- ترانههای مردم راور منحصر بفرد است .
- مردم راور گویش خاص خود را دارندکه با گویش معیار فارسی تفاوت دارد.
- آداب و رسوم مردم راور در مراسمات عزا و عروسی باسایر نقاط فرق دارد .
- افسانههای محلی مردم راور خاص خودشان است.
- مردم راور فرهنگ وادبیات عامه مخصوص به خود دارند.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق
فرهنگ عامه یا به تعبیری « فولکلور » را دانش توده ها ،علم به آداب و رسوم توده ها، افسانه ها، وتصنیف های عامیانه ،توده شناسی ومجموعه ی عقاید،اندیشه ها، قصه ها ،آداب ، رسوم، ترانه ها وهنرهای ساده وابتدایی یک ملت گویند. فرهنگ عامه که حیات مادی ومعنوی شخص را دربر می گیرد،از طریق سینه به سینه به ما رسیده است .استاد سید احمد وکیلیان که سالها افتخار همکاری بااستاد انجوی شیرازی را داشته و از صاحب نظران این وادی محسوب می گردد، در مورد پیشینه و تعریف فرهنگ عامه ، آورده است : هنگامی که ویلیام توماس ، مردم شناس انگلیسی درسال ۱۸۴۶با نامه ای به مجله آنتن نوام پاریس، واژه فولکلور را برای مطالعه قوم شناسی پیشنهاد کرد، فولکلور به عنوان یک رشته دانشگاهی پذیرفته و مطالعات ژرفی درباره ی زندگی توده ها آغاز شد. این دانش پس از گذشت یک سده با برابری هایی چون : فرهنگ عوام ،دانش عوام و دانش عامه مورد توجه پژوهندگان ایرانی قرار گرفت. صادق هدایت روشی برای گردآوری فرهنگ مردم پشنهاد کرد وکتاب هایی نظیر نیرنگستان و اوسانه را نوشت.
فرهنگ مردم شاخه ای از دانش انسان شناسی است که قدمت آن به درازای عمر انسان بر این کره ی خاکی است. فرهنگ مردم به بنایی می ماند که برتجربه ی جمعی انسان ها استوار است واز خشت تا خشت آن بازگو کننده پندار،گفتار و رفتار توده هاست. این دانش دارای دو بخش مادی ومعنوی است . بخش مادی آن ،مطالعه چگونه زیستن و نوع مسکن ، خوردنی ها و آشامیدنی ها ،پوشاک ، آب وهوا و طبیعت زمین ،پیشه ها وابزار کار، معیشت وآنچه لازمه ی حیات است.بخش معنوی فرهنگ مردم به زبان ها و گویش ها،علم توده ها، فلسفه ،تاریخ و هنر عامه مربوط می شود. فرهنگ مردم همچنین ادبیات شفاهی مانند: ترانه ها واشعار ،مثل ها ،قصه ها وافسانه ها ،متل، چیستان ولطیفه ها را دربر می گیرد.و به این فهرست می توان زندگی اسرار آمیز ،جادوگری ،تسخیر جانوران ،دعا ها ،نفرین ها ،قسم ها، جشن ها ومراسم دینی_ ملی و باور های مردم را افزود .آداب و مراسم پیوند زناشویی ، پرورش و تربیت کودک ،بازی ها وسرگرمی ها وآداب معاشرت ودیگر تعلقات فکری وروحی مردم ،از دیگر کارهای بخش معنوی فرهنگ عامه است .نکته مهم این که فرهنگ مردم به تمام دورآنها تعلق دارد ،ازگذشته های دور آغاز و تا امروز جریان داشته است .فرهنگ مردم به حال وآ ینده نیز مربوط می شود ، به عصر ارتباطات و به نسل های آینده و به تمام گروه ها و طبقات اجتماعی .
ویژگی های فولکلور
با توجه به مطالبی که بیان شد ، می توان ویژگی های زیر را برای فولکلور بر شمرد :
- فولکلور، اعمال و رفتار جمعی و گروهی است که در بین عامه مردم ، رایج است .
بنابراین ، عمل و رفتار یک فرد یا یک خانواده را نمی توان فولکلور نامید .
- ابداع کننده و به وجود آورنده و نیز زمان شروع رفتارها و اعمال فولکلوری معلوم نیست .
- عادات فولکلور در مجموعه فعالیت های زندگی اجتماعی ، نقشی به عهده دارند .
- اعمال و رفتارهای فولکلور به مناسبت و بنا بر مقتضیات زمان ، تکرار می شوند ؛ یعنی آنچه در یک یا چند مرتبه و یا فقط در دوره ای خاص و محدود اتفاق افتد ، در شمار فولکلور نیست.
- فولکلور در جریان انتقال ، موافق مقتضیات نسل ها ، دگرگون می شود .
رفتارهای فولکلوریک، از حاکمیت اندیشه ای خاص که بر خلاف میل توده باشد ، پیروی
نمی کنند ، هر چند آن تفکر بر جامعه ، حکومت داشته باشد .
شایان ذکر است که آداب و رسوم و رفتارهای فولکلور هر منطقه ، برای مردم همان منطقه ، «سنّت» و برای مردم سایر نقاط ، به عنوان «فولکلور» خاصِّ آن منطقه شناخته می شود .
فرهنگ عامّه ، میراث غیر مادّی ملت ها
همان طور که گفته شد ، یکی از ویژگی های فولکلور، تکرارپذیری و قابلیت انتقال آن به نسل های آینده است . از این رو می توان فولکلور هر منطقه را مجموعه ای از رفتارها ، گفتارها ، پوشش ها، آداب و رسوم و عاداتی دانست که افراد آن منطقه ، آنها را از گذشتگان و نیاکان خود به ارث برده اند؛ عاداتی که شاید از ابتدای بشریت آغاز شده و یا لااقل ، مربوط به دوره های بسیار باستانی باشند . به عبارت کلی تر می توان فولکلور را میراث قومی و معنوی یک ملت دانست .
بنا بر این ، بر خلاف تصوّر بسیاری که فکر می کنند فولکلور ، تنها مربوط به گذشتگان و جنبه های مختلف زندگی آنهاست ، باید گفت که هر چند فولکلور (یا همان دانش عامیانه) ، میراث پیشینیان است ، اما در حال حاضر و در جوامع امروزی نیز وجود دارد و هنوز هم زنده، پویا، جذّاب و باصلابت ، بر پای ایستاده است و مردم ، در حال حاضر نیز با مجموعه دانسته هایی که از گذشته های دور و از نسل های گذشته به جا مانده و سینه به سینه ، جا عوض کرده و به آنها رسیده است ، زندگی می کنند و در حقیقت ، همین فولکلور است که تا حدّ زیادی به زندگی آنها معنا و مفهوم می بخشد و آنها را به ادامه زندگی ، دلگرم می سازد . در واقع ، اگر فولکلور یک ملت را از آن بگیریم ، تمام هویت آن ملت را گرفته ایم که بدون آن ، زندگی ، غیر ممکن خواهد بود .
هر چند که فولکلور حاکم بر زندگی امروز ، با فولکلوری که پیشینیان ما با آن زندگی می کرده اند ، متفاوت است ، اما به هر حال ، بخشی از میراث گذشتگان است که بنا به مقتضیات زمان و شرایط امروز ، تغییراتی در آن به وجود آمده است و به شکل قابل استفاده برای زندگی امروز ، تبدیل گردیده است . حتی این احتمال وجود دارد که یک رفتار فولکلوریک در یک دوره زمانی و بنا بر شرایط حاکم فراموش شود ، اما در دوره های بعد و با تغییر شرایط ، دوباره فعال گردد و حتی شاید پر رنگ تر از قبل ، در جامعه جدید ظاهر گردد .
وجود پیشینه کهن و درخشان تاریخی ، زندگی اقوام و طوایف مختلف در کنار هم و شرایط متغیّر آب و هوایی ، باعث شده است که کشور ما دارای گنجینه بسیار غنی و سرشار از آداب و رسوم ، لهجه ها ، پوشش ها ، قصه ها ، افسانه ها ، خرافات ، بازی ها و … باشد و به همین دلیل ، دامنه فولکلور در ایران ، بسیار وسیع و متنوّع است .
یکی از مهم ترین دلایل غنای گنجینه فولکلور ایران ، آمیخته شدن آن با فرهنگ و آداب و رسوم اسلامی است . ایرانیان ، تا قبل از ورود اسلام به سرزمینشان نیز مردمی با تمدن و دارای فرهنگ و آداب و رسوم شناخته شده در بین ممالک آن زمان بودند ، و پس از پذیرش اسلام ، این آداب و رسوم ، نه تنها رنگ نباختند و از بین نرفتند ، بلکه در پرتو تعالیم اسلامی ، رنگ و بوی اسلامی به خود گرفتند ، و کامل تر از قبل ، به حیات خود ادامه دادند . برای مثال می توان به عید نوروز اشاره نمود که از رسوم بسیار کهن سرزمین ایران به شمار می آید و با ورود اسلام نیز نه تنها از بین نرفت ، که توانست با بهره گیری از عناصر فرهنگ اسلامی ، جنبه دینی پیدا کند و همراه با این عناصر گران بها ، کامل تر و جذّاب تر از پیش و به عنوان میراثی گران بها برای آیندگان به یادگار بماند .
کارکردهای فرهنگ عامّه در اجتماع
فولکلورشناسان ، کارکردهای بسیاری را برای فرهنگ عامه ذکر کرده اند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود :
۱ . ایجاد همبستگی قومی و نژادی و نزدیک نمودن قومیت ها و ملیت ها به یکدیگر اگر چه فولکلور از یک سو باعث تمایز اقوام و ملیت ها از یکدیگر می شود ، اما از سوی دیگر ، اگر با دقت در فولکلور طوایف و اقوامی که در یک منطقه یا یک کشور زندگی می کنند ، مطالعه شود مشاهده خواهد شد که درصد زیادی از زیرساخت های فولکلوریک آنها دارای ریشه مشترک است . برای مثال : همانندی لهجه ، پوشش ، سرودها و موسیقی های محلی و آداب و رسوم حاکم بر زندگی اقوام مختلف ، عاملی است برای ایجاد پیوند دوستی و نیز جلوگیری از ایجاد دشمنی و جنگ بین آنها .
در سطح وسیع تر می توان گفت از جهاتی تمام ملل جهان ، دارای ریشه های فرهنگی و عادات فولکلوریک مشترک اند؛ چرا که در گذشته های بسیار دور ، همگی از یک نژاد و تمدّن بوده اند و به مرور زمان ، تقسیم شده اند و به صورت اقوام و ملّیت های گوناگونی که امروز شاهد آن هستیم ، در زمین ، پراکنده شده اند . برای مثال ، قصّه «ماهْ پیشانی» ایرانی را می توان با اندکی تغییر ، نزد فرانسوی ها ، آلمانی ها و ایرلندی ها نیز یافت و از حیث موضوع ، به قصه نروژی نزدیک تر است . همین اشتراک در زیرساخت ها و اصول فرهنگ عامه می تواند زمینه ساز گفتگوی تمدن ها باشد و جهان را به سوی دنیایی به دور از جنگ و نزاع و خونریزی راهنمایی کند .
۲ . فرهنگ عامّه هر ملتی ، در حقیقت ، حافظه تاریخ سیاسی و اجتماعی آن ملت است.
همان طور که گفته شد ، فولکلور ، شامل تمامی اعمال و رفتار و گفتار و جنبه های مختلف زندگی بشری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود . بنا بر این ، با شناخت فولکلور یک قوم می توان به تمام این منابع ، دسترسی پیدا کرد و از این طریق به راحتی می توان به شرایط زندگی سیاسی و اجتماعی مردم آن قوم پی برد . برای مثال : اگر یک تعداد مثل و افسانه ، اسطوره ، ترانه و لالایی را تحلیل جامعه شناختی کنیم ، متوجه می شویم که در درون آنها حرف هایی است که در شرایط خفقان حاکمیت آن زمان نمی توانسته اند به زبان بیاورند ، به طوری که ترانه ها و لالایی های ما ، حرف های سیاسی است و لالایی های روستایی ما ترانه هایی است علیه اربابان و خوان های مناطق و یا امروزه اگر به دقت به مضامین جُک ها و لطیفه های مردم پرداخته شود ، عمیق ترین مسائل سیاسی و اجتماعی را می توان در آنها یافت که نمی توان آنها را در یک سند غیر عامیانه ، یک مقاله علمی و یا یک شعر پیدا نمود . از این رو می توان فرهنگ عامه را روح اجتماعی یک ملت دانست .
۳ . فرهنگ عامّه را می توان خاستگاه و شالوده الهامات بشری در زمینه ادبیات و هنر به حساب آورد .این سرچشمه افکار توده که نسل های پیاپی ، همه اندیشه های گران بها و عواطف و نتایج فکر و ذوق و آزمایش خود را در آن ریخته اند ، گنجینه زوال ناپذیری است که آبشخور بزرگ ترین و ماندگارترین آثار هنری جهان است .
۴ . فرهنگ عامّه را می توان نوعی رابط فرهنگی بین نسل های مختلف به حساب آورد. در حقیقت می توان گفت که فرهنگ عامه برای نسل های مختلف، نقش یک مدرسه را بازی می کند. خصوصا در گذشته ، به دلیل عدم وجود رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی به شکل امروزی، این نقش فولکلور ، مهم ترین کارکرد آن به شمار می آمده است و در اشکال مختلفی همچون : دور هم نشستن های شبانه و گوش سپردن به قصه های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، پرده خوانی ها ، نقالی ها و… ظهور می یافته است .
براساس بررسی بعمل آمده شهرراور ازقدمت تاریخی بالایی برخوردارمی باشد بطوریکه گفته شده حدود ۱۶ قرن پیش راورمحل زندگی زرتشتیان بوده وخاورزمین خوانده می شده است ،آثارباستانی بجا مانده خود دلیلی براین ادعاست وجود کاروانسراها دخمه های زرتشتیان قلعه هابرجهای متعدد و… دلیلی برتاریخ کهن این خطه دارد.وهیچ ملتی بدون تکیه برگذشته ومفاخرگذشته خود نمی تواند احساس غرور و بزرگی نمایدلذا برهرملتی لازم است بداند شهرومنطقه ای که درآن زندگی میکند چه برآن گذشته ومردم چه سختی های متحمل شده اند .چه بزرگانی دراینجا می زیسته اند چه آداب ورسومی داشته اند چه گویش هایی رابکاربرده وچه ترانه هایی را می سروده اندکه احیانا بدست فراموشی سپرده شده اند لذا مطالعات که دراین ضمینه انجام گرفت مشخص شد که بجز دو اثر ((راورشهری درحاشیه کویر)) و ((فرهنگ مردم راور)) کاردرخورتامل دیگری انجام نشده است .
استاد باستانی پاریزی می گوید ازکتابهای خوبی که تاکنون درباره کرمان تالیف شده یکی همین کتاب آقای ما شا الله کاربخش راورشهری درحاشیه کویر است درحق راور-شهری –یا به حساب قدیم من شهرکی که دردل کویر واسطه ارتباط تمدن شرق وغرب وشمال وجنوب ایران بوده است.من راور راندیده ام ولی از آنچه درتواریخ کرمان درباب آن خوانده ام به خوبی احساس کرده ام که سرنوشت تاریخ کرمان درطول هزاره ها درگرو قلعه راور بوده است. علاوه براین راوردر مقیاس گسترده تمدن ایرانی به هرحال جای خاص خودرا دارداین آبادی درقلب کویرهای هفت گانه ایران است که من ازآن به هفت کاسه کویر تعبیر کرده ام ومعنی این سخن اینست که دردل بیابان راوربا میزان بارندگی سالیانه کمترازپنجاه میلیمترقالیچه تمدن وآبادانی را بصورت باغچه ای سرسبزدردل کویرپهن کرده است .واین همان خاصه ایست که من ازآن به ((حماسه کویر)) تعبیرکرده ام.ضمناکتاب فوق الذکر (راور شهری در حاشیه کویر)حاوی نکات ارزشمندی ازشهرراورمی باشد که ازانتشارات مرکزکرمان شناسی درسال ۱۳۷۵می باشد. ونیز کتاب فرهنگ مردم راور که از انتشارات بنیاد نیشابور در سال ۱۳۶۴ میباشد لذا با توجه به اهمیت موضوع و نیاز به شناخت فرهنگ بومی جامعه و ارزشهای به جا مانده از گذشتگان بر آن شدم موضوع رساله خود را به این مهم اختصاص دهم .
فصل سوم
روش پژوهش
روش پژوهش ← توصیفی تحلیلی
گردآوری اطلاعات این رساله براساس روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته.
الف) روش مطالعات کتابخانهای
روشهای کتابخانهای در تمامی تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرد ولی در بعضی از آنها در بخشی از فرایند تحقیق یعنی مطالعه ادبیات و سوابق پژوهشی، از این روش استفاده میشود و در بعضی از آنها موضوع تحقیق از حیث روش ماهیتاً کتابخانهای است و از آغاز تا انتها متکی بر یافتههای تحقیق کتابخانهای است.
کتابها گنجینه مکتوب دانش و معرفت بشری را تشکیل میدهند بنابراین کتابها مخازن ارزشمند و متمرکزی از مجموعه معارف بشریاند که میتوانند تجارب، دانش، معلومات و آگاههای نوع بشر را که حاصل کاوشهای علمی و مداوم وی بوده و در طول تاریخ مکتوب شده است در معرض استفاده جویندگان و پویندگان علم و دانش قرار دهند تا آنها نیز با تلاش تحقیقاتی خود بر غنای این مخزن بیافزایند.
در قسمت های زیادی از این پژوهش و هم دربخش موقعیت اقلیمی ، جغرافیایی از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و در موارد دیگری از روش میدانی ( جمع آوری اطلاعات از مردم) ازجمله : آقای محمد کاربخش راوری،آقای علی کرباسی راوری ، آقای اکبر ابراهیمی پور، آقای رضا جهانشاهی و خانم صدیقه اسماعیلی و… استفاده شده است که جای تقدیر وتشکر دارد.
بقای لهجهها وابسته به علاقه شدید متکلمان بدان و دور بودن آنها از معاشرت با مردم شهرهای مجاور است. ولی با رفع علل مزبور مخصوصاً با ایجاد طرق ارتباطی و داد و ستد مردم روستاها، اهالی شهرها و مهمتر از همه رواج تعلیمات عمومی، زبان و لغت مرکزی ایران بر زبان تکلم و لغت مردم شهرستانها غلبه میکند و زبان تکلم و مخاطب اینان نیز به نوبه خود بر لهجههای اهالی و روستاها تسلط مییابد و به تدریج آنها را به نابودی سوق میدهد و از آن مهمتر، خود لهجهها هم از میان میرود. بنا براین برای جلوگیری از این فاجعه لازم است تا برای ضبط بقایای این دفاتر ملی هر چه به خاطر داریم و هر چه از بزرگترها شنیدهایم به صورت مکتوب روی کاغذ بیاوریم و بدین گونه از این اصطلاحات و لهجهها که همانا فرهنگ اجداد ماست محافظت کنیم.
ب) روش میدانی
به روشهایی اطلاق میشود که محقق برای گردآوری اطلاعات ناگزیر است به محیط بیرون برود و با مراجعه به افراد یا محیط، و نیز بر قراری ارتباط مستقیم با واحد تحلیل. یعنی افراد، اعم از انسان، مؤسسات، سکونتگاهها، موردها و غیره و اطلاعات مورد نظر خود را گردآوری کند. در واقع، او باید ابزار سنجش یا ظروف اطلاعاتی خود را به میدان ببرد و با پرسشگری، مصاحبه، مشاهده و تصویر برداری آنها را تکمیل نماید و سپس برای استخراج، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل به محل کار خود بر گردد. روشهای متداول و معروف گردآوری اطلاعات میدانی عبارتند از:
۱) پرسشنامهای ۲) مصاحبهای ۳) مشاهدهای ۴) آزمون ۵) تصویر برداری ۶) ترکیبی
۷) گفتگو و هم فکری گروهی، میباشد.