الیسون هاروی
فرآیندهای توجه: با توجه به این که افکار تکرارشونده منفی و راهبردهای کنترل فکر در بین اختلالهای هیجانی مشترک است و این فرآیندها به طور مستقیم نشانه های بیماری را تحت تأثیر قرار میدهد، هاروی سوگیری توجه را فرایند اصلی و مشترک اختلالهای هیجانی قلمداد می کند و اظهار میدارد که بعد از آموزش اصول روانشناختی و آشناسازی مراجع با اختلالهای همایند، اولین گام درمان باید به کاهش سوگیری توجه مراجع اختصاص پیدا کند. بر اساس نظر هاروی، تکنیک آموزش توجه یکی از اصلیترین تکنیکهای کاهش سوگیری توجه میباشد.
فرآیندهای حافظه: اختلال در فرآیندهای حافظهای یکی دیگر از مؤلفه های مشترک اختلالهای هیجانی محسوب می شود که دارای ابعاد مختلفی میباشد. اولین مرحله در اصلاح فرآیندهای حافظه این است که به مراجع آموزش داده شود که اجتناب طولانیمدت پیامدهای نامطلوب بالقوهای را به همراه دارد (اجرای آزمایش سرکوبی خرس سفید). سپس مراجع را باید به سمت مواجه با تصاویر و یا اتفاقات ناخوشایند پیش برد. در ادامه به بررسی خاطرات عود کننده باید پرداخته شود تا حافظه مراجع سازماندهی شود. در پایان مراجع باید به طور مکرر با این خاطرات و تصاویر تکراری مواجه شود تا هیجانهای منفی مرتبط با آنها کاهش یابد.
فرآیندهای استدلالی: سومین مؤلفه مورد نظر در پروتکلهای فراتشخیصی مربوط به بازسازی شناختی است. درمانگر در این مرحله می تواند به کمک تکنیکهای شناختی، رفتاری به اصلاح شناختوارههای منفی بپردازد.
فرآیندهای رفتاری: کاهش اجتناب تجربهگرایانه از طریق مواجهه رفتاری و تکنیکهای مبتنی بر پذیرش از دیگر عوامل درمانی فراتشخیصی میباشد که در بافتار درمان مورد توجه قرار گیرد.
ارجاع به: کتاب «فرآیندهای رفتاری شناختی مشترک در اختلالات روانشناختی» (هاروی و همکاران، ۲۰۰۴).
دیوید بارلو
استفاده از پروتکلهای فراتشخیصی و یکپارچه بارلو و همکاران (۲۰۱۱)
ارجاع به مقالات: چوربیتا و بارلو، ۱۹۹۸؛ بارلو، ۲۰۰۲؛ بارلو، ۲۰۰۴؛ بارلو و همکاران، ۲۰۰۴؛ بارلو و همکاران، ۲۰۰۸؛ بارلو و براون، ۲۰۰۹؛ ساروز، بنت، گلدشتاین و بارلو، ۲۰۰۹؛ فارچیون و همکاران، ۲۰۱۰، الارد و همکاران، ۲۰۱۰؛ بارلو و همکاران، ۲۰۱۱؛ بارلو، الارد و همکاران، ۲۰۱۱، بارلو، فارچیون و همکاران، ۲۰۱۱ و فارچیون، الارد، بارلو و همکاران، ۲۰۱۲٫
گام سوم: در گام سوم، با توجه به نظرات و پیشنهادات متخصصین و با لحاظ کردن دیدگاه های اساتید راهنما و مشاور، این جمعبندی حاصل شد که پروتکل اولیه فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی باید شامل مؤلفه های انگیزشی (بر اساس نظر بارلو)، خودآگاهی هیجانی و ذهن آگاهی هیجانی (بر اساس نظر بارلو)، افزایش انعطافپذیری توجه و کاهش افکار تکرارشونده منفی (بر اساس نظر مکاوی، هاروی و واتکینز)، اصلاح باورهای فراشناختی مرتبط با افکار تکرارشونده منفی (بر اساس نظر مکاوی)، افزایش عدم تحمل بلاتکلیفی (بر اساس نظر مکاوی)، مواجهه با اجتنابهای رفتاری و شناختی (بر اساس نظر مکاوی، هاروی، بارلو و واتکینز) و پیشگیری از عود (بر اساس نظر مکاوی، هاروی، بارلو و واتکینز) باشد. در مرحله بعد با بهره گرفتن از منابع موجود و چارچوب درمانهای شناختی رفتاری، ماژولهای درمانی آماده شدند. دلیل طراحی پروتکل بر اساس ماژول این بود که متخصصین حوزه فراتشخیصی پیشنهاد میکردند که پروتکلهای فراتشخیصی با توجه به کاربرد آن برای اختلالهای ناهمگن باید ساختار انعطافپذیری داشته باشند. در نهایت، پروتکل طراحی شده در قالب ۶ ماژول (۱۲ جلسه) تدوین شد که در جدول ۲-۴ خلاصهای از ساختار اولیه پروتکل ارائه شده است:
جدول ۲-۴٫ پروتکل اولیه فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی
ماژول
دستورالعملهای ماژول
ماژول ۱
الف) افزایش انگیزه برای شرکت در درمان: این ماژول همانند ماژول اول پروتکل فراتشخیصی بارلو است. این ماژول بر افزایش آمادگی و انگیزه بیماران برای تغییر رفتاری و تقویت خودکارآمدی یا باور به توانایی شخصی برای دستیابی موفقیتآمیز به تغییر مورد نظر تاکید دارد. این ماژول بر اساس پژوهشهای انجام شده توسط وسترا، ارکویتز و دوزوآ (۲۰۰۹) در درمان فراتشخیصی بارلو و همکاران (۲۰۱۱) قرار داده شده است.
ب) آشنایی مراجع با اختلالهای هیجانی و لزوم به کارگیری درمان فراتشخیصی: با توجه به اهمیتی که مؤلفه آشناسازی اولیه بیمار با اختلال و روند کلی درمان در رویکرد شناختی رفتاری دارد، بخش دوم ماژول به آشناسازی بیمار با اختلالهای هیجانی و روند کلی درمان فراتشخیصی اختصاص یافت.
ماژول ۲
خودآگاهی هیجانی و ذهنآگاهی هیجانی: این ماژول برگرفته از ماژول دوم پروتکل فراتشخیصی بارلو است. در طول این ماژول مراجع یاد میگیرد که با انواع هیجانها آشنا شود و اطلاعاتی درباره مؤلفه های شناختی، رفتاری و فیزیولوژیکی هیجانهای تجربه شده کسب کند. سپس در این ماژول بعد از آموزش خودآگاهی هیجانی، درمانگر سعی می کند که مهارت ذهنآگاهی هیجانی را آموزش دهد. در واقع مراجع در این مرحله یاد میگیرد که مهارت ذهن آگاهی هیجانی، بدون قضاوت کردن درباره آنها، شدت هیجانهای مورد نظر که افزایش پیدا کرده و یا دردسرسازتر و آزار دهندهتر شده اند را کاهش میدهد.
ماژول ۳
آشنایی با افکار تکرارشونده منفی و آموزش راهبردهایی برای کاهش آن: با توجه به اهمیت نقش افکار تکرارشونده منفی و سوگیری توجه در شکل گیری و تداوم اختلالهای هیجانی و نظرات اکثر متخصصین از جمله الیسون هاروی و ادوارد واتکینز درباره نقش بنیادین انعطافناپذیری توجه در اختلالهای هیجانی، ماژول سوم به آموزش تکنیکهایی از قبیل آموزش توجه و توجهآگاهی انفصالی برای کاهش افکار تکرارشونده منفی و افزایش انعطافپذیری توجه اختصاص یافت. درمانگر بعد از این که مفهوم افکار تکرار شونده و ارتباط آن را با اختلالهای هیجانی به مراجع توضیح داد، در ادامه راهبردهایی به مراجع آموزش میدهد که مراجع از طریق آن قادر به کاهش افکار سمج و تکراری بشوند. بررسی تکنیکهای مربوط به حوزه شناختی رفتاری و نظرات متخصصین نشان می دهند که تکنیکهایی آموزش توجه و توجهآگاهی انفصالی راهبردیهای مؤثری برای کاهش سبک تفکر تکراری و منفی میباشند که بر همین اساس انتخاب شدند.
ماژول ۴
الف) افزایش تحمل بلاتکلیفی: با توجه به ارتباط عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرانی و خودپایشی (از مصادیق افکار تکرارشونده منفی) و نظر پیتر مکاوی در بخش اول ماژول چهارم، افزایش تحمل بلاتکلیفی در دستور کار قرار گرفت. درمانگر در این مرحله به مراجع کمک می کند که تا رابطه بین عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرانی مفرط را دریابد، نشانهها و راهبردهای مراجع برای کاهش بلاتکلیفی شناسایی کند و سپس مراجع را با موقعیتهای مبهم و بلاتکلیف مواجه کند تا از این طریق تحمل مراجع برای بلاتکلیفی افزایش یابد.
ب) ارزیابی مجدد باورهای فراشناختی و بازسازی مجدد: با توجه به اهمیت باورهای فراشناختی در شکل گیری و تداوم افکار تکرارشونده منفی و نظر متخصصین به ویژه مکاوی در این باره، ارزیابی مجدد باورهای فراشناختی و بازسازی مجدد در این پروتکل در دستور کار قرار گرفت. در این مرحله از ماژول، درمانگر بعد از این که مراجع با باورهای فراشناختی آشنا شد، درمانگر به شناسایی باورهای فراشناختی مثبت و منفی مراجع می پردازد. بعد از استخراج باورهای فراشناختی، درمانگر به کمک تکنیک بررسی شواهد و اسنادسازی مجدد در قالب دیالوگ سقراطی به چالش با باورهای فراشناختی مثبت و منفی مربوط به افکار تکرار شونده منفی می پردازد.
ماژول ۵
مواجهه تدریجی با اجتناب تجربهگرایانه: اکثر متخصصین به ویژه ادوارد واتکینز، الیسون هاروی و پیتر مکاوی معتقد بودند که در پروتکل فراتشخیصی باید یک ماژول برای مواجهه با اجتنابهای بیرونی (اجتناب رفتاری) و اجتناب درونی (اجتناب شناختی) گنجانده شود. بنابراین با توجه به اهمیت نقش اجتناب تجربهگرایانه (اجتناب رفتاری و شناختی) و نظرات متخصصین، ماژول پنجم به مواجهه تدریجی با اجتناب رفتاری و شناختی از طریق تکنیکهای مواجهه و پذیرش اختصاص یافت و گامی به سوی تفهیم این موضوع بود که مراجعین به موازات ماژولهای قبلی و در تکمیل آنها به بیاعتبارسازی ذهنی، تمرکززدایی شناختی، بیخطرسازی پدیده های ذهنی و عینی، پردازش هیجانی و در نهایت آزادسازی و انعطافپذیری منابع تخصیص توجهی دست یابند.
ماژول ۶
پیشگیری از عود: ماژول پایانی پروتکل درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی همانند پروتکل فراتشخیصی بارلو به پیشگیری از عود اختصاص یافت. در واقع ماژول پایانی درمان به گونه ای طراحی شده است تا به مراجعان کمک نماید تا از دستاوردهای ناشی از درمان نگهداری نمایند و در طول زمان، پیشرفت خود را افزایش دهند. همچنین باید مراجعان را ترغیب نمود تا مهارت های جدید خود را به کار ببندند و برای مقابله با عوامل استرس زا آماده باشند.