چنانچه پیداست ، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم های اطلاعاتی زنجیره تأمین میتواند برروی بسیاری از تصمیمگیریهای داخلی بخشهای مختلف زنجیره تأمین مؤثر باشد که این موضوع حاکی ازاهمیت بالای این مؤلفه در مدیریت زنجیره تأمین است .
۲- مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستم های تولیدی ( مـانند صنعت خودرو ) ، موضوع لجستیک بخش فیزیکی زنجیره تـأمین را دربر می گیرد . این بخش که کلیه فعالیت هـای فیزیکی ازمرحله تهیه مـاده خـام تـامحصول نهـایی شـامل فعالیت های حملونقل ، انبارداری ، زمانبندی تولید و…را شامل میشود ، بخش نسبتا بزرگی ازفعالیت های زنجیره تـأمین را به خود اختصاص میدهد . در واقع محدوده لجستیک تنها جریـان مـواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیت های زنجیره تـأمین است که روابط و اطلاعات ، ابزارهای پشتیبان آن برای بهبود در فعالیتها هستند .
-
- مدیریت روابط :فـاکتوری که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایی میکند و شاید مهمترین بخش مدیریت زنجیره تـأمین به خاطر ساخت و فرم آن باشد ، مدیریت روابط در زنجیره تأمین است . مدیریت روابط تأثیر شگرفی بر همه زمینههای زنجیره تـأمین و همچنین سطح عملکرد آن دارد . در بسیاری از موارد ، سیستم های اطلاعـاتی و تکنولوژی موردنیاز برای فعالیت های مدیریت زنجیره تـأمین به سهولت در دسترس بوده و میتوانند دریک دوره زمانی نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند . اما بسیاری از شکستهای آغازین در زنجیره تأمین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات وتوقعـات و نتیجه رفتـارهایی است که بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع میپیوندد . علاوه بر این ، مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تـأمین ، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است ، به گونهای که شرکا اعتمـاد متقابل به قابلیتها و عملیات یکدیگر داشته باشند . کوتاه سخن این که در توسعه هر زنجیره تأمین یکپارچه ، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت است(حیدری قره باغ و همکارانش،۱۳۸۸).
۲-۲-۲-۶)مؤلفه های مدیریت زنجیره تأمین
مؤلفه های اصلی مدیریت زنجیره تأمین عبارتند از:
۲-۲-۲-۶-۱) مدیریت لجستیک در زنجیره تأمین
لجستیک واژه ای است که از تاریخچه طولانی برخوردار است و به علل وجود تعاریف بسیار در این زمینه شاید نتوان یک جمع بندی کلی روی این واژه صورت داد. که بدین صورت تعریف می شود: انجام فعالیت ها به منظور تضمین تامین بودن محصول صحیح، در مقدار مناسب، در زمان مناسب و در شرایط مناسب و در مکان مناسب برای مشتری مناسب و به هزینه مناسب. عبارت تامین بودن در تعریف بالا تاکید بیش از حد لجستیک به موضوع موجود بودن بالا می باشد که به عنوان هسته اصلی پیدایش رسالت لجستیک محسوب می شود.نکته جالب توجه این است که اگر فهرستی از مفاهیم وابسته به لجستیک تهیه شده و طبقه بندی گردد،می توان آنها را در قالب سه گروه قرار داد:
۱- تأمین گرا
۲- تولید گرا
۳- توزیع گرا
سابقه فعالیت های لجستیک به قبل از سال ۱۹۵۰ برمی گردد. پس از آنکه تعریف جامعی از آنالیز کل هزینه به وجود آمد، مدل های جدید برنامه ریزی خصوصاٌ برای توزیع فیزیکی منسجم تری با یکدیگر تلفیق شدند و مفاهیم جدیدتری را به وجود آوردند. به طور خلاصه مفهوم لجستیک به مرور زمان تغییر نموده است، به گونه ای که گرایش و تمرکز صنایع در لجستیک شکل تازه ای به خود گرفته است.در چارچوب تعاریفی که برای لجستیک اشاره شد، جریان مواد به قسمت های تأمین، تولید و توزیع تقسیم می شوند و فعالیت های لجستیک شامل موجودی ها،حمل و نقل و هماهنگی کلی در جریان مواد در شرکت است. در عالم واقع جریان مواد توسط سازمان های مختلف، وظایف و سیستم های اطلاعاتی صورت می گیرد. در چارچوب جدید لجستیک، نسبت به چارچوب قدیمی آن، تمرکز بر روی عملکرد کلی است تا عملکرد تک تک اجزای جریان مواد به صورت یک موجودیت بررسی می شود، یکپارچه سازی به صورت یک مفهوم مهم در چارچوب جدید است.در چارچوب جدید لجستیک، حیطه یکپارچه سازی تنها به جریان مواد و اطلاعات ختم نمی شود، بلکه لازم است تا مدیریت مالی و منابع انسانی و علاوه بر آن دوره عمر کل لجستیک مورد بررسی قرار گیرد.در چارچوب لجستیک جدید یکپارچه سازی فرآیندها، وظایف، سازمان ها، روش ها(قواعد) و سیستم ها ضروری است و در نتیجه اینکه مدیریت روابط مشارکت ها مهم است ( مدرس یزدی و همکارانش،۱۳۸۵).
مدیریت امور لجستیکی از ابتدای ایجاد سازمان ها وجود داشته است،ولی این مدیریت عمدتاٌ بر روی قسمت های مختلف زنجیره خرید، تولید، توزیع و … به صورت جداگانه و مستقل انجام می شده است. در طول زمان به دلیل ارتباط این امور با یکدیگر به تدریج فنونی در جهت یکپارچه نمودن این زنجیره و مدیریت آن صورت پذیرفته است. در دهه ۷۰ میلادی بحث مدیریت مواد بسیار متداول شد. در این ارتباط نیز عملیات برنامه ریزی تولید، برنامه ریزی مواد و برنامه ریزی کار در کارگاه و خرید ادغام شد.هدف از این ادغام معلول سه علت اصلی بوده است:
۱- بهبود شرایط تحویل کالا به مشتری
۲- بهبود سطح موجودی کالا
۳- بهبود هزینه های تولید
به دنبال اینگونه اقدامات در دهه ۸۰ میلادی،مفاهیم سیستم های ترکیبی لجستیکی گسترش یافت. در این دوره عملیات دیگری نظیر مدیریت حمل و نقل و توزیع به مدیریت مواد اضافه شد. هدف از این حرکت این بود که شرکت های بزرگ با کثرت مراکز تولید و توزیع بتوانند عملکرد خود را در مجموعه عملیات شرکت بهبود بخشند. از دهه ۹۰ میلادی تدریجاٌ مدیریت زنجیره تأمین به عنوان حالت تکمیل شده مدیریت لجستیکی مطرح شد که در آن مدیریت جریان مواد و اطلاعات به منظور بالا بردن درجه پاسخگویی به مشتریان از اهمیت خاص برخوردار گردید.در این نظام،کاهش هزینه های کل مجموعه نیز از اولویت خاصی برخوردار است (فارازل[۳۰]،۲۰۰۲).
۲-۲-۲-۶-۲) نقش اطلاعات و سیستم اطلاعاتی در مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت اطلاعات یعنی گردش و انتقال صحیح اطلاعات، باعث می شود تا فرآیندهای مؤثر در زنجیره هماهنگ و ارتباط بین شرکاء در زنجیره تأمین کاراتر شود و تسهیل یابد. مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم های اطلاعاتی زنجیره تأمین می توانند بر روی بسیاری از تصمیم گیری های داخلی بخش های مختلف زنجیره تأمین مؤثر باشد که این موضوع ناشی از اهمیت بالای این مؤلفه در مدیریت زنجیره تأمین می باشد (سلطانی،۱۳۸۴).
۲-۲-۲-۶-۳) نقش رابطه و مدیریت روابط در مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت روابط،تأثیر شگرفی بر همه زمینه های زنجیره تأمین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیاری از موارد، سیستم های اطلاعاتی و فناوری مورد نیاز برای فعالیت های مدیریت زنجیره تأمین به سهولت در دسترسی بوده و می توانند در یک دوره زمانی نسبتاٌ کوتاه تکمیل شده و به کار گمارده شوند. اما بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تأمین، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است که بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع می پیوندند (سلطانی،۱۳۸۴).
لازمه داشتن یک جریان مواد روان با نظم مناسب و درخور توجه، بهره گیری از یک سیستم جریان اطلاعات دقیق و کامل،در زمان و مکان های مناسب،و همچنین برخورداری از از روابط هماهنگ و سازمان یافته با سایر اعضای زنجیره تامین است.اگر هرگونه آسیبی به این مؤلفه وارد آید قطعاٌ آثار آن بر روی دو مؤلفه دیگر(جریان مواد و جریان اطلاعات)نمایان خواهد شد. بنابراین برقرار نمودن رابطه ای مشخص و تعریف شده با سایر اعضای زنجیره بسیار مهم و ضروری است و همچنین آگاهی یافتن از خواست ها و نیازهای مشتریان داشتن رابطه ای مناسب با آنان را می طلبد. بنابر این داشتن رابطه ای خوب با توزیع، انبارها، خرده فروش ها و همچنین با تأمین کنندگان مواد اولیه و مواد خام امری ضروری است. بنابر این اهداف اصلی این توافقات و روابط، ارضای نیازهای مشتریان و جلب رضایت آنهاست. در حقیقت هدف زنجیره، تعیین کننده حد و اندازه روابط داخل زنجیره خواهد بود و هدف گذاری گروهی و پایبندی به آن از رموز موفقیت هر زنجیره و اعضای آن است.از سوی دیگر همان طور که برقراری ارتباط و توافق های بلند مدت در دنیای رقابتی امروز مهم و ضروری است حفظ و ارتقاء آن نیز نکته جالب توجهی است. بدنبال این بحث اشاره ای به دیدگاه مشارکتی و دیدگاه مجزا خواهد شد و به طور خلاصه از چند بعد مهم مورد بررسی قرار خواهند گرفت. دیدگاه مجزا همان روابطی است که سابقاٌ بین طرفین (فروشنده و خریدار) وجود داشته است. ولی دیدگاه مشارکتی چیزی است که از آن تعبیر به روابط مناسب و تعریف شده در جهت قابل اطمینان و اتکاء بودن خدمات و محصولات تبادل شده بین طرفین شد (سلطانی،۱۳۸۴).
۲-۲-۲-۷) الگوی بومی نظام جامع مدیریت زنجیره تأمین کنندگان
مدیریت مؤثر زنجیره تـأمین منافع بی شماری دارد ، عموما منافع مدیریت مؤثر زنجیره تـأمین شامل موجودی های پایین تر ، هزینه های کمتر ، بهره وری بالاتر ، توانایی بهبود یافته برای پاسخ به نوسانات تقـاضا ، زمان های تحویل کوتاه تر ، سود بیشتر و وفاداری بیشتر مشتری است . بنابراین بایستی به مدیریت زنجیره تأمین اهمیت خاصی داد و درنظام مدیریت سازمان جایگاه مناسبی برای آن در نظر گرفت . عناصر و اجزای مدیریت زنجیره تـأمین را می توان مشتمل بر مشتریان ، پیش بینی ، طراحی کردن ، پردازش کردن ، موجودی ، خرید ، مکـان یابی و پشتیبانی دانست . برای این که یک شرکت به اهداف استراتژیک خود دست یابد بایستی عامل نابودی مدیریت زنجیره تأمین یعنی عدم اطمینان را کنترل کند . این امرمستلزم شناسایی ودرک علل عدم اطمینان ، تعیین این که عدم اطمینان چطور بر سایر فعالیتها در بالا و پایین زنجیره تـأمین اثر می گذارد و سپس تنظیم رویه ها و روش هایی برای کاهش و یا حذف آن است . مدیریت زنجیره تـأمین از آنجا اهمیت پیدا می کند که تـأمین منابع از خارج سازمـان به دلیل واگذاری بخش هایی از فعالیت های سازمـان به بیرون اهمیت یافته است . سازمـانها به دلایل مختلفی سعی می کنند فعالیت های داخلی سازمان را به بیرون واگذار کرده و در حد امکـان بدنه خود را کوچک کنند . دلایل اصلی و عمده برای واگذاری فعالیتها به بیرون از سازمـان که مدیریت شبکه و زنجیره تـأمین را شکل می دهد را می توان به شرح زیر بیان نمود :
-
- منابع آزاد برای سرمایه گذاری
-
- بهبود تمرکز سازمان
-
- بالا بردن امکان دسترسی به وجوه سرمایه
-
- کاهش هزینه های عملیاتی
-
- کاهش مخاطره
-
- رهایی از کمبود منابع داخلی و غیر قابل دسترس
با توجه به مطالب گفته شده برای مدیریت زنجیره تأمین بادرنظرگرفتن شرایط فرهنگی ، انسانی ، ساختاری ، قانونی و صنعتی سازمان های تولیدی و خدماتی لازم است الگوی بومی برای این کارطراحی ، تدوین و به کارگرفته شود (مهرمنش،۱۳۹۱).
۲-۲-۲-۸) مراحل مدیریت زنجیره تأمین
به طور کلی مؤلفه ها و مراحل مدیریت زنجیره تأمین کنندگان را می توان به شرح زیر بیان نمود :
۱ ) تدوین نظام نامه برای مدیریت زنجیره تأمین کنندگان :
مدیریت زنجیره تـأمین کنندگان نیازمند اصول و چهارچوب ادراکی است که براساس آن بتوان حرکت نمود . رسالت نظام نامه این است که مشخص کند چرا و چگونه بایستی به زنجیره تـأمین توجه نمود و آنها را به صورت یک شبکه یکپـارچه و همکـار مدیریت نمود ، به طور کلی در نظام نامه مربوط به مدیریت زنجیره تأمین بایستی عناصر زیر مشخص شود :
-
- حدود کار
-
- محدوده تصمیم گیری
-
- نحوه سیاست گذاری
۲ ) استراتژی گذاری برای مدیریت زنجیره تأمین :
مدیریت زنجیره تأمین نیازمند راهبردهایی است که بتوان براساس آنها حرکت نمود . بخشی از مدیریت زنجیره تأمین در سطح استراتـژیک بایستی انجام شود ، یک مزیت رقـابتی بدون توجه استراتژیک به تـأمین کنندگان امکان پذیر نمی باشد . بنابراین ارزش راهبردهای کلی سازمان درقبال تأمین کنندگان بایستی مشخص شود ، دراین زمینه نیز لازم است برای مدیریت زنجیره تأمین کنندگان اقدامات زیر صورت پذیرد:
-
- تدوین استراتژی جامع سازمان در مورد تأمین کنندگان
- تدوین استراتژی جامع در مورد نحوه ی تأمین منابع از خارج سازمان