نظریه پردازان و پژوهشگران مختلف سعی کرده اند تا تعریفی عمومی از سرمایه فکری مطرح کنند، اما پیرامون ادبیات تعریف، عبارت سازی و طبقه بندی این مولفه ها اشتراک نظر عمومی وجود ندارد.
از نظر بروکینگ سرمایه فکری اصطلاحی است که به ترکیبی از دارایی های نامشهود بازار، مالکیت معنوی، عوامل انسان محور و زیر ساخت ها اشاره دارد که شرکت را قادر به فعالیت می کنند(بونیتیس و همکاران، ۲۰۰۰).
روس[۱۱] و همکارانش بر این باورند که سرمایه فکری شامل کلیه فرایندها و دارایی هایی است که به طور معمولی و سنتی در ترازنامه نشان داده نمی شود و همچنین شامل آن دسته از دارایی های نامشهود مانند علایم تجاری یا برندها و حق امتیاز است که روش های حسابداری مدرن آنها را در نظر می گیرند. به عقیده آنها، مفهوم سرمایه فکری حاصل جمع دانش اعضای یک سازمان و تبدیل کاربرد عملی دانش اعضای سازمان است.
استوارت[۱۲] می گوید سرمایه فکری، مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت (دارایی ) معنوی و تجربه است که باعث ایجاد ثروت می شوند و هنوز تعریف جهان شمولی برای آن وجود ندارد(مجتهدزاده و همکاران، ۱۳۸۹).
از نظر بونتیس[۱۳]، سرمایه فکری یک موجودیت پیچیده و گریزان است اما زمانی که کشف شود و مورد استفاده قرار گیرد سازمان را قادر می سازد تا با منبعی جدید، در محیط رقابت کند. به عقیده وی٬ سرمایه فکری جستجو و پیگیری استفاده موثر از دانش (کالای ساخته شده ) در مقایسه با اطلاعات (مواد خام ) است(بونیتیس و همکاران، ۲۰۰۰).
در تعریفی دیگر سرمایه فکری تفاوت میان ارزش بازاری یک شرکت و هزینه جایگزینی دارایی های آن است(مدهوشی و همکاران،۱۳۸۸).
۲-۲-۳- اجزای سرمایه فکری
طبقه بندی های فراوانی در خصوص سرمایه فکری وجود دارد. بیشتر این طبقه بندی ها، سه جزو سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری را اجزای اصلی سرمایه فکری می دانند. در ادامه به برخی از این طبقه بندی ها اشاره می شود:
۲-۲-۳-۱- طبقه بندی ادوینسون و مالون
ادوینسون و مالون، سرمایه فکری را مالکیت دانش، تجربیات کاربردی، تکنولوژی های سازمانی، ارتباطات مشتری و مهارت های رقابتی که فراهم کننده ی زمینه رقابتی در بازار و بینشی نسبت به قابلیت های درآمدی آینده می باشند٬ تعریف کرده اند. مدل اسکاندیا نویگیتور[۱۴] یکی از اولین روش های اندازه گیری برای اندازه گیری سرمایه فکری است.
به عقیده ی ادوینسون و مالون سرمایه فکری شامل دو جزء ابتدایی سرمایه انسانی (مهارت، دانش و تجربیات نیروی انسانی) و سرمایه ساختاری (تمام مواردی که از کارکنان سازمان (سرمایه انسانی) پشتیبانی می کند) است. به خاطر گوناگونی این مولفه ها، آنها سرمایه ساختاری را به سه مولفه سرمایه سازمانی ، سرمایه فرآیندی و سرمایه نوآوری تقسیم بندی می کنند. در این طبقه بندی، سرمایه سازمانی شامل فلسفه سازمان، سیاست ها و سیستم هایی برای استفاده از قابلیت های سازمان است. سرمایه فرآیندی شامل تکنیک ها، رویه ها و برنامه هایی است که هدفشان ارتقا تحویل کالا و خدمات می باشد و سرمایه نوآوری شامل مالکیت معنوی و سایر دارایی های نامشهود دیگر است.
بزرگترین مزیت مدل اسکاندیا این است که تصویر جامع و متعادلی از فعالیت های سازمان به وجود آورده است(عبدالله و همکاران، ۲۰۰۰).
۲-۲-۳-۲- طبقه بندی بروکینگ
بروکینگ در طبقه بندی خود به دارایی های انسان محور، دارایی های زیرساختاری، مالکیت معنوی و دارایی های بازار اشاره کرده است. منظور از دارایی های انسان محور مهارت ها، توانایی ها، تخصص و توانایی های حل مشکل و سبک های رهبری است . منظور از دارایی های زیر ساختاری کلیه فناوری ها، فرآیندها و روش شناسی هایی است که سازمان را قادر به فعالیت می کند. منظور از مالکیت معنوی حق امتیاز، علایم یا مارک های تجاری و دانش فنی است و منظور از دارایی های بازار برندها، مشتریان، وفاداری مشتریان و دسترسی به کانال های توزیع است.
اگرچه بروکینگ، مالکیت معنوی را از دیگر دارایی های زیر ساختاری جدا کرده دیدگاه او و ادوینسون و مالون مکمل هم می باشند. هدف ادوینسون و مالون این بود که اهمیت سرمایه فکری را در سازمان شامل خصوصیات کلیدی، معیارها و رویکردهای مدیریت توضیح دهند. به عقیده ی آنها برای ایجاد سازمانی با هدف حفظ ارزش و افزایش ثروت، مدیریت سرمایه فکری گام ضروری است. بیشتر اهداف بروکینگ مشابه ادوینسون و مالون می باشد با این تفاوت که نگاه او به اجزای سرمایه فکری با هدف حسابرسی می باشد. او به فرایند تعریف و شناسایی، مستند سازی و سنجش سرمایه فکری تاکید دارد. او اظهار می دارد که هدف نهایی هر کسب و کار، گذاشتن ارزش مالی روی دارایی هاست(مجتهدزاده و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۲-۳-۳-طبقه بندی روس و روس
آنها سرمایه فکری را به سرمایه انسانی شامل شایستگی، طرز فکر و چالاکی (زیرکی فکری)، سرمایه ساختاری شامل کلیه ساختارها، فرآیندها و مالکیت معنوی سازمانی و دارایی های فرهنگی، و سرمایه ارتباطی و مشتری شامل روابط با ذی نفعان داخلی و خارجی یک شرکت طبقه بندی می کند
۲-۲-۳-۴- طبقه بندی استوارت
استوارت طبقه بندی خود را به صورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای ارائه کرد. در این طبقه بندی، سرمایه انسانی در واقع کارکنان سازمان است که مهمترین دارایی آن به شمار می آید. منظور از سرمایه ساختاری، دانش موجود در فناوری اطلاعات و کلیه حق امتیازها و برندها است و منظور از سرمایه رابطه ای، اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتری به کار گرفته می شود. این طبقه بندی تا حدودی با طبقه بندی اولیه بونتیس مشابهت دارد(آهنگر، ۲۰۱۱).
۲-۲-۳-۵-طبقه بندی سولیوان
سولیوان به عنوان یکی از بنیان گذاران مدیریت سرمایه فکری، سرمایه فکری را دانشی که می تواند به سود تبدیل شود٬ تعریف کرد. به عقیده ی او سرمایه فکری از دو عنصر سرمایه انسانی و دارایی های فکری تشکیل شده است. به علاوه او دارایی های فکری را که جنبه تجاری دارند٬ از دارایی های فکری ساختاری جدا کرد. دارایی های فکری ساختاری مثل سازمان و ساختار، سرمایه مشتری، رویه ها و متدهای عملیاتی، تحلیل ها و متدهای مدیریتی و روش انجام کسب و کار ناملموس می باشند.
بر خلاف ادوینسون، استوارت وبونتیس ، سولیوان از واژه ی سرمایه ساختاری، شامل همه زیربناهای حمایتی و دارایی های ملموس شرکت که برای تجاری کردن دارایی های فکری مورد نیازند استفاده کرد. بر اساس تعریف او سرمایه انسانی، یا شامل کارکنان شرکت که هر یک مهارت ها، توانایی ها و دانشی دارند می شود یا شامل قابلیت های پیمانکاران، تامین کنندگان و دیگر افراد مرتبط با شرکت.
دارایی های فکری توصیفات مدون، ملموس یا فیزیکی از یک دانش خاص می باشند که شرکت می تواند ادعای مالکیت حقوق آن را داشته باشد(لیم و همکاران، ۲۰۰۴).
۲-۲-۳-۶- طبقه بندی بونتیس
بونتیس، یکی از بزرگترین نظیرپردازان و پژوهشگران در حوزه سرمایه فکری است. وی ابتدا به سه نوع سرمایه انسانی، ساختاری و رابطه ای اشاره کرد و سپس در سال ۲۰۰۰ طبقه بندی خود را به صورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه رابطه ای و مالکیت معنوی تغییر داد. منظور از سرمایه انسانی سطح دانش فردی است که کارکنان سازمان از آن برخوردار می باشند و عمدتا ضمنی است. منظور از سرمایه ساختاری، کلیه دارایی های غیرانسانی یا قابلیت های سازمانی است که در جهت برآورده ساختن نیازها و الزامات بازار مورد استفاده قرار می گیرد. منظور از سرمایه رابطه ای کلیه دانش قرار گرفته شده در روابط سازمان با محیط خود شامل مشتریان، عرضه کنندگان، مجامع علمی و سایر ذی نفعان است(بونیتیس و همکاران، ۲۰۰۰)
سرمایه انسانی
سرمایه ساختاری
سرمایه مشتری
سرمایه فکری
روابط بازار | خط مشیهای سازمانی | هوش انسانی | جوهره و ماهیت |
روابط خارج از سازمان | روابط درون سازمانی | ذهن کارکنان | حیطه عمل |
حجم ماندگار | دسترسی به کارایی | حجم مناسب | پارامترهای اندازه گیری |