از محدودیت های مطالعه این است که چون همه بیماران مورد مطالعه علایم خفیف تا متوسط (کلاس II و III NYHA) داشتند، نتایج این مطالعه را نمی توان به کل جمعیت مبتلا به HF تعمیم داد؛ دوم اینکه اطلاعات از ۳ بیمارستان مختلف جمع آوری شده که بیمارستان های مختلف، محیط مختلف و شرایط آموزشی مختلفی دارند؛ همچنین کوچک بودن اندازه نمونه، بیشتر بودن شرکت کنندگان مذکر و مقطعی بودن طرح مطالعه نیز از دیگر محدودیت ها می باشد .
محققان این مطالعه پیشنهاد می کنند که بررسی رفتارهای خود مراقبتی در نمونه بزرگتر و ارتباط آن با عوامل روانی-اجتماعی مثل وضعیت روحی-روانی و حمایت اجتماعی صورت گیرد، عملکرد و ساختار خانواده و بار مسئولیت مراقبت دهنده بررسی شود، همچنین به بکارگیری طرح تجربی (مداخله ای) در تحقیقات آینده جهت افزایش رفتارهای خود مراقبتی نیز توصیه شده است (۳۷).
همچنین کامرون و همکاران تحقیق دیگری را با هدف تعیین تفاوت در مهارت های مراقبت از خود بین بیماران با و بدون تجربه ی علائم و نشانه های نارسایی مزمن قلب انجام دادند .
این بررسی یک مطالعه غیرتجربی بود، که نمونه ها از ۱۴۳ فرد مبتلا به نارسایی مزمن قلبی از بیماران بیمارستان قلب استرالیا غربالگری شدند. جمع آوری اطلاعات بین دو دوره زمانی از ژوئن تا دسامبر ۲۰۰۵ و آوریل ۲۰۰۷ تا سپتامبر ۲۰۰۸ صورت گرفت. نمونه ها براساس بازه زمانی از تایید تشخیص و درمان برای نارسایی مزمن قلبی، کمتر مساوی ۲ ماه که کمترین آموزش را دریافت کرده بودند (بی تجربه) یا بیشتر از ۲ ماه که بیشترین آموزش را دریافت کرده بودند (با تجربه)، به عنوان دو گروه بی تجربه و باتجربه تقسیم شدند . معیارهای ورود شامل: تشخیص CHF با بهره گرفتن از معیارهای بالینی و علایم در زمان استراحت و فعالیت، وجود مدرکی مبنی بر اختلال عملکرد قلبی ثبت شده در گزارش اکوکاردیوگرافی براساس دستورالعمل های استرالیا و سن ۴۵ سال و بالاتر می باشد . علایم CHF عبارتند از: تنگی نفس فعالیتی، ارتوپنه، تنگی نفس حمله ای شبانه، ادم پاها، خستگی، سمع صدای کراکل در ریه ها، کاردیومگالی، ادم حاد ریه، افزاایش فشار ورید ژوگولار، هپاتومگالی و تپش قلب . معیارهای خروج از مطالعه شامل : وجود تاریخچه ثبت شده از مشکلات عصبی از قبیل: حادثه عروق مغزی، حمله ایسکمیک گذرا، دمانس یا فقدان حافظه کوتاه مدت؛ اقامت در مکانهای درمانی-مراقبتی، ناتوانی در پاسخگویی مستقل به پرسشنامه ها به علت موانع زبانی یا نقایص بینایی و شنوایی می باشد .
ابزار این مطالعه شامل ۴ پرسشنامه: اطلاعات فردی (سن، جنس، وضعیت اجتماعی، وجود بیماری همراه، کلاس عملکردی NYHA و…)، شاخص مراقبت از خود نارسایی قلبی (SCHFI)، بررسی عملکرد شناختی (MMSE)، ابزار بررسی علایم افسردگی (CDS) و ابزار شاخص بیماری همراه چارلسون بود. پرسشنامه SCHFI شامل ۱۵ آیتم با پاسخ ۴ گزینه ای بود که به ۳ زیرمقیاس حفظ و مدیریت مراقبت از خود که مهارت های خود مراقبتی را منعکس می کنند، و اطمینان از خودمراقبتی که بیان می کند چرا برخی از بیماران مراقبت از خود را به خوبی یاد می گیرند و برخی دیگر یاد نمی گیرند. پاسخ به هر یک از ۳ زیرمقیاس به ۱۰۰ نمره تقسیم می شد که نمره بیشتر از ۷۰ نشان دهنده مراقبت ازخود مناسب بود. پایایی درونی در این مطالعه برای حفظ و مدیریت خودمراقبتی کم بود (آلفا کرونباخ ۵۹/۰ و ۵۲/۰)، اما ثبات دورنی برای اعتماد به خود در زمینه مراقبت از خود بالا بود (آلفا کرونباخ ۸۰/۰) .
موافقت از کمیته تحقیقات شبکه سلامت و کمیته اخلاقی تحقیقات انسانی دانشگاه کسب شد. مصاحبه توسط محقق اصلی که از وضعیت بالینی شرکت کنندگان آگاه بود، به طور متوسط ۶ روز پس از بستری انجام شد . مصاحبه با ۱۳۵ بیمار در طول مدت بستری در بیمارستان و با ۸ بیمار در منزل آنها صورت گرفت .
تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS-16 و آزمونهای آماری میانه، انحراف معیار، میانگین، چارکها، کای دو، t-test، آنالیز واریانس و رگرسیون انجام گرفت .
نتایج بدست آمده نشان داد که سن متوسط گروه ۱۱±۷۲ سال بود، ۶۳ درصد تحت حمایت قرار داشتند، ۲۷ درصد مونث، ۴۹ درصد در هنگام استراحت یا با فعالیت حداقل دچار علائم می شدند (کلاس III-IV NYHA) و ۱۸ درصد بیش از ۴ بیماری همراه داشتند. ۳۷ درصد از شرکت کنندگان بی تجربه و ۶۳ درصد باقیمانده با تجربه بودند.
در ۱۴۳ بیمار بستری با نارسایی مزمن قلبی، بی تجربه ها توانایی حفظ مراقبت (P=0/05, 16±۶۳ در مقابل ۱۴±۷۱) و توانایی مدیریت مراقبت از خود (,P= 0/003 17±۴۸ در مقابل ۱۹±۵۸) کمتری نسبت به بیماران باتجربه داشتند . بی تجربه ها کمترین احتمال را برای حفظ مراقبت از خود (OR,0/73; 95% CI 0/5-0/9, LR< 0/02) و مدیریت مراقبت از خود ( OR,0/3; 95% CI, 0/1-0/8, P= 0/02) داشتند . بیماران باتجربه مبتلا به CHF سطوح اعتماد به نفس مشابهی با بی تجربه ها داشتند ( ۶۶±۱۷ , P= 0/40در مقابل ۶۴±۱۷) . اگرچه بیماران با بیش از ۲ ماه تجربه علایم CHF فعالیت های مدیریت مراقبت از خود بیشتری نسبت به بیماران بی تجربه داشتند، مهارت های مدیریت مراقبت از خود در کل زیر حد مطلوب بوده است .
در مدل رگرسیونی مدیریت خودمراقبتی جنس، طبقه بندی NYHA، بیماری های همراه و سطح تجربه، ۴ متغیری بودند که مشارکت معنی داری در مدل ایجاد کردند (به ترتیب P=0.02, P=0.00, P=0.01, P=0.02) . در مدل رگرسیونی ۲ متغیر افسردگی (P=0.01) و جنس مذکر (P=0.02) مشارکت معنی داری در اطمینان به خود در زمینه خود مراقبتی داشته اند؛ در ضمن تفاوت در اطمینان از خود در زمینه مراقبت از خود بین افراد با تجربه و بدون تجربه وجود ندارد پذیرفته شد .
محدودیت های پژوهش شامل : انجام مطالعه در ۲ دوره زمانی بود که این مسئله می تواند در نتایج تحقیق اثرگذار باشد؛ همچنین پایایی درونی زیرمقیاس های حفظ و مدیریت خودمراقبتی در این نمونه ها پایین بود که با یافته های گزارش شده برای تست روان سنجی ابزار SCHFI مغایرت دارد . در کل نتایج این تحقیق نشان داد که سطح تجربه یک تعیین کننده ی مهارتهای حفظ و مدیریت خودمراقبتی است که پیشنهاد می شود این عامل در تنظیم برنامه آموزشی افراد در نظر گرفته شود (۱۳).
به منظور تعیین کارایی مدل مراقبت از خود اورم[۵۳] در بهبود بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ناجی و همکاران تحقیق دیگری را انجام دادند .
این بررسی یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود؛ جمعیت مورد مطالعه شامل همه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی (کلاس I و II) می شد که به مراکز درمانی و بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه می کردند . بیماران براساس پرونده درمانی و تایید پزشک متخصص وارد مطالعه می شدند. تعداد نمونه ها براساس مطالعات مشابه قبلی ۱۰۰ بیمار در نظر گرفته شده بود . معیارهای ورود به مطالعه شامل : هوشیار بودن، گذشتن حداقل ۳ ماه از تشخیص بیماری، عدم وجود سابقه جراحی قلب در ۶ ماه گذشته، سکونت در تهران و باسواد بودن می باشد ؛ معیار خروج از مطالعه نیز ابتلا به بیماری مزمن غیر مرتبط (مثل COPD) که با علایم نارسایی قلبی تداخل دارد، می باشد . پس از کسب رضایت نامه از شرکت کنندگان، به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند و هر دو گروه به مدت ۶ ماه تحت کنترل بودند . در گروه کنترل مراقبت پرستاری به طور معمول انجام می شد ولی در گروه مداخله بیماران تحت مراقبت براساس مدل اورم قرار داشتند .
ابزار گرداوری اطلاعات در این مطالعه شامل یک پرسشنامه خودمراقبتی استاندارد به همراه اطلاعات بیوگرافی و اطلاعات مرتبط با مراجعات بالینی یا بستری مجدد و ابعاد مختلف مراقبت از خود می شد . ابزار از نظر روایی و پایایی مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد؛ پایایی بوسیله آزمون re-test تایید شده بود (r = 0.73). پرسشنامه ها برای هر دو گروه توسط تیم تحقیق در یک زمان (هم در ابتدای مطالعه و هم در طول مطالعه) تکمیل شدند .
تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS، آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آزمون های آماری کای دو، و آزمون تی صورت گرفت .
نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین سن بیماران برای گروه مداخله ۷۸/۵۶ سال و برای گروه کنترل ۳۳/۵۸ سال بود؛ اکثریت بیماران در هر دو گروه مذکر بودند (مداخله ۵۴% و کنترل ۴۸%)؛ در گروه مداخله ۷۴ درصد بیماران و در گروه کنترل ۸۰ درصد آنها در سطح II بیماری نارسایی قلبی قرار داشتند؛ میانگین مدت زمان بیماری در گروه مداخله ۱/۱۷ سال و در گروه کنترل ۷۲/۱۵ سال بود؛ ۶۱ درصد بیماران گروه مداخله و ۶۰ درصد بیماران گروه کنترل تحت مراقبت اعضای خانواده اشان بودند؛ دو گروه از نظر درمان، سابقه آخرین بستری، مقدار سدیم و BUN[54] آخرین آزمایش قبل از مطالعه فاقد تفاوت معنادار بودند . ۶۷ درصد از گروه مداخله توانایی مراقبت از خود بالا و ۳۳ درصد از آنها توانایی مراقبت از خود متوسط داشتند؛ در گروه کنترل، ۴۰ درصد توانایی مراقبت از خود پایین و ۶۰ درصد توانایی مراقبت از خود متوسط داشتند . آزمون آماری کای دو و تی تست تفاوت معنی داری را در بین ۲ گروه نشان دادند (P<0.001). میانگین نمرات مراقبت از خود برای گروه مداخله ۶۹/۶۵ و برای گروه کنترل ۷۵/۳۲ بود .
در کل نتایج نشان داد که یک تفاوت معنی دار بین توانایی مراقبت از خود بیماران در گروه مداخله بعد از انجام مداخلات در مقایسه با گروه کنترل وجود دارد (P<0.001)؛ همچنین بهبودی بیماران، آنچه که آنها جهت رفع علایم انجام می دهند، و رعایت رژیم درمانی و تعادل مایعات در گروه مداخله بهتر از گروه کنترل بود (P<0.001) .
درمان بیماران مبتلا به نارسایی قلبی نیاز به کنترل طولانی مدت دارد و بیمار تنها کسی است که می تواند بتدریج وضعیت قلبی اش را بهبود دهد؛ برای دستیابی به این وضعیت، نتایج این مطالعه بیان می کند که بکارگیری مدل مراقبت از خود اورم برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی بسیار موثر است. به طور کلی هر چه نمرات مراقبت از خود بالاتر باشد، تعداد دفعات مراجعه به بیمارستان و بستری شدن کمتر و تعادل مایع و الکترولیت بهتر حاصل می شود (۷۴).
در این رابطه تحقیق دیگری را هئو[۵۵] و همکاران با هدف شناسایی عوامل مرتبط با رفتارهای مراقبت از خود در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی و تعیین اینکه آیا این عوامل با تفاوتهای جنسیتی مرتبط می باشند؟ انجام دادند .
این بررسی از نوع همبستگی، مقطعی بوده که نمونه ها به تعداد ۱۲۲ بیمار از درمانگاههای بیماران سرپایی یک مرکز درمانی دانشگاهی و ۲ بیمارستان عمومی شهر میدوسترن[۵۶] در ایالات متحده جمع آوری شدند . اندازه نمونه براساس مطالعات قبلی محاسبه شده بود. معیارهای ورود به مطالعه شامل : تشخیص اولیه HF که بوسیله علایم و نشانه های بالینی و معیارهای رادیوگرافیک نارسایی احتقانی قلب تایید شده باشد، سن ۱۸ سال و بالاتر، توانایی خواندن و صحبت به انگلیسی، عدم وجود مشکلات روانی یا شناختی بوسیله مرور پرونده درمانی و مصاحبه با بیمار، می باشد.
ابزار گرداوری اطلاعات در این مطالعه شامل ۷ پرسشنامه: شاخص مراقبت از خود نارسایی قلبی (SCHFI)، ابزار افسردگی بک [۵۷](BDI-II)، ابزار اصلاح شده کنترل نگرش[۵۸]، ابزار آگاهی از نارسایی قلبی و موانع پیروی[۵۹]، شاخص وضعیت فعالیتی داک[۶۰]، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک شده[۶۱] و پرسشنامه فردی و بالینی، می باشد .
شاخص مراقبت از خود نارسایی قلبی دارای ۳ زیرمقیاس حفظ، مدیریت و اطمینان از مراقبت از خود بود که در این مطالعه از زیرمقیاس حفظ خودمراقبتی برای بررسی رفتارهای مراقبت از خود و از زیرمقیاس اطمینان از مراقبت از خود برای بررسی اعتماد به نفس در توانایی ها جهت انجام رفتارهای مراقبت از خود استفاده شد . زیرمقیاس حفظ خودمراقبتی دارای ۵ آیتم و زیرمقیاس اطمینان از مراقبت از خود دارای ۴ آیتم با پاسخ ۴ گزینه ای لیکرت می باشند ؛ نمرات هر زیر مقیاس به ۱۰۰ تبدیل می شود و نمرات بالاتر بیانگر رفتارها و اعتماد به خود بهتر در مراقبت از خود می باشد . آلفا کرونباخ جهت بررسی پایایی ابزار نیز قابل قبول بود (به ترتیب برای حفظ و اطمینان مراقبت از خود، ۷۱/۰ و ۸۹/۰) .
ابزار افسردگی بک شامل ۲۱ آیتم می باشد که شدت علایم افسردگی را در طی ۲ هفته گذشته بررسی می کند. محدوده نمرات از ۳۶-۰ می باشد که نمرات ۱۹-۱۴ علایم افسردگی خفیف، نمرات ۲۸-۲۰ افسردگی متوسط و نمرات ۶۳-۲۹ افسردگی شدید را بیان می کند . ابزار از نظر روایی و پایایی نیز تایید شده است که آلفا آن ۹۲/۰ می باشد .
ابزار اصلاح شده کنترل نگرش برای بررسی کنترل درک شده بکار می رود که شامل ۸ آیتم با پاسخ ۵ گزینه ای لیکرت می باشد؛ محدوده نمرات از ۸ تا ۴۰ می باشد که نمرات بالاتر کنترل درک شده بیشتر را نشان می دهد . ثبات درونی ابزار بوسیله آلفا کرونباج بررسی گردید که ۸۰/۰ بود .
ابزار آگاهی از نارسایی قلبی و موانع پیروی برای بررسی آگاهی از کنترل HF بکار می رود که شامل ۲۵ آیتم (۱۳ آیتم مربوط به آگاهی و ۱۲ آیتم مربوط به موانع کنترل HF) با پاسخ ۵ گزینه ای می باشد؛ در این مطالعه از آیتم مربوط به موانع کنترل HF استفاده نشد . محدوده نمرات از ۶۵-۱۳ می باشد که نمرات بالاتر آگاهی بهتر را بیان می کند . آلفا کرونباخ برای تایید پایایی این ابزار ۷۰/۰ بود .
شاخص وضعیت فعالیتی داک برای بررسی وضعیت عملکردی بکار می رود که شامل ۱۲ آیتم می باشد . محدوده نمرات از ۲/۵۸-۰ بوده که نمرات بالاتر اختلال عملکردی کمتر را نشان می دهد . پایایی ابزار نیز قابل قبول بود (آلفا ۸۲/۰) .
مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی درک شده برای بررسی حمایت اجتماعی بکار می رود که شامل ۱۲ آیتم با پاسخ ۷ گزینه ای لیکرت می باشد . محدوده نمرات از ۸۴-۱۲ می باشد که نمرات بالاتر حمایت اجتماعی بهتر را بیان می کند . روایی و پایایی ابزار نیز تایید شده است (آلفا ۹۵/۰) .
پرسشنامه فردی و بالینی نیز برای بررسی سایر ویژگیهای فردی از قبیل : سن، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل و نژاد؛ و ویژگیهای بالینی که توسط شاخص بیماری همراه چارلسون، دسته بندی عملکردی انجمن قلب نیویورک (NYHA)، مرور پرونده درمانی و مصاحبه با بیمار بررسی می شد؛ مورد استفاده قرار گرفت .
تایید هیئت بازنگری، و رضایت نامه از همه شرکت کنندگان توسط محققان و یا پرستار مرتبط با تحقیق کسب گردید . همه اطلاعات از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ جمع آوری گردید .
تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS، آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و درصد) و آزمون های تحلیلی (کای دو، تی تست مستقل، من ویتنی یو و آنالیز رگرسیونی چندگانه) صورت گرفت .
نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین سن بیماران ۱۲±۶۰ سال بود؛ ۱۱/۶۳ درصد از بیماران مرد و ۸۸/۳۶ درصد آنها زن ؛ و ۶۶ درصد با کلاس عملکردی III/IV NYHA بودند؛ مردان بیشتر از زنان متاهل بودند . از لحاظ آماری تفاوت معناداری در سن، سطح تحصیلات، اتیولوژی HF، کلاس عملکردی NYHA و وضعیت بیماری همراه دو جنس مشاهده نشد (P>0.05)؛ تنها از نظر وضعیت تاهل (P=0.017) و نژاد (P=0.023) تفاوت معنادار در دو جنس مشاهده شد . میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی در مردان ۹/۱۷±۵/۶۲ و در زنان ۹/۲۰±۸/۶۱ بود، میانگین نمرات رفتارهای خود مراقبتی در هر دو جنس کمتر از ۷۰ بود که نشان می دهد اکثریت زنان و مردان مبتلا به HF به طور پایدار رفتارهای خود مراقبتی را بکار نمی برند . اطمینان از خود مراقبتی بالاتر، کنترل درک شده و آگاهی از مدیریت بهتر HF با خود مراقبتی بهتر (r2 = ۰٫۲۵, P<0.001)، و کنترل درک شده بالاتر و آگاهی بهتر با رفتارهای خود مراقبتی بهتر در مردان (r2 = ۰٫۱۸, P= 0.001) در ارتباط بودند؛ درحالیکه اطمینان از خود مراقبتی بالاتر و وضعیت عملکردی ضعیف تر با رفتارهای خود مراقبتی بهتر در زنان در ارتباط می باشد (r2 = ۰٫۳۵, P<0.001) . مردان وضعیت عملکردی بهتری نسبت به زنان داشتند (۰۴۵/۰P=، ۷/۱۲±۵/۱۴ در مقابل ۳/۱۰±۲/۱۰).
در کل این مطالعه تاثیر قابل توجه عوامل قابل تعدیل مانند : اعتماد به خود در یکی از توانایی های مراقبت از خود، کنترل درک شده، و آگاهی درباره رفتارهای مراقبت از خود را نشان می دهد؛ همچنین نشان می دهد که در عوامل موثر بر مراقبت از خود تفاوت جنس وجود دارد اگرچه در ابتدا مردان و زنان سطوح آگاهی، وضعیت رفتاری، روانی و جسمی مشابه داشتند .
از محدودیت های مطالعه طرح مقطعی آن می باشد که نیاز به انجام مطالعات مداخله ای و بکارگیری طرح طولی در مطالعات آینده را می طلبد؛ همچنین استفاده از پرسشنامه های خود گزارش دهی در جمع آوری اطلاعات از دیگر محدودیت های مطالعه می باشد که ممکن است اطلاعات واقعی بیماران را منعکس نکند. باید درباره تعمیم نتایج به جامعه نیز توجه شود زیرا بیمارانی که زبان مادری اشان انگلیسی نبود و آنهایی که مشکلات شناختی یا روانی داشتند، از مطالعه خارج شده بودند و این نیز یکی دیگر از محدودیت های مطالعه می باشد .
در نهایت نتایج این مطالعه بیان می کند که عوامل متعدد قابل تعدیل برای مردان و زنان به جهت بهبود رفتارهای مراقبت از خود نیاز است، تا هدف قرار داده شوند. محققان و افرادی که با بیماران مبتلا به HF کار می کنند باید پس از بررسی وضعیت مراقبت از خود بیماران، مداخلاتی را ارائه دهند تا بر عوامل قابل تعدیلی تاکید دارد که ویژگیهای منحصر به فرد مردان و زنان را در بر می گیرد (۲۵).
فصل سوم
روش پژوهش :
این فصل مشتمل بر مباحث روش پژوهش و ملاحظات اخلاقی است و مواردی که تحت عنوان روش پژوهش ارائه می گردد ، شامل بیان نوع پژوهش، جامعه پژوهش، نمونه پژوهش، روش نمونه گیری، مشخصات واحدهای مورد پژوهش، محیط پژوهش، ابزار گردآوری داده ها، اعتبار و اعتماد علمی، روش گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها می باشد .
نوع پژوهش
مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که در آن به تعیین عوامل پیش بینی کننده خود مراقبتی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی دکتر حشمت رشت در سال ۹۲-۱۳۹۱ پرداخته شده است.
جامعه پژوهش
کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی دکتر حشمت رشت، جامعه پژوهش را تشکیل می دهند .
روش نمونه گیری
نمونه های پژوهش این مطالعه شامل ۲۳۹ بیمار مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی دکتر حشمت رشت بودند که در صورت داشتن معیارهای ورود به مطالعه به روش نمونه گیری تدریجی انتخاب می شدند . برای تعیین حجم نمونه نیز از فرمول تعیین حجم نمونه زیر استفاده گردید:
با استناد به مقاله شماره (۳۹) و با اطمینان ۹۵% و قدرت آزمون ۹۰% در یک آزمون دوطرفه براساس حیطه حفظ خود مراقبتی ، ۹۹ بیمار مبتلا به نارسایی قلبی انتخاب شدند .
R12 = ۰٫۱۰ r =0.32 ارتباط حفظ خودمراقبتی با عوامل مرتبط))
W= Ln
W= Ln W = 0.33
N0=
N0=
دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی عوامل پیش بینی کننده خود مراقبتی در بیماران ...