عمر که یکی از امامان اهل سنت است، درباره بیعت با ابوبکر گفته است: «بیعت با ابوبکر ناگهانی و بدون تدبیر اتفاق افتاد. خداوند شر آن بیعت را از مسلمانان حفظ کرد. هر کس مثل آن را تکرار کند، او را بکشید». این سخن عمر دلالت میکند که بیعت با ابوبکر اشتباه بوده است.
۱-۶-۱-۲-۴٫ پاسخ قوشچی:
معنای سخن عمر این است که خداوند از شر مخالفتی که نزدیک بود هنگام بیعت با ابوبکر شکل گیرد حفظ کرد پس هر کس به مثل آن مخالفت اقدام نماید و سبب اختلاف کلمه شود او را بکشید. چگونه ممکن است عمر در خلافت ابوبکر و بیعت با او خدشه وارد سازد، زیرا خلافت خود نیز در سایه خلافت او مشروعیت مییابد[۳۱۲]؟!
۲-۶-۱-۲-۴٫ رد جواب قوشچی:
عمر در سخن خود از شر بیعت حرف زده است نه از شر مخالفت با بیعت. تفسیر قوشچی بر خلاف ظاهر کلام عمر است.
۷-۱-۲-۴٫ شک ابوبکر در مستحق بودن خود برای امامت
ابوبکر، موقع مرگ خود در صلاحیت خود برای خلافت رسول خدا۶ شک کرده بود، زیرا میگفت: کاش از رسول خدا۶ میپرسیدم که بعد از وی چه کسی مستحق خلافت است یا میگفت: ای کاش! خود مینشستم و با یکی از این دو مرد (عمر و ابوعبیده) بیعت میکردم و او امیر و من وزیر میشدم.
۱-۷-۱-۲-۴٫ پاسخ قوشچی:
این خبر صحت ندارد. و بر فرض صحت، مراد ابوبکر این بوده است که در طلب حق مبالغه و احتمال بعید را نیز نفی کرده باشد[۳۱۳].
۲-۷-۱-۲-۴٫ نقد جواب قوشچی:
در منابع معتبر اهل سنت این جریان نقل شده است[۳۱۴]. بر فرض احتمال بعید نیز معلوم میشود، ابوبکر در صحت خلافت خود تردید داشته است.اگر واقعا ابوبکر طالب حق بود، چرا در جریان سقیفه صبر نکرد همه مردم مدینه جمع شوند و منتظر نماند تا بنی هاشم نیز بیایند و فوری و بدون تامل و تفکر و به قول عمر «فلته» از حاضرین بیعت گرفتند و بقیه را نیز با تهدید مجبور به بیعت کردند.
۸-۱-۲-۴٫ مخالفتهای ابوبکر با رسول خدا۶
ابوبکر با رسول خدا۶ مخالفت کرد، زیرا بنابر قول اهل سنت رسول خدا۶ برای خود جانشین تعیین نکرد، ولی ابوبکر هنگام مرگ خود عمر را خلیفه خود قرار داد. هم چنین رسول خدا۶ به عمر هیچ مسؤولیتی نمیداد تنها یک بار مسؤولیت لشکر را در جنگ خیبر به وی داد که شکست خورد و برگشت و یک بار نیز مسؤولیت صدقات را به وی داد و عباس از وی به رسول اکرم۶ شکایت کرد و پیامبر اکرم۶ عمر را از این منصب نیز عزل کرد با این وجود ابوبکر منصب خلافت بعد از خود را به عمر داد.
مخالفت دیگر خلفای ثلاثه با رسول خدا۶ هنگامی روی داد که رسول خدا۶ به آنها امر کرد به همراه لشکر اسامه از مدینه خارج شوند، مخالفت کردند.
۱-۸-۱-۲-۴٫ پاسخ قوشچی:
ما نمیپذیریم که رسول خدا۶ کسی را برای بعد از خودش مشخص نکرده باشد، بلکه اجماعا پیامبر اکرم۶ خلیفه بعد از خود را مشخص کرده است؛ در نزد اهل سنت آن خلیفه ابوبکر است و در پیش شیعه حضرت علیA است.
رسول اکرم۶ عمر را عزل نکرد، بلکه مدت مسؤولیت او تمام شد.
هم چنین صرف انجام دادن آن عملی که رسول خدا۶ انجام نداده است، مخالفت به شمار نمیآید، بلکه مخالفت زمانی رخ میدهد، مأموری ترک یا منهیی انجام داده شود. خبر مخالفت خلفای ثلاثه در ماجرای لشکر اسامه صحیح نیست[۳۱۵].
۲-۸-۱-۲-۴٫ رد جواب قوشچی:
اگر مقصود قوشچی از خلیفه شدن ابوبکر از سوی رسول اکرم۶ وجود نصی بر خلافت ابوبکر باشد، اولا؛ خلاف واقع است و ثانیا؛ خلاف آن چیزی است که قوشچی در سابق به آن تصریح کرده است که نصی بر خلافت ابوبکر وجود ندارد و خلافت او را به اجماع ثابت میداند. ثالثا؛ بر خلاف اجماع اهل سنت است.
و اگر مراد قوشچی این باشد که بیعت عمر با ابوبکر سپس متابعت اکثر مردم با عمر، استخلاف از سوی نبی اکرم۶ به حساب میآید، این افترا به خدا و رسول او است.
عزل را تاویل به اتمام مسؤولیت کردن، تاویل بدون دلیل است.
این سخن قوشچی که گفت: «صرف انجام دادن آن چه رسول خدا۶ انجام نداده است، مخالفت به حساب نمیآید» مغالطه میباشد، زیرا در باور اهل سنت رسول خدا۶ کسی را به خصوص برای خلافت بعد از خود تعیین نکرده است با وجود این که رسول اکرم۶ از همه مردم اعرف به مصالح و مفاسد مسلمانان بوده است و از همه مهربانتر به امت بوده است، بنابراین مصلحت در عدم تعیین خلیفه بوده است، از این رو تعیین خلیفه توسط ابوبکر، مخالفت با رسول خدا۶ محسوب میشود.
۹-۱-۲-۴٫ ولایت اسامه بر خلفای ثلاثه
رسول خدا۶ اسامه را ولی خلفای ثلاثه قرار داد، بنابراین اسامه از آنها افضل است. ولی رسول خدا۶ کسی را ولی حضرت علیA قرار نداده است.
۱-۹-۱-۲-۴٫ پاسخ قوشچی:
اولا؛ تولیت اسامه بر خلفای ثلاثه صحیح نیست. ثانیا بر فرض صحت، شاید این ولایت به سبب غرضی غیر از افضلیت وی بوده است، مثل این که اسامه در فرماندهی لشکر داناتر بوده باشد.
۲-۹-۱-۲-۴٫ رد جواب قوشچی:
جریان تولیت اسامه بر خلفای سه گانه در منابع معتبر اهل سنت آمده است[۳۱۶].
اعلم بودن در امر فرماندهی لشکر دلیل بر افضلیت اسامه بر خلفا میباشد، زیرا قیادت جیش و فرماندهی لشکر؛ بنابر نظر اهل سنت همان گونه که قوشچی نیز به آن معتقد است،[۳۱۷]از مهم ترین و بزرگترین فوائد امام است، بنابراین اگر خلفای سه گانه در امر فرماندهی جنگ اعلم از همه نباشند، جایز نیست امام و خلیفه همه مسلمانان باشند.
۱۰-۱-۲-۴٫ عزل ابوبکر از ابلاغ سوره برائت:
ابوبکر در زمان حیات رسول خدا۶ هیچ مسؤولیتی نداشته است، تنها یک بار رسول خدا۶ او را مأمور ابلاغ سوره برائت به مردم مکه کرد، در این هنگام جبرئیلA نازل شد و گفت: باید سوره را از ابوبکر بگیرد و آن را نباید کسی جز پیامبر۶ یا کسی از اهل او بخواند و پیامبر۶ به ابوبکر دستور داد تا برگردد و حضرت علیA را مأمور ابلاغ این سوره کرد.
۱-۱۰-۱-۲-۴٫ پاسخ قوشچی:
قوشچی میگوید: ابوبکر در زمان حیات رسول خدا۶ عهده دار برخی از امور بوده است؛ از جمله این که در سال نهم هجری، امارت حجاج را بر عهده داشت و نیز رسول خدا۶ در هنگام بیماریاش که به رحلت آن حضرت ختم شد، او را امام جماعت قرار داد و خود رسول خدا۶ پشت سر ابوبکر، نماز گذارد.
قوشچی میافزاید: رسول خدا، ابوبکر را از ابلاغ سوره برائت عزل نکرد اصلا ابوبکر را برای ابلاغ این سوره نصب نکرده بود تا عزل کند، بلکه ابوبکر را امیر حج قرار داده بود و حضرت علیA را نیز پشت سر ابوبکر برای ابلاغ سوره برائت فرستاد و فرمود: این سوره را باید فردی که از خاندان من است، ابلاغ نماید، زیرا عادت عرب بر این سنت استوار است که میثاقها و عهدنامه را یا خود فرد یا یکی از پسر عموهایش باید به انجام رساند. رسول خدا۶ نیز طبق همین سنت عمل نمود[۳۱۸].
۲-۱۰-۱-۲-۴٫ رد پاسخ قوشچی:
جریان امامت جماعت شدن ابوبکر از سوی رسول اکرم۶ در هنگام بیماری پیامبر خدا۶ کذب محض است. در این باره توجه به نکات زیر لازم است:
اولا؛ رسول خدا۶ ابوبکر را به خواندن نماز جماعت امر نکرد.
ثانیا؛ هنگامی که رسول خدا۶ شنید که ابوبکر میخواهد، نماز جماعت را اقامه کند در حالی که از شدت بیماری به حضرت علیA و یکی دیگر از صحابه تکیه کرده بود، بیرون آمد و خود نماز را اقامه کرد.
ثالثا؛ اسناد همه روایاتی که این حدیث را روایت کردهاند به عایشه ختم میشود و چون عایشه دختر ابوبکر بود و از حضرت علیA هم خوشش نمیآمد، لذا نمیتوان به این اخبار تمسک نمود.
رابعا؛ ابوبکر در خارج از مدینه و در سپاه اسامه بود.
خامسا؛ طبق آیه قرآن بر احدی جایز نیست که بر پیامبر خدا۶ مقدم شود، خداوند میفرماید: «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَینَ یَدیِ اللهِ وَ رَسُولِهِ»[۳۱۹].
قوشچی در کلام خود اعتراف میکند، حضرت علیA آیات را از ابوبکر گرفت تا خود آن آیات را ابلاغ نماید.
آن چه با مراجعه به منابع معتبر اهل سنت روشن میشود، این است که ابتدا ابوبکر مامور تبلیغ آیات سوره برائت بود، بعد رسول خدا۶ او را عزل کرد، به گونهای که پیش پیامبر اکرم۶ بر گشت و گریه کرد[۳۲۰].
اهل سنت دلیل قطعی و قوی بر امارت حجاج توسط ابوبکر را ندارند، زیرا احادیثی که در این باره است، تنها دلالت دارد که ابوبکر برای ابلاغ سوره برائت به مکه رفت و آن را هم ناتمام گذاشت و به مدینه برگشت.