طه یاسین رمضان معاون اول صدام حسین رییس جمهور عراق: نیروهای عراقی در داخل خاک ایران هستند و تنها به مناطقی که عراق آنها را مرز طبیعی خود میداند عقب نشینی خواهد کرد.
طارق عزیز معاون نخست وزیر عراق: نیروهای عراقی شش منطقه مرزی به وسعت ۳۷۲ مایل مربع را در دست دارند.
صدام حسین نیز اعلام کرد که نیروهای های عراقی به علت استراتژیک بودن محل های استقرار خود، همچنان در قسمت هایی از خاک ایران باقی ماندند.
اما صدام حسین پس از ناکامی ایران در عملیات رمضان عنوان داشت که عقب نشینی عراقی ها یک مانور بوده است. در فصل پنجم به اقدامات نظامی عراق در حد فاصل عملیات بیت المقدس و عملیات رمضان اشاره خواهد شد.
اما در ایران، با اعلام صدام مبنی بر خروج نیروهای عراقی از خاک ایران، امام خمینی اعلام کردند که حمله نمیکنیم و به لبنان هم فعلا کسی را نمیفرستیم.
فصل پنجم: ایران در آستانه عملیات رمضان
۵-۱.پس از خرمشهر – ایران در آستانه عملیات رمضان
در فصل چهارم از پژوهش فرضیه خود را مبنی بر اینکه استراتژی نظامی برون مرزی ایران پس از فتح خرمشهر برتری در معادلات معطوف به جنگ بود را به اثبات رساندیم. در نهایت مقامات جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفتند که با عبور از مرز عراق و رسیدن رزمندگان ایرانی به نزدیکی شهر بصره در عملیات رمضان، رژیم بعثی عراق را تهدید کنند و اهرم فشاری قوی برای نشستن بر سر میز مذاکره داشته باشند. در آخرین فصل از پژوهش به اولین عملیات برون مرزی ایران، نحوه انجام این عملیات، پیامدها و تاثیر آن بر موقعیت ایران در منطقه و جامعه بین المللی میپردازیم. همچنین قبل از وررود به عملیات رمضان، به بررسی شرایط و موقعیت سیاسی – نظامی دو کشور ایران و عراق در آستانه عملیات رمضان خواهیم پرداخت. ناکامی ایران در عملیات رمضان معلول علل مختلفی می باشد. پنجاه روز وقفه ای که میان آخرین عملیات ایران یعنی عملیات بیت المقدس تا اولین عملیات برون مرزی ایران یعنی عملیات رمضان اتفاق افتاد، باعث گردید نوعی انقطاع در پیروزی های نیروهای ایرانی پدید بیاید. پس از عملیات ثامن الائمه ( شکست حصر آبادان )، طریق القدس ( آزادسازی بستان )، فتح المبین ( آزادسازی غرب دزفول )، بیت المقدس ( آزادسازی خرمشهر ) عملیات رمضان اولین عدم الفتح نیروهای ایرانی محسوب میشد. محققان و نویسندگان دلائل مختلفی را برای این عدم موفقیت ذکر کرده اند. آن چیزی که بدیهی است ناکامی در عملیات رمضان باعث پدید آمدن تردید و نگرانی هایی در بین مردم و مقامات جمهوری اسلامی ایران شد. عملیات رمضان خاطر نشان ساخت که با تغییر میدان نبرد و نیز اتخاذ استراتژی دفاع مطلق به وسیله دشمن، استمرار جنگ بر خلاف گذشته، نیازمند اتخاذ تدابیر و فراهم ساختن شرایط جدیدی است که بدون در نظر گرفتن آنها، کسب نتایج مطلوب امکان پذیر نخواهد بود.(علایی،۱۳۹۱: ۵۵۴) صدام حسین و ارتش عراق شهر بصره را کلید فتح خرمشهر میدانستند و برای این شهر اهمیت فراوانی قائل بودند. ارتش عراق که تا آن روز مواضع محکمی در بصره نداشت با بهره گرفتن از فرصت تقریبا ۵۰ روزه توانست تغییرات مهمی در زمین این منطقه پدید بیاورد و مواضع محکمی را در آنجا مستقر کند. اما در نظر دیگر عملیات رمضان از آن جهت قابل بررسی است که منتقدان خویش را نیز دارد. کثیری از افراد موافق و مخالف معتقند اگر این عملیات به سرانجام میرسید و ایران میتوانست اهداف از قبل تعیین شده را به دست آورد جنگ در این مرحله خاتمه میافت. این عملیات از آن جهت برای منتقدان قابل توجه است که میگویند اگر جنگ در مرحله بعد از فتح خرمشهر به پایان رسیده بود و جمهوری اسلامی حاضر به صلح بود هرگز این عملیات اتفاق نمی افتاد و از موضع فرادست به موضع فرودست نمی آمد. در قسمت آخر این فصل نظرات مخالفان ورود به خاک عراق همراه با دلایل آن را به تفصیل مورد اشاره قرار خواهیم داد. در این فصل به چهار سوال فرعی پژوهش نیز خواهیم پرداخت.
۵-۲.موقعیت سیاسی – نظامی ایران در آستانه عملیات رمضان
شرایط و موقعیت سیاسی ایران در آستانه عملیات رمضان در سطح منطقه ای و بین المللی چگونه بود؟
در ایران مقامات جمهوری اسلامی تصمیم به آن گرفتند که با ورود به خاک عراق، عملیات آفندی جدیدی را انجام دهند. مجموعه عواملی باعث گردید در ایران تصمیم به عبور از مرز گرفته بشود. مجموعه دلایلی از صحبت ها و مواضع مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر ادامه جنگ وجود دارد که به آن اشاره خواهیم کرد:
۵-۲-۱. عدم پذیرش معاهده ۱۹۷۵ توسط رژیم عراق و ادامه حضور آنان در خاک ایران: ارتش عراق بر خلاف تصور مقامات جمهوری اسلامی و بر خلاف صحبت های صدام حسین هنوز از بخش هایی از خاک سرزمینی جمهوری اسلامی ایران خارج نشده بود و بر مناطق مرزی غرب و ارتفاعات مسلط بر شهرهای سومار، سرپل ذهاب، گیلان غرب، مهران، ارتفاعات میمک، نفت شهر و بخشی از مرز شلمچه تا اروند رود تسلط داشت. خارج نشدن نیروهای عراقی و عدم پایبندی صدام حسین به معاهده ۱۹۷۵ الجزایر باعث گردید بر بی اعتمادی چند باره مقامات ایرانی نسبت به صدام حسین افزوده بشود. صدام حسین چند روز قبل از آغاز رسمی جنگ معاهده ۱۹۷۵ را در مقابل دوربین های تلویزیونی پاره کرد و همواره در طول جنگ با ایران بر حق کشور خود مبنی بر حاکمیت بر اروند رود اشاره میکرد.
۵-۲-۲. بی اعتنایی به شرایط و حقوق جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی ایران سه خواسته اصلی و مشخص داشت.
-
- شناسایی و تنبیه متجاوز
-
- پرداخت غرامت
-
- عقب نشینی از مناطق اشغالی
هر چند صحبت هایی مبنی بر اضافه شدن دو شرط دیگر به شرایط ایران بر پذیرش صلح وجود داشت، اما این سه مورد جزء شرایط اصلی جمهوری اسلامی ایران بود و با تامین آن میتوانستند صلح را پدید بیاورند. از زمان حمله رسمی ارتش عراق در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ تا سوم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ که به پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر منتهی شد، شناسایی متجاوز مورد عنایت سازمان های بین المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار نگرفت. البته در محافل غیر رسمی شخصیت های سیاسی از صدام و ارتش عراق به عنوان آغاز کننده جنگ نام میبردند اما این صحبت ها برای ایران تضمین به شمار نمیرفت. حتی در قطعنامه ۴۷۹ شورای امنیت نیز هیچ اشاره به کشور متخاصم نشده است.(همان،۱۳۹۳: ۲۷۳) البته نباید از این نکته غافل شد که نداشتن دیپلماسی فعال و همچنین نبود وزیر امور خارجه در نیم سال ابتدایی جنگ با عراق، کار را برای ایران دشوارتر ساخت و شاید اگر ایران دیپلماسی قوی تری داشت میتوانست اقدامات موثرتری را انجام بدهد. عملکرد ضعیف سازمان ملل متحد و به خصوص شورای امنیت سازمان حتی بعد از پیروزی ایران در سوم خرداد ایران را مصمم تر به ادامه جنگ کرد. به موجب بند ۱ ماده ۲۴ منشور ملل متحد، مسئولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بین المللی را شورای امنیت بر عهده دارد. همچنین بر اساس ماده ۳۹ منشور در اجرای این مسئولیت خطیر شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح و یا عمل متجاوز را احراز و توصیه هایی خواهند نمود و یا تصمیم خواهد گرفت … شورای امنیت به معنی واقعی کلمه در جریان جنگ عراق و ایران ضعیف عمل کرد و همین عملکرد ضعیف بر بی اعتمادی ایران افزود.
۵-۲-۳. پیشنهادات ضعیف
چه در طول ماه های قبلی جنگ عراق با ایران و چه بعد از فتح خرمشهر از طرف هیئت های میانجی و مجامع رسمی و بین المللی پیشنهادات بسیار ضعیفی به ایران ارائه میشد. در این پیشنهادات که به نام پیشنهاد صلح مطرح میشد، نحوه آتش بس و حقوق دو طرف تعیین نمیشد، بلکه تاکید آنها تنها بر پذیرش آتش بس بود. این پیشنهادات از آنجایی برای ایران بسیار ضعیف قلمداد میشد که در زمانی که عراق مناطق وسیعی از خاک سرزمینی ایران را در اختیار داشت و نیروهای عراقی در درون خاک ایران تردد داشتند وامکان داشت پذیرفتن آن به مثابه تضمین هایی باد برای رژیم عراق تا بتواند اراده ی سیاسی و سلطه طلبی خود را بر کشور ایران تحمیل کند. همچنین تحلیل ایران از پیشنهاد آتش بس رژیم بعثی پس از فتح خرمشهر، اجرای یک سلسله عملیات سیاسی و روانی و استفاده از ابزار آتش بس برای جلوگیری از انهدام قدرت نظامی ارتش عراق و پیروزی قاطع ایران ارزیابی می شد. حمله صدام به کویت پس از پایان جنگ با ایران، بر اعتبار و قوت این تحلیل افزود.(لطف الله زادگان،۱۳۸۹: ۲۶)
۵-۲-۴.تصور جمهوری اسلامی ایران از قدرت یافتن
پس از پیروزی های مکرر ایران در عملیات های چهارگانه آزادسازی سرزمین های جنوبی، تصوری در کشور پدید آمد که میتوانند با توان نظامی اراده خود را بر صدام تحمیل کنند و حتی موجبات برکناری صدام حسین رییس جمهور عراق را نیز پدید بیاورند. از طرفی دیگران مقامات جمهوری اسلامی تصور میکردند که با شعار صلح، شور و شوق مردم انقلابی ایران برای حضور در جبهه ها کاهش می یابد و همین دلیلی است بر آنکه توان نظامی ایران در جبهه ها تحلیل یابد. این تصور در اولین عملیات بعد از آزادسازی شهر خرمشهر غالب شد و ایران گمان میکرد که میتواند با برتری نظامی در این عملیات، از موضع بالا و فرادست با رژیم عراق سخن بگوید.
۵-۲-۵. دلایل تاریخی
مقامات ایرانی بعضا برای ادامه جنگ از ادله تاریخی و قرائن و شواهد جنگ های اتفاق افتاده در گذشته استفاده میکنند. آقای علی اکبر ولایتی وزیر سابق امور خارجه ایران میگوید: در جنگ های دوم ایران و روس در ابتدای تابستان ۱۸۲۶ میلادی، عباس میرزا با اتکا به نیروهای مردمی که به خاطر فتوای علما به جبهه آمده بودند، به نیروهای روسیه حمله کرد و نیروهای «پاپکویچ» سردار برجسته روسیه را تا تفلیس عقب نشاند اما در پاییز، نیروهای داوطلب ایرانی به محل های زندگی خود بازگشتند و پاپکویچ با بهره گرفتن از این فرصت، حمله کرد و تا زنجان و نزدیکی قزوین پیشروی کرد. همچنین به جنگ های اسراییل و لبنان نیز اشاره میشود.(مصاحبه دکتر ولایتی با فواد صادقی در سایت انتخاب)
۵-۲-۶. بی اعتمادی مقامات ایرانی به صدام حسین
شاید یکی از مهم ترین دلایلی که باعث شد ایرانیان به نتیجه توقف جنگ با عراق راضی نشوند روحیات صدام و همچنین بی اعتمادی بیش از حد به او بود. تجربه کودتا علیه حسن البکر و راه انداختن جنگی بی دلیل علیه ایران و مواضع او در بیست ماه جنگ باعث گردیده بود مقامات ایرانی هیچ پایه و اساسی بر صحبت های او قائل نباشند و استدلال میکردند که اگر نیروهای رزمنده به شهرهای خود بازگردند، چه بسا که دیگر ایران قادر نباشد آنها را به جبهه های جنگ بیاورد و صدام از این موضوع استفاده کرده و دوباره حملات خود را به ایران آغاز کند و از نو مناطق زیادی را به اشغال خود دربیاورد. امام خمینی رهبر جمهوری اسلامی ایران به عنوان تعیین کننده خط مشی این کشور صدام را یک جانی میدانست که اصلا به هیچ یک از تعهداتی که میگوید پایبند نیست.
پس در حقیقت یک دلیل دیگر هم در مورد شماره شش مستتر است و آن عبارت است از: امکان تهاجم مجدد عراق به سرزمین های ایران
۵-۲-۷. نامساعد بودن شرایط دفاعی ایران در مرزهای جنوبی
از نظر ارزشگذاری سرزمینی مناطق جنگی درگیر با ارتش عراق، از سه منطقه شمالی، میانی و جنوبی، هر دو کشور مناطق جنوبی را دارای اهمیت فراوان میدانستند. مرز ایران در جنوب استان خوزستان در یک دشت وسیع قرار داشت که از نقطه نظر نظامی عبور از آن برای نیروهای زرهی عراق به سادگی میسر بود. در دوران حکومت پهلوی در ایران، قدرت نظامی ایران بر مبنای استراتژی هواپایه طرح ریزی شده بود و همین امر سال ابتدایی جنگ را برای ایرانیان سخت کرده بود. با ورود سپاه به عرصه نظامی گری و جنگ و قرارگرفتن عمده تمرکز فرماندهان نظامی ایرانی بر نیروهای پیاده، نیاز رسیدن و دست یافتن به یک مانع طبیعی مثل رودخانه ارودند رود برای پدافند مطمئن ضروری به نظر میرسید. این استدلال در صحبت های تیمسار ظهیرنژاد و آقای محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه در دیدار شورای عالی دفاع با امام خمینی رهبر جمهوری اسلامی به وضوح دیده میشود. ایران سعی میکرد تا به یک عارضه قابل دفاع در جغرافیای منطقه جنگی دست پیدا کند و به گونه ای از تهاجم مجدد عراق بر کشور در امان باشد. آقای دکتر علایی در کتاب خود مینویسند: “شاید مهم ترین نکته در مسئله عبور از مرز این بود که وقتی جنگی بین دو کشور در میگیرد، همه سرزمین و همه فضای دو کشور درگیر جنگ و منازعه میگردد. بنابراین نمیتوان یک طرف را مقید به جنگیدن در سرزمین خود نمود، در حالی که طرف مقابل خود را مجاز به جنگیدن در هر نقطه ای از خاک حریف میداند. اگر ایران در هنگامی که شهرهایش در اشغال ارتش متجاوز بعثی بود، به جای تلاش برای آزادی سرزمین های خود، بخشی از خاک عراق و شهرهای کشور متخاصم را تصرف میکرد، هیچ کس نمیتوانست به آن ایراد بگیرد. بنابراین مسئله مهم، چگونگی خاتمه دادن به جنگ بود، نه اینکه با جنگیدن با دشمن در خاک وی اشکالی داشته باشد یا عبور از مرز برای رسیدن به اهداف تعیین شده به منظور غلبه بر دشمن و جلوگیری از دسترسی او به اهداف خود، منعی حقوقی یا ایرادی نظامی داشته باشد."(علایی،۱۳۹۱: ۵۱۹)
۵-۲-۸. فشار افکار عمومی در ایران
شاید یکی از آفات بررسی نکردن رویداد تاریخی، توجه نکردن به شرایط و مقتضیات زمان خود رویداد است. مسئله ادامه یافتن جنگ پس از فتح خرمشهر نیز از این قالب مستثنی نیست. در ایران پس از آزادسازی خرمشهر، جو و افکار عمومی به صورتی شکل گرفته بود که مردم خواستار تنبیه متجاوز ( عراق ) و ورود به خاک این کشور را داشتند. حتی آوارگان و مردم عراق که در ایران بودند هم در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به تجمع زده و خواستار ورود ایران به خاک عراق شدند. از طرفی از روز آغاز جنگ جوانان زیادی در ایران جان خود را در مقابله با ارتش رژیم عراق از دست داده بودند. افراد زیادی نیز مجروح و جانباز شده بودند و مطالبات فراوانی مبنی بر این که ایران نباید از تنبیه عراق دست بکشد داشتند. شاید این نکته جز مهم ترین دلایل باشد که کمتر به آن توجه شده است و بسیار کم مورد بررسی قرار گرفته است.
اما آقای هاشمی رفسنجانی نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع در خطبه های خود در نماز جمعه تهران سه ادله اصلی برای ورود به خاک عراق را مطرح میکنند و معتقند که دلایل فرعی زیادی نیز در پشت این ادله وجود دارد. ایشان به عنوان یکی از تصمیم گیرها، پایان جنگ، گرفتن حقوق و آزادی مردم عراق را به عنوان سه دلیل ایران برای ورود به خاک عراق تشریح میکنند. این سخنرانی در روز ۵ مرداد ماه سال ۱۳۶۱ بعد از شروع عملیات رمضان انجام شده است.(هاشمی،۱۳۹۱: ۱۹)
۵-۳.ایران همچنان پیشگام صلح
همچنان که ایران در تدارک حمله به خاک عراق و عبور از مرز برای رسیدن به نزدیکی شهر بصره بود، صحبت های عمومی امام خمینی رهبر جمهوری اسلامی ایران و فردی که تبیین کننده استراتژی ایران بود در مورد صلح حائز اهمیت است. در حقیقت ایران در آن هنگامی که معتقد به ادامه جنگ است تلاش های خود را برای صلح نیز انجام میدهد. امام خمینی در روز ۳۱ خرداد ماه سال ۱۳۶۱ درباره اعزام هیئت های صلح به ایران و عراق که مورد قبول هر دو طرف باشند گفتند: اشخاصی بیایند که طرفین قبول دارند و بنشینند و ببینند که ما به عراق حمله کردیم یا عراق به ما. خرابی هایی را که آنها وارد کردند ببینند و بروند شهرهای آن ها را هم ببینند. این نشان از آن است که ایران همچنان بر حق قانونی خود نیز تاکید میکند.(جمشیدی؛نخعی؛فوزی،۱۳۷۴: ۹۱)
۵-۴.موقعیت سیاسی و نظامی عراق در آستانه عملیات رمضان
پس از موفقیت ایران در عملیات های چهارگانه و آزادسازی سرزمین های جنوبی در اشغال ارتش عراق، نیروهای ارتش عراق به طور کلی روحیه خود را برای هرگونه اقدامی آفندی و تهاجمی مجدد علیه مواضع ایران از دست دادند. دیگر برای عراق به وضوح مشخص شده بود که باید به هر طوری شده است از شهر بصره دفاع کند. کمک های اطلاعاتی آمریکا به این کشور نیز باعث شده بود از نیت آینده ایران با خبر بشود. بنابراین عراق میبایست تصمیم را اتخاذ کند که مانع از ورود نیروهای ایرانی به خاک خود بشود. صدام حسین به بهانه عقب نشینی در طول فاصله مابین عملیات های بیت المقدس و رمضان اقدامات فراوانی را انجام داد. آقای حسین اردستانی ۱۸ اقدام را برشمرده است:
-
- “عقب نشینی سراسری به مرزهای بین المللی و آرایش جدید در خط های دفاعی
-
- دفاع مطلق در زمین و هجوم در سایر جبهه ها
-
- تعیین جنگ به عنوان اولیت اصلی کشور ( صدام حسین تمام امکانات وزارت خانه های عراق را در جنگ بسیج کرد و برای هر وزارت خانه و سازمان دولتی، ماموریت مشخصی را تعیین نمود )
-
- پوشش ضعف های خطوط دفاعی
-
- کاهش خط های پدافندی
-
- صرفه جویی در قوا و حل مسئله گسترش
-
- کم کردن فاصله عقبه خط مقدم و ایجاد پیوستگی میان آنها
-
- فراخوانی و بسیج همه جانبه نیروی انسانی
-
- توسعه سازمان رزم با تشکیل یگان های جدید
-
- تقویت یگان های پیاده
-
- استفاده از تیپ های سه رقمی ( جدید ) در خط و خارج کردن یگان های سازمانی ( منظور از تیپ های سه رقمی، تیپ های جیش الشعبی یا ارتش خلقی عراق می باشند. )
- ایجاد نیروی احتیاط متمرکز ( و متحرک ) در سطح سپاه ها