نقش اولیهی بازارهای مالی کمک به قرض گیرندگان[۸] و قرض دهندگان[۹] از طریق تسهیل جریان وجوه، از افراد و واحدهایی که وجوه اضافی در اختیار دارند به افراد و سازمانهایی که نیاز به وجوه دارند میباشد. در اقتصادهای توسعهیافته، بازارهای مالی به تخصیص بهینهی وجوه اضافی (از پساندازکنندگان) به افراد و سازمانهایی که نیاز به وجوه، جهت سرمایهگذاری یا مصرف دارند، کمک مینمایند. هر اندازه که فراگرد انتقال جریانات نقدی کاراتر باشد، اقتصاد، هم بر حسب تولید و هم بر حسب تأمین مالی، بهرهورتر می گردد(راعی، ۱۳۸۹).
در مواردی که تأمین مالی به صورت مستقیم صورت میگیرد (خط پایینی در نمودار۱-۲) گیرندگان وام به صورت مستقیم در بازارهای مالی از طریق فروش اوراق قرضه اقدام به گرفتن وام میکنند و این اوراق باعث میشود که افراد ادعاهایی نسبت به درآمدها یا داراییهای وامگیرنده پیدا کنند. اگرچه این اوراق برای کسی که اوراق قرضه میخرد، به صورت دارایی در میآید، اما برای فرد یا شرکتی که این اوراق را میفروشد (منتشر میکند) چیزی جز اقلام بدهی تلقی نمیشود( میشکین[۱۰]، ۱۳۸۹).
تأمین مالی به صورت غیرمستقیم
واسطههای مالی
وجوه
بازارهای مالی
گیرندگان وام
شرکتها
دولت
خانوارها
خارجیها
وام دهندگان
خانورها
شرکتها
دولت
خارجیها
وجوه
وجوه
تأمین مالی به صورت مستقیم
نمودار ۱-۲: جریان وجوه از طریق سیستم مالی
۲-۱-۲-۲) واسطههای مالی[۱۱]
چنانچه نمودار «۱-۲» نشان میدهد میتوان پولهای وامدهنده را به وامگیرنده منتقل کرد. این شیوهی تأمین مالی را تأمین مالی غیرمستقیم مینامند، زیرا بین پسانداز کننده (وامدهنده) و مصرفکننده (وامگیرنده) یک واسطهی مالی قرار میگیرد و در انتقال پول از یک گروه به گروه دیگر کمک میکند. واسطهی مالی برای انجام دادن این کار از پسانداز کننده یا وامدهنده پولهایی را به عنوان وام میگیرد و سپس به مصرفکننده قرض میدهد. برای مثال، ممکن است که یک بانک از مردم بخواهد پولهای خود را در آنجا پسانداز کنند و بعد خود او با بهره گرفتن از این پولها به شرکت جنرال موتورز وام بدهد یا اوراق قرضهی آن شرکت را خریداری کند. نتیجهی نهایی این خواهد بود که بانک باعث شده است که پولهای مردم (پسانداز کننده و وامدهنده) به شرکت جنرال موتور (مصرفکننده و وامگیرنده) منتقل شود ( میشکین[۱۲]، ۱۳۸۹).
با بودن واسطههای مالی در اقتصاد، روند جریان پساندازها از سوی پساندازکنندگان به سوی استفاده کنندگان وجوه، غیرمستقیم انجام میگیرد. واسطههای مالی در برگیرندهی سازمانهایی مانند بانکهای تجاری، شرکتهای بیمه عمر[۱۳] و صندوقهای بازنشستگی[۱۴] میباشد. این واسطهها با تبدیل کردن درخواستهای مستقیم به درخواستهای غیرمستقیم، وامدهندگان را به وامگیرندگان پیوند میدهند. آنها اوراق بهادار جدید را میخرند، و در عوض، اوراق بهادار خود را منتشر میکنند. اوراق بهادار جدید که یک بانک میخرد، یک ورقهی قرضه، یک وام بازرگانی [۱۵]، یک وام مصرفی، درخواست غیر مستقیم صادر شده یک سپرده دیداری [۱۶]، یک حساب پسانداز [۱۷] و یا یک گواهی پول سپرده[۱۸] است(دستگیر، ۱۳۸۸، ۲۶۹).
واسطههای مالی، وجوه را به گونهای در میآورند که کشش بیشتری داشته باشد. از یک سو، اوراق بهاداری که به گونهای غیرمستقیم به وامدهندگان نهایی داده میشود، کششی بیش از انتشار مستقیم اوراق بهادار یا اوراق بهادار جدید دارد. به ویژه این درخواستهای غیرمستقیم، به خوبی با پساندازکنندگان خرد، سازگار شده است. از سوی دیگر وامگیرندهی نهایی، میتواند اوراق بهادار جدید خود را با شرایطی بهتر از فروش مستقیم آن به وامدهندگان نهایی، به یک واسطهی مالی بفروشد. واسطههای مالی، خدمتها و فرایندهای اقتصادی گوناگونی که دگرگون سازی درخواستها را برای مشتریان پرکشش میکند، فراهم میآورند.
۲-۲-۲) ساختار و منابع اصلی تأمین مالی
تأمین منابع مالی از جمله مهمترین مباحث در مدیریت مالی است. آگاهی مدیران مالی از شیوه های مختلف تأمین مالی موجب میگردد که تداوم فعالیت شرکتها امکانپذیر شود و ساختار مالی شرکت کمتر ضربهپذیر گردد و جریان عملیات تسهیل یابد. در بعضی از موارد تأمین منابع مالی با تعهد و پرداخت هزینه همراه است. ارزیابی روشهای مختلف تأمین مالی با ارزیابی هزینههای مالی مرتبط با آنها در تعامل است. بنابراین ضروری است این دو مقوله به صورت نظاممند، مد نظر قرار گیرد(نیکو مرام و همکاران، ۱۳۸۸).
آگاهی از منابع مختلف تأمین مالی در مدیریت مالی از چنان اهمیتی برخوردار شده است که بدون توجه به آن، سیاستها و برنامههای تأمین مالی، کارآمد و اثر بخش نخواهد بود. بنابراین ضرورت دارد تا مدیران مالی نسبت به این موضوع آگاهی یابند و بر اساس آن برنامهریزی مالی مناسبی را طرحریزی کنند.
نمودار زیر درخت تصمیمگیری مربوط به شیوههای مختلف تأمین مالی را نشان میدهد(مصطفوی مقدم، ۱۳۸۶، ۳۴۲):
تأمین مالی از منابع داخلی
بر اساس منبع
تأمین مالی از منابع خارجی
روشهای تأمین مالی
تأمین مالی کوتاه مدت
تأمین مالی بلند مدت
تأمین مالی میان مدت
بر اساس مدت
نمودار ۲-۲: طبقهبندی روشهای تأمین مالی
۱-۲-۲-۲) تأمین مالی بر اساس منبع
شرکتها برای تأمین نیازهای مالی کوتاهمدت و بلندمدت خود از دو منبع استفاده میکنند:
منابع داخل شرکت، که عمدتاً شامل موارد زیر است:
کاهش داراییهای جاری
فروش داراییهای ثابت اضافی
سود انباشته
اندوخته و سود تقسیم نشده
منابع خارج از شرکت (بازارهای پول و سرمایه)
اخذ وام از بانکها و مؤسسات اعتباری
خریدهای نسیه و اقساطی
به تعویق انداختن (افزایش) بدهیها
صدور و انتشار اوراق قرضه، سهام عادی و سهام ممتاز( عالی و معروفانیاصل، ۱۳۸۱، ۴۷).
آیا شرکتها بیش از حد بر وجوه داخلی تکیه مینمایند؟
می گردد و اگر خرگوش در راه خود مشاهده کرد، با دست خالی باز می گردد. همچنین اگر در راه شکارچی، روباه قرار گیرد ، همانند کلاغ خوش یمن است و شکارچی با دست پر باز می گردد . تیراندازی به شکاری که در حال نوشیدن آب است یا بچه شیر می دهد و یا بر روی تخم مرغ خوابیده است ،گناه دارد( همان: ۳۲).
۹-۳. جمادات
چنگ پری
نوعی سنگ واره ای صدف گونه است که در آرد می گذارند تا سبب برکت آن شود.
-مهره های قرمز
نوعی سنگ سرخ فام است که برای دفع درد به گردن می بندند.
۱۰-۳. نباتات
درخت سرز یا کنار
درختی است که در گردنه ها، بیابان ها و یا در جاهایی که گذرگاه فرد مقدس بوده است، به عمل می آید و بهشتی است و بریدن آن گناهی بزرگ محسوب می شود.
عکس شماره ۳۸: برگرفته از اینترنت سایت گیاه شناسی
درخت انجیر و زیتون
درخت انجیر و زیتون هر دو مقدس و بهشتی هستند. نام هر دو در قرآن مجید آمده است و اعتقاد بر این است نباید آنها قطع شوند. عصای حضرت خضر از چوب درخت زیتون بوده است.
عکس شماره ۳۹: درخت انجیر- آرشیو عکس. عکاس ( کاکاوند)
عکس شماره ۴۰: آرشیو عکس – عکاس ( کاکاوند)
درخت انار
در خت انار نیز بهشتی و میوه آن مقدس است، خوردن انار ثواب دارد. انار، سیر را گرسنه و گرسنه را سیر می کند.از انار برای خیرات شب جمعه مردگان نیز استفاده می شود( کیانی،۱۳۸۷: ۵۴).
عکس شماره ۴۱: آرشیو عکس – عکاس (کاکاوند)
۱۱-۳. سایر اعتقادات
-اگر پلک کسی بپرد بدشگون است و باید پر کاهی بر روی مژه خود بگذارد.
-اگر گربه ای در اتاق دست خود را لیس بزند، میهمان به آن خانه خواهد آمد.
-اگر کسی در شب ناخن بگیرد، موجب جدایی فرزند از پدر و مادر خواهد شد.
-اگر شب کسی موی خود را شانه بزند،پریشان حال خواهد شد.
-اگر کسی هنگام غروب خانه خود را جارو بزند، موجب کم شدن روزی خانواده خواهد شد.
-اگر جغدی بر روی خانه ای بنشیند، آن خانه ویران خواهد شد.
-اگر گربه ای خاک آلود به خانه ای بیاید، مسافری از راه به آن خانه خواهد آمد.
-اگر خوراک شب عید نوروز خانواده ای بر روی زمین بریزد ،تا پایان آن سال برای آن خانواده دلگیری و نگرانی به بار خواهد آمد.
-اگر کسی لب خود را از درون گاز بگیرد، در آن هنگام کسی در جایی دیگر از او بد گویی می کند.
-اگر دو لنگه کفش کسی بر روی هم سوار شود، او به مسافرت خواهد رفت.
-اگر کودک خانه را جارو کند، مهمان خواهد آمد.
-در میان مردم ایل کاکاوند، مسافرت و عروسی در روز دوشنبه بد شگون است.
-اگر مرغی به آوای خروس بخواند باید سرش را برید، مبادا که بد بختی بیاورد.
-اگر زائو به مدت هفت شب تنها بماند بختک بچه اش را می رباید( همان: ۵۵).
۱۲-۳. ضرب المثل های رایج در میان مردم ایل کاکاوند
ضرب المثل حاصل ذهن و اندیشه ی خلاق هوشمندان گمنام از زمان های دور دست تاریخ به یادگار مانده است و به همین دلیل مانند کتیبه ها و سنگ نوشته های باستانی اعتبار استناد بی گفتگو و خدشه ناپذیر دارد. امثال، چکیده افکار و عقاید ملت هاست و افکار و عقاید نیز متاثر از اوضاع و احوال اجتماعی است. ضرب المثل جمله ای کوتاه است که هر جا استدلال در گفتگوی عومی چونین شود به یاری متکلم
می شتابد و منظور و مقصود گوینده را در جمله کوتاه و مستدل روشن و مدلل می سازد.
ما ضرب المثل ها را چکیده تجربیات مردمان می دانیم یکی از زمینه های پر کشش تحقیقی، مطالعه زبان هاست و این موضوع جستجو گر را به مطالعه در بسیاری از مسائل دیگر نیز وا می داردکه از جمله : روانشناسی، جامعه شناسی، طنز ، زیبایی های ادبی چون تشبیه، کنایه ، استعاره و زیباترین مقوله ادبی ادبیات مردمی و فرهنگ عام است. زیرا طبیعی ترین جریان فکری جامعه را نشان می دهد.این زمینه فرهنگی از آن روی که از تکلف، اغراق و مبالغه به دور است به دل می نشیند. گاه بیان یک مثل انسان را به اندیشه و تامل وا می دارد و زمان ، هم مسیر فکری کسی را تغییر می دهد( آصف زاده، محمد باقر، ۱۳۷۴: ۸۶).
ضرب المثل ها علاوه ب رحفظ وقایع تاریخی و افسانه ها و حکایات برخی از لغات و اصطلاحات زبان را هم ضبط و در انجام این خدمت با شعر همکاری می کند. همچنان که ابیات شاهنامه، قصاید خاقانی و مثنوی های نظامی بسیاری از کلمات ، اصطلاحات و کنایات فارسی را به مفاهیمی که از آن مراد است ، حفظ و از فراموش شدن دور داشته است.
اگر دانشمندان هر ملت، مثل های زبان خود را به شرح و بسط کافی و تعیین نخستین گوینده و بیان امری که موجب وضع و ارسال آن شده است، ضبط کنند، هر صاحب هوش باذوقی می تواند به تعمق در ضربالمثل های هر مل تغییرات و تبدیلات را که قرن به قرن در عادات، آداب، عقاید و دیگر شئون اجتماعی مخصوصا در حالات روحی آن ملت روی داده است، استباط کند و وضعیت ترقی یا تنزل آنها را در هر عصر وزمانی در مقایسه با حال حاضر ببیند مثل یک شعبه مهم از ادبیات هر زبان و نماینده ذوق فطری، قریحه ی ادبی، افکار، عادات، اخلاق، احساسات اهل آن زبان است( ثواقب،جهانبخش، ۱۳۷۶: ۱۰).
ریشه ضرب المثل
جمله یا عبارات، زمانی ضرب المثل می شود که مردم عادی آن را به دفعات به کار ببرند. اگر چه در این فرایند ، تکرار و تبادل ریشه و منشاء پیدایش فراموش می گردد و به عنوان بخشی از تعقل جمعی به حساب می آید و به هنگام کاربرد، دیگر اشخاص علاقه ای به منشاء آن ندارند.
اما با احتیاط می توان چنین تصور کرد که ضرب المثل ها از شرایط خاص یا فردی خاص منشاء گرفته اند. این در حالی است که بسیاری از امثال منشاء خود را از دست داده باشند. درست آن است که بگوییم امثال، منشاء توده ای دارند یعنی برخاسته از تعقل جمعی هستند و از سرچشمه تعقل و فرزانگی مردم سرچشمه می گیرند. تعداد زیادی از امثال چکیده تجربیات روزمره اند.گفته ای به تدریج مبدل به ضرب المثل شده و منشاء فردی نداشته است. عده ای از ضرب المثل ها از اندیشه و ذهن انسان های عالم و فرزانه سرچشمه گرفته و تراوش نموده است. حال اگر آن شخص گفته خود را ثبت نکرده باشد سندی جهت انتساب آن امثال به وی وجود ندارد ولی اگر سخن خود را در جایی نوشته باشد، قادریم به منشاء اصلی نزدیک شویم. با ذکر این نکته که با وجود ثبت یک مثل در اثر یک انسان برجسته و فرزانه، باز هم نمی توان او را منشاء آن ضرب المثل دانست، چرا که کسی نمی تواند بگوید که این مثل قبل از نوشته شدن بوسیله فلان شخص پاره ای از فرهنگ شفاهی مردم نبوده است( ریدوت، وینگ، ۱۳۷۵: ۱۹۶).
هدف نگارنده
ضرب المثل ها از جمله میراث با ارزش فرهنگ ملی ماست. امثال ، یادگاری از نسل های گذشته و بازگو کننده ی آداب، رسوم و فرهنگ مردمان پیشین ماست. هر روزی که می گذرد زبان، اندیشه ها و آئین ها در مسیر تکامل و توسعه سیر می کنند و این سیر تکاملی فرهنگ، آداب و رسوم و حتی لهجه ها را دچار تنوع و تحول می کند. در این تحول و ترقی بسیاری از عناصر فرهنگی فراموش و یا دچار نابودی می شوند. بدون شک هر اقدامی در جهت جلوگیری از این تخریب فرهنگی در اثنای تجدد و تنوع طلبی می تواند چراغ راه ما و نسل های بعدی ما در شناختن خود و گذشته ی نیاکانی در دنیای پرهیا هوی امروز و آینده باشد. دنیای که فقط با چنگ زدن به فرهنگ غنی خود می تواند در آن به دنبال را چاره باشد. اگر حرکت فرهنگی در سال های گذشته صورت می گرفت شاید حاصل کار بیش از این بود که جمع آوری شده و پیش روی ما قرار دارد. به طور قطع بسیاری از این مثل ها که هر کدام آینه ای از افکار، اندیشه و فرهنگ مردم ماست از ذهن ها فراموش می شد و در نتیجه ثبت نمی گردید. این مجموعه کاری در مسیر حفظ و توسعه فرهنگ ملی و مکتوب نمودن بخشی از فرهنگ شفاهی ایل کاکاوند است.
ضرب المثل ها
« الف»
-ئاخر عمرو ئه ول مالداری= آخر عمر و اول مال اندوزی
axer-e emr-u awal ari
-ئارد ده ته یره قهرت که ی! آرد از دزد قرض می گیری
ard da tayra qart ha y
- ئارای ده کول بیماری ده سی دایه که ل بنادی= مرد سالمی بر پشت بیماری سوار بود و از تپه بالا می رفت.
Aza da kule bimar- e dase
- ئاسیاو کار خوه ی که ی چه ق چه ق سه ر خوه ی نه یگه زان= آسیاب کار خود را انجام می دهد، دروگر سر خود را به درد می آورد یعنی دخالت بی مورد و فضولی در کار دیگران ، آن هم زمانی که حاصلی نداشته باشد.
Asyaw kare xoway kay caq caqa sar- e xwa-e naega zan
- ئاش هه ر ئه ئاشه و کاسه هه و کاسه= آش همان آش است و کاسه همان کاسه
نشاط و خوشبینی فرد را نشان میدهد و مشتمل است بر:
الف. شادی[۸۶]: توانایی احساس رضایت از زندگی، احساس رضایت از خود و دیگران، سرزندگی و ابراز احساسات مثبت را بررسی میکند.
ب. خوشبینی[۸۷]: توانایی توجه به جنبهه ای روشنتر زندگی و حفظ نگرش مثبت را، حتی هنگام وجود احساسات منفی و ناخوشایند، مورد نظر قرار میدهد. (حسینى حسینآبادى،۱۳۸۴ )
۲-۳-۸- هوش هیجانی از دیدگاه اسلام
در اسلام به طور ضمنی هوش معنوی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. برای مثال عوامل مؤثر بر هوش معنوی در متون اسلامی تقوا و پرهیزگاری به همراه تمرینات روزمره از قبیل تدبر در خلقت، تدبر در آفاق و انفس، روزه داری، عبادات، خواندن قرآن و تدبر صادقانه در آیات قلمداد شده است (سهرابی، ۱۳۸۷ ).
قرآن به افراد باهوش معنوی بالا، صفت اولوالاباب میدهد، که منظور افرادی هستند که به جوهره حقیقت پی برده اند و از پرده های اوهام عبور کردهاند. به طور کلی، اصولی که در دین مبنایی مطرح شده است، مانند دستیابی به وحدت در ورای کثرت ظاهری، یافتن پاسخ در مورد مبدأ هستی و تشخیص الگوهای معنوی و تنظیم رفتار بر مبنای آنها، محورهای اصلی هوش معنوی هستند. ما میتوانیم با رشد هوش معنوی، انسانهای دینداری پرورش دهیم. هوش معنوی به افراد، دلسوزی، مهربانی، یکپارچگی در تفاوتها و اتکا به معناداری را می آموزد (غباری بناب و سلیمی، ۱۳۸۶)
دین اسلام با ژرفنگری، کنترل و مدیریت احساسات و عواطف را مورد توجه قرار داده است. قرآن کریم تحقیر کردن و خوار شمردن را باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد کمبود در طرف مقابل میداند و این صفات را به فرعون و طاغوتیان نسبت میدهد که قوم خود را تحقیر و خوار میکنند و آنان نیز از او اطاعت میکنند. (زخرف: ۵۴)
بنابراین، یکی از صفات اهل ایمان، دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران است. بر اساس روایات، دوست داشتن دیگران، بُعدی از دین و رکن عقل است و موجب آسودگی عقل و قلب میگردد.( فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی )خداوند در قرآن به پیامبر خطاب میکند که اگر سختدل و خشن بودی، مردم از اطراف تو پراکنده میشدند. (آل عمران: ۱۵۹)
حضرت علی(ع)در روایتی ضمن تأکید بر صمیمت و دوست داشتن دیگران میفرماید: «خداوند مهربان است و هر مهربانی را دوست دارد؛ مهربانی کن تا مهربانی ببینی».در روایتی دیگر، امام صادق(ع)میفرمایند: «در معاشرت با مردم میانهرو باش؛ نه خشن و تندخو، که کسی به تو نزدیک نشود، و نه ضعیف که تو را تحقیر کنند». ( مطهری، انسان کامل )
با نگاهی به منابع حدیثی شیعه درمییابیم که مؤلفههایی چون مسئولیتپذیری اجتماعی، همدلی، تشخیص هیجانات دیگران و ارتباط میانفردی، با عناوینی چون صله رحم و آداب معاشرت با دیگران آمده است.یکی از موضوعات مهم مطرح در نظریه هوش هیجانی، خودآگاهی است؛ در آیات و روایات متعددی به ضرورت خودشناسی و منافع آن اشاره شده است؛ حدیث معروفی از نبی مکرم اسلام نقل شده است که می فرماید: «هرکسی نفس خود را بشناسد، خدای خود را خواهد شناخت». ( مجلسی، بحارالانوار).
همچنین خداوند متعال میفرماید: «به زودی نشانههای خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان میدهیم تا برای آنها آشکار گردد که او حق است». (فصلت: ۵۷)
در روایتی دیگر امیرالمومنین(ع)می فرماید «معرفت و شناخت نفس، سودمندترین شناختهاست». همچنین حضرت درجایی دیگر میفرماید: «هر قدر بر دانش شخصی افزوده شود، اهتمامش به خودش بیشتر میگردد و در راه تربیت و اصلاح خویش بیشتر میکوشد». لازم به ذکر است که در دین اسلام، خودشناسی با شناخت نیازهای انسانی ارتباط تنگاتنگی دارد. (مصباح یزدی، خودشناسی برای خودسازی)
۲-۳-۹- کاربرد هوش هیجانی
پنج حیطه اصلی برای کاربرد نظـریه «هوش هیجانی» و سنجش آن وجود دارند: آموزش، مدیریت مــــنابع
انسانی، سیاست، بازاریابی و پویایی خانواده. به ترتیب، این پنج دامنه مورد بررسی قرار میگیرند:
۲-۳-۹-۱- آموزش
در سالهای اخیر، موضوع هوش هیجانی برای سازماندهی تلاشها به منظور آموزش مهارتهای گوناگون به کودکان مدرسهای، مورد استفاده قرار گرفته است؛ مهارتهایی که به شکلگیری توانایی در مدیریت خود و روابط اجتماعی کمک میکنند. در متون تربیتی، معمولاً آن را «یادگیری اجتماعی و هیجانی» مینامند و برنامههایی از آموزش مهارتهایی مثل حل مسئله اجتماعی و مدیریت تعارض، تا برنامههای آموزشی بلندتری، که زمینههای وسیعتری از رشد اجتماعی را تشکیل میدهند، دربر میگیرد.
۲-۳-۹-۲- مدیریت منابع انسانی
محل کار، عمدتا به خاطر کتاب تجاری پرفروش گلمن در هوش هیجانی، مشهورترین جنبه از کاربرد هوش هیجانی است. او با گروههای[۸۸] یکی از شرکتهای عمده مشاوره و رشد منابع انسانی به همکاری پرداخت تا میزان تواناییهای کاری آنان را افزایش دهد و در پی آن، برنامههایی برای افزایش این مهارتها میان کارکنان شکل گرفت.
کوپر[۸۹] و سواف[۹۰] نوشتهاند:
اگر نیروی انگیزش هوش در تجارت قرن بیستم IQ بود، در قرن بیست و یکم، EQ خواهد بود.
استفاده از EI برای تصمیمات استخدامی موفقیت ۹۰ درصدی را به همراه دارد.
با وجود اینکه اینگونه ادعاها مبالغهآمیزند، نوشتههایی که به آرامی رو به گسترش هستند حکایت از اهمیت داشتن هوش هیجانی در محل کار دارند.
برای نمونه، یکی از معدود بررسیهای انجام شده در کشورمان، که گلپرور و همکارانش روی تعدادی از کارکنان و کارگران اصفهانی انجام دادند، نشان داد از بین مؤلّفههای هوش هیجانی بار ـ اون، خوشبینی، مسئولیتپذیری اجتماعی، خودابرازی، همدلی و تحمّل فشار روانی قادر به پیشبرد شغلی هستند و صرفا خوشبینی، مسئولیتپذیری اجتماعی، خودابرازی و همدلی دارای مسیرهای یکسویه و معنادار با پیشرفت شغلی هستند. (گلپرور و همکاران،۱۳۸۴)
۲-۳-۹-۳- سیاست
در مقایسه با آموزش و مدیریت منابع انسانی، کاربرد هوش هیجانی در سیاست نسبتا جدید است. مارکوس[۹۱] ، نیومن[۹۲] و مکیون[۹۳] کمابیش بر پایه اکتشافات مربوط به مبانی عصبشناختی تعامل هیجان و تصمیم گیری منطقی، رویکردی از قوّه تشخیص سیاسی، با نام «هوش عاطفی»[۹۴]تهیه کردند وارائه دادند. این رویکرد به منظور بررسی تعامل حالات روانشناختی گذرا (مثل خلق و هیجان) با ارزشها و باورهای موجود (مانند علاقه به خود)، در مشخص کردن رفتار سیاسی، طرّاحی شد.
دیگر پژوهشگران نگاهی ویژه به موارد فردی از رهبری سیاسی داشتهاند. گرینستین[۹۵] در یک بررسی از همه رئیسان جمهور ایالات متحده آمریکا از روزولت[۹۶] تا کلینتون[۹۷] ، میگوید: برای موفقیت در اداره جمهوری، شش شرط لازم است:
-
- کارآمدی در ارتباط با عموم؛ ۲٫ ظرفیت سازماندهی؛ ۳٫ مهارت سیاسی؛ ۴٫ بصیرت؛ ۵٫ روششناختی؛ ۶٫ هوش هیجانی.
وی برای توجه به هوش هیجانی، بیشتر بر شاخه «مدیریت هیجانی» تمرکز میکند و متذکر میشود که رؤسای جمهور در این زمینه، متفاوت بودهاند. (لینلی ، ۲۰۰۴ )
۲-۳-۹-۴- بازاریابی
با عمومیت یافتن هوش هیجانی در خلال دهه ۱۹۹۰، متخصصان بازاریابی و تبلیغات علاقهمند به پیوند دادن تولیدات باحالات هیجانی مشتریان،از طریق فنی مشهور به «مارک تجاری هیجانی»[۹۸] شدند[۹۹].
با اینکه کتابهای «مارک هیجانی» تنها با مسامحه، به مطالعه هوش هیجانی مربوط میشوند، تا حدّی معقول به نظر میرسد که مدیریت هیجانات مشتریان بخشی از شیوه فروش تولیدات باشد. باید با مشتریان بالقوّه، ارتباط هیجانی ایجاد شود و نتایج هیجانی مطلوب در رسانهها برجسته گردد.
۲-۳-۹-۵- پویایی خانواده
وجود بهداشت روانی در هر خانوادهای منجر به بهبود تمام عملکردهای عاطفی، شناختی و رفتاری افراد خانواده میشود و آنها را به بالاترین سطح ارتقا میدهد، به گونهای که افراد از تواناییهای ذاتی خود در حدّ کمال استفاده می نمایند و یک حالت سازگاری خوب، احساس بهزیستی و نگرش مثبت به زندگی خود و دیگران در آنها ایجاد میکند. هوش هیجانی یکی از مؤلّفههای بهداشتی روانی است که در زمینه توانمندسازی خانوادهها نقش مؤثری دارد.
آخرین کاربرد هوش هیجانی مربوط به تربیت کارآمد و پرهیز از ناسازگاری زناشویی است. کتابهای راهنمای زیادی درباره اهمیت تواناییها و مهارتهای هیجانی در تربیت کارآمد و در رشد کودک برای عموم نوشته شدهاند. برای نمونه، گاتمن[۱۰۰] در خلال کارش، با هدایت هیجانی والدین، کشف کرد که تعامل والد ـ کودک هنگامی که هیجانات ابراز میشوند، برای رشد کودک حیاتی است.
به نظر میرسد والدین کارآمد کسانی هستند که:
-
- از هیجانات کودکشان آگاه میشوند.
-
- هیجان را به عنوان فرصتی برای یادگیری و صمیمیت میشناسند.
-
- همدلانه به کودکانشان گوش میدهند.
-
- به کودک کمک میکنند هیجاناتی را که در حال تجربهاند برچسب بزنند.
-
- هنگام جستوجوی راهحل برای مشکلی که هیجانها را به وجود آورده است محدودیتهایی ایجاد میکنند. (لینلی ، ۲۰۰۴ )
بررسیهایی که با بهره گرفتن از مقیاس MSCEIT»»[۱۰۱]انجام شدهاند، ارتباطی قوی بین هوش هیجانی تربیتی و توانایی اجتماعی در کودکان را نشان میدهد. برای مثال، مارسلند[۱۰۲] و لیکاوک[۱۰۳] نمونهای ۶۷ نفری از نوزادان و مادرانشان را بررسی کردند.
طبق بررسی آنان، هوش هیجانی مادران در شاخههای MSCEIT نشان داد: هوش هیجانی مادرانه، به ویژه ادراک هیجانی مناسب، با همدلی کودک بسیار همبسته است. هوش هیجانی بالای مادرانه با دلبستگی ایمن بالای نوزادان نیز همبسته است.
با وجود آثار گسترده در رشد هیجانی کودکان، در زمینه سنجش هوش هیجانی والدین و بررسی رابطه آن با مهارتها و شگردهای تربیت کودک، کار اندکی انجام شده است.
(لینلی ، ۲۰۰۴ )
در یک بررســـی جدید، براکت[۱۰۴] ، وارنر[۱۰۵] و بسکو[۱۰۶] ارتباط مــــیان هوش هیجانی را ـ که با MSCEIT
در یک تحقیق درباره ۳۳ زوج درباره رابطه بین ذهن آگاهی، کیفیت زناشویی بین ذهن آگاهی و اندازه صمیمیت زناشویی ارتباط یافت شد. همچنین ذهن آگاهی بطور معکوسی با اظهار عصبانیت ارتباط دارد و ارتباط مستقیمی با کنترل خشم دارد. به ویژه زوجین دارای ذهن آگاهی بیشتر کنترل بیشتری بر خشم و عصبانیت خود دارند ( واچد و کوردوا[۴۲۱]، ۲۰۰۷).
در جمعیتهای بالینی مراقبه ذهن آگاهی باعث بهبود بهزیستی روانشناختی[۴۲۲] (سراتی، ۲۰۱۰) کیفیت خواب (بیگل و همکاران، ۲۰۰۹) و کیفیت کلی زندگی (فولی[۴۲۳] و همکاران، ۲۰۱۰) شده است. در جمعیت غیربالینی، اثرات مثبت مراقبه ذهن آگاهی شامل کاهش عواطف منفی (دلگادو و همکاران، ۲۰۱۰)، افزایش امید دستیابی به هدف (کراس وسراس، ۲۰۰۹)، احساسات مثبت و رضایت از زندگی (فردنیکسن و همکاران، ۲۰۰۸)، افزایش پیوندهای اجتماعی[۴۲۴] (گروس، ۲۰۰۸) و کیفیت ارتباط صمیمی (روگه و همکاران، ۲۰۱۰) مرتبط شده است. بارنس و همکارانش (۲۰۰۷) پی بردند افرادی که ذهن آگاهی بالاتری دارند استرس وفشار احساسی کمتری را در واکنش به تعارض در رابطه و بحث تناقص موجود با عصبانیت و ناراحتی کمتری را گزارش می کنند شواهد نشان میدهد که ذهن آگاهی بطور معکوسی با اضطراب ارتباط دارد و بطورمستقیم با توانایی عمل هشیارانه در موقعیت های اجتماعی رابطه دارد(دکسیر، رایز، لیجسن، لیسون ودی اولف[۴۲۵]، ۲۰۰۸) بنابراین شواهد تجربی پیشنهاد می کنند که ذهن آگاهی فرد را از اثرات روابط استرس زای هیجانی حفاظت می کند (بارنس و همکاران، ۲۰۰۷).
تحقیق نشان می دهد که مراقبه ذهن آگاهی به طور معکوسی با نشخوار فکری درارتباط است و بطور مستقیمی با تنظیم هیجانی موثر ارتباط دارد(چمبرز، لو، آلن[۴۲۶]، ۲۰۰۸؛ مک کیم، ۲۰۰۸). تعداد ۲۰ نفر فرد مراقبه کار تازه کار که در یک مراقبه ذهن آگاهی ۱۰ روزه شرکت کرده بودند با یک گروه کنترل درنشخوار فکری، هیجانات، میزان توجه، حافظه کاری[۴۲۷] وذهن آگاهی مقایسه شدند. گروه مراقبه عواطف منفی کمتر، علایم افسردگی کمتر ونشخوار فکری کمتری نسبت به گروه کنترل داشتند و همچنین حافظه کاری بهتر وپایداری توجه بیشتری درتکالیف نسبت به گروه کنترل داشتند (چمبرز وهمکاران، ۲۰۰۸).
دریک تحقیق شرکت کنندگان بطور تصادفی به یک گروه تمرین MBRS هشت هفتهای اختصاص یافتند که بوسیله FMRI پس از تماشای فیلم های غمگین اندازه گیری میشدند. داده های FMRI نشان داد که گروه MBRS هنگام تماشای فیلم ها واکنش عصبی کمتری نسبت به گروه کنترل دارند این یافته ها پیشنهاد می کند که مراقبه ذهن آگاهی توانایی افراد را برای بکارگیری راهبردهای تنظیم هیجانی تغییر میدهد که این استراتژیها آنها را قادر میسازد تجربه هیجانی را انتخاب کنند و این هیجانات می تواند بطور متفاوتی درمغز پردازش شود (فارب[۴۲۸] و همکاران، ۲۰۱۰؛ ویلیامز،۲۰۱۰).
تحقیقات نشان می دهند که تنظیم هیجانی و آگاهی فیزیولوژی همدلی را افزایش میدهد (کازولین[۴۲۹]،۲۰۰۶). سطح بالاتر همدلی برای افراد کارمند در تمام سطوح مطلوب میباشند. سازمانهایی که دارای سطوح بالاتری از همدلی برای همکاران خود هستند سطوح بالاتری از عدالت تعاملی یعنی؛ سطوح پایین تری از آزار جنسی و رفتار جامعه ستیزانه[۴۳۰](بیتس و همکاران، ۲۰۰۹) ورفتار شهروندی سازمانی (کامادار[۴۳۱] و همکاران، ۲۰۰۶؛ کیدر، ۲۰۰۲) نشان دادهاند. اوتاویو و همکاران (۲۰۱۳) ازروش آموزش مهارتهای اجتماعی با جهتگیری فراشناختی[۴۳۲] (MOSST) برای افراد اسکیزوفرن استفاده کردند و دریافتند که این افراد در مهارت های اجتماعی بهبود زیادی بدست آوردند، و توانستند برنامه را کامل پیش ببرند.
ولز (۲۰۰۹) بین وابستگی به مواد و باورهای فراشناخت رابطه معنادار بدست آورده است. هرندی وهمکاران (۲۰۱۳) به بررسی اثر آموزش راهبردهای فراشناختی برمهارتهای اجتماعی وحل مشکلات پرداختند، نتایج نشان داد که دانش آموزان در گروه درمانی فراشناختی هم درمهارتهای اجتماعی و هم عملکرد حل مسئله به طور معناداری بهتر شدند. مارتین وهمکاران (۲۰۱۱) رابطه بین فراشناخت وعملکرد اجتماعی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را بررسی کردند و نتیجه گرفتند فراشناخت با آگاهی از نشانهها وتعاملات اجتماعی رابطه مثبت دارد. زمن و همکاران (۲۰۰۵) به منظور تعیین نگرشهای زیست محیطی دانشجویان وتاثیر ویژگیهای فرهنگی واجتماعی برآن مطالعه ای انجام دادند و نتیجه گرفتند که دختران بیشتر از پسران به مسایل محیطی اهمیت می دهند و مشارکت افراد در فعالیتهای زیست محیطی با سطح تحصیلات والدین آزمودنیها مرتبط بود. تسکین (۲۰۰۹) بین جنسیت، تحصیلات، ومیزان درامد افراد با نگرشهای زیست محیطی آنان ارتباط معنادار بدست اورده است.
ب: تحقیقات داخلی
نریمانی و همکاران (۱۳۸۹) به مقایسه اثربخشی آموزشهای ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان جانبازان شیمیایی نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی در گروههای آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری کاهش معنیدار داشته است. یافتههای پژوهش حاکی از اثربخشی آموزشهای ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سلامت روان جانبازان شیمیایی است.
گلپور (۱۳۹۱) در بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش ابراز وجود وکاهش اضطراب امتحان نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر افزایش ابراز وجود و کاهش اضطراب امتحان موثر بوده است. احمدوند و همکاران (۱۳۹۱) به تبیین بهزیستی روانشناختی براساس مؤلفه های ذهن آگاهی پرداختند ودریافتند بین تمام ابعاد بهزیستی روانشناختی و نمره کل ذهن آگاهی همبستگی مثبت و معنادار بوده و افزایش ذهن آگاهی با افزایش بهزیستی روانشناختی همراه بود.
رجبی و ستوده (۱۳۹۰) به تأثیر شناخت درمانی گروهی مبتنی بر حضور ذهن (MBCT) بر کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زنان متأهل پرداختند و نتایج نشان داد که این نوع درمان منجر به کاهش افسردگی و پایداری اثر درمان درطول زمان شد. همچنین، منجر به افزایش رضایت زناشویی در گروه آزمایش نسبت به کنترل (پس آزمون) شد. حبیبی (۱۳۹۲) در بررسی اثر بخشی درمان ذهن آگاهی بر ارتقاء کیفیت زندگی سوء مصرفکنندگان مواد مخدر(تریاک): بهبود سلامت جسمانی و روانشناختی دریافتند که آموزش ذهنآگاهی در گروه آزمایش، نمرات مقیاسهای سلامت جسمانی و روانشناختی را به طور معنیداری افزایش داد.
معصومیان و همکاران (۱۳۹۲) در تحقیقی که اثربخشی درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به کمر درد مزمن انجام شده است. دریافتند درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR)، منجربه بهبود کیفیت زندگی و به کارگیری راهبردهای کنار آمدن با درد در بیماران مبتلا به کمر درد مزمن می شود. جلالی و همکاران (۱۳۹۳) درمقایسه اثربخشی آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی متناسب با فرهنگ ایرانی و آموزش شناختی رفتاری بر استرس شغلی کارکنان شرکت های خدمات رسان، نشان داد که آموزش شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی متناسب با فرهنگ ایرانی بر بهبود استرس شغلی و حیطه های آن موثر است.
یافتههای پژوهشها بیانگراین مطلب است که آموزش راهبردهای فراشناختی بر عملکرد حل مساله دانش آموزان تاثیرات بسزایی دارد (جزایری، ۱۳۸۱، سالاریفر، ۱۳۸۰). نتایج پژوهش بیرامی و همکاران (۱۳۹۲) نشان داد که بین نمرات افراد در باورهای فراشناختی و توان حل مسأله اجتماعی با نشانگان اختلال هراس اجتماعی همبستگی معناداری وجود دارد، در این میان باور مثبت در مورد نگرانی، نیاز به کنترل فکر و توان حل مسأله اجتماعی نقش معناداری در پیش بینی نشانگان اختلال هراس اجتماعی داشتند. عاشوری وهمکاران (۱۳۸۸) نتیجه گرفتند باورهای فراشناختی از عوامل مؤثر در سلامت روانی هستند و میتوان با تغییر فراشناختهایی که شیوه ناسازگارانه تفکرات منفی را زیاد می کنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی میگردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد. خاکسار و سیف (۱۳۸۷) نتیجه گرفتند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به دانش آموزان موجب آشنایی و استفاده بیشتر آنها از این راهبردها در هنگام مطالعه و یادگیری شده و کاهش اضطراب امتحان در آنها را نیز سبب می شود. محمدی وهمکاران (۱۳۹۲) در بررسی تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر باورهای انگیزشی به این نتیجه رسیدند که آموزش راهبردهای فراشناختی سبب ارتقای انگیزش درونی، احساس خودکارآمدی شده و اضطراب آزمون را کاهش میدهد. رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی (اجتناب، ترس وناراحتی فیزیولوژیک) درجمعیت غیربالینی حسنوند و همکاران (۱۳۹۲) به بررسی رابطه باورهای فراشناختی با علایم اضطراب اجتماعی پرداختد نتایج نشان داد نشانههای اضطراب اجتماعی با خرده مقیاسهای منفی فراشناخت رابطه معنادار دارد.
کرمی و همکاران (۱۳۹۲) در بررسی خود نتیجه گرفتند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خلاقیت، انگیزه پیشرفت و خود پنداره تحصیلی اثر مثبت دارد. عبدوس (۱۳۸۰) تاثیر آموزش راهبردهای فراشناخت بر خلاقیت را مثبت ارزیابی می کند. دیره وبنی جمالی (۱۳۸۸) توسعه راهبردهای شناختی وفراشناختی را لازمه ادراک خود کارآمدی میدانند. اثر بخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر اضطراب امتحان (ابولقاسمی و همکاران، ۱۳۸۸) خود کارآمدی (خرازی،۱۳۸۷؛ یوسف زاده، ۱۳۹۱) افزایش عزت نفس تحصیلی (زارعی و همکاران، ۲۰۱۲) هشیاری و خود کنترلی (نولن ومورگان، ۲۰۰۰) تایید شده است.
کاظمی وکشاورزیان (۱۳۹۱) نقش فراشناخت را در حل مساله و بهزیستی روانشناختی بررسی کردند و دریافتند که دانش آموزانی که در برخورد با مشکلات از تفکر خویش آگاه بودند سلامت روانی و سازگاری بالاتری داشتند. قورچیان (۱۳۷۸) در پژوهشی تحت عنوان تاثیر آموزش و به کارگیری راهبردهای فراشناختی بر عوامل عاطفی و اجتماعی نتیجه گرفت، به کارگیری راهبردهای فراشناخت در کلاس زمینه درگیری علمی، شادابی عاطفی، خلاقیت و خود مسولیت پذیری اجتماعی را فراهم می آورد.
حمیده حاج حسینی و همکاران (۱۳۸۹)، در مقالهای که با عنوان «نیازسنجی و تعیین اولویتهای آموزشی دانشآموزان مقطع متوسطه در زمینه محیط زیست و توسعه پایدار» به نتایج زیر دست یافتهاند ۱- دانشآموزان مقطع متوسطه وضعیت موجود آموزش محیط زیست را جهت ایجاد حساسیت ناکارآمد تشخیص داده ولی وضعیت موجود برنامه آموزش محیط زیست را پاسخگوی نیازهای سنی دانشآموزان مقطع متوسطه تشخیص ندادهاند. بنابراین ایجاد تغییر در برنامههای آموزشی را ضروری میدانند. ۲ـ با افزایش سن هم آگاهی و حساسیت و هم علاقه به محافظت از محیط زیست افزایش پیدا می کند.
مهدی میر دامادی و همکاران در سال ۱۳۸۶در تحقیقی با عنوان «بررسی میزان آگاهی دانشآموزان دوره متوسطه در شهر تهران از حفاظت محیط زیست»، نتایج زیر را بدستآوردند. بین متغییرهای مستقل سن، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، استفاده از برنامههای رادیویی، تلویزیونی و مطالعه مقالات و کتابهای زیست محیطی با متغییرهای وابسته میزان آگاهی دانشآموزان به محیط زیست رابطه معناداری وجود دارد. همچنین شرکت در فعالیتهای مرتبط با محیط زیست بر میزان آگاهی دانشآموزان به محیط زیست تأثیر داشته ولی متغییرهای مستقل جنسیت، عضویت در تشکلهای دانشآموزی شرکت در کلاسهای آموزشی و عضویت در تشکلهای زیست محیطی تأثیری بر میزان آگاهی دانشآموزان به محیط زیست نداشته اند.
نیرو و همکاران (۱۳۹۱) به مقایسه اثربخشی آموزش محیط زیست بر اساس نظریه هوشهای چند گانه گاردنر و شیوه سنتی پرداختند و موضوعاتی چون آلودگی، فرسایش، پسماندها وگرم شدن زمین آموزش داده و نتایج نشان داد که آموزش به روش گاردنر اثرات بهتر وطولانی مدتی در آزمودنیها به نسبت روش سنتی داشته است.
با توجه به نظریات مختلف ذکر شده در مورد ذهن آگاهی، فراشناخت، نگرشهای زیست محیطی، بهزیستی اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی می توان در یافت که آموزشهای لازم در این زمینه ها می تواند به بهبود شرایط در هر یک از متغییرهای ذکر شده منجر شود. همچنین یافتههای تحقیقات فوق که ارتباط بین متغییرهای ذهن آگاهی وفراشناخت با سایر متغییرها را مطرح می کنند ونشان می دهند که هردو متغییر در زمینه های بالینی مانند: کاهش استرس، اضطراب، افسردگی وغیره.. وهم در زمینه غیر بالینی مانند: کنترل و تنظیم هیجانات، خودکارآمدی، رفتار شهروندی سازمانی مناسب، نگرشهای مثبت به خود واطرافیان، روابط بین فردی، حل مساله، خلاقیت و … ارتباط معنادار دارند. و یافتههای آموزشی نیز نشان میدهد که آموزشهای مختلف بر بهبود سلامت روانی و اجتماعی افراد و نگرشهای مختلف آنها در مورد خود، اجتماع و محیط زیست اثر مثبت دارد. با این حال مکانیزم های اثر گذاری آنها متفاوت است زیرا چنانچه در تعریفهای فوق از ذهن آگاهی و فراشناخت ملاحظه شد در رویکرد فراشناخت با کنترل، برنامه ریزی و اصلاح شناخت می توان به نتایج مفیدی رسید اما در ذهن آگاهی پذیرش و قبول بدون قضاوت افکار و احساسات در مورد مسایل مختلف منجر به اثرات مفیدی در زندگی فردی و اجتماعی انسانها خواهد شد. بنابراین با توجه به این تفاوت در این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزشهای ذهن آگاهی و فراشناخت بر بهزیستی اجتماعی، رفتار شهروندی سازمانی و نگرشهای زیست محیطی می پردازیم.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱-جامعه آماری
در این پزوهش جامعه آماری کلیه دانشجویان (معلمان) مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی در سال تحصیلی ۹۲-۹۳ میباشند. که شامل حدود ۱۵۲۱ نفر دانشجو میباشند که در ۱۰ رشته مختلف مشغول تحصیل میباشند. کلیه معلمان در مقاطع ابتدایی و راهنمایی مشغول تدریس بودند. علت انتخاب جامعه معلمان سهولت انتقال آموزش میباشد. زیرا معلمان بهتر میتوانند مطالب آموخته شده را به دیگران به خصوص دانش آموزان منتقل کنند.
۳-۲-نمونه گیری
برای سهولت انجام دوره آموزشی دانشجویان دو رشته آموزش ابتدایی و مشاوره به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. واز بین آنها ۱۲۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه ها در بین آنها توزیع شد و سپس با توجه به اینکه دامنه تغییرات نمرات از کمترین نمره در مجموع سه آزمون ۷۲ و بیشترین نمره ۳۶۰ بود. نمره میانی دامنه تغییرات (۲۱۶) برای تعیین نقطه برش جهت انتخاب افراد نمونه در نظر گرفته شد.. یعنی تعداد ۹۰ نفر از کسانی که کمتر از این نمره را داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۶۰ نفر) و یک گروه کنترل (۳۰ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش اول در مرحله مداخله آموزش ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم آموزش مهارت های فراشناخت را گذراندند. گروه سوم (کنترل) هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. ملاک خروج از گروه غیبت بیش از سه جلسه در نظر گرفته شد که در پایان ۱۷ نفر در مرحله پیگیری شامل پنج نفر از گروه آزمایش فراشناخت و شش نفر از گروه کنترل وشش نفر هم از گروه آزمایش ذهن آگاهی به علت فارغ التحصیل شدن ریزش داشتند.
۳-۳-طرح تحقیق
طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و مرحله پیگیری به همراه گروه گواه میباشد، که دارای دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (گواه) است. که برای هر سه گروه پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری اجرا شده است. آزمون پیگیری مطابق با پژوهشهای قبلی مانند محمدخانی(۱۳۹۲) و احمدی طهور (۱۳۹۰) بعد از شش ماه فاصله زمانی انجام شد. زیرا با توجه به اینکه متغییرهای وابسته پژوهش به حوزه زندگی اجتماعی و کاری معلمان در ارتباط بود. بنابراین برای اطمینان از پایداری نتایج آموخته ها در دوره آموزشی و دادن فرصت زمان مناسب به شرکت کنندگان تا بتوانند آموخته ها را (به خصوص در حوزه تغییر نگرش) در زندگی واقعی تجربه کنند، این وقفه شش ماه ضروری بود. در مرحله پیگیری تعداد ۱۷ نفر ریزش داشتند که نمونه مرحله پیگیری ۷۳ نفر میباشد.
T1………………آموزش ذهن آگاهی…..…….T2……………….T3
T4……….…..آموزش فراشناخت………….….T5………………T6
T7……………..—————–……………T8….…….……T9
۳-۴-آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رفتاراجتماعی
برای گروه آزمایشی اول، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رفتار اجتماعی اجرا شد. این روش آموزش ترکیبی از روش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس کابات زین (MBSR) و روش ذهن آگاهی مبتنی بر افزایش رابطه[۴۳۳] (MBRE) میباشد (کارسون و همکاران، ۲۰۰۴). که در طول هشت جلسه حدودا یک ساعت و نیمی توسط محقق به عنوان مدرس با استفاده ازبسته آموزش ذهن آگاهی کتاب اصول و مبانی مایندفولنس (رشیدی، گنجی، ۱۳۹۲) وسی دی آموزش ذهن اگاهی کابات زین برگزار شد (محتوای جلسات آموزشی در پیوست ذکر شده است). جلسات به صورت هفتگی بود و به مدت هشت هفته ادامه یافت. آموزشها همراه با تکالیف خانگی بود که آزمودنیها باید در طول هفته روزانه به مدت ۳۰ دقیقه به تمرین ذهن آگاهی میپرداختند.
۳-۵-آموزش مهارتهای اجتماعی با رویکرد فراشناختی
برای گروه آزمایش دوم دوره آموزشی مهارتهای اجتماعی با رویکردفراشناختی[۴۳۴] ( MASST-R) که توسط شینکر و همکاران (۲۰۰۴) طراحی شده است در هشت جلسه حدودا دو ساعته توسط محقق (با بهره گرفتن از بسته آموزشی شینکر و همکاران) برگزار شد. برای تعیین اعتبار این آموزش بسته مربوطه برای استادان و متخصصان روانشناسی اجتماعی از جمله؛ استادان راهنما و مشاور فرستاده شد و مورد تایید صوری قرار گرفت. که آموزشها شامل مباحثی چون خود مدیریتی، قضاوتهای اجتماعی و رفتارمسولانه میشد. و هر جلسه آزمودنیها به گروه های چند نفری تقسیم و در مورد موضوعات اجتماعی به بحث و گفتگو میپرداختند و سپس جمع بندی و نتیجه گیری توسط مربی و همه گروه ها انجام میشد. همچنین فرمهایی حاوی سوالات و نکات کلیدی بحث جهت تسهیل در جمع بندی نظرات تهیه شده بود که در اختیار گروه ها قرار میگرفت (محتوای جلسات آموزشی در پیوست ذکر شده است).
۳-۶-ابزارهای پژوهش
آزمون رفتارشهروندی سازمانی
این پرسشنامه ۲۴ سوالی مبتنی بر مدل پنج بعدی رفتار شهروندی سازمانی میباشد و توسط پودساکف و همکاران (۱۹۹۰) طراحی شده است. در قالب ۵ بعد نوع دوستی، وظیفه شناسی، جوانمردی، فضیلت مدنی و احترام و تکریم میباشد. پاسخ گویی به سوالات در طیف ۵-۱ (از کاملا مخالفم تا کاملا موافقم) تعیین شده است.
وظیفه شناسی: این بعد نمونههای مختلفی را در بر میگیرد و در آن اعضای سازمان رفتارهای خاصی را انجام میدهند که فراتر از حداقل سطح وظیفهای مورد نیاز برای انجام آن کار است، مثل: کمک به دیگر اعضاء سازمان(سوالات: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵).
نوع دوستی: به رفتارهای مفید و سود بخشی از قبیل ایجاد صمیمیت، همدلی و دلسوزی میان همکاران اشاره دارد (جملات: ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹).
فضیلت شهروندی: شامل رفتارهایی از قبیل حضور در فعالیتهای فوق برنامه و اضافی، آن هم زمانی که این حضور لازم نباشد (جملات: ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴).
جوانمردی: به شکیبایی در برابر موقعیتهای نامطلوب و نامساعد، بدون اعتراض، نارضایتی و گلایهمندی اشاره دارد (جملات: ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰).
احترام و تکریم: این بعد بیانکننده نحوه رفتار افراد با همکاران، سرپرستان و مخاطبان سازمان و انجام کارهایی که در سازمان ضروری نیستند اما انجام آنها به سود سازمان است (جملات: ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴). شکرکن و همکاران (۱۳۸۳) پایایی این پرسشنامه را از طریق آلفای کرونباخ ۸۸/۰ و در پژوهش هویدا (۱۳۸۷)، ۸۹/۰ محاسبه شده است.
آزمون نگرش محیطی
پرسشنامه نگرشهای محیطی تامپسون و برتون(۱۹۹۴):این پرسشنامه دارای ۱۵ گویه میباشد که شامل سه خرده مقیاس انسانمداری (۵ گویه)، محیط مداری (۵ گویه) و بیاعتنایی عمومی (۵ گویه) است که برای ارزیابی نگرش به محیط استفاده شد. اعتبار هریک از این خرده مقایسها به این ترتیب میباشد: ضریب آلفای کرونباخ ۷۰/۰ برای انسانمداری، ۷۵/۰ برای محیط مداری و ۶۵/۰ برای بیاعتنایی عمومی میباشد (تامپسون، ۱۹۹۴؛ به نقل ازفردوسی، ۱۳۸۶).
آزمون بهزیستی اجتماعی
ابزار مورد نظر در پژوهش حاضر، پرسشنامه ۳۳ سوالی بهزیستی اجتماعی است که توسط کییز (۱۹۹۸) براساس مدل نظری خود از سازه بهزیستی اجتماعی تهیه شده است. او طی دو مطالعه بر روی دو نمونهی ۳۷۳ و ۷۸۸۲ نفری در آمریکا، با بهره گرفتن از تحلیل عوامل، مدل ۵ بعدی به کار رفته در پرسشنامه خود را از نظر تجربی مورد تایید قرار داده است. در این مقیاس، ۶ گویه مربوط به عامل مشارکت اجتماعی، ۷ گویه مربوط به انسجام اجتماعی، ۷ گویه عامل پذیرش اجتماعی و ۶ گویه مربوط به عامل انطباق اجتماعی و۷ گویه مربوط به شکوفایی اجتماعی است. درایران حیدری (۱۳۹۰) هنجاریابی وروایی آزمون برروی ۶۳۲ نفراز دانشجویان پرداخت ونتایج نشان دادکه پایای پرسشنامه با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ برابر با ۸۳/۰ است.
۳-۷-روش تجزیه وتحلیل داده ها
ابتدا آمار توصیفی برای مقایسه میانگین گروه ها در دوره پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت و سپس برای تحلیل فرضیه ها با توجه به اینکه دو گروه مداخله یا آزمایش وجود دارد و همه متغییرهای وابسته تحقیق دارای زیر مقیاسهای متعددی میباشند، بنابراین در این پژوهش جهت پاسخگویی به فرضیات پژوهشی از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شده است. برای انجام آزمونهای آماری پارامتریک، علاوه بر فاصله ای بودن مقیاس اندازه گیری متغییرها، وجود شرط همگنی واریانسها[۴۳۵] الزامی است. علاوه بر آن برای استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، بررسی مفروضه کرویت موچلی[۴۳۶] ضروری است.
پیش از اجرای آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر ابتدا پیش فرضهای این آزمون مورد بررسی قرارگرفته است که جهت بررسی همگن بودن ماتریسهای واریانس- کوواریانس متغییرهای پژوهشی از آزمون کرویت موچلی استفاده میشود (بریس[۴۳۷] و همکاران، ۱۳۸۴).
فصل چهارم
یافته های تحقیق
شبکه های حسگر مکانیاب
مقدمه
به طور ساده و اصولی کلیه روشهای تشخیص و تخمین مکان هدف در فضاهای دو بعدی و سه بعدی مکان یابی نامیده میشوند.
دستهبندی سیستمهای مکانیاب:
دستهبندی فناوریهای مکان یابی بر چندین اساس مختلف انجام میگردد. اولین و مهمترین نوع دستهبندی که معمولا از آن استفاده می شود، دستهبندی سیستمهای مکان یابی از نوع فاصلهیابی میباشد.
دستهی اول، سیستمهایی هستند که فاصلهیابی آنها بر اساس سیگنالهای رادیویی انجام میگیرد که به آنها سیستمهای مکانیاب بر پایه فاصلهیابی گفته می شود.
دستهی دوم، سیستمهایی هستند که فاصلهیابی آنها با بهره گرفتن از نقشههای از پیش ثبت شده انجام میگیرد. این روشها شامل دو مرحله میباشند:
مرحله اول: ایجاد یک نقشه از محیط مورد نظر و ثبت مشخصات سیگنال در نقطه به نقطهی محیط تحت نظارت.
مرحله دوم: در این مرحله مکان یابی واقعی انجام شده و در هر نقطه از هدف با توجه به دریافت سیگنال براساس نقشه ثبتی موقعیت را تشخیص میدهد.
از جمله مشکلات استفاده از این روش ثبت اطلاعات با حجم بالا و پیچیدگی قدرت پردازش میباشد که عملا استفاده از این نوع سیستمها را در مناطق وسیع با دقت مناسب غیر ممکن میسازد.
از پرکاربردترین روشهایی که از این فناوری استفاده می کنند، روشهایی مبنی بر ثبت قدرت سیگنال و روشهایی مبتنی بر متوسط توان دریافتی سیگنال و متوسط تاخیر ناشی از پروفایل تاخیر میباشد.
به دلیل معایب عنوان شده، برای سیستمهای مبتنی بر ثبت مشخصات سیگنال و همچنین تنوع سیستمهای مکانیاب مبتنی بر فاصلهیابی از طریق سیگنالهای رادیویی، اینگونه سیستمها دارای کاربرد بیشتری هستند.
اینگونه سیستمهای مکانیاب مبتنی بر سیگنال، دارای چند نوع دستهبندی بوده و در ادامه فقط به این سیستمها پرداخته می شود که به اختصار منظور از سیستمهای مکانیاب، مکانیابهای مبتنی بر فاصلهیابی از طریق سیگنالهای رادیویی میباشد.
به لحاظ روش اندازه گیری فاصله برای مکان یابی، دستهبندی زیر انجام میگردد:
الف: استفاده از تاخیر زمان بین سیگنال ارسالی و دریافتی.
ب: استفاده از تاخیر زمان بین دو سیگنال ارسالی از یک گره مرجع زمانی وسایر گرههای مرجع.
ج: استفاده از زاویه رسیدن سیگنال.
د: استفاده از سیگنالهای گردشی.
جهت محاسبهی زمان رفت و برگشت سیگنال بین یک فرستنده و گیرنده به لحاظ نوع سیگنال فاصلهیاب دستهبندی زیر انجام می شود:
به دلیل عبور از موانع و نیز گذراندن مسافتهای طولانی بهترین و معمولترین سیگنالها که برای این هدف مناسب هستند، سیگنالهای رادیویی میباشند. سیگنالهای مادون قرمز ارتباطی ارزان و با توان پایین، نمونه ای از این سیگنالها هستند. این سیگنالها بر خلاف سیگنالهای رادیویی قابلیت عبور از موانع را ندارند.
سیگنالهای نوری دارای توان مصرفی پایین بوده و نیاز به دید مستقیم دارند و همچنین در مقابل نورهای محیطی محافظت نشدهاند.
در میان انواع سیگنالها اعم از رادیویی و غیره، سیگنالهای فراپهنباند از جمله فناوریهای مناسب برای مکان یابی میباشند که در فصل دوم به آنها اشاره شد.
از دیگر معیارهای دستهبندی، تکنیکهای مکان یابی باز بودن یا بسته بودن فضای محل حضور گره هدف میباشد.
براساس این معیار، فضاهای باز میتوانند از سایر فناوریهای مکان یابی چون GPS نیز استفاده نمایند اما این در صورتی است که در فضاهای بسته این فناوریها کارآمد نبوده و نیاز به مکانیابهای دقیقتر احساس شود.
از دیگر معیارهای دستهبندی تکنیکهای مکانیاب میتوان به مرکزگرا بودن یا فعال و غیرفعال بودن تکنیکها اشاره نمود.
شبکه های حسگر
توزیع شبکه های حسگر نزدیک به ۳۰ سال است که مطرح شده است. اما با پیشرفت ادوات نیمه هادی و ساخت ابزارهایی با مصرف توان کم، قدرت پردازش مناسب و هزینه نسبتا” پایین تحقیقات در این زمینه رونقی تازه یافته است.
با توجه به پیشرفتهای اخیر اجزا الکترونیک، کاربردهای زیادی برای شبکه های حسگری تعریف شده است. این گونه کاربردها بر مبنای اهدافی چون شناسایی، مراقبت و کنترل بنا نهاده میشوند.
شبکه های حسگری مکانیاب مکان برخی حسگرها را که دارای موقعیت مشخصی نیستند بوسیله برخی حسگرها با مختصات معلوم تخمین می زنند که بر اساس یکی از روشهای اندازه گیری پارامترهای سیگنال دریافتی مانند توان یا زمان رسیدن سیگنال دریافتی صورت میگیرد. حسگرهایی که دارای مختصات معلوم در شبکه هستند، حسگرهای مرجع یا گرههای مرجع [۳۸]نامیده میشوند.
گرههای مرجع مختصات خود را معمولا با بهره گرفتن از سیستمهای GPS مییابند. در محیطهای بسته میتوان برای آنها مختصات تعریف نمود یا حسگرها را در مختصات معینی نصب کرد. البته محدودیتهای مصرف توان و سایر حسگرها نیز ممکن است اجازهی استفاده از GPS را در گرههای مرجع ندهد.
حسگرهایی که دارای مختصات مجهول هستند و باید بوسیلهی الگوریتمهای مکانیاب مکان آنها تخمین زده شود، گره های هدف میباشند. البته در بسیاری از کاربردها نیازی به داشتن گرههای مرجع نیست و مهم تعیین موقعیت حسگرها نسبت به یکدیگر است.
اولین مسئله در شبکه های مکانیاب اندازه گیری سیگنال رسیده از گرههای دیگر و استخراج پارامتر مربوط به فاصله است. مکان حسگر هدف بر مبنای یکی از روشهای اندازه گیری فاصله (در این کاربرد TOA ) به صورت زیر تخمین زده می شود:
که y فاصله استخراج شده از سیگنال دریافتی و x مکان واقعی حسگر وe خطای حاصل از نویز است.
با بهره گرفتن از maximum likelihood که یک روش تخمین است سعی در مینیمم کردن خطا با داشتن توزیع آماری e می شود.
دستهبندی الگوریتمهای مکانیاب در شبکه های حسگر:
بر اساس دیدگاه پردازش پارامترهای اندازه گیری شده بالا دو نوع الگوریتم وجود دارد. الگوریتمهای مرکزگرا [۳۹]و الگوریتمهای توزیع[۴۰] [۱۰].
در الگوریتمهای مرکزگرا، تمام اطلاعات و پارامترهای اندازه گیری شده بوسیلهی حسگرها به یک مرکز با هستهی محاسباتی قوی ارسال میشوند. با توجه به اینکه در الگوریتمهای توزیع، گروهی از حسگرها موقعیت خود را مییابند[۱۰] .
رویکرد اصلی در الگوریتمهای مرکزگرا به MDC [۴۱]ها، بهینهسازی آماری و برنامه ریزیهای خطی منجر می شود. رویکرد اصلی الگوریتمهای توزیع شامل DV_HOP و DV_Distance ها می شود. این دو نوع الگوریتم میتوانند از جهات متفاوت مقایسه شوند.
دقت، پیچیدگی محاسباتی، بازدهی انرژی و پوشش از جمله معیارهای انتخاب یک الگوریتم است. الگوریتمهای توزیع از لحاظ پیچیدگی سادهتر و از لحاظ مصرف انرژی مناسبترند اما برای داشتن مانیتورینگ خوب نیاز به الگوریتمهای مرکزگرا میباشند. بنابراین این الگوریتمها در اکثر کاربردها مفیدترند.
احتمال خطا در انتشار، مشکل دیگری است که الگوریتمهای توزیع دارند و برای مقابله با آن باید از ارسال مکرر استفاده کنند که باعث تاخیر زیاد در این سیستمها می شود.
از طرفی طراحی الگوریتم مناسب از لحاظ دقت، برای این سیستمها به دلیل کمبود امکانات پردازشی مشکل است.
مهمترین نوع الگوریتمهای مرکزگرا الگوریتمهای MDS میباشند که بنا به کاربردهای مختلف دارای نسخههای متفاوتی هستند.
الگوریتم MDS
به طورکلی، تمام الگوریتمهای MDS ابتدا شامل کوتاهترین مسیر بین تمام گرههای شبکه به صورت دو به دو میباشند. بنابراین با داشتن کمترین پرشها بین دو گره به ازای تمام گرهها میتوان فاصله هر دو گره را پیدا کرد [۱۰] .
در این صورت موقعیت گرهها با توجه به داشتن مکان گرههای مرجع با تکنیکهای تخمین تعیین می شود. این الگوریتم در مکانهایی که توزیع گرهها مرتب است مناسب میباشد. زیرا اگر چگالی گرهها مناسب باشد طول واقعی بین گرهها نزدیک به حاصلضرب تعداد پرشها در فاصلهی متوسط بین گرههاست.
الگوریتمهای زیادی بر مبنای هدف خاصی ارائه شده اند. هیچ الگوریتمی به صورت خاص وجود ندارد که در همه دستهبندیها دارای کارایی بالا باشد.
هرکدام از این الگوریتمها بر مبنای هدف خاصی بکار گرفته میشوند. از این رو انتخاب الگوریتم مناسب برای کاربرد خاص از روی تجربه زیاد و البته هنر حاصل می شود. در میان الگوریتم مرکزگرا، الگوریتمهایی بر پایه های دقت، هزینه، توان مصرفی و پوشش در این تحقیق بکارگرفته میشوند.
به بیان دیگر، در این رویکردها باید نوعی مصالحه بین معیارها برقرار شود. مثلا افزایش دقت در برخی عملکردها منجر به افزایش تعداد حسگر و افزایش هزینه است. هدف اصلی این تکنیکها ایجاد یک پیکربندی فضایی در یک بعد، دو بعد یا سه بعد از نقاط میباشد.