وی هم چنین تاکید میکند که: قرآن در عین حال که آیاتش از یکدیگر مستقل است از پیوستگی و هماهنگی ویژهای بر خوردار است. آیات قرآن با یکدیگر به سخن در میآیند و شاهد بریکدیگرند…. پس برای کشف معانی قرآن تمام آیات مناسب با آیه ملاحظه و با جدیت تمام درباره آنها تدبر شود.[۳۱۳]
مفسّر فی ظلال القرآن نیز بهاین موضوع اعتقاد داشته و هر سوره را دارای یک جامعیت واحد و منسجم میداند و میگوید: از جملههماهنگیهای هنری در قرآن تسلسل معنوی موجود بین اغراض و سیاق آیات و تناسب آنها در امر انتقال از غرضی به غرض دیگر است. [۳۱۴]
سید قطب در آغاز تفسیر سورۀ بقره بطور گذرا به ترتیب سورهها و آیات، اشاره کرده و معتقد است که طرز گردآوری آیات هر سوره و ترتیب و تقدیم و تأخیر آنها در سورۀ مورد نظر، برابر وحی خدا و طبق الهام پروردگاری انجام پذیرفتهاست و سپس به روایات وارده در این زمینه اشاره کرده و نوشتهاست که: این روایات بیانگر این است که ترتیب آیات در هر سورهای برابر رهنمودهای رسول خدا| انجام پذیرفتهاست
بنابرعقیده مفسّر فی ظلال هر کس در زیر سایۀ قرآن آرمیده و زندگی را در پرتو آن طی کند میبیندکه:
«هر سوره دارای وجودی مستقل و شخصیت جداگانه، دارای یک یا چند موضوع اساسی، و فضای ویژۀ ای است، و میان اجزای هر سورههم مطابق چنین فضائی هم خوانی و هماهنگی ویژهای پیدا میآید»[۳۱۵]
بنابراین سید قطب، بهاین موضوع بسیار توجّه نموده و در سر تاسر تفسیر خود، قبل از شروع به تفسیر آیات، از نحوه چینش و سیاق آنها و ارتباط با کل سوره و محورهای موجود در سوره بحث میکند. بطوری که شاید بتوان گفت تفسیرش، تفسیر مبتنی بر تناسب آیات است وی بعد از ارائه موضوعات مورد بحث یک سوره، محور اساسی آنرا نیز که موضوعات دیگر گرد آن بگردند مطرح نموده و بههمین دلیل است که تفسیرش از قابل توجهترین آثار از حیث توجه به پیوستگی معنای آیات است.[۳۱۶]
پس میتوان نتیجه گرفت کههمانطور که حکما گفتهاند: «أدلّ دلیل علی إمکان شیء وقوعه»؛ بهترین دلیل بر امکان چیزی، واقع شدن آن است. و از طرف دیگر نیز میبینیم که میان آیات، پیوستگیهایی هست و دانشمندان علم مناسبتْ نیز با ظرافت و لطافتهایی این پیوستگیها را نشان دادهاند و بهامور و نکاتی اشاره کردهاند که بسیار جالب و شنیدنی است؛ با اینکه به ظاهر بعضی از این آیات، با هم تناسب ندارد، مناسبتهایی را بیان کرده و آن را تبیین ساختهاند کهاگر جمله اندکی جابه جا شود و یا آیهای به جای آیه دیگر قرار گیرد، دیگر آن مناسبتها نخواهد بود و نظم دقیق و هماهنگ برقرار نخواهد شد.
در خلال بحثهای آینده موارد بیشتری را از این دو مفسّر ارجمند در رابطه با این موضوع ارائه خواهیم کرد.
واینک به بررسی مهمترین انواع ارتباط وتناسب مطرح شده بین آیات یک سوره(که قبلا مطرح کردیم) میپردازیم.
ارتباط در سر آغاز و فرجام یک سوره
ارتباط در سر آغاز و فرجام یک سوره یکی دیگر از انواع ارتباط و تناسب آیات میباشد که مورد توجه دانشمندان علوم اسلامیو مفسّران قرار گرفتهاست.
سیوطی در الاتقان نیز بهاین نوع از تناسب اشاره کرده و برای آن مثالهایی نیز آوردهاست از جمله از قول زمخشری نقل کردهاست که: « خداوند در آغاز سوره مومنون آیه ( قَد اَفلَحَ المومنون) را قرار داده و در پایان سوره نیز این آیه را ( اِنَّه ُ لا یُفلح الکافرون) و چقدر میان آغاز و انجام آن تناسب است وحتی به خاطر اهمیت آن کتابی نیز تألیف نمودهاست بنام "مراصد المطالع فی تناسب المقاطع و المطالع ” »[۳۱۷]
علامه طباطبائی در تفسیر شریف المیزان نیز بهاین نوع از تناسب توجّه داشته و توانسته است ارتباطهای لطیفی بین آغاز و انجام سوره برقرار نماید. بطور مثال در تفسیر آیه ۵۲ سورهابراهیم میگوید:
آیه ۵۲، خاتمه سوره ابراهیم است و مناسبتر آن است که کلمه هذا را اشاره به مطالب سوره بگیریم نه به مجموع قرآن…. و سپس نتیجهگیری میکند که: با در نظر گرفتن این بیان، آیات آخر سوره با آیات اول آن مرتبط و متطابق است و در ادامه وجه ارتباط را نیز توضیح میدهد. [۳۱۸]
هم چنین ضمن تفسیر آیه ۵۲ سوره مبارکه قلم میگوید: در آغاز سوره نسبت جنون به خود آن جناب را رد کرد، و فرمود: {ما اَنتَ بِنِعمه رَبَّکَ بِمَجنون}.[۳۱۹]
و در آخر سورههم همان سخن آغاز سوره را آورده تا آغاز و انجام با هم منطبق باشند.[۳۲۰]
این مسأله در سورۀ مبارکۀ اسراء نیز خود نمایی میکند واز چشمان تیز بین مرحوم علامه دور نماندهاست بطوری کهاعتقاد دارد اگر چه؛ این سوره پیرامون مساله توحید و تنزیه خداى تعالى از هر شریکى که تصور شود مىباشد، و با اینکه در این مورد بحث مىکند، اما مساله تسبیح خدا را بر مساله حمد و ثناى او غلبه داده، و بیشتر به قسم دوم پرداختهاست، هم چنان کهابتداى آن را با جمله{ سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ….} شروع کرده، در آیهاى که سوره به آن ختم مىشود نیز معناى تسبیح خداى را متذکر گردیده و او را بر تنزهش از داشتن شریک و ولى و اتخاذ فرزند ستوده است. [۳۲۱]
سید قطب نیز به این نوع ارتباط اعتقاد داشته و بسیاری از اوقات در تفسیر آیات بویژه آیات پایانی سورهها به آن اشاره نموده است.
بطور مثال در سوره مومنون، بعد از تبیین حقیقت ایمان، به شبهات مکذبین درباره حقیقت ایمان پاسخ داده و وعده نجات مومنین را دادهاست.
از نظر سید قطب موضوع این سوره، ایمان است که در ۴ شرط تبیین شدهاست؛ سپس مینویسد نکته جالب اینجاست که: افتتاح سورهاز فلاح مومنین سخن میگوید و اختتام آن از عدم فلاح کافرین میگوید. بنابراین ارتباط محکم و تناسب عمیقی بین دو بخش اصلی سوره بیان کرده است و اجزا سوره را بههم متصل میکند.[۳۲۲]
در پایان سورۀ نساء نیز آوردهاست که:« سوره چنان مییابد کهاغاز شده بود که با مسائل مربوط به خانواده و روابط اجتماعی پرداخته بود.» [۳۲۳]درذیل آیۀ:
{وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون}.[۳۲۴]
میگوید کهاین سوره با اشارۀ بدین قرآن آغاز شدهاست، آنجا که میفرماید:
{کِتَابٌ أُنْزِلَ إِلَیکَ فَلا یکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ}.[۳۲۵]
سپس تأکید میکند که: همین سوره با آیاتی پـایان میپذیرد که مردمان را رهنمود میگردانند به نیکو شدن و گوش دادن بدین قرآن تا این که بهامرزش و بخشایش الهی برسند.[۳۲۶]
سید قطب همچنین در دیباچۀ سورۀ اعراف بهارتباط آغاز وپایان سورهاشاره کرده وبرای خوانندۀ خود یک
آمادگی برای کسب معنا ومحتوای سورهایجاد میکند.
ابتدا ذیل آیات ۳ ـ ۱ میگوید: این سورهاز همان لحظۀ اول پیغمبر (ص) را و قوم او را مخاطب قرار میدهد، قومیکه پیغمبر (ص) با این قرآن به جهاد ایشان میرود…. غیراز آن هر چه در سوره داستان، وصف کوچ دور و دراز بشریّت، بازگشت از ایـن کوچ معلوم و محدود، و هرگونه صحنهای از صحنههای موجود درگسترۀ هستی و در روز قیامت، خطاب غیر مستقیم - و گاهی مستقیم- به پیغمبر (ص) قوم او است و جنبۀ تهدید و بیم و پند و اندرز دارد،
سپس در ذیل آیات ۱۹۸ – ۱۹۵ نیز بهاین ارتباط وهماهنگی بین اغاز وانجام سوره تأکید میکند ومیگوید: تا پایان سوره، روند قرآنی رو به سوی پیغمبر خدا (ص) میکند و او را مخاطب میسازد، همانگونه که در سر آغاز سورهاو را مخاطب قرار داده بود، و بدو میآموزد: چگونه با مردم رفتار کند. چگونهاین دعـوت را پـیش ببرد. چگونه در برابر رنـجها وخستگیهای راه، از یزدان مدد و یاری بخواهد. چگونه خشم خود را فرو برد، درحالی کهاز مردمان و مکر و کیدشان رنج میبرد و به جان میآید. چگونه پروردگار خود را یاد کند و پیوسته با او در رابطه باشد، همان گونه که کسانیکه در جـهان والا و بالادر پـیشگاه خداوند سبحان هستند یزدان را یاد میکنند.[۳۲۷]
باید خاطر نشان کرد که یکی از لطافتها و زیباییهائی که در بحث تناسب و ارتباط سوره بحث میشود وجود یک نوع ارتباط و هماهنگی بین آیات آغازین و پایانی یک سورهاز یک طرف و هدف و غرض اصلی سوره از طرف دیگر است. به طوری که گاهی فقط با کنار هم گذاشتن و مطالعه دقیق آیات آغازین و پایانی یک سوره بههدف اصلی سوره میتوان دست یافت.
سیوطی اگر چه در الاتقان از ارتباط میان آغاز و پایان سورهها سخن گفته است اما دربارهارتباط میان فواتح و خواتم سور با غرض اصلی سوره به صورت مستقل بحثی به میان نیاوردهاست.[۳۲۸]
آیت اله معرفت& معتقد است که تناسب مطلع و ختام یک مقاله یا نوشته با اهداف آن، از ارکان مهم بلاغت است و از شروط اصلی آن میباشد و قرآن در تمامیسورهها و آیاتش به بهترین وجه از چنین نظم و تناسقی برخوردار است به طوری که تمامی سورهها بر بهترین مبادی و بالاترین خواتیم است.[۳۲۹]
علامه طباطبائی&جزء مفسّرانی است که به این نوع از تناسب اعتقاد داشته و توجه و عنایت خاصی بویژه در سور طوال نشان داده است، بههمین دلیل در جای جای تفسیر وزین المیزان از این نوع تناسب نام برده و به کمک آن به تفسیر آیات پرداخته است.
او معتقد است که: سورههای طولانی قرآن هدف وغرض اصلی سوره را به عنوان برائت استهلالی در ابتدا و به عنوان حسن ختام در انتهای آن بیان میکند.
بهاین معنا که در آغاز سوره زمینۀ مطرح کردن یک موضوع و هدفی فراهم شده و در ادامه به توضیح و تبیین آن پرداخته شده و در پایان سوره نیز مجددأ اشارهاجمالی بهان موضوع وهدف میشود و نتیجه گیری پایانی غرض اصلی سوره را مجدداً گوشزد میکند؛ و بدین صورت بین پایان سوره با آغاز آن ارتباط برقرار میکند.
به عنوان مثال غرض و هدف سوره صافات تنزیه خداست و در این سوره بر مسأله توحید احتجاج شده و مشرکین مخالف توحید را تهدید نمودهاست و مؤمنین خالص را بشارت میدهد و سرانجام کار هر یک را بیان میکند…. و در خاتمه سوره بیانی ایراد میفرماید که به منزله خلاصه گیری از غرض سورهاست.(تنزیه خدا) و سلام بر بندگان مرسل وحمد خدای تعالی در برابر رفتار نیکی که با ایشان کردهاست.[۳۳۰]
ایشان همچنین در آغاز سورۀ مبارکۀ یونس میگوید؛ غرض این سوره، عبارت است از تأکید مردم بهالتزام به توحید، و این تأکید را از راه بشارت و انذار انجام داده، گویا این سوره بعد از آنکه مشرکین، مساله وحى را انکار کردند و قرآن را سحر خواندند نازل شده، و ادعاى آنان را بهاین بیان رد کرده…… وی سپس این گونه استدلال میکند که خداى تعالى سوره مورد بحث را با گفتار در باره تکذیب دشمنان نسبت به قرآن کریم آغاز نموده و فرموده:{ أَ کانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَینا…. قالَ الْکافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِینٌ} و با لحنى چون:{ وَ اتَّبِعْ ما یوحى إِلَیکَ} ختم فرمودهاست. پس همانطور که در آغاز به خط بطلان بهاعتقادات مشرکین دربارۀ قرآن زدهاست در پایان سوره نیز این نکته را با عبارتی دیگر تأکید نمودهاست. [۳۳۱]
مفسّر المیزان، هم چنین در مقدمه تفسیر سورۀ شوری میگوید: آغاز این سوره پیرامون مسأله وحی سخن میگوید که خود نوعی تکلم از ناحیه خدای سبحان با انبیاء و رسل او است. و سپس بهایه سوم سوره یعنی {کذلک یوحی الیک و… } استدلال نموده و آوردهاست که در آخر سوره نیز آمده که{ و ما کان بشر ان یکلّم اللهالا وحیا}.[۳۳۲]
و سپس نتیجه گرفتهاست که مسأله وحی، موضوعی است که در این سوره محور کلام قرار گرفته است و آغاز سوره را به پایان آن ارتباط دادهاست [۳۳۳]
سید قطب نیز یکی از روش های تفسیری خود را تبیین هماهنگی و تناسب بین آغاز و انجام سوره، باغرض و هدف اصلی سوره قرار داده است.
وی در بیشتر سورهها بهاین مسألهاشاره نموده و با ارائه اهداف و اغراض مورد بحث در یک سوره محور اساسی آنرا پیدا نموده و آیات آغازین و پایانی سوره را با هم مرتبط دانسته و به تفسیر آنها پرداخته است. و شاید بتوان گفت که در این زمینه از مهمترین تفاسیر قرآن میباشد.
مرحوم آیتالله معرفت نیز ضمن اشاره به تلاشهای سید قطب میگوید
« این وحدت موضوعی و استخوان بندی در مورد سورهها تسلسل طبیعی حاکم بهانتقال از غرضی به غرض دیگر را تا آخر و انتهای سورهها و استیفای تمامی اهداف منظور در آن را فرامیگیرد و این همان تناسق معنوی و مرتبی است که دانشمندان قرن اخیر بدان دست یافتهاند و در مورد تمام سورهها آنرا پذیرفتهاند.»[۳۳۴]
به طور مثال سید قطب نیز مانند علامه طباطبا ئی& در ذیل سوره صافات به ارتباط آیات آغازین و پایانی سوره با غرض و محور اصلی سورهاشاره نموده است.
در مقدمهاین سوره ّآورده است که موضوع این سوره بیان افسانههای شرک آمیز اعراب جاهلی است که گمان میکردند میان یزدان سبحان و جنیان قرابت و خویشاوندی است.و نیز از ازدواج خداوند با جن مادهای فرشتگان متولد گردیدهاند و…. و سپس یاد آور میشود که در پایان این سوره حمله مستقیمی بدین افسانه پوچ و نادرست میگردد.
طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی تناسب در آیات و سور در تفسیر المیزان ...