اول: تکفیر، ریشه افراطی گری دینی دارد و از زمان های قدیم در حکومت های مذهبی به دلیل تعصبات مردم جاهل، دارای ریشه های محکمی شده است در تاریخ اسلام با مشاهده حکومت های اسلامی، با تشکیل حکومت های سنی مذهب و در دست گرفتن قدرت، متاسفانه با تفسیرهای سطحی از دین بسیاری از مخالفان خود را در قالب عمل به احکام اسلامی، گردن زده که این عمل به عنوان حق دفاع مشروع برای مخالفان و برخی از شیعیان (شیعیان دارای فرقه های مختلفی هستند) باقی می ماند. آنچه در این رساله بدان دست یافتم همانگونه که بیان شد ریشه تکفیر را می تواند افزراطی گری اسلامی و تفسیر سطحی معارف دینی دانست که با بررسی آیات قرآنی و فقه عامه و شیعه، تکفیر بدان معنایی که امروز به صورت رعب آوری در قالب حکم مقدس جهاد استفاده می شود، وجود ندارد. بلکه آیات و روایات نقلی از شیعه و سنی همگی تاکید بر این دارد که مرز کفر و دین و خروج از دین، نمی تواند اقرار زبانی باشد به عبارت دیگر مسلملنان پس از گفتن شهادتین مسلمان هستند ولی در صورتی به برخی از اصول قابل احترام در نزد مذاهب اعم از شیعه و اهل سنت احترام نگذارند می توانند فاسق باشند. همانگونه که بیان شد، فرد فاسق؛ خارج از دین تلقی نمی گردد بلکه در درجات پاداش نزد خداوند متعال، دارای اجر کمتری است.
لذا با یافتن ریشه تکفیر که ناشی از تفسیر سطحی عوام دارد و مورد تایید اکثر علمای اهل سنت و شیعه نیست، به بررسی اقدامات تکفیریان در مناطق تحت سلطه پرداختم و با بررسی این اقدامات در منظر اسناد بین المللی، دریافتم که اقدامات مرتکبی توسط تکفیریان مغایر با حداقل اصول و مقررات بشر دوستانه است. همچنین نظر به دکترین اصل توسل به زور و دفاع مشروع، جهت شناختن مسئولیت تکفیریان، در بخش دوم بدواً وضعیت حقوقی جنگ تکفیریان با دولت های مرکزی را مورد بررسی قرار دادم و دریافتم که جنگ تکفیریان در عرصه بین المللی را می توان یک وضعیت مخاصمه غیر بین المللی دانست و افراد حاظر نیز شورشی نام دارند که این وضعیت حقوقی متفاوت از آشوبگر، انقلابی و یا کودتاگر است. با توجه به این که نهضت های آزادی بخش مورد احترام جامعه بین امللی هستند، شورشیان تا زمانی مورد احترام قانون هستند که در رویارویی با دولت مرکزی، مرتکب تخطی از مقررات بین المللی و قرار دادن آن ها در وضعیت تروریسم نشوند. لذا در ادامه دریافتم که با توجه به اقدامات انجام شده توسط تکفیریان، شورای امنیت این گروه ها را تروریستی معرفی نموده است. لبر خاف این که تروریسم بر اسناد بین المللی یک وضعیت تهدید کننده صلح جهانی است ولی اولاً شورای امنیت بسیار دیرهنگام به ماهیت تروریستی بودن تکفیریان پی برد و ثانیاً قطعنامه های تصویبی در فصل ششم منشور سازمان ملل تصویب و به عقیده اینجانب اقدام قهری سریع و متناسبی از سوی جامعه بین الملل در واکنش به اقدامات تکفیریان صورت نپذیرفته است. با بررسی سابقه اقدامات و موضع گیری های شورای امنیت در حوادث مختلف دریافتم که این شورا در پاره ای از موضوعات به دلیل سیاسی کاری و لابی قوی صهیونیسم و آمریکا، عملاً اقدام موثری انجام نپذیرفته است. باید به مسئله مهمّى اشاره کنیم؛ و آن اینکه قبیلهگرایى سیاسى و دینى محور اساسى در تحوّلات حاکم بر منطقه خاورمیانه است. به دور از این عامل مهم نمىتوان رفتار هر کدام از طرفهاى این حوادث را تفسیر و تحلیل کرد. این عامل همان مسئلهاى است که ایالات متّحده آمریکا و اسرائیل با تکیه بر آن به ایجاد هرج و مرج در منطقه بجاى به راهانداختن جنگهاى مستقیمى علیه این کشورهاى هدف پرداخته است. مجموعهاى از ابزارها و فضاى عمومى حاکم بر این کشورها زمینهساز این تاکتیک شدهاند. مذهبىگرایى سیاسى موجود با پوششى یا گفتمانى قبیلهاى (عربى) یا اسلام سنّى (اگر بشود گفت) قرار داده شده بود. لذا کار تغییر یا اصلاح نظامهاى سیاسى بر پا شده از سوى جنبشهاى سیاسى طایفهاى سنّى آسان بود؛ زیرا آنها مشتاق به تغییر و تحوّل بودند. این تغییر به طور طبیعى از طریق دین صورت مىگرفت. این جنبشها از زمان معارضه تنها تشکّل موجود در عرصه سیاسى بودند. کانونى به طور مشخّص از سوى حکومتهاى خلیجى وجود داشت که اموال لازم براى تامین مالى آن جنگها و گروهها را در اختیار داشتند و این گروهها را تغذیه و پشتیبانى مىکردند. طرح تفکیک و بازسازى کشورهاى منطقه خاورمیانه به سال ۱۹۸۰ بر مىگردد. برژینسکى، مشاور امنیت ملّى آمریکا در زمان رییس جمهور جیمى کارتر، تصوّر خودش را در مورد ترسیم دوباره نقشه خاورمیانه به گونهاى مغایر با مفاد قرارداد سایکس پیکو[۴۱۷] از راه تبدیل منطقه به کانون بحرانها و جنگهاى مداوم مطرح کرد. شرقشناس یهودى متخصّص در تاریخ اسلامى و طوایف اسلامى و علاقهمند به زبان عربى، برنارد لویس، با هدف تکمیل این اندیشه، ظهور یافت و طرح خود را به دولت آمریکا تقدیم کرد. مفاد طرح او تقسیم خاورمیانه بر اساس نژاد و دین بود. کنگره آمریکا با این شیوه تقسیم خاورمیانه موافقت کرد. این طرح در ضمن سیاست آینده ایالات متّحده آمریکا در سال ۱۹۹۳ قرار گرفت. ناظران معتقدند که آغاز اجراى این طرح به صورت عملى در سال ۲۰۰۶ بود. خبر اجراى این طرح از سوى وزیر امور خارجه آمریکا در آن زمان (کوندلیزا رایس) و نخستوزیر اسرائیل (اولمرت) داده و اعلام شد که این طرح با محوریت لبنان آغاز خواهد شد. این طرح در بر دارنده ایجاد «قوس بحران» یعنى قوسى از بىثباتى، حرج و مرج و خشونت که از لبنان، فلسطین و سوریه تا عراق، ایران و مرزهاى افغانستان با هدف اجراى راهکار و سیاست «هرج و مرج خلّاق» گسترش مىیافت. بر این اساس مىبینیم که منطقه خاورمیانه از زمان حوادث سپتامبر تا الآن لحظهاى روى ثبات و آرامش را به خود ندیده است. در یک لیست اجمالى و سریع موارد ذیل را در منطقه، شاهد هستیم: قتلعامهاى اسرائیلى در فلسطین؛ پس از عقبنشینى از جنوب لبنان، شروع ساخت، دیوار حایل در ژوئن ۲۰۰۲، اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ و تعیین پل برمر، متخصّص امور تروریسم، به عنوان حاکم غیرنظامى، با هدف جذب گروههاى مسلّح به داخل عراق، تجاوزات و زیر پا گذاشتن حقوق بشر در عراق از سوى ارتش آمریکا، ترور رفیق حریرى، نخستوزیر لبنان، در سال ۲۰۰۵ و به آشوب کشاندن اوضاع در داخل لبنان تا به الآن، کاریکاتورهاى موهن به پیامبر اکرم (ص) و برانگیختن خشم جهان اسلام، تجاوز اسرائیل به لبنان در ژوئن ۲۰۰۶، جنگ داخلى در فلسطین میان حماس و فتح و تقسیم قدرت، منفجر کردن مرقد عسکریین در سامرّا و شعلهور ساختن آتش طایفهاى در عراق، انفجارات سال ۲۰۰۷ در مراکش، الجزایر و جنگ در سودان، جدایى جنوب سودان از حکومت مرکزى و تشویق مناطق بر جدا شدن از کشورهاى مادر (استعمارگر)، موج تحوّلات در نظامهاى عربى در سال ۲۰۱۰ در تونس، مصر، لیبى و یمن و ورود این کشورها به مرحلهاى از بىثباتى اجتماعى، سیاسى و امنیتى و تسلّط گروههایى با اندیشههاى افراطىگرى، قتل و تکفیر، در سال ۲۰۱۱ حمایت منطقهاى و بینالمللى از گروههاى مسلّح در سوریه با هدف سرنگونى حکومت سوریه و تقسیم آن به دولتها و مناطق کوچک بر اساس گرایش قبیلهاى و نژادى، دادن جایگاه و نقش کشور مستقلّ در روابط و فعّالیتهاى خارجى در منطقه و در سلسلهمراتب پیشبینى نشده به کردستان عراق.همه این موارد ما را به این تحلیل مىرساند که ما در فضاى منطقهاى پر از تنش قرار داریم. تشکیل گروهای تکفیری، جزئى از این فضاى بىثبات است. به عبارت دیگر با عنایت به نقشه خاورمیانه بزرگ که توسط دولتمردان آمریکا مطرح است و اندیشه ایجاد اسرائیل امن، که توسط لابی های صهیونیستی به شدت دنبال می گردد و همچنین نظر به ارتباطات تکفیریان با رژیم صهیونیستی و ایجاد و ساخت بیمارستان هایی جهت درمان تکفیریان مجروح و بازگرداندن آنان جهت ادامه کشتار مسلمانان، جای تردیدی را باقی نمی گذارد که توسعه آتش خشم وکشتار تکفیریان، می تواند در راستای نقشه های جهانی در پروژه اسلام زدایی و اسلام هراسی باشد که با ملحوظ قرار دادن این مطلب، به علت عدم اقدام قاطع شورای امنیت در توقف اقدامات تکفیریان پی خواهیم برد.
شواهد نشان مىدهد که کشورهاى غربى، نه تنها براى نابودى گروههاى تکفیرى و تندرو تلاش نمىکنند، بلکه به شیوههاى مختلف از آنان حمایت مىکنند. چنانکه بر اساس برخى گزارشها، حمایت آمریکا و بعضى از کشورهاى عربى از گروههاى تکفیرى، مانند لشگر جهنگوى و غیره، تا اندازهاى است که برخى منابع غربى از شمارى از کشورهاى عربى با عنوان «عابربانک تروریستها» یاد کردهاند و جالب آنکه وزارت خارجه آمریکا، حمایت مالى این کشورها از تروریسم، مانند طالبان و لشکر طیبه در پاکستان را به رسمیت مىشناسد.[۴۱۸]
آنچه امروز از سوی شبکه های ماهواره ای که با هزینه های چند صد میلیون دلاری اداره می شوند، در راستای تفرقه افکنی شیعه و سنی و تضعیف مسلمانان به دست خود می باشد. مقام معظم رهبری به برخى از مصادیق «شیعهستیزى» و نیز «سنىستیزى» در راستاى اختلاف انگیزى بین مسلمین اشاره کرده و به مسلمانان توصیه مىکنند که فریب روشهاى دشمنان اسلام را نخورند:«در بعضى از کشورهاى اسلامى مثل ریگ پول مىریزند براى اینکه در بین سنىها اجتماع ضد شیعه درست کنند. این از این طرف؛ از آن طرف هم به یک گوینده به اصطلاح شیعى پول مىدهند که در تلویزیون، به نام شیعه، امالمؤمنین عایشه را متهم کند، قذف کند، اهانت کند. روشها اینهاست. شما در مقابل این روشها چه کار مىکنید؟ سنى چه کار مىکنى؟ شیعه چه کار مىکنى؟ از کارهاى اینها گول نخوریم. اختلاف براى آنها بیشترین و بزرگترین نعمت است».[۴۱۹]جهالت بزرگترین دشمنى است که انسان در زندگىاش با آن برخورد مىکند. توسعه و گسترش علم و دانش از جمله مواردى است که مىتواند به خوبى با این بحران مقابله نماید و آتش اختلافات را خاموش نماید. با نگاهى کاوشگرانه مىبینیم که دین مبین اسلام، مکرراً پیروان خود را به فراگیرى از علم دعوت مىنماید.«إِنَّ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّدًا وَیَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن کَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا؛[۴۲۰] آنها که پیش از آن علم و دانش دریافت کردهاند هنگامىکه قرآن بر آنها تلاوت شود به خاک مىافتند و سجده مىکنند و مىگویند: منزه و پاک است پروردگار ما که وعدههایش قطعاً انجام شدنى است. همچنین «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ؛[۴۲۱] آیا کسانىکه مىدانند و کسانىکه نمىدانند یکسانند. دکتر عایض القرنى، پیرامون جایگاه خطیر فتوا مىگوید: «امروزه فتواى شرعى به مزایده گذاشته شده است، افراد زیادى دیده مىشوند که با کمترین سرمایههاى علمى و دانش شرعى، بدون تأمل و پرهیزگارى، درباره مسائل عمومى بزرگ فتوا مىدهند، حتى با شش نفر دانش آموز و دانشجو تنها خود را گروه رستگار و فرقهى ناجیه تصور مىکنند و دیگران را گمراه، مرتد، دروغگو و گناهکار مىدانند. از نظر آنان دولتمردان، کافر؛ نویسندگان، زندیق؛ شاعران، فاجر؛ عالمان، دربارى؛ دعوتگران، فریبکار؛ کارمندان، ستمگر و بازرگانان، خیانتکار هستند».[۴۲۲]
حال با توجه به خلاصه نتیجه گیری جهت جلوگیری از تشکیل و توسعه تکفیر در ایران عزیز اسلامی و همچنین ریشه کنی تفیریان به ارائه برخی از پیشنهادات اقدام می نمایم:
پیشنهادات
الف- مقابله با تکفیر در آراء مقام معظم رهبری
اول. پرهیز از اختلاف افکنی فکری- عقیدتی:
رهبر انقلاب همواره توصیه و تأکید به دورى و پرهیز از اختلافافکنىهاى فکرى- عقیدتى مىکنند و یادآور مىشوند که نمودهاى اختلاف افکنى از جمله توهین و تخریب سایر مذاهب باید متوقف شود و نیز باید به نوعى از تفاهم بین مذاهب اسلامى از جمله شیعه و اهل سنت رسید:« علماى شیعه و سنى با هم جلسه بگذارند، تفاهم کنند، با هم حرف بزنند. ما کارهاى مشترکى داریم … یک امور مشترکى وجود دارد؛ یک دردهاى مشترکى هست که درمانهاى مشترکى دارد. عالم شیعه در بین مردمِ خود، عالم سنى در بین مردمِ خود نفوذ دارند؛ از این نفوذ استفاده کنند، این مشکلات مشترک را برطرف کنند».[۴۲۳]
دوم. بالا بردن آگاهی و بینش:
راهکار رهبرى در ارتباط با مقابله با ترفند دشمنان اسلام در خاموش کردن آتش نزاعهاى مذهبى را «بالا بردن آگاهى و بینش» اسلامى و به کارگیرى عقل و خرد را دراین زمینه پیشنهاد مىدهند که این مهم از طریق نویسندگان، روشنفکران، نخبگان فکرى، فرهنگى و سیاسى قابلیت بهروز دارد.[۴۲۴]
سوم. بازگشت به قرآن و فهم آن با میزان عقل و خرد:
مقام معظم رهبرى به یکى از راهکارهاى کلیدى در حل مسائل جهان اسلام و برونرفت از مشکلاتى نظیر جریانهاى تکفیرى اشاره مىکنند:« ما مسلمانها باید قرآن را، اسلام را درست بفهمیم و با میزان عقل و خِرَد خودمان و با راهنمایى اندیشهى بشرى و اسلامى، به اعماق تعالیم پیامبراسلام و این پیامها برسیم. وقتى از پیام اسلام غفلت کردیم، که قرآن کریم فرمود: وَ قالَ الرَّسولُ یرَبِّ انَّ قَومِى اتَّخَذوا هذَا القُرءانَ مَهجورا؛[۴۲۵] وقتى قرآن را مهجور کردیم، به مفاهیم قرآن درست نگاه نکردیم، مجموعهى مفاهیم قرآنى را که یک منظومه کامل براى زندگى انسان است، درست ندیدیم، آنوقت لغزش پیدا مىکنیم، و نیروى خِرَد ما هم نمىتواند فهم درستى از مفاهیم قرآنى پیدا کند».[۴۲۶]
چهارم. عمل به قرآن:
یکى از راهکارها در زمینه مقابله با تفرقه انگیزى، دقت و بازگشت به قرآن است که از منظر رهبرى» دنیاى اسلام تشنه حقایق قرآن است.» و قرآن «راه سلامت»، «راه عزت» و «امنیت روانى» و «سبک زندگى درست» را به انسانها یاد مىدهد.[۴۲۷] رهبرى اشاره مىکنند که قرآن بنا به آیه واعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا[۴۲۸] آحاد مسلمانان را به وحدت دعوت کرده است. و از سویى نقطه مقابل این آموزش قرآنى، آموزش استعمارى است که اختلاف میان مسلمانان را پدید مىآورد. (همان) در زمینه اختلاف میان مسلمانان که خلاف منطق قرآنى است مىفرمایند:«یکى از دستورهاى قرآن این است که آحاد امت اسلامى با یکدیگر متحد باشند … اختلاف میان مسلمانان یک عده، یک عدهى دیگر را تکفیر کنند، لعن کنند، خود را از آنها برى بدانند. این چیزى است که امروز استعمار مىخواهد؛ براى اینکه ما با هم نباشیم ..».[۴۲۹]
پنجم. لزوم هوشیارى نخبگان و بزرگان علمىفرهنگى در آگاهسازى امت اسلامى:
مقام معظم رهبرى به بزرگان علمى، روشنفکران و بزرگان سیاسى در جهان اسلام توصیه مىکنند که به «آگاهسازى» و محکوم کردن جریانهاى تکفیرى بپردازند:«اینها اگر چنانچه به وسیلهى مسلمانها به طور کامل محکوم نشوند و بزرگان علمى و بزرگان روشنفکرى و بزرگان سیاسى وظیفه خودشان را در مقابل اینها انجام ندهند، این فتنهها به اینجاها منحصر نمىماند؛ بلایى به جان جامعه اسلامى مىافتد و روزبهروز این آتش توسعه پیدا مىکند. باید جلوى این فتنهها را بگیرند؛ چه از طرق سیاسى، چه از طرق فتواهاى دینى، چه از طرق مقالههاى روشنگرِ نویسندگان و روشنفکران و نخبگان فکرى و سیاسى در دنیا».[۴۳۰] «جریانهاى تکفیرى براى جهان اسلام به مثابه سمّ هستند که باید از بدنه جهان اسلام خارج شوند، امروز کسانى هستند که سلاحشان تکفیر است؛ ابائى هم ندارند که بگویند ما تکفیرى هستیم؛ اینها سماند. خب، این سم را باید از محیط اسلامى خارج کرد».[۴۳۱] تکلیف عمده هم وحدت بر دوش نخبگان است؛ چه نخبگان سیاسى، چه نخبگان علمى و چه نخبگان دینى.[۴۳۲] دانشمندانِ دانشگاهى، دانشجویان را توجیه کنند و به آنها تفهیم کنند که امروز مهمترین مسئله در دنیاى اسلام وحدت است. اتّحاد به سمت هدفها؛ هدفِ استقلال سیاسى، هدفِ استقرار مردمسالارى دینى، هدفِ پیاده کردن حکم الهى در جوامع اسلامى؛ اسلامى که دعوت به آزادى مىکند، اسلامى که انسانها را دعوت به عزّت و شرف مىکند؛ این امروز تکلیف است، این وظیفه است.[۴۳۳] مقام معظم رهبرى در راستاى راهکارهاى پیشنهادى براى تحقق وحدت و پرهیز از تفرقه، تکلیفى را که متوجه نخبگان سیاسى است را چنین مىشمارند:«نخبگان سیاسى هم باید بدانند عزّت و شرف آنها با تکیهى به مردم و آحاد ملّتها است، نه با تکیه به بیگانگان، نه با تکیه به کسانى که از بُن دندان با جوامع اسلامى دشمنند..[۴۳۴]
ششم. تقویت همگرایى و وحدت میان مسلمین:
«مسئله وحدت اسلامى یکى از راهکارهاى اساسى در برخورد با خیلى بسیارى از مشکلات جهان اسلام است که به صورت ویژهاى از منظر رهبرى بررسى شده است. ادبیات مقدس اسلام (قرآن و سنت)، مشحون از مفاهیمى است که با تصریح و تلویح، مسلمانان را دعوت و امر به وحدت مىنماید و از تجزیه و تفرقه هراسانیده و پرهیز مىدارد».[۴۳۵] توجه به ادبیات همسازگرایانه و همگرایانه از آن رو اهمیت دارد که جریانها و گروههاى تکفیرى دقیقاً خلاف رویکرد قرآن و سنت بر تفرقه و ناهمسازگرى و گسست امت اسلامى تلاش مىکنند. از اینرو، رهبرى با درک ضرورت «اتحاد و اتفاق بین مسلمین» و وحدت را «فریضه فورى» براى امت اسلامى مىشمارند:«امروز اتحاد و اتفاق بین مسلمانان، یک فریضه فورى است. ببینید از جنگ و اختلاف چه مفاسدى به وجود مىآید؛ ببینید در دنیاى اسلام، تروریسم کور به بهانه اختلافات مذهبى، چه فجایعى به راه مىاندازد؛ ببینید با این اختلافاتى که بین ما مسلمانان به وجود آوردند، رژیم صهیونیستى غاصب چه نفس راحتى مىکشد».[۴۳۶] از سوى دیگر، رهبرى توصیه مىکنند که باید از اختلافات جزئى سلیقهاى و عقیدهاى عبور و بنابر نص قرآنى امت واحده تشکیل داد:«نیاز مهمّ دیگر دنیاى اسلام اتّحاد است؛ باید از اختلافات جزئى، اختلافات سلیقهاى، اختلافات عقیدتى عبور کرد و امّت واحده تشکیل داد: انَّ هذِهِ امَّتُکُم امَّهً وَحِدَهً وَ انَا رَبُّکُم فَاعبُدون».[۴۳۷] «وحدت به معناى تکیه بر مشترکات است. ما مشترکات زیادى داریم؛ میان مسلمانان، مشترکات بیش از موارد اختلافى است؛ روى مشترکات باید تکیه کنند».[۴۳۸] «علماى دنیاى اسلام مردم را از تشدید اختلافات فرقهاى و مذهبى برحذر بدارند».[۴۳۹] رهبر انقلاب، در راستاى راهکارهاى مقابله با جریانهاى تکفیرى، توصیه به مسئولین کشورها را در راستاى راهکارهاى عملى مدنظر داشته و در هر فرصتى مشکل و آسیب ناشى از جریانهاى تکفیرى را گوشزد مىکنند. مىتوان به جریان سفر سلطان قابوس و نخست وزیر پاکستان نواز شریف، اشاره نمود که راهکارهاى مقابله با جریانهاى تکفیرى و خطر آنان در کنار سایر مسایل مورد بررسى قرار گرفت. حضرت آیتالله خامنهاى در دیدار با نواز شریف نخست وزیر پاکستان گروههاى تکفیرى را خطرى براى همه مسلمانان اعم از شیعه و سنى دانستند که اگر با گروههاى تکفیرى مقابله نشود، آنها صدمات و ضربات بیشترى به دنیاى اسلام خواهند زد.[۴۴۰] رهبر انقلاب اسلامى در دیدار با سلطان قابوس پادشاه عمان نیز یکى از مسائل خطرناک در منطقه را دخالتدادن مسائل دینى، فرقهاى و مذهبى در اختلافهاى سیاسى کشورها دانستند و افزودند: متأسفانه با حمایت برخى کشورهاى منطقه، یک گروه تکفیرى شکل گرفته که با همه گروههاى مسلمان درگیر است، اما حامیان این جریان باید بدانند که این آتش، دامان آنها را نیز خواهد گرفت.[۴۴۱] از اینرو، یکى از راهکارهاى سیاسى که از منظر رهبرى انقلاب، مورد توجه قرار گرفته است توصیه به سران کشورها در راستاى مقابله با عوامل مختل کننده وحدت اسلامى مىباشد که جریانهاى تکفیرى نمونهاى از آن است. در کنار توصیه به سران و نخبگان سیاسى، رهبرى عموم مسلمانان اعم از شیعه و سنى را خطاب قرار داده و به آنان نیز توصیه مىنمایند که با عوامل مختل کننده وحدت مقابله کنند:«مسلمانها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بکنند؛ این یک تکلیف بزرگ براى همهى ما است؛ هم شیعه باید این را قبول کند، هم سنّى باید قبول کند، هم شعبههاى گوناگونى که در میان شیعیان و در میان سنّىها وجود دارد این را باید بپذیرند».[۴۴۲]
هفتم. دشمن شناسی:
«دشمن شناسى» یکى از شاخصههاى اصلى و جزء کانونىترین و اساسىترین شناختها محسوب مىشود که در رأس شناختها قرار دارد و براى مقابله با جریانهاى تکفیرى باید به شناسایى دشمن حقیقى مسلمانان پرداخت:«دنیاى اسلام امروز احتیاج دارد به شناختن حقیقى جبههى دشمن امّت اسلامى؛ دشمنانمان را بشناسیم، دوستانمان را بشناسیم. گاهى دیده شده است که مجموعهاى از ما مسلمانها با دشمنان خودمان همدست شدیم براى زدن دوستان خود، براى زدن برادران خود! خب، این به ما لطمه مىزند، این امّت اسلامى را دچار آشفتگى مىکند، دچار ضعف مىکند؛ این ناشى از نداشتن بصیرت است».[۴۴۳]رهبر انقلاب اعتقاد به خداى واحد و قرآن و اعتقاد به پیامبر (ص) و کعبه و قبله واحد را شاخصه امت اسلامى و در مقابل، امت اسلامى را داراى «دشمن واحد» مىدانند و این سؤال را مطرح مىکنند که آیا داشتن مشترکات واحد براى اتحاد دنیاى اسلام کافى نیست: «اعتقاد به قرآن، اعتقاد به پیامبر، اعتقاد به خداى واحد، اعتقاد به کعبه واحد و قبله واحد، درمقابلداشتنِ جبهه واحد دشمن، اینها کافى نیست براى اتّحاد دنیاى اسلام؟ چرا عدّهاى نمىفهمند؟ چرا عدّهاى این حقایق روشن را درک نمىکنند؟»[۴۴۴] رهبر انقلاب به مسئله دشمنى آشکار کشورهاى غربى علیه اسلام و مسلمانان اشاره کرده و راهکار و تکلیف مسلمانان را در این زمینه روشن ساختهاند. رهبرى معتقدند که مسلمانان باید به «عناصر قدرت خودشان» برگردند که مهمترین عامل اقتدار «اتحاد و اتفاق» است: «امروز دشمنان غربى، علیه اسلام و مسلمانان، شمشیر را از رو بستهاند. خب، اینجا تکلیف مسلمانها چیست؟ مسلمانها باید به عناصر قدرت خودشان برگردند؛ مسلمانها باید در درونِ خودشان عوامل اقتدار و توانایى را روزبهروز افزایش دهند. یکى از مهمترین عوامل اقتدار، همین اتحاد و اتفاق است. این براى ما درس است، براى ملتهاى مسلمان درس است».[۴۴۵] راهکار دیگرى که رهبر انقلاب در در راستاى شناخت دشمن و طرد آن مطرح مىکنند. مبارزه با تبلیغات دروغین دشمنان علیه اسلام و نیز مبارزه با عواملى که از سوى دشمنان اسلام براى تخریب وحدت اسلامى به کار مىرود. رهبرى به مسئله تبلیغ در راستاى زشت جلوه دادن تصویر دنیاى اسلام و نیز غیر انسانى جلوه دادن آن، با اعمال و اقدامات جریانها و گروههاى تکفیرى اشاره مىکنند که علاوه بر ایجاد اختلاف بین مسلمین، تلاش دارند اعمال و اقدامات جنایت کارانه گروههاى تکفیرى را به همه مسلمانان تعمیم دهند.[۴۴۶]
ب- سایر پیشنهادات
۱- اصول و قوانین عالى اسلام، به بهترین وجه، وظایف پیروان خویش را روشن کرده است، ازاینرو اولین و مهمترین راه مقابله با جریانهاى تکفیرى اینست که مسلمانان این کشور باید از اصول و مبانى اسلام آگاهى کامل داشته و ضمن داشتن طرز تفکر صحیح اسلامى، به آن اصول پاىبند باشند.
مرزِ کفر و اسلام موضوعى است که درباره آن در کتابهاى مذاهب اسلامى، احادیث و روایات فراوانى وجود دارد، پیروان مذاهب اسلامى باید ضمن آگاهى کامل از اصول و مبانى اسلام، این مرزها را نیز به خوبى بشناسند تا بدخواهان، مانند: گروههاى تکفیرى نتوانند از آنان سوءاستفاده کنند.
۲- یکى از راهکارهاى بسیار مهم در راستاى مقابله با جریانهاى تکفیرى، شناخت صحیح این جریانها و آگاهى کامل دسیسههاى آنان مىباشد، که مىتواند تضمینکننده بقاى جامعه اسلامى باشد. به طورکلى شناخت دشمن به عنوان یک ضرورت دینى و انسانى اهمیت ویژهاى دارد و از محورىترین مسائل امنیتى و دفاعى به شمار مىآید که با آن مىتوان به ایجاد زمینههاى دفاعى همت گماشت و احتمال پیروزى و یا شکست را مشخص کرد، ازاینرو در بحث جریانهاى تکفیرى معاصر نیز دشمنشناسى از اهمیت ویژهاى برخوردار است. در احادیث پیامبر اکرم و ائمه معصومین نیز توجه ویژهاى به این موضوع شده است، به طورىکه که احادیث فراوانى درباره شناخت صحیح دشمن وجود دارد.پیامبر اکرم در این مورد مىفرمایند: «أَلَا وَ إِنَّ أَعْقَلَ النَّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَأَطَاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصَاهُ؛آگاه باشید، عاقلترین مردم کسى است که خدایش را بشناسد و از او پیروى کند و دشمن را نیز بشناسد و آنگاه نافرمانیش نماید.»[۴۴۷] حضرت على نیز دشمنشناسى را ضرورت مهم براى تأمین امنیت و محافظت از دشمنان دانسته و مىفرمایند:«مَن نَامَ عَن عَدُوّه انتَبَهَتهُ المَکَایَد؛ کسى که از دشمن خویش غافل شود، توطئههاى دشمن او را بیدار خواهد کرد.»
۳- یکى از راهکارهاى اساسى براى مقابله با جریانهاى تکفیرى، تبیین صحیح و منطقى مبانى و معارف تشیع و نشر اعتقادات آنها در جوامع اسلامى است؛ همانطور که امام رضا (ع) مىفرماید: «انَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَا مِنَا لَاتَّبَعُونَا؛ اگر مردم زیبایىهاى کلام (مکتب) ما را دریابند، یقیناً پیرو ما خواهند شد.»[۴۴۸] تردیدى نیست که عملکرد گروههاى تکفیرى در پاکستان باعث شده است تا گروهى عوام، شیعه را افرادى مشرک، غالى وخطرناک بپندارند، اما باید تلاش کرد تا معارف و مبانى تشیع به صورت صحیح و واقعى تبیین و اعتقادات اصیل شیعه در جوامع اسلامى نشر گردد، تا به جهانیان معرفى شود.
۴- با توجه به نقش مهم معلم بر دانشآموزان و نفوذ وى در افکار و روان آنها، یکى از اساسىترین راهها براى مقابله با عملکرد ضدشیعه گروههاى تکفیرى، تربیت افراد متعهد و آشنا با مبانى تشیّع و به کارگیرى آنان در مدارس و دانشگاههاى مختلف در کشورهاى اسلامى است. چنین افرادى مىتوانند در ضمن تربیت دانشآموزان در مدارس و دانشگاهها، آنان را از راه غیرمستقیم با مبانى تشیع آشنا کرده و افکارشان را در جهت وحدت اسلامى سوق دهند، که این اقدام مىتواند با مرور زمان ریشه تکفیرىها را در جوامع مختلف را از ریشه بکند.
۵- در عصر حاضر یکى از راههاى مهم در راستاى نشر آموزهها و اعتقادات اصیل تشیع، استفاده از وسایل مدرن رسانهاى، مانند: شبکههایى تلویزیونى، سایتهاى اینترنتى و ماهوارههاى جهانى مىباشد. این ابزار به دلیل کاربرد وسیعشان، از بهترین و نیرومندترین وسایل ارتباطى و تبلیغاتى جهان معاصراند، که تأثیرهاى فراوانى بر جامعه دارند و به راحتى مىتوانند جریانهاى مهمى را نظارت و کنترل و در جهت مورد نظر هدایت کنند و از طرفى جریانساز باشند، ازاینرو با بهره گرفتن از آنها، مىتوان آموزههاى واقعى شیعى را در تمام ساعات شبانهروز به جهانیان معرفى کرد، و این کار تا حدود زیادى در مقابله با جریانهاى تکفیرى مؤثر است.
۶- یکى دیگر از تدابیر مهم در برابر نشر أکاذیب درباره تشیع، پرهیز از ایجاد زمینه تهمت است؛ در معارف اسلامى و راویات، تأکید شده است که انسان باید خودش را از موضع تهمت دور نگه دارد، چنانکه رسول اکرم مى فرمایند: «اتَّقِ مَوَاضِعَ التُّهَمِ؛ از جایگاههاى تهمت بپرهیز!»؛[۴۴۹] و از أمیرمؤمنان حضرت على نقل شده است: «مَنْ عَرَّضَ نَفْسَهُ لِلتُّهَمَهِ فَلَا یلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّن؛ کسى که خود را در معرض تهمت قرار دهد، افرادى را که به او بدگمان مىشوند، ملامت نکند، (بلکه خودش را سرزنش کند).»[۴۵۰]بنابراین، شیعیان در هر جاى دنیا (به ویژه کسانىکه در میان پیروان دیگر مذاهب زندگى مىکنند) باید خیلى مراقب باشند، و نباید به گونهاى عمل کنند که مذهب تشیع در معرض تهمت قرار گیرد. همچنین خطیبان و مداحان شیعه نیز باید مراقب باشند، چه بسا ممکن است جملهاى یا قطعه شعرى با توجیه و تأویل در میان خود تشیع، معناى خوبى داشته باشد، ولى اگر به ظاهر آن توجه شود و نزد کسانى که توجیه ما را ندارند، خوانده شود، از آن کفر و شرک را تشیع برداشت کنند. بنابراین بر روى منبر جملات و اشعارى خوانده شود که نیاز به تأویل نداشته و معانى آن شفاف و مطابق با قرآن و سنت و اصول مذهب تشیع باشد.
۷- تأسیس و پشتیبانى مراکز مجهز براى رصدکردن جدیدترین وقایع و راهبردهاى دشمنان اسلام وشناسایى پدیدههاى انحرافى در جهان اسلام است. در این مراکز پس از جریانشناسى و رصد روزمره جهان اسلام، براى نشاندادن واکنش مناسب و بهموقع، باید از پژوهشگران و محققان توانا استفاده شود. این مراکز با برنامهریزىهاى دقیق، باید نقد شبهات اینترنتى و ماهوارهاى را نیز در دستور کار خود قرار دهند و با بررسى سایتهاى اینترنتى و ماهوارههاى جهانى، شبهات مطرح در فضاى مجازى را رصد کرده و پاسخهاى لازم را به مخاطبان در فضاى مجازى، منعکس کنند.
۸- با عنایت به اسناد و مقررات بین المللی که یکی از وظایف دوت ها تصویب قوانین و مقرراتی جهت مبارزه با تروریسم است و با عنایت به این که تروریسم مذهبی تعریف دقیقی در قوانین کشور موجود نیست، به نظر می رسد می بایست نسبت به تصوییب قوانینی با ارائه تعریف دقیق از تروریسم و ساز و کارهای تعقیب افراد مذکور پیش بینی گردد.
۹- بر اساس اطلاعات به دست آمده مرزهای شرقی کشور به دلیل همسایگی با کشور پاکستان که افراد حتی مقامات دولتی دارای گرایشات تکفیری هستند و از طرفی جمعیت سنی نشین آن منطقه نسبت به شیعیان کمتر است، می بایست فعالیت های مذهبیان و سیاسیون سنی مذهب به دقت مورد نظر باشد و با و با اتخاذ تصمیماتی ایجاد تغییر در ساختارها زمینه هایی جهت توالد شیعیان و توازن نسبت آنان به سنی مذهبان، در اسرع وقت اقدام شود.
۱۰- تجدید میراث اسلامى و پاک کردن آن میراث از افکار و چالشهاى تکفیرى، البته هیچ مذهبى را از این امر استثنى نمىکنم خواه سنى باشد یا شیعه.
۱۱- رجوع به مرجعیت دینى حکیم و بیدار براى فهم دقیق دین و همچنین رجوع به آن براى حل اختلافات و منازعات که پیامبر اکرم (ص) مىفرماید:«إنّى تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتى و اهل بیتى، ما إن تمسکتم بهما، لن تضلوا بعدى أبدا، و انهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض؛ من در نزد شما دو ثقل گرانبها باقى مىگذارم: یکى کتاب خداوند قرآن و دیگرى عترت من اهل بیت (علیهم السلام) من است، اگر به این دو چنگ بزنید پس از من گمراه نمىشوید و این دو هیچگاه از یکدیگر جدا نخواهند شد تا نزد حوض کوثر به نزد من باز گردند».
۱۲- تنظیم برنامههاى آموزشى براى آشنایى با خطرات تکفیر و آثار آن بر زندگى و دین انسان و تشکیل برنامههاى آموزشى و پرورشى براى مقابله با تکفیر.
۱۳- سامان بخشیدن به اوضاع اجتماعى و معیشتى جامعه به ویژه هموطنان سنی مذهب.
۱۴- تشکیل کنگرهها و کنفرانس هایى با موضوع خطر تکفیر بر دین و زندگى انسان و چاپ و نشر مجلات و کتابهاى تخصصى در رابطه با معالجه و پیشگیرى از پدیده تکفیر.
۱۵- کشور ایران در سال ۱۳۳۴ بی قید و شرط معاهده بینالمللی پیشگیری و مجازات نسلکشی (۱۹۴۸) را تصویب کرده ولی تدابیر قانونی و قضایی لازم برای اجرایی کردن آن را هنوز به عمل نیاورده است. بهنظر میرسد جرم انگاری نسلکشی در حقوق ایران برای رسیدگی به این جنایت گامی در جهت تقویت عزم جهانی برای پیشگیری از شنیع ترین جنایات بینالمللی و جلوگیری از بلا کیفر ماندن مرتکبین آن بوده، ضروری است. ماده ۵ طرفهای متعاهد ملتزم میشوند که بر طبق قوانین اساسی مربوط خود تدابیر قانونی لازم برای تأمین اجرای مقررات این قرارداد اتخاذ نمایند و مخصوصاً کیفرهای مؤثر درباره مرتکبین نسلکشی یا یکی دیگر از اعمال مشروحه در ماده سوم را در نظر بگیرند.ماده ۶ اشخاص متهم به ارتکاب نسلکشی یا یکی دیگر از اعمال مشروحه در ماده سه به دادگاههای صالح کشوری که جرم در آنجا ارتکاب شده و یا به دادگاه کیفری بینالمللی که طرفهای متعاهد صلاحیت آن را شناخته باشند جلب خواهند شد.ماده ۷ عمل نسلکشی و اعمال دیگر مذکوره در مادهی سه از لحاظ استرداد مجرمین ، جرم سیاسی محسوب نمیشود. در این قبیل موارد طرفهای متعاهد تعهد میکنند طبق قوانین کشور خود و قراردادهای موجود استرداد موافقت نمایند.
پیوست ها
الف. تصاویر جنایت تکفیریان
فهرست منابع و مآخذ
الف. فهرست منابع فارسی و عربی
- ابن ابی الحدید معتزلی؛ عبدالحمید بنهبه الله: ،شرح نهج البلاغه، مکتبه الدواری، قم- ایران، چاپ دوم.