قانون اول: ولتاژ ترموالکتریک مستقل از دمای سیمهای رابط بوده و فقط به دمای محل اتصالات بستگی دارد.
این قانون از این نظر مهم است که در نصب ترموکوپل در محیطهای صنعتی، سیمهای رابط و نیز اتصال مرجع ممکن است متأثر از تغییرات شدید دمای محیط خود باشند.
قانون دوم: در صورتی که یک فلز سوم C به مدار A یا B اضافه شود، به شرطی که اتصالات جدید دارای دمای یکسانی باشند، emf تغییری نخواهد کرد. این بدین معنی است که مثلاً یک ولت متر بدون آن که در ولتاژ مدار تأثیر بگذارد می تواند وارد مدار شود.
قانون سوم: اگر فلز سوم C بین A و B در هر دو اتصال قرار گیرد، در صورتی که در محل اتصالات AC و CB دارای دمای یکسانی باشند باز هم emf تغییری نمیکند. کاربرد عملی این قانون این است که سیمهای A و B میتوانند توسط یک فلز سوم در محلهای اتصالات به هم جوش داده شوند. به علاوه میتوان ولت متر را در محل اتصال مرجع در مدار قرار داد.
قانون چهارم: این قانون به نام قانون فلزات میانی معروف است. بر طبق این قانون میتوان emf دو فلز مثلاً مس-آهن (AB) را از emf های مس-کنستانتان (AC) و کنستانتان-آهن (CB) استنتاج نمود.
(۱-۱۱)
قانون پنجم: این قانون به نام قانون دمای میانی معروف است. مطابق این قانون:
(۱-۱۲)
بطوری که T3 حرارت میانی میباشد. اگر باشد:
(۱-۱۳)
به عنوان مثال فرض کنید که میخواهیم دمای T1 را که مربوط به مایع داخل یک ظرف میباشد توسط یک ترموکوپل از جنس کرومل- آلومل (نوع K) اندازه گیری کنیم. اتصال مربوط به اندازه گیری را داخل ظرف کرده و اتصال مرجع در خارج ظرف که دارای درجه حرارت میباشد قرار میگیرد (T2=20. مقادیر emf اندازه گیری شده در این حالت ۵.۳mv میباشد. حال مقدار را از روی جدول ترموکوپل برابر با ۰/۸mv پیدا میکنیم این نوع جداول مقدار emf را برای انواع ترموکوپلها بر حسب میکرو ولت، در حالی که حرارت اتصال مرجع صفر درجه سانتی گراد باشد، نشان می دهند (جدول نوع K را میتوانید در پیوست الف مشاهده کنید).
بدین ترتیب با بهره گرفتن از قانون پنجم داریم:
mv . (۱-۱۴)
و با مراجعه مجدد به جدول مذکور، مقدار T1 برابر با پیدا می شود.
۱-۴-۲-۲-۶- انواع ترموکوپل
از هر دو نوع فلز غیرهمجنس میتوان برای تشکیل یک ترموکوپل استفاده کرد، چرا که توانایی ایجاد اختلاف پتانسیل الکتریکی در اثر حرارت را دارا هستند. اما ترموکوپلهایی که در صنعت و آزمایشگاهها استفاده می شود، از آلیاژهای به خصوصی از فلزات تشکیل شده اند. انواع ترموکوپلها در فاکتورهایی مانند قیمت، نقطۀ ذوب، خواص شیمیایی، پایداری و حساسیت دمایی متفاوت هستند. بدیهی است که هر یک از انواع ترموکوپلها برای استفادۀ خاصی طراحی و ساخته شده اند.
چیزی که شاید در انتخاب یک ترموکوپل مهمتر باشد، حساسیت دمایی و محدودۀ اندازه گیری دماست؛ ترموکوپلها علاوه بر موارد گفته شده، در محدودۀ اندازه گیری دما نیز با یکدیگر متفاوت هستند (شکل ۱-۲۴).
-
- حساسیت دمایی ترموکوپلها با میزان تغییرات اختلاف ولتاژ به ازای میزان تغییرات جزئی دما در یک دمای خاص برابر است.
شکل ۱-۲۴: نمودار ولتاژ خروجی انواع ترموکوپلها بر حسب تغییرات دما
به خاطر اینکه مواد استفاده شده در دماهای بسیار بالا یا پایین در ترموکوپلها بسیار تحت تأثیر محیط مورد استفاده خود قرار دارند، باید شرایط موجود محیطی در هنگام استفاده از ترموکوپلها که در جدول ۱-۳ آمده است، مد نظر قرار گیرد.[۵]
یک محیط خنثی به محیطی گویند که ترکیبی از گازها که شامل مقدار کمی و یا بدون اکسیژن است آن را تشکیل میدهد. این محیط اساساً دارای گازهایی است که واکنش دهنده با گازهایی دیگر نیستند یا آستانۀ واکنش آن ها بسیار بالا است. گازهایی مانند نیتروژن، آرگون، هلیم و دی اکسید کربن معمولاً اجزای ترکیبات گازهای خنثی را تشکیل می دهند.
یک محیط کاهیده اشاره به محیطی دارد که اکسیداسیون در اثر نبود اکسیژن و یا هر گاز یا بخار اکسید کنندۀ دیگر در آن محیط صورت نمیپذیرد. محیط کاهیده معمولاٌ به محیطهایی گفته می شود که شامل نیتروژن و یا هیدروژن هستند. برای مثال، از این گازها معمولاً در کورههایی استفاده می شود که عملیات سخت سازی فلز به منظور کاهش تنشها و بالا بردن مقاومت فلز در برابر خوردگی دارای اهمیت باشد. همچنین از نیتروژن در کورههای خاصی برای بهبود عملیات اتصال در بعضی از اتصالات در کنار هم مورد استفاده قرار میگیرد.
یک محیط اکسیداسیون محیط گازی است که در آن اکسیداسیون فلزات به آسانی در برابر اکسیژن زیاد در محیط اتفاق میافتد. در مقابل این محیط، محیط کاهنده قرار دارد که در بالا توضیح داده شد که در آن اکسیژن کاهش داده شده یا حذف شده است. اکثر فرآیندهای احتراقی به محیطهای اکسیدان برای ادامۀ احتراق نیاز دارند. اکثر مواد وقتی به اندازۀ کافی در حضور اکسیژن حرارت داده میشوند، اکسید میشوند. اکسیداسیون هنگامی اتفاق میافتد که بخشی از ترکیب متشکل ماده شکسته شده و بعضی مولکولها که از ماده جدا شده و با اکسیژن موجود در محیط ترکیب شده و تولید اکسید می کنند. برای مثال، چیزی که بطور معمول در فرایند پخت مواد سرامیکی رخ میدهد، تبدیل کردن مواد به اشکال اسیدی و یا کنترل رنگ آنها میباشد. هنگامی که کربنات مس سوزانده شود، کربن آن جدا شده و سوزانده می شود و وقتی که اتصال بین مولکول مس-کربن شکسته می شود، اکسیژن موجود با مس ترکیب شده و اکسید مس را شکل میدهد.
محیط خلأ اشاره به بخشی از فضا دارد که از هر گونه مادۀ آزاد خالی شده باشد. این به معنی آن است که فشار داخل این محیط از فشار محیط در بیرون بسیار کمتر است. توجه داشته باشید محیط کاملاً خلأ عملاً قابل دستیابی نمی باشد، چرا که اتمها و ذرات همواره در محیط حضور دارند. اما کیفیت محیط خلأ اشاره به این دارد که تا چه حد به محیط خلأ کامل نزدیک شدهایم. به عبارتی فشار محیطی در چه نسبت پایینی در برابر فشار اتمسفر بیرون قرار دارد. بیشترین دماها برای هر کدام از ترموکوپلها معمولاً به عایق به کار رفته در آن ها محدود می شود.
جدول۱-۳: انواع ترموکوپلهای رایج و موارد استفاده از آنها[۵]
انواع ترموکوپل بر حسب استاندارد ANSI |
مواد مورد استفاده در اتصالات ترموکوپل |
رنج دمایی اندازه گیری شده توسط ترموکوپل |
حساسیت اسمی ترموکوپل |
قابلیت استفاده در محیطهای خاص | |||||||
خلأ | اکسیدی (پراکسیژن) |
کاهیده (کماکسیژن) |
خنثی | ||||||||
K | کرومل (کروم و نیکل) آلومل (نیکل و |