میدان نت[۲۱۸]: میدان، به عنوان میدان دیجیتالی یک شهر توصیف شده است که در آن مردم میتوانند راجع به رویدادهای جهان، با افرادی که به زبانهای دیگر سخن میگویند، به گفتگو و تبادل نظر بپردازند. میدان که در زبان عربی به معنای محل تجمع است، در وهله اول، انجمنی از گفتگوهای عربی-انگلیسی و رویدادهای جاری ترجمه شده است که در سال ۲۰۰۵ و پس از وقایع ۱۱ سپتامبر، به دلیل فقدان ارتباطات میانفرهنگی راه اندازی شد. در این وبسایت مردم میتوانند:
* اخبار و دیدگاه ها را به زبان انگلیسی و عربی به اشتراک بگذارند.
* راجع به مقالات اظهارنظر کنند و در مورد تکنولوژی، هنر، تجارت و سیاست، به گفتگوی چندزبانه بپردازند.
* با افرادی دوست شوند که به زبان متفاوتی سخن میگویند و در مکانهای متفاوت دیگری زندگی می کنند.
* مقالات، بلاگها و نظرات پست شده توسط کاربران دیگر را ترجمه کنند.
هدف میدان این است که روابط میان افراد با زبانهای مختلف را با ارائه خدمات به انگلیسی و عربی، یا با بهره گرفتن از «ماشین ترجمه»[۲۱۹]و «ماشین تکمیل شده ترجمه»[۲۲۰]افزایش دهد. هدف میدان، افزایش دیالوگ و مبادله اطلاعات میان گویندگان عربی و انگلیسی از طریق راه اندازی فرومهای گفتگو و به اشتراکگذاری رسانههاست. بر اساس نظر بنیانگذاران این شبکه، فرض اساسی سازمان این است که تکنولوژی اجتماعی بر روی وب می تواند از طریق کمک به اصلاح و افزایش درک میان فرهنگها، در تحقق دیپلماسی شهروندی میان اعراب و کشورهای غربی سهم قابل توجهی داشته باشد. بنابراین، یکی از برنامه های مدیران، دستیابی به تکنولوژیهایی است که گفتگوهای میانزبانی، میانفرهنگی و ایدئولوژیکی را امکانپذیر سازد. (برگرفته از سایت میدان نت)[۲۲۱]
۲ - ۱۲ -۴ راه حلهای منتج از جمعیت[۲۲۲]
تکنولوژی دیجیتال، فرصتهای جدیدی را برای حل مسائل پیش رو می گذارد که قبلا هرگز امکان پذیر نبوده است. اصطلاح «منتج از جمعیت»[۲۲۳]، اصطلاحی است که برای معرفی اجمالی اعمال نفوذ گروهی از افراد که توسط تکنولوژی وب ۲ امکان پذیر میگردد، به کار برده می شود. این مفهوم که یک مسئله بتواند به صورت آنلاین مطرح شود و شبکه ای از افراد پراکنده برای ایجاد محتوای آن با هم همکاری و مشارکت کنند[۲۲۴]و یا اطلاعات و منابع خود را راجع به اهم خبرهای صبحگاهی به اشتراک بگذارند[۲۲۵]و یا به طور جمعی برای یافتن راهحل برای یک مسئله واقعی با یکدیگر همکاری کنند، همگی در همین چهارچوب منتج از جمعیت، جای میگیرند. به طور مثال، از طریق یک فروم ساده گوگل، مردم میتوانند هزاران موضوع را روی یک صفحه یا پایگاه داده ها قرار دهند و به اشتراک بگذارند؛ نظیر وارد کردن طول و عرض جغرافیایی شهرهایی که در پاکستان، دچار سیل شده اند یا از «نرم افزار گوگل برای جستجوی مردم»[۲۲۶]، در وقایع پس از زلزله شیلی استفاده کنند. با بهره گرفتن از ابزارهای پیشرفتهتر، کارگران سراسر دنیا میتوانند برای پیدا کردن کار، درخواست دهند و یا یک سخنگوی دو زبانه در آمریکا می تواند در جریان زلزله اخیر، پیامها را از زبان هائیتی به انگلیسی ترجمه نماید. آنچه که در همه این مثالها بیهمتاست، این است که همه آنها، فعالیتهایی تمرکززدا شده و اساسا داوطلبانه هستند که اغلب توسط گروهی از شهروندان و یا افرادی که نسبت به مسائل جهانی اهمیت قائل هستند و حس همدلی دارند، انجام می شود. انگیزه آنها از انجام اینکار این است که برای کمک کردن به دیگران، باید تجربه، تخصص و یا وقت خود را با آنان به اشتراک بگذارند. چند سازمان جدید که با بهره گرفتن از ابزارهای رسانههای نوین توانسته اند از این فرصتها بهره ببرند، طی دو سه سال اخیر راه اندازی شده اند. پروژه های زیر، نمونههایی از این فعالیتها به شمار میآیند. (برگرفته از سایت منتج از جمعیت)[۲۲۷]
یوشهیدی: احتمالا شناختهترین نمونه در این زمینه، پروژه «یوشهیدی»[۲۲۸]است. یوشهیدی (در زبان سواحیلی به معنای شهادت و گواهی دادن به کار میرود)، ابزاری است که ابتدا برای گزارش خشونتهای پس از انتخابات ۲۰۰۸ در کنیا به کار رفت. این گزارشها، مبتنی بر مطالبی بود که شهروندان از طریق وب و تلفنهای همراه ارسال میکردند. یوشهیدی درصدد ایجاد یک بستر نرمافزاری است که هرکس یا هر سازمانی بتواند از آن برای جمعآوری و ایجاد مجموعه ای از اطلاعات استفاده کند. این پلتفرم، قابلیت اتصال و گسترش داشته؛ لذا برای مکانها و نیازهای مختلف قابل استفاده خواهد بود. (برگرفته از سایت یوشهیدی)[۲۲۹]
یوشهیدی-هائیتی[۲۳۰]و پروژه ۴۶۳۶: بلافاصله پس از زلزله هائیتی، تعدادی از متخصصان، یک پایگاه آنلاین را با آدرس http://4636.Ushahidi.com ایجاد کردند. در این پایگاه، گزارشهای ارسالی از طریق پیامک مورد بررسی قرار میگرفتند. مردم هائیتی، نام و تقاضای خود را به این آدرس میفرستادند. صدها داوطلب، این درخواستها را طبقه بندی و ترجمه میکردند. و بالاخره این داده ها، به سازمانهای مختلفی نظیر صلیب سرخ جهانی و «اینستد»[۲۳۱]و یا سایر مراجع ذیربط که قادر به پاسخگویی به درخواستها بودند، ارسال میشد. همچنین این درخواستها به پایگاه اصلی یوشهیدی که همگان به آن دسترسی داشتند، ارسال میشد تا سازمانهای دیگر نیز امکان دسترسی به آنها را داشته باشند. «روبرت مونرو»[۲۳۲]، یک داوطلب متخصص، در این رابطه بیان می کند که ۴۶۳۶ داوطلب، از یک فرم ساده برای وارد کردن داده ها، از پیامهای متنی استفاده کردند. آنها از طریق «فضای چت»[۲۳۳] که برای اینکار اختصاص یافته بود، با یکدیگر در ارتباط بودند. در بسیاری موارد، داوطلبان از منابع محلی برای ترجمه پیامها و روشن ساختن محتوای آنها استفاده میکردند. حجم پیامها، از یک پیام در هر ۵ ثانیه در طول روز تا یک پیام در هر ۵ دقیقه در طول شب متفاوت بود. متوسط زمان لازم برای دریافت، ترجمه، طبقه بندی، ارسال و دریافت مجدد پیامها در حدود ۱۰ دقیقه بود. (همان، ۲۰۱۲)
دسترسی: نهضت «دسترسی»[۲۳۴]از مردم معمولی سراسر جهان تشکیل یافته است که برای آزادی جهانی دیجیتال بسیج شده اند. این نهضت از سال ۲۰۰۹، به عنوان یک سازمان آغاز به کار کرد؛ هرچند که قبل از آن هم به روشهای مختلفی فعالیت میکرد و از مردم دعوت میکرد که به «ابر جهانی پروکسی»[۲۳۵]بپیوندند. «ابر» به آن دسته از افراد اطلاق می شود که قادرند، پهنای باند کامپیوتر خود را برای کمک به آنهایی که بیرون از «فایروال»[۲۳۶]نگه داشته شده اند، هدیه کنند. (برگرفته از سایت دسترسی)[۲۳۷]
اعضای فنی نهضت دسترسی با نام «گروهِ رهاییِ دیجیتال»[۲۳۸]گردهم آمدند تا به مردم آنسوی فایروال، پشتیبانی بلادرنگ و فوری ارائه دهند. آنها به صورت تمام وقت به دیگران کمک می کنند که موانع را دور بزنند و رسانههای شهروندی را به سازمانهای خبری و سایتهای رسانههای اجتماعی مرتبط سازند. آنها بالاخص از جامعه مدنی و جنبشهای آزادی سیاسی، حمایت می کنند و دسترسی مستقیم به تکنولوژیهای اطلاعاتی از جمله پروکسیهای مبتنی بر وب که به طور خودکار تولید میشوند، رلههای بینام توئیتر، پروژه های پهنای باند کم و خانه امن برای رسانههای شهروندی، به آنها قدرت میبخشد. (همان، ۲۰۱۲)
این شبکه همچنین فعالان دیجیتال را، به آنهایی که در صنعت تکنولوژی، دانشگاهها و دولت هستند، مرتبط میسازد تا تصمیمگیرندگان راجع به مباحث کلیدی، اداره اینترنت را تحتتاثیر قرار دهند. آنها قصد دارند از طریق ارائه ایدههای هوشمندانه در سطح ملی، منطقهای و بین المللی، توجه مدافعان حقوق بشر را که مشغول کار در فضای سایبر هستند، برخط مقدم سیاست متمرکز کنند. این اقدامات، در حال حاضر متوقف ساختن طرح دولت استرالیا برای فیلترینگ اجباری اینترنت، درخواستی جدی از گوگل برای حفظ موقعیت خود در مقابل سیاست اخیر چین و کسب اعتبارات و افزایش سرمایه برای حمایت از فعالان دیجیتال در ایران را شامل می شود. (همان، ۲۰۱۲)
سما سورس: «سما سورس»[۲۳۹]، برنامهای است که توسط «لیلا چیرایاث جناح»[۲۴۰]راه اندازی شد تا آوارگان و سایر مردم به حاشیه رانده شده، بتوانند از طریق اینترنت برای خود فرصتهای شغلی پیدا کنند. آنها با ۱۸ مرکز آموزش غیرانتفاعی تجاری کوچک و مراکز اطلاعاتی روستایی، همکاری نمودند تا مشاغل آبرومندی برای بیش از ۵۰۰ نفر از مردم به حاشیه رانده شده در کنیا، اوگاندا، کامرون، غنا و پاکستان تهیه نمایند. هسته این مفهوم، «میکرو ورک»[۲۴۱]، بیتهای کوچک کار است که می تواند هر زمان و هر کجا اجرا شود و بر معیشت واقعی بیافزاید. طرح اشتغال این مرکز، سه بخش دارد: ابتدا، کارگاههای محلی کوچک، گروه های کارگران شاغل در خانه از فقیرترین بخشهای دنیا بررسی و انتخاب میشوند؛ سپس با بهره گرفتن از ابزارهای مبتنی بر وب، بازدید از سایتها و نمونههای موفق اجرا شده، آموزشهای لازم به این کارگاهها و گروه های کارگری داده می شود. در پایان، متخصصان فروش و بازاریابان این شبکه که در سانفرانسیسکو مستقر هستند، خدمات و محصولات کارگاهها و کارگران را از طریق وبسایت، معرفی و بازاریابی می کنند. مشتریانشان، اغلب غیرانتفاعیها، شرکتهای کوچک و یا شرکتهایی هستند که خود را از نظر اجتماعی مسئول میدانند. (برگرفته از سایت سماسورس)[۲۴۲]
۲ – ۱۲ - ۵ دگرگونی تعارض
از آنجا که رفع تعارض و برقراری صلح، اصطلاحات پیچیدهای هستند، لذا نقشی که رسانههای نوین میتوانند داشته باشند در آن چیزی که عموما نوآوریهای «دگرگونی تعارض»[۲۴۳]خوانده می شود، مورد توجه قرار میگیرد. در جستجو برای یافتن زمینه های مشترک تعریف، نوآوریهای مربوط به دگرگونی تعارض، درصدد تغییر ادراک و بهبود ارتباطاتی است که راجع به ریشه های تعارض وجود دارد، از جمله نابرابری یا تبعیض اجتماعی. مفهوم دگرگونی تعارض، ریشه در «دیپلماسی چندمسیره»[۲۴۴] دارد که به طور ذاتی مشارکت شهروندان را دربر میگیرد. مفهوم چندمسیره، بر این ایده دلالت دارد که همه بخشهای جامعه مهم هستند و باید مورد حمایت قرار گیرند، گوش داده شوند و به یک زبان مشترک برای گفتگو، حل تعارض و برقراری صلح برای جلوگیری از تعارضات و یا پایان بخشیدن به تعارضات سخت و شدید، آشنایی پیدا کنند. بدیهی است که در تکنولوژیهای جدید، فرصتهایی نهفته است که کانالهای ارتباطی را قادر میسازد، درک میانفرهنگی را افزایش دهند و از طریق ارتباطات شهروند به شهروند، دیگران را در فرایند تکامل یاری دهند. موارد زیر تنها شروعی است برای آنچه که امکان پذیر خواهد بود. (برگرفته از سایت مرکز دیپلماسی شهروندی آمریکا)
نهضت یک صدا: «نهضت یک صدا»[۲۴۵]، یک جنبش آنلاین رو به رشد است که به دنبال جلب حمایت برای راهحل دوجانبه میان اسرائیل و فلسطین است. در کنار فعالیتهای آفلاین، سهم عمده حضور آنلاین آنها، به استفاده از پیامهای ویدیویی آنلاین امیدبخش، از افراد مختلف و دادخواستهای آنلاین رو به افزایش، برای حمایت از راهحل دوجانبه است که در حال حاضر تعداد آنها به بیش از ۶۵۰ هزار نفر رسیده است. (برگرفته از سایت نهضت یک صدا)[۲۴۶]
جوانان خاورمیانه[۲۴۷]: یک شبکه مردمی و بومی دیجیتال است که قدرت رسانههای نوین را برای مبارزه با ظلم در خاورمیانه و شمال آفریقا به کار میگیرد. در مصاحبه با بنیانگذار این شبکه، «آشوکا»[۲۴۸]و دستیارش، «اسراء الشافعی»[۲۴۹]، آنان کار خود را بدین گونه شرح دادند: ما قدرت رسانههای نوین را برای تسهیل مبارزه علیه ظلم در خاورمیانه و شمال آفریقا به کار میگیریم. اشتیاق ما برای مشارکت مدنی، آزادی بیان و به کارگیری راهحل های جدید برای این مسائل و مشکلات دیرپا و فراگیر، ما را به جلو میراند. (برگرفته از سایت جوانان خاورمیانه)[۲۵۰]
پروژه نامه های ویدیویی: «پروژهنامه های ویدیویی»[۲۵۱]یک پروژه ابتکاری و جاهطلبانه است که توسط دو فیلمساز آلمانی به نام «کاترینا ریگر»[۲۵۲]و «اریک ون دن بروخاس»[۲۵۳]، در سال ۲۰۰۰ آغاز شد تا به برقراری صلح در کشورهای یوگسلاوی پس از جنگ، کمک کند. این پروژه درصدد است تا دوستیهای از بینرفته ناشی از جنگ را مجددا برقرار سازد. در تلاش برای آغاز ارتباط میان مردم این کشورها، مردم اسلوونی، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، مقدونیه، صربستان، مونتهنگرو و کوزوو دعوت شده اند تا از طریق پیامهای ویدئویی، پیامهای دوستانه خود را به یکدیگر ارسال کنند. (برگرفته از سایت پروژهنامه های ویدیویی)[۲۵۴]
ایده این پروژه ساده بود. هرکس که دوستی قدیمی، یا همسایهای از یک گروه نژادی دیگر را از دست داده بود، دعوت میشد تا پیامی را ثبت کند؛ آنگاه گردانندگان، پیام را دنبال کرده و آن را به دوست گمشدهشان میرساندند که اغلب نیز مشتاق پاسخگویی به پیام بودند. در اغلب موارد، تبادل پیام منجر به بهمپیوستگی و تجدید دیدار میشد. این پروژه که توسط ریگر و بوخاس آغاز شده بود، سرانجام در سال ۲۰۰۵ گسترش یافته و دامنه آن نیز به تلویزیون کشیده شد. در این سال، چند ایستگاه تلویزیونی، پیامهای ویدئویی را برای کشورهای استقلالیافته یوگسلاوی سابق پخش کردند. (همان، ۲۰۱۲)
در حال حاضر، این پروژه با وقفه مواجه شده و وبسایت مربوط به آن، دیگر فعال نیست؛ گرچه ایده این پروژه همچنان وجود دارد و به طور بالقوه، امروزه در سایر مناطق و در فرمت تلفن همراه و در وبسایتهای دیگر مورد تقلید قرار میگیرد.
۲ – ۱۲ - ۶ حمایت و پشتیبانی مجازی از جنبشهای جهانی اجتماعی
به دلیل نحوه اطلاعرسانی، آگاهیبخشی رسانههای نوین در بسیج مردم، یکی از سریعالرشدترین زمینه های استفاده از رسانههای نوین در دیپلماسی شهروندی، اقدام مستقیم و حمایت بین المللی بوده است. سازمانهای جدید از زمان آغاز به کار وب ظاهر شدند، سازمانهایی که امکان پیدایش و تاسیس آنها قبلا امکان پذیر نبوده است؛ اما امروزه میتوانند میلیونها نفر از مردم را برای حمایت از دولتها (حتی دولتهایی به غیر از دولت خودشان) و حمایت از سازمانهای بین المللی بسیج کنند. آنچه که منحصر به فرد و بیهمتاست، تنها ابزارهای موجود نیست، بلکه مردمی است که از ابزارها استفاده می کنند. امروزه نسل جوان، باسواد دیجیتالی، برای تاثیرگذاری بر مسائل جهانی به حالت آمادهباش درآمده است. آنها با داشتن امکان برقراری ارتباط و دسترسی به اطلاعات، میتوانند قدرتی قابل توجه به دست آورند. آنچه که تصمیم میگیرند، مهم است؛ گرچه سایر مردم دنیا در ابتدا اهمیت آن را درک نکنند. یکی از آخرین نمونههای این عرصه، توجه ناگهانی بین المللی آنلاین به اغتشاشات و ناآرامیهای پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ در ایران است که به مدد تلفن همراه و تجهیزات ضبط، یوتیوب، فیسبوک و توئیتر به عنوان مکانیزم پخش اخبار، به طور گسترده انجام شد. (برگرفته از سایت مرکز دیپلماسی شهروندی آمریکا)
شبکه اقدام علیه نسلکشی: «شبکه اقدام علیه نسلکشی»[۲۵۵]که در سال ۲۰۰۵ تاسیس یافت، مردم و جوامع را برای جلوگیری از نسلکشی و یا توقف آن، تجهیز می کند. این شبکه در وبسایتش، خود را این گونه معرفی کرده است: « اولین تشکیلات پایدار ضد نسلکشی، متعهد به توقف بدترین بیرحمیها در سراسر دنیا». شبکه اقدام علیه نسلکشی بر مناطقی متمرکز شده است که در آنجا نسلکشی و قساوت که از آن به عنوان کشتار سیستماتیک، شکنجه شدید و تجاوز به غیرنظامیان در یک مقیاس وسیع (عظیم) نام میبرند، رخ داده است. شبکه اقدام علیه نسلکشی، از رسانههای نوین برای ساخت این تشکیلات و قدرتمند ساختن آن برای توقف نسلکشی استفاده می کند. (برگرفته از سایت پایان نسلکشی)[۲۵۶]
ائتلاف نجات دارفور: «ائتلاف نجات دارفور»[۲۵۷]، اتحاد بیش از ۱۹۰ سازمان دینی و مدافع حقوق بشر است که مردم را از بحران دارفور آگاه ساخته و در پی ایجاد یک واکنش همگانی، برای اشاعه صلح در سراسر منطقه دارفور و کل سودان است. اعضای این ائتلاف، ۱۳۰ میلیون نفر از همه نژادها، ادیان و وابستگیهای مختلف حزبی را شامل می شود که برای کمک به مردم سودان، با هم متحد شده اند. ائتلاف نجات دارفور، همکاری تنگاتنگی با سازمانهای بین المللی و سازمانهای وابسته به سازمان ملل دارد، تا مردم دنیا و سایر فعالان بین المللی را به مردم مناطق جنگی پیوند دهند. (برگرفته از سایت نجات دارفور)[۲۵۸]
نسلکشی را متوقف کنید[۲۵۹]: «من اقدام میکنم»[۲۶۰]، بدنبال آن است که مردم جوامع، سازمانها و دولتها را برای طرفداری از آنهایی که توسط نسل کشی، بیرحمی و قساوت و جنایت علیه انسانیت، آسیب دیدهاند، تجهیز کند. من اقدام میکنم، یک گروه جهانی است که آمار کشتهشدگان و تبعیدشدگان را ارائه میدهد و در همان حال نیز، رابطه دوجانبه میان آنهاییکه در خطراند و آنهاییکه تمایل دارند و قادرند کاری انجام دهند، برقرار میسازد: فرهنگ جدیدی از مشارکت.
من اقدام میکنم، باقیمانده قربانیان نسلکشی دارفور را با بهره گرفتن از قدرت اینترنت و تکنولوژی، به افرادی که مایل به کمک کردن بودند، مرتبط ساخت. این گروه، از اردوگاههای آوارگان در غرب چاد، بازدید به عمل آورد و برنامه روزانهای برای ضبط برنامه های ویدیویی و تهیه عکس تدارک دید. اعضای گروه ارتباط مستمری با شبکه های اجتماعی (فیسبوک و توئیتر) برقرار کردند. بازدیدکنندگان از وبسایت، چهره انسانی بحران پیش آمده را، از طریق گزارشهای روزانه میدیدند و شرایط زندگی در اردوگاه آوارگان را درک میکردند، نظرات و سوالات خود را مطرح میساختند و پیشنهاداتی راجع به جنبه های ارتباطی وبسایت ارائه میدادند. اعضای این تیم در طی سال ۲۰۰۵، ۸ بار از این اردوگاه بازدید کردند. در روز جهانی آوارگان (۲۰ ژوئن سال ۲۰۰۹)، من اقدام میکنم و UNHCRباتفاق، برنامهای دوساعته را به طور زنده از وبسایت http://www.refugeedaylive.org راجع به زندگی آوارگان در اردوگاههای سراسر جهان به نمایش گذاشتند. امروزه، فیلم، عکس و مدارک من اقدام میکنم، برای ایجاد ارتباط میان بازماندگان دارفور و کسانی که میتوانند آنها را مورد حمایت قرار دهند، جمعآوری و مورد استفاده قرار میگیرد. من اقدام میکنم، همچنین کلیه اطلاعات خود را به سازمانها، گروه ها و تهیهکنندگان تلویزیونی ارسال می کند. این گروه، هم اکنون از طریق چندرسانهایها به طور مستقیم با آوارگان در ارتباط است و به طور مستمر دی.وی.دیهای حاوی بخشهای مختلفی از فعالیت گروه های مختلف در سراسر جهان علیه خشونت را، منتشر و توزیع می کند. (برگرفته از سایت من اقدام می کنم، ۲۰۱۲)[۲۶۱]
کودکان نامرئی: «کودکان نامرئی»[۲۶۲]از فیلم، برای گفتن داستان تعارضات و بخصوص تراژدی کودکان سرباز، در اوگاندا استفاده می کند. آنها از وب، برای به اشتراک گذاشتن فیلمهای ویدیویی با تعداد زیادی از مخاطبان استفاده می کنند. این گروه توانسته است با حمایت حامیان جوان خویش و برگزاری تورهای مختلف، پول لازم برای بازسازی مدارس ویران شده در جنگ، خرید کتاب و تجهیزات، نوسازی ساختارها، به کارگیری معلمان و تکنولوژی، فراهم آورد. همچنین ۸ هزار و ۴۰۰ نفر از کودکان اوگاندایی را در مناطق بازسازی شده، اسکان داده و ۶۹۰ هزینه تحصیلی برای دانش آموزان مقطع دبیرستان و ۱۸۰ بورس کامل تحصیلی برای دانشجویان دانشگاه بدست آورد. کودکان نامرئی، چند مربی برای رسیدگی به سلامت و بهداشت دانش آموزان استخدام نمود و ضمنا فعالیتهای اقتصادی کوچکی را نیز به راه انداخته است که باعث شد ۳۶۰ اوگاندایی از اردوگاهها به خانههایشان بازگردند. مرکز اقتصادی این گروه، به روستائیان پسانداز کردن، سرمایه گذاری، عمل کار کردن با اعداد، سوادآموزی و مراقبتهای بهداشتی را آموزش میدهد. این ابتکارات، باعث گردید که روستائیان پول خود را پسانداز نموده و از بهره آن برای آغاز یک فعالیت اقتصادی کوچک و امرار معاش خانواده استفاده کنند. کاری که هرگز قبلا قادر به انجام آن نبودهاند. (برگرفته از سایت کودکان نامرئی)[۲۶۳]
یک میلیون صدا علیه فارک[۲۶۴]: در فوریه ۲۰۰۸، یک مهندس بیکارشده کلمبیایی، «اسکار مورالس»[۲۶۵]، یک میلیون نفر از سراسر جهان را علیه شبه نظامیان فارک در کلمبیا بسیج نمود. او اینکار را تنها در عرض یکماه و از طریق فیسبوک انجام داد. پس از دایر ساختن یک صفحه در فیسبوک، در واکنش به قساوت و بیرحمی شبه نظامیان فارک، ابتدا با هزار و ۵۰۰ نفر، سپس با ۴ هزار نفر و بعد با ۸ هزار نفر، ارتباط برقرار نمود. در آن هنگام تصمیم گرفت برای برپایی تظاهرات علیه این گروه، فراخوان دهد و در حالی که صفحه فیسبوکاش، همچنان در حال رشد بود (هم از نظر داخلی و هم از نظر بین المللی)، بالاخره راهپیمایی اعتراضآمیز علیه فارک با حضور ۱۰ میلیون نفر برگزار شد که دو میلیون نفر از آنها در خارج از کلمبیا بودند.
ارتباط بازماندگان: تجارت انسانی و بردگی عصر مدرن، یک مسئله جهانی است. بلای بردگی، یک مسئله کاملاً جدی است؛ به طوری که تهدیدی علیه حقوق انسانی، یعنی حق زندگی، حق حرکت آزادانه و حق رهایی از شکنجه محسوب می شود. بردگی، نادیده گرفتن کامل حقوق انسانها برای کسب درآمد اقتصادی است. «ارتباط بازماندگان»[۲۶۶]در سال ۲۰۰۹ به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی تاسیس شد و هدف آن، همکاری با جنبشها و شبکه های مردمی ضدبردگی سراسر جهان با بهره گرفتن از رسانههای نوین و تکنولوژیهای ارتباطی است. این سازمان مجموعه ای از متخصصان تکنولوژی، محققان، فعالان و بازماندگان را گردهم آورده است تا آخرین ابزارهای شبکه اجتماعی، تلفن همراه و تکنولوژی وب و سایر نوآوریهایی را که میتوانند برای تقویت تلاش های ضدتجارت انسانی و تلاش های پیگردکننده و پیشگیرانه از این کار مورد استفاده قرار گیرند، را مورد بررسی قرار دهند. با بهره گرفتن از «تکنولوژیهای منبع باز»[۲۶۷]، این سازمان به طور دائم، برای یافتن راههایی که باعث کاهش تجارت انسانی و عکسالعمل مناسب جامعه در مقابل آن می شود، در تلاش است. (برگرفته از سایت ارتباط بازماندگان)[۲۶۸]
ارتباط بازماندگان، مجموعه ای از برنامه ها را در اختیار دارد که با بهره گرفتن از ابزارهای ارتباطی، تلفن همراه و منبع باز، تلاش های پیگردکننده و پیشگیرانه ضد تجارت انسانی را تقویت می کند. اخیرا این سازمان همکاری با «بنیاد اسپویر»[۲۶۹]و چند سازمان مردمی دیگر در هائیتی را آغاز نموده است تا برنامه « Ayiti SMS SoS: دیدهبانی حقوق بشر و خط کمک ضروری»[۲۷۰]را، راهبری کند. با بهره گرفتن از ابزاری نظیر «فرانتلایناساماس»[۲۷۱]و یوشهیدی، این پروژه درصدد است تا خشونت جنسی، سوءاستفاده از کودکان و تجارت انسان را رصد و با آن مبارزه کند. با توجه به فقدان یک سیستم مرکزی رسمی برای ثبت آمار خشونتها، این پروژه برای حمایت از زنان، و تشویق مردم به گزارش خشونتها، از کمک سرپرستان اردوگاهها و رهبران جوامع محلی استفاده می کند. پیامک، وسیلهای است که ارتباطی سریع، ارزان، مجزا و خصوصی را برای درخواست کمک از کسانی که مورد اعتماد هستند، امکانپذیر میسازد. کار ارتباط با بازماندگان، بخشی از یک برنامه عملی، برای آموزش به رهبرانی است که باید بدانند چگونه به طور فعال و موثر، برای توقف خشونت و نقض حقوق بشر نظیر تجارت انسانی در جوامعشان مبارزه کنند. افراد، مدیران یا سرپرستان اردوگاهها و سایر مدیران میتوانند از طریق پست الکترونیک، توئیت، پیامک، یا گزارش مستقیم به وبسایت ارتباط بازماندگان، هر گونه خشونت جنسی، کودکآزاری، گم شدن افراد و دیگر اشکال تجاوز به حقوق انسانی را گزارش نمایند. رسانههای نوین و تکنولوژی، به فعالان و حامیان این عرصه اجازه داده است که سطح جدیدی از فعالیت و ارتباط را برای اعتراض به بردگی سبز فایل تجربه کند. ارتباط با بازماندگان، در تلاش است که تجربه فعالیت در این زمینه را از حالت انفعالی به یک وضعیت فعال در زندگی تبدیل کند. در بسیاری از کشورهایی که این سازمان در آنجا فعالیت دارد، بردگی، تجارت انسانی و خشونت علیه زنان، هیچگاه موضوع بحث و یا فعالیت نبوده است؛ اما رسانههای نوین این امکان را فراهم آوردهاند که برای بدست آوردن اطلاعات با بهره گرفتن از ابزارهای همه جا حاضر، روشهای سادهتری به کار برده شود. (همان، ۲۰۱۲)
آواز: «آواز»، از رسانههای نوین، برای سازماندهی مردم استفاده می کند تا بتوانند حمایت خود را از یکی از طرفین منازعات اعلام کنند. آواز یک انجمن جهانی آنلاین است که «سیاست مبتنی بر قدرت مردم» را به عرصه تصمیم گیری جهانی می آورد. آواز در چندین کشور اروپایی، خاورمیانه و آسیایی به معنای «صدا» است. این سازمان در سال ۲۰۰۷ با یک ماموریت ساده دموکراتیک، آغاز به کار کرد: شهروندان را در هر کجا سازماندهی می کند تا شکافی میان دنیایی که ما داریم و دنیایی که اغلب مردم میخواهند داشته باشند، پر شود. در طول مدت سه سال، اعضای این سازمان به ۵/۵ میلیون نفر در سراسرجهان رسید و به این ترتیب، به بزرگترین جنبش جهانی در وب، تبدیل شد. آواز به اعضای خود این امکان را میدهد که راجع به موضوعات مهم بین المللی از جمله: فقر جهانی، بحران خاورمیانه و حتی تغییرات جوی، اقدامی اتخاذ کنند. با بهره گرفتن از سازماندهی اینترنتی، تلاش های هزاران نفر به سرعت به یک نیروی جمعی قدرتمند تبدیل می شود. نشریه «اکونومیست»[۲۷۲]، در توصیف این سازمان، عبارت «فریاد بیدارباش برای رهبران دنیا» را به کار برد. این سازمان، از سال ۲۰۰۷ تاکنون، ۲۰ میلیون اقدام آنلاین و آفلاین، از جمله ارسال پیام، تماس تلفنی، امضای دادخواست به انجام رسانده است؛ بیش از ۱۰ هزار تجمع، تحصن، راهپیمایی و دیگر رویدادهای آنلاین را سازماندهی کرده و به جنبش تغییرات آب و هوا جان دوبارهای بخشیده است؛ رهبری و مدیریت ابزارهای سازماندهی آنلاین آواز و توانایی آن در به میدان فرستادن آنان در سراسر دنیا به طور همزمان، بینظیر و منحصر به فرد است. «گوردن براون»[۲۷۳]، نخستوزیر سابق بریتانیا، میگوید: «آواز ایدهآلیسم جهانی را پیش برده است». «ال گور»[۲۷۴]نیز گفته است: «آواز، امیدبخش است. این سازمان از پیش تغییرات قابلتوجهی به وجود آورده است». (برگرفته از سایت آواز)[۲۷۵]
بخش سوم
سیاست خارجی
۳-۱ تعریف سیاست خارجی
سیاست خارجی عبارت است از مجموعه خطمشیها، تدابیر، روشها و انتخاب مواضعی است که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی در چهارچوب اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می نماید. بنابر تعریف فوق، سیاست داخلی هر کشوری شامل دو قسمت مجزا می باشد:
الف) اهداف ملی که هر کشوری در صحنه بینالملل تعقیب و درصدد تحصیل آنها میباشد.
ب) سیاستها و روشهایی که برای رسیدن به اهداف مزبور اتخاذ و اعمال میگردد. (محمدی، ۱۳۸۷، ص ۱۱)
جهتگیریها، اهداف و منافع دولتها در چهارچوب سیاست خارجی مطرح و بررسی میگردد. در مجموع، سیاست خارجی بازتاب اهداف و سیاستهای یک دولت در صحنه روابط بینالملل و در ارتباط با دیگر دولتها، جوامع و سازمانهای بین المللی است. سیاست خارجی دولتها تحتتاثیر متغیرهای متعددی شکل میگیرد و واحدهای سیاسی، اهداف و منافع تعیین شده، جهتگیریها و استراتژی های گوناگونی برمیگزینند. این متغیرها در حالت گوناگون به صورت متغیرهای مستقل و وابسته مورد توجه قرار میگیرند و با دگرگون شدن شرایط و مقتضیات داخلی و بین المللی، ممکن است طبقه بندی جدیدی از اهداف و منافع ملی و استراتژیها ارائه شود. عبدالعلی قوام معتقد است: «عوامل ثابت تغییرناپذیر در سیاست خارجی وجود ندارد و به قدرت رسیدن احزاب و رهبران جدید می تواند موجد دگرگونیهای عمده در داده های سیاست خارجی (هدفها، منافع و استراتژیها) شود.» (قوام، ۱۳۸۱، ص ۱۳۱)
امروزه در عصر ارتباطات و اطلاعات، تغییرات اساسی در قلمرو سیاست خارجی به وجود آمده است و با پایان جنگ سرد و توسعه روزافزون روابط خارجی کشورها، ماهیت سیاست خارجی و دیپلماسی دچار تغییرات اساسی گشته و قدرت چانهزنی سیاستمداران را در عرصه بینالملل افزایش داده است. در شرایط نوین، کشورهایی که روابط خارجی گستردهتری در صحنه بین المللی داشته و در عرصه تعاملات اقتصادی و فرهنگی حضور فعالتری در سازمانهای بین المللی داشته باشند، توانایی بیشتری در هدایت سیاست خارجی در راستای حفظ منافع ملی دارا هستند. (مولانا، ۱۳۸۷، ص ۵۶)
۳- ۲ اهداف و منافع ملی، بروندادهای اساسی سیاست خارجی
در اغلب تعاریفی که برای توضیح مفهوم سیاست خارجی از سوی صاحبنظران و اندیشمندان مختلف ارائه شده است، سیاست خارجی بر دو عنصر کلیدی اهداف و منافع ملی و همچنین ابزارهای نیل به این دو عنصر، استوار است. به عبارت دیگر، اهداف و منافع ملی از اهم بروندادهای سیاست خارجی به شمار میروند.
۳ –۲–۱ اهداف ملی: اساساً هر دولتی، داده های سیاست خارجی خود را در جهتی تنظیم می کند که در نهایت، خواسته ها و نیازهای امنیتی، استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامیاش، در کوتاهمدت و یا بلندمدت تامین شود. هدفهای ملی در طول زمان و در شرایط و مقتضیات گوناگون، به صورت ایستا و ثابت باقی نمیماند و دهها عامل تغییردهنده داخلی و خارجی وجود دارند که باعث دگرگونی در هدفهای سیاست خارجی میشوند.
به این ترتیب، باید سلسله مراتبی برای اهداف متنوع ملی درنظر گرفت. در بعضی از مواقع ممکن است امنیت ملی، مسائل تکنولوژیک، توسعه اقتصادی و رفاهی، و یا مسائل ایدئولوژیک، اولویتهای نخست هدفهای سیاست خارجی تلقی شود؛ در حالیکه با دگرگون شدن پارهای از شرایط، لازم می آید که نوعی جابجایی در اهداف ملی صورت گیرد. به این ترتیب، ملاحظه می شود که اولاً، اهداف ملی همیشه به یک شکل و صورت، ثابت باقی نمیمانند و ثانیاً، واحدهای گوناگون در عرصه سیاست بینالملل، همزمان اولویتهای متفاوتی را برای خویش قائلاند که باعث همکاری، رقابت و یا رویارویی دولتها می شود. مهمترین عوامل که باعث تغییر اولویتها و دگرگونی در سلسله مراتب اهداف ملی می شود: کشمکشهای داخلی میان نخبگان سیاسی، سیاست افزایش قدرت، مانور دولتها در عرصه سیاست بینالملل، رفع نیازهای داخلی و بالاخره، تغییر رفتار دیگر بازیگران است. (قوام، ۱۳۸۱، ص ۱۰۹)
۳-۲-۲ منافع ملی: در بیشتر موارد، اهداف و سیاستهای دولتها در چهارچوب منافع ملی مطرح میشوند. در بررسی منافع ملی هم، مانند اهداف ملی، به سلسله مراتب منافع برمیخوریم؛ به این معنا که معمولاً در هر دوره و عصری با اولویتهای خاصی از منافع ملی دولتها روبرو میشویم و پس از گذشت زمان و تغییر اوضاع و احوال بین المللی، احتمالاً اولویتهای جدیدی جایگزین اولویتهای پیشین می شود. از لحاظ سلسله مراتب منافع ملی، باید خاطرنشان کرد که آنچه از نظر دولتها در درجه اول اهمیت قرار دارد و در شمار منافع اصلی آنها به حساب می آید، حفظ استقلال و تمامیت ارضی آنهاست: حفظ یکپارچگی و همگرایی ملی، صلح و امنیت، برای دولتی که در مقابل تهاجم خارجی قرار دارد، همگی جزو اولویتهای منافع ملی است. اما همانگونه که اشاره شد:
۱- اینکه چه نوع مسایلی در شمار منافع معمولی یا حیاتی دولتها به شمار میرود، بستگی به شرایط و مقتضیات آن دولت و چگونگی جو بین المللی دارد.
۲ – تمامی دولتها، مسائل خاص و مشابهی را به عنوان منافع عادی و یا حیاتی خود تلقی نمیکنند.
۳- در وضعیتی خاص، موضوعات معین به عنوان منافع اساسی ملی تلقی میشوند و در وضعیت دیگر، مسایلی کاملاً متقاوت، جایگزین آنها میشوند.
۴ – از نظر سیاستگذاران و نخبگان سیاسی یک دولت، ممکن است اولویتهای گوناگونی در سلسله مراتب منافع ملی مطرح شوند. (همان، ص ۱۲۶)
اصولاً وقتی از منافع ملی صحبت به میان می آید، حوزه و عرصه اطلاق این منافع نیز باید مورد توجه قرار گیرد. حوزه و منافع دولتها بهتبع برخورداری آنها از قدرت و تواناییهای جدید، گسترش مییابد. به عبارت دیگر، محدوه منافع ملی را، قدرت و عناصر تشکیلدهنده آن تعیین می کند. در حالی که یک دولت کوچک و متوسط، حوزه منافع ملی خود را براساس مرزبندیهای جغرافیایی متعارف و در چارچوب حفظ تمامیت ارضی تعیین می کند، دولتهای بزرگ به موازات افزایش قدرت و تواناییهایشان، به مرزهای متعارف ملی خویش بسنده نکرده و منافع ملی خود را در ورای مرزها جستجو می کنند. بسیاری از اقدامات دولتها به صورت اعطای کمکهای نظامی و اقتصادی، قطع این کمکها، اعمال محدودیتهای دیپلماتیک، نظامی، پیوستن به اتحادها و ائتلافها یا کنارهگیری از آنها، همه در قالب منافع ملی عنوان می شود. (همان، ص ۱۲۹)
سیاست بینالملل، عرصه برآیند منافع ملی کشورهای مختلف است، و در تحلیل مسائل نظام بینالملل و توضیح و تبیین مسائل منطقهای و بسیاری از موارد دیگر، لازم است منافع ملی کشورها را در سطوح مختلف مطالعه کنیم؛ زیرا دنیا، دنیای منافع ملی کشورهاست. در بسیاری موارد، تامین منافع ملی کشور ممکن است به نفی منافع ملی کشوری دیگر منجر شود. گاه نیز تامین منافع ملی یک کشور یا چند کشور ممکن است در موازات یا در راستای تامین منافع ملی کشورهای دیگر نیز باشد که به ویژه در روند همگرایی، این موضوع قابل مشاهده است. (سیمبر و قربانی، ۱۳۸۸، ص ۲۵)
لازم به توضیح است که بهرغم استفاده از واژه منافع ملی درباره اقدامات سیاست خارجی، در برخی موارد رفتارهای واحدهای سیاسی در صحنه سیاست بینالملل، ارتباطی به منافع ملی آنها ندارد؛ بلکه اقدامات مزبور، صرفاً از خواسته ها و منافع گروهی از اقلیت سرچشمه میگیرد که برای حفظ موقعیت خویش، آن را براساس منافع ملی توجیه می کند. (قوام، ۱۳۸۱، ص ۱۰۹)
۳-۳ عوامل موثر در سیاستگذاری خارجی
گرچه تصمیمگیرندگان، نقشی اساسی را در فرایند سیاستگذاری خارجی ایفا می کنند؛ اما نباید تصور کرد که هدفها و منافع ملی بدون مقدمه از ذهن سیاستگذاران تراوش کرده و به صورت سیاستها و جهتگیریهای خاص به مورد اجرا درمیآیند. در بسیاری از موارد، این تصمیمات، محصول تجربه های تاریخی، اعتقادات سیاسی و ایدئولوژیک، وضعیت ژئوپولیتیکی و کارکرد نظام بین المللی است. اهم عوامل تاثیرگذار بر سیاستگذاری خارجی عبارتند از: ارزشها و اعتقادات، زمینه های تاریخی و فرهنگی، تصویر کلی از سیاست بین المللی، برداشتها (پیش فرضها)، مشکلات داخلی و افکار عمومی، نیازهای داخلی، ساختار نظام بین المللی. در این راستا، ارزشها و هنجارها، کمتر حرفی برای گفتن دارند مگر اینکه در راه تامین منافع ملی قرار گیرند. (قوام، ۱۳۸۱، ص۱۳۵)
برای تحقق اهداف و تامین منافع ملی در سیاست خارجی نیز، دولتها از ابزارها و حربههای گوناگونی بهره میگیرند. استفاده صحیح از این تکنیکها، در میزان موفقیت واحدهای سیاسی بسیار موثر است؛ تا آنجا که در بسیاری از موارد، جهتگیریهایی که دولتها در سیاست خارجی اتخاذ می کنند، براساس استفاده از ابزارهایی چون دیپلماسی و حربههای اقتصادی، نظامی و فرهنگی مورد ارزیابی قرار میگیرد. بدین ترتیب، تا زمانی که درک درستی از سلسله مراتب هدفها و منافع ملی و به طور کلی، سیاست خارجی حاصل نشده و ارزیابی صحیحی از امکانات خود و رفتارهای بین المللی صورت نگرفته باشد، کیفیت به کارگیری تکنیکهای گوناگون با بحران روبرو خواهد شد و گاه ممکن است که اینکار، سبب شود تا مجریان سیاست خارجی، ابزارهایی را به خدمت گیرند که تناسبی با هدفها نداشته باشد. (همان، ص ۲۰۶)
۳– ۴ بازیگران عرصه سیاست بین المللی
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد دیپلماسی شهروندی و سیاست خارجی در عصر اطلاعات- فایل ...