اساسیترین وظیفهی شاگردان عیسی در غیاب او تا هنگام بازگشت ثانویه وی این است که یکدیگر را محبت نمایند و بر همین اساس نیز داوری خواهند شد: «امّا چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدّس خویش آید، آنگاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست، و جمیع امّتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا میکند، به قسمی که شبان میشها را از بزها جدا میکند. و میشها را بر دست راست و بزها را بر چپ خود قرار دهد. آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید، بیایید ای برکت یافتگان ازپدر من و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به میراث گیرید. زیرا چون گرسنه بودم مرا طعام دادید، تشنه بودم سیرآبم نمودید، غریب بودم مرا جا دادید، عریان بودم مرا پوشانیدید، مریض بودم عیادتم کردید، در حبس بودم دیدن من آمدید. آنگاه عادلان به پاسخ گویند، ای خداوند، کی گرسنهات دیدیم تا طعامت دهیم، یا تشنهات یافتیم تا سیرآبت نماییم، یا کی تو را غریب یافتیم تا تو را جا دهیم یا عریان تا بپوشانیم، و کی تو را مریض یا محبوس یافتیم تا عیادتت کنیم؟ پادشاه در جواب ایشان گوید، هرآینه به شما میگویم، آنچه به یکی از این برادران کوچکترین من کردید، به من کردهاید. پس اصحاب طرف چپ را گوید، ای ملعونان، از من دور شوید در آتش جاودانی که برای ابلیس و فرشتگان او مهیّا شده است. زیرا گرسنه بودم مرا خوراک ندادید، تشنه بودم مرا آب ندادید، غریب بودم مرا جا ندادید، عریان بودم مرا نپوشانیدید، مریض و محبوس بودم عیادتم ننمودید. پس ایشان نیز به پاسخ گویند، ای خداوند، کی تو را گرسنه یا تشنه یا غریب یا برهنه یا مریض یا محبوس دیده، خدمتت نکردیم؟ آنگاه در جواب ایشان گوید، هرآینه به شما میگویم، آنچه به یکی از این کوچکان نکردید، به من نکردهاید. و ایشان در عذاب جاودانی خواهند رفت، امّا عادلان در حیات جاودانی. » (متی۲۵: ۳۱-۴۶).
-
- محبّت به والدین
احترام و محبّت به والدین با آمدن مسیح نه تنها کم رنگ نمی شود بلکه به طور کامل تحقق مییابد: «ای فرزندان، والدین خود را در خداوند اطاعت نمایید، زیرا که این انصاف است. پدر و مادر خود را احترام نما که این حکم اوّل با وعده است. تا تو را عافیت باشد و عمر دراز بر زمین کنی» (افسسیان۶: ۱)؛ «ای فرزندان، والدین خود را در همهچیز اطاعت کنید زیرا که این پسندیده است در خداوند. » (کولسیان۳: ۲۰) و عیسی نیز فریسیان را به این سبب که به بهانهی مذهب از احترام به والدین شانه خالی می کنند سخت ملامت مینماید: «زیرا خدا حکم داده است که مادر و پدر خود را حرمت دار و هرکه پدر یا مادر را دشنام دهد البتّه هلاک گردد. لیکن شما میگویید هر که پدر یا مادر خود را گوید آنچه از من به تو نفع رسد هدیهای است، و پدر یا مادر خود را بعد از آن احترام نمینماید. پس به تقلید خود، حکم خدا را باطل نمودهاید. » (متی ۱۵ : ۴-۶). در عوض از والدین نیز خواسته شده که به فرزندان خود محبت نمایند: «ای پدران، فرزندان خود را به خشم میاورید بلکه ایشان را به تأدیب و نصیحت خداوند تربیت نمایید. » (افسسیان۶: ۱-۴).
حرانی، نیز در باب «پندهای مسیح (ع) در انجیل و غیر آن و از حکمتهای او» آورده است که: آیا شنیدهاید که در تورات به شما گفته شده: «با خویشاوندانتان پیوند بدارید و به آنان پاداش دهید»؟ و من به شما میگویم: با هر که از شما روی گردانده و گسسته، پیوند خویشاوندی برقرار کنید و به هر که از شما مضایقه نموده عطا کنید و به آن کس که به شما بدی روا داشته نیکی کنید و به هر که بر شما دشنام داده سلام کنید و با آن کس که با شما دشمنی ورزیده، منصفانه رفتار کنید و از آن کس که بر شما ستم رانده درگذرید، همان گونه که دوست دارید بدی شما نیز بخشوده شود. از گذشت خداوند نسبت به خویشتن عبرت گیرید، آیا نمیبینید که آفتاب خدا بر نیکان و بدان شما، پرتو میافکند و بارانش بر درستکار و خطاکار شما فرو میبارد، پس اگر جز آن کس را که شما را دوست میدارد دوست ندارید و جز بر آن کس که بر شما نیکی نموده نیکی نکنید و جز بر آن کس که به شما عطا نموده پاداش ندهید، پس در این هنگام برتری شما بر دیگران چه باشد؟ در حالی که کمخردان که دارای برتری و آگاهی نیستند این گونه کنند، ولی اگر خواستید که از دوستداران و برگزیدگان خدا به شمار آیید پس بر آنکه بر شما بدی روا داشته نیکی نمایید و از آن کس که بر شما ستم رانده درگذرید و بر آن کس که از شما روی گردانده سلام کنید، سخن مرا بشنوید و سفارشم را نگهدارید و با پیمانم وفا کنید تا دانایانی دینشناس باشید (آشتیانی، ۱۳۶۸، ج۱: ۳۱۵).
-
- محبت به همسر
در عهد جدید از زنان خواسته شده که شوهران خود را اطاعت کنند، و در عوض از شوهران خواسته که زنان خود را محبت نماینند : «جایگاه مرد در خانه را به جایگاه سر نسبت به بدن تشبیه نموده استای زنان، شوهران خود را اطاعت کنید چنانکه خداوند را. زیرا که شوهر سر زن است، چنانکه مسیح نیز سر کلیسا و او نجاتدهنده بدن است. لیکن همچنانکه کلیسا مطیع مسیح است، همچنین زنان نیز شوهران خود را در هر امری باشند. ای شوهران، زنان خود را محبّت نمایید، چنانکه مسیح هم کلیسا را محبّت نمود و خویشتن را برای آن داد. » (افسسیان۵: ۲۲-۲۵)؛ «همینطور، باید مردان زنان خویش را مثل بدن خود محبّت نمایند زیرا هرکه زوجه خود را محبّت نماید، خویشتن را محبّت می کند. » (افسسیان۵: ۲۸)، «ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید … ای شوهران، با فطانت با ایشان زیست کنید، چون با ظروف ضعیفترِ زنانه، و ایشان را محترم دارید چون با شما وارث فیض حیات نیز هستند، تا دعاهای شما بازداشته نشود. » (اول پطرس۳: ۱-۷).
-
- محبت به دشمنان
از دیدگاه عهد جدید، اقدام بندهنوازانه خدا مبنی بر فرستادن پسرش برای نجات آدمیان، امری همگانی و جهان شمول است و محدود به قوم یا نژاد خاصی نیست (غلاطیان۳: ۲۸) و هیچ کس از دریافت آن منع نمی شود (لوقا۱۴: ۱۳؛ ۷: ۳۹). بلکه برعکس حتی محبت به دشمنان را نیز شامل میگردد (متی۵: ۴۳-۴۷). هیچ چیز نباید سدّ راه محبت باشد؛ محبت در قالب بخشیدن بی حدّ و حصر یکدیگر است (امثال۱۸: ۲۱-۲۲؛ ۶: ۱۲-۱۵)، اقدام خودجوش و آشتیجویانه در قبال کسی که از او کینه به دل داریم (متی۵: ۲۳-۲۶)، و در قالب صبر، شکیبایی و خوبی به عوض بدی (رومیان۱۲: ۱۴-۲۱) نمایان میگردد.
عیسی اعلام مینماید که باید دشمنان خود را محبت نموده و برای کسانی که به ما آزار میرسانند دعا کنیم. وی به شاگردانش گفت: باید شر را با نیکی جواب گفت تا بتوانند فرزندان پدر آسمانی خود گردند: «شنیدهاید که گفته شده است، همسایه خود را محبّت نما و با دشمن خود عداوت کن. امّا من به شما میگویم که دشمنان خود را محبّت نمایید و برای لعنکنندگان خود برکت بطلبید و به آنانی که از شما نفرت کنند، احسان کنید و به هر که به شما فحش دهد و جفا رساند، دعای خیر کنید، تا پدر خود را که در آسمان است پسران شوید، زیرا که آفتاب خود را بر بدان و نیکان طالع میسازد و باران بر عادلان و ظالمان میباراند. زیرا هرگاه آنانی را محبّت نمایید که شما را محبّت مینمایند، چه اجر دارید؟ آیا باجگیران چنین نمیکنند؟ و هرگاه برادران خود را فقط سلام گویید چه فضیلت دارید؟ آیا باجگیران چنین نمیکنند؟ پس شما کامل باشید چنانکه پدر شما که در آسمان است کامل است. » (متی۵: ۴۳-۴۸)؛ کامل بودن یعنی محبت ورزیدن به کسانی که از ما نفرت دارند، دعا کردن برای کسانی که ما را اذیت می کنند و مهربانی نمودن به دوست و دشمن. کامل بودن در اینجا رسیدن به بلوغ روحانی است که یک مسیحی را قادر میسازد که در تقسیم نمودن برکات به همگان بدون اعمال تبعیض، خدا را سرمشق قرار دهد (مک دونالد، ۲۰۰۷: ۳۹).
در انجیل لوقا نیز در این باره آمده است: «ای شنوندگان شما را میگویم دشمنان خود را دوست دارید و با کسانی که از شما نفرت کنند، احسان کنید. و هر که شما را لعن کند، برای او برکت بطلبید و برای هرکه با شما کینه دارد، دعای خیر کنید. و هرکه بر رخسار تو زَنَد، دیگری را نیز به سوی او بگردان و کسی که ردای تو را بگیرد، قبا را نیز از او مضایقه مکن. هرکه از تو سوال کند بدو بده و هر که مال تو را گیرد از وی باز مخواه. و چنانکه میخواهید مردم با شما عمل کنند، شما نیز به همانطور با ایشان سلوک نمایید. زیرا اگر محبّان خود را محبّت نمایید، شما را چه فضیلت است؟ زیرا گناهکاران هم محبّان خود را محبّت مینمایند. و اگر احسان کنید با هر که به شما احسان کند، چه فضیلت دارید؟ چونکه گناهکاران نیز چنین میکنند. و اگر قرض دهید به آنانی که امید بازگرفتن از ایشان دارید، شما را چه فضیلت است؟ زیرا گناهکاران نیز به گناهکاران قرض میدهند تا از ایشان عوض گیرند. بلکه دشمنان خود را محبّت نمایید و احسان کنید و بدون امیدِ عوض، قرض دهید زیرا که اجر شما عظیم خواهد بود و پسران حضرت اعلی خواهید بود چونکه او با ناسپاسان و بدکاران مهربان است. » (لوقا۶: ۲۷-۳۵).
اف. بی. مایر (F. B. Meyer). این موضوع را چنین شرح میدهد: محبت به عمیقترین شکل آن لازمه مسیحیت است. در حالیکه دیگران رفقای خود را دوست دارند، ما دشمنان خود را دوست اریم، اینکه باران و شعاع آفتاب بر عادلان و ناعادلان به یکسان فرود بیاید، در حالی که دیگران فقط به افراد خوشایند و جذاب خدمت می کنند، ما به انسانهای معمولی و منفور خدمت میکنیم، رنج بسیار بکشیم، از شریر تأثیر نپذیریم، با حقیقت شادی کنیم، متقبل شویم، ایمان داشته باشیم، امیدوار باشیم و همه چیز را متحمل شویم، و هیچگاه کوتاهی نورزیم. این محبت است، و این محبت ثمره روح القدس است، ما خودمان نمیتوانیم آن را به دست آوریم (مک دونالد، تفسیر لوقا: ۳۸).
به نظر عهد جدید، محبت زمانی ثابت می شود که شخص دشمنان خود را ببخشد: «ای محبوبان انتقام خود را مکشید بلکه خشم را مهلت دهید، زیرا مکتوب است خداوند میگوید که انتقام از آن من است من جزا خواهم داد. پس اگر دشمن تو گرسنه باشد، او را سیر کن و اگر تشنه است، سیرابش نما زیرا اگر چنین کنی اخگرهای آتش بر سرش خواهی انباشت. مغلوب بدی مشو بلکه بدی را به نیکویی مغلوب ساز. » (رومیان۱۲: ۱۹-۲۱).
-
-
-
-
-
-
-
- راههای کسب محبت در عهد جدید
-
-
-
-
-
-
-
- ایمان به خدا: پولس ایمان را اصل اساسی مسیحیت و ویژگی برجسته مسیحیان (Hatch, 1917, p 38) و علت اصلی نجات دانسته و در دوره مسیحیت اولیه گستردهترین بیان از مفهوم ایمان را ارائه می دهد (Donfried, 1996, p 327). وی، در تعریف ایمان می گوید: «ایمان یعنی اطمینان داشتن به اینکه آنچه امید داریم، واقع خواهد شد؛ ایمان یعنی یقین داشتن به آنچه اعتقاد داریم، هرچند قادر به دیدنش نمیباشیم» (عبرانیان۱۱: ۱). در این تعریف ایمان همان اعتماد و اطمینان در نظر گرفته شده است. ایمان، الهام بخشِ اعتماد و اطمینانی است که می تواند کوهها را به حرکت درآورد و معجزاتی را انجام دهد (اول قرنتیان۱۳: ۲). میتوان گفت ایمان در عهد جدید به طور کلی به معنی متقاعد شدن ذهن به درست بودن و حقیقت داشتن حکمی است. وقتی حکمی درست است پس قابل اعتماد است. بنابراین، معنای اصلی ایمان اعتماد است ( Eastons, 1897: 422؛ هاکس، ۱۳۸۳: ۱۴۵).
پولس در اصطلاح ایمان را به معنی اعتقاد (عبرانیان۱۱: ۱؛ اول قرنتیان۱۳: ۲)، امید (عبرانیان۱۱: ۱)، تصدیق و پذیرش (کولسیان۲: ۶-۷؛ دوم قرنتیان۱: ۱۳؛ دوم تیموتائوس۲: ۱۳)، اقرار زبانی و اعتقاد قلبی (رومیان۱۰: ۹؛ ۱۰: ۱۰) و محبت (اول قرنتیان۱۳: ۲؛ غلاطیان۵: ۶) میداند (علمی، نظرپور، ۱۳۹۲: ۷۹).
-
- تبعیت از مسیح: گام بعدی برای کسب محبت از دیدگاه عهدجدید، ایمان آوردن به عیسی مسیح است. انسان یا باید به خدای پسر ایمان بیاورد و محبت خدا را بپذیرد و یا با ایمان نیاوردن به او، خشم و غضب خدا را به جان بخرد (یوحنا۳: ۳۶؛ ۳: ۱۸-۱۹) و محبت الهی چیزی نیست که انسان بتواند خریداری نماید یا شایستگی دریافت آن را داشته باشد. بلکه انسان، توسط عیسی پذیرفته خواهد شد (هوردن، ۱۳۶۸: ۱۲). دنی میگوید: خدا در عین حال که با محبت و با غضب است، محبتش کفاره را مهیا نموده و غضبش را از ما بر میگرداند (دونالد، ۲۰۰۸: ۲۳). و از این رو انجیل بشر را به دو گونه تقسیم مینماید: کسانی که این محبت را میپذیرند و آنانی که آن را رد می کنند: «آنکه به او ایمان آرد، بر او حکم نشود؛ امّا هر که ایمان نیاورد الآن بر او حکم شده است، به جهت آنکه به اسم پسر یگانه خدا ایمان نیاورده. و حکم این است که نور در جهان آمد و مردم ظلمت را بیشتر از نور دوست داشتند، از آنجا که اعمال ایشان بد است. » (یوحنا۳: ۱۸-۱۹). [۴]
برای محبت کردن عیسی، باید فرمانهای او را به طور کامل انجام دهیم: «اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید … هر که احکام مرا دارد و آنها را حفظ کند، آن است که مرا محبّت می کند؛ و آنکه مرا محبّت می کند، پدر من او را محبّت خواهد نمود و من او را محبّت خواهم نمود و خود را به او ظاهر خواهم ساخت. » (یوحنا۱۴: ۱۵ و ۲۱). اطاعت از احکام خداوند نشاندهنده محبّت فرزندان خدا میباشد ( اول یوحنا۵: ۲-۵).
-
- اعمال صالح: پاسخ عهد جدید به این سؤال که: انسانها چگونه و به چه صورتی، از طریق حضرت عیسی نجات مییابند؟ متفاوت است. عادل شدن توسط رستاخیز مسیح در مقابل عادل شمرده شدن توسط ایمان است. درعادل شدن انسان از بندهای گناه و هلاکت و از زنجیرهای ترس رهانیده می شود و ایمان به مسیح نوعی تسلیم در برابر اوست. در حالی که در عادل شمرده شدن نیازی نیست که انسان از گناه پاک شود و یا عمل نیکی انجام دهد بلکه به محض اینکه به مسیح ایمان آورد عادل محسوب می شود (ر.ک: هوردن، ۱۳۶۸: ۸).
از یک طرف، در رساله یعقوب بر نجات از راه ایمان و عمل تاکید شده است، وی معتقد است که مسیحیت واقعی تنها با حرف زدن حفظ نمی شود، بلکه باید در رفتار نشان داده شود: «چه سود دارد اگر کسی گوید، ایمان دارم، وقتی که عمل ندارد؟ آیا ایمان میتواند او را نجات بخشد؟… ایمان اگر اعمال ندارد، در خود مرده است. . آیا پدر ما ابراهیم به اعمال، عادل شمرده نشد، وقتیکه پسر خود اسحاق را به قربانگاه گذرانید؟ میبینی که ایمان با اعمال او عمل کرد و ایمان از اعمال، کامل گردید… پس میبینید که انسان از اعمال عادل شمرده میشود، نه از ایمان تنها. » (یعقوب ۲: ۱۴-۲۴).
از طرف دیگر، در نقطه مقابل این دیدگاه، دیدگاه پولس قرار دارد. پولس اولین کسی است که مفهوم نجات از راه ایمان، نه از راه اعمال شریعت را مطرح کرد: «هیچکس از اعمال شریعت عادل شمرده نمیشود، بلکه به ایمان به عیسی مسیح» (غلاطیان ۲: ۱۶)، وی تأکید می کند که حتی خود این ایمان نیز عطیه خداست: «محض فیض نجات یافتهاید، بهوسیله ایمان و این از شما نیست بلکه بخشش خداست، و نه از اعمال، تا هیچکس فخر نکند. » (افسسیان ۲: ۸-۹) و تمامی افرادی را که میخواهند با اجرای احکام شریعت نجات یابند، مشمول لعنت میداند (غلاطیان ۳: ۱۰). در جای دیگر محبّت مکمل شریعت به شمار آمده است: «مدیون احدی به چیزی مشوید جز به محبّت نمودن با یکدیگر، زیرا کسی که دیگری را محبّت نماید، شریعت را بجا آورده باشد. زیرا که زنا مکن، قتل مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده، طمع مورز و هر حکمی دیگر که هست، همه شامل است در این کلام که همسایه خود را چون خود محبّت نما. محبّت به همسایه خود بدی نمیکند پس محبّت تکمیل شریعت است. » (رومیان۱۳: ۸-۱۰).