σa و σb : انحراف معیار سهام a وb است.
چون بین کواریانس و ضریب همبستگی رابطه زیر وجود دارد.
رابطه بالا را میتوان به صورت زیر نوشت:
σp2 = x2a σ۲a + x2b σ۲b + ۲xaxb
ضریب همبستگی بین بازده دو سهم aو b است.
در رابطه مذکور اگر تغییر کند و بقیه عوامل ثابت باشند ریسک مجموعه نیز تغییر خواهد کرد. در صورتیکه باشد ریسک مجموعه حداکثر خواهد شد و اگر به سمت ۱- میل کند ریسک مجموعه کاهش یافته و در صورتیکه باشد ریسک مجموعه حداقل خواهد شد.
در واقع رابطه فوق نشان میدهد که ریسک یک مجموعه سرمایه گذاری متاثر از عوامل زیر است:
-
- انحراف معیار هر یک از اعضا
-
- درصد سرمایه گذاری در هر عضو
-
- ضریب همبستگی بین بازده اعضا
اگر در یک مجموعه سرمایه گذاری متشکل از دو سهم، انحراف معیار هر دو سهم تعیین و ضریب همبستگی آن عدد ثابتی باشد، با تغییرات درصد سرمایه گذاری ریسک پرتفوی تغییر می کند.(تهرانی، ۱۳۹۰)
۲-۱۹ پیشینه تحقیق
ریسک و نقدشوندگی سهام یکی از موضوعاتی است که در چند دهه گذشته همواره مورد توجه خاص محققان حسابداری بوده است، به نحوی که تا کنون تحقیقات متعددی برای آزمون توانایی ریسک نقدشوندگی جهت پیش بینی بازده غیرعادی سهام شرکتها انجام و مدل های متفاوتی نیز برای پیش بینی بازده غیرعادی سهام ارائه شده است. با این حال در مورد اینکه کدام یک از مدل ها برای پیش بینی بازده غیرعادی سهام مفیدتر است نظرات متفاوتی وجود دارد، در ادامه به چکیده برخی از مهمترین تحقیقات خارجی و داخلی اشاره می شود :
۲-۱۹-۱ تحقیقات خارجی
فاما و فرنچ (۱۹۹۳)، معتقدند که اندازه شرکت به عنوان شاخص نقدشوندگی اثر منفی و معناداری بر بازده شرکت ها دارد. آنها اعلام نمودند که شرکت هایی که نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار آنها بالا (پایین) است، به طورکلی خیلی ضعیف (قوی) هستند . بنابراین، سرمایه گذاران نیازمند صرف بازده برای جبران ریسک اضافی متحمل شده از طریق نگهداری سهام شرکت هایی با نسبت ارزش دفتری سهام به ارزش بازار افتادگی کاهش یابد، سهام موردنظر دارای ریسک بیشتری خواهد بود، زیرا تغییرات بازده افزایش می یابد.
داتار نایک و رادکلیف ( ۱۹۹۸) ، نسبت گردش را که آمیهود و مندلسون در ۱۹۸۶ پیشنهاد نموده اند، به عنوان شاخصی برای نقدشوندگی استفاده کرده اند. آن ها دریافتند، نقدشوندگی نقش معنا داری توضیح تغییرات مقطعی بازده سهام دارد. آن ها از عوامل کنترلی مانند اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و بازده بازار استفاده کرده اند
یانگ و جِنگ وِنگ ( ۲۰۰۱ )، به مطالعه رابطه بین مدیریت نقدشوندگی با نتایج عملکرد و بین مدیریت نقدشوندگی با ارزش شرکت بر روی شرکت های ژاپنی و تایوانی پرداخته اند، به طور کلی مدیریت نقدشوندگی شدید باعث افزایش نتایج عملکرد و ارزش شرکت بالایی در کشورها میشود علیرغم تفاوت های موجود در خصوصیات ساختاری شرکتها و یا اینکه در سیستم مالی آنها باشد . علاوه بر آن نتایج آماری نشان داد مدیریت نقدشوندگی برای مجموع شرکتهای ژاپنی و تایوانی که بر اساس نوع صنعت تقسیم بندی شده اند ، کمترین مقدار نقدشوندگی در صنعت غذایی و بیشترین مقدار نقدشوندگی در صنعت خدمات است.
چوردیا (۲۰۰۱)، معتقد است که یکی از فرضیه های منطقی این است که ریسک به تغییرات نقدشوندگی مربوط است و سطح نقدشوندگی بر بازده دارایی مؤثر است . در این پژوهش رابطه بین بازده مورد انتظار سهام و نوسانات فعالی ت های معاملاتی به عنوان شاخصی برای نقدشوندگی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین رابطه بین بازده سهام و نوسانات حجم معاملات و با کنترل عواملی از قبیل اندازه و نسبت دفتری به بازار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که یک رابطه منفی بین بازده سهام و نوسانات حجم معاملات وجود دارد.
کالوک چان و همکارانش(۲۰۰۲) ،در پژوهشی با عنوان « سهام شناور و نقدشوندگی بازار » که در بورس هنگ کنگ انجام دادند، به بررسی رابطه سهام شناور و نقدشوندگی بازار پس از دخالت دولت در بازار سهام هنگ کنگ پرداختند و به این نتیجه ،رسیدند که دخالت دولت در بازار سهام هنگ کنگ باعث کاهش سهام شناور و در نتیجه، کاهش حجم معاملات سهام خرد و افزایش نقدشوندگی راکد در بازار می شود.
آمیهود(۲۰۰۲)، اعلام نمود که عدم نقدشوندگی مورد انتظار بازار دارای رابطه مثبت با مازاد بازده پیش بینی شده سهام است. او در پژوهش خود ادعا نموده است که بخشی از مازاد بازده مورد انتظار را می توان به وسیله ی صرف عدم نقدشوندگی بیان نمود. معیار عدم نقدشوندگی دراین پژوهش نسبت قدر مطلق بازده سهام به حجم معاملات بر حسب دلار است. همچنین او ادعا نموده است که عدم نقدشوندگی تأثیر بیشتری بر صرف سهام شرکت های کوچک دارد.
چان و فاف( ۲۰۰۳)، تأثیر نقدشوندگی دارایی ها را در بازار استرالیا با بهره گرفتن از معیار نرخ گردش سهام در قیمت گذاری دارایی ها به صورت مقطعی مورد استفاده قرار داده اند . آن ها در این پژوهش از داده های ماهانه و عوامل کنترلی نظیر نسبت ارزش دفتری به بازار و اندازه شرکت و مازاد بازده بازار استفاده کرده اند. با بهره گرفتن از چارچوب رگرسیون مقطعی به بررسی تأثیر نقدشوندگی( با معیار نرخ گردش سهام) در قیمت گذاری دارایی ها در بازار استرالیا با بهره گرفتن از داده های ماهانه و عوامل کنترلی همچون نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و اندازه و مازاد بازده بازار پرداخته اند.
بیکرواستین ( ۲۰۰۳)، مدلی برای توضیح افزایش نقدشوندگی هنگام کاهش شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش و یا کاهش تأثیر قیمت بر مبادلات و یا افزایش نرخ گردش ارائه دادند، نتایج بیانگر آن است که معیار نقدشوندگی آن ها با بازده سهام همبستگی مثبت بالایی دارد.
مارشال و یوانگ ( ۲۰۰۳ )، رابطه بین نقدشوندگی و بازده سهام را مورد بررسی قرار داده اند . معیارهای نقدشوندگی مورد استفاده در این پژوهش شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش و نرخ گردش است . در مدل مورد استفاده این پژوهش از عوامل بازده بازار و اندازه نیز استفاده شده است که در نهایت به تأثیر منفی عامل اندازه نیز دست یافته اند.
عمری، زیانی و لوکیل ( ۲۰۰۴ )، به بررسی تأثیر عوامل نقدشوندگی بر بازده سهام در بازار تونس از طریق رگرسیون مقطعی و با استفاده ازداده های ماهانه در طول سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ پرداخته اند. آن ها اعلام نمودند که رابطه بین نقدشوندگی و بازده سهام منفی است.
آچاریا و پدرسن( ۲۰۰۵ )، یک مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای را ارائه کرده اند که در آن ارتباط بین بازده مورد انتظار بازار و نقدشوندگی مورد انتظار یک سهم بررسی شده است . آن ها معتقدند که تأثیر همزمان نقدشوندگی بر بازده سهم در کوتاه مدت اندک و تأثیر آن در بلندمدت بیشتر است.
داموداران(۲۰۰۵)، معتقد است، این تفکر که برخی دارایی ها غیر نقدشونده و برخی دیگر نقدشونده هستند، صحیح نیست، بلکه نقدشوندگی به صورت یک پیوستار است که برخی دارایی ها نقدشوندگی بیشتری نسبت به برخی دیگر دارند.
مارشال (۲۰۰۶)، به معیارهای نقدشوندگی که بر اساس مبادلات شکل گرفته اند ، مانند نرخ گردش و قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش توجه کرده و متوجه تعارض بین معیارهای سنتی نقدشوندگی و معیارهای جدید نقدشوندگی شده است . او با جمع بندی پژوهش های پیشین به ارائه معیار جدیدی برای نقد شوندگی پرداخت و آن را مقدار وزنی سفارش نامید.
دوسکار(۲۰۰۶)، مدلی برای بررسی رفتار نقدشوندگی و نوسان پذیری قیمت سهام ارائه می کند. در این مدل سرمایه گذاران تغییرات اخیر قیمت را پیش بینی می کنند. او معتقد است هنگامی که نوسانات بالا باشد، صرف ریسک بالاست و هنگامی که بازده جاری دارایی ها پایین باشد ، نرخ بازده داراییها ی بدون ریسک نیز پایین خواهد بود و بازار نقدشونده نخواهد بود. از طرف دیگر، عدم نقدشوندگی تقویت کننده شوک عرضه است.
لیو ( ۲۰۰۶ )، با بهره گرفتن از یک معیار جدید برای و مدل سه عاملی فاما و CAPM نقدشوندگی نشان می دهد که صرف نقدشوندگی در مدل فرنچ منبع مهمی از ریسک به شمار می رود
فوجیموتو و واتاناب (۲۰۰۶)، به بررسی رابطه میان عدم نقدشوندگی و نوسانهای بازده سهام پرداختند. معیارهای نقدشوندگی مورد استفاده در پژوهش آنها گردش سهام و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش نسبی سهام بود. آنها دریافتند که هر چه عدم نقدشوندگی سهام بیشتر باشد، نوسان های بازده سهام نیز بیشتر خواهد بود.
مارسلو و کوییروس ( ۲۰۰۶ ) ، عامل ریسک عدم - نقدشوندگی در بازار سهام اسپانیا را در فاصله ۱۹۹۴ - ۲۰۰۴ بررسی نموده اند. آنها در این تحقیق از عوامل کنترلی اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار به عنوان معیار عدم نقدشوندگی که توسط آمیهود (۲۰۰۲ ) پیشنهاد شده است، استفاده نموده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که عامل عدم نقدشوندگی به عنوان یکی از اجزای کلیدی قیمت گذاری دارایی ها باید مورد توجه قرار گیرد.
۲-۱۹-۲ تحقیقات داخلی
فرهاد برخی (۱۳۷۸) ، به بررسی وضعیت نقدشوندگی در شرکت های صنایع نساجی با جامعه آماری ۲۳ شرکت نساجی بین سالهای ۷۵-۷۳ پرداخت و در این پژوهش مشکلات صنعت نساجی از جنبه مالی مورد بررسی قرار گرفته است و در فرایند بررسی صورتهای مالی اساسی برای محاسبه نسبتهای مالی مورد استفاده واقع شده است . شاخص های مربوط به عوامل مؤثر بر نقدشوندگی در طی سالهای مورد بررسی تفاوت معنا داری را نشان نمیدهد .
ساریخانی (۱۳۷۹)، تحقیقی تحت عنوان مشکلات نقدشوندگی وتأمین منابع مالی در شرکتهای بورس اوراق بهادار مشهد با جامعه آماری ۵۰ شرکت و بین سالهای ۷۶-۷۲ مورد بررسی قرار داد و از بررسی بازدهی غیر عادی شرکتهای اقدام کننده به تأمین مالی جهت رفع مشکل کمبود نقدشوندگی با توجه به نوسان نرخ بازدهی و پیرامون اقدام به تأمین مالی نشان گر این مطلب است که تأمین مالی بخصوص از طریق صدور سهام جدید در اذهان خریداران سهام اثر مثبت داشته است. ودر واقع سهامداران ایرانی نسبت به رویداد مذکور عکس العمل مثبت نشان داده اند.
سوسن سادات عقیلی نوری (۱۳۸۰) ، در تحقیقی با عنوان بررسی وضعیت نقدشوندگی در شرکتهای بورس اوراق بهادار مشهد با ۴ فرضیه فرعی مطرح شده با عنوان های فرضیه اول : کمبود نقدشوندگی با بالا بودن سطح موجودی کالا و مواد رابطه دارند . فرضیه دوم :کمبود نقدشوندگی با ضعف در تأمین مالی کوتاه مدت رابطه دارند . فرضیه سوم :کمبود نقدشوندگی با سرمایه گذاری عظیم در پیش پرداختها رابطه دارد. فرضیه چهارم :کمبود نقدشوندگی با طولانی بودن دوره وصول مطالبات رابطه دارد به این نتیجه رسید که همه فرضیه های مسئله تحقیق ایشان پذیرفته می شود.
سلیم پور(۱۳۸۴)، در بررسی رابطۀ شاخصهای ریسک عدم نقدشوندگی و مازاد بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران به این نتیجه میرسد که افزودن متغیر نقدشوندگی یا صرف ریسک عدم نقدشوندگی به مدل استاندارد قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای موجب افزایش توانایی مدل در تبیین رابطه ریسک و بازده می گردد.
زارع(۱۳۸۵) ، با ارائه یک مدل تئوریک و تشریح چگونگی تأثیرپذیری قیمت داراییها از ریسک نقدشوندگی و با استناد به تعدیل شده با ریسک نقدشوندگی، به نتایج زیر دست می یابد:
با افزودن ریسک نقدشوندگی به عنوان یکی دیگر از ابعاد تأثیرگذار بر بازده داراییها، نتایج بهتری از مدلهای قبلی که در آن فقط به ریسک و بازده سهم توجه می شد، به دست می آید؛
ارتباط مثبت بین عدم نقدشوندگی سهم با عدم نقدشوندگی بازار بر بازده مورد انتظار تأثیر مستقیم و ارتباط منفی آنها بربازده مورد انتظار اثر عکس میگذارد؛
ارتباط مثبت بین بازده سهم با عدم نقدشوندگی بازار بر بازده مورد انتظار اثر معکوس و ارتباط منفی آنها بر بازده مورد انتظار اثر مستقیم میگذارد؛
ارتباط مثبت بین عدم نقدشوندگی سهم و بازده بازار بر بازده مورد انتظار اثر معکوس و ارتباط منفی آنها بر بازده مورد انتظار اثر مستقیم میگذارد؛
در این تحقیق متغیرهای بازده و قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی فروردین ۷۹ تا پایان اسفند۱۳۸۳ مورد استفاده قرار گرفته است.
باقری مهماندوستی(۱۳۸۶) ، در پژوهشی با عنوان بررسی ارتباط بین نقدشوندگی سهام و تصمیمات مرتبط با ساختار سرمایۀ شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با به کارگیری داده های ترکیبی نمونهای شامل ۵۳ شرکت پذیرفته شده در بورس تهران طی سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ ارتباط بین دو معیار نقدشوندگی (نسبت گردش سهام و معیار آمیهود) و نسبت اهرمی را بررسی کرده است. نتایج نشان می دهد که عدم نقدشوندگی سهام باعث میشود مدیران مالی برای تأمین مالی بیشتر بر بدهی تأکید نموده و اهرم مالی بالاتری ایجاد نمایند.
نوبهار(۱۳۸۸)، به منظور بررسی ارتباط بین نقدشوندگی و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران، با بهره گرفتن از داده های ۴۲ مورد ازشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را برای دوره زمانی ۸۵-۱۳۸۱ مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه میرسد که بین نقدشوندگی و بازده سهام یک رابطه معکوس وجود دارد. همچنین، در بورس اوراق بهادار تهران ریسک نقدشوندگی (ناشی از پایین بودن درجه نقدشوندگی) بر بازده سهام تأثیرگذار است و وجود صرف ریسک نقدشوندگی موجب انتظار بازده اضافی میشود. در این تحقیق از معیارهای آمیهود، آمیوست و نسبت بازده های صفر به عنوان معیارهای نقدشوندگی استفاده شده است.
۲-۲۰ خلاصه فصل
در فصل حاضر ابتدا توضیحاتی در رابطه با مفاهیم نقدشوندگی، دلایل اهمیت آن از جنبه های مختلف و تاثیر آن بر بازده سهام ارائه گردید. در ادامه سه شاخص اندازه گیری نقدشوندگی بر طبق فرضیه های پژوهش مطرح شد. سپس به بررسی مفهوم سهام شناور آزاد پرداخته شد. ریسک نقدشوندگی، بازده سهام، بازده غیرعادی سهام و پیشینه تحقیق در خارج و داخل از سایر موارد مطروحه هستند.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
دستیابی به هدفهای علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود ، مگر زمانی که با روش شناسی [۵۶]درست صورت پذیرد . به عبارت دیگر تحقیق از حیث روش است که اعتبار مییابد نه موضوع تحقیق . روش های تحقیق به عنوان هدایتگر جستجوهای علمی درجهت دستیابی به حقیقت به شکلهای مختلف دسته بندی می شوندکه هرکدام ازاین دسته بندی ها دربرگیرنده روش های مختلفی هستند که کاربردها، مزایاومعایب خاص خودرا دارند. پژوهشگربایدتوجه داشته باشدکه اعتبار دستاوردهای تحقیق به شدت تحت تأثیر اعتبار روشی است که برای تحقیق خود برگزیده است (خاکی،۱۳۸۲).
منظور از روش تحقیق علمی، پیروی از رویه منظم و سیستماتیکی است که در جریان استفاده از روش های آماری و مرتبط ساختن عوامل موضوع تحقیق باید رعایت گردد. در واقع روش تحقیق علمی، شامل اندازه گیری و ارزیابی و مقایسه عوامل بر اساس اصول و موازین پذیرفته شده از طرف دانشمندان، برای حل مشکلات و مسائل بوده و مستلزم قدرت اندیشه و ظرفیت تعمق، تشخیص، قضاوت و ابتکار است (کیقبادی و ستاری، ۱۳۵۴، ۲۰)