۲-۴-۶ کاهش هزینهها[۶۱]
لی و آلاوی [۶۲]( ۲۰۱۲) به این امر اشاره کردند که کنترل شخصی رابطه بالایی با ارزش فناوری خویش خدمت دارد. ارزش مشتری زمانی بیشتر میشود که فناوری به مشتریان اختیار عملکرد مستقل و نبود حضور افراد خدماتی را بدهد( Lie & Alovi, 2012).
ازدحام و تراکم جمعیت در شهرهای بزرگی مانند نیویورک، لندن ، توکیو و تهران همراه با آلودگی گستردهی صدا، هوا و مسئله ترافیک و زمان ، لزوم یافتن چاره ای برای کاهش آلام ناشی از زندگی در این گونه شهرها شده است .مهم ترین مسئله در این شهرها دشواری حرکت جمعیت است. حرکت جمعیت اعم از حرکت با وسیله نقلیه یا ازدحام جمعیت در مراکز فروش و خدمات اداری و رفاهی شهر، علت اصلی بسیاری از مسائل شهری در شهرهای بزرگ است. ظهور صنعت ، همزمان ارتباطات ف کامپیوتر و به دنبال آن ارتباطات شبکه ای در قالب اینترنت ، فضای جدیدی برای شهر بوجود آورده است.( عاملی، ۱۳۸۴).
دسترسی زیادی از مردم جهان به شبکه جهانی اینترنت و گسترش ارتباطات الکترونیک بین افراد و سازمانهای مختلف اینترنت بستر مناسب برای برقراری مراودات تجاری و اقتصادی فراهم کرده است. بانکداری الکترونیک ، عمده ترین دستاورد به کار گیری فناوری ارتباطات و اطلاعات در این زمینه است.( قپانچی، ۱۳۸۴).
با بهره گرفتن از این خدمات، مشتریان تابعی از صرفه جویی از زمان، هزینه و راحتی است.بر طرف کردن اثرات زیان بار و همه جانبه حمل و نقل شخصی بر جامعه نظیر تلفات سنگین جانی ، زیانهای هنگفت مالی، آلودگی محیط زیست ، اتلاف وقت و بروز ناراحتیهای عصبی با بهره گرفتن از این خدمات فناوری کاهش مییابد( مقدم ، ۱۳۸۸).
با استفاده مداوم مشتریان از فناوری در بانکها و کاهش ضرورت مراجعه مستقیم به بانکها میتواند بار ترافیکی و نیاز به حضور اضافی در شهر را کاهش داد.( مقدم ، ۱۳۸۸).
مزایای استفاده از فناوری را میتوان از دو جنبه مشتریان و موسسات مالی مورد توجه قرار داد.از دید مشتریان میتوان به صرفه جویی در هزینهها ، صرفه جویی در زمان و دسترسی به کانالهای متعدد برای انجام عملیات بانکی نام برد. از دید مشتریان و عوامل دولتی و اجتماعی عبارتند از:
۱) استفاده از موجودی حساب در هر زمان و مکان
۲) صرفه جویی در زمان
۳) کاهش مراجعه مراجعه به بانک
۴) کاهش آلودگی هوا و مصرف انرژی
۵) کمک به افزایش امنیت اجتماعی
۶) کاهش هزینههای چاپ و اسکناس
۷) کاهش هزینههای عمومی
۸) کاهش هزینه ارائه خدمات بانکی (کهزادی ، ۱۳۸۹).
از سویی دیگر میتوان مهم ترین مزیتهای مجهز شدن بانکها به فناوریها که در قالب خدمات فناوری نمود یافته است به شرح ذیل بیان کرد:
۱) ارتقای کارایی ، بهره وری و سرعت در برقراری ارتباطات و کاهش هزینههای عملیاتی
۲) ایجاد و افزایش اعتبار بانکها در نوآوری و ارائه خدمات و محصولات جدید
۳) حفظ مشتریان صرف نظر از جغرافیای مکانی ارائه خدمات
۴) ایجاد فرصت برای جستجوی مشتریان جدید در بازار و گسترش محدوده جغرافیایی فعالیت
۵) تمرکز بر کانالهای جدید و غیر حضوری ارائه دهنده خدمات بانکی
۶) استفاده از راهبردهای تجارت الکترونیک( برهانی ، ۱۳۸۸).
۲- ۴-۷ سودمندی[۶۳]
سودمندی که ساخت و مفهوم مرکزی فناوری خویش خدمت است به آن معناست که فعالیت فناوری میتواند شیوه انجام یک کار را بهبود دهد و شیوه انجام یک کار توسط مشتریان را آسان کند. سودمندی فناوری خویش خدمت بر رفتارهای مشتریان تاثیر دارد. ارزش مشتری زمانی افزایش مییابد که فناوری خویش خدمت توانایی سازگاری و انطباق با زندگیها و کار افراد را داشته باشد.( Meuter, 2013).
وقتی که فناوری خویش خدمت میتواند با نیازهای مشتریان همخوانی داشته باشد و آنها را رفع کند، مشتریان میتوانند از مزایای آن بهره ببرند. علاوه بر این شفافیت نقش بر اساس اذعان مشتریان به سودمندی از فناوری دارند وقتی که به ارزش واقعی دسترسی به اینترنت از طریق ابزارهای همراه بر اساس سودمندی طولانی مدت اذعان داشته باشند.( Meuter,2013).
پیکارنین[۶۴]( ۲۰۱۴) به این نتیجه رسید که سودمندی فاکتور اصلی تاثیرگذار بر پذیرش بانکداری الکترونیک دارد. بنابراین اگر مشتری با سودمندی فناوری موافق باشد، آنها تمایل بالاتری برای استفاده از فناوری دارند.( Meuter, 2013).
تنها ارزیابی سودمندی که مشتریان به طور معنی داری دارند، ناشی از انتظارات آنها است .هر چه مشتریان از سرعت و گوناگونی تغییر در چرخه حیات فناوری بیشتر آگاهی داشته باشند ، قیمت و هزینه کمتری در انتظارات و درک سودمندی آنها به چشم میخورد و از سوی دیگر ، قیمت و هزینه محدودیتی بر استفاده آنها اعمال میکند، که باید از سودمندی آنها در نظر گرفته شود. سرعت تحویل، کاربرد ساده ، لذت بردن مشتری ، کنترل و قابلیت اعتماد در بسیاری از فناوریهای خویش خدمت ، به سودمندی مشتریان کمک میکند.( Luarn, 2009).
در جوامع پیشرفته ، مشتریان نسبت به سرعت ارائه خدمات بسیار حساس هستند گاه افراد ترجیح میدهند، در صورتیکه زمان ارائه خدمات کوتاه شود. خودشان خدمات را انجام دهند .سرعت مورد انتظار از خدمات ویژگی مهمیدر سودمندی مشتریان از خدمات فناوری است.( Luarn, 2009).
دقت عملیاتی ، نکته مهمیاز بانکداری الکترونیکی است. چون این فناوری انتقال وجوه حسابداری از طریق جعبههای سیاه الکترونیکی را در بر میگیرد، افراد به دقت در محاسبات ریاضی و اجرای آن اهمیت بسیار میدهند. دقت مورد انتظار ، در سودمندی فناوری موثر است. Luarn, 2009)).
قابلیت امنیت، برای استفاده مشتریان از این خدمات سودمندی آنها را بالا میبرد زیرا امنیت ویژه ای در این خدمات وجود دارد که باعث سودمندی مشتریان از این فناوری میشود، امنیت ویژه ای مانند: اختیار، محرمانه بودن، محدودیتهای تراکنش، آگاهی امنیتی بانکهای الکترونیکی. این موارد بر روی سودمندی مشتریان از این فناوری تاثیر دارد. Luarn, 2009)).
۲-۴-۸ استفاده آسان[۶۵]
استفاده کاربرد(آسان) را میتوان در موقعیت موجود به عنوان فاکتوری در نظر گرفت که در آن فعالیت خویش خدمت یک درگاه جدید را ارائه میکند تا از این امر اطمینان حاصل کند که مشتریان میتوانند از آن به طرز موثری استفاده کنند. داویس [۶۶]و دیگران (۱۹۸۹) سهولت (آسان) را به عنوان توانایی کاربران در مدیریت یک فناوری خاص بدون تلاش خاصی تعریف کرده اند. چندین فاکتور سبب تاثیر بر سهولت کاربرد میشوند. کاربران دارای توانایی شخصی بالاتر راحتی بیشتر در استفاده از فناوری خویش خدمت را مشاهده میکنند.. علاوه بر این, پیچیدگی فناوری خویش خدمت میتواند سبب ممانعت از این شود که مشتریان کاری را به اتمام برساند و درک مشتریان از فناوری خویش خدمت را دشوارتر کرده و انگیزه آنها در استفاده از آن را کاهش میدهد. دابهولکر[۶۷] (۱۹۹۶) نتیجه گرفته است که استفاده آسان برای پذیرش فناوری خویش خدمت توسط مشتریان حیاتی است. (۲۰۱۲, Shu-Hsum etal).
چون افراد میتوانند در هر زمان و مکان مجهزی ، از طریق اینترنت به انجام عملیات بانکی بپردازند ویژگی آسان بودن زمانی و مکانی ، در جداسازی آن از بانکداری سنتی اهمیت مهم دارد. این خدمات ویژگیهایی دارند که استفاده آسان از آن را امکان پذیر میکند:
۱) دسترسی ۲۴ ساعته
۲) دسترسی در سراسر کشور
۳) دسترسی به تجهیزات مالی در عرصه اینترنت(Tam, 2009).
بخش پنجم
پیشینه تحقیق
۲-۵-۱ مقدمه:
در این فصل به بیان پیشینه تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور پرداخته میشود که تاثیر کیفیت خدمات ادراک شده و اعتماد را بر رضایت و وفاداری مشتریان مورد ارزیابی قرار داده اند. در ادامه به بیان برخی تحقیقات انجام شده پرداخته میشود.
۲-۵-۲ تحقیقات انجام گرفته درداخل:
۱)اکبری مقدم و دیگران (۱۳۹۱) به بررسی نقش تبلیغات اینترنتی بر اثربخش بودن بانکداری اینترنتی استفاده مداوم از خدمات فن آوریهای خویش خدمت (مانند POS و…) پرداختند. آنان در مطالعات خود دریافتند که تبلیغات اینترنتی تاثیر بسزایی بر استفاده از بانکداری اینترنتی دارد.
۲)خاکسار و گیاهی(۱۳۹۱) در مقاله ای تحت عنوان “بررسی عوامل اثرگذار بر اعتماد مشتریان به روشهای پرداخت از طریق موبایل"، به بررسی عواملی پرداختند که میتواند بر افزایش اعتماد مشتریان در فناوری خویش خدمت بپردازد.
۳)معینی و دیگران(۱۳۸۹) در مقاله ای با عنوان بازاریابی خدمات بانکی مبتنی بر ارزش گذاری مشتری، به شناسایی و دسته بندی خدمات بانک و ویژگیهای آنها از یک سو و شناخت و دسته بندی مشتریان و ویژگیهای آنان از سوی دیگر پرداخته اند. در حقیقت مولفین در این مقاله به دنبال یافتن الگوی مناسبی جهت ارائه خدمات شخصی سازی شده مناسب به هر مشتری بر اساس ویژگیهای منحصر به فرد او هستند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که متغیرهای مالی تاثیر بیشتری بر ارزش مشتری داشته است و متغیرهایی مانند رتبه مشتری و میانگین مبلغ سپرده از اهمیت بالایی برخوردارند.
۴)چیرانی و همکاران (۱۳۸۹) در مقاله ای دیگر که در نخستین کنفرانس بین المللی بازاریابی خدمات بانکی ارائه گردید، چیرانی و دیگران مقاله ای با عنوان طراحی مدلی جهت تبیین سرعت پذیرش بانکداری اینترنتی مطرح نمودند. نتایج محاسبات در این مقاله نشان داد که که ویژگیهای نظام بانکداری اینترنتی و خصوصیات فردی مشتریان میتواند به صورت مستقیم بر سرعت پذیرش بانکداری اینترنتی مؤثر باشد. در این مقاله چیرانی و دیگران چارچوب جدیدی را برای تعیین پذیرش بانکداری اینترنتی پیشنهاد میکند. به طوری که سه گروه از متغیرهای مستقل برای این موضوع در نظر گرفته شده اند که عبارتند از: ویژگیهای نوآوری، شرایط تسهیلاتی بازار و خصوصیات فردی.
۵)فتحیان، شفیعا و شهرستانی (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان تاثیر تحقق بانکداری الکترونیک در افزایش رضایت مشتریان بانکها مطالعه موردی بانک ملی ایران، پس از تعریف بانکداری الکترونیک و راه های اندازه گیری رضایت مشتریان با بهره گرفتن از مدل کانو رضایت مشتریان را در ماتریس همبستگی تقاطع سنجیده و با بررسی میزان گرایش به بانکداری الکترونیک به این نتیجه دست یافتند که خدمات الکترونیکی بانک ملی از نیازهای عملکردی مشتریان است و رابطه توسعه آنها با رضایت مشتریان یک رابطه خطی مستقیم است.
۶)محمودی میمند و دیگران (۱۳۸۸) به ارائه مدلی جهت پذیرش بانکداری اینترنتی پرداختند. با بهره گرفتن از مدل یابی معادلات ساختاری، اعتبار مدل مورد تأیید قرار گرفته و بر اساس نتایج تحلیل، مسیر ارتباط متغیرهای این تحقیق نیز تأیید شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که ادراک از مفید بودن و ادراک از امنیت، بیشترین تأثیر را در پذیرش بانکداری اینترنتی توسط مشتریان دارند.
۲-۶- مهمترین الگوها و نظریههای عزت نفس:
در این مبحث به برخی نظریههای روانشناسان در مورد عزت نفس پرداختهمیشود.اما قبل از پرداختن به نظریات دانشمندان علوم روانشناسی و روانشناختی خارجی در زمینه عزت نفس، اشاره ای به نظریات و سخنان استاد و معلم شهید مرتضی مطهری(ره) در این باره می کنیم:
۲-۶-۱- نظریه استاد مطهری:
در کتاب «فلسفه اخلاق» که مجموعه سخنرانیهای آن شهید بزرگوار در باب مسائل اخلاقی است، سؤالی به شکل مبسوط مطرح شده است: روح انسان دنیای عجیبی است. عجیب ترین عوالم، عالم روح و روان انسان است. از یک جهت دستگاه روح انسانی شباهت به دستگاه ضبط صوت دارد، اما نه دستگاهی که تنها گنجایش یک نوار را داشته باشد، بلکه دهها و صدها نوار در آن جای می گیرد و هر دکمه ای که فشار انگشت بر آن وارد می آید، صدای مخصوصی را پخش می کند. یک دکمه مخصوص صدای قرآن است، دکمه ای دیگر صدای دیگر و… بستگی دارد به اینکه دست انسان بر روی چه دکمه ای گذاشته شود. روح انسان هم در حقیقت، همین گونه است. خداوند متعال استعدادهای گوناگونی را در وجود انسان به ودیعه گذاشته و مربیان نفوس، هر کدام روی یک یا چند استعداد، تکیه کرده اند. به عنوان مثال، یک وقت ملتی در عالم پدید می آید که اکثریت آحاد آن، یکصدا حماسههای سیاسی و تعصبات ملی سر می دهند. ملت دیگری از رهبانیت و ریاضت سخن می گوید. هر جمعیتی از چیزی دم می زند. با آنکه در وجود هر فرد، همه استعدادها وجود دارد، اما یک یا چند استعداد زنده می شود و به حرکت درمی آید و بقیه صامت می مانند.
پس از این مقدمه، سؤال اساسی این است که آیا در میان تمام این دکمهها، دکمه ای یافت می شود که اگر بر روی آن دست گذاشته شود، تمام آن نوارها به حرکت درآیند و با نوعی عملیات پدافندی کار خویش را به سامان برسانند یا خیر؟
هر مکتبی که قادر باشد به چنین نقطه ای دست یابد، به طوری که تمام استعدادهای وجود انسان را به جنبش وادارد بدون آنکه افراط و تفریطی بروز کند، آن مکتب، مکتب جامعی است.
استاد در پی پاسخ به سؤال فوق است که می گوید: در یکی از سالها، جلسه سخنرانی در موضوع قیام امام حسین(ع) در دانشسرایعالی داشتیم، در آنجا تحت عنوان مسئله «خودی»مطالبی ایراد شد و از همان وقت به این فکر اعتقاد پیدا کردم که در اخلاق اسلامی، محور و نقطه ای که اسلام روی آن نقطه وجود انسان دست گذاشته است، همانا کرامت و عزت نفس می باشد.(تاجدینی، ۱۳۶۷)
استاد در مباحثی دیگر علل انحطاط مسلمین را هم به بحث عزت نفس برده و اشاره می کند که علت اصلی عقب ماندگی و انحطاط مسلمانان عدم وجود کرامت وعزت نفس آنان و باور ایمان به خود می باشد.
۲-۶-۲- نظریه کارل راجرز:
راجرز از بانفوذترین روانشناسانی است که دارای پدیدار شناسی و دیدگاه انسان گرایانه است. در پدیدار شناختی، اعتقاد بر این است که اگر چه دنیای واقعی ممکن است موجود باشد ولی موجودیت آن را نمی توان شناخت بلکه میتوان بر اساس ادراکات فرد، موجودیت را تصور و دریافت کرد.(شفیع آبادی و ناصری،۱۳۶۵، به نقل از صوری،هاشمی،۴۰) وی مطرح میکند ارگانیسم یک تمایل ذاتی و اصلی دارد، آن تمایل به تحقق بخشیدن و حفظ و رشد خویشتن است و این پایه ای برای فعالیتهای ارگانیسم است، این ارگانیسم به دنبال رشد و خودشکفتگی، بقا و تعالی نفس، خود رهبری، خودنظمی، خودمختاری، استقلال، مسئولیت پذیری و تسلط بر نفس است.(سوری،هاشمی،۱۳۸۶)
عنصر اساسی و مهمترین پدیده در نظر راجرز مفهوم خویشتن است.راجرز، عزت نفس را ارزیابی مداوم شخص از ارزشمندی خویشتن خود و یا نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجودی خود تعریف کرده است. او معتقد است این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زودگذر نیست. بر طبق نظر او، عزت نفس در اثر نیاز به توجه مثبت دیگران به وجود می آید. نیاز به توجه مثبت دیگران، شامل بازخوردها، طرز برخورد گرم و محبت آمیز، صمیمیت، پذیرش و مهربانی از طرف دیگران است.(پروین، جان،۱۳۹۲)
به اعتقاد راجرز با پیدایش خودآگاهی در کودکان، نیاز به توجه مثبت اطرافیان افزایش می یابد و همانگونه که کودکان بزرگتر می شوند و نیازهای جمعی خود را بهتر برآورد می کنند، نیازشان به توجه مثبت دیگران بیشتر شده و این تصور تأثیر مستقیمی بر روی عزت نفس آنان دارد.(سوری وهاشمی، ۱۳۸۶)
وقتی کودکان معتقدند دیگران برای آنها ارزش قائلند، احساس ارزشمندی و عزت خواهند کرد. راجرز در رشد و پرورش نوزاد آدمی، بر خانواده و محبتی که کودک از اطرافیان دریافت میکند تأکید داشته و مطرح می سازد تصور کودک از خود نتیجه تعامل او با دیگران، به ویژه خانواده است. او تأکید می کند که با رشد فرد، پرورش خود آغاز میشود و همین که خود پدیدار می گردد، گرایش، تحقق خود و یا خودشکفتگی، نمایان می شود، این فرایند که در سراسر زندگی ادامه می یابد مهمترین هدف زندگی استو تحقق خود، روند خود شدن و پرورش ویژگیها و استعدادهای افراد است.( سوری وهاشمی)بنابراین وی خود را به عنوان یک محصول اجتماعی و حاصل مجموع روابط بین اشخاص و کوشش برای هماهنگی سازگاری توصیف کرده است و معتقد است همه انسانها احتیاج به یک نگرش مثبت هم از طرف خودشان وهم از طرف دیگران به خود دارند وتا زمانی که این نگرانی وجود دارد تمایل به سمت خودآگاهی و رشد وجود دارد(سوری وهاشمی، ۱۳۸۶)
راجرز مطرح می سازد که شخصیت سالم روند است نه حالت بودن. یعنی مسیر است نه مقصد.وی پنج ویژگی را برای انسان با کنش کامل مطرح کرده است:
۱-آمادگی کسب تجارب: انسان از آزادی تجربه به همه احساسات و گرایشها برخوردار است و هیچگونه شرایط بازدارنده احساس ارزشمندی را ندارد.
۲- زندگی هستی دار:انسان با کنش کامل دارای زندگی همه جانبه است.
۳-اعتماد به ارگانیسم خود: یعنی فرد هر گاه احساس کند فعالیتی ارزش انجام دادن را دارد، به راستی با ارزش است.
۴- احساس آزادی:به نظر وی هر چه انسان از سلامت روان بیشتری برخوردار باشد، آزادی عمل و انتخاب بیشتری را احساس و تجربه میکند.
۵- خلاقیت: انسان با کنش کامل، خلاق بوده و دارای کارکرد کامل است.
راجزر میگوید برای خنثی کردن شرایط ارزشمند، عده ای باید به فرد توجه مثبت نامشروط کنند تاحرمت نفس وی افزایش یابد. بنابراین وی خود را بخش اصلی شخصیت فرد می داند که به عنوان یک محصول اجتماعی است و از طریق روابط بین فردی گسترش می یابد.(فیروزبخت، ۱۳۸۳، به نقل از سوری وهاشمی،۴۲)
۲-۶-۳- نظریه کوپر اسمیت:
اسمیت عزت نفس را مجموعه بازخوردهاو عقایدی که افراد در روابط خویشتن با دنیای بیرونی ابراز می کنند تعریف کرده است. او عزت نفس را عامل بسیار مهمی در ایجاد رفتار می داند و عقیده دارد افرادی که عزت نفس مثبت دارند، رفتارهایشان اجتماع پسندتر از افرادی است که عزت نفس منفی دارند.(گنجی، ۱۳۸۶)
کوپر اسمیت مطرح می کند خصوصیات والدین با میزان عزت نفس فرزندانشان ارتباط دارد. از آن جمله ویژگیهایی نظیر: میزان و ثبات عزت نفس مادر، ارزشهای والدین، تضاد وکشمکش بین آنان، تعامل والدین و میزان استقلالی که به فرد داده می شود.تحقیقات اسمیت نشان می دهد بین عزت نفس و طبقه اجتماعی رابطه وجود دارد و افرادی که دارای وضعیت اجتماعی-اقتصادی بهتری میباشند از عزت نفس بالاتری برخوردارند.( سوری وهاشمی، ۱۳۸۶)
۲-۶-۴- نظریهآبراهام مازلو:
مازلو هدف اصلی انسان را تحقق خویشتن یا خودشکوفایی می داند. عزت نفس یااحترام به خود، شامل احساس کسب توفیق و تائید، احساس شایستگی و احساسی که باید به مهارت، یعنی نیاز فرد به ایجاد تصور مثبتی در دیگران نسبت به خودش است. همچنین مازلو میگوید: همه افراد جامعه به یک احساس ارزشمندی پایدار، خوب و معمولا عالی از خودشان (عزت نفس ) نیاز دارند. وی شرط اولیه دست یافتن به این ارزش را ارضای چهار نیازی می داند که در سطوح پائین تر سلسله مراتب نیازهای انسان قرار دارد. این چهار نیاز به ترتیب عبارتند از: نیازهای جسمانی، نیازهای ایمنی، نیازهای محبت و نیاز به احترام. همچنین او به اهمیت ارضای نیازهای پایه در دو سال اول زندگی اشاره می کند. اگر شخص در این سالهای اولیه احساس امنیت و قوت کند، هنگام روبرو شدن با مسایل بزرگ سالی نیز همین گونه خواهد بود. بدون محبت و احساس ایمنی کافی، و احساس حرمت در دوران کودکی، برای نفس دشوار است که در بزرگسالی تا درجه شکوفا شدن رشد(خودشکوفایی) که بالاترین سطح نیازهای بشری است، دست یابد و ترقی کند.(کریمی، ۱۳۷۵)
مازلو مطرح می کند تا زمانی که نیازهای اولیه فرد ارضاء نشود، تحقق نیازهای بعدی مشکل خواهدبود. به عنوان مثال ارضاء نیاز به احترام یا عزت نفس منوط به ارضاء نیازهای اولیه جسمانی، ایمنی و محبت است.
مازلو دونوع نیاز به اعتماد را از هم تفکیک کرده است: یکی عزت نفس، که شامل تمایل به شایستگی، چیرگی، پیشرفت، توانمندی، کفایت، اطمینان و آزادی می باشد. زمانی که این نیاز ارضاء شود، خود،احساس ارزشمندی و اطمینان می کند و فرد وجود خود را مفید و لازم می داند، ولی اگر این نیازها ارضاء نشود، فرد احساس حقارت و ناامیدی میکند. شکل دوم نیاز به اعتماد، احترام به دیگران و احترام قائل شدن از سوی دیگران می باشد که شامل تمایل به شناخته شدن، قدردانی، توجه، منزلت اجتماعی و غیره است. بدین خاطر افراد نیاز دارند از طرف دیگران مورد توجه و احترام قرار گیرند. البته باید گفت نیازهای پنجگانه بطور همزمان ما را بر نمی انگیزاند، در هرلحظه فقط یک نیاز چیره است و به این وابسته است که کدامیک از نیازها برآورده شده باشد، بعنوان مثال اگر فرد چند روزی گرسنه باشد نیاز جسمانی گرسنگی چیره می شود، نیازهای ایمنی، محبت، احترام و تحقق خود، توجه فرد را جلب نمی کند.(سوری،هاشمی،۱۳۸۶)
وی مطرح می کند روانشناسان بیشتر به نیازهای زیستی پرداخته و نظریههای شخصیت را مطرح کرده اند که بر اساس آنها انسان به دنبال رفع کمبودها و کاهش تنش است، در صورتیکه نیازهای انسان بالاتر از این سطح می باشد.
مازلو می گوید، در روند رشد فرد، نیازهای رده بالاتر بعداً ظاهر می شوند و این نیازها برای بقا کمتر ضرورت دارند. با این می توانند به بقا و ترقی شخص کمک کنند. ارضاء این نیازها، سلامت بهتر، عمر طولانی تر و کارآیی زیست شناختی بیشتری ایجاد می کنند.ارضاء آنها نه فقط از نظر زیست شناسی بلکه از نظر فیزیولوژیکی نیز سودمند هستند، زیرا خوشی عمیق تر، آرامش فکر و کمال زندگی درونی را در شخص سبب می شوند(سوری وهاشمی،۱۳۸۶)
۲-۶-۵- نظریه آدلر:
آدلر،روانشناس معروف که تمام عمر خود را به بررسی و مطالعه احساس حقارت و عقده خود کم بینی صرف کرد، چنین نتیجه گرفت که مهمترین نیاز انسان کسب عزت نفس است. او معتقد است وقتی که انسان خود را ازدیگران کوچکتر و ناتوانتر بداند، جامعه را برتر از خود خواهد دانست و این ناتوانی او را از فراگیری و هماهنگی با اجتماع باز می دارد و در مقابل آن، احساس دیگری وجود دارد که می توان نام آن را خودبزرگ بینی گذاشت که در جای خود مانند یک عقده خود برتر بینی است. طبق نظر آدلر داشتن عزت نفس، مسئله ایی کاملا حیاتی و موضوع مرگ و زندگی و عاملی موثر برای احساس خوشبختی و کسب لذت از زندگی است. عزت نفس با داشتن احساس مثبت نسبت به خود و قبول و پذیرش خود، رشد و نمو می یابد و لازمه این رشد و نمو، داشتن احساسات مثبت از خود و آگاهی از تواناییهای موجود در خود می باشد (لارنس،۱۳۷۵،به نقل از شجری،۳۳)
۲-۶-۶- نظریه ویلیام جیمز:
جیمز می گوید: شکست و ناتوانی انسان فقط یک دلیل دارد، نداشتن ایمان به واقعیت خود است. همچنین او معتقد بود که تصور از خود در حین تعاملات اجتماعی یعنی زمانی که فرد متولد شده و مورد شناسایی دیگران قرار می گیرد شکل می یابد.(بیابان گرد، ۱۳۸۰، ۴۸)
۲-۶-۷- نظریه گوردن آلپورت:
بهنظر آلپورت مفهوم خود، بخش شایان توجهی را در بحث شخصیت سالم تشکیل می دهد. ولی وی با جایگزینی واژه خویشتن بجای خود، می خواست ابهامهایی که جزء جدایی ناپذیر بحث مربوط به خود است را بکاهد.(خوشدل، ۱۳۷۹، به نقل از سوری وهاشمی، ۴۳) به اعتقاد آلپورت پرورش خویشتن از کودکی تا بلوغ در هفت مرحله انجام می گیرد.
۱-خودجسمانی:زمانی آغاز می شود که کودکان از من بدنی آگاه می شوند به عنوان مثال کودک خود را از اشیاء محیط متمایز می داند.
۲-هویت خود: در این مرحله حس تشخیص هویت خود پدیدار می شود و کودک از هویت خود آگاه شده و زمانی که آنها اسم خودشان را یاد می گیرند و خود را مجزا از دیگران می بینند و هویت خود تقویت می شود.
۳- عزت نفس یا احترام به خود: سومین مرحله پرورش خویشتن است. این مفهوم زمانی در کودک پدیدار می شود که او می آموزد کارها را به تنهایی می تواند انجام دهد. آلپورت می گوید، اگر والدین مانع کاوش کودک شوند، شکل گیری عزت نفس مختل می شود.
۴-گسترش خود: که از سن چهار سالگی آغاز می شود و در این مرحله کودک به اینکه برخی از افراد، اشیاء و چیزها به او تعلق دارند، همانند والدین و غیره پی میبرد.
۵- تصور از خود یا خودانگاره: به اینکه کودک خود را چگونه می داند و چه تصوری از خود دارد مربوط می شود این مرحله معمولاً از سن ۴ تا ۶ سالگی رخ می دهد.
۶- خود به عنوان حریفی عاقل: که بین ۶ تا ۱۲ سالگی ایجاد می شود، این مرحله زمانی آغاز می شود که کودکان پی می برند توانایی عقلانی برای حل مشکلات دارند.
۷- تلاش اختصاصی: درس بلوغ پدیدار میشود. نوجوان در این مرحله پی به وجود هدفهای دراز مدت در خودش میبرد. و برای آینده طرحها و برنامههایی پیش بینی می کند.(سوری،هاشمی، ۱۳۸۶)
۲-۶-۸- نظریه مید:
مید معتقد است تصورات و نگرشهای شخص، نقش زیادی در زندگی او دارد. این تصور را نمی توان مربوط به موقعیتهای درونی یا بیرونی دانست. تصورات بر اساس بازخوردی که از نظر دیگران بدست می آید، تشکیل می شود. بنابراین، شخص خصوصیات خود را به گونه ای درک میکند که دیگران آن خصوصیات را به وی نسبت می دهند. او نتیجه می گیرد که عزت نفس بر اثر انعکاس ارزیابی دیگران، به وجود می آید و این اجتماع است که برای افراد معیارهای زندگی را تعیین میکند و از طرفی نظریات دیگران در شخص درونی می شود و عزت نفس او را شکل می دهد ( پورمقدسیان، ۱۳۷۳)
۲-۶-۹- نظریه براندن:
براندن، عزت نفس را یک نیاز اولیه و اساسی در زندگی انسان می داند. به نظر او عزت نفس سالم با خردگرایی، واقع گرایی، شهودی بودن، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی روبرو شدن با تغییر و نوع دوستی در ارتباط مستقیم میباشد. براندن در باره ارکان عزت نفس میگوید: عزت نفس از دو بخش باهم مرتبط تشکیل می شود
الف ) باور خود توانمندی (داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالشهای زندگی ): باور خود توانمندی به معنای داشتن اطمینان به عملکرد ذهن است. یعنی اینکه باور کنیم توانایی فکر کردن، درک نمودن، آموختن، انتخاب کردن و تصمیم گیری را داریم. اگر کسی خود را برای برخورد با چالشهای زندگی بی کفایت بداند، اگر کسی به خود اعتماد نداشته باشد، اگر کسی برای خود احترام قائل نباشد و از اندیشه ابراز وجود کردن بترسد، میگوییم از عزت نفس کافی برخوردار نیست. باور خود توانمندی و حرمت نفس دو ستون مهم عزت نفس سالم هستند و اگر هر کدام از این دو وجود نداشته باشند عزت نفس خدشه دار شده است.
به هنگام مرگ نیز برای غلبه بر شکاف انسان شناختی میان ماده و مینو؛جهان پایین و بالا از این رمزها با بهره گرفتن از سفال منقوش به طور پی در پی استفاده شده و با نهادن خوراک و نوشیدنی مقدس در گور مرده؛که بیشتر در کف خانه ها و در نزدیکی آتش خانه قرار داشته؛امکان زندگی جاوید برا ی وی فراهم می شده است.
عکس(۲-۳۸)سفال سیلک دوره سوم
در آن دوره برای ساخت سفال،آن ها را در دوره هایی به مدت طولانی در برابر خورشید قرار می دادند تا با این عمل جادویی،هم سفال خشک و محکم و هم تقدیس و پالوده گردد و نیروی زایا و فراوان گرما و نور خورشید را جذب کند،و در دوره های بعدی پس از این عمل در آتش و کوره نیز می نهادندکه با این کار جادو وکیمیا تکمیل می گشت و سفال بسیار محم می شد.این تغییر چنان بوده که خاک و آب و باد را به جنسی دیگر تبدیل می کرده که از هر چهار آخشیک برتر بوده است.این (جنس تازه)همراه با تصویر چلیپا بر خود ،به فضای میانه و رابطی با جهان نور و مثال،تبدیل می شده است.که می توانسته به جهان مردگان گرما و ن ر بخشیده و آنان را از حال مردن به جاودانی و بهشت سروری رهنمون سازد.
بی این ترتیب به هنگام شکل گیری باور به رستاخیز ،نور و آتش و چلیپا،کارکردروشنایی بخشی به جهان تاریک و ظلمانی را بر عهده گرفته اند و(رستاخیز)را ممکن می ساخته اند.به احتمال فراوان این رمزها کارکرد(وحدت بخشی و تمرکز)با اصل،ذات و همزاد را نیز برعهده داشته اند.که می توان آن ها را نقطه ی رجعت به ازل،اتصال جهان پایین به بالا و(وحدت)با عالم مثال دانست که به زیباترین شکل ها در رمز چلیپا به تصویر کشیده شده است.
عکس(۲-۳۹)چند نقش از رمزهای آتش ونوربر سفال های شوش،تل باکون و سیلک
۲-۳۲ فرهنگ عیلامی و باورهای مقدس عیلامی در رابطه با عنصر نور:
به نظر می رسد عناصر اصلی طبیعت (چهار آخشیک)نزد ایلامیان نیز محترم و مقدس شمرده می شده است.ایشان آتش و نور را گرامی می داشته اند به گونه ای که در کهن ترین نقش برجسته ایران در (کورنگون)با قدمتی حدود هزاره دوم پ.م محل خدایان وشاهان و زایران در برابر آتش بر پا شده(نقش برجسته کورنگان)در کول فره در ایذه با قدمتی حدود ۷۰۰پ.م نیز نیایش در برابر آتش توسط شاه و اطرافیان در سنگ برجسته دیده می شود.
عکس(۲-۴۰)نقش برجسته کرنگون
ایشان خدای آتش موسوم به «نوسکو»را می پرستیدند که نیایشگاه آن در چغازنبیل یافت شده است.هم چنین به خدای «نهونته»یعنی خدای خورشید و «نپیر» یعنی خدای ماه اعتقاد داشتند(عکس،یک شاه ایلامی در چپ در برابر خدای خورشید«نهونته»)
عکس(۲-۴۱)یک شاه ایلامی در چپ در برابر خدای خورشید«نهونته»
ایلایمیان به زندگی پس از مرگ معتقد بوده اند«….مرده را بدون کفن زیر کلبه اش دفن می کردند.که این جا نیز همراه او کوزه ای نزدیک پاهایش دفن می شد….»(حریریان و همکاران،۱۳۷۷،ص۱۴۹).
۲-۳۳ گاهشماری واختربینی در ایران:
گاهشماری و اختربینی پیشینه ای بسیار کهن و مقدس در ایران زمین دارد.این امور مقدس از یک سو با خورشید،ماه،ستارگان،صور فلکی و«چرخش بازگشتی جاودانه»آن ها و از سوی دیگر با چهار آخشیک مقدس از جمله آتش مربوط اند و این همبستگی و آمیختگی چنان است که رمزهای زندگی آدمی وکیهان را در شناخت هرچه بیشتر آن می دیده اندو بدین ترتیب گاهشماری و اختربینی با مراسم مقدس آیینی،جادویی و اسطوره ای پیوند ناگسستنی یافته است.چنین به نظر می رسد که گاهشماری منطبق با ماه،خورشید و گاهی هر دو،ارتباط نزدیکی با نوع فرهنگ مادی و معنوی مردمان باستان داشته است و ایشان با نگه داشتن و محاسبه زمان های مقدس«بازگشت جاودانه»با اتکا به خورشید،ماه و صورفلکی،در (جشن ها)و(نوروزهایی)بسیار مقدس،به تنظیم امور کشاورزی(کاشت،داشت،برداشت،نگه داشت)و دامپروری(زمان های رفتن و بازگشتن به کوچ،جفت گیری حیوانات اهلی،پرواربندی و …)سپس به مصرف محصولات تولیدی؛پرداخته و از دیگر سو با جدایی گزینی از آن چه که کهنه،تیره ،سرد ومرده بوده است؛مناسک و مراسم گذار را طی کرده وبا پیوستن به نو وتازه،باز آفرینی و نوزایی،برکت و افزونی را خواستار می شده اند.اقوام باستانی چون ایرانیان همواره سعی در تکرار و باز آفرینی جهان خویش داشته اند و این کار را با برانداختن زمان گذشته و ساختن زمانی نو به انجام می رسانده اند.
۲-۳۴ گاهشماری درعیلام:
کشف یک لوحه سنگ،در معبد زیگورات هفت تپه خوزستان که دارای جاه وپنج خط میخی است و مربوط به دو هزار سال قبل از میلاد می باشد.و در سطر پانزدهم و شانزدهم آن فهرست هدایا برای ماه های مختلف سال مندرج است،کمک شایانی به شناخت تاریخ نجوم و تقویم در ایران کرده است.در این سنگ نبشته،نام ماه ها را با اطلاعات جالبی همراه کرده که سند بسیار پر ارزشی از علوم و دانش نجومی ایران قدیم است که نشان می دهد حدود دانش نجومی ایران قدیم است که نشان می دهد حدود دانش نجومی به مرزی بود که مردمان ایلامی ساکن ناحیه دامنه جنوبی زاگرس در بیش از چهار هزار سال قبل خیلی از مسایل نجومی،صور فلکی،ستارگان،سیارات،ماه های سال وخصوصیت آن ها را می دانسته اند.(غزنی،۱۳۶۳،ص۳۵)
۲-۳۵ خدایان خورشید وماه ومراسم آیینی آن ها:
در متون قانونی عیلامی،شهود تقریباً همیشه به وسیله ی دو خدا،ناهونته خدای خورشید و اینشوشیناک معرفی
می شوند.از این رو،این دوبه عنوان خدایان نور و تاریکی و در عین حال خدایان زمین و قلمرو مردگان تلقی می شدند.خدای خورشید عیلامی «ناهونته» نامیده می شد که در عین حال واژه ی محلی برای خورشید هم هست و در اصل«نان-هونده»یعنی «خالق روز»بود.ناهونته خدای مخصوص اجرای قانون هم بود…در معاهده ۲۲۸۰ قبل از میلاد ،خدای خورشید،مکان پنجم،فوق اینشوشیناک را اشغال می کند(ص۵۵).
در ایلام علاوه بر خدای خورشید،همیشه یک خدا ماه هم وجود داشت متاسفانه نام خدای ماه تقریباً همیشه به وسیله ی واژه نگاره ای آکادی به صورت«سین»«ماه» نقل شده و از این رو نام ایلامی او به تحقیق معلوم نشده است.احتمالاً او به نام «ناپیر»شناخته می شد(ص۵۵ تا ۵۶).
اعمال منظم نیایشی ایلامیان جدا از سفرهای زیارتی شان در آن معابد و زیارت گاه هایی صورت می گرفت که به فراوانی در کتیبه ها یاد شده اند(ص۶۲)..
۲-۳۵-۱ مراسم آیینی طلوع خورشید:
یک مدال[ماکت]برنزی است که در نیمه دووم قرن دوازدهم پ.م به وسیله شاه شیلهاک اینشوشیناک پیشکش شده است(نگاره ماکت برنزی مراسم آیینی طلوع خورشید)و نبشه ای به زبان آکدی دارد که به معنای طلوع خورشید است…به احتمال قوی صحنه ای مجسم می کند که هر بامداد تکرار می شده است.این ماکت در نوع خود یگانه است،به وضح و روشنی تمامی خصیصه های اساسی عبادت ویژه ایلامی را نشان می دهد…باید تصور کنیم که این مراسم در آرامش و شکوه معنوی،در فلق بامدادی،پیش از پدیداری خورشید بر فراز کوه های انشان در شرق شوش انجام می گرفت(صص۷۲ تا ۷۳)
عکس (۲-۴۲)ماکت برنزی مراسم آیینی طلوع خور
عکس(۲-۴۳) نگاره ماکت برنزی مراسم آیینی طلوع خورشید
۲-۳۶ رمزهای نور در چغازنبیل:
کارکردهای رصدخانه های آفتابی چغازنبیل مبتنی بر بازیافتن«زمان مقدس بازگشت جاودانه بوده است.بدین ترتیب تمامی جشن های سال،نیایش ها و مراسم آیین مقدس با این رصدخانه و کارکردهای مقدسشان ارتباط می یافته است،در جشن آغاز سال در اعتدال پاییزی،شاید بتوان ارتباطی میان کارکرد دادگری و عدالت خدایان ناهونته(خورشید)و اینشوشیناک(خدای بزرگ و قاضی مردگان)یافت که در خویشکاری های «مهر»و در «مهرگان» نیز دیده می شود.خدا-ستاره نوسکو نیز دارای خویشکاری حمایت از شاه؛رسول و فرستاده،دنیای زیرزمین و مامور تعیین سرنوشت انسان و خدایان می باشد.جسد شاهان ایلامی در چغازنبیل با آتش سوزانده می شده که کارکرد بردن به جهان بالا و وحدت خدایان را نشان می دهد.با توجه به پیشینه ی بسیار کهن گاهشماری مقدس؛نقوش برجسته از آتش مقدس؛خدایان خورشید؛ماه؛ستارگان و سیارات؛و نقوش ستاره،ماه و خورشیدو آتش بر سفال ها و مهرها و باورهای یاد شده در بالا و کارکردهای بسیارمهم رمزهای آتش و نور در ایلام،می توان این رمزها و کارکرد هایشان را یکی از مهم ترین محور های باورو هنر مقدس ایلام بر شمرد.
۲-۳۷ امشاسپندان مربوط به نور و آتش:
۲-۳۷-۱ اردیبهشت:دومین امشاسپند از شش امشاسپند و یکی از بزرگترین امشاسپندان آیین زرتشت است.او فرشته ای است که در جهان خاکی نگهبان درستی،پرهیزگاری،پارسایی،تقوا،پاکی،نظم و سرانجام اخلاق به معنای عام کلمه است.همین مفهوم است که از آن در دین مزدیسنا،پندار نیک،گفتار نیک و کردار نیک برداشت شده است.اردیبهشت از اسم ومعنای اشه(ارته)،راستی و فضیلت،و صفت تفضیلی و همیشه(بهتر،بهشت)،درست شده است:راستی بهتر.در اوستا اشه مفهومی است،درست نقطه مقابل دروغ و سرانجام اشه است که به فرمانروایی دروغ پایان خواهد داد.اشه در حقیقت تمام جان مایه آیین زرتشت است و به قول یبرگ،هسته اصلی دین آریایی به طور اعم است.از اهمیت اشه این که،در اوستا ۱۸۰ بار تکرار می شود و در گات ها کمتر بندی است که بدون این واژه شکل گرفته باشد و اردیبهشت بیشتر از هر امشاسپندی بر زبان زرتشت جاری می شود.به قول بارتولومه،گاهی انسان از کثرت معنا و تعدد برداشت و تلقی،برای دست یافتن به معنای واقعی اشه،دچار حیرت و اشکال می شود.
زرتشت در گات ها اردیبهشت را سرود می گوید و برای نگهبانی از روان ، به همراهی منش نیک،با آگاهی می گوید که با تمام توان و توش خواهد کوشد،تا دین اشه آموخته شود.اشه صراط مستقیم است و اردیبهشت جهان افزا است و خورشید وش،راستی درخشان است.خرداد و امرداد،دو یار راستی افزا،به کمک اشه سبب اشاعه خرد اهورا مزدا می شوند.کهن ترین سند مکتوب دربارۀ اشه،سنگ نبشتۀ خشایارشا در تخت جمشید است.در این جا خشایارشا می گوید که او همه جا معبد های دیوان را ویران کرده است و اهورامزدا و ارته(اشه)را با فروتنی پرستش می کند.اشه با این که یک واژه بیش نیست،به مثابه قانون اساسی پر صلابتی،شیوه نگهداری اهورامزدا از جهان است و راستی و درستی در چرخش و گردش زمان است.
اردیبهشت دیوان را از مجازات بی دینان بیش از گناهی که ایشان را است،باز می دارد.اردیبهشت بهترین پرهیزگار بی مرگ و بخشنده برکت است.اردیبهشت اوج برداشت ایران باستان از اهورا مزدا و نیروی برتر ماوراءالطبیعه است.اهورا مزدا با فعلیت و سبیت اردیبهشت است که بر اریکۀ اهورایی تکیه می زند.
۲-۳۷-۲ مهر،اپام نبات یا برز ایزد،تیشتر،رپیهون نیز از امشاسپندان مربوط به نور و آتش می باشند که با امشاسپندان مربوط به آب مشترک بوده و در قسمت قبل توضیح داده شد.
بهرام،وهرام(وَرَترغنه)
وجودی است انتزاعی،و تجسمی است از یک اندیشه ورسرغنه،به معنی درهم شکننده ی مقاومت است .معتبرترین آتش آیینب زرتشتیان به نام بهرام است.آتش بهرام،شاه پیروزمند آتش هاست.با نام اورمزد،این آتش را به یاری می خوانند و از او می خواهند که در برابر قوای تاریکی آنان را نیرو بخشد(حریریان و همکاران،۱۳۷۷،صص۷۳تا۷۴).
۲-۳۷-۳ سروش(سرَئوشه)
به معنی اطاعت و فرمانبرداری و انظباط است.از شخصیت های محبوب باورهای ایران باستان به شمار می آید…بهترین حامی درماندگان است و در پاداش دادن به مردمان با ایزد بانو«اشی»همراه است.او نگهبان آتش نیز هست.
۲-۳۷-۴ آذر،آتش(آتر)
ایزدی است که او را پسر اور مزد به شمار آورده اند و آتش روشن نشانه مرئی حضور اورمزد است.تقدس و گرامی بودن آتش ریشه کهن دارد.قرینه ی هندی خدای آتش،«آگنی»است که در اسطوره های هندی رابط میان خدا و آدمیان است.برای قبولاندن دین زرتشت به گشتاسب،ایزد آذر همراه با بهمن امشاسپند و اردیبهشت امشاسپندبه دربار او وارد می شوند و حقانیت این آئین را بر او روشن می سازند(صص۷۶تا ۷۷).
۲-۳۷-۵ نئیریوسنگهَه
ایزدی است که نامش در بند ششم آتش نیایش آمده و ستوده شده.ایزدی است که به پیامبری اهورامزدا گماشته شده است….از معنی لفظی این واژه هم چنین شغلی باید برای او تصور کرد…مناسب تر است که این ایزد به جبرئیل و حامل وحی ترجمه شودو در چندین جای اوستا از ایزد نئیریوسنگ یک قسم آتش اراده شده در یسنا پس از ذکر پنج قسم آتش از نریوسنگ یاد شده است.در اوستا«خَشتُر و نَپتَر»که نبیره شهریاری (یا پادشاهی ترجمه شده است،مجموعاًصفت ایزد نریوسنگ می باشد.
۲-۳۸ آئین میترا(مهر)
میتره(میترا)یا مهر خدای مهمی است که نیایش او در تاریخ بسیاری از کشورها،در غرب تا شمال انگلیس و در شرق تا هند گسترش داشت.مهر در آغاز هزاران سال پیش نیایش می شد هنوز هم در آیین زرتشت از احترام خاصی برخوردار است.
در هند باستان میتره دوستی یا میثاق غالباً با خدای دیگری به نام وَرونه(وارونا)varunaیعنی سخن راست همراه و در مراسم نیایش از این ترکیب با نام میتره-ورونه یاد می شد.این دو خدا غالباً با عبارت هایی ویژه توصیف می شوند و گردونه آنان رخشان و ساز و برگ آن همانند گردونه های زمینی است و در کاخی زرین و دارای هزار ستون و هزار دروازه اقامت دارند.با این همه فراسوی این تصویرپردازی از اسطوره و افسانه یی درباره آنان نشانی نیست و این تصویر پردازی تنها برای ترسیم ویژگی های این دو خدا به کار رفته است.
در این توصیف ها از میترَه و وَرونه به عنوان فرمانروایان کیهان و خدایانی که پدید آورنده نظم در جهان خدایان اندیاد شده است.و این از آن جاست که میثاق و سخن راست شالوده زندگی است که در کیهان،دین و جامعه نظام می یابند.از این دید با پایبند بودن به میثاق یا پیمان است که مردمان با یکدیگر پیوند می یابند و دروغ را مغلوب می کنند و با اجرای اعتقادات آیینی است که خورشید می تابد وباران باریدن می گیرد.
در ایران سرود مهر در مهریشت بر جای مانده و این سرود به شکل کنونی آن از تاریخی در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد به یادگار مانده و با این همه محتوای آن از زمانی بسیار کهن سخن می گوید .مهر همانند میتره در هند در کاخی مأوا دارد که آفریدگار آن را پدید آورده و در آن:
نه شب را راهی است و نه تاریکی را،نه سرباد و نه گرم باد را،
نه بیماری مرگبار و نه پلیدی آفریده خدایان شر را.
یشت ۱۰،بند۵۰-۴۹،گرشویچ،مهر یشت ص۹۹
…..در ایران همانند هند تصویر پردازی های اسطوره ای از این سان در جهت نمودار ساختن شخصیت این خدای میثاق و پیمان به کار گرفته شده و مهر همانا پاسدار نظم یا حقیقت و راستی است ومهر بر دیوان دورغ می تازد و آنان را شکست می دهد و کسی است که چون عهد دوران گونه گون تاریخ به سر آید به داوری مردمان می پردازد.در رویکرد مهر به حقیقت و راستی داوری روان مردمان پس از مرگ با اوست و هم اوست که روزی سه بار گرز خویش را بر فراز دوزخ به چرخش در می آورد تا دیوان گنهکاران را کیفری بیش از آن چه برای آنان مقرر شده ندهند.یکی از پژوهشگرانی که مدت زمانی را با زرتشتیان پارسی سپری کرده بود از مادری از مردمان کراچی می گفت که چون دریافته بود که نوه اش گاهی دروغ می گوید بدو گفت که به خاطر داشته باشد که مهر ناظر رفتار اوست و از حقیقت آگاه است.
ایرانیان سرزمین خویش را دیار میثاق می دانستند و می گویند که جنگاوران پیش از رفتن به جنگ سرزمین های مهر ستیز«بر یال اسبان شان به پیشگاه مهر دعا می کردند»و از یکی از مورخان رومی است که «شهریار ایران پیش از رفتن به نبرد همراه سرداران و خادمان خود پیرامون صف های جنگجویان مسلح می گشتند و به خورشید ومهر و آتش مقدس جاوید نماز می بردند»
کوینتوسQuintusروفوس،تاریخ اسکندر،چهارم ۲و۱۳.
مهر در مراسم آیینی زرتشتیان از نقش مهمی برخوردار و همه کارگزاران دینی در آتشکده با مراسمی خاص به حلقه موبدان درمی آیند و هم در این مراسم گرز مهر را به عنوان نمادی برای نبرد با نیروی شردریافت می کنند.مقدس ترین مراسم آیینی با حمایت مهر بر پا و یکی از جشن های بزرگی که در این زمینه بر پا می شود مهرگان نام دارد.این جشن هنوز هم در ایران نزد زرتشتیان به مدت پنج روز با شادمانی بسیار برگزار می شود«پیشینه جشن های ایرانی چنین است که ایرانیان باستان هفته نداشتند.ماه آنان سی روز و هر یک از روزها نام خاصی داشت و پنج روز باقی مانده با نام های اهنود،اشتود،اسپنمد،هوخستر،وهنیستوایست در آخر سال به نام اندرگاه یا پنجه خارج از روزهای سال به حساب می آوردند.در سی روز هر ماه دوازده روز هم نام دوازده ماه بود و هنگامی که نام ماه با نام روز برابر می افتاد آن روز را جشن می گرفتند و مهر روزنیز در شانزدهم مهر جشن گرفته می شد و این روز دیر زمانی اول سال ایرانیان بود و بعد به جشن نیم سال یا نیم سرده مبدل شد و هم تای نوروز بود.»(جان هینلز،۱۳۸۳،صص۲۱۶تا۲۱۸)
۲-۳۹ نور و هنر
حروف یکسان در هر ستون نشان دهنده عدم تفاوت معنیدار بین دو گونه میباشد. اعداد پس از ± اشتباه معیار میباشند.
با توجه به نتایج، محتوی نسبی آب (RWC) در ریشه در گونه ویول تفاوت معنیداری را با گونه برودار نشان داد که مقدار آن در برودار بیشتر میباشد. نتایج پولوس و همکاران، (۲۰۰۷) بر روی دو گونه Q. laceyi و Q. sideroxyla نیز حاکی از کمتر بودن میزان محتوای نسبی آب (RWC) برگ در حالت عادی در Q. laceyi در مقایسه با Q. sideroxyla بود که مقاومت کمترQ. laceyi را در برابر خشکی بیان مینماید. همچنین نرخ نشت الکترولیت برگ هم نشان داد که با افزایش تنش خشکی مقدار نشت الکترولیت برگ افزایش پیدا کرد. پایداری غشا سلولی تحت تنش خشکی به عنوان یک شاخص تحمل به خشکی بیان شده است. در واقع میزان خسارت به غشاهای سلولی را میتوان از طریق اندازهگیری نشت سلولی ارزیابی نمود (کوچکی و سرمدنیا، ۱۳۸۵)، نشت الکترولیتها نشان دهنده آن است که گیاهان تحت تنش در مقایسه با گیاهان شرایط معمول از هدایت الکتریکی بالاتری برخوردار هستند و این بالا بودن هدایت الکتریکی نشان دهندهی پایین بودن پایداری غشای سیتوپلاسمی میباشد (نادلر و همکاران، ۲۰۰۷). در تحقیقی که توسط سالوادور و همکاران (۲۰۰۴) صورت گرفت، دریافتند که استرس خشکی سبب افزایش نرخ نشت الکترولیت برگ و در نتیجه کاهش پایداری سلولهای غشایی شد. همچنین با توجه به نتایج بهدست آمده در این تحقیق، عملکرد فتوسیستم II در روز و شب در تنش شدید کاهش معنیداری یافتند. تنش خشکی به طور قابل ملاحظهای باعث کاهش عملکرد فتوسیستم II می شود (دریر، ۱۹۹۴ ؛ گاردینر و هادگ، ۱۹۹۶) زیرا در طی تنش خشکی ابتدا میزان فتوسنتز به دلیل بسته شدن روزنهها به طور عمده کاهش مییابد (اپرون و دریر، ۱۹۹۳) و وقتی نرخ جذب روزانه به صفر رسید، سپس عملکرد فتوسیستم II کاهش خواهد یافت (اپرون و همکاران، ۲۰۱۳). استرس کمبود آب می تواند موجب کاهش نرخ انتقال الکترون و یا کاهش فعالیت آنزیم های مسئول تثبیت دیاکسیدکربن شود، یا اینکه هر دو مورد را تحت تاثیر قرار میدهد (تزارا و همکاران، ۲۰۰۳). بررسی گونه Lycium nodosum نشان داد که با افزایش تنش آبی هر دو عامل محصول کوآنتوم و ماکزیمم فلورسانس کاهش پیدا کرد که موجب کاهش عملکرد فتوسیستم II گردید (تزارا و همکاران، ۲۰۰۳). همچنین مطالعه بر روی نهالهای دو گونه Q. lobata و Q. agrifolia نیز نشان داد که میزان عملکرد فتوسیستم II در گونه Q. agrifolia تحت تنش خشکی شدید کاهش معنیدار بیشتری نسبت به گونه Q. lobata پیدا کرد، زیرا گونه Q. lobata نرخ فتوسنتز خود را حتی در تنش کمبود آب شدید نیز حفظ کرد و در نتیجه میزان عملکرد فتوسیستم II آن نیز کمتر کاهش پیدا کرد و در نهایت مقاومت بیشتری در برابر خشکی از خود نشان داد (ماهال و همکاران، ۲۰۰۹).
در این مطالعه همچنین در اثر اعمال تنش محتوای نسبی آب (RWC) ریشه، برگ و ساقه از کنترل به تنش شدید کاهش پیدا کرد، که مشخص مینماید گیاه آب خود را در حالت تنش از دست داده است یا به عبارتی تنش کمبود آب بر روی گیاه اعمال شده است. تزارا و همکاران، (۲۰۰۳) با بررسی بر روی گونه Lycium nodosum تحت تنشهای خشکی، کاهش معنیداری را در میزان محتوای نسبی آب (RWC) برگهای این گونه مشاهده نمودند. در تحقیقی که توسط جولایی منش (۱۳۹۰) بر روی گونه بنه صورت گرفت میزان محتوای نسبی آب در اندامهای ریشه، ساقه و برگ در تنش شدید کاهش معنیداری را نشان داد که با نتایج این مطالعه مطابقت دارد.
۴-۳- نتایج جذب عناصر
نتایج آنالیز واریانس عناصر مختلف نشان داد که مقادیر پتاسیم برگ، فسفر ساقه بین دو گونه معنیداری بود (جدول ۴-۷)، به طوری که با توجه به نتایج مقایسه میانگین مقدار پتاسیم برگ و فسفر ساقه در بلوط ایرانی بیشتر از ویول بود (جدول۴-۸). اثر تنش خشکی به جز در پتاسیم ریشه، ساقه و نسبت سدیم به پتاسیم برگ در سایر پارامترها تفاوت معنیداری را نشان نداد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که مقادیر پتاسیم ریشه و همچنین نسبت سدیم به پتاسیم برگ در تنش شدید با کنترل تفاوت معنیداری را نشان داد ولی در مورد پتاسیم ساقه از تنش متوسط کاهش معنیداری نسبت به کنترل نشان داد (جدول۴-۹). همچنین نتایج نشان داد که بر همکنش گونه در تنش خشکی برای پتاسیم برگ و سدیم اندامهای برگ و ریشه و نسبت سدیم به پتاسیم برگ و ساقه معنیداری بود. به طوری که میزان پتاسیم برگ در گونه ویول در تیمارهای آبی مختلف ثابت ماند اما در بلوط ایرانی در تنش شدید کاهش معنیداری یافت (شکل ۴-۱). همچنین نتایج سدیم برگ نشان داد که میزان آن در ویول در تنش شدید افزایش یافت اما در بلوط ایرانی کاهش یافت (شکل۴-۲). نتایج بر همکنش گونه در تنش خشکی برای سدیم ریشه نیز نشان داد که در ویول در تنش شدید افزایش یافت ولی در بلوط ایرانی تقریبا ثابت ماند (شکل۴-۳). نسبت سدیم به پتاسیم برگ نیز در ویول از تنش متوسط به تدریج افزایش یافت ولی در بلوط ایرانی تا زمان تنش متوسط ثابت ماند در نهایت در تنش شدید کاهش معنیداری نشان داد (شکل۴-۴). همچنین نسبت سدیم به پتاسیم ساقه در ویول ثابت ماند اما در بلوط ایرانی از تنش متوسط کاهش معنیداری پیدا کرد.
جدول۴-۷- نتایج تجزیه واریانس(میانگین مربعات) جذب عنصر
سدیم (mg/gr)
پتاسیم ( mg/gr)
منابع تغییر
ساقه
ریشه
برگ
ساقه
ریشه
برگ
۳۲/۱ns
۱۹/۰ns
۵۹/۲۱ns
۳۶/۰ns
۷۳/۲۱۹*
گونه
۷۸/۱۳ns
۶۸/۰ns
۱۴/۳۳۱*
۲۲/۱*
۰۳/۹۵ns
۱-۱۴-۲-۱ موقعیت جغرافیایی
استان یزد در مرکز ایران در قلمرو سلسله جبال مرکزی ایران بین عرض های جغرافیایی ۲۹ درجه و ۴۸ دقیقه تا ۳۳ درجه و ۳۰ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی ۵۲ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۵۶ درجه و ۳۰ دقیقه شرقی از نصف النهار مبدا قرار گرفته است. استان یزد از سرزمینهای تاریخی است که در میان ایالت های قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشتهاست(۴۵).
شکل ۱-۱۰ موقعیت جغرافیائی استان یزد(۴۵).
۱-۱۵ هدف از تحقیق:
آنچه که باعث استفاده از مارکرهای STR در جمعیت شناسی شده است، این واقعیت است که درجه فراوانی آللی هر مارکر STR در هر جمعیت منحصر به فرد است. در حقیقت طبق مطالعات انجام شده فراوانی آللهای STR در نژادهای مختلف و حتی در مناطق جغرافیایی خاص، تفاوتهایی را نشان داده است. بنابراین بررسی هر یک از لوکوس های STR در هر نژاد یا جمعیت خاص برای تفسیر صحت نتایج حاصل از انجام آزمایش های تعین الگوی ژنتیکی به کمکSTR و انجام محاسبات آماری مربوطه امری ضروری است. برای بهره گیری از فواید این فناوری نوپا در زمینهی تشخیص افراد، ضروری است تا فراوانی آللی لوکوسهایSTR مختلف در جمعیت بومی کشور مورد بررسی قرار گیرند (۴۵).
مطالعات گذشته روی جمعیت های ایرانی، حضور تعدادی از آللها را با پلی مورفیسم بالا نشان میدهد(۳۷-۴۶٫)
هدف از این مطالعه به دست آوردن پارامترهای جمعیتی بر اساس فراوانی آللی به دست آمده از شانزده جایگاه STR، در جمعیتهای کرمانشاه و یزد به منظور بررسی تفاوت ژنتیکی میان این دو جمعیت و سایر جمعیتها میباشد.
فصل دوم
۲-۱ نمونهگیری
برای نمونهگیری از اقوام کرد و یزد از نمونه هایی که به آزمایشگاه ژنتیک پزشکی تهران رجوع میکردند، استفاده شد. پس ازکسب رضایت نامه ۴ میلی لیتر خون محیطی از افراد غیر خویشاوند بر اساس محل تولد و اطلاعات مربوط به سه نسل گذشته (پدری و مادری) تهیه شد و در لولههای حاوی ماده ضد انعقاد (EDTA) ریخته شد برای تکمیل نمونههای یزدی از همکاری آزمایشگاهی در یزد استفاده گردید و برای نمونههای کرد به استان کرمانشاه رفته و از آزمایشگاه بیمارستان طالقانی نمونهگیری به عمل آمد.
۲-۲ استخراج DNA به روش نمک اشباع
استخراج DNA با بهره گرفتن از روش استاندارد نمک اشباع طبق مراحل زیر انجام شد:
۱- ۳ میلی لیتر از نمونهی خون محیطی حاوی مادهی ضد انعقاد EDTA، داخل فالکون ۱۵ میلی لیتری ریخته شد و با بهره گرفتن از آب مقطر سرد به حجم ۱۰ میلی لیتر رسانده شد. سپس فالکون به شدت حرکت داده شد این کار جهت لیز بهتر گلبولهای قرمز از طریق فرایند تورژسانس میباشد. سپس نمونه را در دستگاه EBA 20 Hettich zentrifugen به مدت ۱۰ دقیقه با دور ۵۰۰۰ سانتریفیوژ شد و محلول رویی خارج گردید و رسوب انتهایی فالکون نگه داشته شد.
۲- با افزودن آب مقطر سرد به رسوب، حجم آن به ۱۰ میلی لیتر رسانده شد و مجدداً با همان شرایط ذکر شده آن را سانتریفیوژ گردید و رسوب حاصل که حاوی گلبولهای سفید است نگه داشته شد.
۳- پس از افزودن ml10 محلول I استخراج DNA به رسوب، حجم آن به ۱۰ میلی لیتر رسانده شد. سپس در شرایط ذکر شده آن را سانتریفوژ کرده و محلول رویی آن دور ریخته شد.
جدول۲-۱ محلولI استخراج DNA (محلول لیز کننده گلبولهای قرمز)
غلظت | مواد |
۱۰ mM | Tris-Hcl: pH:7.5 |
۰٫۳۲ mM | Sacarose |
۵ mM | MgCl2 |
%۱ | Triton X-100 |
۴-۵/۱ میلی لیتر از محلول II استخراج DNA(از قبل تهیه شده به شرح زیر)، lμ ۲۵ سدیم دو دسیل سولفات SDS و lμ ۲۰ پروتئیناز K به رسوب سفید رنگ انتهای فالکون افزوده شد.
جدول ۲-۲ محلول II استخراج DNA (محلول لیز کننده گلبولهای سفید)
غلظت | مواد |