کارآفرینان در واقع ارزش ها را تغییر می دهند و ماهیت آن ها را دچار تحول می نمایند.
کارآفرینان یک ویژگی مشترک دارند و آن اینکه مخاطره پذیرند.
کارآفرینان برای فعالیت خود به سرمایه نیاز دارند، اما هیچگاه سرمایه گذار نیستند. آن ها مخاطره می پذیرند، البته مخاطره ای که لازمه هر فعالیت اقتصادی است. کسانی که بتوانند به درستی تصمیم گیری نمایند، می توانند کارآفرین باشند و مانند کارآفرینان رفتار نمایند.
کارآفرین، تغییر را مقوله ای بهنجار وسالم می انگارد. او همواره به دنبال تغییر است و به آن پاسخ می دهد و فرصت ها را شناسایی می کند.
کارآفرین یک رفتار است و نه یک صفت خاص در شخصیت افراد(به نقل از، پورداریانی،۱۳۹۰).
نهایتاً، مانیر[۴۵] (۱۹۹۰) به رابطه کارآفرین و مدیر اشاره دارد و معتقد است که رفتار کارآفرینی با تأسیس سازمان یا شرکت به پایان می رسد و کارآفرین طی مراحل رشد، بلوغ و افول شرکت، نقش هایی دیگر می پذیرد و یا اینکه کنترل سرمایه را به مدیریت می سپارد. این مسأله رشد بیشتر را تضمین میکند، ضمن آنکه کارآفرین می تواند به تأسیس سازمان هایی جدید بپردازد(به نقل از، پور داریانی،۱۳۹۰).
انواع کارآفرینی
به طور کلی، مفهوم کارآفرینی در دو حوزه متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است. یکی حوزه شخصی و دیگری حوزه سازمانی. به عبارت دیگر، تمامی تعاریف و نظرات ارائه شده از سوی اندیشمندان مختلف را می توان در دو بخش کارآفرینی شخص یا مستقل و کارآفرینی سازمانی گنجانید. در ادامه، ابتدا به تشریح کارآفرینی مستقل پرداخته و سپس کارآفرینی سازمانی را توضیح می دهیم:
الف) کارآفرینی مستقل (شخصی)
کارشناسان بر روی معنی اصطلاح کارآفرین مستقل با یکدیگر اختلاف نظر دارند. پژوهشگران، کارآفرین مستقل را به عنوان فردی که عمدتاً مسئول گردآوری صنایع لازم برای آغاز یک فعالیت اقتصادی است تعریف می کنند. نکته اصلی در این تعریف آغاز شرکت است و این موضوع که آیا شرکت در آینده موفق می شود یا شکست می خورد، خیلی اهمیت ندارد. بعضی از آن ها، کارآفرین مستقل را به عنوان فردی که منابع لازم برای شروع و رشد یک کار تجاری را گردآوری می کند و بر روی نوآوری و توسعه محصولات یا خدمات جدید متمرکز می شود، تعریف می کنند. اهمیت این تعریف، رابطه بین نوآوری و کارآفرینی است (فری[۴۶]، ۱۹۹۹، به نقل از،رضاییان،۱۳۸۵).
به نظر جانسون[۴۷](۲۰۰۱)، کارآفرین مستقل فردی است پیشرو که خود را عامل و مسئول اتفاقات
می داند و قادر است که راه هایی نو پیشنهاد نماید. به عبارت دیگر، او شخصی است که با پذیرفتن ریسک، کسب و کاری را در نظر گرفته، آن را سازماندهی و یکدست می کند و هر گونه اقدام را بر اساس مهارت های دانش و انرژی های مشخصی انجام می دهد. همچنین، هر گونه مخاطره در فرآیندهای کاری را مدیریت می نماید (جانسون، ۲۰۰۱).
تراپ من و مورنینگ استار[۴۸] (۱۹۸۲)، کارآفرین مستقل را فردی می دانند که با عقاید و کارش در سیستم تأثیر بگذارد. به عقیده آنها، کارآفرینی یعنی ترکیب متفکر با مجری و کارآفرین مستقل فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمت، روش و سیاست جدید یا راه تفکری نوین برای یک مشکل قدیمی می یابد. به عبارت دیگر، آن ها کارآفرین را فردی می دانند که می خواهد پیامد اندیشه، محصول یا خدمت خود را بر نظام مشاهده کند.
آمیت[۴۹] و همکارانش (۱۹۹۳) نیز، کارآفرینان مستقل را افرادی می دانند که نوآوری می کنند، فرصت های تجاری را شناسایی و خلق ترکیبات جدیدی از منابع را ارائه می نمایند تا در محیط عدم قطعیت، از این نوآوری ها سود کسب کنند (به نقل از،رضاییان،۱۳۸۵).
در برخی تعاریف دیگر، کارآفرین مستقل این گونه تعریف شده است:
فردی که مسئولیت اولیه جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار را به عهده دارد و یا کسی که منابع لازم برای شروع و رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز آن بر نوآوری و توسعه فرایند، محصول یا خدمت جدید می باشد.
کسی که سیاست گذاری کسب و کار با اوست و به حساب خود، ریسک مالی آن را بر عهده می گیرد.
کسی که مؤسسه اقتصادی، مخصوصاً کسب و کاری که معمولاً مستلزم ابتکار و ریسک قابل ملاحظه ای باشد را سازماندهی و اداره کند.
کارآفرین مستقل، عامل سازماندهی کننده در فرایند تولید بوده و مسئول تصمیماتی از قبیل: چه تولید شود، چقدر تولید شود و چه روش تولیدی در پیش گرفته شود می باشد و در واقع ریسک کار به عهده همین فرد است (به نقل از، محمدی، ۱۳۸۶).
ویژگی های کارآفرینان مستقل
در مورد ذاتی یا اکتسابی بودن ویژگی های کارآفرینی، در بین صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. در یک دیدگاه افراطی، ولف معتقد است افرادی که دارای خمیر مایۀ کارآفرینی هستند کارآفرین می شوند و افرادی که دارای این گونه ویژگی های طبیعی و شخصیتی نباشد، به هیچ وجه کارآفرین نخواهد بود (پورداریانی،۱۳۹۰).
نوشته های مشهور دربارۀ کارآفرینان حکایت از آن دارد که کارآفرینان به دلیل پرورش شان تعیین شدند تا آغازگر یک فعالیت جدید باشند. کارآفرینی ارثی نیست، اما بسیاری از کارآفرینان که در آینده خواهند آمد افرادی را به عنوان «الگوهای نقش کارآفرینانه» داشته اند که اینان، خانواده یا آشنایان آن ها هستند که آن ها را در طول سال های رشدشان تحت تأثیر قرار داده اند. حداقل ۴۰ درصد تمام کارآفرینان مستقل، از خانواده هایی هستند که تجربه کارآفرینانه دارند. بچه های کارآفرین اغلب، تجارت روز را که در میز غذا مورد بحث قرار می گیرد می شنوند و ممکن است هنگامی که جوان شدند به محل مؤسسه بروند و حتی ممکن است در طی بعد از ظهرها، آخر هفته و یا تابستان ها در مؤسسه کار کنند. فرزند دختر یا پسر کارآفرین نمی تواند کمکی به آن ها کند، اما از طریق والدین تحت تأثیر قرار میگیرد.
کارآفرینانی که اغلب زود با کار آشنا شده اند، به عنوان «کارآفرینان نو پا» محسوب می شوند. نسبت زیادی از کارآفرینان مستقل هنگامی که در سنین ۱۳ تا ۱۹ سالگی بوده اند، یک شغل موقت داشتهاند. اگر کارآفرینان مستقل را به عنوان یک گروه در نظر بگیریم ، گروهی منسجم و متنوع هستند. تشابهاتشان بدون توجه به نژاد و جنس و ملیت، آنان را از افراد معمولی متمایز می سازد. به عبارت دیگر، گروه کارآفرینان مستقل هم گوناگون و هم منحصر به فرد هستند.
هر چند مطالعات زیادی با هدف شناسایی ویژگی های کارآفرینان مستقل صورت گرفته، اما نتایج محدودی به دست آمده است. یکی از دلایل موفقیت محدود این مطالعات آن است که تحقیقات و مطالعات صورت گرفته، جنبه های مختلف ویژگی های کارآفرینان را در مجموعه گروه های مختلف مورد مطالعه قرار داده اند. بنابراین مشکل است تا به نتایج کاملاً قابل دفاع درباره «خمیر مایه لازم» برای کارآفرینان دست یافت. دلیل دیگر برای عدم اتفاق نظر درباره ماهیت کارآفرینان مستقل این است که آنها به هیچ گروه دیگری از افراد شبیه نیستند. تفاوت های خیلی زیاد در داخل گروه کارآفرینان وجود دارد که مشکل است تا به نتایج قاطعی درباره شباهت هایشان دست یافت.
با وجود اینکه نمی توان به طور قاطع کارآفرینان مستقل را مورد شناسایی قرار داد، مطالعه ویژگی های آن ها جهت ایجاد تصویر روشن تری از کارآفرین واقعی مفید است (فری، ۲۰۰۳ به نقل از؛ تسلیمی، ۱۳۸۴).
به عقیده لیتون[۵۰](۲۰۰۰) کارآفرینان مستقل دارای ویژگی های زیر می باشند:
توانایی ریسک پذیری، نوآوری، دانش در زمینه فنون کار، بازار و بازاریابی، مهارت های مدیریت، کسب و کار، توانایی برای همکاری، برداشت خوب نسبت به کسب و کار و توانایی برای شکار فرصت (لیتون، ۲۰۰۰ ، به نقل از؛ صمدآقایی، ۱۳۸۷).
جانسون (۲۰۰۱)، رفتار کارآفرینان را به شرح زیر خاطرنشان میکند:
ریسک پذیری : کارآفرین فردی است که ریسک می کند.
استقلال : در انجام کار به دیگران وابسته نیست.
کنترل درونی : این افراد عوامل موفقیت و شکست را در خودشان جستجو می کنند و به عوامل خارجی شانس و … استناد نمی کنند.
رشد و تعالی هیجان انگیز : کنجکاوی و سخت کوشی، افراد را ملزم به پیدا کردن روش های جدید و متفاوت می کند.
اعتقاد به خود : کارآفرینان سخت به خود اعتقاد دارند و پیشنهاد آنها بر اساس همین اعتماد است.
شروع کردن از خود : آن ها همه چیز را با اختیار خود شروع می نمایند.
انعطاف پذیری: آن ها همه چیز را در حال تغییر می بینند، لذا انعطاف پذیر هستند.
مقاومت : در بعضی از موارد آن ها مقاوم بوده و پافشاری می کنند.
ابهام : آن ها تحمل ابهام را دارند و در صورت مواجه شدن با ابهام سعی می کنند آن را کشف کنند.
شناسایی مشکل : آن ها تناسب را به سرعت تشخیص داده و با یک نگاه کلیات را می بینند.
نیاز کمتر به حمایت : آن ها کمتر به حمایت دیگران فکر می کنند.
حاکمیت : سعی می کنند به کل امور مسلط باشند.
به عقیده برخی صاحبنظران دیگر، رفتار و نگرش کارآفرینان مستقل به شرح زیر می باشد: (جانسون، ۲۰۰۱، به نقل از صمد آقایی،۱۳۸۷).
انگیزه برای موفقیت و رقابت
احساس مالکیت و پاسخگویی
تصمیم گیری مستقل و خوداتکاء
استقلال از اطلاعات، افراد و اقدامات
دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت ...