- شوق و محبت : دوستداران حقیقی پروردگار از آنجا که تنها او را محبوب می دانند ، گاهی از شوق و نشاط لقای او می گریند .
- خشیت : خشیت ، ترس مبتنی بر بینش و فهم است و هنگامیکه مردان و زنان الهی عظمت خدا را درک می کنند – البته به قدر فهمشان – خوف از حضرتش پیدا کرده و این ترس موجب گریستن آنها می شود .
- احساس ابهام در بازگشت نهایی به سوی خداوند : مشتاقان کوی الهی همیشه خود را در خطر می بینند و نگران از آنکه آینده چه خواهد شد . و آنان چگونه به منزل مقصود باز خواهند یافت و با چه کیفیتی در محضر پروردگار حاضر خواهند شد . این نگرانی ، موجب گریه می شود .
( گروه مولفان، ۱۳۸۷،۲۰۵و۲۰۶ ) .
نوعی دیگر از تقسیم بندی برای انواع گریه وجود دارد که بدین قرار است :
الف ) ناشی از انگیزه عقیدتی : انسان مومن بر این باور است که همواره در محضر خدا قرار دارد و تمام اعمال و رفتار او ضبط شده و روز قیامت خوبیها و زشتیهای کردار و رفتارش نمایان می گردد . توجه به گذشته تاریک و گناه آلود ، مسلمان معتقد را به گریه وا می دارد تا خود را متحول سازد . این گریه نشانه ایمان کامل است .
ب ) ناشی از علاقه طبیعی انسان به خود و خاستگاه آن عواطف و احساسات است : خداوند متعال در وجود بشر قلب را نهاده که در رویارویی با حوادث و مصایب جان سوز دگرگون می شود و اشک را از چشمان سرازیر می کند . انسان در زیان های مالی و جانی و از دست دادن عزیزانی که با آنها انس و الفت پیدا کرده است ، اندوهگین شده و دچار ناراحتیهای روحی و روانی می شود اما گریه و گریستن ، عقده های درونی را برطرف کرده و به انسان آرامش می بخشد . از این رو در علم اخلاق از این ویژگی قلب تمجید شده است .
ج ) ناشی از فضیلت طلبی و کمال خواهی: انسان در فقدان معلم و مربی اخلاق و بلکه بالاتر در ارتحال پیامبر اکرم ( ص ) یا ائمه ( ع ) اشک می ریزد و عزاداری می کند . انگیزه این نوع گریه آن است که با مرگ پیشوای خود احساس می کند که از راه کمال و رشد بازمانده و راهنمای بزرگی داده است . پس از وفات رسول خدا ( ص ) خلیفه و دوم به زیارت ام ایمن آمدند پس از حضور آنان ، ام ایمن گریه کرد . خلیفه دوم گفت چرا گریه می کنی ؟ برای رسول خدا ( ص ) که در پیشگاه خداوند قرار دارد ، گریه معنا ندارد . ام ایمن پاسخ داد ، گریه من برای از دست دادن پیامبر نیست بلکه گریه ام به خاطر آن است که دست ما از اخبار آسمان و وحی کوتاه شده است . از این رو این نوع از گریه از گریه نوع اول ارزش بالاتری دارد . در این نوع گریه در واقع گریه کننده بر خود می گرید .
د ) ناشی از مظلومیت : نوع دیگر ، گریه بر مظلوم است به خاطر ظلم و ستمی که بر او وارد شده است . مانند گریه بر رسول خدا ( ص ) ، گریه بر امام علی ( ع ) ، گریه بر حسین بن علی ( ع ) و سایر ائمه اطهار ( ع).
نگارنده بر این عقیده است که تقسیم بندی بالا برای گریه از تقسیم بندی نوع اول بهتر است . این اقسام چهار گانه کامل تر و جامع تر می باشد و تقسیم بندی اول را نیز در بر می گیرد . شاید بتوان تقسیم بندی دیگری نیز برای انواع گریه در نظر گرفت که چنین است :
۱ - گریه تکوینی : اصولا نظام طبیعی عالم چنان تنظیم شده است که به تمام نیازهای موجودات ، گیاهان ، حیوانات و … جواب مثبت داده و آن را آماده ساخته است . همانند غذای کودک که در سینه مادر قبل از تولد آماده شده و کودک با تمام وجود خواهان ن است . خداوند متعال می فرماید : « یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» ،(الرحمن/۲۹ )،« تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند از او تقاضا مىکنند، و او هر روز در شان و کارى است » . و نیز می فرماید : « وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّار»،
( ابراهیم/۳۴ )،« و از هر چیزى که از او تقاضا کردید به شما داد و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید هرگز آنها را احصاء نخواهید کرد انسان ستمگر و کفران کننده است » .
گریه از افعال ویژه بشری و غالبا غریزی و غیر اختیاری است که خداوند آن را در وجود بشر قرار داده است تا در هر مرحله ای انسان بوسیله آن نیاز خود را از خداوند و دیگران طلب کند .
گریه است که زبان گویای نیاز کودک به غذا و برقراری ارتباط با دیگران می گردد . در مراحل بالاتر نیز گریه زبان گویای نیاز انسان برای درخواست توفیقات بیشتر از خداوند می باشد .
امام صادق ( ع ) می فرماید : « ای مفضل ، از منافع گریه کودکان نیز آگاه باش . بچه وقتی متولد می شود دو نوع رطوبت در بدن دارد ، یکی در بدنش و دیگری در مغزش است . با گریه رطوبتهای مغزش بیرون می آید و با آبی که از دهانش بیرون می آید ، رطوبت بدن او خارج می شود . پس کوچکترها که در قنداق گریه می کنند بگذارید بگریند و مانع آنها نشوید . بدین ترتیب چه بسا که در اشیاء منافعی نهفته باشد که معتقدان به اهمال و بی تدبیری در کار عالم از آن غافل اند و اگر می دانستند ، هیچگاه نمی گفتند که فلان چیز بی ثمر است . زیرا آنان از اسباب و علل آگاه نیستند . براستی هر چه را که منکران نمی دانند ، عارفان می بینند . چه بسیار است چیزهایی که دانش اندک آفریدگان از آن کوتاه و خالق آفرینش ، با دانش بی پایانش از آن آگاه است . قداستش عظیم و کلمه اش والاست . »( رضایی،۱۳۸۹ ،۳۴و ۳۵ ) .
۲ - گریه چشم : گاهی چشم به دلایل مختلف می گرید اما دل نمی گرید . گریه چشم ممکن است بر اثر عوامل خارجی و تحریکی چون پوست کندن پیاز باشد یا به دلایل مغرضانه و در راستای رسیدن به اهداف خود مانند گول زدن دیگران که آن نیز به اشک پیازی یا اشک تمساح معروف است . گریه چشم معمولا برای تزویر و ریا ، ذلت و شکست و عجز و ناتوانی است .
۳ - گریه دل : در این نوع گریه ، دل همیشه و در همه حال محزون و ناراحت است و به سوی خداوند توجه دارد حتی ممکن است اشکی هم در میان نباشد . فرد دائم متوجه احوال خود است و با زبان دل غم خود را به معبود اعلام می کند .
۴ - گریه چشم و دل : این شکل معمول و مداوم گریه است . که به دلایل و انگیزه های متفاوت ، واقعی یا غیر واقعی روی می دهد .
در اینجا بد نیست که به طور مختصر به ذکر انواع خنده نیز بپردازیم :
دانلود منابع پایان نامه در رابطه با بررسی جایگاه گریه در اسلام- فایل ۹