و بشارت رسالت ایشان به وضوح بیان شده است.
«عیسی پاسخ داد: نام او شگفت است، زیرا خود خداوند آنگاه که روانش را آفرید اورا در فروغی آسمانی گذاشت. خداوند فرمود: ای«محمد» شکیبایی پیشه گیر! زیرا من میخواهم بهشت و گروه زیادی از آفریدگان که آنها را به تو میبخشم به خاطر تو بیافرینم تا کسانیکه تو را خجسته دانند، خجسته باشند و کسانیکه نفرینت کنند نفرین شوند. و آنگاه که تو را به جهان میفرستم تو را برای نجات، پیمبر خود میگردانم و سخن تو راست خواهد بود تا آنجا که آسمان وزمین سست شود ولی ایمان تو هیچگاه سست نخواهد شد ونام خجسته او «محمد» است. در این هنگام ملت صدای خود را بلند کرده و میگفتند: خداوندا! پیامبرت را برای ما بفرست. ای «محمد»! زود برای نجات جهان، شتابان روی آور[۴۹۰].»
«وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ»
درباره دوران کودکی مردان بزرگی سوای انبیاء و پیامبران داستانها وعجایب بسیاری گفته شده که اگر مقبول و مورد پذیرش باشند، قبول اوامر مشابه آنها در مورد پیامبران و اولیای الهی آسانتر خواهد بود.
دوران کودکی حضرت موسی و داستان معجزهآسای آن در قرآن کریم تشریح شده است[۴۹۱]؛
همچنین ماجرای حضرت عیسی و تولد و کودکی ایشان نیز در قرآن کریم بیان شده است[۴۹۲].
بنابراین، با توجه به این مطلب که حضرت محمد، در مقام ومنزلت از همه پیامبران افضل است لذا قطعاً آن حضرت در زمان قبل از بعثت مورد عنایت ویژه الهی بوده اند.
در تاریخ آمده است، در هنگام تولد ایشان اتفاقات بسیار عجیب و بیسابقهای در سراسر عالم به وقوع پیوست که خبر از رویداد مهمی میداد. از جمله این موارد آمده است:
«چون رسول خدا متولد گردید، دیوها رانده شدند و ستارگان فروریختند.
پس چون قریش آنرا دیدند، از فروریختن ستارگان در شگفت شدند و گفتند: این جز براى پیشآمد قیامت نیست. و مردم را زمین لزرهاى فراگرفت که به همه جاى دنیا رسید تا آنجا که کلیساها و کنشتها ویران گشت و هر چیزى که جز خدا پرستش مىشد از جاى خود کنده شد، و جادوگران و پیشگویان در کار خویش سرگردان ماندند، و دیوهاى آنان در بند شدند، و ستارگانى هویدا گشت که پیش از آن دیده نمىشد، پس کاهنان یهود از آن در شگفت شدند، و ایوان کسرى لرزید و سیزده کنگره آن فروریخت و آتشکده فارس خاموش گشت با آنکه از هزار سال پیش خاموش نگشته بود، و داناى فرزانه پارسیان که او را” موبدان موبد” مىنامند و سرپرست امور مذهبى آنان بود، در خواب دید که گویا شترانى عربى، اسبانى سرکش را مىکشند تا از دجله گذشته در بلاد پراکنده گشتند[۴۹۳].»
در ادامه بیان عنایات و توجهات خاص خداوند متعال به پیامبر اکرم به بیانات امیرالمؤمنین علی
در این باره اشاره می شود:
حضرت در نهج البلاغه درباره شخصیت والای پیامبر اکرم میفرمایند:
«حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً شَهِیداً وَ بَشِیراً وَ نَذِیراً خَیْرَ الْبَرِیَّهِ طِفْلًا وَ أَنْجَبَهَا کَهْلًا وَ أَطْهَرَ الْمُطَهَّرِینَ شِیمَهً وَ أَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِینَ دِیمَه[۴۹۴]»
همچنین در قسمت دیگری میفرمایند:
«لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِیماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهَارَهُ[۴۹۵]»
مطالبی که به اجمال بیان شد گویای این واقعیت است که خداوند متعال پیامبر اکرم را قبل از بعثت برای امر رسالت برگزیده است.
آیت الله مجتبی تهرانی در شرح این فراز مینویسد:
«برخی گمان میکنند که پیغمبر به این عالم آمدند و بعد مبعوث به پیغمبری شدند. امّا این ظاهر امر است. حضرت میفرماید این ظاهر باطنی دارد، یعنی خداوند او را برای خود انتخاب کرد. یعنی در سراسر عالم خداوند موجودی برتر از پدر من ندارد[۴۹۶].»
حضرت زهرادر ادامه خطبه میفرمایند:
«اِذِ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَهٌ وَ بِسِتْرِ الْأهاویلِ مَصُونَهٌ وَ بِنَهایَهِ الْعَدَمِ مَقْرُونَهٌ»
این فراز تفسیر فراز پیش است و واژه « اهاویل» جمع جمع «هول» بوده وبه معنای ترس و کار مهم وسخت است و منظور از آن، وحشت تاریکیهای غیب میباشد[۴۹۷].
اصطفاء و برگزیدگی اعم است از اینکه قبل از خلق خلایق باشد یا بعد از خلقت و آفرینش، و از آنجایی که زیببنده متکلم بلیغ ایضاح است، لذا حضرت زهرا تشریح فرمودند که این اجتباء و اصطفاء پیش از ایجاد و آفرینش همه مخلوقات و عوالم بوده است[۴۹۸].
این قسمت از خطبه اشاره دارد که این انتخاب زمانی صورت گرفت که موجودات وجود عینی پیدا نکرده و پا به عرصه وجود نگذاشته بودند.
۵٫۱٫۱٫۴٫ استنادهای قرآنی
۱٫۵٫۱٫۱٫۴٫ اشاره به نامگذاری پیامبر اکرم وانتخاب ایشان به پیامبری، پیش از تولدشان در قرآن کریم
«اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ»
این عبارات بیانگر این مطلب هستند که خداوند متعال، پیش از تولد و نامگذاری پیامبراکرم، از ایشان نام برده و برای ایشان نام انتخاب فرموده است. همچنین قبل از بعثت ایشان را به پیامبری برگزیده است. که این فرازها تلمیح به این آیه شریفه دارد:
وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ[۴۹۹]
۲٫۵٫۱٫۱٫۴٫ بیان قرآن درباره عدم پیش از خلقت انسان
عبارات « اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَهٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَهٌ، وَ بِنِهایَهِ الْعَدَمِ مَقْرُونَهٌ» از خطبه شریفه به آیه کریمه هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً[۵۰۰] تلمیح دارد.
۶٫۱٫۱٫۴٫ علم و احاطه خداوند متعال به امور
«عِلْماً مِنَ اللّهِ تَعالی بِمَآئِلِ الامُورِ وَ اِحاطَهً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ وَ مَعْرِفَهً بِمَواقِعِ الْامورِ»
از آنجا که خداوند به نظام وجود، علم دارد و بر آینده همه امور از ازل تا ابد آگاهی و به موقعیت مقدورات شناخت داشته، پس لازم نیست ابتدا همه مخلوقات باشند تا بعد برگزیدن معنا پیدا کند.
لذا چون خداوند آینده همه حوادث را از نظر علمی میدانست و به موقعیتهای مقدورات خود آگاه بود و میدانست که مقدورات این عالم هر کدام چه موقعیت و جایگاهی در نظام آفرینش دارند و انسان کامل را هم میشناخت پس او را از میان همه انسانها برای خود برگزید[۵۰۱].
این سه جمله مربوط به جملات قبل است که با تعبیر دیگری بیان شده است؛ و این تفاوت تعابیر از نظر فصاحت و بلاغت بدین جهت است که در دلها اثر بهتری بگذارد و با تنوعی که ایجاد می شود، خستگی را از خاطر بزداید[۵۰۲].
خداوند متعال بر تمام جریانها و رویدادهای جهان هستی و مقتضیات زمان آگاهی و احاطه کامل دارد.
سه جمله اخیر که از خطبه شریفه حضرت فاطمه بیان شد، حکایت از علم خداوند به عاقبت امور واحاطه وی به حوادث روزگاران و معرفت به وقتهای اندازه گیری شده دارد. از جمله مواقع مقدور که در قرآن کریم بدان اشاره شده، زمان برپایی قیامت است که در تعدادی از آیات کریمه از جمله آیه وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَیْرَ ساعَهٍ کَذلِکَ کانُوا یُؤْفَکُونَ[۵۰۳] و آیات دیگر… .
۷٫۱٫۱٫۴٫ علم و احاطه خداوند به امور در بیان قرآن
«عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَهً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَهً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ»
در این عبارت بیان شده است که خداوند به سرانجام امور آگاه بوده و حوادث روزگاران را میداند و به جایگاه آنچه شدنی است شناخت دارد.
در این سه آیه بیان شده است که عاقبت امور و مرجع آنها خداوند متعال است. که میتوان گفت این عبارت «عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ» حضرت نیز به این آیات اشاره دارد:
وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ[۵۰۴]
وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ[۵۰۵]
یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۵۰۶]
همچنین آیات شریفهای که ذیلاً بیان میشوند نیز به این مطلب اشاره دارند که خداوند متعال بر تمامی امور احاطه و آگاهی دارد:
وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحیطاً[۵۰۷]
أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحیطٌ[۵۰۸]
أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً[۵۰۹]
وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ[۵۱۰]