۱- صهبای حج ۲- جرعه ای از صهبای حج ۳- رازهای نماز ۴- قرآن حکیم از منظر امام رضا(علیه السلام) ۵- حکمت عبادات ۶- زن در آیینه جمال و جلال ۷- نزاهت قرآن از تحریف ۸- حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه
۱۰- حدیث: مفاتیح الحیات: در حدیث و اخلاق رفتاری.[۴۳]
۱-۳-۱۲- مراحل پژوهشی تفسیر موضوعی از دید آیت الله جوادی آملی:
مرحله اول: جمع آوری آیاتی است که در این زمینه وارد شده است، مفسر در این مرحله آن چنان، باید حضور ذهن دربارهی قرآن کریم داشته باشد که به مقدار تکلیف، همه آیاتی را که در این زمینه نظر دارند، نفیاً و اثباتاً گردآوری کند، و در این باره تنها به آیاتی که لفظ آن موضوع را در بردارند، اکتفا نکند، بلکه محتوای آیات را مورد توجه قرار دهد.
مرحله دوم: بین این آیات جمع آوری شده جمع بندی کند یعنی مطلق را با مقید، عام ها را با خاص، مجملها را با مبین، متشابه ها را با محکم و بخشهای مناسب را در کنار هم جمع بندی نماید تا نتایج آیات جمعآوری شده را به دست آورد.
مرحله سوم: در این مرحله نوبت به سیره و عترت می رسد، روایاتی که در این زمینه وارد شده، نفیاً یا اثباتاً جمع آوری نموده تا چیزی از روایات فروگذار نشود، خواه راجع به گفتار آیات باشد یا ناظر به رفتار آنان.
مرحله چهارم: بین این روایات جمعآوری شده، جمع بندی کند، یعنی مطلقات را با مقیدات، عام را با خاص، محکمهای روایی را با متشابهات، ناسخ ها را با منسوخ ها، مجملها را با مبین، بسنجد و همان کاری را که با استنباط فقهی عمل میشود باید در هر موضوعی انجام دهد، تا بتواند نتایجی را که از بررسی روایات حاصل شده ارائه دهد.[۴۴]
مرحله پنجم: نتایج متعددی را که از آیات به دست آمده است، به صورت یک اصل مهم در آورد، و همچنین ثمرات گوناگون را که از روایات حاصل شده است به صورت یک اصل جامع ارائه نماید.
مرحله ششم: در این مرحله بین نتایج به دست آمده از قرآن و ثمرات استنباط شده از روایات، یک جمع بندی نهایی بنماید تا با هماهنگی قرآن و عترت، یک مطلب را استنباط کند.[۴۵]
ایشان (آیت الله جوادی آملی) نظر دارند که: اگر این مراحل شش گانه تحقیق را مفسر بپیماید و خواست درباره تفسیر سخن بگوید، ادب دینی و احتیاط علمی اقتضاء میکند که بگوید مقتضای این آیه این است یا مقتضای این روایت چنین است. نه اینکه بگوید اسلام چنین میگوید و اگر خواست نظر اسلام را نقل کند به خود، اسناد دهد و محصول تحقیق محققانی که در این شش مرحله استنباطی را سپری نمودهاند، نقل کند و بگوید محققین ما چنین نظر دادهاند که نظر اسلام در این زمینه چنین است، در واقع باید گفت که در این مرحله برای شناخت دیدگاه اسلام که تلفیقی از دیدگاه قرآن و عترت بوده با هم یکی به شمار میرود. چون عترت از قرآن جدایی ندارد.[۴۶]
۱-۳-۱۳- فهرست اجمالی مطالب تفاسیر موضوعی استاد جوادی آملی:
جلد نخست: شناخت قرآن و نزول سه گانه آن، مساله اعجاز، رسالت قرآن، جاودانگی و خاتمیت آن، تحریف ناپذیری قرآن و فهم قرآن بحث شده است:
جلد دوم: مبدا و معاد، وحی و راه های جهان بینی، دلایل توحید، معیارهای اخلاق، هدف آفرینش و نبوت و عصمت؛
جلد سوم: وحی و رسالت، خرد و دانش، حیات و سمات از نظر قرآن؛
جلد چهارم: وحی و تفکر، علم و عمل، معاش و معاد و برخی از مشاهدات قیامت؛
جلد پنجم: بحث پیرامون فطرت، گرایشهای صادق و کاذب کافران و راه های تزکیه نفس؛
جلد شش: نبوت عامه و سیره انبیاء، آدم، ادریس، نوح، هود، صالح و ابراهیم؛
جلد هفتم: ادامه سیره انبیاء، لوط، اسحاق، یعقوب، یوسف، ایوب، شعیب، موسی، خضر، لقمان، الیاس، داوود، سلیمان، یونس، زکریا، مریم، یحیی و عیسی علیه السلام؛
جلد هشتم: سیره حضرت رسول در دو بخش: معارف توحیدی، وحی و نبوت و رسالت؛
جلد نهم: ادامه مباحث نبوت، معاد ولضایع و مواعظ؛
جلد دهم: مبادی اخلاق در قرآن، مقدمات عارفان در نگاه ابن سینا، گزارشی از (دو رساله الطیر) فرید الدین عطار؛
جلد یازدهم: مراحل اخلاق در قرآن، راه های رسیدن به کمال انقطاع و پایان ناپذیری وحدت شهود؛
جلد دوازدهم: فطرت در قرآن، فطری بودن بینش و گرایش به خدا و دین، عوامل و موانع شکوفایی فطرت در انسان؛
جلد سیزدهم: معرفت و شناسایی در قرآن، ارکان و مبانی شناخت، میزبان منطقی شناخت عقلی، شناخت شهودی و موانع شناخت.[۴۷]
این کتابها را استاد جوادی با ارتباط مداوم علمی با قرآن، تعلیم و تدریس این مباحث را از دیر باز در مراکز علمی و دینی، اعم از حوزه و دانشگاه آغاز کرده که یکی از جلوههای بارز آن پخش در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان تفسیر موضوعی قرآن است که از سال ۱۳۶۰ شمسی آغاز و تا کنون ادامه دارد.[۴۸]
۱-۳-۱۴- انگیزهی استاد از تألیف کتب تفسیری:
ذهن ایشان به علوم تجریدی و بحث های عقلی، بیش از بحثهای تاریخی، نقلی یا خیالی انس داشت و به آنچه به وهم و خیال قرار میگیرد کمتر مایل بودند. تفسیر قرآن کریم نیز از آن جهت که بحثهای فراوانی درباره معارف دینی دارد ذهن ایشان بهتر با آن انس پیدا کرد و نیز بحثهای فلسفه و کلام و عرفانی همین گونه، اما بحثهای دیگر را ذهن به عنوان مقدمه میپذیرد و باید به ذهن تحمیل کنیم.[۴۹]
۱-۳-۱۵- فعالیتها و مواضع فرهنگی و سیاسی آیت الله جوادی آملی:
استاد جوادی آملی که از یاران صدیق و از شاگردان مبرز امام خمینی(ره) بود در جبهه های سیاسی نیز هماره پیرو پیر و مراد خود بود و در سالهای مبارزه بر ضد رژیم شاه از هیچ کوششی دریغ نمیورزید وی از سال ۱۳۴۲ همراه امام بود و در طول این دوران، بارها مورد دستگیری و باز جویی ساواک قرار گرفت.
بخشی از این مبارزات، همکاری در مبارزات مردم آمل، سخنرانی، افشاگری و تنظیم اطلاعیهها و بیانیهها بود. با شکلگیری مبارزات و تظاهرات در همه جای ایران، مردم آمل با ارشادها و راهنماییهای آیه الله جوادی آملی، به صفوف مبارزان پیوستند و رژیم پهلوی را با شکست روبهرو ساختند.[۵۰]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز، آیت الله جوادی آملی در مسئولیتهای گوناگونی به انجام وظیفه پرداخت؛ در آغازین انقلاب، با حکم امام خمینی به ریاست دادگاه انقلاب و حاکمیت شرع منصوب شد و همچنین عضو شورای عالی قضایی بود. از دیگر فعالیتهای ایشان در آن دوره، تدوین لایحه قصاص بود که همواره مورد نفرت دشمنان انقلاب و ملی گراها بود.
جوادی آملی عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و دوره های اول و دوم مجلس خبرگان رهبری بود و در بهمن ۱۳۶۷ به عنوان نماینده روح الله خمینی برای ارائه پیام او به میخائیل گورباچف رهبر شوروی به مسکو سفر کرد.[۵۱]
از جمله سفرهای خارجی که برای تبلیغ داشتند در سال ۱۳۶۹ در مرداد ماه به کشورهای مهم اروپایی، آلمان، فرانسه، انگلستان و ایتالیا سفر کردند و توصیه هایی در مورد مسائل مختلف در دیدار با شخصیتها وگروههای انجمنهای مذهبی و غیر مذهبی داشتند. همچنین در شهریور ۱۳۷۹ برای شرکت در هزاره ادیان عازم نیویورک شدند و در این سفر(حامل پیام مقام معظم رهبری) به این نشست بودند.[۵۲]
۱-۳-۱۶- استعفا از امامت جمعه:
جوادی آملی در نماز جمعه ۶ آذر ۱۳۸۸ کنار گیری خود را از امامت جمعه شهر قم اعلام کرد و پس از جلال الدین طاهری و محی الدین حائری شیرازی، سومین امام جمعه مشهور در تاریخ جمهوری اسلامی ایران شد که از مقام خود استعفا می داد وی کناره گیری را با این جملات بیان کرد. بنده از ادامه حضور و اقامه نماز معذورم. ائمه جمعه اگر نتوانند به مسولیت عمل کند، نزد خداوند مسئول خواهد بود. خداوند فرموده است که اگر مردم مشکلی داشتند، به نماز پناه برده و مشکل خود را برطرف کنند، مردم صدها مشکل دارند که باید این را امام جمعه بیان کند و اگرمشکل مردم رفع شد، نشانهای این است که خوب بیان کرده، اما اگر مشکل مردم رفع نشد، امام جمعه نتوانسته است مطلب را خوب بیان کند تحلیل گران احتمالات مختلفی را در مورد این استعفا غیر منتظره مطرح کردند.[۵۳]
فصل دوم:
مباحثی درباره تفسیر موضوعی قرآن کریم
۲-۱- مفهوم شناسی تفسیر موضوعی:
قبل از پاسخ به این سوال لازم است سوال دیگری مطرح کنیم، و آن اینکه چرا قرآن به سبک موضوعی جمع آوری نشده و شبیه کتابهای معمولی نیست؟ بلکه با تمام آنها تفاوت دارد؟
پاسخ این است که: برای تهیه کتابهای معمولی مولف یا مولفان، موضوعات مختلفی را که در یک قدر جامع شریکند در نظر میگیرند، مثلاً (بیماریهای مختلف) که همه آنها به مساله (سلامت انسان) ارتباط دارد در علم طب در نظر گرفته می شود، پس مسائل مربوط به این موضوعات را به فصول و ابواب مختلف تقسیم میکنند (بیماریهای قلبی، عصبی، گوارشی و …)
ولی قرآن هرگز چنین نیست، کتابی است که در طی ۲۳ سال با توجه به نیازها و شرایط مختلف اجتماعی و حوادث گوناگون و مراحل مختلف تربیتی نازل شده است، و همگام با حیات جامعه اسلامی پیش رفته و در عین حال بسته به زمان و مکان خاصی نیست… خلاصه همزمان با شکوفایی اسلام، حرکت عمومی جامعه اسلامی آیات مناسبی از قرآن نازل و دستورات لازم داده میشد و این برنامه دقیق انسانی را تکمیل میکرد.
آیت الله مکارم شیرازی در (پیام قرآن) میگوید: در تفسیر موضوعی آیات مختلفی را درباره یک موضوع که در سرتاسر قرآن مجید در حوادث و فرصتهای مختلف آمده است، جمعآوری و جمعبندی میگردد و از مجموع آن، نظر قرآن درباره آن موضوع و ابعاد آن روشن میگردد.[۵۴] رضایی اصفهانی میگوید: روش مطالعه، تحقیق و تفسیر موضوعی، در برابر روش مطالعه، تحقیق و تفسیر ترتیبی قرار دارد هنگامی که در مطالعات و تحقیقات چینش آیات رعایت نشود و مجموعهای از آیات مربوط با یک موضوع یا مسئله در کنار هم مورد بررسی قرار گیرد تفسیر موضوعی حاصل میشود.
این شیوه مطالعه قرآنی را تفسیر موضوعی نامیدهاند، چرا که از یک موضوع شروع میکنیم و نظر قرآن را در مورد آن جستجو میکنیم این شیوه را (تفسیر توحیدی) نیز مینامند، چرا که در آن، تجربه بشر و قرآن را جمع میکند و یک نظر یه واحد را در زمینه موضوعی ارائه میکند گاهی این شیوه را (تفسیر تقطیعی) هم مینامند، چرا که در این شیوه آیات قرآن تقطیع میشود و جدای از آیات قبل و بعد سوره بررسی میگردد.[۵۵]
تفسیر موضوعی عملی است فعال و هدفمند که در نتیجه آن، متن قرآن درکی از حقایق بزرگ زندگی به کار گرفته میشود بنابراین قرآن در این نوع تفسیر با واقعیت مربوط میشود و با واقعیت به هم میپیوندد، زیرا تفسیر از واقعیت خارج شروع شده، به قرآن منتهی میگردد؛ نه اینکه از قرآن شروع شده به قرآن ختم گردد و کاری به زندگی و واقعیت نداشته باشد. علت عرضه واقعیتهای زندگی به قرآن در این نوع تفسیر آن است که قرآن سرپرست ما پناهگاهی است که در پرتو راهنماییهایش، باید واقعیتهای زندگی رهبری گردد.[۵۶]
تفسیر موضوعی آن است که مفسر، آیات مربوط به یک موضوع را گردآوری کرده و با بهره گرفتن از روش تفسیر قرآن به قرآن آنها را قرینه تفسیر همدیگر قرار میدهد در واقع باید گفت تفسیر موضوعی کوششی است بشری در فهم روشمند نظر قرآن در سایه گردآوری مبتنی بر تئوری آیات، پیرامون مسائل و موضوعات زنده عملی و نظری، برخاسته از معارف بشری و احوال و حیات جمعی، که انتظار میرود قرآن، سخن حقی در آن خصوص دارد.[۵۷]
سید محمد باقر حکیم پس از تقسیم تفسیر به ترتیبی و موضوعی در تعریف تفسیر موضوعی چنین آورده است: (در این تفسیر مفسر می کوشد یکی از موضوعات قرآنی اعم از عقاید، اجتماعیات همچون توحید یا نبوت یا سنن تاریخی در قرآن را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهد و هدف آن است که دیدگاه و نظر گاه قرآن کریم درباره موضوع و در مرحله بعد نگاه اسلام به آن موضوع را مشخص میسازد.[۵۸]
آیت الله جوادی آملی پس از تأکید بر ترتیب تفسیر موضوعی بر تفسیر ترتیبی، تفسیر موضوعی را اینچنین تعریف کرده است: «مفسر آیاتی از قرآن را که حاوی این موضوع است بعد از جمعآوری، جمع بندی کرده، سپس به جمع آوری و جمع بندی روایات درآن زمینه بپردازد و در مرحله نهایی بین دو جمع بندی بدست آمده از آیات و روایات جمعبندی سومی بعمل میآورد تا بتواند، آن را به عنوان نظر اسلام و قرآن و عترت ارائه دهد.[۵۹]
در دانشنامه جهان اسلام در تعریف تفسیر موضوعی چنین آمده است: که مفسر آیات قرآن را بر اساس موضوع خاص گردآوری کند که معمولاً متناسب و مرتبط با نیازها و پرسشهای مسلمان معاصر است و از سنجش مجموع آنها با یکدیگر، بر پایه مطالعات گذشتگان و آثار تفسیری متقدم، دیدگاه قرآن را درباره آن موضوع و ابعاد مختلف آن بدست آورد.»[۶۰]
آقای جلیلی تعریفی از تفسیر موضوعی بدین صورت ارائه نموده است:
«کوششی بشری در فهم روشمند نظر قرآن درسایه گرد آوری مبتنی بر تئوری آیات، پیرامون مسائل و موضوعات زنده عملی و نظری، برخاسته از معارف بشری واحوال حیات جمعی- که انتظار میرود قرآن سخن حقی درآن خصوص دارد.[۶۱]
در واقع طبق نظر شهید محمد باقر صدر، در کتاب سنتهای تاریخ در قرآن که در مورد تفسیر موضوعی میفرماید: «وقتی تفسیر موضوعی صورت می گیرد که یکی از موضوعات زندگی یا اعتقادی یا اجتماعی و جهانی مطرح گردد و بخواهیم آن را از دیدگاه قرآن مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم و نظر قرآن را درباره آن موضوعها به دست آوریم»[۶۲]، تفسیر موضوعی یک کار محاوره و گفتگو با قرآن و گرفتن پاسخ از آن است، نه یک عکس العمل منفی یعنی تأثیرپذیری در مقابل قرآن، تفسیر موضوعی عملی است فعال، با هدف، که درنتیجه آن متن قرآن در یکی از حقایق بزرگ زندگی به کار گرفته میشود.[۶۳]
۲-۲- پیشینه تفسیر موضوعی:
مطالعات موضوعی قرآن سابقه طولانی دارد؛ اما رشد تفسیر موضوعی قرآن پدیده های نوآمد به شمار میآید که در چند دهه اخیر بالنده شده است. هنگامی به میراث مکتوب مفسران قرآن و محدثان مراجعه میکنیم متوجه میشویم که پیامبر و اهل بیت از شیوه مطالعات موضوعی (که نوعی تفسیر قرآن به قرآن و موضوعی نیز به شمار میآید) استفاده شده است[۶۴].
در گذشته نیز این شیوه به صورت کم رنگ در میان مفسران وجود داشته است. کتبهایی هم چون: احکام القران، اثر محمد بن صائب کلبی (۱۴۶ق)؛ زبده البیان، اثر محقق اردبیلی؛ کنزالعرفان، اثر فاضل مقداد و فقه القران، تألیف راوندی از پیشگامان مطالعات موضوعی در مبحث آیات الاحکام به شمار میآیند؛ بلکه کتابهای فقهی شیعه و اهل سنت که موضوعات قرآنی را با توجه به آیات و روایات مورد بررسی قرار میدادهاند نوعی تفسیر موضوعی به شمار میآید. [۶۵]
راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره روش شناسی تفسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی