عملکرد: در مدت مصرف، ما محصول واقعی را از نظر استفاده و دریافت عملکرد آن در مورد ابعادی که برای ما مهم هستند تجربه میکنیم.
مقایسه: پس از استفاده محصول، قابلیت دسترسی انتظارات پیش از خرید و ادراکات واقعی از عملکرد، هر دو به ما اجازه میدهد که بین این دو، یک مقایسه انجام دهیم.
تأیید/ عدم تأیید: مقایسهی عملکرد واقعی و انتظارات مصرف کننده یا به «تأیید» انتظارات مصرف کننده منجر میشود (زمانی است که سطوح مورد انتظار و واقعی برابر است) و یا به «عدم تأیید» انتظارات منتهی میشود. (وقتی که عملکرد واقعی بیشتر و یا کمتر از سطح مورد انتظار میباشد.)
تفاوت: در صورتی که سطح عملکرد برابر نباشد، اندازهگیری تفاوت، میزان اختلاف سطوح مورد انتظار و واقعی عملکرد را تعیین میکند. برای عدم تأییدهای منفی، آنهایی که عملکرد واقعی از سطوح مورد انتظار پایینتر است، تفاوتهای بیشتر موجب سطوح بالاتری از نارضایتی میشود.
بنابراین رضایت مشتری زمانی بدست میآید که سطوح واقعی عملکرد، سطوح مورد انتظار را برآورده کند و یا فراتر از آن باشد (توجه داشته باشید که در نهایت رضایت هم با تأیید و هم با عدم تأیید مثبت بوجود میآید).
نارضایتی وقتی به وجود میآید که یک عدم تأیید منفی وجود دارد. زمانی که پیامدهای واقعی پایینتر از سطوح انتظار عملکرد قرار میگیرد.
۲-۳-۴- رضایت/نارضایتی مشتری
۲-۳-۴-۱- رضایت مشتری
رضایت مشتری موضوعی است که بازاریابان و مشتریان علایق مشترکی در مورد آن دارند. بازاریابان در تلاشند که مشتریان راضی داشته باشند. این امر خود منجر به خشنودی از فعالیتهای روزمره تجاری و مبنایی میگردد. از طرف دیگر وقتی مشتریان خوشحال و خشنود باشند، راضی میشوند. این موضوع علاوه بر اینکه مشخص میکند مشتریان منافعی را که جستجو میکنند، بدست میآورند، بلکه رضایت اصل خودش نیز یک احساس خوشایند ایجاد میکند. (۱۹۹۴، Wilkie & William)
۲-۳-۴-۲- نارضایتی مشتری
نارضایتی برای مشتری ناخوشایند است و بیانگر وجود مسائلی در مورد محصول، فروشگاه یا ارائه دهنده خدمات میباشد. این مسأله برای بازاریاب نیز نامطلوب است. زیرا که این نارضایتی موقعیت تجاری آینده را به خطر میاندازد و احتمال بروز برخی برخوردهای ناخوشایند را با مشتریان ناراضی افزایش میدهد. (۱۹۹۴، Wilkie & William)
۲-۳-۵- رضایت مشتری هسته فعالیتهای بازاریابی
یکی از وظایف مهم مدیر بازاریابی، بازارداری میباشد. بازارداری یعنی حفظ مشتریان کنونی و تشویق و ترغیب آنان به خرید بیشتر و تداوم خرید از طریق ایجاد «رضایت» در آنان می باشد. بازارداری، هنر و مهارت راضی سازی مشتری است. (روستا و همکاران،۱۳۷۶)
رضایت مشتری به دو عامل بستگی دارد:
عملکرد محصول در ارائه ارزش مورد نظر مشتری و کیفیت محصول. که ممکن است سه حالت به شرح شکل (۲-۴) پیش آید.
نارضایتی انتظار مشتری < عملکرد محصول
رضایت انتظار مشتری = عملکرد محصول
خشنودی انتظار مشتری> عملکرد محصول
(خیلی راضی)
شکل (۲-۴): رضایت مشتری
سازمانهایی که از نظر بازاریابی در سطح عالی قرار دارند میکوشند مشتریان خود را راضی نگه دارند. مشتری راضی، خریدهای خود را تکرار میکند و از تجربههای خوبی که درباره محصول دارد دیگران را هم آگاه میسازد.
کلید اصلی موفقیت این است که انتظارات مشتری با عملکرد شرکت منطبق باشد. سازمانهایی که زیرک و با فراست هستند، میکوشند مشتری را خشنود کنند. زیرا نه تنها متعهد به ارائه خدمات یا محصول هستند بلکه چیزی را که عرضه میکنند بیش از تعهداتشان است. (پارسائیان،۱۳۷۹)
براساس نوشتههای آقای «میزو جوچی» رئیس هیأت مدیره SDI در توکیو، استنباط ژاپنیها از مسأله مشتری بر پنج مفهوم اساسی استوار است. (شلالوند،۱۳۸۴)
-
- جلب رضایت مشتری باید نخستین هدف مدیریت تلقی شود.
-
- استراتژی جلب رضایت مشتریان باید اساساً ملهم از ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با مشتری باشد.
-
- میزان رضایت مشتری باید مرتباً مورد ارزیابی و سنجش واقع شود.
-
- تأمین رضایت مشتری در گرو تلاشهای دائمی و مستمر است.
-
- دستیابی به رضایت مشتری باید توسط مدیریت، پیگیری و دنبال شود.
رضامندی مشتری وظیفهای اجرایی است که در ارتباط با انتظارات مشتری است. اگر شما قول زیادی داده باشید و بیشتر از آن قول عمل کنید، همیشه مشتریان راضی خواهید داشت.
۲-۳-۶- ساختار فرایند نظام کلی خدمات رضامندی مشتری (مشتاق،۱۳۷۹) خدمات رضامندی مشتری، ارزش افزودهای است که در آن محتوای خدمت از انتظارات مشتری فراتر باشد و ارزش بیشتری به منافع مشتری بدهد. یک خدمت ایدهآل مشتری، فعالیتی منظم و شکل گرفته است که کل سازمان شما را شامل میشود.
ولی بسیاری از سازمانها هنوز این آگاهی از خدمت به مشتری را بعنوان استراتژی بازاریابی، سرمایهگذاری یا موضوع سود و زیان نمیشناسند. حتی مدیرانی که توانایی خدمت به مشتری را در افزایش سود و سهم بازار دریافتهاند، اغلب تمام تأکیدشان را روی ترکیب خدمات دهندگان میگذارند. درحالیکه باید به همان اندازه به بهبود تمامی هفت عنصری توجه کنند که نظام خدمت به مشتری را در بر میگیرد.
نمودار (۲-۶) نشان دهنده ساختار فرایند نظام کلی خدمات رضامندی مشتری است. سازمان میتواند با این ساختار فرایند را بعنوان فهرست کنترل برای سنجش کیفیت خدمات مشتری بکار گیرد یا آنرا بعنوان الگویی جهت بازسازی نظام خدمت به مشتری در نظر داشته باشد.
هفت عنصر اساسی مورد نظر در نمودار (۲-۶)، در زیر فهرست وار توضیح داده میشوند:
ایجاد مفهوم و سیاست رضامندی مشتری
تحقیق و تحلیل
نیازهای مشتری
برنامه ریزی برای مشتری پسند کردن محصولات
بازار و فروش
خدمات و محصول
مشتریپسند
کردن تحویل
ایجاد رضامندی
برای مشتری