در صورت تغییر مکان حتماٌ قفلهای اصلی در منزل را تعویض نمایید.
کلید منزل خود را در دسترس افراد غیر مطمئن قرار ندهید.
از ورود افراد ناشناس تحت عنوان فالگیر، رمال و متکدی به داخل منزل جلوگیری نمایید.
در صورتی که محوطه بیرون منزل شما فاقد روشنایی کافی باشد، با نصب لامپ بر سر در منزل، روشنایی محل را تامین نمایید.
به هیچعنوان برای شناسایی افراد، اقدام به باز نمودن در منزل ننموده و این مورد را به فرزندان خردسال خود نیز آموزش دهید.
اگر خانههای اطراف منزل شما خالی از سکنه است، یا در مجاورت آنها مشغول ساختمان سازی هستند، لازم است که از منزل خود مراقبت بیشتری به عمل آورید.
افرادی به عنوان ماموران سازمانهای مختلف به در منزلتان مراجعه مینمایند، قبل از شناسایی کامل ورؤیت کارت و مدارک شناسایی از ورود آنان به منزل اکیداً جلوگیری نمایید.
در تمام ساعات شبانه روز در منزل را ببندید تا سارقین نتوانند وارد منزل شما شوند.
در مجتمعهای مسکونی حتما در ورودی باید کنترل شود.
همیشه در پشت بام منزل تان را به قفل آویز مطمئن مجهز نمایید.
شماره و مشخصات لوازم خانگی خود را از قبیل لوازم صوتی و تصویری و فرش، جواهرات، تابلو نقاشی، اشیاء عتیقه و گرانبها دقیقاً یادداشت و در صورت امکان با تهیه عکس از آنها، شناسایی و دستیابی مجدد به آنها را در صورت پیدایش آسانتر نمایید.
برای مواقع اضطراری شماره تلفنهای مرکز نیروی انتظامی، فرماندهی انتظامیشهرستان و کلانتری محل سکونت خود را در اختیار داشته باشید تا به هنگام لزوم بتوانید سریعاً تماس بگیرید.
با نصب چشمی روی در ورودی از غافلگیری خود و اعضای خانواده توسط سارقین و افراد مظنون جلوگیری نمایید.
هنگام خروج از منزل به اتومبیلهای متوقف شده و سرنشینهای آنها توجه داشته باشید. در صورت مشکوک بودن شماره اتومبیل را یادداشت و به پاسگاه انتظامی محل اعلام نمایید.
چنانچه در همسایگی شما افراد مظنون و مشکوک یا معتاد به مواد مخدر رفت و آمدهای مشکوک دارند یا جابجایی وسایل در شبها یا مواقع غیر عادی صورت میگیرد خیلی زود مراتب را به مراکز انتظامیاطلاع دهید.
از انداختن فرشها هنگام شستشو روی دیوارها و پشت بام خودداری نمایید.
از قرار دادن کلید منزل در محلهای مانند جا کفشی و سایر محلهای قابل دسترسی خودداری نمایید.
از نشان دادن محل نگهداری وجوه نقد، طلا، جواهرات، اشیاء با ارزش و گرانبها به همسایگان و بستگانی که مورد اعتماد نیستند و همچنین از نگهداری آنها به صورت یکجا خودداری نمایید.
از قرار دادن نردبان و چهار پایه و نظایر آنها در کنار دیوارها خودداری نمایید.
در موقع خالی بودن منزل از روشن گذاشتن چراغ یا اتاق به مدت طولانی و مستمر خودداری نمایید. حتیالمقدور از همسایگان و آشنایان مورد اطمینان بخواهید که روشنایی داخل خانه را در هنگام شب تغییر دهند.
در صورت مسافرت اشیاء قیمتی خود را به اقوام مورد اطمینان بسپارید.
قبل از خروج از منزل به بسته بودن در ورودی پشت بام اطمینان حاصل نموده و از قسمتهای مختلف منزل سرکشی به عمل آورید. این اقدامها را شبها قبل از خوابیدن نیز انجام دهید.
در تابستان که هوا گرم است سعی کنید در و پنجرههایی که فاقد حفاظ هستند بسته نگه دارید.
هنگامیکه به مسافرت میروید همسایگان مورد اطمینان را در جریان قرار داده تا مراقب منزلتان باشند.
اگر از سیستم دزدگیر برقی استفاده میکنید به طور مرتب آن را کنترل کرده معایبش را برطرف کنید وهنگام خروج از منزل کلید آن را باز نمایید.
از میزان دارایی و اموال موجود در منزل نزد افراد بیگانه صحبت نکنید.
معاشرین فرزندان خود را قبل از تردد به منزل تان مورد شناسایی دقیق قرار دهید.
برای در ورودی منزل از قفلهای مطمئن استفاده نمایید.(گلمحمدی، ۱۳۸۴، ۹۴-۹۱)
۲-۸-مرور نظری (نظریهها و دیدگاههای علمی مرتبط با موضوع)
نظریههای مرتبط با موضوع تحقیق شامل موارد زیر میباشد:
۲-۸-۱-نظریه پیشگیری وضعی
در جرمشناسی بر حسب تاریخ ظهور آنها ۶ نوع پیشگیری قابل تفکیک از هم است. معیار نوع نخست تحتعنوان پیشگیری متداول و دو نوع دیگر به عنوان پیشگیری جدید مورد توجه قرار میگیرد (کسن، ۱۹۹۲، ۹۲-۹۵). اما پیشگیری وضعی[۴۷] به عنوان یکی از پیشگیریهای جدیدی است که شامل مجموع اقداماتی و تدابیر است که به سمت تسلط بر محیط و شرایط پیرامونی جرم و مهار آن متمایل است. استقرار پلیس در فضای جغرافیایی معین و با گشتهای پلیسی در مکانها و محلهای معین در چارچوب پیشگیری وضعی قرار میگیرد زیرا بدین ترتیب وضعیت و اوضاع و احوال ما قبل و شرف به بزهکاری به ضرر مجرم تغییر مییابد و لااقل مجرم را از ارتکاب جرم در آنها محدوده یا نسبت به آن آماج معین مصرف میکند این پیشگیری مثل واکسن درجلوگیری از شیوع بیماری عمل میکند نه مانند معالجه پس از وقوع بیماری که گاهی از این روند تحت عنوان (مدیریت کردن خطر جرم) نام برده شود. این مدیریت مشتمل بر موارد زیر است:
از بین بردن کامل برخی از خطرات.
۲- تقلیل برخی از خطرات با کاستن از دامنه خسارات وارده.
۳- تقلیل برخی ازخطرات به وسیله انجام اقداماتی مثل نصب تلویزیون مداربسته یاافزایش تعداد افراد پلیس
۴- انتقال برخی از خطرات به وسایلی مثل تسهیل بیمه و نظایر آن.
۵- پذیرفتن برخی از خطرات که اجتناب ناپذیر بوده و رفع آنها. (دیوید، ۱۳۷۹، ۱۱۴)
شرایط فیزیکی محل ارتکاب جرم درپیشگیری وضعی به شرح ذیل میباشد:
به منظور درک رفتارهای مجرمانه و ارتباط آن با محل وقوع جرم و آگاهی از شرایط فیزیکی این مکانها در گروههای مختلف جرم، برخی از مشخصههای مکان چون تاریکی، خلوتی و تراکم جمعیت باید بررسی گردد.
تاثیر تاریکی و روشنایی در ارتکاب جرم: تاریکی از جمله عواملی است که میتواند به شدت از کنترل اجتماعی بکاهد. این امر باعث میشود تا احتمال وقوع برخی جرایم بیشتر شود. نتایج بررسیها تاثیر روشنایی یا تاریکی را در وقوع جرائم نشان میدهد. (عبادینژاد، ۱۳۸۲، ۱۲۳)
ارتباط شلوغی و خلوتی محل وقوع جرم: در مقایسه با ویژگی تاریکی، خلوتی محل وقوع جرائم از اهمیت نسبتاً بیشتری برخوردار است. جرم سرقت بیشتر از آن که متکی به تاریکی باشد، به عامل خلوتی و دنج بودن محل نیازمند است. در یک تحقیق حدود۳/۶۳% از سارقان مکان سرقت خود را دارای ویژگی خلوت اعلام داشته اند. (همان منبع)
ارتباط میزان جرم و تراکم جمعیت در مناطق شهری: تحلیل نقشههای تراکم نسبی جرم (به ازاء جمعیت و واحد سطح) ارتباط مستقیم و مثبت تراکم جمعیت (در نواحی مختلف) و تعداد جرم ارتکابی در هر منطقه را بخوبی نشان میدهد. بنابراین هر قدر تراکم در ناحیه یا منطقهای از شهر بیشتر باشد احتمال وقوع جرم در آن افزایش مییابد. (همان منبع)
۲-۸-۲- نظریه پیشگیری مکانی از جرم[۴۸]
تئوری پیشگیری مکانی جرم اولین بار از طرف “رونالد کلارک [۴۹]” ارائه گردید. این تئوری بر محیطی که جرم در آن اتفاق میافتد تاکید دارد. هدف آن تلاش در جهت کاهش فرصتهای محیطی جرم میباشد. تئوری پیشگیری مکانی جرم بر این اساس استوار است که جرایم از طریق شناسایی و از بین بردن فرصتهای تسهیل کننده جرم که در محیط وجود دارد کاهش مییایند. این تئوری به شکل ساده به دنبال دشوار کردن راههای دستیابی نزدیکتر به اهداف مجرمانه است. همچنین تئوری پیشگیری مکانی جرم بر انتخاب منطقی مجرمین تاکید ویژه دارد زیرا مجرمین مکانهای خاصی را که دارای فرصتها و تسهیلات لازم جهت اعمال مجرمانه هستند انتخاب میکنند. کلارک در کتاب خود تحت عنوان “پیشگیری مکانی جرم “در سال ۱۹۹۴ مینویسد. " این تئوری با طراحی محیط سروکار ندارد بلکه به شناسایی و کاهش فرصتهای محیطی جهت جلوگیری ازوقوع هر نوع جرم و جنایت میپردازد “. به عقیده کلارک این تئوری به دنبال یافتن ریشههای مکانی جرایم است.در واقع این نظریه یک رهیافت جرمشناسی محیطی [۵۰] است. به نظر کلارک بین فعالیتهای غیر قانونی و مجرمانه و ویژگیهای محیطی محل ارتکاب جرم رابطه مستقیمی وجود دارد. (کلارک، ۱۹۹۲، ۶)رودز[۵۱]و کونلی[۵۲]درسال۱۹۸۱اظهار نمودند مکانهای خطرناک ممکن است دو نوع جذابیت برای اعمال مجرمانه داشته باشند، یکی جذابیت به دلیل وجود اهداف مجرمانه و دیگر جذابیت مکان یا ویژگیهای محیطی که ارتکاب جرم را تسهیل میکند. پل و پاتریشیا برانتینگهام در سال ۱۹۹۵ بیان کردند که مکان جذب کننده جرم است. مکانهایی که دارای فرصتها و تسهیلات جرم میباشند. مجرمین را به خود جذب میکنند و اگر امکانات محیطی نباشد مجرمین در یک مکان جمع نمیشوند کاهش جرایم مستلزم از بین بردن و تضعیف فرصتهای مکانی جرم است.(دیوید ویسبرد، ۱۹۹۷، ۱۶).
۲-۸-۳- نظریه پیشگیری اصلاحی[۵۳] :
اساس این نظریه بر پیشگیری جرم از طریق بهبود و بهسازی شرایط اجتماعی استوار است تا بدین وسیله بتوان با بزهکاری مقابله نمود و با حداقل میزان آن را کاهش داد همچنین با ایجاد واحدهای همسایگی قابل دوام و احیاء کردن محله فقیر نشین و ایجاد تسهیلات و امکانات تفریحی در مناطق مختلف شهر و در نهایت ایجاد جامعه سالم میتوان از وقوع جرم در سطح شهر جلوگیری کرد و امنیت عمومی را افزایش داد.(کردلو، ۱۳۸۴، ۳۷)
۲-۸-۴- نظریه پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط:[۵۴]
جفری اولین کسی بود که در سال ۱۹۶۹ نظریه پیشگری از جرم از طریق طراحی محیطی را ارائه داد. به نظر جفری جامعه شناسان به میزان قابل توجهی در عوامل اجتماعی موثر بر جرم از قبیل محرومیت، تاثیرات فرهنگی، خانواده و. .. اغراق کرده اند و به عوامل بیولوژیکی و محیطی توجهی نکرده اند. او برفرصتهایی که محیط در اختیار مجرمین قرار میدهد تاکید داشت و جرایم گوناگون را ناشی از این فرصتهای محیطی میدانست. (کلارک، ۲۰۰۱، ۳۰)
به نظر جاکوبز نظریه مذکور بهترین ابزار برای کاهش فرصتهای محیطی بزهکاری است این تئوری به پیشگیری از جرم از طریق طراحی و برنامهریزی مناسب محیط تاکید می کند که میتواند منجر به کاهش فرصتهای وقوع جرم و بهبود زندگی مردم شود. مطابق دیدگاه فوق از طریق برنامهریزی و مدیریت محیط فیزیکی و کنترل کاربریهای اراضی از قبیل مناطق تجاری، مسکونی، معابر عمومی و… و طراحی فضاهای شهری میتوان به افزایش امنیت و سلامت عمومی جامعه کمک نمود. به نظر جفری مراقبتهای طبیعی شهروندان از طریق ساختارها و فضاهای شهری عامل مهم در کنترل جرایم شهری است.
دیدگاه مورد نظر میکوشد از نظارت طبیعی شهروندان به عنوان عامل بازدارنده فعالیتهای غیر قانونی همراه با طراحی مناسب محدودههای شهری بهره گیرد. جاکوبز در شکلگیر و توسعه نظریه مذکور نقش بسیار زیادی داشته است. جاکوبز در کتاب خود تحت عنوان “مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا” مینویسد: شهرهای جدید به گونهای طراحی نشده اند که مردم قادر به دیدن خیابانهای عمومی و مکانهای اطراف منزل خود باشند و همین امر باعث شده است تا امکان کنترل اجتماعی برای پیشگیری از جرم از مردم سلب شود.مهمترین اصول حاکم بر این دیدگاه جهت طراحی محیط با هدف پیشگیری از ارتکاب بزهکاری به شرح زیر قابل تفکیک است:
الف) نظارت طبیعی: آنچه مسلم است مجرمین میخواهند در مکانهای خلوت و دور از انظار مردم به اعمال غیر قانونی خود دست بزنند. بر اساس این نظریه با به حداکثر رساندن میدان دید ساختمانها و کاربریهای مختلف میتوان مراقبتهای طبیعی از خیابانها، معابر و حریم ساختمانها را افزایش داد و در نتیجه از میزان جرایم کاست.
ب) تعیین قلمرو مالکیت :مردم نسبت به اموال و املاک خود احساس تعلق و مالکیت دارند و از آنها محافظت میکنند. با طراحی ومدیریت مناسب فضا و ایجاد موانعی جهت تعیین مالکیتهای خصوصی (منازل شخصی) و نیمه خصوصی (محلات مسکونی) میتوان از وقوع جرایم جلوگیری کرد.