-۱- هزینه متغیر، هزینه راه اندازی و ظرفیت DG ها ۴۶
جدول۴-۲- قیمت خرید و فروش انرژی از شبکه سراسری ۴۶
جدول۴-۳- خروجی پیش بینی شده منابع تجدیدپذیر ۴۷
جدول۴-۴- منحنی بار پایه ۴۷
جدول۴- ۵- الاستیسیته خودی و متقابل ۴۸
جدول۴- ۶- حالت سناریوها ۴۸
جدول۴-۷- میزان تقاضا در سناریوهای مختلف ۵۰
جدول۴- ۸- مقادیر تولید CDGها در حالت جزیره ای ۵۱
جدول۴-۹- هزینه های نهایی بهره برداری در حالت جزیره ای ۵۲
جدول۴-۱۰- میزان تولید CDG در حالت متصل به شبکه ۵۳
جدول۴-۱۱- میزان توان خریداری شده و فروخته شده ۵۴
جدول۴-۱۲- هزینه های نهایی بهره برداری در حالت متصل به شبکه ۵۴
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۱-۱: اهداف مدیریت سمت تقاضا ۳
شکل۱-۲: کنترل متمرکز ۴
شکل۱-۳: کنترل غیرمتمرکز ۵
شکل ۱-۴ :ساختار کلی پایان نامه ۷
شکل ۲-۱: نمای کلی از ریزشبکه ۹
شکل ۲-۲: ریز شبکه از دیدگاه CERTS 10
شکل ۲-۳: عناصر تولید کننده و مصرف کننده انرژی در ریزشبکه ۱۱
شکل ۲-۴: کلید اتصال به شبکه ی ریزشبکه ۱۳
شکل ۲-۵: مسیر اطلاعات و توابع به کاررفته در زمان واقعی یک PMS/EMSدر ریزشبکه ۱۴
شکل ۲-۶: ساختار مدیریت و کنترل در ریزشبکه ها ۱۵
شکل ۲-۷: مسیر تبادل اطلاعات در یک ریزشبکه با ساختار متمرکز ۱۶
شکل ۲-۸: معماری MAS برای کنترل غیر متمرکز ریزشبکه ۱۷
شکل ۲-۹: استراتژی های ممکن استفاده از مدیریت سمت تقاضا ۲۰
شکل ۲-۱۰: مدیریت مصرف پس از تجدید ساختار در صنعت برق ۲۱
شکل۲-۱۱: فروش دیماند/بازخرید ۲۳
شکل ۲-۱۲: منحنی تولید و مصرف، نقطه ی تعادل بازار ۲۶
شکل ۲-۱۳: تاثیر پاسخگویی بار بر قیمت بازار ۲۶
پنج سنجه فوق باید در مودر آن دسته از مشتریان هدف اعمال شود که در واقع بیشترین سهم توجه سازمان در رابطه با سودآوری و رشد به خود اختصاص داده اند(کاپلان و نورتن، 1386).
الگوهای رضایت مشتری یکی از مباحث مهم و حیاتی برای سازمان های امروزی است. امروزه شکست با موفقیت سازمان بر اساس رضایت مشتریانش از کالا ها یا خدمات شرکت تعیین می شود. رضایت مشتری باعث افزایش وفاداری مشتری شده و مشتریان وفادار هزینه ی بیشتری صرف خرید کالا ها یا خدمات سازمان یم نمایند، دیگران را به خرید از سازمان تشویق می کنند و حاضرند هزینه بالاتری برای خرید کالا های سازمان پرداخت نمایند. مشتریان راضی نسبت به قیمت حساسیت کنریت دارند و کالاها اضافی خریداری می کنند و کمتر توسط رقبا احت تاثیر قرار میگیرند و وفادارتر هستند. رضایت در مقالات بازاریابی به صورت های مختلفی تعریف شده است :
- ارضای نیازها و خواست های مشتری.
- ارزیابی مشتری از کیفیت کالا ها و خدمات.
-نگرش کلی مشتری نسبت به ارائه دهنده خدمات.
اما متدوال ترین تعریف برای رضایت مشتری بدین صورتارائه شده است: رضایت، عکس العملی عاطفی به تفاوت میان آنچه مشتری انتظار دارد و آنچه که دریافت می کند است.. کاتلر[48] نیز تعریف مشابهی از رضایت به شکل زیر ارائه کرده است:” راضیت احساس خوشایندی یا ناامیدی فرد است که از مقایسه عملکرد ادراک شده یک محصول (با پیامد) با انتظاراتش به دست می آید"(عطافر و شفیعی، 1385).
کارت امتیازی مشتری محور
کیم، سو و هووانگ[49] در سال 2003 الگویی را برای ارزیابی میزان اثربخشی طرح های مدیریت ارتباط با مشتری ارائه کردند که به صورت زیر می باشد: (الهی و حیدری،1384 )
شکل2-2 : الگوی ارزیابی میزان اثربخشی (الهی و حیدری،ص 132)
تدوین تعیین اهداف مدیریت ارتباط با مشتری
تحلیل اثربخشی
تصمیم پیرامون ابعاد و معیارهای مدیریت ارتباط با مشتری
تدوین راهبرد مدیریت ارتباط با مشتری
ارزیابی مشتری محور
ارزش مشتری
رضایت مشتری
تعامل مشتری
دانش مشتری
کارت امتیازی سازمان محور
تمرکز
کارت امتیازی مشتری محور
تمرکز
بعد مالی
ارائه ارزش به ذینفعان
ارزش مشتری
افزایش وفاداری و سودآوری
بعد مشتری
ارائه ارزش به مشتریان
رضایت مشتری
نیل به ارزش کسب و کار
بعد فرایندهای داخلی
ارتقای کارایی و اثربهشی در درون کسب و کار
تعامل با مشتری
جامعه آماری :
معلمین ناحیه چهار آموزش و پرورش شهر مشهد که تحقیق روی آنها انجام می شود که تعداد مدرسه ی ابتدای آنها بالای ۱۰۰ تا مدرسه بود و تعداد معلمین که در آن ناحیه تدریس می کردنند بالای ۱۰۰۰ نفر بودند .
نمونه آماری :
آزمودینهای پژوهش از میان معلمین آموزش و پرورش ناحیه چهار مشهد بودند که تعداد کل معلمینی که به پرسشنامه نظر خواهی درباره دانش آموزان در این پژوهش پاسخ دادند حدود ۱۰۰ نفر از معلمین بودند که آنها را به طور تصادفی که دارای مدرک فوق دیپلم و بالاتر و دارای سابقه تحصیلی بالای ۸ سال بودنند انتخاب کردیم. نوع تحقیق :
نوع تحقیق توصیفی است چون این روش شرایطی را بیان می کنند و هدف آن تجزیه و تحلیل شرایط موجود است مثل جمع آوری نظرات معلمین .
روش نمونه گیری :
روش نمونه گیری تصادفی است چون مدارس را به طور تصادفی انتخاب کرده و معلمین را نیز به طور تصادفی از میان آنها انتخاب کرده ایم .
ابزار اندازه گیری :
ابزار پژوهش پرسشنامه ای با عنوان پرسشنامه نظر خواهی از معلمین شامل ۲۰ سوال بود که در آن از معلمین خواسته شد تا نظر خود را نسبت به میزان پرخاشگری دانش آموزان به صورت یک مقیاس درجه بندی از خیلی زیاد تا زیاد و متوسط و کم در مقابل هر سوال مشخص کنند .
چند نمونه از سوالات در زیر آمده است .
آیا الگوهای محیط اطراف کودک در بروز پرخاشگری موثر است .
ناکامی و عدم ارضای نیازهای کودک چه تاثیری در رفتار کودک دارد .
چگونه می توان رفتار پرخاشگرانه را اصلاح کرد و غیره ………
طرح پژوهش و روش هایی تجزیه و تحلیل داده ها
شیوه جمع آوری از طریق مطالعات کتابخانه ای بوده و پس از انتخاب پرسشنامه نظر خواهی آنها را در اختیار معلمین قرار دادیم تا آنها به طور طبیعی به فرم های ارزشیابی پاسخ دهند و معلمین پس از پاسخ دادن به سوالات به صورت خیلی زیاد و زیاد و متوسط و کم جواب دادند و آنها را از طریق روش آماری و گرفتن میانگین آن سوالات به طریق رسم جدول فراوانی و توزیع درصد رسم نمودار مورد محاسبه قرار دادیم .
فصل سوم
یافته های پژوهشی :
مقدمه
براساس فرضیه ها اقدام به تهیه پرسشنامه نموده که شامل ۲۰ سوال می باشد که در رابطه با پرخاشگری در مقابل هر سوال چهار گزینه کم متوسط زیاد و خیلی زیاد می باشد.
جامعه آماری معلمین مشهد
جمعیت نمونه ۱۰۰ نفر از معلمین که پس از پر کردن پرسشنامه جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
روش آماری مورد استفاده در این تحقیق
رسم جدول فراوانی ۲- رسم کردن نمودار درصد آن را نیز رسم می کنیم . بر اساس داده ها به تغییر و تفسیر و نتیجه گیری می پردازیم . معلمین گرامی ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی برای شما عزیزان با توجه به جدی بودن مسئله تعلیم و تربیت و تاثیر نقش معلمین در این امر مهم تحقیق در زمینه بررسی علل و عوامل پرخاشگری از دیدگاه شما معلمین گرامی صورت گرفته امید آن می رود گامی موثر در حل این مشکل برداریم و در این راه موفق تر گردیم با همکاری شما معلمین گرامی .
این پرسشنامه دارای ۲۰ سوال می باشد که در مقابل هر سوال چهار حالت وجود دارد از شما تقاضا می شود نظر خود را فقط در یکی از چهار حالت با علامت × مشخص کنید .
لطفا به تمام سوالات پاسخ دهید چون ما را در تجزیه و تحلیل اطلاعات بیشتر کمک می کنید .نوشتن نام و نام خانودگی الزامی نیست فقط سابقه تحصیلی خود را ذکر کنید .
معلمین گرامی که بالای ۸ سال سابقه تحصیلی دارند . مدرک حداقل فوق دیپلم و بالاتر دارند به سوالات پاسخ دهند . از معلمین تقاضا می شود با دقت پاسخ دادن به سوالات ذیل ما را در انجام کار تحقیق راجع به کودکان پرخاشگری یاری فرمائید .
پرسشنامه مربوط به پرخاشگری کودکان
جدول سوالات پرسشنامه | کم | متوسط | زیاد | خیلی زیاد | |
۱ | تنبیه بدنی کودک | ||||
۲ | تبعیض بین کودکان |
با توجه به یافته های ارائه شده در جدول فوق، ضریب برآورد شده برای متغیر IIQ1 که ارتباط بین سرعت اعلان سود با فاصله مالیاتی شرکتهای نمونه آماری را نشان می دهد؛ برابر با ۰۴/۰- و با سطح معناداری ۰۳۶/۰ است که کمتر از ۰۵/۰ است. این یافته حاکی از ارتباط معکوس و معنادار بین متغیرهای مذکور می باشد و با ادعای مطرح شده در فرضیه اول تحقیق، مطابق است. این در حالی است که ضریب برآورد شده برای متغیر IIQ2 که ارتباط بین دقت پیش بینی سود با فاصله مالیاتی شرکتهای نمونه آماری را نشان می دهد؛ برابر با ۰۰۰۱/۰- و با سطح معناداری ۶۰۹/۰ است که بالاتر از ۰۵/۰ است و حاکی از فقدان ارتباط بین این متغیرها می باشد و با ادعای مطرح شده در فرضیه اول تحقیق، مغایر است.
همچنین در حالتی که متغیر وابسته TAXA(2) است، ضریب برآورد شده برای متغیر IIQ1 که ارتباط بین سرعت اعلان سود با فاصله مالیاتی شرکتهای نمونه آماری را نشان می دهد؛ برابر با ۲۲۳/۰- و با سطح معناداری ۳۰۸/۰ است که بالاتر از ۰۵/۰ است و حاکی از فقدان ارتباط بین این متغیرها می باشد و با ادعای مطرح شده در فرضیه اول تحقیق، مغایر است. این در حالی است که ضریب برآورد شده برای متغیر IIQ2 که ارتباط بین دقت پیش بینی سود با فاصله مالیاتی شرکتهای نمونه آماری را نشان می دهد؛ برابر با ۰۰۴/۰- و با سطح معناداری ۰۰۷/۰ است که کمتر از ۰۵/۰ است. این یافته حاکی از ارتباط معکوس و معنادار بین متغیرهای مذکور می باشد.
۶-۴) برآورد رابطه دوم
مدل تحقیق حاضر از تحقیق گالمور و لابرو(۲۰۱۴) اقتباس شده است که در آن، فاصله مالیاتی، به عنوان متغیر وابسته و تابعی از متغیرهای مستقل می باشد.
*) برازش رابطه ۲
الف) جدول برآورد پارامترها و معادله برآوردی
جدول ۱۰-۴: نتایج تجزیه و تحلیل آماری برای آزمون فرضیه دوم - متغیر وابسته: TAXA(1)
متغیر | ضریب β | آماره t | سطح معنی داری |
C | ۰٫۲۱۴۱۴۷ | ۱٫۸۴۴۳۸۵ | ۰٫۰۶۵۷ |
IIQ1 | -۰٫۰۴۱۸۴۹ | -۲٫۱۳۸۶۳۵ | ۰٫۰۳۲۹ |
IIQ2 | -۰٫۰۸۵۶۰۵ | -۰٫۳۷۷۳۸۸ | ۰٫۷۰۶۰ |
DIVER | -۰٫۰۰۶۰۶۴ | -۰٫۴۸۰۳۲۸ | ۰٫۶۳۱۲ |
IIQ1*DIVER | -۰٫۰۰۱۴۱۱ | -۰٫۵۱۲۷۷۶ | ۰٫۶۰۸۳ |
IIQ2*DIVER |
دومین انتقاد در رابطه با عمومیت نداشتن ساختار عوامل برای تجزیه و تحلیل در سطح پاسخ گو می باشد(برای یک برند مشخص یا داخل یک گروه محصول مشخص) می باشد. به این خاطر که آکر(1997) تمام تجزیه و تحلیل را براساس داده های جمع آور شده از میان پاسخ دهندگان(برای مقایسه های بین برند) انجام داد، او بالفعل تمامی واریانس میان برند را حذف نمود. در نتیجه به نظر می رسد این چهارچوب قابل کاربرد در شرایطی که در آن تجزیه وتحلیل در سطح برند منحصربه فرد و یا شرایطی که در آن مصرف کنندگان یک عنصر تفکیک می باشند، نیست.
سومین انتقاد در ارتباط با تکرارناپذیری پنج عامل این مقیاس در میان فرهنگ ها می باشد. به عنوان مثال آکر و همکارانش(2001) دریافتند که تنها از میان پنج بعد مقیاس سه مورد در کشور اسپانیا وچهار مورد در ژاپن کاربرد دارد(گینس و همکاران، پیشین، ص97)
برخلاف آن، گینس و همکارانش(2009) یک مقیاس دارای پنج بعدی و دوازده جزء طراحی نمودند که تنها شامل ابعاد شخصیت می باشد و در مقایسه با مقیاس آکر وابستگی بیشتری با مدل شخصیت پنج بزرگ دارد. آنها تناسب و اعتبار مقیاس خود را به واسطه مقایسه های طبقه ای میان نام تجاری و میان پاسخ گو به اثبات رسانیده اند. بنابراین، باوجود مقایسه های طبقه ای این مقیاس که در تحقیقات بازاریابی رایج می باشد، به خاطر داشتن اعتبار ساختاری و مزیت کاربردی، بهتر است از این مقیاس در زمینه شخصیت نام تجاری بهره برد.
در واقع می توان مقیاس آکر(1997) و مقیاس گینس و همکاران(2009) را از دو جهت مورد مقایسه قرار داد: 1.مقایسه پاسخ گویان به هر دو مقیاس در دو سطح پاسخ گو و نام تجاری
2.مقایسه از این جهت که کدام یک تمایز بهتری میان گروه های مصرف کننده و نام تجاری ایجاد می کنند. باتوجه به این دو مورد، پژوهشی به منظور دست یابی به پاسخ این مقایسه ها صورت گرفت که در این جا به نتایج آن اشاره می کنیم :
در سطح پاسخ گو، هر دو مقیاس متوجه تمایل کاربران نام تجاری به ارزیابی های مثبت بیشتری از نام های تجاری در مقایسه با غیرکاربران، بوده اند. ازآنجاییکه، حجم تفاوت ها از لحاظ سازگاری در مقیاس گینس بیشتر می باشد، از اینرو می توان استنباط کرد که ابعاد و ویژگی های تشکیل دهنده این مقیاس، انعکاس مشابهی از ویژگی های شخصیت پنج بزرگ می باشد و قابلیت تعمیم بیشتری در بخش ها و بازارها دارد.
در نهایت این که سطح بالاتری از تمایز میان نام تجاری از طریق به کارگیری مقیاس گینس حاصل می شود. توانایی این مقیاس در تشخیص اختلاف های فاحش میان نام های تجاری، بسیار با ارزش می باشد(آلپاتوا[141]،2011).
فعالیت
بی باکی
مسئولیت
هیجان پذیری
سادگی
ابعاد مدل گینس و همکاران
شایستگی
دل فریبی
صمیمیت
استحکام
هیجان بخشی
ابعاد مدل آکر
ابعاد مدل پنج بزرگ
شکل 2-5 : ابعاد شخصیت برند در مقابل ابعاد Big Five(منبع :آلپاتوا، 2011)
2-3-7-4 مقیاس شخصیت برند گینس وهمکاران(2009)
از همان آغاز کار گینس و همکارانش(2009) با توجه به تعریف مشخصی که شخصیت برند را به شخصیت انسانی محدود می نمود و مرتبط و قابل کاربرد برای نام های تجاری می بود، یک مقیاسی جدید برای شخصیت برند ارائه نمودند. این مقیاس جدید شامل دوازده بخش و پنج بعد(فعالیت[142]، مسئولیت[143]، پرخاشگری[144]، سادگی[145] و هیجان پذیری[146]) می باشد. از طریق پنج مطالعه وسیع، آنها اثبات کردند که ابعاد مدل از پایایی و روایی برخوردار می باشد و این مقیاس می تواند برای مطالعات بر یک سطح انبوهی درمیان برندهای چندگانه از گروه های محصول متفاوت، مطالعات در میان رقبای گوناگون در داخل یک گروه محصول مشخص، مطالعات بر یک سطح برند منحصر به فرد و برای مطالعات میان فرهنگی مورد استفاده قرارگیرد(گینس و همکاران، پیشین، ص106).
با توجه به انتقادهایی که تا کنون از مقیاس آکر(1997) مطرح گردیده است و در این جا به آنها اشاره شد و به علاوه مزیت هایی که برای مقیاس گینس و همکاران(2009) برشمردیم، به این مهم دست می یابیم که بهتر است به منظور دست یابی به هدف این پژوهش، از این مقیاس جدید شخصیت برند استفاده گردد.
نمودار 2-4 : مقیاس جدید شخصیت برند(منبع : گینس و همکاران، 2009، ص103)
2-4 مصرف کننده نوگرا
2-4-1 مفهوم نوآوری
واژه “Innovation” از واژه لاتین” Innovare ” به معنای تجدید کردن یا خلق چیزهای جدید، سرچشمه گرفته است. تعاریف متعددی از نوآوری در ادبیات این موضوع وجود دارد. یکی از این تعاریف مربوط به OECD[147](2005) به شرح زیر است :
” نوآوری عبارت است از کاربرد یک محصول(کالا یا خدمت) بهبودیافته جدید و معنادار، فرایند، یک روش بازاریابی جدید، یا یک روش سازمانی جدید در فعالیت های کسب و کار، سازمان محل کار یا روابط خارجی.”
در اینجا چهار نوع نوآوری مورد توجه می باشد. اول، نوآوری محصول[148] ، شامل کالاها و خدماتی می شود که جدید هستند یا به شکل معناداری بهبود یافته اند. دوم، نوآوری فرایند[149]، شامل یک بهبود معنادار یا جدید در روش تحویل یا فرایند تولید می باشد. سوم، نوآوری بازاریابی[150]، که درگیر روش های جدید بازاریابی شامل تغییرات مهم در جایگاه یابی محصول، طراحی محصول یا بسته بندی، ترفیع یا قیمت گذاری محصول می باشد. درآخر، نوآوری سازمانی، که شامل معرفی روش های سازمانی جدید در فعالیت های کسب وکار شرکت، روابط خارجی یا سازمان محل کار می باشد.
قابل ذکر است که واژه “جدید” نسبی است، و در ادبیات نوآوری عموماً محصولات جدید را در دو بعد مختلف طبقه بنده می کنند : جدید نسبت به شرکت و جدید نسبت به بازار. براساس این طبقه بندی می توان به شکل های گوناکونی از نوآوری دست یافت که در قالب نمودار زیر بیان شده است :
شکل 2-6 : طبقه بندی نوآوری(منبع : OECD، 2005)
اصطلاح نوآور[151] را می توان به یک موضوع(نظیر افراد، سازمان ها، صنایع و…)نسبت داد که تمایل به نوآوری کردن داشته یا به وسیله نوآوری مشخص شده اند. نوآور صفتی است که یک اسم یا ضمیر را در یک جمله توضیح می دهد، و با عبور از طبقه بندی واژگان، می توان گفت که نوجویی[152] شکل حقیقی(ماهیت) نوآور می باشد. به عبارت دیگر ، نوجویی مشخصه نوآور بودن است. نوجویی را می توان به صنایع، شرکت ها، سازمان ها و… نسبت داد. در این پژوهش، تمرکز بر نوجویی انسان یا به شکل خاص، نوجویی مصرف کننده می باشد(استیگ اندر الوول[153] ، 2010، صص20-19)
2-4-2 تقسیم بندی نوآوری
یک پدیده پیچیده را به سختی می توان به قسمت های کاملاً مجزا تقسیم نمود، نوآوری هم به عنوان یک پدیده پیچیده از این قاعده مستثنی نیست.نوآوری نیز به طرق گوناگون تقسیم شده است.رابرتسون[154](1968) نوآوری را براساس میزان تغییرات مورد نیاز در رفتار اتخاذ کنندگان در ساختارهای اجتماعی، در سه گروه طبقه بندی می کند(کیم یون هی[155]، 2008، ص13) :
-
- نوآوری مستمر
این نوع نوآوری مربوط به محصولات موجود به همراه تغییر اندک می باشد و تأثیر بسیار محدودی بر الگوهای مصرفی موجود دارد. اغلب محصولات در این طبقه قرار می گیرند(مانند آخرین نسخه مایکروسافت آفیس).
-
- نوآوری مستمر پویا
این نوع نوآوری اشاره به تغییرات مهم در نوع موجود آن کالا دارد؛ هرچند که تغییر معناداری در الگوهای مصرفی ایجاد نمی کند و اغلب با تکنولوژی پیوند دارد(مانند دوربین های دیجیتال).
-
- نوآوری غیرمستمر
این نوع نوآوری در ارتباط با محصولاتی است که عموماً به عنوان محصولی جدید که تغییر معناداری در الگوهای مصرفی و چرخه های حیات ایجاد می کند، معرفی می شود. این نوع محصول تغییر عمده ای در شیوه زندگی افراد جامعه ایجاد می کند.
فلت[156] نوآوری را در دو نوع کلی مطرح می نماید : 1.نوآوری در محصولات یا تغییر در محصولات یا خدمات یک شرکت 2. نوآوری در فرایند یعنی تغییر در شیوه ای که محصولات ویا خدمات تولید ویا ارائه می شوند. البته تغییرات در این دو بعد می تواند تدریجی، ترکیبی و غیرمستمر وناگهانی باشد. میزان ریسک و نامعینی، از تغییرات تدریجی به تغییرات ناگهانی افزایش پیدا می کند(سلطانی، 1387، ص58)
2-4-3 فرایند اتخاذ نوآوری
راجرز[157](1995) یک مدل پنج مرحله ای از فرایند تصمیم گیری مصرف کننده راجع به نوآوری ارائه می دهد که مشتری بایستی به منظور اتخاذ نوآوری، این مراحل را طی کند(کیم یون هی، پیشین، صص 21-20) :