-
- اعضای نیروهای مسلح یکی از متخاصمین، چریکها و دستهه ای داوطلب که جزء نیروهای مسلح مزبور باشند.
-
- چریکها و اعضای سایر دستهه ای داوطلب نهضتهای مقاومت متعلق به یک دولت متخاصم که در داخل و یا خارج خاک خود مشغول عملیات باشند و لو آنکه خاک مزبور اشغال شده باشد.
-
- اعضای نیروهای مسلح منظم، که خود را وابسته به دولت یا مقامی معرفی نمایند که از طرف دولت دستگیرکننده به رسمیت شناخته شده باشند.
۴ .کسانی که همراه نیروهای مسلح هستند بیآنکه مستقیما جزء آن باشند از قبیل اعضای غیرنظامی کارکنان هواپیمای جنگی، خبرنگاران جنگی، تهیهکنندگان اجناس و اعضای واحدهای کار یا خدمت که عهدهدار آسایش نیروهای مسلح هستند.
۵ .کارکنان نیروهای بحریهی بازرگانی، از جمله فرماندهان، ناخدا و کارکنان هواپیمای کشوری دولتهای متخاصم، که به موجب این مقررات حقوق بینالملل از معاملهی مساعدتری برخوردار نیستند.
۶ .اهالی اراضی اشغالنشده که موقع نزدیکشدن دشمن بیآنکه فرصت تشکیل نیروهای منظم را داشته باشند و از روی اجبار برای مبارزه با دشمن اسلحه به دست میگیرند. مشروط به اینکه علنا اسلحه حمل نمایند و قوانین جنگ را محترم شمارند.
ب) اشخاصی که به نیروهای مسلح کشور اشغالشده تعلق دارند و یا متعلق بودهاند در صورتیکه کشور اشغالکننده به علت همین تعلق، اقدام به بازداشت آنها را لازم بداند (قواعد اساسى کنوانسیونهاى ژنو ۱۹۴۹، ۱۳۸۳، ص ۶۵).
همانگونه که ملاحظه میشود در کنوانسیون فوق، اسرای جنگی تعریف نشدهاند و تنها به معرفی افرادی که از حقوق مندرج در این کنوانسیون برخوردارند اکتفا شده است. در حالیکه در فقه اسلامی همهی افراد دستگیر شده از جبههی دشمن که توانایی رزم را داشته و از نیروهای دشمن به شمار میآیند، اسیر نامیده میشوند، لذا همهی حقوق و توصیههای مطرح شده در فقه اسلامی در مورد آنان لازمالاجرا است. خواه به صورت علنی به نفع دشمن فعالیت نموده و یا غیرعلنی به صورت منظم و تحت فرماندهی فردی معین و یا غیرمعین و با علامت مخصوص و یا بدون علامت قابل رؤیت از راه دور به مبارزه پرداخته باشند (بیگدلی، ۱۳۶۳، ص۲۵۰).
۳-۷- حقوق بشر و اسرای جنگی
یکی از موضوعاتی که همواره در روابط بینالمللی در گذشته و حال مطرح بوده و از مهمترین سرفصلهای حمایت بشردوستانه به شمار میآید، مسئلهی حقوق اسرا است. در گذشتهی نه چندان دور اسرای جنگی مورد بیمهریهای بسیار بوده و اینگونه افراد معمولا با سرنوشتی شوم از قتل، کورشدن، عقیم گردیدن، تحمل بردگی و کارهای سخت تا پایان عمر روبرو بوده و در کمتر مواردی، دولت گیرندهی اسیر در برابر منت بر اسرا و یا گرفتن فدای مالی سنگین حاضر به آزادکردن اسرا بوده است (محقق داماد، ۱۳۸۳، ص۶۱).
مقررات بینالمللى در سایر نظامهاى حقوقى، به تدریج پس از پیدایش جامعهی ملل و سپس سازمان ملل متحد شکل حقوقى و قانونى به خود گرفت، و کشورها با تصویب و امضاى این مصوبات، به صورت قانونى، خود را ملزم به مراعات آن مىدانند؛ اما همانگونه که از مادهی دوازدهم کنوانسیون ژنو به دست مىآید، از نظر سازمانهاى بینالمللى مواردى جز شکنجه و سختگیرىهایى که منجر به فوت یا بیمارى شدید اسیران گردد بهعنوان تخلف مهم به شمار نمىآید (حسینىژرفا، ۱۳۸۴، ص۱۳۲).
در این میان یکی از قراردادهای مهم بین المللی در مورد اسرای جنگی، عهدنامهی ژنو ۲۷ ژوئیه ۱۹۲۹م در مورد رفتار با مجروحان یا بیماران و سرنوشت زندانیان جنگی است که تا حدودی به حقوق و مسایل مربوط به اسرای جنگی اشاره نموده است.
بر اساس حقوق بینالملل بشردوستانه، به محض شناسایی اسرای جنگی باید مشخصات آنها از جمله هویت و درجهی آنان ثبت شود؛ اسراء به محض ثبت باید بدون فوت وقت به مناطق غیرجنگی اعزام و در اماکن مجهز به امکانات بهداشتی نگهداری شده و با آنان رفتار انسانی اعمال شود، این رفتار باید بدون تبعیض نسبت به کلیهی اسراء انجام پذیرد. فقط ممکن است اولویتهایی بر اساس درجه، جنسیت، وضعیت جسمانی و سن اسیر اعمال گردد که این اولویتها مشروع بوده و تبعیض محسوب نمیگردد. رفتار انسانی با اسیران، هر گونه عمل انتقامجویانه و خشونتبار، شکنجه، مثلهکردن، ایجاد رعب و وحشت، انجام آزمایشات پزشکی، توهین و تحقیر را ممنوع میسازد (ممتاز، ۱۳۷۷، ص۱۵۸).
در