۱-۳-۳-۲-۶- T. vulgaris
گیاهی است که ساختار بوتهای دارد و دارای ساقه مستقیم و علفی یا چوبی و پر شاخه به ارتفاع ۱۰ تا ۳۰ سانتی متر و در بعضی موارد تا ۴۵ سانتی متر است (زرگری، ۱۳۶۹؛ بورنی، ۱۹۹۵(. ساقه مستقیم و علفی یا چوبی و پر شاخه به ارتفاع ۱۰ تا ۳۰ سانتیمتر در بعضی موارد تا ۴۵ سانتیمتر است. ساقههای منشعب این گیاه پوشیده از کرکهای سفید رنگ است)بورنی، ۱۹۹۵). هر چند ساقههای گلدار آن حالت نیمه خوابیده دارد ولی ریشههای نابجا تولید نمیکند (زرگری، ۱۳۶۹).
.
۱-۴- اهمیت گیاه آویشن
نام جنس آویشن از کلمه یونانی Thyo به معنای عطر گرفته شده است. تفسیر دیگری که در رابطه با نام این جنس وجود دارد کلمه یونانی Thymos به معنای قوت است و Thymus به گروهی از گیاهان اطلاق می شده که دارای اثر تقویت کننده و محرک بوده اند (جمزاد، ۱۳۸۸). گیاه آویشن با دارا بودن اسانسهای روغنی و ترکیبات شیمیایی دارویی (متابولیت ثانویه) یکی از پرمصرفترین و ارزشمندترین گیاهان دارویی (به عنوان دارو، ادویه و عطر) جهان است. کاربرد آن در ابعاد وسیع در جهان به خصوص در صنایع داروسازی، غذایی و مبارزه بیولوژیکی از جایگاه ویژهای برخوردار است. اسانس آویشن در ردیف ۱۰ اسانس معروف دنیاست که جایگاه اقتصادی خاصی در تجارت جهانی دارد. در بین داروهای تولید شده، گیاه آویشن در جهان بعد از نعناع حائز رتبه دوم است (فخرطباطبایی، ۱۳۸۵). اروپا به همراه آمریکا یکی از بازارهای عمده مصرف کننده آویشن است. آمارهای تجارتی نشان می دهد که آمریکا سالیانه حدود ۱۰۰۰ تن آویشن وارد می کند. ۹۰ درصد از روغن آویشن در تجارت جهانی در اسپانیا تولید می شود (مک جیمپ سی[۱۹]، ۱۹۹۳).
۱-۵- ویژگی های فیتوشیمیایی
ترکیبات شیمیایی غالب در اندام رویشی گونه های مختلف آویشن، اسانس میباشد. غیر از اسانس ترکیباتی مانند تانن، ساپونین، فلاونوئید و مواد تلخ در اندام رویشی آویشن وجود دارد (استال-بیسکاپ و سایز[۲۰]، ۲۰۰۲). قسمت اسانسدار گیاه شامل برگهای کوچک تخممرغی شکل یا تقریباً گرد، نقطهای و چرمی (با طول ۵/۰ اینچ) همراه با گلهای متعدد ریز میباشد(شال بای و رازین[۲۱]، ۱۹۹۴(. مطالعات نشان میدهد که گونه های مختلف جنس آویشن از نظر ترکیبات موجود در اسانس در دو گروه گونه های دارای ترکیبات فنولی شامل دو تیپ تیمول و تیپ کارواکرول و گونه های دارای ترکیبات غیرفنولی شامل تیپ مونوترپنهای هیدروکربنه و تیپ مونوترپنهای الکلی میباشند. شرایط محیطی رویشگاهها در نمو هر کدام از تیپهای فنولی و غیر فنولی نقش داشته که این نقش میتواند به ظهور تدریجی یک تیپ شیمیایی مشخص (دارای اساس ژنتیکی) منجر گردد (سناتور[۲۲] و همکاران، ۱۹۹۸).
اسانس ها ترکیبات شیمیایی پیچیده ای هستند که اغلب بیش از صد جزء در ترکیبات شان وجود دارد و اغلب اسانس ها دارای یک تا چند جزء اصلی در ترکیب شان هستند که عامل اصلی طعم و بوی آن ها می باشد اما تعداد زیادی اجزاء فرعی در اسانس ها وجود دارد که در تولید محصول نهایی نقش دارند( بقالیان و نقدی ۱۳۷۹). اسانس ها دارای مصارف عمده ادویه ای، دارویی و عطرسازی هستند اغلب از دو گروه ترکیب شیمیایی عمده تشکیل شده اند که عبارتند از ترپن ها[۲۳] و فنیل پروپن ها[۲۴] که از بین این دو گروه، ترین ها فراوان تر و رایج تر است.
کنترل ژنتیکی تشکیل ترپن ها، تا اندازه زیادی توسط آزمایشاتی که در طی آن تلاقی بین شیموتیپ ها کنترل گردید کشف شده است (ورنت، ۱۹۸۶). از وضعیت ترکیب شیمیایی نتایج چنین معلوم گردید که تغییر ناپیوسته[۲۵] مسئول حضور یک ماده شیمیایی معین در ترکیب اسانس است و دیگر آنکه، اثرات اپیستازی و یا غالبیت ممکن است بر بیوژنتیک آن اثر گذارد به خصوص نتایج حاصل از تلاقی بین معمولترین تیپ های فنولیک یعنی نوع تیمول با نوع کارواکرول نشان داد که دو آلل متعلق به یک ژن منفرد، تولید این ماده را کنترل می کند، آلل کارواکرول غالب و آلل تیمول از نوع مغلوب است (بقالیان و نقدی، ۱۳۷۹).
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق
۲-۱- بررسی منابع مورفولوژیکی
خانواده نعناعیان (Lamiacae) دارای گیاهان دارویی مهمی میباشند و جنس آویشن یکی از جنسهای مهم این خانواده است. خانواده نعناعیان دارای ۲۰۰ جنس و بیش از ۴۰۰۰ گونه گیاهی است (اذکان[۲۶]، ۲۰۰۴). جنس آویشن (spp. Thymus) یکی از جنس های خانواده نعناعیان است، مبدا پیدایش این جنس دوران سوم زمین شناسی است و در فلور خشکی این دوره، آثار آن را یافتهاند (مورالس[۲۷]، ۲۰۰۲). با انجام مطالعات فلورستیکی حدود ۲۵۰ گونه آویشن در جهان و ۱۸ گونه آویشن در ایران مورد شناسایی قرار گرفته است( جم زاده، ۱۳۸۸) که از این تعداد قبلا ۱۴ گونه و زیرگونه توسط رشینگر (۱۹۸۲) گزارش شده بود. پراکنش آن ها در استان های زنجان، آذربایجان، کردستان، همدان، لرستان، اصفهان، کهکلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری، فارس، مرکزی و … است (رشینگر[۲۸]، ۱۹۸۶). بیشتر گونه ها ی آویشن در شمال و غرب پراکنده هستند. بهرحال در ترکیه ۳۷ گونه، شوروی سابق ۱۳۶ گونه و فلور ایرانیکا ۱۷ گونه گزارش شده است(مظفریان، ۱۳۷۵ و جم زاده، ۱۳۷۳).
آویشن بومی منطقه مدیترانه، اروپا و آسیا است، کشور ایران بدلیل وسعت و تنوع شرایط اکولوژیکی تعداد قابل توجهی از گونه های جنس آویشن را دارا می باشد. آویشن کوهی (T. kotschyanus) گیاهی چوبی-علفی، تقریبا راست، کوتا قد، ساقه با انشعاب های زیاد، بدون شاخه های قاعده ای خوبیده، رگبرگ ها در سطح زیرین برگ برجسته، جام گل سفید یا صورتی کم رنگ که زمان گلدهی اواخر بهار تا اواسط تابستان می باشد( جم زاده، ۱۳۸۸). اندام هوایی گیاه آویشن به ویژه برگ و گل بخش دارویی این گیاه را ایجاد می کنند. معمولا سطح برگ ها دارای کرک های تک سلولی سر غده دار و یا غده های ترشحی بدون پایه حاوی اسانس است که به صورت نقاط شفاف کروی به رنگ های زرد، قرمز، نارنجی، سبز و یا بی رنگ می باشد. در تعدادی از گونه ها غده ها در سطح زیرین برگ در برخی دیگر در دو سطح برگ مشاهده می شود( جم زاد، ۱۳۸۸).
منابع ژنتیکی وسیعی در کشور وجود دارند که هنوز بررسی پتانسیل ژنتیکی آنها با بهره گرفتن از صفات مورفولوژیکی یا مولکولی صورت نگرفته است. همراه با ویژگی های مورفولوژیکی و زیست شناختی گونه های مختلف که از خواسته دیرینه فلوریست ها برای طبقه بندی دقیق گونه ها و زیر گونه های گیاهی است، را به واقعیت مبدل ساخته است. در اصلاح گیاهان دارویی ساختمان ظاهری گیاه و الگوهای ایده ال گیاهی یکی از هدف های مهم است. صفاتی ریختی مثل طول ساقه گل دار، طول و عرض برگ که در بالا بردن عملکرد و مکانیزه کردن تولید محصولات نقش اساسی دارند. همچنین فقدان اعضای مزاحم استحصال چون خارهای موجود در ساقه، برگ، میوه و بالا بودن نسبت اندام های دارای ماده موثره تاثیر زیادی در برنامه های اصلاحی دارا می باشد (یاوری و همکاران، ۱۳۸۹). بررسی صفات مورفولوژیکی در کنار اطلاعات ژنتیکی، در بهنژادی و ایجاد رقم های جدید کمک شایانی کرده است به طور مثال، ارتباط معنی دار برخی از صفات مورفولوژیکی مانند وزن هزار دانه با اجزای تشکیل دهنده سیلیمارین حاکی از آنست که می توان در برنامه های اصلاحی از گزینش غیر مستقیم برای صفات مورفولوژیکی به منظور بهبود و اصلاح صفات کیفی و دارویی ماریتیغال بهره جست. اهمیت این موضوع با توجه به پرهزینه و مشکل بودن اندازه گیری مواد مؤثره دارویی روشن می شود (شکرپور و همکاران، ۱۳۸۷).
نشانگرهای مورفولوژیک اولین نشانگرهایی هستند که در دسته بندی تودهها و ارقام گیاهی بر اساس اختصاصات مورفولوژیکی و زراعی مورد استفاده قرار گرفتهاند (نقوی و همکاران، ۱۳۸۴). تاکنون از نشانگرهای مورفولوژیکی به تنهایی و یا به همراه سایر نشانگرها در ارزیابی بسیاری از گونه های دارویی استفاده شده است (کیسکی تالو[۲۹]و همکاران، ۲۰۰۱).
جنس آویشن یکی از مشکل ترین جنس های خانواده نعناع است و به دلایل متعدد شناسایی و تعیین موقعیت تاکسونومیکی گونه ها دشوار است. یکی از این دلایل هیبریداسیون بین گونه ای در این جنس است و به همین دلیل تعداد گونه های گزارش شده آن بسیار متنوع است و در منابع مختلف علمی با یک عدد معین برخورد نمی شود؛ بلکه اکثرا ًتعداد گونه های جنس را با صدها گونه مطرح می کنند. چه بسا که یک هیبرید توسط گیاهشناسی به عنوان یک گونه مستقل معرفی گردیده و مطالعات بعدی توسط گیاهشناس دیگری مشخص کرده است که نمونه یک هیبرید بوده است. علاوه بر هیبریداسیون، تنوع مورفولوژیکی موجود در گونه ها نیز مسئله شناسایی را دشوار می کند(جم زاد، ۱۳۷۳). مطالعات اولیه در رابطه با تنوع و خصوصیات ژنتیکی جنس آویشن در سال ۱۸۷۷ میلادی توسط داروین صورت گرفت (تارایری و تامپسون[۳۰]، ۱۹۹۷). آویشن از نظر ترکیبات شیمیائی و صفات مورفولوژیکی دارای تنوع بسیار بالائی است (امبریا[۳۱] و همکاران، ۲۰۱۰). در همین رابطه در مطالعهای که روی تنوع ژنتیکی جمعیتهای مختلف گونهT. loscosii صورت گرفت، تنوع ژنتیکی بسیار بالائی بین این جمعیتها مشاهده شد و این تنوع به پلیپلوئید بودن این گونه ارتباط داده شد که سبب افزایش قدرت باروری و سازگاری آن شده است. بطور کلی پلیپلوئیدی به دلیل افزایش هتروزیگوسیتی، تنوع ژنتیکی و تنوع بیوشیمیائی، سبب موفقیت گیاه آویشن در رویشگاههای طبیعی خود شده است (لواپز-پوجول[۳۲]، ۲۰۰۴). بررسی صفات مورفولوژیکی دو گونه T. fedtschenkoi و T. migricus موجود در شرق ترکیه، نشان داد که که گونهT. migricus در تمام قسمت های گیاه از گونه T. fedtschenkoi بزرگ تر است. همچنین از نظر ابعاد برگ، رگبرگ گل آذین، کرک های سطح بیرونی کاسه گل و شکل فندقه چه با هم تفاوت داشتند (استایل و همکاران[۳۳]، ۲۰۰۵). یاوری و همکاران (۱۳۸۹) با بررسی صفات مورفولوژیکی پنج جمعیت T. migricus، در شمال غرب ایران نشان دادند که تنوع قابل توجهی از نظر صفات مهم اصلاحی گیاهان دارویی بین جمعیت ها وجود دارد و پنج جمعیت آویشن آذربایجانی را در سه گروه مستقل تقسیم بندی کردند همچنین بین “صفات مورفولوژیکی و ترکیب شیمیایی” و نیز اوضاع محیطی پیرامون جمعیتها نیز ارتباط مشاهده شده است. در بررسی تنوع مورفولوژیکی پنج جمعیت T. glabrescens تغییرات معنی داری در طول و عرض برگ و تعداد غده های ترشحی برگ مشاهده گردید که می تواند در برنامه های اصلاحی مورد توجه باشد (استوانوویچ و همکاران[۳۴]، ۲۰۰۸). در تحقیقی که مکی زاده و همکاران (۱۳۸۹) روی ارزیابی خصوصیات گیاه شناسی و بازده و اجزای اسانس اکوتیپ های آویشن کرمانی در ایران داشتند دریافتند که پنج اکوتیپ مورد مطالعه تفاوت محسوس و قابل توجهی از نظر صفات مورد بررسی دارا می باشند.
ایمانی و همکاران (۱۳۸۳) در تحقیقی اقدام به شناسایی پراکنش بیش از هشت گونه جنس آویشن در شرایط حاکم بر رویشگاه و ترکیبات شیمیایی را بررسی نمودند به منظور بهره گیری مطلوب و اقتصادی از گیاهان داروئی و اسانس دار در طبیعت و استفاده از پتانسیل های موجود در این بخش در تامین نیازهای صنایع داروئی، بهداشتی، آرایشی، غذایی و ایجاد اشتغال و جلوگیری از خروج ارز، جمع آوری اطلاعات مورد نیاز درباره این گیاهان ضرورت دارد تا با اهلی کردن و تولید انبوه آن ها از طریق زراعت، فشار وارده بر پوشش گیاهی طبیعت را کاهش داده و به سوی خود کفایی در تولید گیاهی گام برداشته شود.
یافته های تحقیقاتی اله جعفری و همکاران (۱۳۸۳) نشان داد که گیاه آویشن در فرماسیون های فرعی خلنگ زار شن، فرماسیون فرعی بادام های خاردار و فرماسیون جنگلی اورس، فرماسیون گیاهان علفی آلپین، فرماسیون فرعی گیاهان صخره زی، فرماسیون گیاهان بالشتکی و در ۱۴ جامعه گیاهی از جمله اورس Juniperum excelsae، ریواس Rhem ribes، شونگ Lonicertum nummulariae، چیچاچ Eryngienetum billardierii، افرا Aceretum monspessalani، گوش بره Phomietum oliveri و سنبله ای طناز Stachys obtusicrenae می روید. همچنین از نظر اکولوژیکی آویشن در مناطقی با ارتفاع ۲۰۰۰ تا ۳۶۲۵ متر از سطح دریا و در شیب های مختلف با درصد متفاوت از صفر تا ۱۰۰ درصد و خاک هایی با بافت رسی– لومی، شنی– لومی، رسی و سیلتی– رسی با ۷/۹-۷ pH= با قابلیت هدایت الکتریکی ۳/۰ تا ۶/۱ میلی موس برسانتی متر و در صد مواد بین ۳۵/۰ تا ۷۲/۳ درصد می روید.
دارتی و قاسمپور (۱۳۸۳) با بررسی و جمع آوری گونه های آویشن در استان آذربایجان غربی دریافتند که، بیشترین پراکنش مربوط به گونه T. kotschyanus اعلام کردند. تحقیقات حبیبی و همکاران (۱۳۸۳) نشان داد که آویشن گونه T. kotschyanus، یکی از پرتراکم ترین رویشگاه طبیعی در ارتفاعات ۱۸۰۰ تا ۲۸۰۰ متری در جبهه جنوبی البرز است.
روستایی و همکاران(۱۳۸۸) با بررسی تنوع مورفولوژیکی جمعیت های آویشن دنایی (T. daenensis Celak) بومی ایران نشان دادند که همه جمعیت ها در چهار گروه قرار می گیرند، جمعیت های اراک و ملایر در یک گروه، جمعیت های همدان (۱) و لرستان در گروه دیگر و جمعیت های دنا و همدان(۲( بطور مجزا، هر یک در گروه های دیگری قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که شرایط متنوع اکولوژیکی حاکم بر رویشگاه های گسترده گونه آویشن دنایی می تواند بر روی صفات رویشی و زایشی این گونه تاثیر گذار باشد به طوریکه نمونه اراک و ملایر به دلیل شرایط مطلوبتر دارای خصوصیات رشدی بارزتری نسبت به سایر نمونه ها بوده و از این جهت برای استفاده در کارهای اصلاحی ارجحتر به نظر می رسند.
۲-۲- بررسی منابع سیتوژنتیکی
عدد کروموزومی در جنس آویشن (Thymus) بسیار متنوع و دارای حالت های پلوئیدی شامل تترا و هگزا پلوئید است معمول ترین اعداد کروموزومی گزارش شده در این جنس ۶۰، ۵۶، ۳۰ و ۲۸=n2 می باشد (جم زاد، ۱۳۸۸). تعداد کروموزم های گونه آویشن باغی ۲۸ و ۵۸ می باشد و قابل ذکر است که کروموزم های آویشن کوچک بوده و در زیر میکروسکوپ به شکل نقطه دیده می شود. اندازه کروموزم ها حدود یک تا دو میکرومتر گزارش شده است. مهدوی و همکاران (۱۳۸۸) در بررسی مورفولوژیکی کروموزم های متافازی آویشن باغی، به دو حالت متاسنتریک و ساب متاسانتریک مشاهده کردند.
مهرپور و همکاران (۱۳۸۰) به منظور مطالعه سطح پلوئیدی در گونه ای از آویشن (T. kotschyanus)، سه جمعیت از این گونه که در شمال و شمال غرب کشور رویش دارند مورد مطالعات سیتوژنتیکی قرار دادند. برای این منظور در هر جمعیت حداقل پنج سلول متافازی مورد مطالعه و اندازه گیری شد، ضمن شمارش تعداد کروموزوم ها و تعیین سطح پلوئیدی، طول کل کروموزوم، طول بازوی کوتاه و بلند هر کروموزوم نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که جمعیت مربوط به ایستگاه سیراچال واقع در جنوب مرکزی البرز، دو تتراپلوئید (۲n=4x=60) جمعیت دیگر که از تبریز و میانه جمع آوری شده اند، دیپلوئید (۲n=30) بودند.
در تحقیقی توسط جوادی و همکاران (۲۰۰۹) بر روی سه گونه آویشن دنایی، کوهی و باغی که تعداد کروموزم ها بترتیب ۳۰، ۶۰ و ۳۰ مشاهده شد، و در تحقیقی دیگر توسط مورالس( ۱۹۸۰ و ۱۹۸۹) عدد پایه کروموزومی را در آویشن کوهی ۱۵ عدد بیان کرد. اهری[۳۵] (۱۹۸۸) بیان کرد که در برخی از جمعیت های یک گونه آویشن ها که از نظر ساختار کروموزومی با هم متفاوت هستند ممکن است این تفاوت ها در شکل ظاهری و فنوتیپی آنها مشاهده نشود. در گیاه آویشن هیبرید شدن به فراوانی اتفاق می افتد و معمولا زمانی بیشتر است که چند گونه از این جنس کنار هم قرار بگیرند( مورالس، ۱۹۹۵). ناسازگاری ژنتیکی در این جنس معمولا وجود ندارد و به همین دلیل گاهی شناسایی گونه ها با مشکلات متعددی مواجه می شود.
۲-۳- بررسی مطالعات فیتوشیمیایی
تحقیقات حبیبی و همکاران (۱۳۸۳) در آویشن گونه T. kotschyanus، نشان داد که که بیشترین درصد روغن اسانس در ارتفاع ۲۰۰۰ متری و بیشترین ماده کارواکرول در ارتفاع ۲۸۰۰ متری معنی دار بود و ترکیبات مهم این گونه تیمول، کارواکرول و لینالول بودند. به طوری که یافته های آن ها نشان داد که افزایش ارتفاع از سطح دریا بر روی اسانس اثر کاهشی و بر روی تولید ماده موثر، اثر افزایشی و معنی داری دارد.
کلوندی و همکاران (۱۳۸۳) نتایج آن ها از روش فیتوسوسیولوژی نشان داد که آویشن T. eriocalyx چهار تیپ شیمیایی(Chemotype) دارد که شامل کموتیپ های تیمول، لینالول، ژرانیول و تیمول- لینالول است.
یافته های تحقیقاتی مجدجباری و همکاران(۱۳۸۳) نشان داد که در روغن اسانس آویشن دنایی با ۹۲% وزنی از کل اسانس (۹/۵ %) کاریوفیلن اکساید بالاترین درصد را از بین ۲۰ ترکیب شناسایی شده دارد.
امین بندگی و همکارن (۱۳۸۸) یافته های آن ها نشان داد که با بررسی ترکیبات شیمیایی آویشن شیرازی در اقلیم های مختلف استان فارس، میزان بازده اسانس در مناطق مختلف اقلیمی بین ۴/۳ تا ۰۹/۶ درصد متغیر است ترکیبات کارواکرول (۳/۸۶%)، لینالول (۵/۸۸ % )، تیمول (۸/۱۷%) و پاراسایمن (۴/۱۶%) از مهمترین ترکیبات بودند و تحلیل های آماری نشان داد که ترکیب لینالول در مناطق مرطوب و خنک حداکثر و کارواکرول، تیمول و پاراسایمن در مناطق گرم و خشک یافت می شود که نشان دهنده این است که میزان و نوع ترکیبات اسانس گیاه به شدت تحت تاثیر آب و هوای منطقه رشد است.
نتایج یاوری و همکاران (۱۳۸۸) نشان داد که تیپ های شیمیایی شناسایی ترکیبات و تیپ های شیمیایی در اسانس برخی از جمعیت های آویشن آذربایجانی (T. migricus Klokov and Desj. Shost.)، شامل ۲۹ ترکیب، که نماینده ۳/۹۹ – ۳/۹۷ درصد از کل ترکیباتی را شناسایی کردند. مونوترپن های اکسیژن دار گروه اصلی سازنده ترکیبات در تمام نمونه ها ( ۵/۷۸- ۲/۶۵) درصد بود. تجزیه کلاستر منجر به شناسایی تیپ های شیمیایی تیمول، گاماترپینن و تیمول– لینالول گردید که بهترین بازده اسانس را نمونه جلفا با میانگین ۳/۳ درصد حجمی به وزن را دارا بود.
لیگا و همکاران[۳۶] (۲۰۰۰) با مقایسه میزان اسانس در چهار جمعیت آویشن T. villosus subsp. lusitanicus (Boiss) دریافتند که تنوع بالایی در میزان اسانس جمعیت ها مشاهده شد که عمده ترکیبات در جمعیتT. villosus subsp. lusitanicus شامل لینالول، ژرانیال استات، ژرانیول و ترپینن -۴- ال بودند و در جمعیت T. villosus subsp. villosus عمده ترکیبات پاراسایمن، میرسن و آلفا ترپینئول بودند. در هر جمعیت ۸۶ ترکیب شناسایی شد که ۹۵% کل ترکیبات را تشکیل می دادند، در همه جمعیت های مورد بررسی دامنه مونوترپن های اکسیژنی به میزان ۴/۷۵ – ۲/۶۷ درصد، جزء عمده ترکیبات بودند. در جمعیت T. villosus subsp. lusitanicus بالاترین مونوترپن های اکسیژنی مشاهده شد در حالی که T. villosus subsp. villosus عمده ترکیبات مونوترپنی کربنی یا اکسیژنی بودند. در این جمعیت پ– سیمن (%۹/۱۰- ۰/۲۸ )، میرسن (%۱۳) و آلفاترپینئول( %۵/۱۶) و در جمعیت T. villosus subsp. lusitanicus پاراسایمن و میرسن و آلفاترپینئول به ترتیب ۵، ۲/۴ و ۶/۲ درصد بودند که به عنوان کموتیپ در کشور پرتغال معرفی شدند.
پریرا و همکاران[۳۷] (۲۰۰۰) با مقایسه ترکیبات اسانس در ۱۰ جمعیت آویشن T. caespititius در کشور ایسلند ( منطقه آزورس) دریافتند که عمده اسانس جمعیت ها از نوع مونوترپن ها ( %۹۱ – ۶۹)، که آلفاترپینئول عمده این ترکیبات بود. سزکوئی ترپن (%۱۷-۷) و عمدتا” یکپارچه از نوع اکسیژنی (%۱۳- ۳) بودند. خوشه بندی ترکیبات اسانس جمعیت ها را به چهار گروه اصلی طبقه بندی کرد که آلفا– ترپینئول ( % ۶۸- ۴۳)، کارواکرول (%۵۲-۳۲)، تیمول (%۵۸ – ۴۴) و سابینن ( %۴۱) ترکیبات شاخص بودند. اسانس در جمعیت های T. caespititius به طور واضح پلی مورفیسم بود. در جمعیت های مورد بررسی ۴۰ – ۳۰ ترکیب شناسایی شد.
الیزابت استاهل[۳۸] (۱۹۸۴) با بررسی چندشکلی ترکیبات شیمیایی در اسانس آویشن T. praecox subsp. arcticus در گرینلند گزارش کرد ۱۷ جمعیت مورد بررسی قرار گرفت که ۱۹ ترکیب شناسایی شد که لینالول استات جزء ترکیبات شاخص بود و در دو گروه عمده سزکوئی ترپن های هیدروکربنی و سزکوئی ترپن های اکسیژنی تقسیم بندی شدند. چهار کموتایپ شناسایی شد که عمدتا الکل های سزکوئی ترپن، نرولیدول[۳۹] و هدای کریول[۴۰] در ترکیب اسانس بودند.
استاورز و نیکولا[۴۱] (۱۹۸۵) با مطالعه پراکنش و میزان اسانس در آویشن T. toseviiرشد یافته در یونان، دریافتند که میزان اسانس ۹/۰ درصد بود. بالاترین میزان ترکیبات را لینالول( ۵/۳۵) و ژرانیول(۵/۲۷) درصد بود به علاوه اینکه ۱۲ ترکیب مونوترپن هیدروکربنی، ۱۱ ترکیب مونوترپن اکسیژنی، یک ترکیب سزکوئی ترپنی و دو ترپن استری شناسایی شدند که ۹۸ درصد اسانس را تشکیل دادند.
بیکدلو (۱۳۹۱) با بررسی ترکیبات اسانس در آویشن کرمانی(T. caramanicus) نشان داد که بیشترین بازده متوسط اسانس جمعیت ها در سرشاخههای گلدار ۹/۲، مربوط به نمونه رویشگاه بندر و کمترین مقدار آن ۴۱/۰ درصد مربوط به نمونه رویشگاه کوه ابر گزارش کرد. جمعیت های مختلف آویشن کرمانی از نظر نوع و درصد ترکیبات اسانس تنوع قابل توجهی نشان دادند. در مجموع در اسانس سرشاخههای گل دار این گونه در هفت رویشگاه رابر، گوغر، بندر، کاشان، تاش، شاهوار و کوه ابر به ترتیب ۱۹، ۱۳، ۲۱، ۱۵، ۲۳، ۲۲ و ۲۲ ترکیب شناسایی شد. عمدهترین ترکیبات تشکیل دهنده اسانس T. caramanicus عبارتند از دو ترکیب کارواکرول (۶۵/۷۵ %) و تیمول (۵/۲۲ %) از رویشگاه رابر بودند.
نژاد ابراهیمی و همکاران (۲۰۰۸) در بررسی تاثیر مرحله رشدی گیاه برکمیت وکیفیت اسانس آویشن کرمانی (T. caramanicus) میزان بازده متوسط تولید اسانس بسته به مرحله رشد گیاه بین ۹/۱ تا ۵/۲ درصد متغیر گزارش نمودند. مازندرانی و رضایی (۲۰۰۲) بررسی ترکیبات اسانس آویشن کرمانی (T. caramanicus) در استان گلستان، نتایج نشان داد که میزان بازده متوسط تولید اسانس ۸۲/۰ % است که این میزان، می تواند به دلیل عوامل محیطی و فاکتورهای رشدی در رویشگاه ها باشد.
ترکیب کارواکرول بالاترین جزء در اسانس آویشن کرمانی را تشکیل میدهد (بیکدلو، ۱۳۹۱؛ نژاد ابراهیمی و همکاران، ۲۰۰۸؛ صفائی قمی و همکاران، ۲۰۰۹؛ مکی زاده و همکاران، ۱۳۸۹).
خورشیدی و همکاران (۱۳۸۸) با بررسی تغییرات کمی و کیفی اسانس آویشن دنایی(T. daenensis Celak.) نشان دادند که در تمام مراحل رشد تیمول، آلفاتریپینن، پاراسایمن، متیل اترکارواکرول و آلفاتوجان ترکیبات عمده اسانس بودند. بیشترین درصد تیمول (۸/۷۳% ) در مرحله گلدهی، آلفاتریپینن(۵۶/۹% ) در مرحله رویشی، پاراسایمن (۹% ) و متیل کارواکرول (۹/۴ % ) در مرحله بذر دهی و آلفا توجان (۴۲/۱% ) در مرحله غنچه دهی بدست آمد. خورشیدی و همکاران (۱۳۸۸) با مقایسه ترکیبات اسانس نشان دادند که ترکیبات عمده اسانس در آویشن دنایی (T. daenensis Celak.) شامل تیمول (۸۶/۷۳%)، کاریوفیلن (۵۵/۵%)، گاماتریپینن (۰۳/۵%)، پاراسایمن (۹۲/۳%) و متیل اتر کارواکرول(۹۲/۲%) بودند در حالی که ترکیبات اصلی در گونه فچنکویی(T. fedtschenkoi) شامل لینالول (۷۷/۶۳%)، آلفاتریپین (۱۷/۱۰%)، ۱و ۸ سینئول (۰۱/۴%)، تیمول (۳/۳%( و سابینن (۶۶/۲/%) بودند. خورشیدی و همکاران (۱۳۸۸) با بررسی اجزای تشکیل دهنده اسانس آویشن دنایی(T. daenensis Celak.) دریافتند که ۱۴ ترکیب در اسانس شناسایی شدند که بیشترین درصد مربوط به تیمول (۸/۷۳%) بود.
ابراهیمی ضابط و همکاران(۱۳۹۲) با بررسی اثر ارتفاع رویشگاه بر میزان اسانس و کیفیت آن در گیاه آویشن الوندی ((T. elwendicus دریافتند که مقدار اسانس در ارتفاع ۱۹۲۰ ، ۲۲۰۰، ۲۴۰۰، و ۲۶۰۰ متری بترتیب ۶/۱% ، ۵۱/۱ ، ۱۹/۱ و ۱۷/۱ درصد وزن خشک بود در مجموع ۵۷ ترکیب شناسایی شد که دو ترکیب غالب تیمول و کارواکرول بودند. نتایج نشان داد که تعادل بین دو ترکیب کارواکرول و تیمول تحت تاثیر ارتفاع است که با افزایش ارتفاع میزان کارواکرول کاهش و تیمول افزایش می یابد. حبیبی و همکاران (۱۳۸۵) با بررسی اسانس و ترکیبات گیاه دارویی آویشن کوهی (T. kotschyanus) منطقه طالقان دریافتند که لینالول و آلفاتریپینن بیشترین درصد ترکیبات اسانس در گونه T. kotschyanus را تشکیل می دهند. استاهل – بیسکوپ (۱۹۶۱) اویشن الوندی یک کموتیپ از نوع تیمول است. عسگری و سفید کن ( ۱۳۸۱) با بررسی تغییرات کمی و کیفی اسانسT. pubescens نشان دادند که ترکیبات اصلی این گونه شامل کارواکرول (۵۵/۵۲%)، تیمول (۸۲/۱۳%)، پارا سایمن (۸۸/۶%) و گاماترپینن(۸۷/۵%) بودند. مزوجی و همکاران (۲۰۱۲) با مقایسه ترکیبات شیمیایی اسانس آویشن کوهی (T. kotschyanus) که از منطقه فیروزکوه جمع آوری شده بودند، دریافتند که ۱۰ ترکیب در اسانس وجود دارد که ۳۸/۹۷% از کل اسانس در ۹۳% (w/w) از عملکرد بود. عمده ترکیبات جمعیت ها تیمول (۰۸/۸۹%) و گاماترپینن (۶۲/۴%) بودند و سه ترکیب شاخص آلفاپینن، بورنئول و تیمول در بین شش جمعیت مشاهده شد. کارواکرول در بین جمعیت های مورد بررسی عمده نبود و بالاترین درصد تیمول (۰۸/۸۹) در جمعیت Godouk Col مشاهده شد، تفاوت در شیموتاکسونومیک به علت تفاوت فاکتورهای اکولوژی و جغرافیایی است. همادا و ال داریر[۴۲](۲۰۱۱) با بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس در دو گونه آویشن در کشور مصر نشان دادند که عمده ترکیبات در گونه T. capitatus به میزان ۹۴% و T. vulgaris به میزان ۸۳ % بودند. ترکیبات اسانس (روغن) به چهار گروه مونوترپن های هیدرو کربنی، مونوترپن های اکسیژنی، مونوترپن های استری و مونوترپن های الکلی تقسیم شدند. صفایی-قمی و همکاران (۲۰۰۹) با بررسی ترکیبات اسانس چهار گونه آویشن T. daeniensis، T. eriocalyx، T. persicus و T. serpyllum، ۶۵ ترکیب شناسایی شدند که بترتیب ۵/۹۸، ۷۰/۸۹، ۴۵/۹۶ و ۰۸/۹۳ درصد بودند. ترکیبات عمده در آویشن دنایی(T. daeniensis) شامل سیس– سابینن هیدرات (۲/۹%)، آلفا ترپینئول (۱۸/۱۳%) و کارواکرول (۳۸/۱۲%)، آویشن(T. eriocalyx) شامل ۱- بورنئول (۴۶/۱۰%) و تیمول (۳۴/۶۶%)، آویشن ایرانی (T. persicus) شامل لیمونن (۶۲/۱۱%)، تیمول(۳۸/۱۰%) و کارواکرول (۷۱/۲۵%) و در T. serpyllum شامل آلفاسیس (۲/۱۲%) و کارواکرول (۹۴/۱۴%) بودند. در تحقیقی (شفیق ملیک و همکاران[۴۳]، ۱۹۸۷) بر روی شناسایی ترکیبات اسانس Z. multiflora جمع آوری شده در کوههای خورمیز یزد مشخص شد که جزء اصلی در گیاه خشک آن، تیمول (۱۸/۲۵٪) و کارواکرول (۲۹/۶۱٪) بوده درحالی که اجزاء اصلی در گیاه تازه، تیمول (۴/۴۸٪)، کارواکرول (۶/۱۲٪)، پاراسایمن (۵/۱۳٪)، لینالول (۲/۵٪) و Y- ترپینن (۹۵/۳٪) مشاهده شد. البته میزان اسانس موجود در گیاه خشک ۲۵/۱٪ و گیاه تازه ۵/۱٪ گزارش شده است. ضمناً گیاهان مذکور در مرحله گلدهی جمع آوری شده بودند.
در تحقیقی (شفیعی و همکاران، ۱۳۷۶) دیگر گیاه آویشن شیرازی از سه منطقه فارس، یزد و کرمان جمع آوری و اسانس آن اندازهگیری شد و مشخص گردید که ترکیبات عمده موجود در اسانس همه آنها کارواکرول، تیمول، لینالول و پاراسیمن بوده که درصد آنها بسته به منطقه رشدشان متفاوت میباشد.
در تحقیقی (شالبی و رازین[۴۴]، ۱۹۹۴) روی شناسایی ترکیبات شیمیایی Z.multiflora منطقه پاکستان مشخص گردیده که میزان اسانس ۶۹/۰ درصد بوده و محتوی ترکیبات:%)۴/۲) a’-phallendrene -1، %)۱/۷) P-cymene، %)۳۵/۰) Y-terpinene، %)۳/۸) caryophllene، %)۷۲/۱) borneol، %)۸/۱) الکل ناشناخته، %)۶/۱۵) thymol ، %)۴/۵۷) carvacrol ، %)۶۹/۱) eugenol ، %)۴۵/۱) methyl eugenol و یک فنل ناشناخته (%۱۰/۲) بود وجود zatarol و zatarinol را به علت عدم دسترسی به نمونههای معتبر از این ترکیبات، نمیتوان تأیید کرد.
سفید کن و عسگری (۱۳۸۲) در تحقیقی با مقایسه کمیت و کیفیت اسانس پنج گونه آویشن از جنس آویشن در نقاط مختلف ایران شامل: T. carnosus ، آویشن کوهی T. kotschyanus آویشن ایرانی T. persicus آویشن کرک آلود T. pubescens و آویشن واقعی T. serpyllum از مناطق مختلف ایران در دو مرحله قبل از گلدهی و گلدهی جمع آوری کرده بودند. از اندام های هوایی خشک شده این گیاهان به روش تقطیر با بخار آب اسانس گیری به عمل آمد. مقدار اسانس به ترتیب ذکر گونه ها در زمان قبل از گلدهی (۶۶/۰، ۲۸/۰، ۲۶/۰، ۵۵/۰ و ۵۷/۰ %) و در مرحله گلدهی (۸۶/۰، ۱/۲، ۴۳/۰، ۴۵/۱ و ۹۰/۰ %) نسبت به وزن خشک بود. در مجموع مقدار اسانس در مرحله رویشی کمتر از مرحله گلدهی بود. مقدار اسانس در مرحله گلدهی در دو گونه T.kotschyanus و T. pubescens بیشتر از سایر گونه ها بود. تجزیه و شناسایی ترکیب های تشکیل دهنده اسانس ها به وسیله دستگاه های GC/MSوGC با محاسبه شاخص های بازداری کواتس و مطالعه طیف های جرمی صورت گرفت. در مجموع ۳۷ ترکیب (۱/۹۳ و ۳/۹۸ % اسانس) در مرحله رویشی و ۳۹ ترکیب (۲/۸۸ و ۳/۹۹ %) در مرحله گلدهی شناسایی شدند.
خانوی[۴۵] و همکاران (۲۰۱۴) نشان دادند که میزان اسانس در آویشن کوهی در روش تقطیر با آب (۲/۱ درصد) و به روش تقطیر میکروویو( ۴/۱ درصد) بود و البته میزان کارواکرول در روش اول ۶/۶۴ و در روش دوم ۷/۴۴ درصد گزارش شد.
گشناباد و همکاران (۱۳۹۰)در تحقیقی با بررسی ترکیب های تشکیل دهنده اسانس آویشن برگ باریک و آویشن دنایی منطقه استهبان فارس دریافتند که میانگین درصد وزنی اسانس آویش برگ باریک ۰/۹۴ درصد و آویش دنایی ۲/۳۷ درصد می باشد در اسانس آویش برگ باریک ۳۳ ترکیب شناسایی شد که مهمترین آن ها عبارتند از پولگون ۲۳/۶%، منتون ۱۹/۴۷%، پیمنت-۳-ان-۸ - ال ۱۰/۴۲%، ۱ و۸ سینئول ۷/۸۹%، منتول ۷/۲۴%، پی پریتون ۶/۲۵%، نئومنتیل اکتات ۴/۲۴%، بتابوربونئون ۳/۷۵%، پی پری تنن ۲/۹۰%، کاریوفیلن اکسید ۲/۴۸% و سابینن ۲/۲۱% و در اسانس دنایی ۲۶ ترکیب شناسایی شد که مهمترین آن ها عبارتند از تیمول ۸۲/۸۹%، گاما - ترپینن ۰۶/۵% و پاراسایمن ۲/۵۹% بود.
۲-۳-۱- تیپهای شیمیایی آویشن
تیپ شیمیایی، شامل جمعیتهایی از یک گونه گیاه است که هر چند ممکن است خصوصیات مورفولوژیک چندان متفاوت با عموم جمعیتهای دیگر آن گونه نداشته باشند، ولی حتماً حاوی ترکیبات شیمیایی متفاوت از آن ها خواهند بود. تیپ شیمیایی خاص یک گونه گیاه تحت تأثیر تیپ ژنتیکی، عوامل محیطی و نهادههای زراعی شکل میگیرد (برنات، ۲۰۰۲). در بسیاری از موارد، بروز یک تیپ شیمیایی جدید برای کشت و صنعتهای گیاهان دارویی بسیار حائز اهمیت میباشد. برای مثال گونه آویشن باغی دارای چندشکلی شیمیایی با چندین تیپ شیمیایی مختلف (تیمول، کارواکرول، گاماترپینن، لینالول و پاراسایمن) است که با توجه به آنکه غالب جمعیتهای آن دارای یک تیپ شیمیایی هستند ولی با این حال جمعیتهای دارای دو یا سه تیپ شیمیایی (تیمول/کارواکرول؛ پارا سیمن/ گاماتریپن/ کارواکرول) هم در این گونه، در رویشگاههای طبیعی مشاهده میشود (تامپسون[۴۶] و همکاران، ۲۰۰۳).
شیمیوتیپهای آویشن باغی، نیز دارای خصوصیات حسی متفاوتی هستند و تلاشهایی انجام شده تا درک شود که کدام عوامل ژنتیکی، حضور یا عدم حضور شش یا هفت نوع ترکیب شیمیایی اصلی گیاه آویشن را کنترل میکند. کنترل ژنتیکی تشکیل ترپن تا اندازه زیادی توسط آزمایشاتی که در طی آن تلاقی بین شیمیوتیپها کنترل گردیده، کشف شده است. از وضعیت ترکیب شیمیایی نتایج، چنین معلوم گردید که تغییر ناپیوسته مسئول حضور یک ماده شیمیایی معین در ترکیب اسانس است و دیگر آنکه، اثرات اپیستازی و یا غالبیت ممکن است بر بیوژنتیک آن اثر گذارد. به خصوص نتایج حاصل از تلاقی بین معمولترین تیپهای فنولیک یعنی نوع تیمول با نوع کارواکرول، نشان داده که دو آلل متعلق به یک ژن منفرد، تولید این ماده را کنترل میکند: آلل C مربوط به کارواکرول، غالب و آلل c مربوط به تیمول، مغلوب میباشد، زیرا مشاهده شده که نتایج گیاهان تیپ تیمولی (cc) فقط حاوی تیمول بودند در حالی که نتایج حاصل از تلاقی گیاهان تیپ کارواکرول Cc) یا (CC با تیپ تیمولی (cc)، دارای کارواکرول بودند (Cc) و یا به صورت ۱:۱ یعنی تیپ کارواکرول (Cc): تیپ تیمول (cc) تفرق حاصل کردند. از تمامی تلاقیهای انجام شده بین سایر شیمیوتیپها نیز نتایج مشابهی بدست آمد. معلوم شده که یک رابطه غالبیت یا اپیستازی گام به گام به شرح زیر وجود دارد:
> لینالول>(L) 4- توجانول>(U) آلفاترپینئول>(A) ژرانیول(G) تیمول>(T) کارواکرول©.