حقوقی
اقتصادی
منبع: ( سایفول،۱۷:۲۰۰۶)
۱-۹-۲٫ تعهدات اقتصادی
به طور کلی بنگاهای اقتصادی به عنوان واحدهای اقتصادی در جوامع برای نیل به اقتصاد بهتر شکل گرفتهاند و تولید کالا و خدمات اولین و بهترین هدف بنگاهای اقتصادی می باشد به همین دلیل نقش اولیه و اصلی بنگاها تولید کالا یا خدماتی است که جامعه از آنها انتظار دارد واین فرایند موجب تولید سود برای بنگاها می باشد. باید توجه داشت که اهداف و فعالیت های بنگاهها در سایه فعالیت های اقتصادی معنی پیدا می کند و اگر فعالیت های اقتصادی سودده نباشند دیگر فعالیتهای وی، مورد سوال قرار می گیرد (کارول، ۱۹۷۹).
۲-۹-۲٫ تعهدات قانونی
جامعه از بنگاها فقط نمیخواهد که سود ده باشند بلکه همچنین میخواهد مطابق با قوانین و مقررات رفتار نمایند. به عبارت دیگر در (قرارداد اجتماعی) بین جامعه و بنگاهای اقتصادی، جامعه از بنگاهها و شرکتهای اقتصادی میخواهد که در یک چارچوب حقوقی و قانونی سود باشند. مسؤولیت های حقوقی در بر گیرنده یک مجموعه از دستورالعمل های اخلاقی است که برای تجارت عادلانه، توسط قانون گذاران وضع شده است. این نوع از مسؤولیت سازمان را در اصل می توان لایه ی دوم از هرم تعهدات اجتماعی بر شمرد. ولی همچون تعهد اقتصادی از نوع پایداری واجباری می باشند که در صورت عدم پرداختی به آنها موجب زوال سازمان می گردد.
۳-۹-۲٫ تعهدات اخلاقی
تعهدات اخلاقی بازگو کننده فعالیت هایی هستند که بر خلاف تعهدات اقتصادی و حقوقی تدوین نشدهاند واز طرف افراد جامعه به صورت دستورالعمل ارائه نشده اند. این تعهدات در بر گیرنده هنجارها، استانداردها و انتظاراتی است که بازگو کننده دغدغه های مصرف کنندگان، کارکنان، سهامداران و جوامع در خصوص عدالت، برابری و پاسداری از وجدان ذی نفعان می باشد. نکته ای که وجود دارد این است که شاید تعهدات اخلاقی به صورت کج دار و مریز در جامعه وجود داشته باشد و وحدت نظردرمورد آن حاصل نشده باشد، که موجب خواهد شد بنگاها در این زمینه دچار مشکلات شناسایی اخلاقیات و انتظارات جامعه باشند.
۴-۹-۲٫ تعهدات اجتماعی
نوع دوستی شامل آن دسته از فعالیتهای بنگاه می گردد که در جهت پاسخ به انتظارات جامعه برای شناسایی بنگاه به عنوان شهروند خوب انجام میشوند. به طور مثال مشارکت بنگاهای اقتصادی چه از جهت مالی وچه از لحاظ زمانی ومعنوی در فعالیت ها هنری، آموزشی، و یا تشکیل انجام آنها از این دسته می باشد(شربت اوغلی،افشاری،۹:۱۳۸۰).
۱۰-۲٫ روشهای متفاوت اجرای مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان
روشهای متعددی برای اجرای مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان در سازمانها وجود دارد، اما عمدتاً این سه روش غالب هستند:
۱-۱۰-۲٫ مسؤولیتپذیری سازمان در محیط کار
این ویژگی عمدتآ فعالیتهایی نظیر بهبود عملکرد در محیط کار، راهبردهای مربوط به سلامت جسمی و فکری کارکنان، ایجاد و حفظ تعادل در سطح کار و زندگی کارکنان، تأمین امنیت شغلی کارکنان و همچنین راهبردهای مرتبط با یادگیری و توسعه نیروی انسانی در محیط کار را در بر میگیرد.
۲-۱۰-۲٫ مسؤولیت پذیری سازمانها در سطح جامعه
در این بحث مباحثی از قبیل سازمانهای غیر دولتی و عام المنفعه، رعایت حقوق انسانی تک تک افراد جامعه، مشتریان، کارکنان و گروه های ذینفع و همچنین گروه های غیر منتفع از فعالیت سازمان مطرح میگردد.
۳-۱۰-۲٫ مسؤولیت پذیریسازمانها در قبال محیط زیست
آلودگی های زیست محیطی و توجه به مسائل اخلاقی و غیر مادی در این دسته مسؤولیت های سازمان می گنجد (حاجی کریمی، ۱۳۸۳ :۱۳۳-۱۱۲).
۱۱-۲٫ استنباط عمومی از مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمانها
در محیط رقابتی امروز، مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان عامل اساسی بقای هر سازمانی است. مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان یک موضوع حائز ارزش ویژه در مدیریت جدید است، چرا که عدم توجه مدیران به مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان مانع از خدمت موثر آنها به جامعه و توسعه و اعتبار سازمان خواهد شد. امروزه همه مدیران باید برای رسیدن به اهداف سازمان به اقداماتی دست بزنند که مورد قبول جامعه و عامه مردم باشد. مدیران سازمان حتی در قبال تفکر خود نسبت به جامعه مسئول وپاسخگو هستند.اگر مدیران بخواهند سازمان خود را حفظ کنند باید درصد کسب رضایت عامه مردم وتأمین نیازهای آنها وپاسخگویی نسبت به مسؤولیتهایی که بر عهده آنها واگذارشده است، باشند(امیری، ۷۵:۱۳۸۷). طی قرن حاضر، استنباط عمومی از مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان طی سه مرحله پیشرفت کرده است:
۱( مدیریت مبتنی بر کسب حداکثر سود: اگر چه در ابتدای قرن ۲۰ برخی از محققین نیاز به مسؤولیت اجتماعی را درک کردند، ولی افکار عمومی عمدتا، بر این اعتقاد بود که بنگاهای اقتصادی تنها مسئول منافع خودشان هستند این دیدگاه تا دهه ۱۹۳۰ پا بر جا بود.
۲( مدیریت مبتنی بر اعتماد: دهه ۱۹۳۰، با رکود عظیم انتقادی وجنبش اتحادیه های کارگری همراه بود. در این زمان از سازمان های اقتصادی خواسته شد که راجع به مسئله ایجاد شرایط کاری امن و سالم به عنوان یک مسؤولیت اجتماعی اساسی، اقدامی انجام دهند. اتحادیه های کارگری روی شرکتها فشار آوردند که علاوه بر مد نظر داشتن سودشان روی مسائلی مثل منافع کارگران، برنامه بیمهوبازنشستگی وشرایط کاری بهتر، توجه داشته باشند. در مرحله دوم از مدیران خواسته شد که بین عوامل موثر در حداکثر سازی سود وخواستههایی که جامعه از آنها دارد (خواسته های سایر بخش های اجتماعی از قبیل: کارکنان، مشتریان، اعتبار دهندگان واعضای عادی جامعه) تعادل ایجاد کنند.
۳) مدیریت کیفیت زندگی: از دهه ۱۹۶۰ تاکنون مدیران وسازمانهاتحت تاثیر این مرحله از مسؤولیت پذیری اجتماعی عمل می کنند. مرحله فوق از فلسفه ناشی می شود که مدیران و سازمانها بایستی خود را مستقیما در عملیات درمان بیماریهای اجتماعی دخالت دهند(الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷: ۲۶-۲۵).
۱۲-۲٫ طراحی برنامه های رشد دهنده مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمانها
دو نکته اساسی قابل توجه برای طراحی برنامههایی برای رشد مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان است، نکات مذکور از این قرارند:
۱) پیش زمینه طراحی برنامه های رشد دهنده مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان، شناخت و تفکیک و طبقه بندی انواع مسؤولیت های اجتماعی است. از این رو با عنایت به خصایص و ویژگیهای اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، مسؤولیت های اجتماعی قابل توجه در برنامه های تدارک دیده شده ممکن است شامل شش دسته مسؤولیت های دینی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، مدنی و زیست محیطی باشد.
۲) در طراحی عناصر اساسی برنامه های رشد دهنده مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان باید به اعاد سه گانه آموزش مسؤولیت های اجتماعی توجه شود. ابعاد مذکور از این قرارند:
الف: رشد آگاهیها و مهارت های عقلانی لازم برای شناخت انواع مسؤولیت های اجتماعی (بعد شناختی).
ب: رشد عواطف مثبت نسبت به پذیرش انواع مسؤولیت های اجتماعی (بعدعاطفی).
ج. رشد مهارت های اجتماعی لازم برای اقدام به انواع مسؤولیت های اجتماعی (بعد عملکردی).
بنابراین در کنار شناخت و تفکیک انواع مسؤولیت های اجتماعی، سومین نکته قابل توجه در طراحی برنامه ها رشددهنده مسؤولیتپذیری، شناخت ابعاد سه گانه آموزش مسؤولیت های اجتماعی و چگونگی به کار گیری آنها در طراحی برنامه هاست
الف: بعد شناختی: برنامه های رشد دهنده مسؤولیتپذیری باید متناسب با سطح ادراک دانش آموزان اطلاعات لازم را پیرامون ماهیت جامعه، عناصر دخیل درآن، نقش انسان در حفظ و تداوم جامعه و انواع مسؤولیت های اجتماعی در اختیار آنها قرار دهند.
ب: بعد عاطفی آموزش مسؤولیتپذیری اجتماعی: نحوه و چگونگی طراحی برنامه های رشد دهنده باید چنان باشد که دریادگیرنده نسبت به موضوع مورد توجه برنامه، عواطف مثبت ایجاد کند. این عواطف با ایجاد انگیزش در افراد سازمان به عنوان عامل تقویت کننده بر نحوه اجرای رفتار اجتماعی وی موثر خواهند بود.
ج: بعد عملکردی آموزش مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان: در این برنامه های آموزش دهنده مسؤولیت های اجتماعی باید افراد را به طور عملی با عملکرد مسئولانه اجتماعی آشنا نموده، مهارت های اجتماعی لازم را برای حضور مطلوب در صحنههای اجتماعی را در وی به وجودآورند. در این ارتباط صاحب نظرانی چون کاکان، برمن، جانسون و همکاران بر لزوم خلق فرصت های عملی به منظور مواجه ساختن افراد با موقعیتهای اجتماعی و به وجود آورنده مهارت های اجتماعی لازم برای عمل به مسؤولیت های اجتماعی تاکید کرده اند(سبحانی نژاد و فردانش، ۹۷:۱۳۷۹).
۱۳-۲٫ ایجاد ارزش برای سازمانها، از طریق مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان
بسیاری از سازمانها به نحو فزایندهای از ارزش مستقیم اقتصادی مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان آگاهی یافته و با ادغام آن به منزله سرمایه گذاری راهبردی با راهبرد اصلی کسب و کار و فعالیتهای مدیریتی خود، میتوانند تاثیر مثبتی بر جامعه و محیط خود داشته باشند و در ضمن، شهرت و اعتبار خود را نیز تقویت کنند. با پیروی از این روش، نه تنها برای امروز خود سود تولید می کنند، بلکه موقعیت آینده خود را نیز تثبیت مینمایند (گروه کارشناسان ایران، ۱۳۸۶). با رعایت مسؤولیت پذیری اجتماعی در سازمان روابط متقابل بین جامعه و سازمان برقرار می شود. ومی توان با استراتژی های مخاطره آمیز در سازمانها، که به تصمیمهای مخاطره آمیز منجر می شود جلوگیری کند(پورتر و گرامر[۷۲]، ۲۰۰۶).
براساس مطالعات و تعاریف مرکز ابتکارات اجتماعی و توسعه روستایی آدیتیا بیرلا هند، مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان اصولی را ایجاد مینماید که موجب سیستم ارزشی می گردد وعبارتند از:
۱٫ عامل خوب احساسی، در مورد شرکت، که عاملی است جهت دلبستگی کارکنان تخصصی به سازمان.
۲٫ شناسایی ترجیحات مصرف کننده برای شرکتها بوسیله وجدان اجتماعی.
.۳ افزایش انتظار سهامدارانی که شرکتهای آنان برای برآوردن نیازهایی از جامعه حساس و ضروری می باشد.
۴٫ پروژه های اجتماعی ابزاری هستند که بوسیله آنها شرکت ارزشهایی را که بر اساس آن در سطح وسیعی در جامعه قرار می گیرد، تسهیم می کند (آدیتیابیرل[۷۳]،۲۰۰۲). بر اساس پیمایش و مطالعاتی که در بیش از ۲۰۰ شرکت بزرگ اروپایی در سال ۲۰۰۷، توسط گروه آر.اس.ام (RSM) در دانشگاه اراسماس[۷۴]، صورت گرفت، ضمن بررسی اثراتی که مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بر بهبود عملکرد سازمانها دارد، ده مورد را که مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان بر آنها تاثیر گذار بوده، شناسایی و تاثیراتی را که هر کدام از آنها بر امور کاری و تجاری سازمان می گذارد، جمع آوری نمودند که بر اساس مقیاس لیکرت از ۱(کمترین اثر) تا ۵(بیشترین اثر) میانگین هر یک از موارد در زیر مشخص شده است و در این میان جلوگیری از فساد بیشترین و کاهش فقر کمترین اثر را در سازمان در راستای ایفای نقش مسؤولیتپذیری داشتند:
۱٫ جلوگیری از فساد اداری ( ۴٫۶). ۲٫ شفافیت در فعالیتهای تجاری(۴٫۵). ۳٫ ایمنی و سلامتی (۴٫۵). ۴٫تغییرات جوی(۴٫۳).۵٫ حقوق کارمندان (۴٫۳). ۶٫ زیست بومی(۴٫۳) ۷٫ تساوی درآمدودستمزدهای مناسب و عادلانه( ۳٫۹). ۸٫ تجارت و تولید مناسب و مطلوب( ۳٫۹). ۹٫ تعیلم و تربیت ( ۳٫۵). ۱۰٫ کاهش فقر (۳٫۰). از طرفی این گروه تحقیقاتی، عوامل مهم مرتبط و وابسته به مسؤولیتپذیری را به صورت زیر در نظر گرفتند که از مقیاس ۱ (کمترین اهمیت) تا ۵(بیشترین اهمیت) اندازه گیری گردیده ومیانگین هر یک در زیر نمایش داده شده است:
- اعتبار و شهرت مدیریت( ۴٫۳)
- جاذبه و کشش کارکنان( ۴٫۲)
- رقابت( ۴٫۱ )