CFI>0.90
۰۰ / ۱
تایید مدل
IFI
IFI>0.90
۰۰ / ۱
تایید مدل
تمامی شاخصهای برازش به کار رفته نشان میدهد که این مدل دارای برازش خوبی است. بنابراین نتیجه می گیریم که مدل تحقیق دارای توانایی بالایی در اندازه گیری متغیرهای اصلی تحقیق دارد. با توجه به استاندارد بودن مدل، یافته های لیزرل قابلیت اعتماد را دارد.
۴-۳-۵) آزمون فرضیات تحقیق با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری
با توجه به جدول (۴- ۱۰)، نتیجه تحلیل فرضیه های تحقیق با بهره گرفتن از نتایج مدل یابی معادلات ساختاری به شرح زیر است:
فرضیه اول: کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد.
با توجه به برآورد استاندارد کشور سازنده نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری که ۲ /۰ می باشد و مقادیر ۱۵ / ۳T= و ۵۶ /۰ =۲R ، میتوان نتیجه گرفت در سطح معنی داری P<0.01 ، کشور سازنده نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری تأثیر معناداری دارد. بنابراین فرضیه تایید می گردد.
فرضیه دوم: کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر قدرت نام تجاری دارد.
با توجه به برآورد استاندارد کشور سازنده نام تجاری بر قدرت نام تجاری که ۵۸ /۰ می باشد و مقادیر ۴۶ / ۱۰T= و ۳۴ /۰ =۲R ، میتوان نتیجه گرفت در سطح معنی داری P<0.01 ، کشور سازنده نام تجاری بر قدرت نام تجاری تأثیر معناداری دارد. بنابراین فرضیه تایید می گردد.
فرضیه سوم: کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر آگاهی از نام تجاری دارد.
با توجه به برآورد استاندارد کشور سازنده نام تجاری بر آگاهی از نام تجاری که ۴۸ /۰ می باشد و مقادیر ۹۷ / ۷T= و ۲۳ /۰ =۲R ، میتوان نتیجه گرفت در سطح معنی داری P<0.01 ، کشور سازنده نام تجاری بر آگاهی از نام تجاری تأثیر معناداری دارد. بنابراین فرضیه تایید می گردد.
فرضیه چهارم: قدرت نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد.
با توجه به برآورد استاندارد قدرت نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری که ۳۴ /۰ می باشد و مقادیر ۰۶ / ۶T= و ۵۶ /۰ =۲R ، میتوان نتیجه گرفت در سطح معنی داری P<0.01 ، قدرت نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری تأثیر معناداری دارد. بنابراین فرضیه تایید می گردد.
فرضیه پنجم: آگاهی از نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد.
با توجه به برآورد استاندارد آگاهی از نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری که ۴۱ /۰ می باشد و مقادیر ۷۸ / ۷T= و ۵۶ /۰ =۲R ، میتوان نتیجه گرفت در سطح معنی داری P<0.01 ، آگاهی از نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری تأثیر معناداری دارد. بنابراین فرضیه تایید می گردد.
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادهای پژوهش
فصل پنجم:
نتیجه گیری و پیشنهادات پژوهش
۵-۱) مقدمه
در فصل های گذشته پس از معرفی و بیان ادبیات موضوعی در زمینه ی بررسی تاثیر کشور سازنده نام تجاری بر ارزش ویژه برند:مطالعه موردی صنعت آسانسور، الگوی مفهومی و فرضیه های پژوهش تدوین شدند. سپس برای بررسی فرضیه ها، روش تحقیق و شیوه جمع آوری داده ها عنوان گردید و پس از گردآوری داده ها، داده های گردآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و یافته هایی حاصل شد که این یافته ها منجر به نتایجی شدند. در این فصل ابتدا به نتایج سؤالات تحقیق به طور خلاصه اشاره می گردد و تعریفی مختصر از نمونه و جامعه آماری و برخی از یافته های مهم تحقیق ارائه می شود. سپس به بحث و نتیجه گیری در خصوص نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاضر و یافته های پیشین، پرداخته می شود.
در بحث و نتیجه گیری به استنباط از نتایج این پژوهش و چرایی حصول این موارد بر اساس تحقیقات پیشین و ادبیات موضوعی پرداخته می شود. در نهایت نیز با بهره گرفتن از یافته های این تحقیق، به مدیران اجرایی و محققان آتی، پیشنهادهایی ارائه می گردد.
۵-۲)جمع بندی فصل ها
در فصل اول کلیات تحقیق شامل مسئله اصلی تحقیق، ضرورت و اهمیت، اهداف و فرضیه ها ارائه گردیدند. فصل دوم شامل ادبیات و مبانی نظری و پیشینه تحقیق می باشد. در این فصل تحقیقات مشابه قبلی مرتبط با موضوع ارائه گردیده است. در فصل سوم روش تحقیق، جامعه و نمونه آماری، تعداد اعضای جامعه آماری، روش نمونه گیری و تخمین تعداد اعضای نمونه، روش تحقیق، روایی و پایایی سؤالات پرسشنامه، روش تجزیه و تحلیل و انواع آزمون های آماری مورد استفاده، بیان گردیدند. در فصل چهارم یافته های تحقیق در قالب آمار توصیفی و استنباطی ارائه گردیده و فصل پنجم شامل بیان خلاصه ای از تحقیق، محدودیت های تحقیق و پیشنهادات تحقیق می باشد.
سوال های تحقیق دربر گیرنده ۱) کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد. ۲) کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر قدرت نام تجاری دارد ۳) کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر آگاهی از نام تجاری دارد ۴) قدرت نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد ۵) آگاهی از نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد.، می باشند.
از نظر دستهبندی تحقیقات بر حسب هدف، میتوان این تحقیق را یک تحقیق کاربردی محسوب کرد، از نظر دستهبندی تحقیقات توصیفی، این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی به شمار میرود، به این دلیل که محقق وارد میدان فعالیت شده و با توزیع پرسشنامه در بین کارفرمایان، مهندسین،مشاورین و سایر افراد تصمیم گیرنده در انتخاب برند آسانسور پروژه های ساختمانی این شهرها به سؤالات تحقیق پاسخ می دهد.
در قسمت نظری اطلاعات مورد نیاز دراین تحقیق از روش کتابخانه ای جمع آوری شده و در روش میدانی در خصوص موضوع مورد تحقیق با ارائه پرسشنامه به اعضای نمونه، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق، کارفرمایان، مهندسین، مشاورین و سایر افراد تصمیم گیرنده در انتخاب برند آسانسور پروژه های ساختمانی این شهرها می باشد. در این پژوهش برای انتخاب تعداد واحد های نمونه از روش جدول مورگان استفاده شده است. حجم نمونه مورد نیاز برابر با ۲۳۰ می باشد.
در این پژوهش، ابزار اندازهگیری، پرسشنامه بود که در آن با بهره گرفتن از طیف لیکرت، نظر افراد جمع آوری شد. با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ، از قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری اطمینان حاصل شد و همچنین برای اطمینان از روایی ابزار اندازه گیری از روش روایی محتوا استفاده شده است.
۵-۳) بحث و نتیجه گیری
۵-۳-۱) اطلاعات و ویژگیهای فردی پاسخ دهندگان
۴ / ۱۶ درصد از پاسخ گویان بین ۲۰ تا ۳۰ سال، ۳ / ۵۶ درصد بین ۳۰ تا ۴۰ سال، ۵ / ۲۲ درصد بین ۴۰ تا ۵۰ سال و ۷ / ۴ درصد بیش از ۵۰ سال سن دارند. ۵ / ۱۵ درصد از پاسخ دهندگان دارای تحصیلات دیپلم، ۷ / ۱۲ درصد فوق دیپلم، ۵ / ۵۳ درصد لیسانس، ۴ / ۱۷ درصد فوق لیسانس و ۹ / ۰ درصد دکترا می باشند. ۳ / ۷۹ درصد را مردان و ۷ / ۲۰ درصد را بانوان، ۳ / ۲۶ درصد از کشورهای همسایه، ۹ / ۳۹ درصد کشورهای آسیای شرقی، ۲۳ درصد به کشورهای اروپایی و در نهایت ۸ / ۱۰ درصد کشور آمریکا تشکیل داده اند.
۵-۳-۲) نتیجه گیری از یافته های تحقیق
فرضیه اول: کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد.
بررسی نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری لیزرل: فرضیه اول تحقیق به بررسی میزان تأثیر کشور سازنده نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری پرداخته است. نتیجه به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر کشور سازنده نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری با شدت تأثیر ۲ / ۰ می باشد. زارعی و همکاران(۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان تأثیر تصویر ذهنی کشور مبدأ بر شکل گیری ارزش ویژه نام تجاری( مورد مطالعه : گوشی تلفن و رایانه همراه) نشان داد که تصویر ذهنی کشور صاحب نام تجاری بر خلاف کشور تولیدکننده بر وفاداری به نام تجاری،کیفیت ادراکی و تداعی / آگاهی تأثیر مستقیم و معنادار اعمال می نماید. همچنین تأثیر وفاداری و کیفیت ادراکی بر ارزش ویژه نام تجاری نیز تأیید شد. نتایج تحقیق مرادی و زارعی(۱۳۹۰) تحت عنوان تصویر ذهنی کشور مبدأ و شکل گیری ارزش برند محصولات الکترونیکی به نشان داد که تصویر ذهنی کشور بر ابعاد ارزش ویژه و ارزش ویژه نام تجاری کل موثر است. نتایج تحقیق محرابی و خوش منظر(۱۳۹۰) با عنوان ارزیابی تأثیر خاستگاه نام و نشان تجاری بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری از دیدگاه مصرف کنندگان نشان نشان داد که ارزش ویژه نام و نشان تجاری به طور قابل ملاحظه ای متاثر از خاستگاه نام و نشان تجاری می باشد. نتایج تحقیق مورتیاسیح و همکاران(۲۰۱۴) نشان داد که کشور سازنده نام تجاری روی ابعاد ارزش ویژه برند( که به ترتیب نزولی عبارتند از :آگاهی برند،کیفیت ادراک شده،وفاداری برند، تداعی برند) تأثیر دارد. پاندا و میشرا(۲۰۱۴) تحقیقی تحت عنوان تأثیر تصویر کشور مبدا روی ارزش ویژه برند نشان داد که تصویر کشور مبدا بر ابعاد ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معنی داری دارند. نتایج همچنین نشان داد که تصویر کشور مبدا بر ارزش ویژه برند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق ابعاد ارزش ویژه برند (آگاهی برند،وفاداری برند، تمایز برند) تأثیر می گذارد. شاهین و همکاران(۲۰۱۲) در تحقیقی تحت عنوان چگونه ادراک مشتریان از کشور سازنده بر ارزش ویژه برند نشان دادند که کشو سازنده برند،تأثیر مستقیم و غیر مستقیمی روی کیفیت ادراک شده،وفاداری برند،تداعی برند و آگاهی برند دارد. سانیال و داتا (۲۰۱۱) به بررسی تاثیر کشور سازنده برارزش ویژه نام تجاری در صنایع داروهای عمومی پرداخته اند. نتایج حاصله از این پژوهش نشان داد که کشور سازنده نام تجاری اثر مثبت ومعناداری بر ارزش ویژه نام تجاری و مولفه های آن دارد. یاسین وهمکارانش(۲۰۰۷) تأثیر کشور مبدا را بر ارزش ویژه نام تجاری برای وسایل الکترونیکی در مالزی مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که تصویر ذهنی کشور مبدا از طریق متغیرهای میانجی تمایز نام تجاری،وفاداری به نام تجاری و تداعی معانی به طور مثبت و غیر مستقیم ارزش ویژه نام تجاری را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین نتایج این پژوهش ها با نتایج فرضیه مورد بررسی همراستا می باشد.
فرضیه دوم: کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر قدرت نام تجاری دارد.
بررسی نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری لیزرل: فرضیه دوم تحقیق به بررسی میزان تأثیر کشور سازنده نام تجاری بر قدرت نام تجاری پرداخته است. نتیجه به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر کشور سازنده نام تجاری بر قدرت نام تجاری با شدت تأثیر ۵۸ / ۰ می باشد. نتایج تحقیق رنجبریان و همکاران (۱۳۹۲) نشان داد که کشور سازنده بر قدرت نام تجاری تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج این پژوهش با نتایج فرضیه مورد بررسی همراستا می باشد.
فرضیه سوم: کشور سازنده نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر آگاهی از نام تجاری دارد.
بررسی نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری لیزرل: فرضیه سوم تحقیق به بررسی میزان تأثیر کشور سازنده نام تجاری بر آگاهی از نام تجاری پرداخته است. نتیجه به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر کشور سازنده نام تجاری بر آگاهی از نام تجاری با شدت تأثیر ۴۸ / ۰ می باشد. نتایج تحقیق حیدرزاده و هاشمی(۱۳۹۲) نشان داد که تصویر ذهنی از خاستگاه نام و نشان تجاری،تأثیر مثبت و قابل توجهی بر ابعاد ارزش ویژه نام و نشان تجاری دارد.زارعی و همکاران(۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان تأثیر تصویر ذهنی کشور مبدأ بر شکل گیری ارزش ویژه نام تجاری نشان داد که تصویر ذهنی کشور صاحب نام تجاری بر خلاف کشور تولیدکننده بر وفاداری به نام تجاری،کیفیت ادراکی و تداعی / آگاهی تأثیر مستقیم و معنادار اعمال می نماید. نتایج تحقیق محرابی و خوش منظر(۱۳۹۰) نشان داد که آگاهی از نام و نشان تجاری به عنوان یک بعد دیگر ارزش ویژه نام و نشان تجاری نیز متاثر از خاستگاه نام و نشان تجاری می باشد . نتایج تحقیق مرادی و زارعی(۱۳۹۰) نشان دهنده تأثیر تصویر ذهنی کشور بر ابعاد ارزش ویژه برند از جمله آگاهی از برند است.نتایج تحقیق پاندا و میشرا(۲۰۱۴) نشان داد که تصویر کشور مبدا بر آگاهی برند تأثیر گذار است. نتایج تحقیق مورتیاسیح و همکاران(۲۰۱۴)کشور سازنده نام تجاری روی ابعاد ارزش ویژه برند از جمله آگاهی برند) تأثیردارد. نتایج تحقیق شاهین و همکاران(۲۰۱۲) نشان داد که کشو سازنده برند،تأثیر مستقیم و غیر مستقیمی روی کیفیت ادراک شده،وفاداری برند،تداعی برند و آگاهی برند دارد. پژوهش سانیال و داتا (۲۰۱۱) نشان داد که کشور سازنده نام تجاری اثر مثبت ومعناداری بر ارزش ویژه نام تجاری و مولفه های آن(از جمله آگاهی از نام تجاری) دارد. بنابراین نتایج این تحقیقات با نتایج فرضیه مورد بررسی همراستا می باشد.
فرضیه چهارم: قدرت نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد.
بررسی نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری لیزرل: فرضیه چهارم تحقیق به بررسی میزان تأثیر قدرت نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری پرداخته است. نتیجه به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر قدرت نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری با شدت تأثیر ۳۴ / ۰ می باشد. نتایج تحقیق رنجبریان و همکاران (۱۳۹۲) نشان داد که قدرت نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری تأثیر مثبت و معناداری ندارد. نتایج این پژوهش با فرضیه مورد بررسی همراستا نمی باشد.
فرضیه پنجم: آگاهی از نام تجاری تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه نام تجاری دارد.
بررسی نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری لیزرل: فرضیه پنجم تحقیق به بررسی میزان تأثیر آگاهی از نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری پرداخته است. نتیجه به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر آگاهی از نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری با شدت تأثیر ۴۱ / ۰ می باشد. نتایج تحقیق رنجبریان و همکاران (۱۳۹۲) نشان داد که آگاهی از نام تجاری بر ارزش ویژه نام تجاری تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج این پژوهش با فرضیه مورد بررسی همراستا می باشد.
۵-۴) پیشنهادهای پژوهش
پیشنهادها بر اساس یافته های فرضیه اول: