-
- تعداد بندهای گزارش
ابراهیمی و سیدی در بخشی از تحقیق خود برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی ، و بررسی ارتباط آن با مدیریت سود ، از تعداد بندهای گزارش استفاده نموده اند . به این ترتیب که به گزارشاتی با بندهای شرط کمتر از میانه ۳ عدد صفر و بیشتر از آن یک را نسبت داده اند(ابراهیم کردلر و سیدی ۱۳۸۷، ۱۵).
-
-
-
-
-
- اندازه مؤسسه حسابرسی:
-
-
-
-
دی آنجلو معتقد است مؤسسات حسابرسی بزر گ تر، خدمات حسابرسی را با کیفیت بالاتری ارائه می کنند، زیرا علاقه مندند شهرت بهتری در بازار کار به دست آورند و ازآنجا که تعداد صاحبکارانشان زیاد است، نگران از دست دادن آن ها نیستند. در حالی که مراجع تنظیم قوانین ومقررات حسابداری اذعان دارند کوچکی یا بزرگی مؤسسات حسابرسی تأثیری بر کیفیت کار حسابرسی ندارد، اما بسیاری معتقدند مؤسسات حسابرسی بزرگ حسابرسی خود را با کیفیت بیشتری نسبت به موسسات حسابرسی کوچک انجام می دهند. حسابرسان با حسن شهرت بالاتر، حسابرسی اثربخشتری را ارائه نموده وهمین امر به افزایش ویژگیهای کیفی اطلاعات منجر می شود.
کیم و دیگران ( ۲۰۰۳ ) نشان داده اند که تفاوت اثربخشی مؤسسات حسابرسی بزرگ با مؤسسات حسابرسی کوچک از تضاد بین انگیزه مدیران شرکت ها و حسابرسان در گزارشگری نشأت می گیرد. هنگامی مدیران انگیزه کافی برای افزایش میزان سود از طریق استفاده از رو شهای حسابداری افزاینده سود دارند، حفظ بی طرفی حسابرسان، به بروز تضاد بین مدیران و حسابرسان منجر میشود. آنها دریافتند مؤسسات حسابرسی بزرگ در پیشگیری از دستکاری سود، اثربخشی بیشتری از مؤسسات کوچک با فرض وجود تضاد بین مدیریت و حسابرسان دارند .
در تحقیقات انجام شده برای بررسی متغیر اندازه مؤسسه حسابرسی، تقریبا تمامی محققان با تقسیم کردن مؤسسات حسابرسی به دو دسته بزرگ و کوچک و درنتیجه نسبت دادن عدد یک و صفر به این متغیر، آنرا اندازه گیری کرده اند . تنها تفاوت این تحقیقها تفاوت در تعداد مؤسساتی است که به عنوان مرسسه بزرگ در نظر گرفته شده اند( ۴-۶-۸-یا ۱۰ موسسه بزرگ). از جمله این تحقیقات میتوان پژوهشهای انجام شده توسط کراس ول ( کراس ول و لافتون۲۰۰۲،۳۳)، دی انجلو (دی انجلو ۱۹۸۱، ۳)، رینولدز وفرانسیس (رینولدز و فرانسیس ۲۰۰۰، ۳۰) اشاره نمود.
در ایران سازمان حسابرسی به عنوان مؤسسه بزرگ در نظر گرفته شده و سایر مؤسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار به عنوان مؤسسات کوچک در نظر گرفته می شوند.
-
-
-
-
-
- دوره تصدی حسابرس
-
-
-
-
حامیان تغییر حسابرس بر این باورند که در صورت تغییر اجباری، حسابرسان درموقعیتی قرار میگیرند که خواهند توانست در مقابل فشارها و خواسته های مدیران، مقاومت و قضاوت بیطرفانه تری را اعمال کنند. حضور طولانی مدت حسابرس در کنار صاحبکار، موجب ایجاد تمایلاتی برای حفظ و رعایت نظر مدیریت صاحبکار میشود؛ وضعیتی که استقلال و بیطرفی او را مخدوش میکند (واتس۲۰۰۳).
همچنین آنها تمایل حسابرسان را به حفظ صاحبکار از طریق حمایت از او دلیل دیگری برای تصویب قوانین محدود کننده مطرح میکنند؛ چرا که حسابرس در سالهای اولیه فعالیت برای صاحبکار جدید متحمل هزینه های اولیه ای می گردد که به منظور جبران آنها، به حفظ صاحبکار خود تمایل دارد(دیوید،سو وترامپیتر۲۰۰۰).
در مقابل، مخالفان تغییر اجباری حسابرس عقیده متفاوتی دارند. به اعتقاد آنها عوامل دیگری وجود دارند که حسابرسان را وادار به حفظ استقلال میکنند. به عنوان مثال تلاشی که حسابرسان در جهت حفظ اعتبار و شهرت به کار میگیرند و یا ترس از احتمال طرح دعاوی حقوقی علیه آنها مکانیزمهایی هستند که مانع از رفتارهای نامناسب حسابرسان میشود. آنها معتقدند حسابرسان با گذشت زمان شناخت بهتری از فعالیتهای صاحبکار بدست آورده و تجربه بیشتری کسب میکنند و به این ترتیب توانایی شان در مورد مناسب بودن یا نبودن رویه های حسابداری و گزارشگری افزایش مییابد. بنابراین رابطه طولانی مدت حسابرس و صاحبکار میتواند کیفیت حسابرسی را بهبود بخشد (چن ولین۲۰۰۴).
به اعتقاد آنها تغییر حسابرس باعث خواهد شد اعتماد سرمایه گذاران به اتکاپذیری صورتهای مالی کاهش یافته و از این رو اعتبار حسابرسی کاهش یابد. از طرف دیگر هزینه های حسابرسی، چه برای حسابرس و چه برای صاحبکار، افزایش خواهد یافت .
از مباحث فوق میتوان چنین استنباط نمود که در صورتیکه دو شرکت یکسان از هر نظر ، مورد رسیدگی یک مؤسسه قرار گیرد ولی مدت زمان رسیدگی و سالهای مورد رسیدگی هر دو شرکت یکسان نباشد و مدت زمان رسیدگی یکی از آنان طولانی تر از دیگری باشد به دو دلیل زیر لزوماً کیفیت گزارش حسابرسی یکسانی را به دنبال ندارد:
۱) شناخت بیشتر از سیستم کنترل های داخلی و صنعت صاحبکار در سنوات طولانی، توانائی حسابرسی را در کشف تحریفات با اهمیت افزایش می دهد
۲)بدلیل افزایش ارتباطات طولانی در سنوات مختلف میزان استقلال حسابرس کاهش یافته و ممکن است از انحرافات چشم پوشی شود.
شایان ذکر است که بحث محدود کردن دوره تصدی حسابرس شامل دو مقوله مجزا میباشد. یکی تغییر در سطح کادر حسابرسی به خصوص در رده شرکا و مدیران و دیگری تغییر در سطح موسسه حسابرسی است کشورهایی نظیر آمریکا وانگلیس تنها به چرخش شرکای حسابرسی اکتفا کرده اند و کشورهایی نظیر برزیل، کره، هند و سنگاپور شرکتها را ملزم به تغییر مؤسسات حسابرسی بعد از طی یک دوره مشخص نموده اند.
در این بین، کشورهایی نظیر اتریش، اسپانیا و کانادا نیز بعد از شکست در اجرای قانون تغییر اجباری موسسات حسابرسی، آن را بعد از مدتی کنار گذاشتند(لی۲۰۰۷)
در ایران نیز بنابر تبصره ۲ ماده ۱۰ دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس مصوب ۸/۵/۸۶ شورای عالی بورس اوراق بهادار، موسسات حسابرسی مجاز نیستند بعد از گذشت ۴ سال، مجدداً سمت حسابرس مستقل و بازرس قانونی شرکت واحدی را بپذیرند. این در حالی است که قبل از این تاریخ هیچگونه الزامی مبنی بر چرخش اجباری موسسات حسابرسی وجود نداشت اما سازمان حسابرسی به عنوان یک مرجع در امر حسابرسی، از اوایل دهه هشتاد چرخش کادر حسابرسی را تجربه کرده بود.
-
-
-
-
-
- نوع اظهارنظر حسابرس
-
-
-
-