و به ترتیب انرژیهای حالتهای و سیستم هستند و و حالتهای میانی با انرژیهای و میباشند که با نیمهعمرهای و متناظر هستند. و به ترتیب عملگرهای هامیلتونی برای میدانهای تابش فرودی و ثانویه هستند.
بر اساس تقریب دوقطبی این عملگرها به صورت ساده زیر میباشند:
(۳-۱۹)
که جرم الکترون آزاد است.
سطح مقطع دیفرانسیلی رامان را با محاسبه عناصر ماتریسی که در رابطه (۳-۱۸) ظاهر میشوند ارزیابی میکنیم. با بهره گرفتن از عملگر هامیلتونی میدان تابشی رابطه (۳-۱۹) و تابع موج متناظر با الکترون محبوس در نقطه کوانتمی مورد نظر عناصر ماتریسی زیر نتیجه میشوند
(۳-۲۰)
علامت قطبش دایرهای را نشان میدهد.
(۳-۲۱)
که در آن
(۳-۲۲)
با توجه به قطبش میدانهای تابشی فرودی و گسیلی و همچنین قواعد گزینش، جذب یا گسیل یک فوتون فقط بین حالتهای خاصی می تواند اتفاق بیفتد. که در اینجا حالت برای قطبش راستگرد و برای حالت چپگرد رخ دهد. فوتون فرودی با انرژی به با نقطه کوانتمی برهمکنش نموده و با کندن الکترون، فوتون تابشی ثانویه با انرژی ایجاد می کند.
روابط انرژی حالتهای ابتدایی و نهایی به صورت زیر است:
(۳-۲۳)
همچنین برای حالتهای میانی دو حالت وجود دارد:
الف) فوتون فرودی الکترون را جذب می کند و سرانجام فوتون تابشی ثانویه را گسیل می کند.
ب)فوتون تابشی ثانویه الکترون گسیل می کند و بعد فوتون فرودی را جذب می کند، میتوان نوشت:
(۳-۲۴)
با بهره گرفتن از معادلات بالا از وابستگی قطبش به تابش فرودی و گسیلی، میتوان عباراتی را برای سطح مقطع دیفرانسیلی نتیجه گرفت:
(۳-۲۵)
(۳-۲۶) که کمیتهای به کار گرفته شده در معادلات (۳-۲۵) و (۳-۲۶ ) به صورت زیر تعریف می شود:
(۳-۲۷)
(۳-۲۸)
نگاهی مختصر در معادلات (۳-۲۵ تا ۳-۲۸) نشان میدهد که طیف گسیلی باید دو نوع قله داشته باشد:
۱) قلههای تشدید شده: که برای قطبشهای و و برای قطبشهای و وجود دارد. این پیکها در شکل نشان داده شده، روشن است که در انتقالات باید بزرگتر از باشد.
۲)پیکهای پلهوار: که ، ، ، به ترتیب برای قطبشهای ، ، و . همچنین اگر باشد میتوان وقتی است، تکینگی را مشاهده کرد.
۳-۳ محاسبات عددی
در این تحقیق برای سهولت در محاسبات از واحدهای ریدبرگ مؤثر استفاده کردهایم. بهطوریکه از ، شعاع موثر بوهر، به عنوان واحد طول و ،ثابت ریدبرگ موثر، به عنوان واحد انرژی استفاده نمودهایم. برای محاسبه میدان مغناطیسی از کمیت بدون دیمانسیون استفاده میکنیم که در آن واحد میدان مغناطیسی بر حسب تسلا خواهد بود.
انرژیهای مختلف برای های متفاوت بدست آمدند و نمودار انرژی بر حسب تابعی از به صورت زیر رسم شدهاست:
شکل ۳-۲ : نمودار انرژی زیر نوارهای نقطه کوانتمی دیسک شکل بر حسب شعاع به ازای .
با افزایش شعاع نقطه کوانتمی، ترازهای انرژی کاهش یافته و به هم نزدیک میشوند و در حد شعاعهای خیلی بزرگ به سمت انرژی الکترون آزاد میل مینماید و این بدان علت است که افزایش شعاع، کاهش محدودیت کوانتمی را در پی داشته و کاهش محدودیت کوانتمی سبب کاهش ترازهای انرژی شد و ترازهای انرژی را از حالت گسسته به حالت پیوسته سوق میدهد.
همچنین انرژیهای مختلف برای های متفاوت بدست آمدند و نمودار انرژی بر حسب تابعی از به صورت زیر رسم شدهاست:
شکل ۳-۳ : نمودار انرژی زیر نوارهای نقطه کوانتمی دیسک شکل بر حسب میدان مغناطیسی به ازای .
با افزایش به عنوان قدرت میدان مغناطیسی، بعضی از ترازهای انرژی به هم نزدیک میشوند و برخی بدون اینکه همدیگر را قطع کنند از هم دور میشوند و برخی همدیگر را قطع کرده و باز از هم فاصله میگیرند، این اثر را تقاطع[۲۹] و پادتقاطع[۳۰] گویند. این بدان علت است که افزایش میدان مغناطیسی، افزایش محدودیت کوانتمی را در پی داشته و در نتیجه ویژه مقدارهای انرژی با افزایش میدان تغییر میکنند.
تغییرات سطح مقطع پراکندگی به صورت تابعی از انرژی فوتون پراکنده شده و مقادیر مختلف شعاع، میدان مغناطیسی و همچنین قطبشهای متفاوت در نمودارهای زیر ترسیم شده است.
با توجه به نمودارهای زیر ملاحظه می شود که با تغییر قطبش تعداد خطوط تغییر می کند و این نشان میدهد که تغییر قطبش میدان الکترومغناطیسی خارجی، قاعده گذار را تغییر داده و در نتیجه گذارهای مختلفی اتفاق میافتد، بنابراین با تغییر قطبش امواج تابانده شده و پراکنده شده، مکان قلهها و همچنین اندازه قلهها تغییر می کند.
شکل ۳-۴: طیف گسیلی نقطه کوانتمی دیسک شکل برای قطبش به صورت تابعی از انرژی فوتون پراکنده شده و دو مقدار مختلف .
شکل ۳-۵ : طیف گسیلی نقطه کوانتمی دیسک شکل برای قطبش به صورت تابعی از انرژی فوتون پراکنده شده و دو مقدار مختلف .
با توجه به نمودارهای (۳-۴) و (۳-۵) ملاحظه می شود که با افزایش میدان مغناطیسی قلهها به سمت انرژیهای بیشتر سوق کرده و اندازه آنها تغییر می کند. میدان مغناطیسی محدودیت کوانتمی وارد به حاملهای بار را افزایش داده و در نتیجه قلهها را بهسمت انرژیهای بیشتر منتقل می کند، علاوه بر این میدان مغناطیسی احتمال گذار بین حالتهای مختلف را تغییر داده و در نتیجه اندازه قلهها نیز تغییر میکند.
شکل ۳-۶: طیف گسیلی به صورت تابعی از انرژی فوتون پراکنده شده، برای دو مقدار مختلف از شعاع نقطه کوانتمی و قطبش .
شکل ۳-۷: طیف گسیلی به صورت تابعی از انرژی فوتون پراکنده شده، برای دو مقدار مختلف از شعاع نقطه کوانتمی و قطبش .
با توجه به نمودارهای فوق ملاحظه می شود که با افزایش شعاع، مکان قلهها و اندازه قلهها تغییر می کند، همانطور که قبلأ توضیح داده شد، افزایش شعاع محدودیت کوانتمی را کاهش داده و در نتیجه قلهها را بهسمت انرژیهای کمتر سوق میدهد. علاوه بر این افزایش شعاع، گسترش تابع موج در فضا را افزایش داده و در نتیجه احتمال گذار بین حالتها را تغییر میدهد، بنابراین اندازه قلهها تغییر می کند.
فصل چهارم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۴-۱ نتایج
در فصل دوم، فرمولبندی پراکندگی رامان در سیستمهای کوانتمی نیمرسانا از قبیل چاه کوانتمی، سیم کوانتمی، سیم چاه کوانتمی و نقطه کوانتمی را ارائه داده و تغییرات سطح مقطع دیفرانسیلی را بر حسب انرژی فوتون پراکنده شده ترسیم نموده و تاثیر اندازه را بر آن مورد بررسی قرار دادیم. با توجه به نتایج بدست آمده ملاحظه نمودیم که:
افزایش عرض چاه کوانتمی تعداد حالتهای مقید را افزایش داده و درنتیجه اجازه پیدایش تکینگیهای جدید در طیف پراکندگی را میدهد .
با افزایش انرژی تابش فرودی، علاوه بر قلههای قدیم، قلههای جدیدی در طیف گسیلی ظاهر میشود. این نیز بدان علت است که افزاش انرژی نور فرودی این امکان را برای زوج الکترون-حفره بوجود میآورد تا زیر نوارهای جدیدی را اشغال نمایند. علاوه براین، شدت تکینگیهای مختلف به شدت نور تابشی برای قطبش بستگی ندارد.
با توجه به نتایج مربوط به چاه سیم کوانتمی دیدیم که مکان، اندازه و تعداد قلهها وابسته به شعاع سیم کوانتمی بوده و با تغییر شعاع مکان، اندازه و تعداد آنها تغییر میکند. علاوهبراین، ملاحظه نمودیم که شدت قلههای طیف گسیلی کاهش یافته و قلههای مربوط به گذارهای الکترونی بزرگتر از قلههای مربوط به گذارهای حفره است. این ناشی از این حقیقت است که حفره دارای جرم مؤثر بزرگتر از الکترون و همچنین دارای جابجایی نوار کمتری است.
در مورد طیف نقطه کوانتمی دیدیم که اگر طیف چاهسیم کوانتمی و نقطه کوانتمی را بدست آورده و با هم مقایسه کنیم خواهیم دید که نوارها در نقطه کوانتمی گسستهتر از چاهسیم کوانتمی است.
در فصل سوم ترازهای انرژی را بر حسب شعاعهای متفاوت نقطه کوانتمی و اعمال میدان مغناطیسی متفاوت جداگانه مورد بررسی قرار دادیم و نتایج زیر را بهدست آوردیم
-
- افزایش شعاع نقطه کوانتمی، ترازهای انرژی کاهش یافته و به هم نزدیک میشوند و در حد شعاعهای خیلی بزرگ به سمت انرژی الکترون آزاد میل می کند. این بدان علت است که افزایش شعاع، کاهش محدودیت کوانتمی را در پی داشته و کاهش محدودیت کوانتمی سبب کاهش ترازهای انرژی شده و ترازهای انرژی را از حالت گسسته به حالت پیوسته سوق میدهد.
-
- با افزایش میدان مغناطیسی، بعضی از ترازهای انرژی به هم نزدیک میشوند و برخی بدون اینکه همدیگر را قطع کنند از هم دور میشوند و برخی همدیگر را قطع کرده و باز از هم فاصله میگیرند، این اثر را تقاطع و پادتقاطع گویند.
- همچنین طیف گسیلی بر حسب انرژی با قطبشهای مختلف را مورد بررسی قرار داده و به نتایج زیر رسیدیم که تعداد قلهها با تغییر قطبش تغییر می کند. تغییر قطبش تغییر قاعده گزینش را در پی داشته و در نتیجه با تغییر قطبش، حالتهای نهایی تغییر کرده و در نتیجه تعداد قلهها و مکان آنها تغییر می کند.