گروه درمان (۲)
پیشآزمون
درمان شماره دو
پسآزمون
پیگیری دوماهه
گروه لیست انتظار
پیشآزمون
در انتظار درمان
پسآزمون
درمان شماره یک
شکل ۲-۳٫ فرایند ارزیابی و درمان شرکتکنندهها در گروه های پژوهش در دو فاز پژوهش مقدماتی و اصلی
نکته: مداخله درمانی (۱): درمان فراتشخیصی بارلو و همکاران (۲۰۱۱)، مداخله درمانی (۲): درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی
روش تجزیه و تحلیل آماری دادهها
۱) آمار توصیفی: در این پژوهش از محاسبهی شاخصهای آمار توصیفی، همچون میانگین و انحراف معیار برای ارائه اطلاعات توصیفی متغیرهای جمعیتشناختی و بالینی پژوهش استفاده شد.
۲) آمار استنباطی: اگرچه در پژوهش حاضر سعی شد که برای کنترل متغیرهای مداخلهگر، تخصیص آزمودنیها به گروه های پژوهش به صورت تصادفی باشد ولی نزو و نزو (۲۰۰۸) معتقدند که برای کنترل اثر پیشآزمون گروه های پژوهش بهتر است از آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه[۲۱۵] (ANCOVA) و آزمون تعقیبی (در صورت معنادار بودن تفاوتها) استفاده شود که در این پژوهش از این آزمون استفاده شد. برای بررسی اثرات تعاملی زمان (تکرار اندازه گیریها به صورت پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه) و نوع درمان (درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی، درمان فراتشخیصی بارلو و گروه کنترل) از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مختلط[۲۱۶] با طرح ۳×۳، آزمون اثرات ساده[۲۱۷] (آزمون تعقیبی در طرحهای عاملی مختلط که در صورت معنادار بودن تفاوتها مورد استفاده قرار میگیرد) و نمودار روند تغییرات میانگین گروه های پژوهش استفاده شد. اگرچه گمارش تصادفی شرکتکنندهها به گروه های پژوهش، تفاوتهای اولیه در متغیرهای پیشآزمون را برطرف می کند ولی برای احتیاط بیشتر و تأثیر اثر پیشآزمون در مراحل مختلف ارزیابی، بهتر است از آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه استفاده شود. لازم به ذکر است که تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مختلط قادر به کنترل اثر پیشآزمون نیست و فقط روند اثربخشی گروه های آزمایشی را در طول درمان نشان میدهد (نزو و نزو، ۲۰۰۸). در تمام مراحل از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
۳) معناداری بالینی: برای محاسبه تغییرات معنادار بالینی در پایان درمان و دوره پیگیری دوماهه از یک الگوی طراحی شده در پژوهشهای قبلی فراتشخیصی (الارد و همکاران، ۲۰۱۰؛ فارچیون و همکاران، ۲۰۱۲) استفاده شد. این الگو به منظور دستیابی به دو شاخص اصلی تغییرات معنادار بالینی، یعنی وضعیت پاسخدهی به درمان[۲۱۸] (TRS) و وضعیت عملکرد نرمال[۲۱۹] (HESF) در کارآزمایی بالینی درمانهای فراتشخیصی تدوین شده بود.
۱) وضعیت پاسخدهی به درمان (TRS): طبق این الگو افرادی به وضعیت پاسخدهی به درمان دست مییابند که در پایان درمان یا دوره پیگیری دوماهه: الف) کاهش ۳۰ درصدی در درجهبندی شدت بالینی برنامه مصاحبه بالینی اختلالهای اضطرابی (ADIS-CSR) و ب) دستیابی به بهبود ۳۰ درصدی در مقیاس سازگاری اجتماعی و کاری (WSAS) یا پرسشنامه مختص هر اختلال (پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم برای اختلالهای افسردگی اساسی، افسردهخویی و اختلال افسردگی نامشخص، پرسشنامه اضطراب بک برای اختلالهای اضطرابی نامشخص، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا برای اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس وسواسی-اجباری یل براون برای اختلال وسواسی-اجباری، مقیاس اضطراب تعامل اجتماعی برای اختلال اضطراب اجتماعی).
۲) وضعیت عملکرد نرمال (HESF): برای دستیابی به وضعیت عملکرد نرمال بر طیق الگوی مذکور، آزمودنی باید در پایان درمان یا دوره پیگیری دوماهه به دو شرایط زیر دست یابد: الف) دستیابی به میزان ۳ یا کمتر در درجهبندی شدت بالینی برنامه مصاحبه بالینی اختلالهای اضطرابی (ADIS-CSR) و ب) قرار گرفتن در دامنه نرمال مقیاس سازگاری اجتماعی و کاری (WSAS) یا پرسشنامه مختص هر اختلال (پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم برای اختلالهای افسردگی اساسی، افسردهخویی و اختلال افسردگی نامشخص، پرسشنامه اضطراب بک برای اختلالهای اضطرابی نامشخص، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا برای اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس وسواسی-اجباری یل براون برای اختلال وسواسی-اجباری، مقیاس اضطراب تعامل اجتماعی برای اختلال اضطراب اجتماعی).
ملاحظات اخلاقی در پژوهش
در این پژوهش سعی شد کدهای اخلاقی مطرح شده توسط انجمن روانشناسی آمریکا[۲۲۰] (۲۰۰۲) و نظامنامه اخلاق حرفهای روانشناسان و مشاوران (سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران، ۱۳۸۵) مورد توجه قرار گیرد و اجرا گردد. در ابتدای پژوهش ضمن ارائه توضیحات کافی به تمام داوطلبین شرکتکننده در پژوهش در مورد اهمیت، شیوه، مدت و شرایط اجرای مداخله پژوهشی و ارزیابیها، از آنها رضایتنامه کتبی برای شرکت در پژوهش گرفته شد، ضمن اینکه به آنها اعلام شد اجازه دارند در هر مرحله از پژوهش از تداوم شرکت خود انصراف دهند. همچنین سعی شد کلیه ملاحظات اخلاقی در مورد عدم اشاره به نام و هویت شرکتکنندگان در پژوهش، به هنگام گزارش نتایج پژوهش رعایت گردد. در ضمن، پس از اتمام درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی، بعد از محرز شدن اثربخشی درمان و تمایل آزمودنیهای گروه لیست انتظار، درمان مذکور برای آزمودنیهای این گروه اجرا شد و ضوابط اخلاقی که در ارتباط با گروه های آزمایشی وجود داشت، در این باره هم رعایت شد. لازم به ذکر است پژوهشگر قبل از شروع کار بالینی، بر اساس مصوبه کمیته اخلاق دانشگاه شاهد، مجوز انجام فعالیتهای بالینی درباره نمونههای مورد نظر، از کمیته مذکور، اخذ کرد. رضایتنامه پژوهش در پیوست ۱ آمده است. همچنین تأییدیه اخلاقی این پژوهش از طرف کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه شاهد به شماره ۱۸۵۱۱۷/۴۱ در تاریخ ۲۰/ ۰۴/ ۱۳۹۲ صادر شد.
فصل چهارم:
نتایج پژوهش
در این فصل متناسب با اهداف و سؤالهای پژوهش، نتایج پژوهش در دو مرحله ارائه می شود. مرحله اول مربوط به گامهای اجرایی برای طراحی پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی است و مرحله دوم شامل نتایج مربوط به مقایسه اثربخشی پروتکل طراحی شده با پروتکل فراتشخیصی بارلو (۲۰۱۱) در قالب یک کارآزمایی بالینی است که در ادامه به طور مفصل به آن پرداخته می شود.
الف) مرحله نخست پژوهش: طراحی پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی
مرحله اول پژوهش حاضر، طراحی پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی (TTRNT) بود. نتایج مربوط به گامهای اجرایی مرتبط با طراحی پروتکل به شرح زیر است:
گام اول: همانطور که در فصل سوم مطرح شد اولین گام برای طراحی پروتکل TTRNT مرور ادبیات پژوهش مربوط به «افکار تکرارشونده منفی» و متغیرهای مرتبط با آن برای تدوین بنیان نظری پروتکل درمانی بود. این پژوهشها شامل پژوهشهای داخلی (اکبری و همکاران، زیرچاپ) و خارجی (اسپاسوجویک و الوی، ۲۰۰۱؛ هاروی و همکاران، ۲۰۰۴؛ کالمز و روبرتز، ۲۰۰۷؛ مکلوگلین و همکاران، ۲۰۰۷؛ اهرینگ و واتکینز، ۲۰۰۸؛ نولنهوکسما، ۲۰۰۸؛ نولنهوکسما، ویسکو و لیوبرومسکی، ۲۰۰۸؛ مکاوی و همکاران، ۲۰۰۹؛ مکاوی، ماهونی و مولدز، ۲۰۱۰؛ وندرهیدن و همکاران، ۲۰۱۰؛ اهرینگ و همکاران، ۲۰۱۱؛ رسکیو و همکاران، ۲۰۱۱؛ برورن و همکاران، ۲۰۱۱؛ واتکینز، ۲۰۱۱؛ رایس، ۲۰۱۲؛ کونیبری، ۲۰۱۲؛ لینتون، ۲۰۱۳؛ مکاوی و همکاران، ۲۰۱۳) بود که عمدتاً شامل پژوهشهای مروری و اصلی بود که محور اصلی آنها بررسی عوامل پیشبین کننده «افکار تکرارشونده منفی» و متغیرهای مرتبط با آن بود که در جمعیتهای بالینی و غیربالینی انجام گرفته بود. مرور این پژوهش، اطلاعات خام و اولیه به منظور چارچوب اولیه پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در اختیار پژوهشگر قرار داد.
گام دوم: همانطور که در فصل سوم اشاره شد، گام دوم به نظرخواهی و بازخورد صاحبنظران و متخصصین خارجی (پرفسور پیتر مکاوی: استاد دانشگاه پرز استرالیا؛ پرفسور ادوارد واتکینز: استاد دانشگاه اکستر انگلیس؛ پرفسور الیسون هاروی: استاد دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا و پرفسور دیوید بارلو: استاد دانشگاه بوستون امریکا) درباره طراحی اولیه پروتکل بود که در حوزه درمانهای فراتشخیصی اطلاعات مناسبی داشتند. جدول ۱-۴ نتایج مربوط به نظرخواهی و پیشنهادات متخصصین درباره محتوای اولیه و مؤلفه های درمانی مربوط به پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی (TTRNT) را به طور خلاصه نشان میدهد. در گام سوم، سعی شد بر اساس این نظرخواهیها و پیشنهادات و همچنین پژوهشهای انجام شده در زمینه افکار تکرارشونده منفی و متغیرهای مرتبط با آن، چارچوب کلی پروتکل فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده تدوین شود.
جدول ۱-۴٫ خلاصه نظرات متخصصین خارجی درباره چارچوب مقدماتی پروتکل
متخصصین | خلاصه نظرات مطرح شده |
پیتر مکاوی | آموزش اصول روانشناختی و آگاهیافزایی درباره اختلالهای هیجانی و لزوم به کارگیری درمان فراتشخیصی. شناسایی باورهای فراشناختی منفی و مثبت مرتبط با افکار تکرارشونده منفی و اصلاح این باورها، با توجه به تأثیر باورهای فراشناختی در شکل گیری و تداوم افکار تکرارشونده منفی (مکاوی و همکاران، ۲۰۱۲). کار بر روی افزایش تحمل بلاتکلیفی از طریق مواجهه تدریجی با موقعیتهای مبهم و بلاتکلیف و کاهش راهبردهای قطعیتطلبی با توجه به تأثیر عدم تحمل بلاتکلیفی در تداوم افکار تکرارشونده منفی (مکاوی و همکاران، ۲۰۱۳). تأکید درمان بر روی افزایش فعالیتهای لذتبخش و مواجهه تدریجی با موقعیتهای ناخوشایند. تأکید بر تدوین پیشگیری از عود و خود مدیریتی مراجع بعد از اتمام درمان برای حفظ دستاوردهای درمانی و مقابله با عوامل خطر بعد از اتمام درمان. ارجاع به مقالات: مکاوی و ناتهان، ۲۰۰۷؛ مکاوی و ناتهان و نورتون، ۲۰۰۹؛ مکاوی، ماهونی و مولدز، ۲۰۱۰؛ مکاوی، مولدز و ماهونی، ۲۰۱۳؛ مکاوی و ماهونی، ۲۰۱۳٫ |
ادوارد واتکینز | پروتکل فراتشخیصی که برای اختلالهای چندگانه اضطرابی و افسردگی تدوین می شود باید به در راستای دو هدف بنیادین حرکت کند: تمرکز بر فرایند انعطافناپذیری توجه، به عنوان فرایند مشترک اختلالهای هیجانی و آزادسازی منابع توجهی با بهره گرفتن از تکنیکهای شناختی، رفتاری مانند تکنیکهای آموزش توجه، توجه آگاهی انفصالی. افزایش ادراک کنترلپذیری فرآیندهای ذهنی در مراجع از طریق کاهش اجتنابهای رفتاری (مانند مواجهه با موقعیتهای ناخوشایند) و اجتنابهای شناختی (سرکوبگری افکار، کنترل ذهن، جایگزینی تفکر مثبت به جای تفکر منفی، تلاش برای قطع افکار ناخوشایند). ارجاع به مقالات: واتکینز، ۱۹۹۷؛ هاروی، واتکینز، منسل و شافران، ۲۰۰۴؛ واتکینز، ۲۰۰۴؛ واتکینز، ۲۰۰۵؛ موبرلی و واتکینز، ۲۰۰۶؛ مولدز و واتکینز، ۲۰۰۷؛ اهرینگ و واتکینز، ۲۰۰۸؛ منسل، هاروی، واتکینز و شافران، ۲۰۰۸؛ واتکینز، ۲۰۰۸؛ واتکینز، ۲۰۰۹؛ کایکن و همکاران، ۲۰۱۰؛ واتکینز، ۲۰۱۰؛ واتکینز، ۲۰۱۱؛ واتکینز و نولنهوکسما، ۲۰۱۱؛ واتکینز، گرافتن و مکلود، ۲۰۱۲٫ |