بختم ازین نوید برآورد سر زخـــــــواب عقلم برین دلیل اساسی دگـــــــر نهـــــاد
برنام قاصدی که فرستاده ام به دوســــت فــــالی زدم که مقدم قاصد به خیــر بـــاد
( نزاری قهستانی، ۱۳۷۱: ۹۷۹)
واژۀ «استخاره »در شعر حافظ :
هر گه که دل بعشق دهی خوش دمی بود درکــار خیــر حـاجت هیچ استخاره نیــست
(حافظ، ۱۳۸۴: ۵۷)
بعزم توبه سحر گفتم استخاره کنـــــم بهاره توبه شکن می رسد چه چـــــاره کنـم ( همان، ۲۷۲)
مگر وقت وفــــــــــا پــــروردن آمــد کـــه فـــالــم لا تــذرنـی فـــــــرداً آمـد
( همان، ۳۸۹)
وحشی بافقی، در دیوان اشعار خود به رواج فال مصحف اشاره نموده است. که مردم برای امور مهّم مملکت داری از جمله عزل ونصب پادشاهی از فال مُصحَف بهره می گرفتند .
مانند دوبیت :
کند چو مشوره در نصب خسروی زملـوک فلک زمصحف اقبــــال او گشایــد فـــال
اگـــر ضمیر تـــو بر زنگ پـرتـو اندازد ستاره وار درخشــــد ز روی زنـــگی خـــال
( وحشی بافقی، ۱۳۷۶: ۱۷۳ )
دراین ابیّات، به صراحت رواج « استخاره گرفتن از قرآن»در عصر بیدل دهلوی گویاست :
امیــــد فــال امن مجــو، از شــرار من کـــزبــرق نیتم اثــر استخاره سوخت
چون زخمکهنهای که به داغش دوا کنند بیچاره دل ز غیرت اظهار چاره سوخت
(بیدل دهلوی، ۱۳۷۱ : ۲۷۱)
قآآنی، دراین قصیده « استخاره» را در ابیاتش آورده است :
داوری را از زبان عشق فالی برزدم ربّنا افتح بیننا فال من آمد درکتاب
( قآآنی، ۱۳۸۰: ۸۷ )
ویا دراین قصیده« به فال قرآن یا استخاره» اشاره نموده است :
فیض قدسی از دم روحالقدس گشت آشکار نقش فال رحمت از امالکتاب آمد پدید
( همان، ۲۲۰ )
ویا« استخاره کردن با قرآن» در این بیت :
فال شه نصر من الله بود اینککردگار آیهٔ انا فتحنا را بــــر او ضم کــرد بـاز
( همان، ۴۶۶)
قآانی در این قصیده، «کُراسه» را مجازاً به معنای مُصحف و کلام خدا دانسته است. ( همان، ۱۰۰۶) و اشاره دارد به فالگرفتن فراوان از قرآن یا استخاره :
به چنگ اندر فلسی نه و زخیال مهی همی کُراسه بفرسودی از گشودن فال
( همان، ۵۳۹)
فال طغرا، نوعی فال قرآن است. فالی است که «اگر با نیت طلب خیر قرآن رابگشایند و بر ابتدای صفحۀ قرآن « بسم الله » یا اسم دیگر حق تعالی برآید، مبارک است. » ( معین، ۱۳۵۷ ، ج ۲: ۲۴۷۶)
عشق تو به منشور کهن جان ستد از من یارب چو شود تـازه بــه طغرا چـــه ستاند
امروز جهان بستد و ما را غم این نیست ما را غم آن است کـــه فردا چــــه ستاند
( خاقانی، ۱۳۷۴ : ۵۸۴)
پیش ازمن وتو بر رخ جان ها کشیدهاند طغرای نیــک بـــختی و نیــل بــد اختـری
( سعدی، ۱۳۶۳ : ۷۵۴)
۴-۸-۱-۱- «فال تسبیح »
قآآنی درمسمط زیر به « استخاره تسبیح» اشاره کرده است .
واژۀ«سُبحه»مهرههایبرشتهکشیده،که به هنگام ذکر و تسبیح گفتن، دردست میگیرند. ( معین، ۱۳۵۷: ۱۸۱۶)
به صلح درکنارم آ، ز دشمنی کنـــاره کن دلت ره ار نمیدهد ز دوست استشاره کن
ویاچو سُبحه رشتهای ز زُلف خویش پاره کن بر او ببند صدگره و زان پس، استخاره کن
که سخت عاجز آمدم ز رنج انتظارها
( قآآنی، ۱۳۸۰ : ۸۷۴)
۴-۸-۲- «فال حافظ »
شعر حافظ، مملو از امید است و به خواننده احساس سرزندگی، خوشی و بالندگی روحی میبخشد. و در هر لحظه با شادی و غم، امید و یأس، تحوّلی در جان و روان خوانندۀ اشعارش پدید می آورد و به همین منظوراست، که قَدَاست و پاکی خود را همچنان حفظ نموده و هیچ کتاب و دیوان اشعار دیگر، جایگاه او را تنگ نکرده است. و روز به روز د وستداران زیادی را به خود اختصاص داده است. که حتی بسیاری از شاعران معاصر چه بصورت مستقیم ویا غیر مستقیم بصورت مفهومی در اشعارشان از« فال حافظ» بهره گرفتهاند .
بسیاری از از حافظ پژوهان، شوق تفأل زدن به دیوان حافظ را به عللی میدانند، یکی اینکه غزلیّات او با مضامین قرآنی است. ودیگراینکه، لفظ فال به مفهوم پیشگویی و حتی به معنی فال زدن است؛ و این لفظ هم در دیوان او فراوان است. برای مثال، خواجه در غزل معروف خود با مطلع «مژده ای دل، که مسیحا نفسی می آید» از همان شروع غزل ، از « فال زدن» میگوید وتا به آنجا که که میرسد که اعلام می کند :
از غم هجر مکن ناله و فریادکه دوش زده ام فـالی و فریاد رسی می آید
راهنمای نگارش مقاله در مورد اهمّیّت بازتاب قَداسَت فال و استخاره درادبیّات منظوم- ...