الف: ایجاز در بوستان
شیخ شیراز، در پروردن و خلق حکایت ها آن قدر چیره دست و تواناست که نمی توان واقعی و تخیلی بودن حکایت ها را از هم تمیز داد. ابزار جادویی او «واژه ها و کلمات» هستند که گاهی در نهایت اختصار از آن ها بهره گرفته و به وسیله آن ها توانسته است دو جهان متفاوت و زیبا و شگفت انگیز را به وجود آورد. در حقیقت به کمک ایجاز به آفرینش دو دنیای عجیب و اسرارآمیز دست زده است. دو دنیای واقعی و مجازی، دو دنیای واقعی و تخیلی و یا به تعبیری دو دنیای زمینی و آسمانی، که این دو دنیای او را می توانیم در دو شاهکار بزرگ و جذاب شیخ بنگریم: «گلستان و بوستان». سعدی نه در گلستان، بلکه در بوستان هم طریق ایجاز را در پیش گرفته است. این هم می توان در جای جای بوستان مشاهده کرد، اما در این جا به ذکر چند نمونه بسنده می کنیم.
در ابیات زیر از باب اول«در عدل و تدبیر و رأی» سعدی در حکایتی کوتاه و مختصر به پند و اندرز پرداخته و مخاطب را به نیکی ، پنهان نکردن نام نیک دیگران و همچنین بخشش گناهان و پناه دادن و پند و نصیحت آن ها پرداخته است.
چو خواهی که نامت بود جاودان همین نقش بر خوان پس از عهد خویش همین کام و ناز و طرب داشتند یکی نام نیکو ببُرد از جهان به سمع رضا مشنو ایذای کس گناه کار را عذر نیسان بنه گر آید گناه کاری اندر پناه چو باری بگفتند و نشنید پند وگر پند و بندش نیاید بکار |
مکن نام نیک بزرگان نهان که دیدی پس از عهد شاهان پیش به آخر برفتند و بگذاشتند یکی رسم بد ماند از او جاودان وگر گفته آید به غَورش برس چو زنهار خواهند زنهار ده نه شرط است کشتن به اول گناه دگر گوش مالش به زندان و بند درختی خبیث است بیخش برار (سعدی، ۱۳۸۹: ۴۵) |
در ابیات بالا، سعدی زبان پند و اندرز را گشوده و به زیبایی در عبارات و کلماتی موجز مخاطب را نصیحت می کند. همین سادگی، ایجاز و پر مایگی، کلام سعدی را دلنشین ساخته است.
هیچ انسانی از پند و اندرز بی نیاز نیست. یکی از وظایف انسان ها و حق آن ها به یکدیگر نصیحت و تذکر است، تذکر خوبی ها و بدی ها، پرهیز دادن دیگران از گرفتار شدن به بدبختی ها و به چیزهایی که امکان دارد ناآگاهی و فراموشی به آن ها موجب بدبختی جبران ناپذیر برای انسان باشد. شیخ اجل این وظیفه را به صورت کاملاً روشن و واضح، با عباراتی مختصر و جمله بندیهای کوتاه، انجام داده است.
در ابیات زیر دوری از غیبت به صورت کاملاً مختصر و در چند بیت سفارش شده است. سعدی در این ابیات غیبت کردن در حق انسان ها، خواه بد یا خوب را نادرست می داند و می گوید شخصی که بدی دیگران را بگوید اگر سخن راستی هم بگوید به خاطر اینکه بدی دیگران را گفته است و غیبت نموده باز سخن راست وی در چشم دیگران بد جلوه می کند.
بد اندر حقِ مردمِ نیک و بد که بد مرد را خصمِ خود می کنی تورا هرکه گوید فلان کس بد است که فعل فلان را بباید بیان به بد گفتن خلق چون دم زدی |
مگوی ای جوانمردِ صاحب خرد وگر نیکمردست بد می کنی چنان دان که در پوستین خود است وزین فعل بد می براید عیان اگر راست گویی سخن هم بدی (سعدی، ۱۳۸۹: ۱۵۸) |