با توجه به جایگاه خاصّ دعا در سیره حضرت و اینکه به عنوان شخص بسیار دعا کننده شناخته شده اند؛ امام جعفر صادق ( علیه السلام):
« کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام رَجُلًا دَعَّاء»[۲۰۳]
حتی در میان معصومین ( علیهم السلام ) سیره عبادی حضرت به عنوان الگو و معیار مطرح بوده است و حتی طبق فرمایش امام جعفر صادق که در میان اهلبیت ( علیهم السلام ) شبیه ترین شخص در پوشش و فقه به ایشان سید الساجدین علی بن الحسین ( علیهما السلام ) بوده است[۲۰۴] ولی ایشان ( علیه السلام ) عبادت خود را با امیرالمومنین(صلوات الله علیه) می سنجند، امام محمد باقر( علیه اسلام) :
« هُوَ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْعِبَادَهِ مَا لَمْ یَبْلُغْهُ أَحَدٌ فَرَآهُ قَدِ اصْفَرَّ لَوْنُهُ مِنَ السَّهَرِ وَ رَمِصَتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ دَبِرَتْ جَبْهَتُهُ وَ انْخَرَمَ أَنْفُهُ مِنَ السُّجُودِ وَ وَرِمَتْ سَاقَاهُ وَ قَدَمَاهُ مِنَ الْقِیَامِ فِی الصَّلَاهِ، فَلَمْ أَمْلِکْ حِینَ رَأَیْتُهُ بِتِلْکَ الْحَالِ الْبُکَاءَ فَبَکَیْتُ رَحْمَهً لَهُ وَ إِذَا هُوَ یُفَکِّرُ فَالْتَفَتَ إِلَیَّ بَعْدَ هُنَیْهَهٍ مِنْ دُخُولِی فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَعْطِنِی بَعْضَ تِلْکَ الصُّحُفِ الَّتِی فِیهَا عِبَادَهُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَأَعْطَیْتُهُ فَقَرَأَ فِیهَا شَیْئاً یَسِیراً ثُمَّ تَرَکَهَا مِنْ یَدِهِ تَضَجُّراً وَ قَالَ مَنْ یَقْوَى عَلَى عِبَادَهِ عَلِیٍّ ع »[۲۰۵] : روزی بر پدرم علی ابن الحسین(علیهما السلام) وارد شدم و دیدم که از بیداری رنگ رُخش زرد، از گریه چشمانش به گودی نشسته، پیشانی اش گود، بینی اش از کثرت سجده.. شده است، ساق پاها و پاشنه اش از کثرت ایستادن در نماز خم شده است وقتی او را بدین حال دیدم نتوانستم خودم را کنترل کنم و از روی دلسوزی برای او گریه کردم و او در حال تفکر بود پس به سوی من نگاه کرد و خوش آمد گفت، سپس گفت : پسرم! آن کتاب را که درباره عبادت علی ابن ابی طالب(علیه السلام) است را به من بده، هنگامی که کتاب را به او دادم مقدار بسیار کمی از آن کتاب را خواند سپس از روی شدت ناراحتی کتاب را به سوی پرتاب کرد در حالیکه می گفت چه کسی می تواند مانند علی (علیه السلام) عبادت کند».
از اسامه بن زید روایت شده است :… دیدم علی علیه السلام را مثل پارچه ای روی زمین افتاده و در حال سجده با خدا مناجات می کند و می گفت:
« سبحان اللّه الدائم، فکّاک المغارم، رزّاق البهائم، لیس له فی دیمومته ابتداء، و لا زوال و لا انقضاء» پس از دلم نیامد او را از آن حال خارج کنم تا وقتی که خودش سر از سجده برداشت و…».[۲۰۶]
نوف بکالی روایت می کند:
« امیرالمؤمنین صلوات اللَّه علیه را دیدم که پشت کرده سریع مىرود، عرض کردم: اى مولاى من! کجا قصد دارید؟ فرمود: رها کن مرا اى نوف! همانا آرزوهایم مرا در محبوبم پیش فرستاده، عرض کردم: اى مولاى من! آرزوهایت چیست؟ فرمود: آن کسى که مورد آرزویم هست آنها را مىداند و بىنیازم آنها را براى غیر او بیان کنم و کفایت مىکند براى بنده در ادب داشتنش که در نعمتها و نیازمندىهایش غیر پروردگارش را شریک نگرداند… و به سوى خداوند سبحان روى آور؛ زیرا او مىگوید: «سوگند به عزت و جلالم حتماً قطع مىکنم آرزوى هر کسى را که به غیر من آرزو بندد با مأیوس کردن از او و حتماً لباس خوارى را در میان مردم بر او مىپوشانم و از درگاه قربم او را دور کرده و از رسیدن به خودم او را قطع مىکنم. [۲۰۷][۲۰۸]
روایت شده که مولایمان علىّ بن ابى طالب علیه السّلام پیوسته تمام شب را نماز مىخواند، و ساعت به ساعت بیرون مىآمد و به آسمان مىنگریست و قرآن تلاوت مىنمود.
همچنین در روایت دیگر حبّه عرنى مىگوید:
«وقتى من و نوف در محوطه مسجد [یا: کاخ حکومتى] خوابیده بودیم، ناگهان در اواخر شب امیر المؤمنین علیه السّلام را دیدیم که مانند شخص واله و سرگشته دست خویش را بر دیوار گذاشته و این آیه را تا آخر تلاوت مىفرمود:إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ … وى مىگوید: حضرت این آیات[۲۰۹] را مىخواند و بسان شخص عقل پریده مىگذشت. تا اینکه فرمود: اى حبّه، آیا خوابیدهاى یا بیدارى، عرض کردم: بیدارم.شما که چنین مىکنید، پس ما چگونه باید باشیم؟حضرت چشمانش پر از اشک شد و گریست. و سپس فرمود: اى حبّه، خداوند را مقامى است، و ما را در پیشگاه او جایگاهى، و هیچ کدام از اعمال ما بر او پوشیده نیست. اى حبّه، خداوند نسبت به تو و من از رشته رگ گردن نزدیکتر است. اى حبّه، هیچ چیز نمىتواند من و تو را از دید خداوند پنهان دارد.
سپس فرمود: اى نوف، آیا خوابیدهاى؟ نوف که خوابیده بود از خواب بیدار شد و عرض کرد: نه خیر، یا امیر المؤمنین، بیدار نیستم، امشب بسیار گریستم. حضرت فرمود: «اى نوف، اگر در این شب از خوف خداوند- عزّ و جلّ- بسیار گریستى، فرداى قیامت در پیشگاه خداوند- عزّ و جلّ- چشمانت روشن خواهد شد. اى نوف، هیچ قطرهاى از چشم انسان به خاطر ترس از عظمت خدا به زمین نمىریزد، مگر اینکه دریاهاى آتش جهنّم را خاموش مىسازد. اى نوف، هیچ کس مقام و منزلتش بزرگتر و والاتر از کسى که از ترس عظمت خدا بگرید، و در راه خشنودى خدا دوست و یا دشمن بدارد، وجود ندارد. اى نوف، هر کس در راه خرسندى خدا دوست بدارد، هیچ کس را بر محبّت او مقدّم نخواهد داشت، و هر کس در راه خشنودى خدا دشمن بدارد، خیرى به دشمنان خویش نمىرساند. اینجاست که به حقایق ایمان کاملا نایل خواهید شد.» سپس حضرت آن دو را پند و اندرز داد و موعظه نمود و در اواخر گفتارش فرمود: «پس از خداوند بیم داشته و بپرهیزید، که من شما را بیم دادم.» سپس در حال عبور مىفرمود: «لَیْتَ شِعْرِی فِی غَفَلَاتِی أَ مُعْرِضٌ أَنْتَ عَنِّی أَمْ نَاظِرٌ إِلَیَّ وَ لَیْتَ شِعْرِی فِی طُولِ مَنَامِی وَ قِلَّهِ شُکْرِی فِی نِعَمِکَ عَلَیَّ مَا حَالِی» : «خداوندا، اى کاش مىدانستم که در حال غفلتهایم آیا از من روى گردانى، یا به من مىنگرى؟ و اى کاش مىدانستم که در خواب طولانى و شکر و سپاس اندکم در برابر نعمتهایت، حالم چگونه است؟» حبّه مىگوید: به خدا سوگند، حضرت پیوسته بر این حال بود، تا اینکه سپیده دم طلوع کرد.[۲۱۰]
از دیگر صفات مولایمان علىّ علیه السّلام در شب مطالبى است که نوف براى معاویه بن ابى سفیان ذکر نمود که در هیچ شبى براى حضرتش رختخواب پهن نشد، و هرگز در شدّت گرما و روزهاى بسیار گرم غذا میل ننمود زیرا روزه بودند.و نیز نوف گفت: گواهى مىدهم که آن بزرگوار را در حالى که شب پردههاى تاریکى خود را افکنده بود، و ستارگان غروب کرده بودند، دیدم که ایستاده و محاسن شریف خویش را با دست گرفته و همانند مار گزیده [و یا شخصى که سخت مجروح باشد] به خود مىپیچید و بسان شخص اندوهناک و مصیبت زده گریه مىنماید.
ابى المقدام مىگوید: امام باقر علیه السّلام به من فرمود:
«شیعیان و پیروان علىّ علیه السّلام تنها کسانى هستند که رنگ پریده [و یا: لاغر]، و بدنهایشان آب رفته و خشکیده، و لبانشان [از بسیار ذکر گفتن و دعا] خشکیده، شکمهایشان تو رفته، رنگهایشان پریده و چهرههایشان زرد باشد. و هنگامى که تاریکى شب آنان را فرا مىگیرد، زمین را به عنوان رختخواب برگزیده، و با پیشانىهایشان به زمین روى آورده و سجده کنند. سجدههایشان زیاد و طولانى، و اشکهایشان فراوان، و دعایشان بسیار، و گریستنشان زیاد است، مردم شادمانند و ایشان نگران.»[۲۱۱]
روایت شده است:
« ما در مسجد رسول خدا «ص» انجمنى داشتیم و در کارهاى اهل بدر و بیعت رضوان گفتگو میکردیم ابو درداء گفت اى مردم من شما را آگاه نکنم از کسى که مالش از همه کمتر است و ورعش بیشتر و کوشش او در عبادت فزونتر؟ گفتند او کیست؟ گفت على بن ابى طالب «ع» ابو درداء گفت اى مردم من آنچه را دیدم میگویم و شما هم باید آنچه دیدید بگوئید من خود على بن ابى طالب را در شویحطات نجار دیدم که از موالى خود کناره کرد و از آنان که همراه ویند مخفى شده و پشت نخلها خلوت کرده من او را گم کرده بودم و از من دور شده بود گفتم بمنزل خود رفته است بناگاه آوازى حزین و آهنگى دلگداز شنیدم که میگفت.
«إِلَهِی کَمْ مِنْ مُوبِقَهٍ حَمَلْتَ عَنِّی فَقَابَلْتَهَا بِنِعْمَتِکَ وَ کَمْ مِنْ جَرِیرَهٍ تَکَرَّمْتَ عَنْ کَشْفِهَا بِکَرَمِکَ إِلَهِی إِنْ طَالَ »«معبودا چه بسیار جرم بزرگى که از من برخوردى و در برابرش بمن نعمت دادى و چه بسیار جنایتى که بکرم خود از کشف آن بزرگوارى نمودى معبودا اگر چه بدرازا کشید در نافرمانیت عمرم و بزرگ است در دفتر جرمم من جز آمرزشت آرزوئى ندارم و جز رضایت امیدم نیست» این آواز مرا بخود جلب کرد و دنبالش رفتم و ناگاه دیدم خود على بن ابى طالب است خود را از او پنهان کردم و آرام حرکت نمودم چند رکعتى بجا آورد در آن نیمه شب تار سپس بدرگاه خدا مشغول گریه و زارى و دعا و شکوه شد تا از نفس افتاد و دیگر حس و حرکتى از او ندیدم گفتم خوابش ربوده است براى شبنشینى طولانى او، بیدارش کنم براى نماز بامداد نزد او رفتم و دیدم چون چوبه خشکى افتاده او را جنبانیدم حرکت نکرد و نشانیدمش نشستن نتوانست گفتم إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ بخدا على بن ابى طالب از دنیا رفته دوان بمنزلش رفتم که خبر مرگ او را برسانم فاطمه «ع» فرمود داستان او چیست؟ باو گزارش دادم فرمود اى ابو درداء بخدا این همان غشى است که از ترس خدا باو دست میدهد و آب آوردند و بر چهره او پاشیدند ابو درداء گفت این حالت را بخدا در هیچ کدام اصحاب رسول خدا ندیدم. [۲۱۲][۲۱۳]
جابر بن عبد اللَّه انصارى نقل می کند:
«در جنگ طائف، رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله با على علیه السّلام در مکان خلوتى به نجوا پرداختند؛ چون آن گفت و گو و مجالست طولانى شد، عدّهاى از مسلمانان گفتند چه نجواى طولانى با یک دیگر دارند! رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله فرمود: «ما انا انتجبیته و لکنّ اللَّه انتجاه[۲۱۴]».من با او نجوا نمىکردم بلکه خداى سبحان با او نجوا و گفت و گو مىکرد.[۲۱۵]
۱۳‚۱.نسخه شناسی صحیفه علویه و تاریخچه جمع آوری ادعیه حضرت
به نظر می رسد اولین گرد آورنده دعاهای حضرت، عبدالعزیز بن یحیی بن عیسی جلودی بصری است؛ او محدث مشهور سده چهارم قمری و متوفای سال ۳۳۲ قمری است .جلودی کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام را در ده کتاب جمع آوری نموده که یکی از آنها کتاب دعاء علی (علیه السلام) [۲۱۶]است .پس از وی قاضی قضاعی در کتاب دستورالمعالم الحکم، فصلی را به دعاهای آن حضرت اختصاص داده است .در سده دوازدهم قمری عبدالله بن صالح سماهیجی در کتابی با عنوان الصحیفه العلویه ادعیه حضرت را جمع آوری کرده است .[۲۱۷]
۱‚۱۳‚۱.صحیفه علویه سماهیجی
سماهیجی در کتابش دعاهای حضرت که در کتب مشهور و معتبر بوده گردآوری کرده است .او در مقدمه بیان می کند:
که اسناد احادیث را« خوفا من الاکثار و اعتمادا على الاشتهار، حیث انّها منقوله من الکتب المعتمده المشهوره و الأصول المسنده الّتى هى بین علمائنا»[۲۱۸]حذف و از ذکر مآخذ اجتناب کرده است.
در این کتاب ۱۵۶ دعا آورده است که در چاپ های جدید پنج دعا که پیرامون درمان برخی از بیماریها[۲۱۹] بوسیله دعا بوده توسط ناشر به بهانه پیدا نشدن سند صحیح حذف شده است و در نتیجه فقط ۱۵۱ دعا نقل شده است. کتاب هایى از شیخ بهایى، ابن فهد حلى، ابن طاووس، شیخ طوسى، کلینى، فیض کاشانى، شیخ صدوق و شیخ حر عاملى، از مآخذ کتاب سماهیجى به شمار مى روند.
مزایا
جمع آوری ادعیه خاص حضرت بدون اینکه پیشنیه ای در دسترس، وجود داشته باشد، ترتیب قابل قبول ادعیه، نقل بیشتر ادعیه از کتب معتبر
معایب
عدم نقل منبع و سند دعا، عدم نقل شان صدور دعا، ثواب و فوایدی که بر قرائت دعا مترتب است، به اختلاف نُسخ و اصل و بدل متون ادعیه اشاره نشده است و صدر و ذیل روایتی که در خلال آن دعا نقل شده، آورده نشده است.
متاسفانه در چاپ های مختلف کتاب، مشخص نشده است که بر اساس کدام نسخه و تصحیح بوده است .[۲۲۰] و حتی در چاپ موسسه بوستان کتاب قم با ترجمه آقای سید هاشم رسولی محلاتی منبع شناسی تمام ادعیه صورت نگرفته و مترجم بدون علت و روال خاصی منبع برخی از ادعیه را ذکر کرده است و برخی را ذکر نکرده است و معایب شمرده بر نسخه اصلی شامل ترجمه نیز می شود.
۲‚۱۳‚۱.تکمله های صحیفه علویه سماهیجی
۱‚۲‚۱۳‚۱.الصحیفه العلویه الثانیه
تالیف محدث شهیر میرزا حسین نوری(م۱۳۲۰ق) وی ۱۱۱ دعا که سماهیجی در کتابش ذکر نکرده، آورده است. با این حال برخی از ادعیه صحیفه ثانیه در صحیفه علویه سماهیجی به چشم می خورد و مکرر است .[۲۲۱] محدث نوری در مقدمه کتاب خود می گوید:
« ما بر دعاهای دیگر دسترسی پیدا کردیم که در کتاب های اصحاب ما نقل شده و از نظر آن مرحوم دور مانده و از قلم شریفِ او افتاده است …و در هر دعایی به مأخذ و محلّ آن نیز اشاره کرده ایم تا کمکی باشد برای کسی که می خواهد از روی اطمینان آن ها نگهداری و نقل کند؛ اما مرحوم سماهیجی روی خوش گمانی خود به راویان که آن ها را در درجه والایی از وثوق و اعتماد دانسته از ذکر مأخذ دعاها خودداری کرده و شاید رسم آن زمان چنین بوده است؛ من برخی از نسخه های صحیفه ایشان را دیدم که کنار هر دعا در حاشیه، مأخذ و سند آن را ذکر کرده که اهل خُبره و خَبر ایرادها و نظریاتی دربارۀ آن ها دارند».[۲۲۲]
در بین صحایف علویه موجود ( متقدم و متأخر )، بهترین روش نقل ادعیه متعلق به صحیفه محدث نوری است که در ابتدای دعا مصدر دعا، شأن صدور دعا، سند دعا، در صورت وجود نقل ثواب و خواصِّ دعا و صدر و ذیل روایتی که در خلال آن دعا نقل شده است را ذکر می نماید به طوری که صحیفه ایشان قابل استفاده برای عوام و خواص است.
۲‚۲‚۱۳‚۱.الصحیفه العلویه الثالثه
سید مهدی غریفی بحرانی نجفی از دانشمندان سده چهاردهم قمری. در الذریعه، این کتاب در ضمن آثار مولف ذکر و اطلاعاتی پیرامون نسخه خطی یا چاپی آن ارائه نشده است .
۳‚۲‚۱۳‚۱.صحیفه امام علی (ع)
تالیف جواد قیومی اصفهانی از نویسندگان معاصر، وی در این کتاب ۵۳۲ دعا از دعاهای حضرت را گردآوری و بعد از نقل دعا متن را به فارسی ترجمه نموده و در سه جلد ارائه نموده است . مولف در مقدمه کتاب خود ادعا نموده است:
« کتاب حاضر مجموعه ای است در بردارندۀ تمامی ادعیۀ امیرالمومنین( علیه السلام) که… از منابع شیعه و اهل سنت گردآوری شده است … و تنها ادعیه ای ذکر شده که آن حضرت بیان فرموده اند»[۲۲۳] .
بعد از نقل ادعیه حضرت در موضوعات حمد، مناجات، بر اساس ابواب فقهی( کتاب الطهاره، کتاب الصلاه، کتاب حج و جهاد، کتاب تجارت، کتاب اطعمه، و اشربه، کتاب الصوم )، ادعیه حضرت در قضای حوائج، بیماریها، ایام هفته و ماه، امور متفرقه نقل شده است. مولف در انتهای جلد سوم منابع و مصادر هر دعا را نقل کرده است[۲۲۴] ولی مانند صحیفه سماهیجی ایراداتی مانند: عدم نقل شأن صدور دعا، ثواب و فوایدی که بر قرائت دعا مترتب است، به اختلاف نُسخ و اصل و بدل متون ادعیه اشاره نشده است و صدر و ذیل روایتی که در خلال آن دعا نقل شده، آورده نشده است.برخی از ادعیه از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است که توسط حضرت نقل شده است که در صحیفه مذکور به حضرت نسبت داده شده است، بر خلاف ادعای مولف در مقدمه کتاب،تمام ادعیه حضرت منقول در جوامع روایی شیعه و سُنّی ارائه نشده است[۲۲۵]، در نقل یکی از احراز حضرت شکل حرز مربوط نقل نشده است و…
۴‚۲‚۱۳‚۱.الصحیفه العلویه الجامعه
نسخه مورد استناد ما در این تحقیق با توجه به جامعیت نسبی، آدرس دهی دقیق، نقل اختلاف نُسخ و ترتیب منطقی و چینش ادعیه الصحیفه العلویه الجامعه ابطحی اصفهانی است.[۲۲۶]
در دانشنامه( موسوعه) هایی که پیرامون امیرالمومنین علی ( علیه السلام) است و مستدرکات نهج البلاغه بخشی به نقل ادعیه و سیره دعایی حضرت پرداخته شده است.[۲۲۷]
عنوان کامل کتاب «الصحیفه العلویه الجامعه لأدعیه أمیرالمومنین علی بن أبی طالب علیه السلام» که چاپ اول آن در سال ۱۳۷۷ ه.ش بوده است ولی در سال ۱۳۸۱ ه.ش با ویرایشی جدید و افزودن برخی عناوین چاپ شده است که نسخه مورد استفاده ما چاپ اخیر می باشد.در مقدمه مولف احادیث و سخنانی پیرامون فضایل و مناقب حضرت و ذکر دو روایت پیرامون حالات عبادی ایشان نقل می کند و سپس به ذکرتاریخچه مختصر از جمع آوری ادعیه حضرت می پردازد و در مقدمه عنوان می کند که در این مجموعه قریب به ۷۰۰ دعا جمع آوری شده است؛ ولی در شماره گذاری ادعیه ۵۳۰ دعا شماره شده است و با رجوع به متن کتاب می بینیم در برخی از عناوین مثل تحمیدیه، تسبیحات، دعاهای خیر، نفرین ها، شکایات و… دعاهایی نقل شده است که در شمارش اصلی ادعیه نیامده است[۲۲۸].
سپس روش تحقیق خود را توضیح می دهد و می گوید: « ما در ابتدای کار، بر روی جمع آوری همه ادعیه مأثوره حضرت تمرکز کردیم و به همین منظور در کتابهای ادعیه مورد اعتماد، مثل: مصباح المتهجد ( شیخ طوسی)، إقبال الأعمال و فلاح السائل ( سید ابن طاووس)، الجُنه الواقیه( للکفعمی) و… جستجو و ادعیه حضرت را جمع آوری کردیم علاوه بر آنچه در صحیفه های سماهیجی و نوری وجود داشت و ادعیه تکراری را حذف کردیم سپس بر اساس موضوع اقدام به چینیش دعاها نمودیم… و در نسخه شناسی اگر یک دعا تفاوت هایی در نسخه های مختلف کتاب وجود داشت به آن اشاره کرده ایم و در صورتی که دعا در مصادر دیگر به شکل دیگر وجود داشت در پاورقی بدان اشاره شده است و بر اساس نحوه قرائت، متن ادعیه را اِعراب گذاری کرده ایم.و در پایان کتاب تمام آیاتی که در متن ادعیه وجود داشت استخراج شده است و فهرست شده است و ذیل هر دعا اگر آیات وجود داشت در پاورقی نام سوره و شماره آیه ذکرشده است و همچنین به دعاهایی که از قرآن کریم اقتباس شده است اشاره کرده ایم. همچنیین معنی واژه هایی که نامأنوس( غریب) و رایج نیستند را از منابع معتبر لغت شناسی، توضیح داده و در پاورقی ذکر کرده ایم.»[۲۲۹]
در بخش پایانی کتاب فهرست هایی تهیه شده است:
فهرست آیات بکار رفته در متن ادعیه و ذکر نام سوره و شماره آیه و شماره صفحه به تفکیک سوره وجود دارد.
فهرست جملات آغازین هر دعا تهیه شده است که جستجو و یافتن یک دعای خاص را آسان می نماید.
منابع و مصادر ذکر شده است و اگر یک دعا بیش از یک منبع نقل شده بود نام آن منابع نیز آمده است و گاهی ذکر سلسله سند و شأن صدور دعا و …
کتابنامه مصادر استفاده شده در کتاب: نام کتاب، ملف،محل نشر و سال نشرو گاهی نام ناشر.
فهرست اجمالی و تفضیلی ادعیه
۱‚۴‚۲‚۱۳‚۱.مزایا
جامعیت نسبی اثر
اشاره به اختلاف نُسخ در پاورقی ادعیه
متمایز کردن اکثر آیات و سوره ها از متن دعا وذکر نشانی آیات
دانلود پایان نامه درباره : گونه شناسی دعا در کلام امیرالمومنین علی- فایل ...