ب: نقش وجدان اجتماعی و باور افکار عمومی ۴۸
- مفهوم وجدان اجتماعی ۴۹
- تبدیل تکالیف اخلاقی به تعهدات مدنی (نظر ساوتیه): ۴۹
گفتار دوم: موانع ورود تعهدات طبیعی به قلمرو حقوق: ۵۰
مبحث سوم: بررسی فقهی تعهدات طبیعی ۵۲
گفتار نخست: جایگاه تعهدات طبیعی در متون فقهی ۵۲
گفتار دوم: مصادیقی از تعهدات طبیعی در فقه ۵۴
الف: تعهد یا شرط ابتدایی ۵۴
ب: صدقه ۵۸
- تفاوت هبه با صدقه: ۵۹
ج)تقاص شرعی: ۶۱
فصل سوم: آثار و مصادیق تعهدات طبیعی ۶۴
مبحث نخست: آثار تعهدات طبیعی ۶۶
گفتار نخست: آثار ناشی از اجرای تعهدات طبیعی ۶۷
الف: اعتبار پرداخت قسمتی از دین طبیعی ۶۷
ب: پرداخت دین طبیعی توسط غیر مدیون ۶۸
ج: امکان دادن نمایندگی در اجرای تعهد طبیعی ۶۹
د: اجرای فضولی تعهد طبیعی ۶۹
۱- تعهدات ناقص یا عقیم: ۷۰
۲ - تعهد طبیعی ساده: ۷۰
گفتار دوم: سایر آثار تعهدات طبیعی ۷۲
الف: آثار مورد اتفاق تعهدات طبیعی ۷۲
- اجرای تعهد طبیعی ایفاء دین است ۷۲
- عدم امکان استرداد آنچه پرداخت شده است ۷۳
ب: آثار مورد اختلاف تعهدات طبیعی ۷۵
۱-تهاتر بین دو دین طبیعی و مدنی: ۷۵
۲- تهاتر بین دو دین طبیعی: ۷۶
۳- ابراء دین طبیعی: ۷۷
۴- تبدیل تعهد طبیعی به تعهد مدنی ۸۰
۵- انتقال تعهد طبیعی ۸۲
مبحث دوم: مصادیق تعهدات طبیعی ۸۷
گفتار نخست: مصادیق تعهدات طبیعی مسبوق به یک تعهد مدنی ۸۸
الف: دین ناشی از قرار داد ارفاقی ۸۸
- تعهدات طبیعی ناشی از قرار داد ارفاقی: ۹۰
ب : دین مشمول مرور زمان ۹۳
ج: اعتبار امر قضاوت شده ۹۵
د: قسم قاطع دعوی ۹۶
-آثار سوگند: ۹۸
-تأثیر قسم قاطع دعوی در ایجاد تعهد طبیعی: ۹۹
گفتار دوم: مصادیق تعهد طبیعی ساده ۱۰۱
الف: تعهد به انفاق طفل طبیعی ۱۰۱
-طرح مسئله و هدف از بحث ۱۰۲
ب: وظیفه انفاق به برادر و خواهر و خویشاوندان نزدیک ۱۰۵
ج: صدقه ۱۰۷
د: جهیزیه ۱۰۸
ه :تکلیف حق شناسی و جبران خدمت ۱۱۰
نتیجهگیری ۱۱۲
منابع و مآخذ ۱۱۳
چکیده
ماده ۲۶۶ قانون مدنی در مبحث « وفای به عهد »از تعهداتی سخن میگوید که«برای متعهد له قانوناً حق مطالبه نمی باشد »، در واقع طبق این ماده با وجود اینکه متعهد، مدیون میباشد ولی طلبکار نمی تواند به دادگاه مراجعه کرده و مطالبه حق بکند و مدیون مکلف به پرداخت دین نمی باشد مگر اینکه خود مدیون به اختیار دست به این اقدام بزند، این رابطه را تعهد یا دین «طبیعی »نامیدهاند.
قانون مدنی ما از نام نهادن به این مفهوم دریغ کرده است، نه مصداقی از آن را معین میکند و نه آثار تعهد طبیعی و تنها به اعلان این نکته اکتفا میکند که :« اگر متعهد به میل خود آن را ایفاء نماید، دعوای استرداد او مسموع نخواه بود ».معلوم میشود که مقصود «حقی است که طلبکار آن نمی تواند الزام مدیون را بخواهد ولی اگر مدیون به میل خود آن را بپردازد، وفای به عهد کرده است و حق ندارد آنچه را که پرداخته پس بگیرد ».از این تعریف چنین بر میآید که تعهد طبیعی نهادی است میان تعهد اخلاقی و تعهد حقوقی که از قلمرو اخلاق گذشته و در آستانه ورود به جهان حقوق میباشد.
در نظام های حقوقی خارجی نیز نویسندگان حقوقی در باب ماهیت تعهد طبیعی اختلاف نظر وجود دارد و نظرات متفاوتی ارائه شده که همه ی این اختلاف نظرها ناشی از اختلاف در شناخت ماهیت تعهد طبیعی است برخی این نهاد را ماهیتا” یک نهاد حقوقی و برخی اخلاقی میدانند ولی اخلاقی بودن تعهد طبیعی پیش از تأیید و اجرای مدیون مورد تأیید بسیاری از نویسندگان قرارگرفته است
کلید واژه ها: ماهیت، حقوق، فقه، تعهد طبیعی، تعهد اخلاقی، ضمانت اجرا
مقدمه:
الف :بیان مسئله
در هر تعهد اجرای آن بر مدیون واجب است. ایجاد تکلیف در ذات و جوهر هر تعهد نهفته است و مفهوم آن با اختیار جمع نمی شود. به همین جهت، کسی را که در انجام دادن کاری آزاد است، نمی توان متعهد به آن پنداشت. تعهد طبیعی نهادی دو رگه از اخلاق و حقوق است که هر چند مهمترین تضمین حقوقی یعنی امکان اجبار مدیون و مطالبه را ندارد ولی بدون حمایت نیز نمانده که درماده ۲۶۶ قانون مدنی به آن اشاره دارد. وضع پیچیده و نا متعارف تعهد طبیعی پرسش های گوناگونی را درباره ماهیت و مبنای آن مطرح میسازد. با توجه به اینکه تعهد طبیعی یک تعهد اخلاقی است چه عاملی باعث گذر از اخلاق به حقوق در این زمینه شده است و در واقع همان تعهد حقوقی است که به دلیلی ضمانت اجرای خود را از دست داده. متأسفانه در ادبیات حقوقی ما نظریه تعهد طبیعی چندان پرورده نشده است نویسندگان به جای بحث فلسفی درباره ماهیت و مبنای این تعهد، دینی را که مشمول مرور زمان شده است همراه با سوگند انکارشده از مصداقهای تعهد طبیعی شمرده اند.
دانلود فایل ها با موضوع پایان نامه_۶- فایل ۳