از دید وی در بخش اقتصادی، اگر ایران بخواهد به یک قطب و محور منطقه تبدیل شود، باید به یک قطب اقتصادی تبدیل شود. مهمترین چالشهای ایران در این عرصه عبارت است از:
۱- نبود پیوند لازم بین اقتصاد و سیاست در ایران و نیز نداشتن راهبردی برای برقراری این پیوند؛
۲- استفاده نکردن از ژئوپلیتیک ایران در حوزه انرژی؛
۳- نبود شناخت از ساختارهای اقتصادی منطقه.[۴۹۰]
جهانگیر کرمی نیز معتقد است که ایران در این سالها به خاطر نیاز به فناوریهای نظامی و غیرنظامی و رأی روسیه در نهادهای بین المللی از هر اقدامی که وضع موجود را به چالش بطلبد خودداری کرده است و از هیچ یک از نقشهای خود به عنوان مرکز تمدن اسلامی یا فرهنگ و تمدن ایرانی استفاده نکرده است. وی این مسأله را ناشی از نداشتن یک تعریف روشن از این نقشها میداند و از طرفی معتقد است که این منطقه اولویت خاصی در سیاست خارجی ایران پیدا نکرده است. به عنوان مثال با وجود سیاستهای میانجیگرانۀ ایران در منطقه و یا تلاش برای احیای جادۀ ابریشم، روابط اقتصادی چنانکه اشاره شد، پیشرفت چشمگیری نداشته است. از نظر او توجه نداشتن به ایجاد بنیانهای ماندگار فرهنگی نیز از دیگر نقاط ضعف سیاست ایران در این منطقه است. وی با اشاره به کنترل انرژی منطقه توسط روسیه، ایران را دارای جایگاه مهم در اقتصاد منطقه نمیداند و روابط ایران با این منطقه را «احتیاط آمیز» توصیف میکند که در پرتو آن ایران اگرچه چیزی را از دست نداده، ولی چیزی هم بدست نیاورده است.[۴۹۱] هرزیگ نیز معتقد است که ایران نقش روسیه را به عنوان ضامن ثبات و امنیت در منطقه پذیرفته و سعی میکند خود را نه رقیب بلکه مکمل روسیه نشان دهد.[۴۹۲]
در بررسی سیاست خارجی روسیه نیز دیدیم که این کشور با توجه به گروه های مختلفی که پس از فروپاشی شوروی در آن به قدرت رسیدند، سیاست خارجی خود را از بیاعتنایی به آسیای مرکزی تا قرار دادن این کشورها به عنوان «خارج نزدیک» خود تغییر داد. همچنین ملاحظه شد که این چرخش بیشتر ناشی از تهدیدهایی بود که این کشور از جانب مرزهای جنوبی خود احساس میکرد. ساختارهای تأثیرگذار بر سیاست خارجی این کشور نیز چنانکه اشاره شد، مجموعهای از ساختارهای رسمی و غیررسمی است که هریک در هنگام قرار گرفتن در رأس قدرت کشور، تأثیر متفاوتی بر میزان حضور روسیه در آسیای مرکزی داشته و دارند. در کنار همۀ اینها، مفهوم «هویت ملی» و «منافع ملی» در روسیه که روسهای ساکن در جمهوریهای سابق شوروی را هم در بر میگیرد، دامنۀ حضور این کشور را در خارج از مرزهای خود و در آسیای مرکزی گسترش میدهد. مسألۀ دیگری که در این پژوهش مشاهده شد، این بود که نگرانیهای اصلی روسیه در این منطقه بیشتر نگرانیهای امنیتی و استراتژیکاند و از حضور ناتو در حوزۀ نفوذ سابق روسیه تا خطر اسلامگرایی افراطی را شامل میشوند. برای مقابله با این تهدیدها، روسیه حضور خود را در آسیای مرکزی افزایش داده و بویژه در قالب سازمان شانگهای به مبارزه با تروریسم و افراطگرایی مذهبی در منطقه پرداخته است. حتی اهداف اقتصادی این کشور نیز با هدف گسترش نقش و نفوذ روسیه در منطقه و سد کردن راه نفوذ غرب طراحی شده است. در این زمینه لنا جانسون معتقد است که سیاست روسیه در سطح بین المللی در آسیای مرکزی میتواند در چارچوب تلاشهایش برای حفظ ثبات منطقهای و جلوگیری از نفوذ «بیگانگان» در کشورهای آسیای مرکزی درک شود. جانسون روابط روسیه با ایران، ترکیه و چین را در طول دهۀ ۹۰ و با تبدیل این کشورها به رقبای بالقوۀ روسیه برای نفوذ در آسیای مرکزی، دارای عنصر رقابت میداند و میگوید: “برای روسیه این مهم بود که این درک را در میان سایر قدرتهای منطقهای ایجاد کند که منافع ملی و استراتژیکش در آسیای مرکزی باید مورد احترام باشد. روسیه با نگرانی تغییر در وضعیت استراتژیک منطقۀ خزر و آسیای مرکزی را با ورود آمریکا به منطقه نظاره میکرد".[۴۹۳]
با بررسی سیاست خارجی منطقهای روسیه در آسیای مرکزی براساس شاخصهایی که در بخش مقدمه بیان شد، نیز در مییابیم که برخی از ویژگیهای سیاست خارجی این کشور در منطقه به شرح زیر است:
تلقی آسیای مرکزی به عنوان حوزۀ استراتژیک و حوزۀ نفوذ؛
تقویت سازمانهای منطقهای و سازمانهای دارای اهداف امنیتی؛
مقابله با هرگونه تعارض در منطقه؛
در نظر گرفتن مسائلی گسترده از تروریسم تا چالشهای قومی در نزدیک مرزهای روسیه به عنوان تهدید؛
به شمار آوردن منابع انرژی و عبور این منابع از خاک خود به عنوان یک فرصت و البته رقابت با ایران و ترکیه در این راستا؛
نگرانی از حضور قدرتهای فرامنطقهای و تأثیر آنها بر منطقه، بویژه بر منابع انرژی موجود و مسیرهای انتقال آن؛
برداشت از خود به عنوان یک «قدرت بزرگ» در جهان و یک «ابرقدرت منطقهای» در آسیای مرکزی؛
از آنچه بطور مختصر در بالا گفته شد، مشخص شد که هر دو کشور برای امنیت منطقهای که با آن مرز مشترک دارند اهمیت زیادی قائلند، زیرا وجود ثبات در آسیای مرکزی را موجب امنیت داخلی و ثبات و آرامش خود میدانند و اغلب سیاستهای خود را در منطقه با توجه به این عامل تنظیم میکنند. از طرفی در مسائل مهم منطقه از جمله رژیم حقوقی دریای خزر و انتقال منابع انرژی، دو کشور مخالف دخالت بیگانگان بودند و در مراحل اولیه به دلیل احساس تهدید از این ناحیه، با یکدیگر اشتراک داشتند. بنابراین هردو کشور به گونهای سیاستهای خود را تنظیم کردند که مانع ورود قدرتهای فرامنطقهای به این حوزه شوند. در مورد خزر، اعلام آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان خارج نزدیک و اعلام خزر به عنوان یک دریاچۀ بسته از سوی روسیه، با این هدف صورت گرفت. ایران نیز به دلیل فقدان منابع عمدۀ انرژی در سواحل خود در خزر و نیز نگرانی از حضور آمریکا و غرب در این منطقه، با این روند موافق بود. در موضوع انرژی و خطوط لوله نیز دیدیم که مخالفت با پروژۀ باکو ـ جیهان و نیز خط لولۀ ترانس خزر بیشتر با هدف مخالفت با نقش و نفوذ آمریکا و اتحادیۀ اروپا بود.
در بحرانهای قومی ـ مذهبی منطقه مانند جنگ داخلی تاجیکستان و مخالفت با افراطگرایی مذهبی نیز دو کشور با هم اشتراک و گاه همکاری نزدیکی داشتند. این اشتراک نیز ناشی از هدف مشترک دو کشور در تأمین امنیت منطقه بوده است. زیرا با وجود دخالت اولیۀ روسیه در جنگ، با گذشت زمان و افزایش خطر گرایشهای ملیگرایانه در روسیه و نیز قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، این کشور درصدد پایان جنگ برآمد و ایران هم به سبب نا امنیها و چالشهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از این جنگ درصدد کمک به خاتمۀ آن برآمد. نگرانی هر دو کشور از افراطگرایی اسلامی نیز مشترک است. زیرا روسیه آن را زمینهساز تروریسم در منطقه میداند و ایران نیز افراطگرایی اسلامی را تهدیدی برای اسلام شیعی تلقی میکند. اختلاف سیاست خارجی دو کشور در این مورد به دلیل تمایل اندک ایران به موضعگیری در این باره، کمتر است و علت آن نیز حساسیتی است که کشورهای منطقه و روسیه نسبت به اسلام و نقش آن و نیز به ایران داشتهاند.
ولی در کنار اشتراکهای موجود در سیاست خارجی دو کشور، دیدیم که در برخی زمینه ها نیز سیاست خارجی ایران و روسیه با یکدیگر اختلاف دارد. به عنوان مثال در مورد رژیم حقوقی دریای خزر و یا منابع انرژی منطقه و انتقال آن که به عنوان موارد اشتراک نظر ایران و روسیه نیز ذکر شد، سیاست خارجی دو کشور در مراحل بعدی اختلاف پیدا کرد. در فصل گذشته اثبات شد که این اختلافها ناشی از رقابتهای منطقهای موجود در آسیای مرکزی میباشد که بین بازیگران مختلف این حوزه در جریان است و بسیاری از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای را در خود جای داده است. به عنوان مثال در مورد رژیم حقوقی دریای خزر گفتیم که رقابت میان ایران و روسیه نیست که موجب اختلاف سیاست خارجی دو کشور شده است، بلکه رقابتهای منطقهای میان روسیه با سایر کشورهای فعال در این حوزه و نیز رقابتهای منطقهای موجود میان ایران و کشورهای حوزۀ خزر بویژه جمهوری آذربایجان موجب این اختلافها شده است.
در بحث انرژی هم تفاوتها ناشی از رقابتهای منطقهای میان روسیه و سایر بازیگران منطقهای و نیز میان ایران و روسیه بود. زیرا روسیه در زمینۀ عبور این خطوط لوله، هم با کشورهایی چون آذربایجان و ترکیه رقابت دارد و هم با ایران. در فصل قبلی بطور مفصل به این اختلاف ها پرداخته شده و تبیین گردیدهاند.
به این ترتیب مهمترین علت اشتراک سیاست خارجی دو کشور در آسیای مرکزی تأمین امنیت در منطقه است و در همین حال، مهمترین علت اختلاف موجود در سیاست خارجی آنها، رقابتهای منطقهای موجود در آسیای مرکزی است.
در پایان آنچه در بررسی سیاستهای ایران و روسیه در آسیای مرکزی مشهود است، این است که روسیه نقش فعال و بشدت تأثیرگذار در منطقه را داشته و کماکان نیز دارد. کیهان برزگر معتقد است که روسیه مهمترین عامل برای تبیین روابط کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز است. این نقش با روی کار آمدن پوتین و اهداف او جهت تبدیل روسیه به یک کشور قدرتمند و با توان تأثیرگذاری بالا در صحنۀ بین المللی، تقویت شده است. در حال حاضر این نگرش کلان در زمامداران روسیه وجود دارد که روسیه وارث طبیعی شوروی در این منطقه است و نباید نفوذ خود را از دست بدهد.[۴۹۴]
روسیه از طریق سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع بر کشورهای منطقه فشار میآورد و یا از راه های دیگر گرایشهای گریز از مرکز را سرکوب میکند؛ هرچند که با گذشت زمان این سیاست روسیه کارآیی خود را از دست میدهد ولی روسیه همچنان از این شیوه در سیاست خارجی خود استفاده میکند. این کشور همچنین همواره از طریق اعطای کمکهایی سعی در نفوذ بیشتر در منطقه داشته است. به عنوان مثال در اواخر ۱۹۹۳، تاجیکستان پذیرفت در مقابل دریافت کمکهای نظامی و مالی به حوزۀ پولی روبل بپیوندد.[۴۹۵]
ایران نیز اغلب با وجود اختلاف نظرها با روسیه، تابع سیاستهای این کشور در آسیای مرکزی است. حاجی یوسفی معتقد است که ایران به دلیل نیازی که در برقراری نوعی رابطۀ استراتژیک با روسیه در مقابله با آمریکا دارد، نمیتواند به رقابت جدی با روسیه پرداخته و مانعی برای استیلای روسیه بر منطقه ایجاد نماید. البته از آنجا که در حال حاضر رقابتهای موجود در منطقه غیر استراتژیک بوده و دشمنی آشکار طرفهای درگیر را در پی نداشته است، رقابت ایران و روسیه نیز در منطقه بیشتر به شکل سیاسی ظاهر شده است.[۴۹۶] به این ترتیب اگرچه دو کشور در مسائلی رقیب یکدیگر در منطقه هستند، اما فقدان روابط سیاسی بین ایران و آمریکا موجب شده که ایران مجبور به اتخاذ سیاست روسیه ـ محور شده و در نتیجه نتواند منافع ملی خود را با توجه به جایگاه خود تنظیم کند. بنابراین، میتوان گفت در دهۀ پس از فروپاشی شوروی، ایران سیاست پیروی از روسیه را در آسیای مرکزی دنبال کرده است. این در شرایطی است که کشورهای منطقه در سالهای اخیر تلاش نمودهاند از وابستگی به روسیه بکاهند. بر همین اساس اکنون به نظر میرسد که زمان تجدید نظر ایران در سیاست خود در آسیای مرکزی و ارائۀ تعریفی جدید از خود با توجه به شرایط منطقه فرا رسیده است. بویژه که ایران همواره خود را یک قدرت منطقهای در آسیای مرکزی تصور کرده و همانگونه که در سند بیست ساله به آن اشاره شد، قصد دارد این نقش را در آینده نیز برای خود تثبیت کند. البته لازم است با توجه به حساسیتی که برخی از کشورهای منطقه در مورد حضور گستردهتر ایران در کشورهایشان دارند، ابتدا اعتماد سازی لازم صورت گیرد که این خود مطالعه و دقت فراوانی را میطلبد که از حوزۀ این پژوهش خارج است.
منابع
(کتابها، مقاله ها و منابع اینترنتی)
فهرست منابع
کتاب های فارسی
-
- افشردی، محمد حسین. ژئوپولیتیک قفقاز و سیاست خارجی جموری اسلامی ایران، )تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ دانشکدۀ فرماندهی و ستاد؛ دورۀ عالی جنگ، چاپ اول، ۱۳۸۱(.
-
- بخشایشی، اردستانی احمد. اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، )تهران: مؤسسۀ انتشارات آوای نور، ۱۳۷۹(.
-
- تقوی اصل، سید عطا. ژئوپولیتیک جدید ایران: از قزاقستان تا گرجستان، )تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ دوم، بهار ۱۳۸۴(.
-
- حاجی یوسفی، امیر محمد. سیاست خارجی ایران در پرتو تحولات منطقهای، )تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ اول، ۱۳۸۴(.
-
- خوشوقت، محمد حسین، تجزیه و تحلیل تصمیمگیری در سیاست خارجی.) تهران: مؤسسۀ چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، چاپ اول، ۱۳۷۵(.
-
- دهقان، فتح الله. بررسی نفت و گاز در حوزۀ دریای خزر و تأثیر آن بر امنیت کشور و نظام جمهوری اسلامی، )تهران: انتشارات همه، چاپ اول، ۱۳۸۲(.
-
- دهقان، فتح الله. دریای خزر و امنیت ملی، )تهران: مؤسسۀ فرهنگی هنری بشیر علم و ادب، چاپ اول، ۱۳۸۴(.
-
- رمضانی، روحالله، چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، )تهران: نشر نی، چاپ سوم، ۱۳۸۳(.
-
- روشندل جلیل. امنیت ملی و نظام بین المللی، )تهران: انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۷۴(.
-
- زادوخین، آ.گ. سیاست خارجی روسیه؛ خودآگاهی و منافع ملی، )تهران: مؤسسۀ چاپ و انتشارات ابرار معاصر، ۱۳۸۴(.
-
- زون، ایگور. خزر: واقعیات و توهمّات، جلد دوم، ترجمۀ علی شمسی فولادی، )تهران: وزارت نیرو، مؤسسۀ تحقیقات آب مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر، سال ۱۳۸۵(.
سالنامه آمار بازرگانی خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۲؛ جلدهای اول و دوم ؛ صادرات و واردات به تفکیک قارهها و کشورهای مبدأ و تعرفه، (تهران، مؤسسۀ مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، چاپ اول، شهریور ۱۳۷۳).
-
- سالنامه آمار بازرگانی خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ صادرات ۱۳۸۲، (تهران: دفتر آمار و خدمات ماشینی گمرک ج.ا.ایران، چاپ اول، تیرماه ۱۳۸۳).
-
- سجادپور، سید محمد کاظم، چارچوبهای مفهومی و پژوهشی برای مطالعۀ سیاست خارجی ایران، )تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ دوم، زمستان ۱۳۸۳(.
-
- سریعالقلم، محمود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ بازبینی نظری و پارادایم ائتلاف، )تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ اول، ۱۳۷۹(.
-
- سنایی، مهدی. جایگاه ایران در آسیای مرکزی، )تهران، انتشارات بین المللی الهدی، چاپ اول، ۱۳۷۵(.
سیفزاده، سید حسین. اصول روابط بینالملل (الف و ب)، (تهران: نشر دادگستر؛ میزان، ۱۳۷۸).
-
- سیف زاده، سید حسین. مبانی و مدلهای تصمیمگیری در سیاست خارجی، )تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ دوم، ۱۳۷۶(.
-
- صفری، مهدی. ساختار و تحولات سیاسی در فدراسیون روسیه و روابط با جمهوری اسلامی ایران، )تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ اول، ۱۳۸۴(.
-
- قوام، عبدالعلی. اصول سیاست خارجی و سیاست بینالملل، )تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ دهم، ۱۳۸۳(.
-
- کرمی، جهانگیر. تحولات سیاست خارجی روسیه؛ هویت دولت و مسألۀ غرب، )تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ اول، ۱۳۸۴(.
-
- کولایی، الهه. اکو و همگرایی منطقهای، )تهران: مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، چاپ اول، ۱۳۷۹(.
- کولایی، الهه. بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی: زمینه ها و چشماندازها، )تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۸۴(.