سایش :
به طور کلی قوی بودن باند بین فیلر و مونومر در کاهش سایش موثر است. هر چه ذرات فیلر کوچکتر باشد، مقدار رزین موجود بین ذرات کمتر بوده و سایش رزین کمتر می گردد. وجود حباب هوا درجه ی پلیمریزاسیون و سایز ترمیم نیز روی میزان سایش موثر است. همچنین کامپوزیت های نوری نسبت به سلف سایش کمتری دارند.(۹)
معرفی کامپوزیتهای سایلوران:
مولکول سایلوران شامل یک هسته Siloxane بهمراه ۴ حلقه Oxirane بوده که این حلقه ها به هنگام واکنش کاتیونیک باز می شوند تا به سایر مولکول ها اتصال یابند. باز شدن حلقه های Oxirane منجر به انبساط حجمی شده که بخشی از انقباض ناشی از اتصال مولکولی را جبران می کند. گفته شده که کامپوزیت های تجاری با بیس سایلوران دارای انقباض حجمی کمتر از ۱% بوده که این مقدار برای کامپوزیت های با بیس Bis GMA 5/3-2% می باشد.(۳۲)
انقباض حجمی و استرس ناشی از انقباض کامپوزیت های سایلوران به طور نسبی کمتر می باشد، هرچند که در مقایسه با انواع متاکریلات دارای خواص مکانیکی مشابه وچسبندگی باکتریایی کمتر اند. این ویژگی ها سبب کاهش خمش کاسپی و ریزنشت دندان های ترمیم شده با کامپوزیت های سایلوران شده است.
برخی مطالعات گزارش داده اند که کامپوزیت های سایلوران دارای استحکام خمشی (flexural strength)، مقاومت شکست (fracture toughness) و ثبات رنگ بیشتر بوده و فاقد تاثیرات سیتوتوکسیک و قابلیت حل شدن در آب می باشد، اما از طرفی استحکام فشاری (compressive strength)، ریزسختی (micro-hardness) و ترانسلوسنسی آنها کمتر است.(۳۳)
مقاومت شکست ((Fracture resistance
شکستن ترمیم های دندانی هنگامی رخ می دهد که ظرفیت ترمیم برای تحمل نیرو به علت فرسایش ماده در محیط دهان کاهش مییابد. این روند ناشی از وجود حباب های قبلی در ترمیم اینترفیس های نامطلوب و استرس های باقیمانده در ترمیم می باشد. بدنبال اعمال پیوسته ی نیروهای مکانیکی یا فشارهای محیط، فرسایش پیشرونده ی ماده منجر به آغاز ترک و گسترش آن و در نهایت شکستن ماده ی ترمیمی می گردد. بنابراین مقاومت شکست ماده از ویژگی های مهمی است که باید برای عملکرد مطمئن یک ماده ترمیمی مد نظر قرار گیرد.(۳۴)
شکست بستگی به ویژگی های متعددی در ماده دارد از جمله مقاومت شکست آن، الاستیسته و تجزیه ی مارجینال ماده تحت استرس که اغلب به صورت پارامترهایی چون مقاومت به خمش ضریب خمشی و Toughness شکست بیان می شود.(۳۵)
نقص ها و ترک ها ممکن است از ابتدا در ماده وجود داشته باشند یا پس از اینکه ماده شروع به فانکشن در محیط دهان کرد درون آن بوجود آیند. در هر صورت هر گونه نقصی منجر به ضعف ماده گشته و در نتیجه ماده در نقطه ای زیر استرس تسلیم، دچار شکست ناگهانی خواهد شد. این شکست های ناگوار و ناگهانی در مواد شکننده اتفاق می افتد که قادر به تغییر شکل پلاستیک برای توزیع استرس نیستند.(۸)هر چه مقاومت شکست ماده ای بالاتر باشد یعنی احتمال خرد شدن یا شکستن آن کمتر است. مقاومت شکست به دمای محیط، آهنگ اعمال نیرو، ترکیب ماده و ساختمان میکروسکوپی آن به همراه اثرات ژئومتریک ماده بستگی دارد.(۳۶)
در مکانیک، شکست چنین تعریف شده است که پارامتر مقاومت شکست هم بستگی به میزان استرس جمع شده اطراف ترک ها و هم بستگی به ویژگی های ذاتی ماده در جلوگیری از گسترش ترک دارد.(۳۷) بطور کلی هر چه ترک بزرگ تر باشد استرس کمتری برای ایجاد شکست لازم است زیرا استرس هایی که بطور معمول توسط ماده ساپورت می شدند اکنون در گوشه های ترک تمرکز پیدا می کنند. پس قابلیت شکستن این ترک بستگی به مقاومت شکست کلی ماده دارد.(۸) بنابراین ماده ای که مقاومت شکست بالایی داشته باشد تمایل دارد که در برابر شکل گیری و گسترش های ترک های ریز که در اثر نیروهای تکرار شونده ی جویدن و حین فانکشن ایجاد می شود مقاومت کند.(۳۷)
مقاومت شکست را برای مینا MN/m3/23/1-7/0، برای عاجMN/m3/2 ۱/۳و برای کامپوزیت ها حدودMN/m3/2 ۳/۲-۴/۱ اندازه گرفته اند. وجود فیلر در پلیمرها مقاومت شکست را به میزان قابل ملاحظه ای بالا می برد. تصور می شود که مکانیک این مقاومت، واکنش بین ماتریکس و فیلر باشد اما هنوز این مطلب ثابت نشده است. در هر صورت نشان داده شده است که نسبت حجمی و وزن فیلر بستگی مستقیم با ضریب الاستیک و همچنین مقاومت شکست ماده دارد.(۸)
همانند سایر ویژگی های مواد، Aging و نگهداری در محیط های مشابه دهان یا دماهای بالا، مقاومت شکست را کاهش می دهد. اما توافقی بر سر این موضوع در میان متون وجود ندارد. تلاش هایی نیز برای ارتباط دادن مقاومت شکست به مقاومت سایش انجام شده است و نمی توان این دو ویژگی را کاملا جدا از هم دانست. همچنین اکنون پذیرفته شده است که خواص مکانیکی کامپوزیت های ترمیمی از جمله مقاومت شکست آن ها با درجه ی تبدیل مونومر تغییر می کند. همبستگی مثبتی نیز بین درجه ی کیور و مقاومت شکست نشان داده شده است.(۳۸)
کاربرد فیلرها در ساختمان کامپوزیت ها نیز برای بهبود مقاومت شکست آن ها انجام گرفته است. علاوه بر این اخیرا رشته های سرامیکی سیلیکای مدیفاید برای تقویت کامپوزیت رزین های دندانی به کار رفته اند.(۳۹)
اندازه گیری مقاومت شکست :
راه های مختلفی برای اندازه گیری مقاومت شکست وجود دارد. پرکاربردترین روش ها تست خمش سه نقطه ای یا SENB (Single-Edge Notch Bending ) و نمونه هایCompact(CT) می باشند.
آزمایش SENB به این صورت می باشد که در نمونه شکاف تیز تعبیه می شود و سپس به آن نیرو اعمال می گردد. محل و جهت گیری نمونه خصوصا جهت شکاف اهمیت زیادی دارد. در هر دو تست نامبرده عمق شکاف حدود ۷۰-۴۵% عرض نمونه است. این شکاف توسط دستگاهی درون نمونه تعبیه می شود تا هنگام اعمال نیروهای دوره ای ترک از آن منشاء گیرد. طی آزمایش مقاومت شکست نیرو به نمونه ها وارد می شود و Loading Rate و میزان جابجایی نمونه به همراه دما ثبت می شوند. یکی از این جابجایی ها میزان باز شدن دهانه ی ترک می باشد که با یک گیج اندازه گیری می شود. از این آزمایش چند پارامتر مقاومت شکست بدست می آید از جمله:
K (فاکتور شدت استرس) که برآوردی از مقاومت شکست بر مبنای نیرو می باشد و از تابعی که بستگی به نیروی اعمال شده هنگام شکست دارد محاسبه می شود.
CTOD (میزان باز شدن دهانه ی ترک) که برآوردی از مقاومت شکست بر مبنای strain است و می توان آن را به دو جزء الاستیک و پلاستیک تقسیم کرد که جزء الاستیک آن از K محاسبه می شود. جزء پلاستیک از میزان باز شدن دهانه ی ترک (که با گیج اندازه گیری می شود) محاسبه می گردد. روش های دیگری هم برای محاسبه یCTOD هست.
J (اینتگرال J) که برآوردی از مقاومت شکست بر مبنای انرژی می باشد. می توان آن را به دو جزء الاستیک و پلاستیک تقسیم کرد. همانند CTOD جزء پلاستیک از ناحیه ی پلاستیک زیر منحنی نیرو- جابجایی مشتق می شود.(۳۶)
نیروها و استرس جویدن :
اندازه گیری استرس های ناشی از جویدن بدلیل ماهیت دینامیک آنها کار مشکلی است. تاکنون تعدادی مطالعه به منظور مشخص کردن نیروهای جویدن انجام شده است. میانگین ماگزیمم نیروی جویدن، حدود ۷۵۶ نیوتن (۱۷۰ پوند) است. در هر حال محدوده ی این نیرو بطور قابل توجهی از یک ناحیه ی دهان تا ناحیه ای دیگر و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. مقادیر این نیرو در ناحیه ی مولر، بین ۸۹۰-۴۰۰ نیوتن (۲۰۰-۹۰ پوند)؛ در ناحیه ی پرمولر، بین ۴۴۵-۲۲ نیوتن (۱۰۰-۵۰ پوند)؛ در ناحیه ی کانین، بین ۳۳۴-۱۳۳ نیوتن (۷۵-۳۰ پوند)؛ و در ناحیه ی انسیزور، بین ۱۱۰-۸۹ نیوتن (۵۵-۲۰ پوند) متغییر است.
نیروی جویدن عموما در آقایان بیش از خانم ها و در جوانان بیش از کودکان می باشد. هر چند مقادیر بدست آمده همپوشانی قابل توجهی دارد.
بطور معمول انرژی جویدن توسط لقمه ی غذایی دندان لیگامان پریودنتال و استخوان جذب می شود. با این وجود ساختمان دندان دارای نوعی مهندسی شگفت انگیز است که دندان را قادر به جذب انرژی های قابل توجه استاتیک و دینامیک می نماید. انعطاف پذیری عاج بیش از مینا ست، بنابراین بهتر می تواند انرژی های بالا را جذب کند. مینا ماده ای شکننده با ضریب الاستیک بالا و حد نسبی پایین برای نیروهای کششی و انعطاف پذیری کم است. در هر حال، اگرچه مینا توسط عاجی ساپورت می شود که قابلیت تغییر شکل الاستیک قابل توجه دارد، باز هم بندرت پیش می آید که دندان ها تحت نیروهای نرمال اکلوژن دچار شکست شوند.(۴۰)
مروری بر مقالات
کامپوزیت واستحکام شکست دندان:
Eakle در سال ۱۹۸۶ در یک مطالعه ی آزمایشگاهی به بررسی میزان مقاومت به شکست دندان های دارای حفرات کلاس دو که با کامپوزیت رزین باند شده به مینا یا باند شده به عاج و مینا ترمیم شده بودند، پرداخت.
او با مقایسه ی میانگین نیروهای مورد نیاز برای شکستن دندان ها، به این نتیجه رسید که دندان هایی که با کامپوزیت رزین باند شده به مینا و عاج ترمیم شده بودند، به شکل معنی داری مقاومت شکست بیشتری در مقایسه با گروه باند شده به مینا و گروه مشابه ترمیم نشده نشان دادند. این درحالی است که تفاوت شاخصی بین گروه باند شده به مینا و گروه ترمیم نشده مشاهده نشد.(۴۱)
Purk و همکاران در سال ۱۹۹۰ یک بررسی آزمایشگاهی جهت مقایسه ی مقاومت شکست ترمیم های کلاس یک با کلاس دو در ناحیه ی مارجینال ریج انجام دادند.
آن ها تعدادی پرمولرهای ماگزیلاری را با حفرات کلاس یک و کلاس دو آماده کرده و گروهی از آن ها را با آمالگام و گروهی را با کامپوزیت رزین ترمیم کردند. سپس نمونه ها از ناحیه ی مارجینال ریج تحت لود سنتریک قرارگرفتند تا شکست رخ دهد.
بررسی های آماری نشان داد که حفرات ترمیمی کلاس یک به طور معنی داری ضعیف تر از کلاس دو بودند. همچنین تفاوت معنی داری بین دو نوع ماده ی ترمیمی (آمالگام و کامپوزیت رزین) و تاثیر متقابل (نوع حفره * نوع ماده) ملاحظه نشد.
الگوهای شکست بررسی شده در زیر میکروسکوپ الکترونی نشان داد که شکستگی در گروه کلاس یک و دو کامپوزیت رزین و کلاس یک آمالگام به داخل مینا و ماده ی ترمیمی گسترش یافت. در حفرات کلاس دو آمالگام، شکستگی تنها محدود به ماده ی ترمیمی بود.(۴۲)
Collins و همکاران در سال ۱۹۹۸ طییک بررسی بالینی هشت ساله، به ارزیابی کامپوزیت رزین های خلفی پرداختند. در این بررسی، ۳۳۰ عدد حفره ی کلاس یک و کلاس دو با کامپوزیت های میکروفیل، هیبرید با ذرات ریز، هیبرید با ذرات خشن و یک گروه کنترل نیز با آمالگام ترمیم شدند.
پس از ارزیابی ۸ ساله ی دندان ها، مشخص شد که ترمیم های رزین کامپوزیت، ۲ تا ۳ برابر بیشتر از ترمیم های آمالگام دچار شکست شدند. شایع ترین علل شکستگی های ترمیم های کامپوزیتی، شکستگی توده ای ترمیم و پوسیدگی ثانویه در لبه ی ترمیم ها بوده است.(۴۳)
Yap و همکاران در سال ۲۰۰۰ تاثیر میزان عمق حفره و مدت زمان نوردهی را بر کارایی پلی مریزاسیون در ترمیم های توده ای، به طور غیر مستقیم و با آزمون سختی سنجی مورد بررسی قرار داد. او به این نتیجه رسید که کارایی پلیمریزاسیون بدون توجه به زمان نوردهی، با افزایش عمق حفره به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین افزایش زمان نوردهی، وسعت پلیمریزاسیون را در عمق ۳ تا ۴ میلی متری حفره افزایش داد. طبق این نتایج لایه های کامپوزیتی به منظور ایجاد پلی مریزاسیون یکنواخت و با حداکثر میزان، نباید از ۲ میلی متر بیشتر می بود.(۴۴)
Bhradwaj در سال ۲۰۰۲ مقاوت شکست دندان ها را با سه روش مختلف قراردهی کامپوزیت به شرح اینسرت های بتاکوارتز، لایه های افقی و لایه های مایل مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که دندان های ترمیم شده با لایه های مایل، حداکثر مقاومت شکست را بین گروه های ترمیم شده و نزدیک ترین مقادیر را به دندان های سالم داشتند. همچنین اینسرت های بتاکوارتز انقباض پلیمریزیشن را کاهش داده و سبب بهبود مقاومت شکست نسبت به کامپوزیت های معمولی شدند. تهیه حفره نیز مقاومت دندان را به طرز چشمگیری کاهش داد.(۴۵)
Freitas و همکاران در سال ۲۰۰۲ به مقایسه ی مقاومت شکست پرمولرهای سالم ماگزیلاری با انواع ترمیم شده با ترمیم های کلاس دو کامپوزیت رزین یا سرومر پرداختند.
پس از آنالیزهای آماری این سه گروه ده تایی مشخص شد که مقاومت شکست گروه ترمیم شده به روش غیرمستقیم با سرومر، بیشتر از گروه ترمیم نشده (سالم) بود. همچنین بین گروه ترمیم نشده و گروه ترمیم شده با کامپوزیت رزین مستقیم تفاوت معنی داری مشاهده نشد.(۴۶)
Reis و همکاران در سال ۲۰۰۳ تاثیر روش پر کردن، مشخصات حفره و استفاده از لاینر کامپوزیتی با ویسکوزیته ی کم را بر قدرت باند به عاج در کف جینجیوال حفرات کلاس دو و شکست نمونه ها مورد بررسی قرار دادند.
در این مطالعه ی آزمایشگاهی، حفرات کلاس دو استاندارد بر روی مولرهای سوم تازه کشیده شده تراشیده شده و سپس نمونه ها به ۱۰ گروه تقسیم شدند. تمام نمونه ها اچ شده و با ادهزیو سینگل باند و کامپوزیت TPH ترمیم شدند.گروه ۱و۲ با لایه های افقی کامپوزیت پر شدند، گروه ۳و۴ با لایه های فاسیولینگوال، گروه ۵و۶ با لایه های ابلیک، گروه ۷و۸ با روش توده ای و گروه ۹و۱۰ بعنوان گروه کنترل (با سطح عاجی صاف) در نظر گرفته شدند.نمونه ها با و بدون لاینر با ویسکوزیته ی کم (Tetric Flow Chroma) تست شدند. پس از ۲۴ ساعت نگهداری در آب، نمونه ها در ضخامت mm 8/0 برش عمودی خوردند. هر برش به نحوی ترمیم شد که یک شکل ساعت شنی با مساحت mm28/0 در ناحیه ی عاج کف جینجیوال با رزین ایجاد شود. سپس نمونه ها تحت نیروی فشاری با سرعت mm/min 5/0 قرار گرفتند تا دچار شکست شدند. نمونه های شکسته شده جهت مشاهده ی حالت های شکست، در زیر SEM مورد بررسی قرار گرفتند. آنالیز آمارییافته ها چنین نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه های دارای لاینر و بدون لاینر وجود ندارد. در میان روش های پر کردن، گروهی که به روش توده ای پر شده بودند، کمترین قدرت باند (۰۵/۰P< ) را داشته و گروه های لایه ای هیچگونه تفاوت آماری معنی داری با گروه کنترل نداشتند. نوع شکست در گروه های با و بدون لاینر، تفاوت های شاخصی با یکدیگر داشت. طبق این یافته ها، لاینر کامپوزیتی با ویسکوزیته ی کم ، تاثیری بر قدرت باند ندارد اما بر نوع شکست موثر است و روش های قدرت باند را بالا می برند.(۴۷)
Poskus و همکاران در سال ۲۰۰۴ اثر دو روش قراردهی کامپوزیت (توده ای و لایه ای) را بر سختیKnoop و Vickers در حفرات کلاس دو ترمیم شده با کامپوزیت های (A.L.E.R.T ,Solitaire 2 ,SureFil) Packable، میکروفیلد معمولی( Filtek A110 ) و هیبرید Filtek Z250)) را مورد بررسی قرار دادند.
در این مطالعه ی آزمایشگاهی ۵۰ حفره ی کلاس دو استاندارد بر روی پره مولرهای انسانی تراشیده شد و سپس نمونه ها به دو گروه ۵ تایی با توجه به نوع کامپوزیت (Z250, Filtek A110, SureFil, Solitaire2, A.L.E.R.T) و روش کامپوزیت گذاری (توده ای یا لایه ای) تقسیم شدند. پس از ترمیم و ترموسایکل، نمونه ها به صورت طولی برش خوردند. یک برش از هر نمونه برای آزمون سختی سنجی مانت و پالیش شد. شانزده دندانه روی هر ترمیم ایجاد شد طوریکه ۸ عدد روی سطح اکلوزال و ۸ عدد روی سطح سرویکال قرار گرفتند.
بررسی آماری نتایج چنین نشان داد که تمام مواد وقتی به صورت توده ای پر شدند سختی کمتری در ناحیه ی سرویکال نسبت به سطح اکلوزال دارند، در حالی که چنین نتیجه ای با روش لایه ای دیده نشد. تست همبستگی پیرسون، همبستگی مثبتی بین اعداد سختیKnoop و Vickers نشان داد.(۴۸)
Franca و همکاران در سال ۲۰۰۵ مقاومت شکست پرمولرهای دارای حفرات وسیع MOD که با کامپوزیت رزین و با روش های متفاوت لایه ای ترمیم شده بودند را مورد بررسی قرار دادند.
در این بررسی آزمایشگاهی، تعداد ۴۰ عدد پره مولر ماگزیلاری با حفرات کلاس دو MOD تهیه شدند به طوری که عرض ایسموس حفره ۳/۱ فاصله ی بین نوک کاسپ ها و ۴/۳ ارتفاع تاج بود.نمونه ها به ۴ گروه ۱۰ تایی تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه کنترل ترمیم نشدند. گروه دوم با سه لایه ی عمودی؛ گروه سوم با سه لایه ی افقی و گروه چهارم با لایه های مورب ترمیم شدند. کامپوزیت به کار رفته از نوع P60 و ادهزیو مربوطه Single bond بود.
یک کره ی استیلی به قطر mm 4 و سرعت mm/min 5/0 با کاسپ های باکال و لینگوال دندان ها تماس یافت تا زمانی که شکست رخ دهد. پس از آنالیز آماری داده ها، مشخص شد که کمترین میانگین مقاومت شکست مربوط به گروه اول (ترمیم نشده) بوده و تفوت آماری معنی داری بین نتایج گروه های ۲، ۳ و ۴ مشاهده نشد. بنابر یافته های مطالعه ی فوق، در ترمیم های وسیع MOD روش های مختلف ترمیم لایه ای کامپوزیت تاثیری بر مقاومت شکست پره مولرها نداشت.(۲۴)
Ozgünaltay و همکاران در سال ۲۰۰۵ مقاومت شکست ترمیم هایکامپوزیتی Packable را با و بدون استفاده از لاینرهایFlowable در حفرات کلاس مورد بررسی قرار دادند.
در این مطالعه نوعی کامپوزیت میکروهیبرید معمولی به عنوان گروه کنترل، در نظر گرفته شد. ۳۶ دندان پره مولر سالم انسانی مورد استفاده قرار گرفت که حفرات MO و DO به صورت جداگانه روی هر دندان تراشیده شد. سپس نمونه ها به ۳ گروه ۱۲ تایی تقسیم شدند. ۲ گروه با کامپوزیت هایPackable (Surefil و Filtek P60) و یک گروه با کامپوزیت میکروهیبرید (Filtek Z250) ترمیم شدند. سپس یک سمت هر دندان با کامپوزیت تنها و سمت دیگر آن با کامپوزیت به همراه لاینر Flowable ترمیم شد. مارجینال ریج ترمیم ها با زاویه ی ۵/۱۳ درجه نسبت به محور طولی دندان در دستگاه اینسترون تحت نیروی فشاری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هیچ نوع تفاوت معناداری در مقاومت شکست بین ترمیم های کامپوزیتی با و بدون لاینر، وجود نداشت.(۴۹)
Belli و همکاران در سال ۲۰۰۵ به بررسی اثر استفاده از کامپوزیت فلو با و بدون تقویت با فیبرهای پلی اتیلن LWUHM بر مقاومت شکست مولرهای اندو شده ی مندیبل که دارای حفرات MOD بودند پرداختند.
تعداد ۶۰ عدد دندان پره مولر سالم مندیبل انتخاب و به صورت تصادفی به ۵ گروه ۱۲ تایی تقسیم شدند. در گروه اول هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در سایر گروه ها ریشه ی همه ی دندان ها پر شده و روی آن ها حفرات MOD تراشیده شد. گروه دوم بدون ترمیم باقی ماند؛ گروه سوم با سیستم باندینگ عاجی (DBS) و کامپوزیت رزین (CR) ترمیم شد. در گروه چهارم کامپوزیت رزین فلو پیش از ترمیم با کامپوزیت رزین CR استفاده شد. در گروه پنجم فیبرهای نواری پلی اتیلن LWUHM در جهت باکولینگوالی درون حفره قرار گرفته و سپس دندان ها با DBS و CR ترمیم شدند. پس از اتمام و پرداخت ترمیم ها، نمونه ها به مدت یک روز در دمای ۳۷ درجه ی سانتی گراد و رطوبت ۱۰۰% نگهداری شدند.سپس نیروی فشارنده ای با بهره گرفتن از دستگاه یونیورسال و با سرعت mm/min 5/0 به دندان ها اعمال شد.
پس از ثبت و آنالیز میانگین نیروهای لازم برای شکستن نمونه ها، چنین نتیجه گیری شد که استفاده از کامپوزیت فلو در زیر کامپوزیتهای ترمیمی تاثیری بر مقاومت شکست نمونه های مورد آزمایش نداشت ولی استفاده از فیبرهای نواری پلی اتیلن زیر ترمیم ها، به طور معناداری مقاومت شکست را بالا برد.(۲۶)
Lazarchik و همکاران در سال ۲۰۰۷ به بررسی تاثیر روش قراردهی کامپوزیت رزین و تکنیک نور دهی بر سختی اگزیال کامپوزیت رزین در عمق های مختلف حفرات کلاس یک پرداختند. در این مطالعه از مواد کامپوزیتی با انواع مختلف فیلر و رنگ استفاده شد.
نمونه ها شامل ۷۰ عدد مولر تازه کشیده شده ی انسانی بود که حفرات کلاس یک بر روی آن ها تراشیده شده و با کامپوزیت های روشن (A1) یا تیره (A2) ازانواع میکروفیل، میکروهیبرید، نانوهیبرید یا تک رنگ ترانسلوسنت ترمیم شدند. در نیمی از نمونه ها، کامپوزت به صورت لایه های ۲ میلی متری گذاشته و از سطح اکلوزال کیور شد. در نیم دیگر نمونه ها، کامپوزیت به صورت توده ای گذاشته و از بین دندان کیور شد. سپس نمونه ها به صورت اکلوزواپیکالی برش خورده و مقادیر سختیKnoop اگزیال در عمق های ۵/۰،۱ ، ۵/۱، ۲، ۵/۲ و ۳ میلی متری اندازه گیری شد. سختی در عمق ۵/۰ میلی متر به عنوان کنترل برای مقایسه با اعماق دیگر در نظر گرفته شد.
دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی مقایسه ای مقاومت به شکست دندان های ...