معذرتخواهی
دلیل آوردن
صراحت
بدبینی
طفره
بی تفاوتی
ادب تسلیم و احترام
۲-۳- نظریه کنش گفتاری[۱۲]
آنچنان که در دیکشنری لانگمن در زبانشناسی کاربردی آمده است، کنش گفتاری یک پاره گفتار است که به عنوان یک واحد کاربردی در ارتباط به کار گرفته می شود. در تئوری کنش گفتاری، پاره گفتار دو معنی دارد :
الف) معنی لفظی۲ : این معنی اصلی و پایه در پاره گفتار است که از کلمات و دستورهای خاصی که در پاره گفتار است به دست می آید.
ب)معنی ضمنی یا نیروی گفتاری۳ : که همان تاثیری است که پاره گفتار یا متن نوشتاری روی خواننده یا شنونده میگذارد.
به طور مثال در این عبارت که : “ من قبلا نامزدی کردم” ، معنای لفظی آن چیزی است که در خصوص برنامه و تصمیم گوینده، بیان میشود. اما نیروی گفتار تأثیری است که گوینده میخواهد در حین سخن گفتن بر روی شنونده بگذارد؛ که این مورد ممکن است به معنای یک پاسخ منفی ( امتناع ) به یک درخواست ازدواج باشد. عمل گفتار (نیروی گفتار ) یک جمله یا یک نطقی است که هم معنای لفظی و هم توان منظوری را دارد. ( سرل۴: ۱۹۷۶). به عنوان مثال روشنتری از این مفاهیم، فرض کنید یک معلم وارد کلاس می شود و رو به یکی از دانشآموزان که کنار پنجره نشسته است میکند و میگوید: “ چقدر هوا گرم است” . عبارتی که وی تلفظ میکند دارای معنای صریح و روشنی است که دلالت بر گرمی هوادارد. این دلالت همان معنای لفظی است. گوینده از بیان این گزاره، این درخواست را از دانشآموز دارد که پنجره را باز کند.
انواع مختلفی از کنش گفتاری وجود دارد: نظیر تقاضانامه، دستورها، فرمانها، شکایتها، وعدهها، امتناعها. کنش گفتار که بعضی اوقات غیر مستقیم انجام می شود، به عنوان"کنش گفتار غیر مستقیم ” شناخته شده است؛ مانند کنش گفتاری که در بالا گفته شد. کنشهای گفتار غیر مستقیم عملکردهای مؤدبانه تری از انواع معین کنش های گفتار هستند نظیر تقاضاها، ردکردنها.
سرل (۱۹۷۶) یک دسته بندی ۵ قسمتی از کنشهای گفتاری را پایهریزی کرده که به شرح ذیل می باشد:
الف ) تعهدی[۱۳]: یک کنش گفتار که گوینده را متعهد میکند که کاری را در آینده انجام دهد نظیر یک قول یا تهدید. به طور مثال:
اگر دعوا یا منازعه را متوقف نکنید به پلیس تلفن خواهم زد. (تهدید)
من تو را فردا به سینما خواهم برد. (قول)
ب) اخباری (اظهاری)[۱۴]: یک کنش گفتار که حالت امور را درجهان تغییر میدهد. به طور مثال در طی مراسم عروسی عمل ازدواج زمانی انجام می شود که عبارت : من شما را زن و شوهر اعلان می کنم، اظهار میشود.
ج) هدایتی[۱۵] : کنش گفتاری است که کارکرد مجاب کردن شنونده برای انجام دادن کاری را دارد. نظیریک پیشنهاد، یک تقاضا، یا یک دستور. مانند:
لطفاً بنشینید ، چرا پنجره را نبستی؟
د) بیانی[۱۶] : کنش گفتاری که در آن گوینده احساسات و عقایدش را در خصوص چیزی اظهار میکند نظیر عذرخواهی، شکایت، از کسی تشکر کردن، به کسی تبریک گفتن. به طور مثال : غذا خوشمزه بود .
ه) بازنمایی[۱۷] : کنش گفتاری که حالتها و رویدادها را درجهان توضیح میدهد. نظیر یک حکم ( ادعا، بیانیه )، یک ادعا ( مطالبه ) و یک گزارش. به طور مثال این بیانیه: این یک ماشین آلمانی است.
مطابق دسته بندی سرل در خصوص اعمال گفتار (۱۹۷۶)، عمل ردکردن زیر دسته دستوریها قرار میگیرد که به اعمالی اشاره دارد که قصد دارند شنونده را مجاب کنند تا کاری انجام دهد. با این حال باخ و هامیش[۱۸] (۱۹۷۹)، دستوریها را با عنوان اعمالی که نه تنها نگرش گوینده را نسبت به تعدادی از اعمال آتی که به وسیله شنونده اظهار می شود تعریف کردند، بلکه نیت و قصد و آرزو و تمایل گوینده که اظهار او یا نگرش او به عنوان دلیلی برای شنونده محسوب میشود تا دست به کار شود را نیز در زمره هدایتی ها تعریف کردند.
عمل رد کردن، می تواند در دسته بیانی در نظر گرفته شود که به وسیله سرل (۱۹۷۶) به عنوان اعمالی که گوینده احساسات و عقاید ونگرشهایش را در خصوص چیزی بیان میدارد تعریف میشود. در حالیکه در مدل باخ وهامیش (۱۹۷۹)، عمل ردکردن ممکن است یکی از گزارههای واقعی وحقیقی باشد که به عنوان یک عبارت اعتقادی یا یک عبارت قصدی (منظوری) تعریف می شود.
متفاوت با آنچه سرل و باخ و هامیش اظهار کردهاند، براون و لوینسون (۱۹۸۹) فرض کردهاند که انواع مسلمی از تعامل گفتار فی نفسه تهدید آمیز هستند ( با تهدید مواجه می شوند). هدایتیها که در میان گروهی از اعمال فهرست میشوند که خواسته وجهه منفی[۱۹] مخاطب (تمایل به اینکه انتخاب آتی عملش مختل نشود) را تهدید میکنند. در حالی که عبارتهای بیانگر، در میان آنهایی فهرست میشوند که خواسته وجهه مثبت مخاطب[۲۰] (تمایل به اینکه خواسته او برای دیگران پسندیده و خوشایند باشد) را تهدید میکنند.
نگارنده خودش نیز با نظر براون و لوینسون موافق است و بحث میکند که عمل ردکردن عملی است که خواسته شنونده را تهدید می کند. به خصوص در مورد ردکردن یک دعوت و یا تعارف صورت خواسته مثبت دعوت کننده تهدید می شود. چرا که زمانی که یک شخص به شخصی دیگر تعارف میکند که دعوتش را بپذیرد، او در حقیقت امیدوار است که دعوت او مورد پذیرش واقع شود. دعوت کننده تمایل دارد که دعوتش برای مدعو خوشایند باشد، هر چند زمانیکه مدعو، دعوت را رد میکند. مدعو صورت خواسته مثبت دعوت کننده را شکسته است و درنتیجه استراتژی های مشخص لازم است که صورت خواسته دعوت کننده حفظ شود .
۲-۴- جفتهای مجاور[۲۱]
وجود رد کردن در سازمان یک مکالمه به خودی خود وجود ندارد و اول باید پاره گفتاری تولید شود، که بعد از آن یک پاسخ منفی به آن داده می شود، که این ترتیب و آرایش به نام مجاورت ( هم جواری) جفتی ( دوتایی) یا جفتهای مجاور شناخته شده است. جفتهای مجاور نوعی پاره گفتار جفتی از نوع سوال و جواب ، احوالپرسی – احوالپرسی ، تعارف – قبول /رد ، عذرخواهی –کمینه سازی و … هستند : مطابق نظر شگلاف و ساکس[۲۲] (ذکر شده توسط لوینسون ۱۹۸۳)، جفتهای مجاور، توالی دو پاره گفتار است که همجوار هستند و توسط گویندههای متفاوت ایجاد می شوند و به عنوان اولین و دومین قسمت تنظیم شده و طبقه بندی می شوند. بنابراین یک قسمت اول خاص به قسمت های دوم خاص نیاز دارد. به طور مثال، تعارف نیاز به پذیرش یا رد ( نپذیرفتن ) دارد، احوالپرسی نیاز به احوالپرسی متقابل دارد و الی آخر. یک قانون وجود دارد که همجواری جفتی را کنترل میکند: با ایجاد کردن بخش اول تعدادی از جفت ها، گوینده کنونی باید صحبت را قطع کند و سپس گوینده بعدی باید درهمان نقطه ( که صحبت متوقف شد ) بخش دوم جفت همجوار را ایجاد کند.
نظریهای با توجه به پاسخهای قسمت دوم وجود دارد به نام نظریه ارتباط شرطی ( رابطه شرطی). نظریه ارتباط شرطی مشخص میکند که بخشهای همجواری جفتی یک قاعده ساختگی ( تکوینی) از نوعی که حتماً یک سوال باید یک جواب دریافت کند، یا یک تعارف باید یک پاسخ مثبت دریافت کند، نیست. بلکه مطرح کردن انتظارات خاص مخاطب نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
لوینسون (۱۹۸۳: ۳۰۷) بحث زیر را در مورد بررسی قرار داده است :
“عاقلانه این است که همه پتانسیل پاسخهای قسمت دوم جفتهای مجاور ( پاسخهای ثانویه )، اعتبار یکسان و مساوی نداشته باشند. یک عامل رتبه بندی برای پیشنهادهای موجود برای پاسخ قسمت دوم وجود دارد. به گونهای که حداقل یک طبقه از پاسخهای دارای برتری مرجح است و دیگری مقدم و مرجح نیست”
پاسخ های ثانویه مرجح از لحاظ ساختاری جهتهای سادهتری دارند، در حالیکه پاسخهای ثانوی غیرمرجح بوسیله انواع مختلفی از پیچیدگیهای ساختاریعلامت گذاری می شوند.
پاسخ های ثانوی غیر مرجح معمولاً بعد از یک تاخیر قابل توجه با یک مقدمه که وضع غیرمرجحشان را نشان میدهد، اتفاق می افتد. معمولاً لفظ ” خوب…” با تعدادی دلیل برای توجیه اینکه چرا نمی توانیم یک پاسخ ثانوی مرجح اقامه کنیم، بیان می شود .
این سازماندهی رجحان، به طور عمیقی به عمل رد کردن ( نپذیرفتن ) به عنوان بخشی از جفت ثانوی مربوط است. در یک تعارف، دعوت، تقاضا یا پیشنهاد، جفت ثانوی میتواند تعارف، دعوت، تقاضا یا پیشنهاد را بپذیرد یا رد کند. قبول تعارف یا دعوت به عنوان پاسخ ثانوی مرجح علامتگذاری میشود. در حالیکه رد یا امتناع یک پاسخ ثانوی غیر مرجح است.
این مرجحها و غیر مرجحها شامل انواع مشخصی از پاسخهای ثانوی نظیر پاسخهای منفی ( عدم پذیرش) تقاضا، امتناع نسبت به تعارف، اختلاف ها، میباشد. ارتباط میان محتوا وصورت در پاسخهای ثانوی در جفتهای مجاور به صورت زیر است: ( لوینسون : ۱۹۸۳)
ارتباط میان محتوا وصورت در پاسخهای ثانوی در جفتهای مجاور
بخش های ثانوی دومی
بخش های اول