- عدالت تعاملی: رفتارهایی که افراد درحین انجام یک پروسه بین خود بروز می دهند(Wang et al, 2012).
۱-۷-۲) رفتار شهروندی سازمانی
رفتار شهروندی سازمانی عبارت است از رفتاری خود جوش، آگاهانه و داوطلبانه که فرد به خاطر انجامش مورد تشویش قرار نمیگیرد ولی انجام این رفتارها به صورت مداوم و مستمر در یک سازمان از یک طرف موجب اثر بخشی و موفقیت سازمانی و از طرف دیگر سبب افزایش و رضایتمندی و بهبود عملکرد کارکنان میگردد(Moorman- Harland,2011). رفتار شهروندی سازمانی شامل آداب اجتماعی،هماهنگی متقابل شخصی،محافظت از منابع سازمان،جوانمردی و نزاکت میباشد (Markoczy - Xin,2011).که با طیف پنج درجه ای لیکرت (از خیلی کم تا خیلی زیاد)و توسط پرسشنامه اندازه گیری میشود.
۱-۷-۳) فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی عبارت است از ارزشهای اصلی، مفروضات، تفسیرات در رویکردهایی که ویژگیهای یک سازمان را مشخص میکند(Marcoulides- Heck,2012). ویژگیهای فرهنگ سازمانی شامل:نوآوری،ریسک پذیری،احترام به مردم،توجه به جزئیات،جمع گرایی و نتیجه محوری و ثبات است که در این پژوهش جمع گرایی و احترام به مردم مورد توجه قرار گرفته است که با طیف پنج درجهای لیکرت (از خیلی کم تا خیلی زیاد) و توسط پرسشنامه ارزیابی شده است عبارتند از:
- جمعگرایی: به فرهنگی اﻃﻼق ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ در آن اﻓﺮاد در ﮔﺮوهﻫﺎی ﻣﻨﺴﺠﻢ و ﻗﻮی ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﮔﺮوهﻫﺎ در ﻃﻮل ﻋﻤﺮ ﻓﺮد ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻤﺮ در ﻋﻮض وﻓﺎداری ﺑﯽ ﭼﻮن و ﭼﺮای او، از وی ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ (مقیمی و رمضان؛۱۶۹:۱۳۹۰).
احترام به مردم: بیان کننده نحوه ی رفتار افراد با همکاران، سرپرستان و مخاطبان سازمان است . سازمانی که احترام و تکریم به دیگران را در اولویت برنامه های رفتاری خود قرار میدهد، دارای فرهنگ احترام به مردم مترقی است(ابراهیمی بجدنی؛ ۱۳۹۱).
-
- قلمرو تحقیق
-
قلمرو موضوعی: تحقیق حاضر از نظر موضوعی در حوزه مدیریت رفتار سازمانی مورد مطالعه قرار میگیرد.
قلمرو زمانی: تحقیق حاضر در یک دوره شش ماهه بهمن ماه ۹۲ تا مرداد ماه ۹۳ انجام شده است.
قلمرو مکانی: قلمرو مکانی در این تحقیق، سازمان تامین اجتماعی استان گیلان است.
فصل دوم
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق
بخش اول
عدالت سازمانی
۲-۱-۱)مقدمه
عدالت والاترین ارزش انسانی و گوه ری گرانبها در راه تحقق حقوق بشر است. آرمان اصلی انسان ها رسیدن به عدالت است (رامین مهر و همکاران؛ ۱۳۸۸). عدالت به عنوان یک نیاز اساسی برای زندگی جمعی انسانها همیشه در طول تاریخ مطرح بوده است. امروزه با توجه به نقش فراگیر و همه جانبه سازمانها در زندگی اجتماعی انسانها، نقش عدالت در سازمانها بیش از پیش آشکارتر شده است. سازمانهای امروزی در واقع مینیاتوری از جامعه بوده و تحقق عدالت در آنها به منزله تحقق عدالت در سطح جامعه است. به همین دلیل امروزه عدالت سازمانی به مانند سایر متغیرهای مهم در رفتار سازمانی از جمله تعهد سازمانی و رضایت شغلی جایگاه خاصی را در متون مدیریت پیدا کرده است. تحقیقات و مطالعات در این حوزه آهنگ رو به رشدی را نشان میدهد و حاصل این تحقیقات دستاوردهای جدید در این حوزه بوده است. معالوصل مدیران در سازمانهای امروزی نمی توانند نسبت به این موضع بیتفاوت باشند ، چرا که عدالت به مانند سایر نیازهای انسانی به عنوان یک نیاز مطرح بوده و هست. چنانچه مدیران سازمانها به دنبال پیشرفت و بهبود در سازمان هستند بایستی قادر باشند درک وجود عدالت در سازمانشان را در کارکنان بوجود آورند(Fondacaro,2011)
۲-۱-۲)تعاریف و مفاهیم عدالت سازمانی
عدالت سازمانی در علوم انسانی، فلسفه و نظریه پردازی، واژه مهمی محسوب می شود. چرا که هر جا انسان و نهادهای انسانی حضور داشته باشند این مفهوم آن جا حضور دارد و چون از مفهوم مجرد برخوردار است هرچه قدر تر کیب نهادهای اجتماعی پیچیدهتر باشد عدالت با غلضت بیشتری آنجا حاضر می شود(صادقی؛۱۳۹۰) .
افلاطون می گوید عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خودش.ارسطو عدالت را به دو دسته عام و خاص تقسیم کرده است . عدالت عام همه فضیلت ها را در بر می گیرد و عدالت خاص یعنی اینکه حق هرکسی را به شایستگی بدهند(رامین مهر و همکاران؛ ۱۳۸۸). عدالت در لغت معادل نظم و ادب است و در فلسفه ” هر چیز در جای خود” معنی کرده اند. در دیدگاه انسانی عدالت به نام قانون نمودار شده است. زیرا عدالت عبارتست از رفتار مطابق قانون. این تعریف که به نظر ما جامع ترین تعریف عدالت است؛ می تواند شامل همه پدیده ها و رفتارهای عادلانه باشد. کلمه معادل عدالت در فرانسه و انگلیسی JUSTICE و در لاتین JUSTITIA است. فرهنگ لغات آگسفورد عدالت را به عنوان حفظ حقوق با اعمال اختیار و قدرت و دفاع از حقوق با تعیین پاداش یا تنبیه توصیف کرده است. اما آنچه در تعاریف این واژه به مقاصد ما نزدیکتر است مفهوم عدالت به معنای برابری و تساوی دادگری و انصاف داوری با راستی و درستی و مفاهیم دیگری از این قبیل است (صادقی؛۱۳۹۰) .
بطور کلی برای عدالت سازمانی با در نظر گرفتن جنبه های مختلف آن میتوان تعاریف فراوانی در نظر گرفت. که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد.
- ادراک کارکنان از انصاف و رفتارهای عادلانه شغلی(Shah,2011)
- عدالت در سازمان بیانگر برابری و لحاظ رفتار اخلاقی در یک سازمان می باشد(Shah,2011)
- مطالعه برابری در کار (رامین مهر و همکاران؛ ۱۳۸۸).
- زوقبی و همکاران از نظریه پردازان دیگری هستند که نگرش وضعی به عدالت دارند و تشخیص اکثریت را ملاک فوق میدانند و معتقد است که هرچیزی که اکثریت کارکنان آن را عادلانه بنامد عدالت سازمانی است(Zoghbi et al,2012).
- از دیدگاه وانگ عدالت سازمانی بر انتظار کارمندان از رفتار عادلانه یک سازمان و عاملین آن دلالت دارد(Wang et al,2012).
- عدالت را ادراک افراد از منصفانه یا غیرمنصفانه بودن رفتار سازمان با آنها تعریف می شود (Chenvert et al,2013)
- ﻣﻨﻈﻮر ﻋﺪاﻟﺖ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ، ﺑﯿﺎن اﺣﺴﺎﺳﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﮐﻨﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ رﻓﺘﺎرﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ آﻧﺎن ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯽآﯾﺪ، ﺑﺮوز ﻣﯽدﻫﻨﺪ(Agarwal,2014).
- اﺣﺴﺎس ادراک ﺷﺪه ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﯿﻮهایی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ آﻧﺎن رﻓﺘﺎر ﻣﯽﺷﻮد (Abeka – Atinga, 2013)
۲-۱-۳)سیر تکامل و تحول عدالت سازمانی
سازمانها جزء لاینفک زندگی انسانها است. انسانها در سازمانهایی به ثبت ازدواج می پردازد، بعد از تشکیل جنین در رحم مادر توسط سازمانهایی تحت نظر است. غالباً در یک سازمان پزشکی به دنیا می آید و در سازمانهای دیگری تولد او ثبت میگردد. بعد از آن توسط سازمانهای متعدد دیگری مراقبت میگردد؛ آموزشهای لازم را طی می کند و بالاخره در یک سازمان مشغول به کار می شود و همزمان با آنها با سایر سازمانها به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط است، و بالاخره اینکه با هماهنگی یک سازمان دیگر با مراسم خاص تشییع و به خاک سپرده می شود. بدین ترتیب مشاهده می شود که انسانها عمر خود را با سازمانها سپری می کنند که این موضوع بیانگر جایگاه و اهمیت سازمان در زندگی انسان است.امروزه با توجه به نقش فراگیر و همه جانبه سازمانها در زندگی اجتماعی انسانها نقش عدالت در سازمانها بیش از پیش آشکارتر شده است. سازمانهای امروزی در واقع مینیاتوری از جامعه بوده و تحقق عدالت در آنها به منزله تحقق عدالت در سطح جامعه است. به همین دلیل امروزه عدالت سازمانی به مانند سایر متغیرهای مهم در رفتار سازمانی، منجمله تعهد سازمانی و رضایت شغلی جایگاه خاصی را در متون مدیریت پیدا کرده کرده است. تحقیقات . مطالعات در این حوزه آهنگ رو به رشدی را نشان میدهد و حاصل این تحقیقات دستاوردهای جدید در این حوزه بوده است. مع الوصف مدیران در سازمانهای امروزی نمی توانند نسبت به این موضوع بی تفاوت باشند، چرا که عدالت به مانند سایر نیازهای انسانی به عنوان یک نیاز مطرح بوده و هست. چنانکه مدیران سازمانها به دنبال پیشرفت و بهبود در سازمان هستند، بایستی قادر باشند درک وجود عدالت در سازمانشان را در کارکنان بوجود آورند(طالبزاده؛۱۳۹۰).
مطالعات اولیه در مورد عدالت به اوایل دهه ۱۹۶۰ و کارهای جی استیسی آدامز بر میگردد.با این وجود اکثر مطالعات در مورد عدالت در سازمانها از سال اهمیت ۱۹۹۰ شروع شدند. طبق یک گزارش از منابع منتشر شده در این زمینه بیش از ۱۰۰ تحقیق بنیادی متمرکز و تقریباً ۴۰۰ تحقیق کاربردی در مباحث عدالت و انصاف در سازمانها تا سال ۲۰۰۱ ثبت شده است.در یک مسیر در این تحقیقات به دنبال تعیین منابع یا کانون عدالت بوده اند؛ به این معنی که چه چیزی را یا چه کسی را کارکنان عامل بی عدالتی در سازمان میدانند.اما در حوزه سازمان و مدیریت مطالعات و تحقیقات اولیه در مورد عدالت به اوایل دهه ۱۹۶۰ و کارهای جی استیسی آدامز بر میگردد. با این وجود اهمیت این موضوع برای محققان مدیریت از سال ۱۹۹۰ روشن می شود به طوری که مقالات ارائه شده در این حوزه طی این سالها روند رو به رشدی را داشته است. واژه عدالت سازمانی توسط گرینبرگ[۲] در سال ۱۹۸۷ مطرح شد به نظر گرینبرگ عدالت سازمانی با ادراک کارکنان از انصاف کاری در سازمان مرتبط است. در واقع این اصطلاح را برای تشریح و تفسیر نقش انصاف در محیط کاری به کار میبرد.به بیانی دیگر این نظریه احساس افراد را درباره منصفانه بودن نحوه رفتار با خودشان و دیگران طبقه بندی و تشریح می کند.احساسی که برای اثربخشی عملکرد سازمانها و رضایت افراد در سازمانها ضرورت دارد. کروپانزانو[۳] عدالت سازمانی را به مثابه یک جستار روانشناتی که روی ادراک از انصاف در محیط کاری تأکید دارد در نظر میگیرد.در ابتدا در خصوص عدالت سازمانی دو نگرش غالب وجود داشته که مفهوم عدالت را مورد تأکید قرار میداد: عدالت توزیعی که بر ستادهها تمرکز داشت و عدالت رویهای که بر کنترل فراگرد تأکید میکرد. در واقع مبحث عدالت یک موضوع غالب و درخور توجه در عرصه زندگی سازمانی است. گواه این مدعی صحبتها و مذاکرات و پرسشهای کارکنان در خصوص مناسب بودن ستادهها و دریافتیهایشان(عدالت توزیعی) و همچنین صحیح و منصفانه بودن رویههای تصمیم گیری مدیران جهت حصول به این ستادهها (عدالت رویهای) در سطح سازمان است. بدین ترتیب نظریه پردازان عدالت توزیعی را تقریباً معادل منافع اقتصادی و عدالت رویهای را معادل منافع اجتماعی در نظر میگرفتند؛ اما مطالعات بعدی نشان داد که ترکیب این دو موجب درک بهتر مقوله عدالت می شود. تحقیقات بایز و مواگ[۴] حاکی از آن بود که یک بعد دیگر از عدالت نیز وجود دارد. آنان این بعد را عدالت مراودهای نامیدند و بیان داشتند که این بعد به انصاف ادراک شده از ارتباطات بین شخصی مرتبط با رویههای سازمانی اشاره دارد.عدالت سازمانی به طور گستردهای در رشته های مدیریت، روانشناسی کاربردی و رفتار سازمانی مورد تحقیق و مطالعه قرار گرفته است. تحقیقات نشان دادهاند که فرایندهای عدالت نقش مهمی را در سازمان ایفا می کنند و چطور برخورد با افراد در سازمانها ممکن است باورها احساسات نگرشها و رفتار کارکنان را تحت تأثیر قرار دهد. رفتار عادلانه از سوی سازمان با کارکنان عموماً منجر به تعهد بالاتر آنها نسبت به سازمان و رفتار شهروندی فرانقش آنها می شود . از سوی دیگر افرادی که احساس بی عدالتی کنند به احتمال بیشتری سازمان را رها می کنند یا سطوح پایینی از تعهد سازمانی را از خود نشان می دهند و حتی ممکن است شروع به رفتارهای ناهنجار مثل انتقامجویی کنند. بنابراین درک اینکه چگونه افراد در مورد عدالت در سازمانشان قضاوت می کنند و چطور آنها به عدالت یا بی عدالتی درک شده پاسخ می دهند، از مباحث اساسی خصوصاً برای درک رفتار سازمانی است(Cropanzano et al, 2011).
۲-۱-۴) ابعاد عدالت سازمانی
همانگونه که بیان شد عدالت در سازمان بیانگر ادراک کارکنان از برخوردهای منصفانه در کار است که خود به شناسایی چهار جزء متفاوت از عدالت در سازمان، یعنی عدالت توزیعی، رویهای ، مراودهای و اطلاعاتی منجر گردیده است.
جدول ۲-۱: ابعاد و مولفههای عدالت سازمانی(دیناچالی؛۱۳۹۰)
عدالت توزیعی : پیامدهای مناسب