“
همچنین پژوهش دیگری در ارتباط با صفات شخصیتی افرادی که به اینترنت اعتیاد داشتند انجام شده بود نتایج حاکی از این بود که روان رنجوری بالا و سازگاری پایین به طور قابل توجهی با شانس اینکه فردی به اینترنت معتاد شده است، ارتباط دارد (کوییس[۷۷]و همکارا ن، ۲۰۱۳)
شواهد حاکی از این امر است که افراد به صورت عادی قادر به درک هیجانات و مکانیسمهای کنترل آن نیستند اما زمانی که این مکانیسمها شناخته شوند و رفتارهای هیجان محور مرتبط با آن مشخص شوند قادر به مدیریت آن خواهند بود. از طرف دیگر نامگذاری این احساسات به شناخت عملکرد آن و به خصوص کسب مهارتهای کنترل هیجانی کمک می کند که این موارد در پیشگیری از رفتارهای مخرب چون سوء مصرف مواد مؤثر است ( آژین،۲۰۰۳، به نقل از حیدری و همکاران،۱۳۹۱)
محققین نشان دادهاند که استفاده مداوم از سیگار جهت کاهش حالات هیجانی منفی ممکن است به خاطر دشواری این افراد در تحمل هیجانات منفی باشد. (براون[۷۸]، ۲۰۰۲)
همچنین (یانگ، ۲۰۰۵) دانش آموزان دبیرستانی وابسته به اینترنت در مقایسه با دانش آموزان غیر وابسته به سادگی تحت تاثیر احساسات قرار میگیرند و از لحاظ هیجانی ثبات کمتری دارند، خیالباف و خود محورند(جدیدی و بهاری، ۱۳۸۷)
دانش آموزانی که میتوانند رفتارهای نامناسب خود را کنترل کنند وازتوانایی تنظیم و تعدیل کردن هیجانات منفی برخوردارند در مواجهه با رویدادهای استرس زا وشرایط ناکام کننده بیشتر از راهبردهای مسئله مدار استفاده میکنند تا هیجان مدار. ( استروب[۷۹]، ۲۰۰۲)
تحقیقات انجام شده ضمن تأیید نتایج فوق نشان میدهد که کنترل هیجانی امکان درک فرد از پیامدهای رفتارهای مخاطره آمیز را در محیط های مختلف و در شرایطی چون قرار گرفتن در جو همسالان، محیط مدرسه و خانواده را فراهم ساخته و به انتخاب بهترین گزینه های رفتاری و تصمیم گیری در خصوص رویکردهای هیجان مدار چون اعتیاد کمک می کند(پارکس[۸۰]، ۲۰۰۷ )
همچنین افراد وابسته به اینترنت در مقیاس حساسیت واکنش هیجانی و پایین بودن خودافشایی نیز نمرات بالایی کسب کردهاند(راجرز سی، آر، ۱۹۹۸).
در پژوهشی محققین نشان دادهاند که موقعیتهای هیجانی میتواند به عنوان یک فاکتور مهم با عوامل بیرونی مثل افراد، مکانها و موقعیتهای مختلف با اعتیاد همراه باشد(میشل[۸۱]و همکاران، ۲۰۰۷).
درمطالعه لان ها[۸۲] و همکارانش (۲۰۱۰) نتایج گویای آن است که افراد معتاد به اینترنت، به صورت معناداری هوش هیجانی پایین تری نسبت به سایر آزمودنیها دارند.
جعفری و فاتحی زاده در پژوهش خود، همسو با (جیمز و همکاران، ۲۰۰۸) بیان کردند هوش هیجانی پیشبینی کننده قوی اعتیاد به اینترنت و بازیهای رایانهای است. در تحلیل مؤلفه های هوش هیجانی، یافته ها نشان داد که بر اساس خوش بینی میتوان اعتیاد به اینترنت را پیشبینی کرد. هوش هیجانی طیف گسترده ای از مهارت هاست که برجسته ترین آن ها یک مهارت اجتماعی است که بر مبنای خودآگاهی است و آن توانایی شناخت دقیق احساسات، عواطف و ویژگی های خود میباشد. بار- ان[۸۳] مدلی چند عاملی برای هوش هیجانی تدوین کرد و هوش هیجانی را نظامی از مهارتها و کارایی های مشخص دانست که بر توانایی او برای موفقیت با بحران ورویاروییهای محیطی تاثیر میگذارد. او با معرفی ۱۵ بعد هوش هیجانی، مدعی شد که هوش هیجانی، مهارتهای هیجانی و اجتماعی در طی زمان، رشد و تغییر میکنند و میتوان از طریق آموزش و برنامه های اصلاحی و درمانی، آن ها را افزایش داد. سطح پایین هوش هیجانی که ناشی از ناتوانی در مقابله مؤثر با هیجانات ومدیریت آن ها است، در شروع مصرف مواد نقش دارد(گلمن، ۱۹۹۵)
از میان اختلالات روانپزشکی مرتبط با ناگویی خلقی، اختلال سوء مصرف مواد توجه بسیاری را به خود جلب کردهاست. افراد با درماندگی عاطفی و هیجانی بیشتر، تمایل بیشتری به مصرف مواد مخدر و الکل دارند.
این مطلب نشان میدهد که چرا برخی به مواد مخدر وابسته میشوند. آن ها اغلب اوقات گرفتار هیجانات و احساساتیاند که گریزی از آن برای خود نمییابند. آن ها آگاهی چندانی از عواطف خود نداشته و با احساس عدم کنترل بر زندگی احساسی خود، هیچ تلاشی نمیکنند ( تیچنان[۸۴]، ۱۹۹۴).
ناگویی خلقی به عنوان نارسایی در درک، پردازش و توصیف هیجان باعث می شود که برخی افراد آمادگی وابستگی به مواد را داشته باشند (کریستال[۸۵]، ۱۹۹۷، به نقل ازقلعه بان، ۱۳۸۷).
پژوهشها نشان داده است که افراد مبتلا به ناگویی خلقی در شناسایی صحیح هیجانها از چهره دیگران مشکل دارند و ظرفیت آن ها برای همدردی با حالتهای هیجانی دیگران محدود است و این یافته ها نشان میدهند که دشواری در برقراری رابطه عاطفی که از مشخصه های اصلی ناگویی خلقی هستند میتواند سوء مصرف مواد را تسهیل کند (پارکر[۸۶] و همکاران، ۲۰۰۱)
نتایج پژوهش (تربرگ[۸۷] و همکاران، ۲۰۰۹) حاکی از آن است که بین مصرف الکل و نمره بالای ناگویی خلقی رابطه مستقیمی وجود دارد. در مطالعهای دیگر، بیماران وابسته به کوکایین نمره های ناگویی خلقی بالاتری نسبت به گروه کنترل داشتند(کلر و ویلسون[۸۸]، ۱۹۹۴ به نقل از کللندو همکاران، ۲۰۰۵).
در پژوهشی دیگر در این ارتباط که توسط (اکتان، ۲۰۱۱) انجام شده بود حاکی از این بود که اندازه گیری مهارتهای مدیریت هیجان میتواندپیش بینی کننده مناسبی برای سطوح اعتیاد به اینترنت باشد.
تفاوت های فردی در حساسیت سیستم بازداری و فعالسازی رفتاری به عنوان زیربنای طیف وسیعی از اختلالات از جمله اعتیاد به شمار می رود بیشترانگیختگی سامانه فعالسازی رفتاری، درگیری بیشتر با مصرف الکل و مواد را موجب می شود. پایه عصب روانشناختی این سامانه دربرگیرنده مسیر مزولیمبیک به هسته دوپامین است که از منطقه تگمنتال بطنی آکومبنس و جسم مخطط و در نهایت به قشر پیش پیشانی گسترده است این مسیر به مسیر پاداش معروف میباشد (گری، ۱۹۹۳).
اگرچه تعامل بین اعتیاد به اینترنت و سیستمهای مغزی رفتاری به روشنی مورد مطالعه قرار نگرفته است، با این حال پژوهشها حاکی از آنند که که ممکن است روابط قابل توجهی داشته باشند. نتایج پژوهش تحقیقات از جمله پژوهشی که توسط (یان جی[۸۹] و همکاران، ۲۰۱۲) انجام شده است نشان میدهد که BAS بالاتر وعامل پاسخدهی به پاداش از جمله عوامل خطر آفرین برای اعتیاد به اینترنت در نوجوانان میباشد و در مداخلات اعتیاد به اینترنت باید سیستمهای BAS و BIS مورد توجه قرار گیرد.
کیمبرل[۹۰])۲۰۰۸)فاولس[۹۱](۲۰۰۰) فعالیت سیستم بازداری رفتاری رابا اضطراب وناکامی وفعالیت
سیستم فعالساز رفتاری را با امید آسودگی مرتبط میداند. سیستم فعالساز رفتاری فرد را در جهت
نوعی مقابله وتلاش دررفع موانع و جستجوی اهداف خوشایند نیزسوق میدهد، در حالی که
غلبه و حساسیت زیاد سیستم بازداری رفتاری ، فرد را به سوی درماندگی وافسردگی هدایت میکند
(پورمحمدرضای تجریشی و بافقی، ۱۳۸۶).
در همین راستا، به نظر (مک ناگتان وکور، ۲۰۰۴ ) ترس یک واکنش دفاعی است که به وسیله سیستم جنگ-گریز در پاسخ به یک موقعیت تهدیدکننده خاص ظاهر می شود و به صورت تظاهرات رفتاری جنگ/ گریز/انجماد نمود مییابد. این تظاهرات رفتاری فرار از موقعیت تهدیدکننده را برای آدمی ممکن میسازند. سوء مصرف مواد نیزنوعی سبک مقابله فرد با استرس است که غالباً به صورت انکار عواطف منفی یا اجتناب ازآن بروزمی یابد (نالن-هاکسما[۹۲]، ۲۰۰۴).
“