انجام می شود . اینکه سازمان ها مشاغل خود را مشخص کرده و سپس رفتار های متناسب آن رانیز تعیین میکنند دلالت بر آن دارد که انتظارات نقش در تنظیم رفتار متناسب با نقش شغلی به عنوان یک عامل اصلی و مهم مدنظر است . بنابراین با توجه به میزان مشخص بودن یا نبودن دقیق انتظارات هر شغل ، سازمان ها به همان نسبت از رسمیت کم یا زیاد برخوردار می شوند.
قوانین ، رویه ها و خط مشی ها : بیانیه های واضح و روشنی هستند که به کارکنان می گویند چه چیزی یا چه کاری را انجام مداده و یا چه کاری را انجام ندهند . رویه ها یک سلسله گام های متوالی مرتبط بهم اند که کارکنان به منظور تحقق وظایف شغلی خود از آنها تبعیت می کند . خط مشی ها نیز خطوط راهنمایی هستند که تصمیمات اتخاذ شده بوسیله کارکنان را محدود می سازند . هر کدام از این موارد فنونی هستند که سازمان ها برای تنظیم رفتار اعضاء خود آنها را مورد استفاده قرار می دهند.
آموزش : بسیاری از سازمانها برای کارکنان خود دوره های آموزشی تدارک می بینند . این گونه آموزش ها به منظور افزایش دانش ، مهارت و نگرش های شغلی افراد می باشد .
شعائر :شعائرسازمانیبهعنوانیکفنرسمیسازیبوسیلهکسانیکهتاثیریقویونافذبرسازماندارندمورداستفادهواقعمیشوند . شعائربهمراسموآدابیوقواعدیاطلاقمیشودکهدرسازمانهانهادیشدهوتبعیتآنهاازسویمدیرانوکارکناننوعیارزشبهشمارمیآید.(رابینز ، استیفن ، ۱۳۸۷ ، ترجمه الوانی و دانایی فر : ۹۳-۹۷)
۲-۱-۱۱تمرکز :
تمرکزبهمیزانیکهتصمیمگیریدریکنقطهواحددریکسازمانمتمرکزشدهاشارهدارد . تراکمقدرتدریکنقطه،دلالتبرتمرکزداشتهوعدمتراکمیاتراکمکمنشانهعدمتمرکزاست . تمرکزبهمسئلهمیزانپراکندگیاختیاراتتصمیمگیریبرمیگرددونهتفکیکجغرافیاییسازمان . همچنینتمرکزمیتواندبهعنوانمیزانیکهافراد،واحدهاویاسطوحسازمانیبرایانتخابراهکارهایتصمیمگیریخود،دارایاختیاررسمیبودهوبدینتربیتکارکنانازحداقلاعمالرایونظرخودبرخوردارند،تشریحشود(رابینز ، استیفن ، ۱۳۸۷ ، ترجمه الوانی و دانایی فر : ۹۸)
تمرکز به درجه انعطاف ناپذیری در تصمیم گیری و ارزیابی فعالیت ها بصورت متمرکز اشاره دارد .(فردریکسون۱ ، ۱۹۹۶ : ۲۲۵)
تمرکز به توزیع اختیار در سازمان مربوط است و تعیین می کند که چه کسی حق تصمیم گیری دارد .(فری و اسلوکم۲ ، ۱۹۸۴ : ۲۸۲)
معمولاً یک واحد غیر متمرکز بدان معنی است که اختیارات به مراکز تصمیم گیری متعدد تعویض می شود و مدیران صفی کارکنان و زیردستان آنها از این اختیار، بهره مند میگردند. (هال ، ریچارد اچ ، ترجمه پارسائیان و اعرابی ۱۳۸۳ : ۱۲۴)
۲-۱-۱۱-۱-تصمیم گیری و تمرکز
میزانی از کنترل که یک فرد می تواند ، روی فرایند تصمیم گیری اعمال نماید ، فی نفسه خود یک معیار
تمرکز است.بطور سنتی تصمیم همان انتخاب و گزینش است.وقتی تصمیم گیرنده ، خود اطلاعات را جمع
آوری ، سپس تجزیه و تحلیل نموده و تصمیم نهایی را اخذ کرده و نیازی به کسب مجوز به منظور اجرانداشته باشد می توان گفت تصمیم گیری بیشتر بصورت متمرکز در می آید. اگر تصمیم گیرنده فقط تصمیم نهائی انتخاب شده را کنترل و نظارت کند عدم تمرکز بیشتر می شود. (رابینز ، استیفن ،۱۳۸۷ ، ترجمه الوانی و دانایی فرد : ۱۰۱-۱۰۲)
…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….
۱- Fredrickson 2-Fry & Slocum
۲-۱-۱۱-۲اهمیتتمرکزیاعدمتمرکزدرساختارسازمانی:
سازمانها علاوه بر اینکه مجموعه ای از انسانها را در خود جای داده اند نوعی سیستم های تصمیمگیری و پردازش اطلاعات نیز هستند.سازمان تحقق اهداف را از طریق هماهنگی تلاشهای گروهی تسهیل می کند. تصمیم گیری و پردازش اطلاعات عوامل کلیدی هماهنگی سازمان محسوب میشوند، با این وجود اطلاعات فی نفسه یک منبع کمیاب در سازمان نیست، بلکه منبع نادر و کمیاب، ظرفیت پردازش اطلاعات است.
توانایی مدیران برای دقت در خصوص داده های اطلاعاتی که دریافت می کنند محدود است و از طرفی نیز، سازمانها باید در مقابل تغییرات محیطی از خود واکنش سریع نشان دهند، عدم تمرکز این واکنش را تسریع می کند زیرا در این حالت تصمیم گیری بوسیله افرادی انجام می شود که به مسئله مورد تصمیم، نزدیکترند.
به علت مشارکت کارکنان در فرایند تصمیم گیری، عدم تمرکز تصمیم گیری ، موجب انگیزش میشود. همچنین، با تفویض اختیار و مشارکت مدیران کم تجربه در فرایند تصمیم گیری، تجربه لازم را کسب می کنند.
وقتی در اتخاذ تصمیمی، دیدگاه جامع مورد نیاز است یا جاییکه صرفه جویی های اقتصادی معناداری را موجب می شود، تمرکز مزیتهای ویژهای بر عدم تمرکز ایجاد می کند در چنین حالتی مدیران برای ملاحظه تصویر کلی از موقعیت ایجاد شده در موضع بهتری قرار میگیرند برای کارایی بیشتر، تصمیمات مالی و حقوقی باید به صورت متمرکز اتخاذ شوند. تمرکز در حد بالا با پایین ممکن است مطلوب یا نا مطلوب باشد. میزان هر کدام را عوامل موقعیتی تعیین می کنند. (رابینز ، استیفن ، ترجمه الوانی و دانایی فرد، ۱۳۸۷: ۱۰۴-۱۰۳)
۲-۱-۱۱-۳ عواملمهموموثردرمیزانعدمتمرکزسازمانی:
الف)اعتماد: هرچهمدیرانبهزیردستاناعتمادبیشتریداشتهباشندوآنانراافرادیشایستهبدانند،تعویضاختیاراتبهزیردستانبیشترخواهدودرسازمانعدمتمرکزایجادخواهدشد.
ب)تبادلاطلاعات: هرچهمکانیزمهایتبادلاطلاعاتبهنقاطتصمیمگیریبیشترباشدوسیستمبازخوردمناسبیبرایارزیابینتایجتصمیماتوجودداشتهباشد،عدمتمرکزسازمانینیزبیشترخواهدبود.
ج)گسترهتاثیریکتصمیمبرواحدهایدیگر: هرچهتصمیماتمتخذهبوسیلهیکواحدبرعملیاتواحدهایدیگرتاثیرگزارترباشد،میزانمشارکتسایرواحدهادرتصمیمگیریبیشترمیشود.(مقیمی ، سید محمد ، ۱۳۷۷ : ۴۳)
۲-۱-۱۲- سازمانهای مکانیکی و ارگانیکی :
برنز و استاکر با در نظر گرفتن ساختار ، در دو سر یک پیوستار اظهار داشتند که جایگاه سازمانها را از نظر نوع ساختار آنها می توان به دو نوع سازمان مکانیکی و ارگانیکی تقسیم بندی نمود.(رحمان سرشت ، حسین، ۱۳۷۷ : ۹۶)
۲-۱-۱۲-۱- ساختار مکانیکی :
بر مبنای نظر برنز و استاکر ، ساختار مکانیکی با شرایطی نسبتا ثابت و ایستا تطبیق می پذیرد . در یک ساختار مکانیکی وظایف بر مبنای تخصص های مورد نیاز،برای حل کردن یا انجام دادن وظایف تقسیم بندی می شوند . (رحمان سرشت ، حسین، ۱۳۷۷ : ۹۶)
۲-۱-۱۲-۲- ساختار ارگانیکی :
این ساختار برای شرایط متغیر مناسب است و با اوضاعی که در آن به طور دایم مسائل جدید و ناآشنایی بروز می کنند و برای چاره جویی به کار شناسان حاضر در سازمان ارجاع می شوند ، سازگاری دارد . در ساختار ارگانیکی وظایف افراد تعدیل می گردد ، تماس ها و ارتباطات در هر سطحی برقرار می شوند. تعهد افراد سازمان بیشتر می شود . (رحمان سرشت ، حسین، ۱۳۷۷ : ۹۷)
با توجه به ابعاد ساختاری ، هر چه سازمانی از رسمیت کم ،تمرکز پایین و پیچیدگی کمی برخوردار باشد ، ساختارش ارگانیک است و بالعکس .(مجیدی ، عبداله و دیگران ، ۱۳۹۰ : ۲۰۶-۲۰۸)
۲-۱-۱۳ ارتباطبینابعادساختاری :
سهمولفهپیچیدگی،رسمیتوتمرکزبایکدیگردرارتباطندکهبطورجداگانهبهبررسیآنهامیپردازیم :
۲-۱-۱۳-۱ ارتباطتمرکزوپیچیدگی :
مدارکوشواهددلالتبریکرابطهمعکوسبینتمرکزوپیچیدگیدارد . عدمتمرکزباپیچیدگیسطحبالامرتبطمیشود . برایمثالافزایشدرتعدادمتخصصانحرفهایبهمعنایافزایشدرتخصصوتواناییموردنیازبرایاخذتصمیماتاست . بنابراینکارکنانیکهآموزشهایحرفهایبیشتریراگذرانیدهاندبایددرتصمیمگیریهایبیشتریمشارکتدادهشوند.
۲-۱-۱۳-۲ ارتباطتمرکزورسمیت :
رابطه تمرکز و رسمی بودن مبهم و نامعلوم است . رسمیت زیاد می تواند با یک ساختار متمرکز و یا با یک ساختار غیر متمرکز مرتبط شود . در سازمانهایی که بیشتر کارکنان آنها غیر متخصص اند می توان انتظار داشت که به منظور راهنمایی افراد ، قوانین و مقررات متعدد تدوین شود . از طرف دیگر اگر سازمان متشکل از کارکنان حرفه ای است شما باید انتظار داشته باشید که رسمیت و عدم تمرکز کمی بر سازمان حکمفرما باشد . . (رابینز ، استیفن ، ترجمه الوانی و دانایی فرد، ۱۳۸۷ : ۱۰۵)
۲-۱-۱۳-۳ ارتباطرسمیتوپیچیدگی :
شواهدومدارکوجودرابطهقویبینتخصصیبودن،استانداردکردنورسمیترانشانمیدهد . درجاهاییکهکارکنانوظایفدقیق،تخصصیشدهوتکراریومحدودانجاممیدهندروالکاریآنهاگرایشبهاستانداردشدنداشتهوقوانینومقرراتمتعددیبرکارآنهاحکمفرماست .ازطرفدیگرمواردمتعددیوجوددارندکهپیچیدگیزیادبامیزانرسمیتکمپیوندخوردهاست؛تحمیلقوانینومقرراتزیادبرفعالیتهایشغلیکارشناسانیکهازسطحآموزششغلیبالاییبرخوردارند،ضرورتیندارد.
کلیدرابطهپیچیدگیورسمیت،تمرکزبرتفکیکافقیوشیوهتحقیقآناست.(رابینز ، استیفن ، ترجمه الوانی و دانایی فرد، ۱۳۸۷ : ۹۷-۹۸)
۲-۱-۱۴- ارتباط بین ابعاد ساختاری و محتوایی
۲-۱-۱۴-۱- اندازه و پیچیدگی
از تحقیقات انجام شده توسط بلاو و می یر چنین نتیجه گیری می کنیم که در سازمانهای دولتی اندازه ، پیچیدگی سازمان را متاثر ساخته ولی با نرخ کاهنده. اما صحت این موضوع در موسسات تجاری مورد سوال است.