صاحب نظران صلیب سرخ این اصل را مطابق بند۳ ماده ۵۷ [۱۹۹]بیان کرده اند،بر این اساس ـباید به حملاتی اشاره کرد که علیه مسیرهای ارتباطی و ترافیک ریلی دشمن به کار گرفته می شود،برخی نیروهای متخاصم تلاش می کنند تنها زمانی به دشمن حمله کنند که آسیبی به جمعیت غیرنظامی وارد نکنند و به جای حمله به ایستگاههای راه آهن که معمولاً در شهرها قرار دارند خطوط راه آهن در نقاط حیاتی و به دور از مناطق مسکونی مورد حمله قرار گیرد،همین اقدام را برای جاده ها نیز اتخاذ کرده ،البته با توجه به ماده ۵۲ پروتکل اول و در نظر داشتن این مطلب که این اهداف نقش مؤثری در عملیات نظامی داشته باشند.[۲۰۰]
۴)ضرورت هشدار مؤثر قبل از حملات:
هدف این هشدار آن است که غیرنظامیان برای خود و اموال خود پناهگاهی پیدا کنند این قانون در ماده ۱۹ دستورالعمل ارتش دولتی در ایالت متحده در میادین نبرد مصوب ۲۴ آوریل ۱۸۶۳ دیده می شود که توسط فرانسیس لیبر[۲۰۱] تنظیم شد و می گوید:
فرماندهان در هر جا که ممکن باشد باید دشمن را از قصد خود برای بمباران یک مکان آگاه کنند تا غیر نظامیان خصوصاً زنان و کودکان قبل از شروع بمباران محل را ترک کنند.بخش ج بند دوم ماده ۵۷ [۲۰۲]پروتکل اول نیز این مهم را بیان نموده که هشدار مؤثر باید وجود داشته باشد البته اشتثنائاً این مطلب را نیز آورده و بیان میدارد که اگر الزامات،امکان این هشدار را به وجود نیاورد نیاز به اعلام هشدار نیست مثلاً اگر عنصر حمله غافلگیرانه برای موفقیت حمله ضرورت داشته باشد.[۲۰۳]
اصل مهم دیگراقدامات احتیاطی برای اثرات حملات است که بر اساس ماده۵۸پروتکل اول الحاقی طرفین امضا کننده پروتکل زمانی که وارد یک درگیری می شوند باید اقدامات احتیاطی در زمینه اثرات حملات خود را اتخاد کنند این ماده به قوانین حملات در محدوده تحت کنترل نیروهای متخاصم مربوط نمیشود بلکه به اقداماتی اشاره دارد که هر کدام از طرفین درگیر در سر حدات خود به آنها دست زده اند نیروهای متخاصم ممکن است انتظار داشته باشند که دشمنشان بر اساس الزامات مقرر عمل کرده و حقوق جمعیت های غیرنظامی را رعایت کند،خود آنها نیز باید تمام اقدامات احتیاطی لازم را به نفع جمعیت های تابعه خود در هر جا که منافع اقتضا می کند اتخاذ نمایند[۲۰۴]
ماده۵۸ [۲۰۵]دربردارنده ۲ضرورت اصلی در ارتباط با اثرات حمله است:
۱)ممنوعیت قراردادن یک هدف نظامی در درون یا در نزدیکی یک ناحیه پرجمعیت
۲)حذف غیرنظامیان و اشیاء غیرنظامی از اهداف نظامی
با توجه به اینکه ابزارهای جنگ هوایی پیشرفتی چشمگیر داشته اند چنین استدلال می شود که افزایش دقت تسلیحات این احتمال را بالا می برد که مهمات به کار گرفته شده دقیقاً به نقطه مد نظر برخورد می کنند و احتمال آسیب جانی و صدمات ناخواسته کاهش پیدا می کنند.
۲)ممنوعیت حملات کورکورانه
مساله بعدی در خصوص قانونگذاری قوانین مربوط به بمباران ناحیه هدف در زمان جنگ است.بمباران ناحیه هدف بر اساس اصطلاحات معمول نظامی به معنی استفاده گسترده و بمباران نظام مند به منظور تخریب یک ناحیه عمومی به جای یک هدف کوچک و دقیق است،موارد معمول بمباران ناحیه هدف از نیمه قرن بیستم در قالب حملات هوایی به شهری مطرح شد که خود می تواند یک هدف نظامی باشد در اینجا تلاش نمی شود که اهداف نظامی به صورت جز به جز مورد حمله قرار گیرند.[۲۰۶]
ممنوعیت کاربدر حملات بمباران هوایی را می توان در ماده۲۲ و ماده۲۴ کنوانسیون ۱۹۲۳ لاهه ملاحظه کرد در این موارد به طور خلاصه بمباران هوایی را تنها زمانی مجاز می داند که علیه اهداف نظامی باشد و همچنین بمباران شهرها،روستاها،شهرک ها،سکونت گاها و ساختماه ها را ممنوع کرده است اما امکان استفاده از چنین شیوه ای را علیه نواحی که در مجاورت مناطق عملیاتی قرار دارند به وجود آورده و شرایطی را برای آن تعیین کرده است که می گوید از دیدگاه نظامی،استفاده از این شیوه در چنین مناطقی زمانی توجیه پذیر بوده که باعث به خطر افتادن جان جمعیت غیر نظامی نشود.
چهاچوب حقوقی قابل اعمال در خصوص بمباران های ناحیه هدف را می توان امروزه در بطن پروتکل اول الحاقی در ماده ۵۱ یافت که این ماده صراحتاً می گوید که جمعیت غیرنظامی نباید مورد حمله قرار گیرد به علاوه حملات کورکورانه را ممنوع اعلام کرده است و در نهایت به مسئله بمباران ناحیه هدف می پردازد و آن را بر اساس ممنوعیت حملات کورکورانه ممنوع می کند.
حملات کورکورانه در بند۴ به عنوان حملاتی ناگهانی به اهداف نظامی و غیر نظامی بدون تفکیک تعریف شده است.
دیگر قوانین مرتبط با منع حملات هوایی و بمباران ناحیه هدف می توان به ماده۴کنوانسیون ۱۹۵۴در خصوص حمایت از دارایی های فرهنگی در بمباران های مسلحانه اشاره کرد و همچنین به کنوانسیون ۱۹۹۷ اوتابا در خصوص استفاده از بمبهای خوشه ای و همچنین دومین پروتکل کنوانسیون ۱۹۸۰ سازمان ملل متحد و همچنین سومین پروتکل کنوانسیون۱۹۸۰ سازمان ملل متحد در مورد برخی سلاخ های متعارف است که به ممنوعیت و محدودیت استفاده از حملات کورکورانه اشاره دارد.
از آنجا که بمباران ناحیه ای می تواند اثرات مخرب بر محیط زیست داشته باشد بند۳ماده ۳۵ پروتکل اول الحاقی یادآور ممنوعیت ابزارهای جنگی است که ممکن است کاربرد گسترده و دراز مدت داشته و به محیط زیست آسیب وارد کند.
اما امروزه با توجه به پیشرفت سلاح های موجود و دقیق شدن آنها می توان تا حدودی اهداف غیر نظامی و نظامی را تفکیک کرد و مورد حمله قرار داد و در این صورت نیازی به استفاده از حملات کورکورانه و ممنوعیت های حاصل از آن باقی نمی ماند.[۲۰۷]
۳)بررسی قواعد حاکم مناطق پرواز ممنوع در جنگ های هوایی
در اینجا خالی از فایده نیست که به بررسی مناطق پرواز ممنوع در زمان جنگ های هوایی پرداخته شود.در ارتباط با نیروهای متخاصم در حوزه هوایی،قوانین سال ۱۹۲۳ لاهه می گوید که یک فرمانده جنگجو ممکن است عبور هواپیماهای بی طرف را از ناحیه نزدیک به محل درگیری ممنوع کند،پیشنویس کنوانسیون تنظیم شده در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۳۹ می گوید که هواپیماهای دول بی طرف باید نسبت به نزدیک شدن به مناطق جنگی هشدار دریافت کنند[۲۰۸]
اجرای این ممنوعیت ها به توافق دو طرف نیروهای متخاصم بستگی دارد که می توانند الزامات بیشتری را نیز به آن بیفزایند و و محدودیت های زیادتری نیز وضع کنند پروتکل الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیون ژنو در ارتباط با نواحی فاقد دفاع و نواحی نظامی زدایی شده مباحثی را مطرح کرده است،در حالی که نواحی فاقد دفاع با بیانیه یکطرفه یکی از طرفین درگیر مشخص می شود نواحی فاقد نیروی نظامی باید بر اساس معاهدات دوطرفه مشخص شوند،مواد۵۹[۲۰۹] و ماده۶۰[۲۱۰] پروتکل اول الحاقی است که به مناطق بی دفاع و مناطق غیرنظامی پرداخته است
اما مناطق پرواز ممنوع یکی از چالش برانگیز ترین عملکردها در قبال جنگ افزار های معاصر است،این مناطق اخیراً به صورت نواحی استثنایی مشخص شده اند که استفاده از حریم هوایی برای برخی از دولت ها در هر نوع پروازی از مناطق ممنوعه است مگر برای کسانی که مجوز دارند.
در سال۱۹۲۲ در طول دومین جنگ در یوگسلاوی یک ناحیه استثنایی پروازی در بوسنی هرزگوین توسط سازمان ملل ایجاد شد و کشور های این منطقه آن را پذیرفتند[۲۱۱]
فراتر از فعالیت های سازمان ملل نواحی پرواز ممنوع در نتیجه عمل یکجانبه یکی از قدرت ها یا بیش از یک قدرت علیه یک کشور اعمال می شود.در سالهای اخیر در زمان جنگ عراق برخی نیرو های ائتلاف[۲۱۲]دو منطقه پروازممنوع ایجادکردند که منطقه شمالی در ژوئن ۱۹۹وضع شد و تمام پروازهای نظامی عراق در بالای مدار ۳۶درجه ممنوع شد و در منطقه جنوبی درآگوست۱۹۹۲وضع شد و پرواز در مناطق زیرمدار ۳۲ درجه ممنوع گردید با اتخاذ این اقدامات عراق از حق حاکمیت خود برای استفاده از حریم هوایی کشور خود ممنوع شد.به منظور توجیح منطقه پرواز ممنوع در عراق ایالات متحده و بریتانیا به دو قطعنامه مشهور شورای امنیت اشاره کردند طبق قطعنامه۶۷۸ که پس ازآتش بس در عراق به تصویب رسیبد و قطعنامه ۶۸۸ که طی آن برنامه ریزی هایی برای کاهش مشکلات جمعیت غیر نظامی در عراق در قالب برنامه های بشر دوستانه به اجرا در آمد، که درواقع هیچکدام از آنها صراحتاً و نه به صورت ضمنی امکام ایجاد منطقه پرواز ممنوع رابه وجود نیاوردند قطعنامه اول با جزییات بیشتری تدوین شده بود و قطعنامه ،منعکس کننده محدودیت هایی بر حق حاکمیت عراق در حریم هوایی خویشت بود ودر قطعنامه دوم برای تمامی اعضای سازمان ملل که قصد داشتند تلاش های بشردوستانه برای رفع مشکلات مردم عراق انجام دهند که البته کشور های ثالثی از
جمله چین و روسیه اعلام مناطق پرواز ممنوع رازیر پا گذاشتن حق حاکمیت عراق دانسته وآن را محکوم کردند[۲۱۳]بدیهی است که در زمان صلح هرگونه نفوذ غیر مجاز هواپیماهای نظامی خارجی به حریم هوایی یک کشور متناظر با نقص حق حاکمیت منطقه ای است و باعث می شود که هواپیمادرمعرض اقدامات دفاعی شامل حمله و ساقط شدن قرارگیرد.با این وجود پس از سقوط هواپیمای کره ای در سال ۱۹۸۳ توسط هواپیمای نظامی ورشو در ناحیه جزیره ساخالین هیئتIKao قانونی را در قالب ماده۳ تصویب کردند مبنی بر اینکه کشور ها نباید علیه هواپیماهای غیر نظامی در حال پرواز ،از نیروی نظامی استفاده کنند و تحت هیچ شرایطی نباید امنیت وجان مسافران سوار بر هواپیما را به خطر بیاندازند.در زمان جنگ تمام هواپیماهای نظامی دول متخاصم اهداف قانونی نظامی محسوب می شوند.بنابر این از طرف دول متخاصم نواحی پرواز ممنوع متناظر با محدودیت های وضع شده حق آنها برای حمله به هواپیماهای خارج از منطقه را ضایع نمی کند و در هر موردی اصول پایه ایی قوانین بشردوستانه بین المللی قابل اعمال هستند.امروزه دولت ها به جای به وجود آوردن نواحی بدون در گیری در برخی مناطق در پی آن هستند که استفاده از نیروی نظامی را به مواردی محدود کنند که ضرورت نظامی و اصول تناسب ایجاب می کند،مسایل مختلف در این رابطه زمانی بروز می کند که بخواهیم وضعیت هواپیماهای غیر نظامی و هواپیماهای بی طرف را در نظر بگیریم مقررات کنوانسیون ۱۹۲۳ [۲۱۴]لاهه اعلام می کند که هواپیماهای غیر نظامی دول متخاصم چه خصوصی و چه دولتی که در سر حدات مرزهای خود پرواز می کنند اهداف مجاز نظامی نمی باشند.بر اساس قوانین لاهه هواپیماهای دول بی طرف که از مناطق ممنوع دول متخاصم پرواز نمی کنند نیز نباید مورد حمله قرار گیرند.هنگامی که این هواپیماها در محدوده دول متخاصم پرواز کرده باشد به انها هشدار داده می شود که به هواپیماهای نظامی نزدیک می شوند این هواپیماها باید در نزدیک ترین فرودگاه فرود بیایند و در صورت عدم دست زدن به چنین اقدامی مورد حمله قرار می گیرند.[۲۱۵]
یک دولت بی طرف نباید وارد محدوده هواپیمایی نظامی دولت های متخاصم شود در سال ۱۹۸۸ پرواز ۶۵۵ خطوط هوایی مسافربری ایران توسط موشک ضدهوایی یک ناو هواپیمابر آمریکایی به اسم USSوینسنس مورد حمله قرار گرفت و ۲۹۰ قربانی بر جای گذاشت بر اساس گذارش آمریکا هواپیمای مسافربری ایران به اشتباه به عنوان یک جت نظامی مهاجم شناسایی شده بود که برای پشتیبانی از قایق های ایران فرستاده شده بود،کاپیتان وینسنس اینطور قضاوت کرده بود که اطلاعات موجود نشان می دهد که اقدامات علیه هواپیما بر اساس شواهد و قراین کاملاً مجاز بوده است.صرف نظر از تحقیقاتی که به نتیجه گیری مخالف آنچه گفته شده بود منتج شد که فرمانده دست به اقدامات خودسرانه زده و مراقبت ها و قواعد لازم را رعایت نکرده بود و این اقدام بر اساس اصول لزوم اقدام نظامی و اصول تناسب توجیح ناپذیر است و این فرمانده آمریکایی اصول بشردوستانه را در قبال هواپیمای غیر نظامی رعایت نکرده بود که منجر به محکومیت دولت آمریکا در این زمینه شد.بنابراین مناطق پرواز ممنوع چه باتوافق دول متخاصم ایجاد شود، چه از سوی یک قدرت یا ازسوی سازمان ملل متحد ایجاد شود باید به کشورها اعلام و زمان و محدوده آن را مشخص کنند در این صورت اگر هواپیمای کشوری با علم به ایجاد این مناطق وارد این محدوده شود هدف نظامی قانونی تلقی می شود.
مبحث دوم : بی طرفی و جنایت جنگی در جنگ های هوایی
گفتار اول:بیطرفی در جنگ هوایی
الف)مفهوم بی طرفی در جنگ های هوایی
غالباً هر کشوری به هنگامی که در مقابل یک درگیری مسلحانه قرار می گیرد باید میان شرکت یا عدم شرکت در آن درگیری، یعنی میان جنگ و بی طرفی یکی راانتخاب کند. هیچ کشوری نمی تواند در زمان حمله متخاصم باشد و حمله کند و هنگامی که به او حمله می شود مدعی بی طرفی شود.[۲۱۶]
بیطرفی در درگیری های مسلحانه ناشی از اراده یک کشور است که از حضور در جنگ امتناع می کند در این صورت کشور بی طرف و سایر کشورهای متخاصم در روابط خود تابع قواعد و مقرراتی به نام حقوق بی طرفی هستند.
با توجه به اینکه حقوق جنگ حاکم به مناسبات میان کشورهای درگیر و متخاصم است نمی توان حقوق بی طرفی را بخشی از حقوق جنگ دانست چرا که حقوق بی طرفی حاکم به مناسبات کشورهای بی طرف و کشورهای متخاصم است.
اما با این وجود از آنجایی که جنگ حقوق و تکالیفی برای کشورهایی که در آن دخالت ندارند نیز در پی دارد بنابراین حقوق بیطرفی در ضمن جدا بودن از حقوق جنگ، نمی تواند چندان مستقل و بی ارتباط با آن باشد زیرا مقررات مذکور در هر حال متاثر از حالت جنگ است [۲۱۷]و با توجه به اینکه در واقع هدف هر دو مشترک بوده و آن محدود کردن صدمات و لطمات ناشی از درگیری های مسلحانه است [۲۱۸]
و اساساً هم یکی از هدف های حقوق جنگ محدود کردن مخاصمه به طرف های درگیر و جلوگیری از گسترش آن به دول بیطرف است.[۲۱۹]
عقیده بنیادینی که مبنای مفهوم بی طرفی است این است که کشورهای بیطرف ثالث شناخته می شوند زیست چنین کشورهایی نباید از حالت جنگ متأثر شود. در نتیجه کشورهای متخاصم نباید آنها را در نبرد دخالت دهند و بایستی مصونیت مطلق آنها را رعایت کنند. تکلیف متخاصمان، احترام به تمامیت ارضی و آزادی رفت و آمد کشورهای بی طرف است و در مقابل تکلیف کشورهای بی طرف خودداری از هر گونه دخالت من غیر حق در نبرد و نیز دادوستد با متخاصمان می باشد این دو اصل محور قرارداد بی طرفی است.[۲۲۰]
با این حال، طبق مقررات حقوق بین المللی – بیطرفی صرفاً بر کنار ماندن از مخاصمه و نظاره کردن بر آن نیست، بلکه با متخاصمان در صلح زیستن را نیز ایجاب می کند.[۲۲۱]
ب)تاریخچه بی طرفی
بی طرفی در زمان جنگ نیز همانند خود جنگ در سیر تاریخ شکل گرفته و متحول شده است
پیدایش بی طرفی در طول تاریخ روند خاصی را طی کرده است که در ذیل به روند تاریخی آن را براساس ادوار مختلف بررسی می نماییم
۱- دوران باستان: مهمترین مساله در این دوران این است که بی طرفی معنا و مفهومی نداشته و هیچ کشوری نمی توانسته از حضور در عرصه جنگ امتناع نماید. کشورها تنها راهی که پیش رو داشتند این بوده است که به نفع یکی از متخاصمین جبهه گیری کنند.[۲۲۲]
در این دوران تلاش کشورها در عدم جانبداری از کشورهای درگیر جنگ اصولاً مورد استقبال قرار نمی گرفت[۲۲۳]
در قرون وسطا حقوق بی طرفی با تحولی روبه رو می شود و آن این است که کشورهای ثالث اجباری به جبانبداری یکی از طرفهای درگیر در جنگ نداشتند[۲۲۴]
در سبز فایل بی طرفی وارد حقوق بین المللی و مبتنی بر معاهده شد یعنی اگر معاهده ای مناسبات میان متخاصمان و دول بی طرف را مشخص نمی کرد کشورهای متخاصم خود را مجاز می دانستند که نیرو، اسلحه و مهمات از قلمرو کشور غیرمتخاصم عبور داده و نیز سربازانی از آن کشور استخدام کنند[۲۲۵]
در این زمان وضع حقوقی مفهوم بی طرفی در تجارت دریایی نیز چندان مناسب نبود.[۲۲۶]
«در قرن هجدهم دو تحول عمده در حقوق بین الملل صورت پذیرفت: اول آنکه هر وقت قلمرو دولت بی طرف مورد تجاوز قرار گرفت، جبران غرامت مطرح و پذیرفته شود. دوم، حق تعقیب نیروهای شکست خورده دریایی و زمینی در قلمرو دولت بی طرف شناخت شود» [۲۲۷]در نهایت در سال ۱۹۰۷ در لاهه کنفرانسی تشکیل شده که چندین عهدنامه را تصویب نمود که از این میان عهدنامه پنجم آن در خصوص حقوق و تکالیف کشورهای بی طرف در جنگ زمینی و دیگری عهدنامه ۱۳ در مورد حقوق و تکالیف کشورهای بی طرف در جنگ دریایی بود.[۲۲۸]
در طول جنگ جهانی اول ما شاهد نقض حقوق بی طرفی هستیم چنانکه در کشورهای بی طرف خیلی زود از جانب هر دو طرف متخاصم به ستوه آمدند …. تجاوزات دیگری که در این جنگ به حقوق بی طرفی وارد آمد عبارت بود از: انهدام کشتی های توقیف شده کشورهای بی طرف، غرق کردن کشتی های بی طرف بدون هشدار قبلی، محاصره بنادر و سواحل کشورهای بی طرف، مداخله در امر تجارت کشورهای بی طرف [۲۲۹]
در جنگ جهانی دوم نیز نظام بی طرف کاملاً از هم فرو پاشید زیرا این جنگ یک جنگ جهانی به معنای واقعی خود بود.
اما از سال ۱۹۴۵ به بعد رویه سازمان ملل متحد چنین بود که حقوق بی طرفی کماکان مجزاست و عهد نامه های ۱۹۰۷ لاهه به هیچ وجه حتی به طور ضمنی نسخ نشده است. بنابراین مقررات حقوق بی طرفی به قوت خود باقی و قابل اعمال میان مناسبات کشورهاست.
خداوند وجود زوجیت در میان مخلوقات جهان آفرینش به ویژه زوجیت انسان ها را یکی از نشانه های عظمت خود برای صاحب دلانی که در آن ها قوه ی تفکر و تعقل به ودیعت نهاده ، دانسته است .« وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»(روم/ ۲۱) ، »وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ »(رعد / ۳) تا بیداردلان با تأمل ، آثار قدرت باهره ی الهی را در خلقت ازواج به ویژه نمونه ی عالی آن یعنی زوجیت انسان ها دریابند به دلیل اینکه براساس آموزه های برگرفته از روایات گهربار ائمه (ع) بهترین عبادت انسان تفکر در آثار قدرت الهی است .
امام صادق (ع ) فرموده اند : «أفضَلُ العِبادَهِ إدمانُ التَّفَکُّر فی اللهِ وَ فی قُدرتهِ» بهترین عبادت همواره اندیشیدن درباره ی خدا و قدرت اوست . امام رضا (ع) در این باره فرموده اند : «لَیسَ العِبادَهُ کَثرهً الصَّلاه و الصَوم إنّما العِبادهُ التَّفَکُّرُ فی أمر اللهِ عَزَّ وَجَلَ » عبادت به نماز و روزه ی بسیار نیست ، همانا عبادت اندیشیدن درامر خدای عزّ و جل است . (کلینی ، ۱۳۶۲ : ۲ / ۵۵) بنابراین هنگامی که انسان در ظواهر زندگی به تفکر بپردازد سرانجام به عمق معرفت می رسد و حکمت حیات را درمی یابد . (مدرسی ، ۱۳۷۷ : ۱۰/ ۳۴ ) و
درصورت عدم تفکر «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ» (بقره/ ۱۸) چون هیچ یک از وسایل اصلی ادراک حقیقت را ندارند و از راهشان برنمی گردند .
۲-۲-۱-۴-۲ تذکر
زوجیت و تعدد و دوگانگی چشمگیر در تمام مخلوقات جهان هستی انسان را به تذکر دعوت می کند . «وَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ »(الذاریات/ ۴۹) تا انسان در جریان ذکر، متذکر این نکته ی مهم شود که خالق جهان هستی ، واحد و یگانه ، منزه از ترکیب و از داشتن همسر و فرزند مبرّا است . «وَ أَنَّهُ تَعالى جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَهً وَ لا وَلَداً» (جن/۳) و دوگانگی و زوجیت از ویژگی های مخلوقات جهان هستی است که در سراسر جهان گسترده شده اند، تا بر یکتایی خداوند دلالت کنند . (طباطبایی ، ۱۳۷۴ : ۱۸ / ۵۷۳ ؛مکارم شیرازی ، ۱۳۷۴ : ۲۲ / ۳۷۷ ) متذکر شدن انسان دست آورد مهمی را برای او به ارمغان می- آورد و آن چیزی نیست جز معرفت و شناختی ژرف از خداوند متعال و حضور وسیع و گسترده ی خداوند در سراسر زندگی که برای انسان بسیار رشد آفرین خواهد بود .
۲-۲-۲ شفع
لغت پژوهان « شفع » را به معنای پیوستن و ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر ( قرشی ، ۱۳۷۱ : ۴ /۴۸ ) یا چیزی به همانند خود « الضم شی ء إلی مثله » دانسته اند و به جای مشفوع ، شفع گویند. (راغب ، ۱۴۱۲ : ۴۵۷) بنابراین به هر دو چیزی که با هم ترکیب شوند و یا قابلیت پیوستگی داشته باشند (طالقانی ،۱۳۶۲ : ۴ /۴۵) و با وجود پیوستگی استقلال معنایی خود را حفظ کنند به گونه ای که این رابطه منجر به شکل گیری معنایی جدید نگردد شفع گویند . مانند : دو دوست ، با وجود رابطه دوستی که بین آن دو برقرار است لیکن هر کدام استقلال معنایی خاص خود را دارند .
۲-۲-۲-۱ شفع حقیقی
هر گاه دو واژه با حفظ معنای اولیه ی خود به یکدیگر پیوستگی یابند و از یک سو این رابطه و پیوستگی منجر به ایجاد معنای جدیدی برای آن دو نگردد و از سوی دیگر پیوند و ارتباط بین آن دو، پیوندی حقیقی ، جاودانه و ناگسستنی است . این رابطه در قرآن کریم میان اسماء الهی مانند : عزیزٌ حکیمٌ (بقره / ۲۲۰) ، سمیعٌ علیم ٌ (النور /۲۱) مشهود است. در قرآن کریم این گروه از واژگان را می توان در این مجموعه قرار داد :
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
پیوند و ارتباطی که در میان مؤمنین و دوستان الهی برقرار است پیوندی حقیقی و ناگسستنی است مانند : التوّابین و المتّطهرین (بقره/۲۲۱) زیرا بر اساس آیه ی کریمه ی «یَومَ نَحشَرُ المُتَقین إلی الرَحمن وَفداً»(مریم/۸۵) حتی با بر پا شدن رستاخیز این پیوند حقیقی گسسته نخواهد شد و سرانجام سیر و سلوکشان ورود به بستان هایی زیبا است و در جوار رحمت حق ساکن می شوند . «وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ»(حجر/ ۴۷) وما آیینه دلهاى پاک آنها را از کدورت کینه و حسد و هر خلق ناپسند به کلى پاک و پاکیزه ساختیم و همه برادروار روبروى یکدیگر بر تختهاى عزت بنشینند.
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
اوصاف دوگانه ای که جایگاه و منزلگاه حقیقی انسان (بهشت، جهنم) را در سرای آخرت وصف می نمایند، حقایقی نه از جنس زندگی دنیوی بلکه از سنخ عالم معنا هستند به همین دلیل خداوند از این اوصاف استفاده نموده تا فضای ذهن انسان را که با امور مادی و دنیوی مأنوس شده برای درک و تصور بهتر اقامتگاه های اخروی مهیا نماید، چنانچه می فرماید : « مَثَلُ الْجَنَّهِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکافِرِینَ النَّارُ» (رعد/۳۵) بنابراین پیوند ی که میان اوصاف دوگانه برقرار است پیوندی حقیقی و جاودانه است.
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
قرآن کریم حقیقتی متعالی و حکیمانه در ام الکتاب ، نزد خدای رحمان و به دور از دسترس مردمان است. این حقیقت جاودانه با تبدیل و جعل آن به صورت عبارات عربی موجود پدیدار شده تا درک حقایق را برای انسان تا حدودی میسر سازد، «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» (زخرف/۳) و راهنمای انسان ها در زندگی دنیوی باشد
و آن ها را به سوی سعادت جاودانه رهنمون سازد. بنا براین، در حوزه ی واژگان قرآن ترکیب میان واژگان دوگانه ، حقیقی و جاودانه است زیرا هر یک درصددند تا حقیقت و درون مایه ی معنوی قرآن را در حد طاقت بشری به انسان نشان دهند.
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
شکل( ۲-۵ ) : شفع حقیقی
۲-۲-۲-۲ شفع اعتباری
هر گاه دو واژه با حفظ معنای اولیه ی خویش به یکدیگر پیوستگی یابند به گونه ای که این رابطه و پیوستگی منجر به ایجاد معنای جدیدی برای آن دو نگردد و نیز ارتباطی که سبب شده این دو در کنار همدیگر قرار گیرند ارتباطی حقیقی نیست بلکه ارتباطی اعتباری و گسستنی خواهد بود . گاه این نوع ارتباط در زندگی دنیوی گسسته می شود مانند : فَتَیان در آیه ی «وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیانِ قالَ أَحَدُهُما إِنِّی أَرانِی أَعْصِرُ خَمْراً وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّی أَرانِی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِی خُبْزاً تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ نَبِّئْنا بِتَأْوِیلِهِ إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ»(یوسف/ ۳۶) از یک سو هر در قصر مجلّل و باشکوه پادشاه همکار بودند . یکی ساقی بود و جام می چرخاند و دیگری طبّاخ بود و مرغ بریان طبخ می کرد و روزگار بر وفق مرادشان بود و از سوی دیگر هر دو در زندان سرد و حشتناک پادشاه زندانی شدند و دوران شیرین قصر به کامشان تلخ شد و در نهایت بر اساس آیه ی کریمه ی « یا صاحِبَیِ السِّجْنِ أمَّا أحَدُکُما فَیَسْقِی رَبَّهُ خَمْراً وَ أمَّا الْآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْ رَأْسِه …» ( یوسف/ ۴۱ )یکی تبرئه شد و مقام یافت و دیگری متهم شناخته شد و سرش خوراک مرغان آسمان گردید .
گاه این نوع ارتباط با وقوع رستاخیز گسسته می شود. مانند : صاحِبَته و بَنیه (عبس/۳۶) که بر اساس آیات کریمه ی « یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أخِیه» ، « وَ اُمِّهِ وَ أبِیه » ،« وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیه » ( عبس / ۳۶-۳۴ ) بیانگر روزی است که تمامی پیوندهای دنیوی و اعتباری به جز پیوندهای حقیقی گسسته خواهد شد . مانند : پیوند میان « المنافقین و الکافرین» ( نساء/ ۱۴۰) ، گر چه در زندگی دنیوی این دوگروه با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ داشتند و انواع دسیسه ها و کارشکنی ها را به منظور اذیّت و آزار و تضعیف روحیه ی مسلمین طراحی می کردند و در میدان های جهاد کمر به قتل مسلمانان می بستند.
با این وجود بر اساس آیه ی کریمه ی «وَکُلُّهُمْ آتِیهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَرْدا» (مریم/ ۹۵) در روز رستاخیز تنها خواهند ماند .در قرآن کریم این گروه از واژگان را می توان در مجموعه ی « شفع اعتباری » قرار داد :
شکل( ۲-۶ ) : شفع اعتباری
شکل( ۲-۶ ) : شفع اعتباری
شکل( ۲-۶ ) : شفع اعتباری
شفع اعتباری در صناعات ادبی زبان های مختلف کاربرد دارد به گونه ای که در ادبیات فارسی در حوزه ی آرایه های ادبی و در ادبیات عرب در حوزه ی علم بلاغت، قسمت علم بدیع مطرح می شود که کاربرد چنین واژگان را در با هم آیی متداعی با یکدیگر در میان صناعات ادبی، مراعات النظیر «جمع آوردن بین دو چیز یا چند چیز متناسب» می نامند. (هاشمی، ۱۳۸۴ /۳۳۹ ؛ صفوی، ۱۳۸۷/۱۹۸-۱۹۷) استفاده از این صنعت ادبی در سراسر قرآن کریم که فصیح بودن آن در حد اعلای فصاحت است و بلیغ و رسا بودن آن نیز کامل است مانند : بیضٌ و
حُمرٌ(فاطر/۲۷) و……مشاهده می شود. در قرآن کریم این گروه از واژگان را می توان در مجموعه ی « شفع اعتباری » قرار داد :
شکل( ۲-۶ ) : شفع اعتباری
شکل( ۲-۶ ) : شفع اعتباری
شکل( ۲-۶ ) : شفع اعتباری
۴
شکل( ۲-۶ ) : شفع اعتباری
۲-۲-۲-۳ پیامد های شفع
صانع هستی و استاد چیره دست کائنات با تدبیر استوار و حکیمانه ی خویش طرح ساختمان هستی ( نظام تکوین ) را متقارن ساخته است .
۱-۵- گلآذین
گلآذینها در محور هر برگ بوجود میآیند. معمولاً جوانه گلآذین در فصلی رویش جاری میشود و در فصل بعدی شروع به رشد ظاهری میکند. جوانههای گلآذین به مدت بیش از یک سال در حالت رکود باقی میمانند و سپس شروع به رشد کرده و گلآذینها و گلهای مورد انتظار را تشکیل میدهند. بسته به شرایط محیطی و رقم در هر گلآذین ۳۰-۲۵ گل بوجود میآید (عصمتی، ۱۳۷۷).
گلآذین برخی ارقام خیلی فشرده و کوتاه است و بیشتر از ۳ سانتیمتر طول ندارد ولی در بعضی ارقام تا ۸ سانتیمتر میرسد. شرایط محیطی و رشدی، نقش قابل توجهی در اندازه گلآذین و تعداد گلهای رشد کرده در هر رقم دارد. گلآذین زیتون، متقارن است و یک گل انتهایی دارد و گلهای پائینی به صورت متقابل قرار گرفتهاند. ترتیب مشخص و تعریف شدهای برای باز شدن گل در گلآذین وجود ندارد و بندرت گل انتهایی اول باز میشود.
شکل۱-۳- گل آذین زیتون
۱-۶- گل
گلهای زیتون کوچک، زرد، سفید و غیر برجسته[۲] هستند. هر گل دارای ۳ کاسه، گلبرگهای کوتاه و ۴ قسمتی و یک جام گل کوتاه لولهای شکل میباشد. پرچمها به صورت متقابل و به تعداد ۲ عدد در دو طرف تخمدان که دارای یک خامه کوتاه و کلاله برجسته و بزرگ میباشد، قرار دارند. پرچمها تعداد زیادی گرده زرد رنگ تولید میکنند. اساساً گلهای زیتون شهد ندارند و زنبورها و حشرات دیگر فقط زمانی که در اطراف گلهای زیتون، گلهای گیاهان دیگر نباشد، جذب گلهای زیتون میشوند. نسبت گلهای کامل و نر زیتون بسته به گلآذین، رقم و سال فرق میکند. محصول خوب و اقتصادی زمانی اتفاق میافتد که در کنار سایر عوامل مؤثر، ۳۰-۱۵ گل کامل در یک گلآذین وجود داشته باشد (رستگار، ۱۳۷۵).
همانطور که قبلاً ذکر گردید تعداد گلهای نر و کامل تحت شرایط محیطی و ژنتیکی و هورمونی فرق میکند. با کاربرد ۲۰۰ میلیگرم در لیتر کینتین و یا سایکویل در رقم “Picual” افزایش قابل توجهی در درصد گلهای کامل بوجود میآید و اتفن در غلظت ۲۰۰ میلیگرم در لیتر، درصد گلهای کامل در رقمهای “Picual"، “Serran” و “Blangutto” را به طور قابل توجهی افزایش میدهد (ملکوتی، طباطبایی و متشرع زاده، ۱۳۷۷). از نظر تفاوت در بین رقمها، به طور مثال در رقم “Ascolano” حدود ۹۵ درصد گلهای موجود، گل نر هستند. در صورتیکه در رقم “Souri” به ندرت گل نر میتوان یافت (سیدی، ۱۳۷۷).
۱-۷-گلدهی
۱-۷-۱- گل انگیزی
تشخیص زمان انگیزش جوانه گل برای پیدا کردن دلایل ممکن برای سالآوری و مدیریت و کنترل آن مفید میباشد. انگیزش جوانههای گل زیتون در زمستان انجام میگیرد، ولی امروزه با بهره گرفتن از تکنیکهای پیچیده میکروسکپی و هیستوشیمیایی نشان دادهاند که مراحل فیزیولوژیکی که منتهی به گلدهی میگردد، در تابستان قبل شروع میشود و جوانه رویشی موجود در محور هر برگ شروع به تغییرات نموی میکند که نتیجه آن یک شاخه رویشی و یا یک گلآذین حاوی گلهاست. براساس این مطالعات، انگیزش جوانه گل در زیتون، همانند درختان خزاندار نظیر سیب و سایر درختان معتدله در زمان سخت شدن اندوکارپ انجام میشود و از بین بردن بذور قبل از سختشدن اندوکارپ، تشکیل میوه را افزایش میدهد (رستگار، ۱۳۷۵؛ زرین کنش، ۱۳۶۸). دلیل کلی که برای این امر بیان میشود این است که ترکیبات تولید شده توسط بذور به جوانهها منتقل میشود و مانع انگیزش گلدهی میشود.
فرناندز (۱۹۹۲) آزمایشی را برای تشخیص زمان انگیزش گلدهی و نقش اسید جیرلیک و هورمون پاکلوبوترازول و از بین بردن بذور روی گلدهی رقم “Manzanillo” انجام داده و تیمارها را بر روی آنها پیاده نمود. نتایج حاصله در مورد تزریق جیبرلین نشان داد که تزریق جیبرلین موجب کاهش گلدهی در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ شد، در صورتی که هیچ تفاوت معنیداری در سال ۱۹۸۵ دیده نشد. البته علت این امر به دلیل واریانس بالای دادهها و نیز کم بودن بازگشت به گلدهی[۳] کمتر از حد انتظار تیمار شاهد بود. کاربرد جبیرلین بین ۲ و ۹ هفته بعد از تمام گل و نیز بین ۱۸ و ۲۸ هفته بعد از تمام گل موجب کاهش گلدهی گردید ولی تزریق بعد از ۳۸ هفته هیچ تأثیری نداشت. تزریق جبیرلین در نوامبر و فوریه ۱۹۸۷ طول گلآذین را افزایش داد، در صورتی که به کار بردن آن در جولای، می و ژوئن چنین تأثیری نداشت.
پس با توجه به مطالب ذکر شده میتوان گفت که جبیرلین مانع گلدهی در زیتون میشود که البته اثر بازدارندگی با توجه به زمان تزریق فرق میکند. اطلاعات به دست آمده در مورد تزریق پاکلوبوترازول نشان داد که پاکلوبوترازول روی گلدهی و طول شاخساره تأثیری نداشت که البته این میتواند به علت غلظت پائین آن باشد. ولی در مورد آزمایش سوم یعنی اثر حذف میوه و از بین بردن بذور روی گلدهی نتایج حاصله نشان داد که حذف میوه ۶ هفته بعد از مرحله تمام گل، گلدهی را به طور معنیداری افزایش داد و اثر آن تا ۹ هفته بعد از تمام گل کمیآشکار بود ولی بعد از آن هیچ تأثیری نداشت.
پس میتوان گفت که حضور میوهها روی شاخه، از گلدهی جلوگیری میکند و حذف آنها در مراحل اولیه نموشان یعنی قبل از سخت شدن اندوکارپ موجب افزایش گلدهی در سال بعد میگردد. از بین بردن بذور در ۶ هفته بعد از تمام گل گلدهی را در رقم “Manzanillo” افزایش داد ولی در رقمهای دیگر هیچ تأثیری نداشت.در جمعبندی مطالب بالا و با تکیه بر نتایج حاصله از آزمایشات دیگر میتوان گفت که انگیزش گلدهی در حوالی جولای و قبل از سخت شدن آندوکارپ اتفاق میافتد.
۱-۷-۲- گل آغازی
به دنبال انگیزش جوانههای گل، آغازش گلدهی در نوامبر صورت میگیرد و بعد بخشهای مختلف گل تشکیل میگیرد. این مراحل را میتوان با میکروسکوپ مشاهده نمود. برخلاف درختان خزاندار که یک سیکل کوتاه انگیزش تا آغازش را طی میکنند، انگیزش در زیتون همانطور که قبلاً ذکر گردید در اوایل جولای یا در حدود ۶ هفته بعد از تمام گل اتفاق میافتد، در صورتی که آغازش تا ۸ ماه بعد یعنی تا فوریه قابل رویت نیست. تکنیکهای پیچیده میکروسکپی و هیستوشیمیایی نشان میدهد که شروع آغازش گل در ماه نوامبر است ولی مراحل نمو تمام بخشهای گل در ماه مارس صورت میگیرد (رستگار، ۱۳۷۵؛ طلایی، ۱۳۷۷).
۱-۷-۳- تمایز گل
تمایز گل در اواخر فوریه قابل رویت است. بخشهای مختلف گل به ترتیب از بیرون به داخل تشکیل میشوند. اول گلبرگ و بعد کاسبرگ، پرچم مادگی و در آخر مادگی تشکیل میشوند. در حدود ۱۰-۸ هفته زمان قبل از گلدهی برای تمایز صرف میشود که یک زمان بحرانی برای تولید گلهای کامل است. تنش در طول این زمان میتواند تعداد زیادی از گلها را از بین ببرد. گلهای تنش دیده، رقابت ضعیفی با برگها بر سر آب دارند. کمبود آب در طول تمایز گل موجب نمو ناقص گلها میشود که این گلها دارای مادگی غیرفعال هستند یا اینکه اصلاً مادگی ندارند. اگر هوای گرم اتفاق بیفتد، رشد رویشی همزمان با رشد میوه شروع میشود و میزان آب به کار رفته جبران آب از دست رفته در خاک را نمیکند. همچنین دمای بالا در طول مراحل اولیه تمایز ممکن است منجر به نمو گلهای غیر نرمال شود که تشکیل میوه در آن زمان کم خواهد بود (رستگار، ۱۳۷۵؛ سیدی، ۱۳۷۷).
۱-۸- عوامل مؤثر بر گلانگیزی و گلآغازی
باغهای زیتون با مدیریت خوب، عاری از آفات و با محصول متوسط، بیشترین موفقیت و ترقی را در گلدهی و میوهدهی هر سال دارد. وقتی که شاخسارههای رویشی رشد میکنند و رشد میوه اتفاق میافتد، جوانه رویشی در محور هر برگ بر سر مواد خام رقابت میکند تا انگیزش و مراحل بعدی آغازش گل را شروع کند. عوامل مهمینظیر فاکتورهای تغذیهای و شرایط محیطی روی گلانگیزی و به طور کلّی تشکیل و نمو گل تأثیر میگذارند (سیدی، ۱۳۷۷).
۱-۸-۱- نور
زیتون به طول روز بیتفاوت است ولی شدت نور تاثیر زیادی در القاء گلانگیزی دارد. شاخههای قرار گرفته در سایه یا در بخشهای داخلی درخت به ندرت گل میدهد. این امر ممکن است به دلیل پائین بودن میزان کربوهیدراتها در جوانههای موجود در سایه باشد. لذا هرس برای باز کردن درختان به خاطر نفوذ بهتر نور و به دنبال آن نمو گل مفید است. سایهدهی برگها در طول زمان انگیزش، منجر به ممانعت کامل از انگیزش گل در جوانههای موجود در بغل این برگها میشود. بنابراین سایهدهی برگها اثرهای مشابهی نظیر حذف برگها، در انگیزش گلدهی دارند (سیدی، ۱۳۷۷).
۱-۸-۲- دما
به جرأت میتوان گفت که دما مهمترین فاکتور در گلدهی زیتون میباشد. در مطالعات بیان شده بود که سرمادهی موجب انگیزش گلدهی در زیتون میگردد. این مطالعات با گیاهان کاشته شده در گلدان یا با شاخسارههای منفرد در درختان گلدانی قرار گرفته در معرض ۱۲-۱۰ هفته سرمادهی انجام شده بود (عصمتی، ۱۳۷۷).
در آزمایش دیگری، درختان جوان بارده رقم “Mission” در ظرفهای بزرگ در یک گلخانه گرم در طول زمستان قرار داده شدند. به تعداد همین گیاهان گلدانی، گیاهانی در هوای آزاد گذاشته شد. درختان موجود در گلخانه از گلدهی باز ماندند ولی درختان موجود در بیرون گلدهی ومیوهدهی نرمال داشتند. وقتی یک شاخه تنها در یک درخت موجود در گلخانه در مقابل سرمای زمستانه از طریق بازکردن یکی از محفظههای گلخانه قرار گرفت، گلدهی و میوهدهی نرمال داشت. در مقابل، وقتی که یک شاخه تنها در درخت بیرون گلخانه به داخل گلخانه گرم برده شد، از گلدهی باز ماند ولی سایر قسمتها گلدهی سنگینی داشتند (رستگار، ۱۳۷۵). در آزمایشهایی که با رقم کاسرنا انجام شده، اپتیمم گلدهی در دماهای روزانه در حداکثر بین ۱۹-۵/۱۵ سانتیگراد و حداقل ۴-۲ درجه سانتیگراد اتفاق افتاد. دماهای ثابت ۱۳ درجه موجب یک گلدهی سنگین شد ولی گلهای با مادگی خوب بسیار کم بود. اگر دما از ۵/۲ درجه بالاتر نرود و یا از ۵/۱۵ درجه پایین نیاید درختان نمیتوانند گل بدهند. لازم به توضیح است که تداوم سرمای غیر عادی در طول آوریل و می در زمانی که میبایستی جوانههای گل، نمو سریع داشته باشند، میتواند یک اثر محدود کننده در گلدهی، گردهافشانی و تشکیل میوه داشته باشند. در حالت کلی سرمای زمستانه برای گلدهی زیتون لازم است و حذف آن از گلدهی ممانعت میکند (رستگار، ۱۳۷۵).
۱-۸-۳- رطوبت
رطوبت در دسترس گیاه نقش قاطعی در مورد تشکیل گل زیتون ایفا میکند، ولی اثر آن روی گلانگیزی مستقیم نیست. در شرایط خشکی، آب داخل گیاه بیشتر مورد استفاده برگها قرار میگیرد تا اینکه در نمو میوهها یا جوانههای گل مصرف شود. همچنین استرسهای ایجاد شده توسط آفات، شبیه حالت بالا مواد ضروری و آب را از دسترس جوانههای گل و میوههای نمو کرده دور میسازد. بادهای گرم و خشک در طول زمان گلدهی با خارج کردن آب در دسترس گیاه، میزان ریزش گلها را افزایش داده و موجب کاهش تشکیل میوه میشود. در حالت کلی کاهش رطوبت خارجی تولید را کاهش میدهد ولی تعداد گلآذین، تحت تأثیر قرار نمیگیرد (رستگار، ۱۳۷۵).
۱-۹- میوهدهی
میوه زیتون یک نوع شفت است که شبیه میوههای زردآلو، بادام، گیلاس، شلیل، هلو و آلو میباشد. هر میوه دارای برچه و دیواره تخمدان میباشد که دارای هر دو بخش گوشتی و خشک میباشد. اگزوکارپ میوه بدون کرک بوده و دارای روزنه است. مزوکارپ آن خوردنی و اندوکارپ، بذر را احاطه میکند. اندازه و شکل میوه و اندازه هسته آن بستگی زیادی به رقم دارد (رستگار، ۱۳۷۵).
۱-۱۰- تشکیل میوه
هدف از گرده افشانی، تشکیل میوه[۴] میباشد. اصطلاح میوه دهی را بدین صورت میتوان تعریف نمود: «جمعیت گلهایی که گردهافشانی شده و تلقیح میشوند و به میوه نهایی در زمان برداشت تبدیل میشوند، مگر اینکه در مسیر گردهافشانی تا برداشت، مشکلی برایشان پیش بیاید» (رستگار، ۱۳۷۵).
زیتون، یک پایه بوده و خود گردهافشانی و دگر گردهافشانی در آن وجود دارد. معمولاً ۲ هفته بعد از تمامگل، میوههای تلقیح نشده زیتون با کاهش رنگ کلروفیل آنها مشخص میشوند. ۳-۲ هفته بعد از تمامگل، بیشترین میزان تشکیل میوه وجود دارد که بنام تشکیل میوه اولیه از آن نام برده میشود. در این مرحله اندازه میوه شبیه دانه ذرت است (۱۵-۱۰ درصد اندازه نهایی). بلافاصله بعد از این مدت، به مدت ۲ هفته ریزش شدیدی در میوههای زیتون دیده میشود که تا ۶ هفته بعد از تمام گل ادامه دارد و نهایتاً تشکیل میوه نهایی ۶ هفته بعد از تمامگل مشخص میگردد که میوهها در این مرحله حدود ۱۰-۸ میلیمتر طول دارند. ریزش بعد از این مرحله میتواند نتیجه حمله آفات و بیماریها و شرایط نامساعد محیطی باشد. معمولاً در هر گلآذین تنها یک میوه تشکیل میشود، اما اگر در موقع میوه بستن، هوا نسبتاً خنک باشد تعداد میوههای تشکیل شده افزایش و تعداد آنها در هر گلآذین ممکن است به ۷-۵ عدد هم برسد. بعضی ارقام به صورت خوشهای بار میدهند ولی در این حالت تشکیل میوه کاهش مییابد و عملاً تعداد کل میوه در هر درخت به طور مشخصی تغییر نمیکند. درصد تشکیل میوه تحت تأثیر مقدار گلدهی است. وقتی گلدهی نسبتاً سبک است، تشکیل میوه زیاد است و به ۷-۶ میرسد. با شکوفهدهی سنگین، درصد میوههای نمو یافته کاهش مییابد.
وقتی که درختان در محور هر برگ یک گلآذین داشته باشند، ۲-۱ درصد تشکیل میوه کافی است ولی اگر میزان گلآذین کم باشد ممکن است با تشکیل میوه در حدود ۱۰ درصد یک محصول تجاری داشت. به عنوان مثال در بعضی از درختان بالغ در حدود نیم میلیون گل وجود دارد که برای ۷ تن محصول تجاری در هر هکتار، ۲-۱ درصد تشکیل میوه کافی است. باید به این نکته توجه شود که عدد تشکیل میوه ۲-۱ درصد در سال با گلدهی سنگین با یک دید خوشبینانه و با فرض وجود ۲-۱ گل کامل در بین ۳۰-۱۵ گل موجود در یک گلآذین، برای یک میوهدهی اقتصادی کافی ذکر شده است اما ممکن است در بعضی سالها با وجود گلدهی زیاد، درختان به میزان کافی گل کامل تولید نکنند و بیشتر گلهای درخت گل نر باشند(عصمتی، ۱۳۷۷).
۱-۱۱- ریزش میوه
همانطور که قبلاً ذکر گردید مقدار نهایی میوه در زیتون در یک محدوده ۷-۶ هفته بعد از تمامگل مشخص میگردد که البته تکیه بیشتر روی ۶ هفته بعد از تمام گل است. ریزش گلهای ناقص، گلهای کامل تلقیح نشده و سپس تخمدانهای بارور شده یا میوهها، در یک رشته توالی سریع به وقوع میپیوندد و لذا جداسازی این مراحل در آزمایشها، فرایند سختی است (متشرع زاده، ۱۳۷۷).
افزایش اندازه تخمدان در فاصله زمانی ۱۵-۱۲ روز بعد از تمامگل اشاره به این موضوع میکند که ریزش بعد از این مدت به خاطر رقابت در میان تخمدانهای تلقیح شده است (متشرع زاده، ۱۳۷۷). طبق بررسیهای به عمل آمده توسط رالو (۱۹۹۱) الگوی ریزش و الگوی رشد میوه در زیتون رقم “Manzanilla” به شرح زیر میباشد (متشرع زاده، ۱۳۷۷).
۱-۱۱-۱- الگوی ریزش
ریزش کلی از تمامگل تا ۲۵ روز بعد از تمامگل ادامه مییابد. ریزش گلهای ناقص به فاصله کمی بعد از تمامگل شروع شده و به حداکثر خود میرسد و تا ۱۵ روز بعد از تمامگل ادامه پیدا میکند. ریزش گلهای کامل و یا میوهها، به طور خیلی زیاد از ۱۰ تا ۲۵ روز بعد از تمامگل با بیشترین ریزش بین ۱۳ و ۱۵ روز بعد از مرحله تمامگل اتفاق میافتد (متشرع زاده،۱۳۷۷).
در محدوده ۱۶ تا ۲۵ روز بعد از تمامگل یک کاهش دراز مدت در ریزش دیده میشود. پس با توجه به مطالب فوقالذکر میتوان گفت که ریزش در یک فاصله زمانی کوتاه ولی با شدت زیاد بعد از تمامگل اتفاق میافتد. ریزش گلهای ناقص، آشکارا موید این مطلب است که ریزش گلهای کامل یا میوهها، دارای یک دوره زمانی مجزا و در عین حال همپوشان است. پس باید در محاسبات در مورد ریزش، دو نوع گل را مد نظر گرفته شود، زیرا که ریزش گلهای کامل تا ۸ روز بعد از تمامگل اتفاق نمیافتد و این امر نشاندهنده این است که اندازهگیری این ریزش یک هفته بعد از تمامگل نتیجه بهتری را نشان خواهد داد. میزان ریزش نسبی در دو فاز اتفاق میافتد؛ اول فاز با شیب تند و ریزش نسبی حداکثر بین ۱۳ تا ۱۶ روز بعد از تمامگل وجود دارد که بدنبال این مرحله یک مرحله با حداکثر ریزش در ۲۱ روز بعد از تمامگل دیده میشود (متشرع زاده، ۱۳۷۷).
۱-۱۱-۲ - الگوی رشد میوه
وزن تازه تخمدانهای باقیمانده به تدریج از ۱۰ تا ۱۴ روز بعد از تمامگل افزایش مییابد و بعد از این افزایش سرعت بیشتری به خود میگیرد. تخمدانهای ریزش کرده یک الگوی مشابهی را با چند روز تأخیر نشان میدهند. وزن تازه به تدریج از ۱۴ تا ۱۸ روز بعد از تمامگل افزایش مییابد و سپس با سرعت بیشتری ادامه مییابد. وزن تازه تخمدانهای ریزش کرده، کمتر از تخمدانهای باقیمانده است. میتوان گفت که ریزش تخمدانها در دو فاز منطبق بر روی هم اتفاق میافتد. اولین فاز شامل ریزش گلهای تلقیح نشده، تحریک شده با گردهافشانی، بارور شده و یا شروع بزرگ شدن تخمدان در گلهای مجاور است. وجود تخمدانهای بارور در جمعیت ریزش کرده ابتدایی در ۸ روز بعد از تمامگل، نشان میدهند که تخمدانهای بارور شده یا نشده در فاز اول ریزش میریزند و این مؤید این مطلب است که در این گلها، تخمدانهای بارور شده موجود با گلهای خوب بارور شده در مراحل اولیه تلقیح نمیتوانند رقابت کنند (رستگار، ۱۳۷۵).
۱-۱۲- منحنی رشد میوه
منحنی رشد میوه به صورت سیگموئید مضاعف است اما بعضی از مراحل، ممکن است کوتاه بوده و بخوبی نمایان نباشد. حتی سیگموئید ساده هم گزارش شده است. مراحل نمو میوه بدین صورت است که اندوکارپ تا ۶ هفته بعد از تمامگل بزرگ شده و به حداکثر اندازه خود رسیده و سخت میشود. در این زمان اندوسپرم شروع به سفت شدن و تبدیل از حالت آبکی به جامد شدن میکند و نمو جنین انجام شده و منجر به بلوغ جنسی تا سپتامبر میگردد. (پس بذر بیشترین میزان آغازش نمو را در جولای دارد و در سپتامبر نمو خود را تمام میکند). مزوکارپ و اگزوکارپ به رشد تدریجی خود ادامه میدهند. میوه شروع به تغییر رنگ از سبز به زرد میکند و آنتوسیانینها شروع به تجمع میکند. این رنگ ارغوانی مایل به سیاه عاقبت به مزوکارپ میرسد که نشاندهنده بلوغ بیش از حد برای زیتونهای کنسروی است. میوه از نظر باغبانی در سپتامبر یا اکتبر بالغ است ولی بلوغ فیزیولوژیکی در ژانویه یا فوریه است. بذر از نظر باغبانی در اکتبر به بلوغ میرسد و اگر در این مرحله برداشت شده و سرمادهی شود حداکثر جوانهزنی را خواهد داشت. وقتی میوه از نظر فیزیولوژیکی بالغ است ( ژانویه) درصد جوانهزنی به میزان زیادی کاهش مییابد (رستگار، ۱۳۷۵).
۱-۱۳- تغییرات شیمیایی در طول نمو
میزان ازت میوههای نمو کرده ثابت و کم است. میزان کربوهیداراتها در مراحل اولیه نمو میوه افزایش مییابد و در مرحله سخت شدن هسته به حداکثر میرسد. بنابراین یک کاهش تدریجی در میزان کربوهیداتها در زمان رسیدگی کامل مشاهده میشود. قند اصلی در گوشت زیتون، گلوگز، فروکتوز و ساکارز است که در آخرین مرحله بلوغ، کاهش ساکارز دیده میشود. الکل اصلی در زیتون، مانیتیول است که گفته میشود رابطه معکوس با سنتز روغن دارد. تجمع روغن بعد از سخت شدن هسته به صورت قطرات کوچک در پروتوپلاسم سلولی انجام میشود. میزان تجمع روغن بسته به رقم، شرایط رشد و میزان محصول دارد. در بیشتر ارقام، حداکثر تجمع روغن قبل از بلوغ میوه مشاهده میشود. سنتز روغن همزمان با رسیدگی سیاه، ۸-۵ درصد افزایش مییابد (رستگار، ۱۳۷۵).
۱-۱۴- عوامل مؤثر در تشکیل میوه
تشکیل میوه در زیتون تحت تاثیر وضعیت فیزیولوژیکی درخت و محیط است. همانطور که قبلاً ذکر گردید، درصد بسیار کمی از گلهای زیتون تبدیل به میوه میشوند. دلایل کاهش تشکیل میوه در زیتون و بسیاری از درختان میوه به طور کامل شناخته نشده است و بدون هیچ دلیل آشکاری ممکن است درختان یک باغ، ۲ سال متوالی تولید محصول نکنند. تحقیقات اخیر نشان میدهد که فاکتور اصلی در کاهش تشکیل میوه لزوماً سقط مادگی نمیباشد. اما رقابت شدید در میان گلهای موجود در گلآذین میتواند یکی از عوامل مهم باشد. معمولاً در هر گلآذین، یک میوه باقی میماند و در این میان نمیتوان برنده را از قبل تشخیص داد. باید در این موارد عوامل محیطی و فیزیولوژیکی یکسان را در نظر گرفت.
فاکتورهای محیطی و مدیریتی بیشماری میتواند روی تشکیل میوه تأثیر بگذارد. مدیریت نیتروژن مهمترین این عوامل است. تنک گل همراه با هرس صحیح، به توزیع بهتر میوه در تمام درخت کمک میکند. بعضی از مناطق با داشتن میکروکلیماهای خاص محلّی، رطوبت و باد، تشکیل میوه بهتری از سایر مناطق دارند. بادهای خیلی تند تشکیل میوه را کاهش میدهد. در سالهای اخیر دامنه وسیعی از مطالعات محققین زیتون به بررسی عوامل مؤثر در تشکیل میوه اختصاص یافته است و این مسئله از جنبههای مختلف فیزیولوژیکی و محیطی بررسی شده است که در این مبحث اشاره مختصری به این تحقیقات میشود (رستگار، ۱۳۷۵).
بالا بردن سرعت و دقت حل مسئله حتی با در نظر گرفتن ورود تعداد زیاد متغیر های که شامل نیروگاه های چند سوخته می شود
ز- اهداف مشخص تحقیق (شامل اهداف آرمانی، کلی، اهداف ویژه و کاربردی):
پخش بار اقتصادی با سوخت های چندگانه با بهره گرفتن از الگوریتم IPSO
ح – در صورت داشتن هدف کاربردی، نام بهرهوران (سازمانها، صنایع و یا گروه ذینفعان) ذکر شود (به عبارت دیگر محل اجرای مطالعه موردی):
شرکت مدیریت شبکه برق ایران و شرکت های تولید و توزیع نیروی برق در سطح کشور
ط- سؤالات تحقیق:
ایا روش پیشنهادی قادر به پیدا کردن جواب حل مسئله می باشد؟
آیا روش پیشنهادی دارای سرعت مناسب در حل مسئله می باشد؟
آیا نتایج بدست آمده از این روش بهتر ار سایر روش های پیشنهادی می باشد؟
ی- فرضیه های تحقیق:
روش پیشنهادی ضمن توانایی در حل مسئله عنوان شده درای دقت و سرعت مناسبتر از سایر روشهایی ارائه شده تا اکنون می باشد
ک- تعریف واژه ها و اصطلاحات فنی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی):
۵-روش شناسی تحقیق:
الف- شرح کامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهیزات و استانداردهای مورد استفاده در قالب مراحل اجرایی تحقیق به تفکیک):
تذکر: درخصوص تفکیک مراحل اجرایی تحقیق و توضیح آن، از به کار بردن عناوین کلی نظیر، «گردآوری اطلاعات اولیه»، «تهیه نمونههای آزمون»، «انجام آزمایشها» و غیره خودداری شده و لازم است در هر مورد توضیحات کامل در رابطه با منابع و مراکز تهیه دادهها و ملزومات، نوع فعالیت، مواد، روشها، استانداردها، تجهیزات و مشخصات هر یک ارائه گردد.
بررسی راهکار های ارائه شده
شبیه سازی راهکار پیشنهادی در نرم افزار مطلب و بروی سیستم های استاندارد و مقایسه ان با چند روش های قدیمی
ب- متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:
ج – شرح کامل روش (میدانی، کتابخانهای) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فیشبرداری و غیره) گردآوری دادهها :
استفاده از منابع و مراجع و تحقیقات ، مقالات که قبلا در این زمینه انجام شده است - تحلیل و شبیه سازی ها با نرم افزار Matlab ،
د – جامعه آماری، روش نمونهگیری و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):
هـ - روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها:
شبیه سازی با کمک نرم افزار مطلب
۶- استفاده از امکانات آزمایشگاهی واحد:
آیا برای انجام تحقیقات نیاز به استفاده از امکانات آزمایشگاهی واحد علوم و تحقیقات میباشد؟ بلی خیر
در صورت نیاز به امکانات آزمایشگاهی لازم است نوع آزمایشگاه، تجهیزات، مواد و وسایل مورد نیاز در این قسمت مشخص گردد.
نوع آزمایشگاه | تجهیزات مورد نیاز | مواد و وسایل | مقدار مورد نیاز |
امضاء استاد راهنما:هادی زاینده رودی امضاء مدیرگروه تخصصی: فرشید کی نیا
زمان بندی انجام تحقیق:
الف- تاریخ شروع:بهمن ۹۲ ب- مدت زمان انجام تحقیق:۶ ماه ج- تاریخ اتمام: شهریور ۹۳
تذکر: لازم است کلیه فعالیتها و مراحل اجرایی تحقیق (شامل زمان ارائه گزارشات دورهای) و مدت زمان مورد نیاز برای هر یک، به تفکیک پیشبینی و در جدول مربوطه درج گردیده و در هنگام انجام عملی تحقیق، حتیالامکان رعایت گردد.
پیشبینی زمانبندی فعالیتها و مراحل اجرایی تحقیق و ارائه گزارش پیشرفت کار
ردیف | شرح فعالیت | زمان کل |
کاربردپذیری متوسط
کاربردپذیری پایین
شکل ۴- ۲۴ مجموعههای فازی تعریف شده بر روی پارامتر رابط کاربری
۴-۲-۴-۷- قدرت کنترل وب[۵۳]
قدرت کنترل وبسایت به این معنی است که یک وبسایت چقدر آزادی عمل در اختیار یک کاربر قرار خواهد داد و درعینحال رفتار کاربر را بهمنظور بهینه نمودن ارائه خدمت به وی کنترل می کند. هر چه میزان این عامل بالاتر باشد، کاربر آزادی عمل کمتری دارد و تمامی فعالیتهای او در محیط وبسایت کنترلشده و تحت نظارت است (لارچ و ریچارد، ۲۰۱۴).
این عامل بانام WCP در محاسبات آورده شده است.
شکل ۴- ۲۵ مجموعههای فازی تعریف شده بر روی پارامتر قدرت کنترل وب
درجه عضویت
دامنه متغیر
قدرت کنترل بالا
قدرت کنترل متوسط
قدرت کنترل پایین
۴-۲-۴-۸- دوستداشتنی بودن وب[۵۴]
این عامل بر روی میزان موردعلاقه و محبوب بودن وبسایت توسط کاربر تمرکز دارد. هرچقدر کاربر باعلاقه بیشتری به فعالیت در وبسایت بپردازد و حس رضایت بیشتری داشته باشد، مقدار این عامل بالاتر خواهد بود (لارچ و ریچارد، ۲۰۱۴).
این عامل رابطه نزدیکی با رابط کاربری و سرگرمی دارد. دوستداشتنی بودن وبسایت بهاختصار WLK نامیده میشود.
شکل ۴- ۲۶ مجموعههای فازی تعریف شده بر روی پارامتر دوست داشتنی بودن وب
درجه عضویت
دامنه متغیر
دوست داشتنی بودن
دوست داشتنی نبودن
۴-۲-۴-۹- قدرت تحریکپذیری وب[۵۵]
قدرت تحریکپذیری وبسایت درجهای از قدرت وبسایت برای تحریک کردن کاربر به ادامه فعالیت کنونی یا فعالیت بیشتر در وبسایت است. هرچقدر قدرت تحریکپذیری وبسایت بالاتر باشد کاربر انگیزه و علاقه بیشتری برای گذراندن وقت در وبسایت خواهد داشت.
این عامل به این بستگی دارد که وبسایت شناخت مناسبی از کاربران خود داشته باشد و با قرار دادن مطالب و محتوای جذاب و با بهره گرفتن از ترفندهای خاص کاربر خود را تحریک نموده تا مدت بیشتری را در وبسایت بگذراند و فعالیت بیشتری از خود نشان دهد. بهطور مثال استفاده از پیوندهای جذاب و یا بازیهای مرتبط با موضوع میتواند قدرت تحریکپذیری وبسایت را بالا ببرد (لارچ و ریچارد، ۲۰۱۴).
این عامل بهاختصار WMP نامگذاری شده است. در شکل زیرمجموعههای فازی تعریفشده بر روی دامنه این متغیر نشان دادهشده است.
شکل ۴- ۲۷ مجموعههای فازی تعریف شده بر روی پارامتر قدرت تحریک پذیری وب
درجه عضویت
دامنه متغیر
قدرت تحریکپذیری بالا
قدرت تحریکپذیری متوسط
قدرت تحریکپذیری پایین
۴-۲-۵- جدول مقایسه عاملها
در جدول زیر عاملها بهاختصار توضیح داده شده و باهم مقایسه شدهاند.
جدول ۴- ۱ عاملهای استفادهشده و مقایسه آنها
نام عامل | نام عامل به انگلیسی | نام اختصاری | مجموعههای فازی |
عاملهای مربوط به جامعه |