مفاد جستجو: مفایهم اولیه برای شروع پژوهش ←جستجوی مکرر بین بازار و دانشگاه← بینش دوگانه فن- بازار
شناسایی بازار: نیاز اولیه ← شناسایی نیازهای جدید← نیاز هایی که برای تجاری سازی باید شناسایی شوند (Olsen & Poly, 2008).
این مرحله با یک بینش فن- بازار همراه است به طوری که پیوندی میان فرصتهای بازار و تکنولوژی برقرار می شود. هدف اصلی در این مرحله شناسایی قابلیت تجاری سازی ایده مورد نظر است. تامین کنندگان اصلی منابع مورد نیاز در این فاز عبارتند از : دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی و حمایت های مستقیم و غیر مستقیم دولتی. بخش خصوصی به دلیل ریسک بالای فنی و تجاری کمتر در این مرحله سرمایه گذاری می نماید.
۲- تجهیز منافع و تائید آنها: هنوز برای تبدیل بینش به یک پروژه دنبال کننده ارزش، مبلغ زیادی پول و تایید تعداد زیادی از مردم وجود ندارد اما حمایت کافی وجود دارد.
۳- فرآوری تجاری برای تعریف توانایی تجاری سازی
شناسایی تکنولوژی: جمع آوری اطلاعات به طور کلی ( تصاویر کلی فرایند، الگوریتم های جدید ، داده ، و ابتکارات ) ← کاربرد یک آستانه کارکردی ( نشان دادن قواعد کلی در نمونه برای کاربرد واقعی) ← نمایش در محیط چندگانه ( آزمونی شفاف تر از تکنولوژی در کاربردهای متفاوت در شرایط واقعی دنیا )
مفاد جستجو : نیاز کلی ← محصول/ فرایند خاص
شناسایی بازار: جستجوی موارد استعمال ← پورتفولیو مربوط به فرصت های واقعی کسب و کار (Olsen & Poly, 2008)
این مرحله شامل فعالیتهایی از قبیل شناسایی مشخصات فنی و عملکرد محصول، اعتبار سنجی قابلیت های فنی، ارزیابی بازار و طرح تجاری است. این مرحله نیز به علت عدم اطمینان فنی و بازار دارای ریسک بالای است و بخش خصوصی به ندرت حاضر به تقبل چنین ریسکی است .
تامین کنندگان منابع مورد نیاز برای فعالیتهای این مرحله عبارتند از مراکز تحقیق و توسعه دانشگاهی،شرکتهای تحقیق و توسعه،کارآفرینان (Ferguson, 2008).
۴- تجهیز منابع برای نمایش : پول اغلب یک مانع کلیدی است اما به همان اندازه مفاهیم و قابلیت ها نیز مهم هستند. مفهوم به فرصت های واقعی محصول و دانش مربوط به اینکه چه چیزی را و چگونه نشان دهیم مرتبط است. قابلیت ها به زیرساخت های پژوهشی و مهارت های مورد نیاز برمی گردد.
۵-نمایش و اثبات تکنولوژی (نمایش محتوا در محصولات و فرایند): مفهوم با محصول نهایی مرتبط است و نه تکنولوژی.
مراحل مربوط به نشان دادن تکنولوژی در محصولات :
-
- ارزیابی توانمندسازی قابلیت های جاری تکنولوژی و مسیر های احتمالی.
-
- ایده های مقدماتی برای تمرکز بر روی دسته ای از محصولات.
-
- دنبال کردن توسعه های موازی در تکنولوژی های مکمل
-
- تشخیص و تعریف ایده های واقعی محصول
-
- توسعه محصول (Olsen & Poly, 2008)
این مرحله با توسعه محصول مترادف است. توسعه محصول در برگیرنده مجموعه ای از فعالیت هایی جهت آماده سازی محصول برای معرفی به بازار از مراحل اولیه است. این فرایند مستمر شامل طراحی اولیه سیستم تولید، ساخت نمونه اولیه، تست و تحلیل امکان سنجی محصول، تکمیل محصول و سیستم تولید، بازاریابی آزمایشی و اعتبار سنجی، مقدمات تولید و انتقال محصول به بازار می شود. شرکتهای تحقیق و توسعه مهمترین سرمایه گذاران در این مرحله به شمار می آیند (Ferguson, 2008).
-
- تجهیز اجزاء تشکیل دهنده بازار : سیستم های متفکر! راه حل، یافتن تاثیر گذاران کلیدی و تعبیه یک استراتژی برای جذب آنها در تحویل تکنولوژی و خلق تقاضا است.
۷٫ارتقا : سطح پذیرش
بکار بردن یک روش ترکیبی :
اکتشاف بازار( کشیدن ) : حقوق مربوط به بازار در ابتدا بازخوانی شود. شناسایی فرصت ها و جایگاه های جا افتاده ای که فشاری بر تکنولوژی ایجاد می کند.
خلق بازار ( فشار ) : مراحل موثر برای خلق تقاضا و کاهش مقاومت ها (Olsen & Poly, 2008).
صرف نظر از اینکه ایده خلق شده تا چه حد معتبر خواهد بود اختراعات ندرتا به طور اتوماتیک وارد بازار می شود. برخی از محصولات جدید و تکنولوژی ها در این مرحله به علت عوامل غیر قابل کنترل بازار با شکست مواجه می شوند. اغلب سرمایه داران ریسک پذیر در این مرحله سرمایه گذاری می کنند (Ferguson, 2008).
-
- تجهیز دارایی های مکمل برای تحویل کالا : چالش یافتن شیوه تجاری سازی تکنولوژی برای تسهیل دسترسی سریع به بازار است درحالیکه در همان زمان، بهینه سازی خودش بازگشت سرمایه بوجود می آورد. دارایی ها شامل :
مالی ، پرسنل مدیریتی و تکنیکی ، دانش فنی تکنیکی/ محصول، مفهوم بازار/ محصول، حق امتیاز دسترسی به مواد خام و مولفه ها ، تجهیزات ، ابزارها و فرایند دانش فنی، تولید ظرفیت برای محصولات واسطه ای، مونتاژ مقدماتی ، محصول نهایی ،بدست آوردن دسترسی به بازار
۹- استمرار بخشیدن به تجاری سازی و تحقق یافتن ارزش بلند مدت
تولید ارزش بلند مدت بوسیله تجاوز کردن از طریق گسترش دادن استفاده از تکنولوژی و حفظ نتایج آن صورت می گیرد. استمرار بخشیدن به تجاری سازی در مورد تحقق یافتن ارزش بلند مدت بواسطه سرمایه گذاری هایی است که برای آوردن تکنولوژی به بازار موجود هستند ، و در مورد دائمی کردن خود تکنولوژی نیستند.
تجاوز کردن : ایجاد پیشرفت سریع در شکل های کلیدی مربوط به تکنولوژی ، استمرار بخشیدن به منافع مربوط به شرکای تحویل کالا و ایجاد استقلال در بخشی از کاربران.
گسترش استفاده : تغییر دادن مشخصات مربوط به محصولاتی که تکنولوژی را ترکیب می کنند ← بخش های جدید بازار و یا جستجو برای کاربردهای جدید ←استفاده های جدید از تکنولوژی
حفظ رهبری: تسلط بر جنبه های بحرانی مربوط به تکنولوژی در طول زمان. ( به طور مثال ، مدل کسب و کار ، تجهیزات ، فرایند، محصول ) (Olsen & Poly, 2008)
کلید اصلی خلق ارزش افزوده توسط تکنولوژی جدید دوام بلند مدت محصول یا فرایند ایجاد تکنولوژی به عنوان یک محصول با ارزش است. بخش عمده ارزش خلق شده باید به سوی توسعه دهنده بازگردد. روش های ویژه ای جهت تحقق این امر وجود دارد که عبارتند از : حفظ کاربردهای تکنولوژی، افزایش مصرف، انحصاری کردن تکنولوژی جهت کسب منافع بلند مدت بقاء تکنولوژی و شرکتی که در قبال آن ایجاد شده است.(شکل۲-۱۱)
شکل ۲- ۱۱ :فرایند تجاری سازی تکنولولوژی از دیدگاه جولی
نتایج ارزیابی مدل جولی نشان می دهد که این مدل برای تجاری سازی تکنولوژی های جدید در کشورهای توسعه یافته کاربرد دارد. در این کشورها زیرساختهای لازم جهت توسعه و تجاری سازی تکنولوژی از قبیل سرمایه، زیرساخت اطلاعاتی، تکنولوژیکی وجود دارد. ولی در کشورهای در حال توسعه که زمینه چنین زیر ساختهایی فراهم نیست مدل جولی کاربردی چندانی ندارد.
۲-۱۵-۲ مدل های کارکردی
از نقطه نظر بنگاه، تجاری سازی یک جزء لازم از فرایند نوآوری است و ممکن است به عنوان جایگزینی برای مجموعه ای از شرایط و عناصر یا فعالیت هایی به حساب آید که بنگاه بایستی آن را به منظور کسب درآمد از نوآوری کالاها یا خدمات که به ترتیب به بازار و سیستم تولید معرفی می شوند ، در نظر گرفته شود. بنگاه مجبور به مدیریت فرایند تجاری سازی با توجه به توالی خیلی خاص تاریخی نیست (Rose & Rosa, 2007).
رزا و رز مدل های خطی را از مدل های کارکردی که گام های متوالی را تجویز نمی کنند بلکه مجموعه ای از روابط که باید حمایت شوند و شرایطی که باید رضایت بخش باشند تا شانس موفقیت تجاری سازی حداکثر شود ، متمایز می دانند.
پانل متخصصان کانادایی در زمینه تجاری سازی یک مدل کارکردی در سال ۲۰۰۶ توسعه داده اند که این مدل (شکل ۲-۱۲) اجزای مختلفی را در فرایند تجاری سازی توصیف کرده و ارتباط آنها را با یکدیگر بدون روی هم قرار دادن آنها نظیر مدل های خطی بر اساس فرایند زمانی به تصویر کشیده اند (Ferguson, 2008).