شبکهها بر اساس نوع فعالیت و گستردگی که دارند، شامل اجزاء و خصوصیات خاص خود میباشند و از نظر آرایش فیزیکی نیز بستگی به نوع نیاز، انواع گوناگونی دارد که به شرح زیر میباشد.
بند اول: اجزاء و انواع شبکه از نظر سرویس دهی
اجزاء اصلی یک شبکه رایانهای عبارتند از :
۱ - کارت شبکه[۷]
۲ - رسانه انتقال[۸]
۳- سیستم عامل شبکه[۹]
بند اول: مدل های شبکه
در یک شبکه، یک رایانه میتواند هم سرویس دهنده و هم سرویس گیرنده باشد. یک سرویس دهنده[۱۰] رایانهای است که فایلهای اشتراکی و همچنین سیستم عامل شبکه که مدیریت عملیات شبکه را به عهده دارد را نگهداری میکند.[۱۱]
سه مدل از شبکههایی که مورد استفاده قرار میگیرند، عبارتند از :
۱ - شبکه نظیر به نظیر[۱۲]
۲ - شبکه مبتنی بر سرویس دهنده[۱۳]
۳ - شبکه سرویس دهنده / سرویس گیرنده[۱۴]
بند دوم : پیکربندی شبکه
منظور از پیکربندی شبکههای رایانهای، نحوه اتصال و یا ارتباط منابع سختافزاری میباشد. این همبندی علاوه بر تأثیر گذاری مستقیم بر قابلیت و کارایی شبکه، میتواند بر مدیریت و قابلیت توسعه پذیری شبکه نیز تأثیرگذار باشد. لذا به منظور آشنایی کلی با مفاهیم شبکههای رایانهای، ارائه مطالبی در خصوص نحوه آرایش و همبندی آنها، امری ضروری میباشد که بدین منظور، چندین نوع از همبندیهای رایج را مورد بررسی قرار میدهیم.
الف : پیکر بندی ستارهای[۱۵]
در پیکربندی ستارهای، کلیه رایانههای موجود در شبکه از طریق یک هاب یا کنترل کننده مرکزی[۱۶]، به سایر رایانههای موجود در شبکه متصل میگردد.
ب : پیکر بندی حلقهای[۱۷]
پیکربندی حلقهای شبکههای رایانهای در ابتدا توسط شرکت “آی بی ام“[۱۸] ابداع گردید و بههمین دلیل، این پیکربندی به نام IBM Tokenring نام گذاری شد. در این پیکربندی، کلیه رایانهها به گونهای به یکدیگر متصل هستند که مجموعه آنها یک شبکه حلقهای را ایجاد می کند. مطابق شکل روبرو، هر رایانه متقاضی ارسال اطلاعات، اطلاعات مورد نظر را به ایستگاه بعدی در حلقه ارسال می کند.
ج : پیکر بندی گذرگاهی[۱۹]
گذرگاه مجموعهای از خطوط و تجهیزات سختافزاری است که به عنوان محیط انتقال، وظیفه انتقال اطلاعات فی ما بین رایانه را بر عهده دارد.
د : پیکر بندی توری[۲۰]
شبکههای توری عبارت از شبکههایی هستند که در آنها هر ایستگاه کاری مستقیما به کلیه ایستگاههای موجود در شبکه متصل میگردد. از آنجا که در این پیکربندی هر رایانه با سایر رایانهها، ارتباطی مجزا دارد لذا بالاترین درجه امنیت و اطمینان از حیث عدم ایجاد وقفه در فعالیت شبکه، متعلق به این پیکربندی میباشد.
بند سوم: انواع شبکه از لحاظ ناحیه کاری و گستره جغرافیایی
نوع شبکه، توسط فاصله بین رایانههای تشکیل دهنده آن شبکه مشخص میشود بنابراین در ذیل انواع شبکه در محیطهای کاری بررسی اجمالی میگردند:
الف- شبکه محلی[۲۱]
ارتباط واتصال بیش از دو یا چند رایانه در فضای محدود یک سازمان از طریق کابل شبکه و یا شبکه بیسیم و پروتکل بین رایانهها و با مدیریت نرمافزاری موسوم به سیستم عامل شبکه را شبکه محلی گویند.
ب- شبکه شهری[۲۲]
این نوع شبکه جهت برقراری ارتباط بین چند ناحیه مربوط به هم کاربرد دارد (همانند شهرداری های مناطق مختلف ).
ج- شبکه گسترده[۲۳]
اتصال شبکههای محلی از طریق خطوط تلفنی، کابلهای ارتباطی ماهواره و یا دیگر سیستمهای مخابراتی در یک منطقه بزرگتر را شبکه گسترده میگویند. بزرگترین و مهم ترین شبکه گسترده، شبکه جهانی اینترنت میباشد.[۲۴]
د : شبکه بی سیم
وقتی که صحبت از شبکههای رایانهای میگردد، اغلب کابل شبکه به عنوان محیط انتقال اطلاعات در ذهن تداعی میگردد در حالیکه همواره چنین نیست. خصوصاً اینکه استفاده از شبکههای بیسیم برای اتصال رایانهها، چند سالیست که در دنیا آغازگردیده است. شاید تا همین اواخر، عمده ترین مشکل در برپایی یک شبکه محلی بیسیم[۲۵]، پایین بودن سرعت انتقال و خدمات غیرقابل اعتماد آن بود، اما امروزه تکنولوژیهایWLAN ضمن برطرف کردن این نگرانی ها، خدمات قابل قبول با سرعتی مناسب را برای کاربران فراهم آورد است.
مبحث سوم: شبکه جهانی اینترنت[۲۶]
با توجه به اینکه یکی از مؤلفهها و زیرساختهای اصلی فضای سایبر، شبکهاینترنت میباشد، لذا در این مبحث ضمن مروری بر تاریخچه شکلگیری آن، تعریف اینترنت را ارائه میدهیم.
بند اول : تاریخچه
پس از آنکه آزمایش و کاربرد شبکههای رایانهای، سودمندی آنرا مشخص نمود، سایر بخشهای دولتی و دانشگاهها و سازمانهای پژوهشی تمایل خود را برای وصل شدن به شبکههای دیگر اعلام نمودند و بدین ترتیب ارتباطات الکترونیکی به صورت روشی مؤثر برای دانشمندان و دیگران به منظور استفاده مشترک از دادهها در آمد. در همان زمان که آرپانت در حال رشد بود، تعدادی شبکه محلی در نقاط مختلف به وجود آمد. مدیران شبکهها نیز به وصل کردن رایانههای شبکههای خود به شبکههای بزرگتر اقدام کردند و بدین ترتیب پروتکل اینترنت[۲۷]، زبان استانداردِ حکمفرما برای برقراری ارتباط رایانههای شبکههای مختلف به یکدیگر شد. تاریخ تولد اینترنت به طور رسمی اول سپتامبر ۱۹۶۹ اعلام شدهاست زیرا که اولین ارتباط در دانشگاه “UCLA” واقع در سانتاباربارا در این تاریخ بارگذاری شدهاست.
طبق نظر کارشناسان ماهانه ۱۰ درصد به تعداد کاربران اینترنت افزوده میشود ولی تعداد دقیق کاربران که روزانه از آن استفاده میکنند مشخص نیست. هرچند که پارهای از کارشناسان تعداد آنها را تا ۹۰۰ میلیون نفر حدس میزنند. تعداد رسمی کاربران اینترنت را در سال ۲۰۰۰ کارشناسان ۵۰۰ میلیون نفر اعلام کرده بودند. طبق آمارهای رسمی اعلام شده از سوی موسسه تحقیقاتی InternetLiveStats تعداد کاربران اینترنت در جهان هم اکنون (اواسط سال ۲۰۱۵ ) از مرز سه میلیارد نفر عبور کرده است. آمارها نشان میدهد از جمعیت ۷٫۲ میلیاردی جهان بیش از ۴۱ درصد جمعیت کاربر اینترنت هستند[۲۸].
طبق تحقیقات صورت گرفته از سوی این موسسه به خصوص در سال ۲۰۱۴ میلادی شاخص ضریب نفوذ اینترنت در جهان رشدی فراینده داشته و هم اکنون سالانه نرخ رشد جمعیت کاربر اینترنتی در جهان بیش از ۵ درصد است.این بدان معناست که در هر یک دقیقه ۱۱ نفر به این جمعیت افزوده میشوند.[۲۹]
بند دوم : مفهوم اینترنت
در خصوص تعریف اینترنت واژههایی نظیر “شبکه“[۳۰]، “فضای سایبر”[۳۱]، “بزرگراه اطلاعاتی”[۳۲] و “صفحه جهان گستر”[۳۳] استفاده میگردد. گرچه ممکن است این واژهها تعریفی برای فناوری جدید باشند، اما اغلب توصیفی نادرست به شمارمی آیند یا توضیحی نامفهوم را درباره اینترنت ارائه میدهند. به عبارتی سادهتر، اینترنت میتواند به عنوان یک منبع جهانی اطلاعات و خدمات، قابل دسترس در سطح منطقه از طریق ایستگاههای رایانهای خصوصی که هر بخش از یک سیستم عمومی وابسته به شبکههای رایانهای مرتبط به هم را تشکیل میدهند، تعریف شود.
گفتار دوم : مفاهیم مقدماتی فضای سایبر
وقتی صحبت از فضای سایبر به میان می آید مردم اغلب به رایانه یا رایانههایی فکر میکنند که به اینترنت متصل است در حالی که این فقط بخش بسیار کوچکی از فضای سایبری را تشکیل می دهد. فضای سایبر فقط مجموعهای از سختافزار و نرمافزار نیست بلکه مجموعهای از تعاریف نمادین است که شبکهای از اطلاعات، برنامهها، سیستمهای کنترل پرواز، سیستمهای کنترل تأسیسات آب، برق، گاز، پتروشیمی و.. را در قالب داد و ستد صفر و یک رد و بدل می کنند.
مبحث اول: تاریخچه
تاریخ تمدن بشری در سیر تکاملی خود شاهد تحولات و پیشرفتهای بسیار تأثیرگذاری بوده است. پس از انقلاب کشاورزی و انقلاب صنعتی، امروزه انقلاب اطلاعات و انقلاب ژنتیک این حرکت را تکامل بخشیده است. شکل گرفتن یک جامعهی اطلاعاتی و کاربرد گستردهی «فناوری اطلاعات و ارتباطات» تأثیر زیادی بر حوزههای مختلف داشته است.[۳۴]
استفادهی گسترده از تکنولوژیهای نوین جهانی، باعث به وجود آمدن مفهوم «جامعهی اطلاعاتی» شده است. این مفهوم ناظر به پیشرفتهای خیره کننده در پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات است که در واقع به کاربرد تکنولوژیهای ارتباطی در تمام زوایای حیات اجتماعی انجامیده است.
همانطور که قبلاً هم گفته شد، پس از اختراع رایانه و شبکههای رایانهای، اینترنت یا شبکه جهان گستر به وجود آمد و این پیشرفتهای چشم گیر فناوری اطلاعات طی سالهای اخیر روابط میان شهروندان و دولتها را تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری از دولتها سعی میکنند با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات دست به تغییراتی در ساختار خود زنند. دلایل تمایل بخش دولتی به استفاده از فناوریهای جدید از جمله اینترنت شامل:
-قابلیتهای متحیر کنندهی فناوری اطلاعات.
افزایش تقاضای شهروندان به منظور ارائه خدمات سریع تر و کاراتر.
افزایش فشارهای سیاسی و هم چنین موفقیتهایی که تجارت الکترونیک در بخش خصوصی به همراه داشته است و… میباشد.[۳۵]
و به همین دلیل یکی از پرکاربردترین بخش فضای سایبر، اجرای قوانین و خدمات عمومی در قالب تشکیل دولت الکترونیک بوده است.
مقدار R
ضریب تعیین( (R2
ضریب بتا
سطح معنی داری
نتیجه
مقدارثابت
۲۰۹/۰
۰۴۴/۰
۰۰۰/۰
تایید فرضیه
کیفیت درک شده
۲۰۹/۰
۰۱۸/۰
با توجّه به جدول ۴-۱۴ مشاهده می شود که مقدارسطح معنی داری بدست آمده کمتر از پنج صدم می باشد. به همین با اطمینان ۹۵ درصد فرضیه تحقیق تایید می شود، بنابراین تبلیغات تجاری بر کیفیت ادراک شده ی برند شرکت تاثیر دارد. همچنین بر اساس این جدول می توان گفت که مقدار شدت تأثیر ® تبلیغات تجاری بر کیفیت ادراک شده ی برند شرکت پارس خزر، برابر ۹/۲۰ درصد می باشد، بدین معنا که تبلیغات تجاری به میزان ۹/۲۰ درصد بر کیفیت ادراک شده ی برند شرکت پارس خزرتاثیر دارد. بتا در جدول رگرسیون نشان دهنده ی جهت تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته می باشد، با توجّه به علامت مثبت بتا در جدول فوق، جهت این تاثیر مستقیم (مثبت) می باشد. بدین معنا که با افزایش میزان تبلیغات تجاری، کیفیت ادراک شده ی برند شرکت نیز افزایش خواهد یافت. همچنین ضریب تعیین (R2) بین دو متغیر تبلیغات تجاری و کیفیت ادراک شده ی برند شرکت برابر با ۰۴۴/۰ می باشد که این عدد نشان می دهد که متغیر تبلیغات تجاری به میزان ۴/۴ درصد می تواند متغیر کیفیت ادراک شده ی برند شرکت پارس خزر را پیش بینی نماید. در نتیجه مدیران شرکت پارس خزر می توانند اطمینان حاصل کنند که با سرمایه گذاری و توجه به تبلیغات تجاری، کیفیت ادراک شده ی برند شرکت رشدی معادل ۴/۴ درصد خواهد داشت.
۱-۳) ادراک مشتریان از تبلیغات تجاری شرکت بر تداعی های برند تاثیر دارد.
جدول۴- ۱۵ ) آزمون رگرسیون بین تبلیغات تجاری و تداعی های برند
مقدار R
ضریب تعیین( (R2
ضریب بتا
سطح معنی داری
نتیجه
مقدارثابت
۲۴۱/۰
۰۵۸/۰
۰۰۰/۰
تایید فرضیه
تداعی های برند
۲۴۱/۰
۰۰۶/۰
با توجّه به جدول ۴-۱۵ مشاهده می شود که مقدارسطح معنی داری بدست آمده کمتر از پنج صدم می باشد. به همین با اطمینان ۹۵ درصد فرضیه تحقیق تایید می شود، بنابراین تبلیغات تجاری بر افزایش تداعی های برند شرکت تاثیر دارد. همچنین بر اساس این جدول می توان گفت که مقدار شدت تأثیر ® تبلیغات تجاری بر تداعی های برند شرکت پارس خزر برابر ۱/۲۴ درصد می باشد، بدین معنا که تبلیغات تجاری به میزان ۱/۲۴ درصد بر تداعی های برند شرکت پارس خزر تاثیر دارد. بتا در جدول رگرسیون نشان دهنده ی جهت تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته می باشد، با توجّه به علامت مثبت بتا در جدول فوق، جهت این تاثیر مستقیم (مثبت) می باشد. بدین معنا که با تبلیغات تجاری، تداعی های برند شرکت نیز افزایش خواهد یافت. همچنین ضریب تعیین (R2) بین دو متغیر تبلیغات تجاری و تداعی های برند شرکت برابر با ۰۵۸/۰ می باشد که این عدد نشان می دهد که متغیر تبلیغات تجاری به میزان ۸/۵ درصد می تواند متغیر تداعی های برند شرکت پارس خزر را پیش بینی نماید. در نتیجه مدیران شرکت پارس خزر می توانند اطمینان حاصل کنند که با سرمایه گذاری و توجه به تبلیغات تجاری، تداعی های برند شرکت رشدی معادل ۸/۵ درصد خواهد داشت.
۱-۴) ادراک مشتریان از تبلیغات تجاری شرکت بر وفاداری برند تاثیر دارد.
جدول۴- ۱۶ ) آزمون رگرسیون بین تبلیغات تجاری و وفاداری به برند
- اﻋﺘﻤﺎدﺑﻪ ﻧﻔﺲ: رﻫﺒﺮان ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ اﻃﻤﯿﻨﺎﻧﯽ ﺗﺎم و ﺗﻤﺎم ﺑﻪ ﻗﻀﺎوت و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺧﻮﯾﺶ دارﻧﺪ.
- ﺑﯿﻨﺶ: آﻧﻬﺎ داراي ﻫﺪﻓﯽ آرﻣﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ آﯾﻨﺪه اي ﺑﻬﺘﺮ از وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد را ﺗﺼﻮر ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
- ﻗﺪرت ﺑﯿﺎن: آﻧﻬﺎ ﻗﺎدرﻧﺪﮐﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺧﻮد را ﺑﻪ روﺷﻨﯽ و ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده ﺑﯿﺎن ﮐﻨﻨﺪ.
- ﻋﻘﯿﺪه راﺳﺦ و ﻗﻮي: رﻫﺒﺮان ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﺪف ﺧﻮد اﻋﺘﻘﺎدي راﺳﺦ دارﻧﺪ.
- رﻓﺘﺎر ﻧﺎﻣﻌﻤﻮل: از آﻧﻬﺎ رﻓﺘﺎري ﺳﺮ ﻣﯽ زﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺪﯾﻊ، ﻏﯿﺮ ﻣﺘﻌﺎرف و ﻧﺎﻣﻌﻤﻮل اﺳﺖ. وﻗﺘﯽ اﯾﻦ رﻓﺘﺎر ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻣﯿﺰ ﺑﺎﺷﺪ ﺷﮕﻔﺘﯽ و ﺗﺤﺴﯿﻦ ﭘﯿﺮوان را ﺑﻪ دﻧﺒﺎل دارد.
- ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻐﯿﯿﺮ: رﻫﺒﺮان ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻧﻪ ﺣﺎﻓﻈﺎن وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد.
- ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ: آﻧﻬﺎ ﻗﺎدرﻧﺪ ارزﺷﯿﺎﺑﯽ درﺳﺖ و ﺣﻘﯿﻘﯽ از ﻓﺸﺎرﻫﺎي ﻣﺤﯿﻄﯽ داﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﻣﻨﺎﺑﻌﯽ را ﮐﻪ ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻻزم اﺳﺖ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.
رﻫﺒﺮي ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﻧﻤﺎدﯾﻦ رﻫﺒﺮ، ﭘﯿﺎم ﻫﺎي اﻟﻬﺎم ﺑﺨﺶ و رؤﯾﺎﯾﯽ، ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻏﯿﺮﮐﻼﻣﯽ، ﮔﺮاﯾﺶ ﺑﻪ ارزش ﻫﺎي اﯾﺪﺋﻮﻟﻮژﯾﮏ، ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻓﮑﺮي ﭘﯿﺮوان ﺗﻮﺳﻂ رﻫﺒﺮ، ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻣﯽ ورزد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻧﻤﺎﯾﺎﻧﮕﺮ درﺟﻪ اﻋﺘﻤﺎد ﭘﯿﺮوان ﺑﻪ رﻫﺒﺮ و اﻧﺘﻈﺎرات رﻫﺒﺮ از ﮐﺎرﮐﻨﺎن در زﻣﯿﻨﻪ ﻓﺪاﮐﺎري و ﻋﻤﻠﮑﺮد آن ﻫﺎﺳﺖ. رﻫﺒﺮي ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ را در ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ وﺟﻮد آورد، زﯾﺮا ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺑﻪ واﺳﻄﻪ اﯾﻦ ﺷﯿﻮه رﻫﺒﺮي اﺳﺖ ﮐﻪ اﻫﺪاف ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ را ﺑﺮ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. رﻫﺒﺮان ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ اﯾﺠﺎد ﺗﻐﯿﯿﺮ در اﻫﺪاف، ارزش ﻫﺎ، ﻧﯿﺎزﻫﺎ، ﻋﻘﺎﯾﺪ و آرزوﻫﺎي ﭘﯿﺮوان ﺗﻐﯿﯿﺮات ﺷﮕﺮﻓﯽ را در آن ﻫﺎ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﻨﺪ. آﻧﻬﺎ اﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺷﮑﻞ را ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﻮدﭘﻨﺪاري ﭘﯿﺮوان ﯾﻌﻨﯽ ارزش ﻫﺎ و ﻫﻮﯾﺖ ﻓﺮدي آن ﻫﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. در وﻫﻠﻪ ﻧﺨﺴﺖ رﻓﺘﺎر رﻫﺒﺮ ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎي ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ و ﻓﺮدي ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﺑﺮاي ﻣﺜﺎل، ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﮐﻪ رﻫﺒﺮان ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ از ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮون
ﻓﺼﻞ دوم- ادﺑﯿﺎت ﭘﮋوﻫﺶ ٢٩
ﮔﺮا، ﺳﺎزﮔﺎر ﺑﻮده و اﺛﺮﮔﺬارﺗﺮ از رﻫﺒﺮان ﻏﯿﺮﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﻮدن رﻫﺒﺮان ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار اﺳﺖ. ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ از اﻧﻌﻄﺎف و ﺳﺎزﮔﺎري ﺑﯿﺸﺘﺮي ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ ﺑﯿﺶ از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎي ﺧﺸﮏ و ﺟﺪي ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎﯾﯽ را ﻓﺮاﻫﻢ آورﻧﺪ ﺗﺎ رﻫﺒﺮان ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ از ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ. رﻫﺒﺮي ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن اﻧﮕﯿﺰه ﮐﺎرﮐﻨﺎن، ﻫﻤﺴﻮ ﮐﺮدن آﻧﺎن ﺑﺎ رﻫﺒﺮ، اﯾﺠﺎد اﻧﺴﺠﺎم ﻣﯿﺎن اﻋﻀﺎي ﮔﺮوه ﻫﺎي ﮐﺎري و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اﻓﺰاﯾﺶ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ و ﺧﻮد اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ در ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺗﻐﯿﯿﺮات اﺳﺎﺳﯽ درآﻧﻬﺎ ﺑﻪ وﺟﻮد آورد(راﺑﯿﻨﺰ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﭘﺎرﺳﺎﺋﯿﺎن و اﻋﺮاﺑﯽ، .(1381
-6-4-2 ﻧﻈﺮﯾﻪ رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا 37و ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا38
ﺟﯿﻤﺰ ﻣﮏ ﮔﺮﯾﮕﻮر ﺑﺮﻧﺰ(1978) 39 اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ در ﮐﺘﺎب ﺧﻮد ﺑﺎ ﻧﺎم رﻫﺒﺮي، اﺻﻄﻼﺣﺎت رﻫﺒﺮي ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا و ﺗﺤﻮل آﻓﺮﯾﻦ را ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﺮد. اﯾﻦ اﺻﻄﻼﺣﺎت ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ درﺣﻮزه ﻫﺎي ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ( داﻟﻮاﯾﮑﺰ و ﻫﯿﮕﺰ40 ، .(406 : 2005
ﺑﺮﻧﺰ اوﻟﯿﻦ ﺑﺎر، ﺑﯿﻦ رﻫﺒﺮان ﺗﺤﻮل آﻓﺮﯾﻦ و ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا ﺗﻤﺎﯾﺰ ﻗﺎﯾﻞ ﺷﺪ. رﻫﺒﺮان ﺗﺤﻮل آﻓﺮﯾﻦ ﻧﯿﺎزﻫﺎ و اﻧﮕﯿﺰه ﻫﺎي ﭘﯿﺮوان را ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ و ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در اﻓﺮاد، ﮔﺮوه ﻫﺎ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. رﻫﺒﺮان ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا (ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ ﯾﺎ ﻣﺮاوده اي) ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻓﻌﻠﯽ زﯾﺮدﺳﺘﺎن را ﻧﺸﺎﻧﻪ رﻓﺘﻪ و ﺗﻮﺟﻪ زﯾﺎدي ﺑﻪ ﺗﻬﺎﺗﺮ دارﻧﺪ (ﭘﺎداش در ازاي ﻋﻤﻠﮑﺮد، ﺣﻤﺎﯾﺖ دو ﺟﺎﻧﺒﻪ و داد و ﺳﺘﺪ ﻫﺎي دو ﻃﺮﻓﻪ) (ﮔﺎردﻧﺮ و اﺳﺘﻮ41 ،.(70 : 2002
ﭘﯿﺮو ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺑﺮﻧﺰ، ﺑﺎس42 در ﺳﺎل 1990 ﮐﺎر ﺑﺮﻧﺰ را ﺑﻪ ﯾﮏ اﻟﮕﻮي رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا و ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا ﺗﻮﺳﻌﻪ داد. ﺑﺎس و آووﻟﯿﻮ در ﺳﺎل 1995 اﯾﻦ ﻣﺪل را ﮔﺴﺘﺮش دادﻧﺪ و اﺑﻌﺎد رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل
Transformational ٣٧ Transactional ٣٨ Mc Gregore Burns ٣٩ Dulewicz & Higgs ٤٠
Gardner & Stough ٤١ Bass ٤٢
ﻓﺼﻞ دوم- ادﺑﯿﺎت ﭘﮋوﻫﺶ ٣٠
آﻓﺮﯾﻦ و رﻫﺒﺮي ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا را ﻣﺸﺨﺺ ﮐﺮدﻧﺪ و اﯾﻦ ﻣﺪل را در ﻗﺎﻟﺐ ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ اي ﺑﺎ ﻧﺎم ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ ﭼﻨﺪ ﻋﺎﻣﻠﯽ رﻫﺒﺮي43 ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ درآورﻧﺪ(ﻫﯿﮕﺰ44، .(2003 ﺑﺎس، رﻫﺒﺮ ﺗﺤﻮل آﻓﺮﯾﻦ را ﮐﺴﯽ ﻣﯽ داﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﮐﺎرﮐﻨﺎن و ﺳﺎزﻣﺎن، راﺑﻄﻪ ی ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺑﺎ زﯾﺮدﺳﺘﺎن ﺑﺮﻗﺮار و ﮐﺎرﮐﻨﺎن را ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ از ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﺷﺨﺼﯽ ﻓﺮاﺗﺮ ﺑﺮوﻧﺪ و در زﻣﯿﻨﻪ ی ﺗﻤﺎﯾﻼت ﮔﺮوه و ﺳﺎزﻣﺎن ﮐﺎر ﮐﻨﻨﺪ. رﻫﺒﺮان ﺗﺤﻮل آﻓﺮﯾﻦ زﯾﺮدﺳﺘﺎن ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻣﯽ اﻧﮕﯿﺰاﻧﻨﺪ ﺗﺎ آﻧﭽﻪ را در ﺗﻮان دارﻧﺪ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ (ﺑﺮك و ﮐﺎﻟﯿﻨﺰ45 ، .( 2001 رﻫﺒﺮ ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا از ﻧﻈﺮ ﺑﺎس ﮐﺴﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ راﺑﻄﻪ ی داد و ﺳﺘﺪ رﻫﺒﺮ- ﭘﯿﺮو را ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ دﻫﺪ و در واﻗﻊ رﻫﺒﺮ، ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﭘﯿﺮوان را در ازاي ﻋﻤﻠﮑﺮد آﻧﺎن در ﺑﺮآورده ﮐﺮدن اﻧﺘﻈﺎرات ﭘﺎﯾﻪ اي، ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. اﯾﻦ رﻫﺒﺮ در رﯾﺴﮏ ﮔﺮﯾﺰي ﺑﻬﺘﺮ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﺑﻪ زﯾﺮدﺳﺘﺎن اﻃﻤﯿﻨﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﺧﻮد ﺑﺮﺳﻨﺪ(ﮔﺎردﻧﺮ و اﺳﺘﻮ، .(70 : 2002
از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ رﻫﺒﺮان اﯾﺠﺎد ﮐﻨﻨﺪه ﺗﺤﻮل، ﻓﺮه ﻣﻨﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺤﺚ در ﻣﻮرد اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از رﻫﺒﺮان وﺟﻮد ﻣﺸﺘﺮك زﯾﺎدي ﺑﺎ رﻫﺒﺮان ﻓﺮه ﻣﻨﺪ دارد.(راﺑﯿﻨﺰ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﭘﺎرﺳﺎﯾﯿﺎن و اﻋﺮاﺑﯽ ، 1385 .(685 :
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﺌﻮري ﻫﺎي رﻫﺒﺮي ﮐﻪ ﺗﺎ اﯾﻨﺠﺎ ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ (ﺑﺮاي ﻣﺜﺎل ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت داﻧﺸﮕﺎه اﯾﺎﻟﺘﯽ اوﻫﺎﯾﻮ، اﻟﮕﻮي ﻓﯿﺪﻟﺮ، و ﺗﺌﻮري ﻣﺴﯿﺮ- ﻫﺪف) ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺮ رﻫﺒﺮان ﻋﻤﻠﮕﺮا46 ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ. اﯾﻦ ﻧﻮع رﻫﺒﺮان ﭘﯿﺮوان ﺧﻮد را ﻫﺪاﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﯾﺎ آﻧﻬﺎ را ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و ﻣﻮﺟﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺪﻓﻬﺎي ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺎﻣﯿﻦ ﮔﺮدد.
رﻫﺒﺮان ﺗﺤﻮل ﮔﺮا47، ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺮوان ﺧﻮد را اﻟﻬﺎم ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻨﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ روﺣﯿﻪ ﺑﺪﻫﻨﺪ و در ﻣﺴﯿﺮي ﻫﺪاﯾﺘﺸﺎن ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺷﻮد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اﯾﻦ اﻓﺮاد
Multifactor Leadership Questionnaire ٤٣ Higgs ٤٤ Burke & Collins ٤٥
Transactional leaders ٤٦ Transformational leaders ٤٧
ﻓﺼﻞ دوم- ادﺑﯿﺎت ﭘﮋوﻫﺶ ٣١
ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ زﯾﺮدﺳﺘﺎن ﺑﺎ روﺣﯿﻪ اي ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺎﻻ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻮده و اﺛﺮاﺗﯽ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺮ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﮕﺬارﻧﺪ. ﺟﮏ وﻟﺶ ﻣﺪﯾﺮ ﻋﺎﻣﻞ ﺟﻨﺮال اﻟﮑﺘﺮﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ اي از اﯾﻦ دﺳﺘﻪ ﻣﺪﯾﺮان اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻣﺪﯾﺮان ﺑﻪ ﻧﯿﺎز ﻫﺎ و ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎي ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ و ﺗﺮﻗﯽ زﯾﺮدﺳﺘﺎن ﺗﻮﺟﻪ ﺧﺎﺻﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮ آﮔﺎﻫﯽ ﻫﺎي آﻧﻬﺎ ﻣﯽ اﻓﺰاﯾﻨﺪ و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اي اﻓﺮاد را ﻫﺪاﯾﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﮐﻪ آﻧﻬﺎ از دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎي ﺟﺪﯾﺪﺗﺮ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻧﮕﺎه ﮐﻨﻨﺪ. در ﺳﺎﯾﮥ ﺗﺤﺮﯾﮏ و اﯾﺠﺎد اﻧﮕﯿﺰه در اﻓﺮاد آﻧﻬﺎ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ اﺻﻄﻼح از ﺟﺎن ﺧﻮد ﻣﺎﯾﻪ ﺑﮕﺬارﻧﺪ و در ﺟﻬﺖ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻫﺪف ﻫﺎي ﺳﺎزﻣﺎن از ﻫﯿﭻ ﮐﻮﺷﺸﯽ ﻓﺮو ﮔﺬار ﻧﮑﻨﻨﺪ.
وﻟﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ اﯾﻦ دو دﺳﺘﻪ از رﻫﺒﺮ (ﻋﻤﻞ ﮔﺮا و اﯾﺠﺎد ﮐﻨﻨﺪه ﺗﺤﻮل) از اﯾﻦ زاوﯾﻪ ﻧﮕﺎه ﮐﺮد، زﯾﺮا آﻧﺎن داراي دو روش ﻣﺨﺎﻟﻒ و ﻣﺘﻀﺎد، ﺑﺮاي اﻧﺠﺎم ﮐﺎرﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ رﻫﺒﺮ ﻋﻤﻠﮕﺮا ﺑﻪ اوج ﺗﺮﻗﯽ ﺧﻮد ﻣﯽ رﺳﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت رﻫﺒﺮي در ﻣﯽ آﯾﺪ ﮐﻪ او را ﻣﺤﻮل ﯾﺎ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﻨﺪه ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﻧﺎﻣﻨﺪ. ﻣﻌﻤﻮﻻ اﯾﻦ دﺳﺘﻪ از رﻫﺒﺮان ﭘﯿﺮواﻧﯽ دارﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﺳﺮ ﺳﭙﺮده ﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻧﻮع ﮐﺎر ﯾﺎ ﺗﻼﺷﻬﺎي آﻧﺎن از زﯾﺮدﺳﺘﺎن ﻣﺪﯾﺮان ﻋﻤﻠﮕﺮا ﻓﺮاﺗﺮ ﻣﯽ رود. ﻓﺮاﺗﺮ اﯾﻨﮑﻪ، رﻫﺒﺮي ﮐﻪ در اﻓﺮاد اﯾﺠﺎد ﺗﺤﻮل ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﭼﯿﺰي ﺑﯿﺶ از رﻫﺒﺮ ﻓﺮه ﻣﻨﺪ اﺳﺖ. ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﯾﮏ ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻈﺮ: »اﺣﺘﻤﺎﻻ ﯾﮏ رﻫﺒﺮ ﻓﺮه ﻣﻨﺪ از ﭘﯿﺮوان ﺧﻮد ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﻪ از دﯾﺪﮔﺎﻫﯽ ﺟﺪﯾﺪ و ﺧﻼق ﺑﻪ دﻧﯿﺎي ﺧﻮد ﻧﮕﺎه ﮐﻨﻨﺪ و ﭘﺎ را از اﯾﻦ ﺣﺪ ﻓﺮاﺗﺮ ﻧﮕﺬارﻧﺪ؛ وﻟﯽ رﻫﺒﺮي ﮐﻪ در اﻓﺮاد ﺗﺤﻮل اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻮﺷﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪ را در اﻓﮑﺎر ﭘﯿﺮوان ﺧﻮد ﺗﺰرﯾﻖ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ آﻧﻬﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﻗﺪرت و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯿﻬﺎﯾﯽ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﺎري ﺑﭙﺮدازﻧﺪ و از دﯾﺪﮔﺎه ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻪ اﻣﻮر ﻧﮕﺎاه ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ از زاوﯾﻪ ﻫﺎ و دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎي وﯾﮋه اي ﮐﻪ رﻫﺒﺮ ﺑﻪ اﻣﻮر ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﻣﺴﺎﺋﻞ را ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار دﻫﻨﺪ.)«راﺑﯿﻨﺰ، ﺗﺮﺟﻤﻪ ﭘﺎرﺳﺎﯾﯿﺎن و اﻋﺮاﺑﯽ، .(685-687 : 1385
ﻓﺼﻞ دوم- ادﺑﯿﺎت ﭘﮋوﻫﺶ ٣٢
-7-4-2 اﻟﮕﻮي رﻫﺒﺮي ﺗﻤﺎم ﻋﯿﺎر
ﺑﺮ اﺳﺎس ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎي اوﻟﯿﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا و ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا، ﺑﺎس و آووﻟﯿﻮ اﻟﮕﻮي رﻫﺒﺮي ﺗﻤﺎم ﻋﯿﺎر را ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺑﻬﺘﺮ ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎي رﻫﺒﺮي ﻣﺆﺛﺮ اﯾﺠﺎد ﻧﻤﻮدﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ اﻓﺮاد از داﻣﻨﻪ ﮔﺴﺘﺮده اي از رﻓﺘﺎرﻫﺎي رﻫﺒﺮي ﺑﺮاي ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬاري ﺑﺮ ﭘﯿﺮوان اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺎس و آووﻟﯿﻮ رﻓﺘﺎرﻫﺎي رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا و ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا را در اﻟﮕﻮي ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ، ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﮐﺮدﻧﺪ.
آﻧﻬﺎ در اﯾﻦ اﻟﮕﻮ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺳﺒﮏ ﻫﺎ و رﻓﺘﺎرﻫﺎي رﻫﺒﺮي را ﺑﺮ ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎي رﻫﺒﺮي ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ.
ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﮐﻪ در ﺷﮑﻞ 1- 2 ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ، اﻟﮕﻮي رﻫﺒﺮي ﺗﻤﺎم ﻋﯿﺎر ﯾﮏ ﻣﺪل ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎي رﻫﺒﺮي داراي ﯾﮏ داﻣﻨﻪ از ﻣﻨﻔﻌﻞ- ﻏﯿﺮﻣﺆﺛﺮ ﺗﺎ ﻓﻌﺎل- ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﮑﻞ : 1 -2 اﻟﮕﻮي رﻫﺒﺮي ﺗﻤﺎم ﻋﯿﺎر ﺑﺎس و آووﻟﯿﻮ
ﻓﺼﻞ دوم- ادﺑﯿﺎت ﭘﮋوﻫﺶ ٣٣
-1-7-4-2 ﺳﺒﮏ رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا
ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮﯾﻪ ی رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل آﻓﺮﯾﻦ، ﯾﮏ رﻫﺒﺮ، ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﺳﺘﻔﺎده از ﺑﺎزﯾﮕﺮان داﺧﻠﯽ ﺟﻬﺖ اﻧﺠﺎم وﻇﺎﯾﻒ ﻻزم ﺑﺮاي ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﻣﻄﻠﻮﺑﺶ دﺳﺖ ﯾﺎﺑﺪ. در اﯾﻦ زﻣﯿﻨﻪ، ﻫﺪف رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل آﻓﺮﯾﻦ آن اﺳﺖ ﮐﻪ اﻃﻤﯿﻨﺎن ﯾﺎﺑﺪ ﻣﺴﯿﺮ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﻫﺪف، ﺑﻪ وﺿﻮح از ﺳﻮي ﺑﺎزﯾﮕﺮان داﺧﻠﯽ درك ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻣﻮاﻧﻊ ﺑﺎﻟﻘﻮه ی درون ﺳﯿﺴﺘﻢ را ﺑﺮﻃﺮف، و ﺑﺎزﯾﮕﺮان را در رﺳﯿﺪن ﺑﻪ اﻫﺪاف ازﭘﯿﺶ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪه ﺗﺮﻏﯿﺐ ﮐﻨﺪ(ﺑﻮﻧﮏ و ﻫﻤﮑﺎران48 ، .(2003
ﺑﺮﻧﺰ، رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻧﮕﯿﺰش دادن ﺑﻪ ﭘﯿﺮوان ﺑﺎ ﺟﺬاب ﮐﺮدن آرﻣﺎن ﻫﺎي ﺑﺎﻻﺗﺮ و ارزش ﻫﺎي اﺧﻼﻗﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮد. از آن ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ رﻫﺒﺮان ﺗﺤﻮل ﮔﺮا دﯾﺪ روﺷﻨﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﯾﻨﺪه دارﻧﺪ، آن ﻫﺎ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﯾﺠﺎد ﺗﻐﯿﯿﺮات و ﭘﯿﺸﺒﺮد ﺳﺎزﻣﺎن در ﺟﻬﺘﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺼﻮرات ﺧﻮد را ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺨﺸﻨﺪ. ﺑﺎس و آووﻟﯿﻮ، رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان رﻫﺒﺮي ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮده اﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ اﺗﻔﺎق ﻣﯽ اﻓﺘﺪ ﮐﻪ رﻫﺒﺮ ﻋﻼﻗﻪ اي را ﻣﯿﺎن ﻫﻤﮑﺎران و ﭘﯿﺮوان ﺧﻮد ﺑﺮ ﻣﯽ اﻧﮕﯿﺰد ﮐﻪ ﮐﺎر ﺧﻮد را از ﯾﮏ دﯾﺪﮔﺎه ﺟﺪﯾﺪ ﻧﮕﺎه ﮐﻨﻨﺪ. رﻫﺒﺮ ﺗﺤﻮل ﮔﺮا ﯾﮏ آﮔﺎﻫﯽ از رﺳﺎﻟﺖ ﯾﺎ ﺑﯿﻨﺶ ﺳﺎزﻣﺎن اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﻫﻤﮑﺎران و ﭘﯿﺮوان را ﺑﺮاي ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ و ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﯽ دﻫﺪ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ، رﻫﺒﺮ ﺗﺤﻮل ﮔﺮا ﻫﻤﮑﺎران و ﭘﯿﺮوان را ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮاﺳﻮي ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺧﻮد، ﺑﻪ ﻣﻨﺎﻓﻌﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺮوه ﻧﻔﻊ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ(دوﮐﺖ و ﻣﮏ ﻓﺎرﻟﻦ، .(2003
-1-1-7-4-2 ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻫﺎي رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا
رﻫﺒﺮي ﺗﺤﻮل ﮔﺮا ﺑﺮاي ﻋﻤﻠﯽ ﺷﺪن ﺑﻪ ﭼﻬﺎر ﻣﺆﻟﻔﻪ ﯾﺎ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺗﺸﮑﯿﻞ دﻫﻨﺪه اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻧﯿﺰ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ ﻧﯿﺎز دارد. اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
Boenke et al ٤٨
ﻓﺼﻞ دوم- ادﺑﯿﺎت ﭘﮋوﻫﺶ ٣٤
ﻧﻔﻮذ آرﻣﺎﻧﯽ: 49 در اﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻓﺮد، ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت رﻫﺒﺮ ﮐﺎرﯾﺰﻣﺎﺗﯿﮏ را دارد، ﻣﻮرد اﻋﺘﻤﺎد
-
- ﺗﺤﺴﯿﻦ زﯾﺮدﺳﺘﺎن اﺳﺖ؛ زﯾﺮدﺳﺘﺎن او را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ اﻟﮕﻮ و ﻣﺪل ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ و ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ او ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ رﻫﺒﺮان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺪل ﻫﺎﯾﯽ از ﻧﻘﺶ و اﻟﮕﻮي رﻓﺘﺎر ﺑﺮاي ﭘﯿﺮوان ﻫﺴﺘﻨﺪ.
-
- اﻧﮕﯿﺰش اﻟﻬﺎم ﺑﺨﺶ:50 رﻫﺒﺮ ﮐﺎرﮐﻨﺎن را ﺗﺮﻏﯿﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﺪف و ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻮدن آن ﺑﺎ ﺗﻼش، ﺑﺎور ﭘﯿﺪا ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ اﻓﺮادﻣﻌﻤﻮﻻً ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﯾﻨﺪه و ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﺮس ﺑﻮدن اﻫﺪاف ﺧﻮش ﺑﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ. در اﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺨﺘﻦ و ﺑﺎﻻﺑﺮدن اﻧﮕﯿﺰش در ﭘﯿﺮوان ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ اﺣﺴﺎﺳﺎت آﻧﻬﺎ ﺻﻮرت ﻣﯽ ﭘﺬﯾﺮد. ﺗﺎﮐﯿﺪ اﻧﮕﯿﺰش اﻟﻬﺎم ﺑﺨﺶ ﺑﺮ اﺣﺴﺎﺳﺎت و اﻧﮕﯿﺰه ﻫﺎي دروﻧﯽ اﺳﺖ ﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﺒﺎدﻻت روزاﻧﻪ ﺑﯿﻦ رﻫﺒﺮ و ﭘﯿﺮوان.
۲-۲-۱۱-۲-نمودار نیمه عمر:
این روش در سال ۱۹۹۴ توسط استانا[۹۳] مدیر عامل شرکت آنالوگ دیوایز به عنوان یک سازمان یادگیرنده معروف ابداع گردیده است. مفهوم نیمه عمر نیز که یکی از سیستم های ارزیابی عملکرد یکپارچه و دینامیک[۹۴] است به وسیله تیم بهبود دهنده فرایند برای پشتیبانی مجموعه اهداف عملکرد قابل قبول استفاده می شود. آنها آن را برای تعیین یک افق برنامه ریزی قابل قبول ودست یابی به بهبودهای مورد نظر در افق برنامه ریزی استفاده می کنند.
این منحنی از دو محور عمودی و افقی تشکیل شده است که بر روی محور عمودی نرخ معیوبی ها، تحویل به موقع، زمان ورود به بازار و نظایر آنها در مقیاس لگاریتمی ترسیم می شود و در محور افقی، مقیاس زمان بر حسب روز، ماه و یا سال قرار می گیرد. در این روش فرض براین است که مثلا ًنرخ کاهش معیوبی در طول زمان ثابت است بنابراین، این منحنی مدت زمانی را که در آن ۵۰ درصد بهبود در شاخص عملکرد معینی بدست آمده است، را می سنجد. این منحنی به منظور ارزیابی و مقایسه میزان نرخ بهبود عملکرد سازمانی بکار می رود و در آن شیب های تندتر بیانگر یادگیری سریعتر است. منطق این مدل رشد سریعتر شرکت ها و سازمان ها نسبت به رقبایشان است. هدف دستیابی به ۵۰% شاخص کوواریانس است که به طور تجربی از مطالعات مربوط به فرایند بهبود بدست آمده است (زالی، ۱۳۸۲: ۱۲۶).
منحنی فوق انعطاف پذیر بوده و فقط محدود به هزینه و قیمت نیست.
شکل زیر منحنی نیمه عمر شرکت آنالوگ دیوایز را نشان می دهد. محور عمودی این منحنی درصد تأخیر زمانی و محور افقی زمان مورد انتظار برای کاهش نرخ تأخیرها بر حسب ماه (به ۵۰ درصد) را نشان می دهد. بر اساس این مدل بخش B با بیشترین شیب، موفق تر از بقیه بوده است.
نادیده گرفتن شاخص هایی در حوزه بازار، مشتری، آینده سازمان، مباحث مالی، کارکنان، روابط بین اعضا و… از نقاط ضعف این مدل است.
(۱۰)E (13) D (2) C (9) B (13)A
شکل ۴-۲) منحنی نیمه عمر برای شرکت آنالوگ دیوایز
۳-۲-۱۱-۲-مدل اسکور[۹۵]:
این مدل در سال ۱۹۹۰ میلادی توسط مجمعی به نام Scor ارائه گردید که در آن برای اتصال تأمین کنندگان به مشتریان، چهار عامل؛ برنامه ریزی، منابع، ساخت و تحویل دخیل است که برای هر کدام شاخص های زیر معرفی گردیده است (سلیم پور، ۱۳۸۲: ۶۵).
شاخص های برنامه ریزی عبارتند از: دقت پیش بینی در تقاضا، دقت پیش بینی در جابجائی ها، میزان تبعیت از برنامه، میزان ذخیره انبار و برنامه ریزی سیکل زمانی.
شاخص های بخش منابع عبارتند از: هزینه های تهیه هر واحد، زمان پیشبرد فروشندگان، کیفیت مواد و موجودی مواد انبار.
شاخص های بخش ساخت عبارتند از: هزینه های تولید، کیفیت محصولات، زمان انتقال محصولات و ظرفیت های موجود به کار گرفته شده.
شاخص های بخش تحویل عبارتنداز: حمل ونقل به موقع، تحویل به موقع، سفارشهای برآورده شده وبرگشتی ها
از معایب و نواقص مدل مزبور نادیده گرفتن شاخص هایی در حوزه بازار، مشتری، آینده سازمان، مباحث مالی، کارکنان، روابط بین اعضا و… می باشد.
۴-۲-۱۱-۲- الگوی هزینه یابی بر مبنای فعالیت[۹۶] (ABC):
برای برآوردهسازی الزامات محیط کسب و کار امروزی، رویکرد جدیدی در حسابداری هزینه با نام هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) توسط جانسون[۹۷] و کاپلان اواخر ۱۹۸۰ در تلاش برای فایق آمدن بر برخی نقصهای موجود در روشهای سنتی حسابداری هزینه توسعه یافت (کاپلان و نورتون، ۲۰۰۴: ۱۵۴).
در این روش صرفاً پارامترهای مالی مورد ارزیابی قرار می گیرند و سایر حوزه ها، نظیر فرآیندهای داخلی و نیز منابع انسانی مورد بررسی قرار نمی گیرند. یکی از پیشرفت های مهم و قابل ملاحظه ای که همزمان با شروع قرن بیست و یکم پدیدار گشته، ظهور سیستم هزینه یابی مبتنی بر فعالیت است که به عنوان یکی از فنون موفق مدیریت هزینه قلمداد می شود. گرچه مقالات و تحقیقات موضوعی بسیار زیادی راجع به ABC تا اواخر دهه ۸۰ انجام شده لیکن عملاً تا سال ۱۹۹۰ هیچ کس ABC را به عنوان یک فن هزینه یابی مؤثر قبول نکرد. اما از دهه ۹۰ به بعد این تکنیک مورد توجه قرار گرفت و در این تکنیک هزینه های کارگری، مواد و هزینه سربار و… به عنوان هزینه یابی بر مبنای فعالیت مورد توجه قرار گرفت (صمدی، ۱۳۸۰: ۱۶۲).
استفاده ازاطلاعات هزینه یابی برمبنای فعالیت به منظوربهبودعملیات وحذف هزینههای بدون ارزش افزوده رامدیریت برمبنای فعالیت مینامند. هزینه های بدون ارزش افزوده هزینه هایی هستند که:
۱- غیر لازم و غیر ضروری هستند.
۲- لازم ولی بدون کارایی هستند.
در طراحی سیستم ABC دو مرحله زیر از اهمیت زیادی برخوردار است:
۱- تجزیه و تحلیل های مربوط به ارزش فرایند: در این مرحله کلیه فعالیت ها شناسایی و بر اساس با ارزش یا بی ارزش بودن طبقهبندی می شوند.
۲- شناسایی مراکز فعالیت را می توان به عنوان بخشی از کل فرایند تولید تعریف کرد که مدیریت در ارتباط با هزینه های آن نیاز به گزارش های مستقل دارد. بیشترین دقت و صحت در هزینه یابی می تواند از طریق شناسایی گروه اصلی فعالیت های زیر بهدست آید:
*فعالیت های مربوط به هریک از واحدهای تولید: این فعالیت ها هر بار که یک واحد محصـول تولیــد می شـود، صــورت میگیرد.
* فعالیتهای مربوط به گروهی از محصولات: این فعالیت ها شامل مواردی از قبیل در خواست مواد اولیه، سفارش خرید، تنظیم و آماده سازی تجهیزات، ارسال محصولات به مشتریان و دریافت مواد اولیه است.
*فعالیتهای مربوط به محصولات خاص: این فعالیت ها مر بوط به تولیدات خاص یک شرکت است و بر حسب نیاز به انجام آنها در جهت حمایت از عملیات تولید محصولات متفاوت صورت می گیرد.
*فعالیتهای مربوط به تسهیلات: این فعالیت ها به کل فرایند تولید مربوط می شود و به گروه یا دسته ای خاص از محصولات ارتباطی ندارد. مثل هزینه مدیریت کارخانه، بیمه مالیات اموال و هزینه های رفاهی کارکنان.
برخی از عواملی که اجرای سیستم ABC را ضروری می سازد به شرح زیر است:
۱- مدیران اجرایی اعتقادی به بهای تمام شده محاسبه شده توسط حسابداری ندارند.
۲- مدیران اجرایی پیشنهاد می کنند که تولید برخی محصولات ظاهراً سودآور متوقف شود.
۳- رقبای تجاری برخی از محصولات ظاهراً سودآور را تولید و عرضه نمی کنند.
۴- توجیه نتایج حاصل از شرکت در مناقصهها مشکل است.
طبق نظر ماسکل[۹۸](۱۹۹۲) نتیجه چندین مطالعه موردی نشان داده است که هزینه یابی بر مبنای فعالیت می تواند یک تکنیک ارزشمند برای قیمت گذاری محصولات، تصمیم گیری تولید، کاهش هزینه های بالاسری، بهبود مستمر و ارزیابی عملکرد باشد. از آنجا که چنین مدلی صرفاً بر مبنای معیارهای مالی بنا شده است، نمی تواند مدل کاملی باشد و شاخص های غیرهزینه ای دیگر که مرتبط با راهبرد رقابتی سازمان باشد، برای ارزیابی عملکرد تولید لازم است (وایت[۹۹]، ۱۹۹۶: ۲۵۴).
۵-۲-۱۱-۲- الگوی فرایند تحلیل سلسله مراتبی[۱۰۰]:
فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) یکی از معروف ترین فنون تصمیم گیری چند شاخصه است که اولین بار توسط توماس ال ساعتی عراقی الاصل در سال ۱۹۸۰ مطرح شد. این روش در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبرو است می تواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده می توانند کمی یا کیفی باشند. اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیری با فراهم آوردن درخت سلسله مراتب تصمیم، آغاز می شود. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان می دهد. سپس یکسری مقایسات زوجی انجام می گیرد. این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینه های رقیب مشخص می سازد. در نهایت منطقAHP به گونه ای ماتریس های حاصل از مقایسه زوجی را با همدیگر تلفیق می سازد که تصمیم بهینه حاصل آید (خداداد حسینی و همکاران، ۱۳۸۰: ۱۱۰ ).
تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در تصمیم گیری های گروهی باعث خواهد شد که نه تنها مزایای فنون تصمیم گیری گروهی حفظ شود بلکه معایب آنها (همانند سرعت هزینه و تک فکری) نیز بر طرف شود. که در آن، گروه در آغاز باید یک درخت سلسله مراتب مناسب که بیان کننده مسأله تحت مطالعه است فراهم کند سلسله مراتب تصمیم، درختی است که با توجه به مسأله تحت بررسی دارای سطوح متعدد است. اختصاصاً سطح اول هر درخت بیان کننده هدف تصمیم گیری است. سطح آخر هر درخت بیان کننده گزینه هایی است که با همدیگر مقایسه می شوند دیگر سطوح (میانی) نشان دهنده فاکتورهایی است که ملاک مقایسه گزینه ها هستند.
AHP در آغاز برای تصمیم گیری های انفرادی در یک محیط متلاطم و فازی ارائه شد. سپس در دهه هشتاد به چگونگی استفاده از آن پرداخته شد. AHP در تصمیم گیری های گروهی باعث خواهد شد که نه تنها مزایای فنون تصمیم گیری گروهی حفظ شود بلکه معایب آنها (همانند سرعت هزینه و تک فکری) برطرف شود.
هر گاه AHP به عنوان ابزار تصمیم گیری استفاده می شود گروه در آغاز باید یک درخت سلسله مراتب مناسب که بیان کننده مسأله تحت مطالعه است فراهم کند، سلسله مراتب تصمیم درختی است که با توجه به مسأله تحت بررسی دارای سطوح متعدد است. اختصاصاً سطح اول هر درخت بیان کننده هدف تصمیم گیری است. سطح آخر هر درخت بیان کننده گزینه هایی است که با همدیگر مقایسه می شوند و برای انتخاب در رقابت با همدیگر هستند دیگر سطوح (میانی) نشان دهنده فاکتورهایی است که ملاک مقایسه گزینه ها هستند.
مرحله اساسی در این تصمیم تعیین فاکتورهایی است که بر اساس آنها گزینه های رقیب با همدیگر مقایسه می شوند. تعیین این فاکتورها در تصمیمات انفرادی چندان مشکل نیست چرا که خود تصمیم گیرنده این عوامل را به شخصه تعیین می کند. در حالی که ممکن است این عوامل در تصمیم گیری های گروهی به دلیل اختلاف علائق و تخصص افراد متعدد باشد. در این مرحله استفاده از فنون معمول تصمیم گیری گروهی می تواند کارساز باشد، توصیه معمول در این زمینه آن است که با بهره گرفتن از تکنیک داخلی مهم ترین فاکتورها تعیین گردند.
با عنایت به مبانی نظری روش AHP می توان گفت فرایند ارزیابی عملکرد به راحتی قابل مدل سازی به صورت سلسله مراتبی می باشد. در این مدل سطوح یک آن بیانگر تعیین و تبیین هدف یا عملکرد دستگاه و سطح آخر آن دربرگیرنده شاخص های عملیاتی ارزیابی عملکرد و به کمک سطوح میانی، عملکرد دستگاه ابعاد تشکیل دهنده آن و هر یک از این ابعاد به نوبه خود نیز به عوامل فرعی دیگر تقسیم می شوند. یکی از نقاط قوت مدل سازی با فن AHP این است که می توان با افزودن بر تعداد سطوح درخت تصمیم هر چه بیشتر جزئیات و مسائل حاشیه ای را مد نظر قرار داد. به عبارت دیگر افزایش سطوح درخت تصمیم بیانگر افزایش مدل و مد نظر قرار دادن تعداد بیشتری از عوامل و عناصر فرعی تاثیرگذار بر مسئله تصمیم گیری می باشد.
هرچند فرایند تحلیل سلسله مراتبی دارای مزایایی است، اما محدودیت هایی نیز دارد؛ عدم امکان مقایسه بیش از ۹ گزینه و مسأله “اولویت معکوس” دو مشکل عمده آن است. البته این الگو کاستی های دیگری نیز دارد که از آن جمله می توان به عدم استقلال سطوح ساختار سلسله مراتبی از یکدیگر، تغییر مقیاس در اثر نرمالیزه نمودن هر ستون از مقایسات زوجی به صورت مجزا و… را نام برد (اصغرپور، ۱۳۸۲). جدول (۷-۲) تحلیلی خلاصه ازالگوی فرایند تحلیل سلسله مراتبی ارائه می کند: (آذر و معماریانی، ۱۳۷۴: ۴۱).
جدول ۷-۲ ) تحلیلی خلاصه از الگوی فرایند تحلیل سلسله مراتبی
اصول اساسی | اصل ترسیم درخت سلسله مراتب اصل تدوین و تعیین اولویت |
همچنین آزادی های سیاسی هم مورد نظر امام بوده است :
همانا بیعت عموم مردم با من نه از روی ترس قدرتی مسلط بود و نه برای به دست آوردن متاع دنیا . [۱۲۳]
و در نامه ای به مالک می فرمایند :
هیچ وسیله ای برای جلب اعتماد والی به مردم بهتر از نیکوکاری به مردم و تخفیف مالیات و عدم اجبار مردم به کاری که دوست ندارند نمی باشد ، پس در این راه آنقدر بکوش تا به وفاداری رعیت ، خوشبین شوی که این خوش بینی رنج طولانی و مشکلات را از تو بر می دارد . [۱۲۴]
پس امام (ع) علاوه بر آزادی فکر و عقیده به آزادی های درونی و بیرونی هم معتقد بوده اند و دنباله روی از دموکراسی می کردند ، یا به بیان بهتر دموکراسی از اعمال و رفتار ایشان برداشته شده است .
عدالت و برابری :
عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن که ستم رعیت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر انجامید . [۱۲۵]
عدالت هرچیز را در جای خود می نهد ، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می کند . عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است پس عدالت شریف تر و برتر است .[۱۲۶]
آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود از جور و ستم در باره امت اسلامی که به آن ها ولایت دارم استفاده کنم ، به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند هرگز چنین کاری نخواهم کرد اگر این اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم تا چه برسد که جزو اموال خدا است . [۱۲۷]
شناخت اقسام عدل : شناخت پایه های ایمان ، صبر ، یقین ، جهاد ، عدل .
عدل بر چهار پایه استوار است : فکری ژرف اندیش ، دانش عمیق و به حقیقت رسیده ، نیکو داوری کردن و استوار بودن در شکیبایی ، پس کسی که درست اندیشید به ژرفای دانش رسید . [۱۲۸]
در ضرورت اسقرار عدل : همانا مهربانی تو نسبت به سربازان دلهایشان را به تو می کشاند و همانا برترین روشنی چشم زمامداران برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم نسبت به رهبر است که محبت دل های رعیت جز با پاکی قلب ها پدید نمی آید . [۱۲۹]
حضرت ، همچنین بر عدالت سیاسی اعتقاد داشتند یعنی آزاد گذاشتن مردم در امر جهاد یکی از جلوه های بسیار مترقی و آرمانی آزادی و عدالت سیاسی حضرت می باشد در برخورد با مجرمین ( خوارج ) نیز یکی از الگوهای عدالت سیاسی هستند .
رفتار ایشان نشانه یک مسلمان حقیقی و واقعی است حتی در مقابل کسانی که خروج از اطاعت کرده بودند بسیار با مدارا برخورد می کردند و حتی آغاز جنگ را به عهده آنها می گذاشتند تا سپاه امام در دفاع شخصی قرار بگیرند نه در حالت تهاجم ، خیری در مصاحبت با کسانی که حق تورا بر خودشان مانند حق او بر تو مراعات نمی کنند وجود ندارد.[۱۳۰]درباره برابری هم حضرت به مالک اشتر می فرمایند در قلب خود را نسبت به مردم لبریز از رحمت و محبت و لطف برآنان بکن. . . . زیرا مردم یا هم کیشان تو هستند یا همنوعان تو»[۱۳۱]
در حقوق اسلامی مساله اهل کتاب و غیر اهل کتاب مطرح شده است ویا در بین مسلمانان،مسلمان کامل یا غیر کامل یا سنی وشیعی آمده که مرزبندی شوند حال آنکه پاسخ نظام حقوق اسلامی به این مطلب منفی است.
روایتی از نبی اکرم (ص)نقل شده که می فرمایند:اگر کسی از مسلمانی کمک خواست و وی پاسخ نداد مسلمان نیست. این نشان می دهد که مسلمان در برابر ندای استغاثه هر انسانی مسئول است.حضرت علی (ع)سفارش به مالک اشتر می کند که با مردم مدارا کن و مهربان باش یا برادران دینی تواند یا در خلقت باتو برابرند. [۱۳۲]
درد استان زره:حضرت علی (ع)زره خود را نزدیک مسیحی یا یهودی یافت و برای گرفتن آن نزد قاضی شریح شکایت برد.مسیحی از دادن زره امتناع کرد ، قاضی به امام گفت آیا گواهی داری ؟
حضرت فرمودند: نه ،شریح نفع ذمی حکم کرد و از محکمه خارج شد.مرد،پس از اندکی برگشت و گفت زره از آن علی (ع)است و فرد مسیحی مسلمان شد و گفت این ، حکم وقضاوت پیامبران است.[۱۳۳]
۳-حقوق متقابل مردم و حاکمان
همانطور که مردم حقوقی دارند و حاکمان تکالیف و وظایفی، حاکمان نیز حقوقی دارند که مردم در مقابل آن تکالیف و وظایف دارند.در اینکه حضرت علی (ع)به عنوان ولی و حاکم با خوارج چگونه برخوردی داشته اند به تفسیل بیان می کنیم:
حضرت علی (ع)در حالی که به منبر وعظ خطبه می خواند ، مردی فریاد زد حکم وحکومت جز برای خدا نیست و منظور او طعنه وتعریض بر امیرالمومنین در جریان حکمیت بود پس مولا پاسخ فرمود:آری کلمه حقی است که باطل از آن اراده شده است وآنگاه فرمود : شما را از ورود به مساجد خدا جلوگیری نمی کنیم، تا در آن به ذکر خدا مشغول باشید. شما را از غنایم محروم نمی کنیم تا هنگامی که دست در دست ما دارید.جنگ را ما آغاز نمی کنیم اینهمه حتی در عصر ما که ظاهراً دموکراسی و حقوق بشر است شگفت انگیز می نماید.
خلیفه مسلمین در برابر تعریض و توهین یک عرب عادی با این شیوه رو به رو می شود وانتقاد را خروج از اطاعت نمی شمرد بلکه در قبال گوینده حقوق او را بر می شمرد. [۱۳۴]
حقوق متقابل رهبری و مردم هم بسیار مهم است. در میان حقوق الهی بزرگترین حق ، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است .(( پس رعیت اصلاح نمی شود جز آنکه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی شوند جز ، با درستکاری رعیت و. . . .))
حق استیفای فردی حقوق از جمله حقوق شهروندی است و اقشار مختلف شهروندان حق دارند خواستار تاثیر فوری حقوق خود در تمام عرصه ها شوند و حاکمیت مؤظف است بدون تاخیر و وقت گذرانی و مسامحه حقوق آنان را تامین نماید.حضرت امیر (ع)فرمودند:از جمله حقوق شما مردم برمن این است که هیچ حقی از شما را به تاخیر نیندازم و آن را فوراًتامین نمایم. همچنین خطاب به بعضی از والیان خود فرمودند:به انصاف رفتار کنید وبه مردم درباره خودتان حق بدهید در برآوردن حاجات مردم کم حوصلگی نکنید که شما خزانه داران شهروندان و نمایندگان ملت و سفیران پیشوایان می باشید وهیچ کس را از حاجتش محروم نکنید. [۱۳۵]
از جمله حقوق شهروندی آن است که حاکمیت حق ندارد در هیچ جنبه ای از زندگی فردی و اجتماعی چیزی را با اکراه بر مردم تحمیل نماید. حضرت امیر (ع) فرموده اند : من حق ندارم چیزی را به شما تحمیل نمایم که نسبت به آن اکراه دارید. [۱۳۶]
در این جا باذکر چند مطلب در مورد حقوق شهروندی از دیدگاه بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران (امام خمینی(ره) حسن ختام مبحث اسلام را بیان می داریم:
در حقوق عدالت اجتماعی (منع تبعیض)ایشان چنین فرمودند:
حضرت امام خمینی (ره)در خصوص منع تبعیض در اسلام این چنین فرموده اند: [۱۳۷]
« من مکرر اعلام کرده ام که در اسلام نژاد،زبان، قومیت وگروه وناحیه مطرح نیست.تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعه برادر وبرابر وهمه برخوردار از همه مزایا و حقوق اسلامی هستند.از جمله جنایت هایی که بدخواهان به اسلام مرتکب شده اندایجاداختلاف بین برادران سنی وشیعه است. من از همه برادران اهل سنت تقاضا دارم که این شایعات را محکوم و شایعه سازان را به جزای اعمالشان برسانند. هیچ کس به هیچ عنوان حق تجاوز به جان و مال برادران کردستان مارا ندارد. متجاوزین شدیداًبه جزای اعمال خود می رسند.»
ایشان در مورد حوزه عمومی حقوقی زنان هم چنین فرموده اند:
برای زن ابعاد مختلفه است چنانکه برای مرد وبرای انسان این ورق صوری طبیعی نازل ترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه زن است و نالترین مرتبه مرد است.لیکن از همین مرتبه نازل حرکت به سوی کمال است.انسان موجود متحرک است از مرتبه طبیعت تا مرتبه غیبت تا فنا بر الوهیت. همچنین در زمینه تساوی حقوق زنان با مردان می فرمایند :
اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد اسلام در وقتی که ظهور کرد در جزیره العرب بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند اسلام آنها را سر بلند و سرافزار کرد اسلام آنها را با مردان مساوی کرد .
هم چنین امام (ص)در خصوص حقوق سیاسی-اجتماعی شهروندان در مورد حوزه آزادی احزاب در رابطه با حقوق شهروندان در تعلیم وتعلم و فرصت های برابر آموزشی در خصوص حقوق شهروندان در انتخابات آزاد در مورد اقلیت های مذهبی و آزادی بیان در مورد اقشار ضعیف و فقرا و مستمندان هم بیانات کامل و مفصلی دارند.
گفتار دوم: حقوق شهروندی در حقوق عرفی
در این گفتار به بررسی حقوق شهروندی در حقوق ایران و بینالملل پرداخته و خلاصهای از مفاد آنها را بیان میکنیم:
الف)حقوق شهروندی در حقوق ایران
از کوروش کبیر که بگذریم در طول تاریخ سر زمین ایران انقلاب مشروطیت نقطه عطفی در پاسداشت و احیای حقوق مردم به حساب می آید.برخی از مورخین ومحققین معتقدند اولین اعلامیه ای که در جهان راجع به حقوق بشر داده شده از طرف کوروش کبیر بوده است که در سال ۵۳۸ قبل از میلاد به بابل در دوران پادشاهی بخت النصر لشکر کشی کرد وطرحی نو در حکومت افکنده است وبه قول ارسطو «کوروش کبیر خویش را از بندگی رهانیده است »[۱۳۸] . لیک از دوران باستان این سرزمین چنانکه در گذریم بایدگفت که پیامدهای انقلاب مشروطیت ونفی حکومت استبدادی تدوین و تصویب قانون اساسی در سال ۱۳۲۴ ه.ق و متمم آن در سال ۱۳۲۵ ه.ق می باشد که اصول هشتم تا بیست وپنجم آن اختصاص به حقوق ملت ایران دارد. لیکن جایگاه حقوق شهروندی یا حقوق مربوط به بشر که در ایران زمین بامنشور حقوق بشر کوروش کبیر بنیان نهاده شده بود و در انقلاب مشروطه شکلی پر رنگ تر وبه روزتر به خود گرفته بود با بروز تحولات در ایران به سال ۱۳۵۷ه.ش وبه ثمر نشستن انقلاب اسلامی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله ای نو وجدید می گردد.
۱-حقوق شهروندی در قانون اساسی
اکثر حقوق مرتبط با حقوق شهروندی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را می توان زیر مجموعه حقوق ملت یافت. در این رابطه می توان به اصول مهم زیر اشاره کرد:
اصل بیستم قانون اساسی ، همه افراد ملت اعم از زن ومرد را یکسان در حمایت قانون قرار داده است. ان اصل حتی به ذکر این موضوع نیز بسنده نکرده ،به زبانی رسا و روشن در ادامه بیان داشته : «افراد ملت از همه حقوق انسانی ،سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.» منظور از همه حقوق انسانی ، نه فقط حقوق است که در زمان تدوین آن وجود داشته ،بلکه تمامی حقوق که در عالم وجود و در هر برهه ای از زمان برای انسان کامل می توان فرض نمود. با اعتقاد به اینکه حکم مصرح در این اصل با تکیه بر عظمت قواعد اسلامی،مطلق و عام است و جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند واستقلال و آزادی و حکومت حق وعدل را حق همه مردم جهان می شناسد . [۱۳۹] حکومت باید شرایط را فراهم کند تا حقوق همه جانبه انسان تامین [۱۴۰] و مطابق خط مش کلی مذکور در مقدمه قانون اساسی، با ارزش های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد[۱۴۱] .
برخی از حقوق شهروندی مرتبط با امر قضا،راجع به امر تشکیلات مناسب در امر دادرسی و برخورداری از قضات شایسته و برخی دیگر مربوط به رعایت حقوق آنها در مراحل مختلف دادرسی است.
در این خصوص ، قانون اساسی دو راهکار ارائه داده است :
الف :حق دادخواهی مردم و حق همه افراد ملت در دسترسی به دادگاه های قوه قضائیه که در اصل ۳۴قانون اساسی مورد توجه قرار گرفته است. [۱۴۲]
ب:حق برخورداری از نظام دادرسی ای که در آن مراجع قضایی کشور رویه قضایی واحدی را اعمال کنند. چنانچه در اصل ۱۶۱قانون اساسی در بیان مسئولیت دیوانعالی کشور آمده است در این خصوص باید خاطر نشان کرد اولین وظیفه رئیس قوه قضاییه در همین راستا است،یعنی ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسئولیت های اصل ۱۵۶.(بند اصل ۱۵۸). بند ۳ نیز حمایت از حق برخورداری قاطبه مردم از قضات عادل و شایسته دارد و استخدام این قضات را از وظایف رئیس قوه قضاییه برشمرده است. [۱۴۳]
حق مردم برای رعایت حقوقشان در فرایند دادرسی نیز قلمروی وسیعی دارد. از جمله اصول مذکور درقانون اساسی مرتبط با این موضوع عبارتند از:
الف:برخی از اصول مربوط به نحوه ی مواجهه با اصحاب دعوا است. به عنوان مثال مصادیقی مانند پاسداری از قداست و کیان خانواده (اصول ۱۰و۲۱)،ممنوعیت تفتیش عقاید و دستگیری افراد مگر به حکم قانون(اصول ۲۳و۳۲)ممنوعیت شکنجه برای اخذ اقرار یا کسب اطلاع (اصل۳۸)،ممنوعیت هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر ، بازداشت ،زندانی یا تعبید شده (اصل۳۹)و. . .
ب:برخی نیز به نحوه رسیدگی در مراحل مختلف دادرسی نظر دارد،مانند برقراری امنیت قضایی عادلانه و تساوی عموم در برابر قانون (اصل ۳). اصل ۱۶۱ نیز در راستا پاسداری از مقرره ،بالا به نفس این امر توجه داشته و بیان می دارد،نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم و ایجاد وحدت رویه قضایی به عهده دیوانعالی کشور است.
۲ – حقوق شهروندی در قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی
قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهروندی در تاریخ ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۸۳ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید . مفاد این قانون ابتدا حالت بخشنامه داشت که از طرف هیئت منصفه صادر شده بود ، اما پس از چندی برای لازم الاجرا کردن آن به مجلس فرستاده و پس از تصویب به قانون تبدیل شد . همانطور که در ابتدای این قانون تصریح شده ، اجرای این قانون نه تنها برای دادگاه های عمومی ، بلکه برای محاکم انقلاب ، نظامی ، دادسراها و ضابطان قوه قضاییه الزامی است .
دلیل تصویب این ماده واحده عمدتا آن بوده که عوامل و دست اندرکاران قضایی ، نسبت به آزادی های شهروندان ، که غالبا در قوانین و رویه های موجود به آنها اشاره شده است ، اهمیت بیشتری قائل شوند .
عناوین کلی این قانون را می توان تحت موارد زیر آورد :
الف – اهمیت قانون :
از جمله حقوق مسلم و بلا منازع شهروندان در یک جامعه ، اصل حاکمیت اهمیت قانون به این معناست که عوامل و دستگاه های اجرایی قانون باید مطابق با قواعد و اصول رفتار و از هرگونه اعمال نظر شخصی ، حدس و گمان ، سلیقه و خلاصه استفاده از سلایق شخصی احتراز کنند . لزوم رعایت این اصل را می توان در بندهای ۸،۷،۲،۱ این قانون یافت . کشف ، تعقیب جرایم ، اجرای تحقیقات و صدور قرارها ، صدور احکام ( استدلال و استناد ) به صلاحیت محاکم ، حفظ امنیت جسمانی ، روانی و مالی ، بازرسی ها و معاینات محل ، در بندهای این قانون آمده است.
ب – شخصی بودن مجازاتها :
اصل شخصی بودن مجازاتها به معنای آن است که مجازاتها به مباشر ، مسبب و معاون و شریک جرم اجرا شده و از تسری مجازات به کسانی خارج از این افراد پرهیز گردد .[۱۴۴]
ج - اصل برائت :