۲-۲. آمادگی جسمانی و اثرات آن بر زندگی
آمادگی جسمانی، عبارت است از توانایی زیستن به عنوان موجودی متعادل و کامل. همچنین آمادگی جسمانی را میتوان انجام دادن کارهای روزمره بدون خستگی و صرف انرژی زیاد تعریف کرد (کاسپرسن، ۱۹۸۵). نیل به آمادگی جسمانی و حفظ آن، بر تمام جنبههای زندگی تأثیر میگذارد و علاوهبر تقویت تندرستی، در افزایش بازدهی کاری نیز مؤثر است (آقا علینژاد، ۱۳۹۱).
آمادگی جسمانی از عناصر متعددی به وجود میآید و این عناصر در سطوح مختلفی قابل طبقهبندی هستند. بعضی از این عناصر با تندرستی و بعضی با اجرای مهارتهای حرکتی در ارتباطند. آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی، با توسعه و نگهداری آن دسته از عواملی که از طریق پیشگیری و درمان بیماریها، تأمین کنندهی سلامت هستند در ارتباط است و در قابلیت عملکرد و حفظ یک الگوی زیستی سالم مؤثر است. بنابراین آمادگی جسمانی وابسته به تندرستی، در طول زندگی از اهمیت ارزیابی برخوردار است. آمادگی جسمانی وابسته به اجرای حرکتی به توسعه و حفظ آن دسته از عوامل آمادگی علاقمند است که موجب اجرای فعالیتهای بدنی مانند ورزش میشود. در آمادگی اجرای حرکتی بر توسعهی کیفیتهای بهبود دهنده اجرای فعالیتهای جسمانی (ورزش) تأکید میشود در حالی که در آمادگی تندرستی بر زندگی بهتر توجه میشود (شیخ، ۱۳۸۶). آمادگی جسمانی چه در زمینهی تندرستی و چه در زمینهی مهارت حرکتی باید با ویژگیهای شخصی مانند سن، نیازها، اهداف و کار و وظیفهی او متناسب باشد. تمام افراد دارای حد معینی از اجزای آمادگی تندرستی و آمادگی حرکتی هستند و محدودهی رشد و تکامل این اجزا با خصوصیات شخصی متناسب است (شیخ، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱. اجزای آمادگی جسمانی
ـ اجزای آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی
استقامت قلبی ـ عروقی و تنفسی: عبارت است از قابلیت دستگاه گردش خون و تنفس برای هماهنگی با فعالیت مورد نظر به منظور تأمین اکسیژن و دفع مواد زائد و توانایی برگشت سریع به حالت اولیه پس از انجام کار.
انعطافپذیری: انعطافپذیری به عنوان حداکثر دامنهی حرکت در یک مفصل تعریف میشود.
استقامت عضلانی: به توانایی عضله برای تداوم اجرا بدون خستگی گفته میشود.
قدرت عضلانی: حداکثر نیرویی است که یک عضله و یا گروهی از عضلات، فقط برای یک بار میتوانند در مقابل یک نیروی مقاوم وارد کنند.
ترکیب بدنی: عبارت است از مقادیر نسبی عضله، چربی، استخوان و دیگر بخشهای حیاتی بدن (آقا علینژاد، ۱۳۹۱).
ـ اجزای آمادگی جسمانی مرتبط با مهارتهای ورزشی
چابکی: به توانایی تغییر سریع و ناگهانی جهت حرکت و سرعت، همراه با حفظ تعادل گفته میشود.
هماهنگی: توانایی استفاده از حواس از جمله بینایی و شنوایی، همراه با بخشهای دیگر بدن به منظور اجرای تکالیف، به طور یکنواخت و روان.
تعادل: به توانایی حفظ بدن در فضا گفته میشود.
توان: بکارگیری حداکثر نیرو در حداقل زمان.
سرعت: عبارت است از توانایی جابجا شدن کل بدن (مانند دو) یا یک اندام (مانند سرعت دست در مشتزنی) در حداقل زمان.
زمان عکسالعمل: عبارت است از فاصلهی زمانی بین دریافت محرک و شروع پاسخ.
یک ورزشکار، برای اجرای موفقیت آمیز مهارتهای مختلف ورزشی، علاوهبر اجزای آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی، به توسعهی اجزای مرتبط با مهارت نیز نیازمند است. همچنین هر فرد جهت حفظ سلامتی و تندرستی خود، نیاز است که با برنامهریزی و تمرین، عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با سلامتی را توسعه دهد (آقا علینژاد، ۱۳۹۱).
۲-۳. آمادگی قلبی ـ تنفسی
آمادگی قلبی ـ تنفسی (قلبی ـ عروقی) از مهمترین عوامل آمادگی جسمانی است که به دلیل اهمیت آن در تندرستی انسان، توجه زیادی را به خود معطوف نموده است (شیخ، ۱۳۸۶).
آمادگی قلبی ـ تنفسی، عبارت است از برخورداری از نوعی کیفیت که به وسیلهی آن، قلب و تنفس میتوانند به سهولت خود را با شدت فعالیت بدنی هماهنگ کنند و با همان سهولت، از خستگی به درآیند و فعالیت دیگری را شروع نمایند. استقامت قلبی ـ تنفسی، به عواملی مانند کارآیی ششها، قلب، رگهای خونی، کیفیت و کمیت خون و اجزای سلولی که به بدن هنگام تمرین کمک میکنند، بستگی دارد. آمادگی قلبی ـ تنفسی، عاملی مرتبط با سلامتی در نظر گرفته میشود، زیرا:
-
- سطوح پایین آمادگی قلبی ـ تنفسی، با افزایش قابل ملاحظهی خطر مرگ ناگهانی مرتبط است.
-
- افزایش آمادگی قلبی ـ تنفسی، با کاهش در مرگ ناشی از تمام علل مرتبط است.
-
- سطوح بالای آمادگی قلبی ـ تنفسی، با سطوح بالاتر فعالیت جسمانی روزمره مرتبط است که به بسیاری از فواید سلامتی بستگی دارند (پولاک، ۱۹۹۰).
استقامت قلبی ـ تنفسی، وسیلهی دفاعی اصلی در برابر خستگی است. افرادی که از استقامت قلبی ـ تنفسی، خوبی برخوردارند، میتوانند فعالیتهای بدنی شدید را بدون از نفس افتادن و خستگی شدید، برای مدت طولانی حفظ کنند. م
یزان مرگ ناشی از بیماری قلبی ـ عروقی در این افراد، هشت مرتبه کمتر از افراد ناآماده است (پولاک، ۱۹۹۰). پایین بودن ظرفیت تنفسی، حتی در ورزشها و فعالیتهای کم تحرک، منجر به خستگی میشود.
آمادگی قلبی ـ تنفسی، که آمادگی قلبی ـ عروقی یا حداکثر توان هوازی نیز نامیده شده است، توانایی دستگاههای قلبی ـ عروقی و تنفسی و توانایی انجام تمرینهای شدید پیوسته است (شفرد، ۱۹۶۸). آمادگی قلبی ـ تنفسی، با حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2 max) ارتباط مستقیم و بالایی دارد و معمولاً با اندازهگیری آن میتوان میزان کارآیی دستگاههای گردش خون و تنفس را به طور دقیق تعیین کرد (شیخ، ۱۳۸۶). و البته ذکر این نکته لازم است که هنگام تفسیر نرمهای آمادگی جسمانی در کنار VO2 max ، به عوامل دیگر مؤثر در عملکرد هوازی نیز باید توجه شود که از آن جمله است:
-
- تفاوت در ترکیب بدن.
-
- کارآیی دویدن.
-
- کسر (درصد) حداکثر اکسیژن مصرفی که توانایی دویدن یا پیادهروی مداوم در درصد بالایی از حداکثر اکسیژن مصرفی است.
-
- انگیزه (آدامز، ۱۳۹۱).
۲-۳-۱. سازگاریهای قلبی ـ تنفسی با ورزش
هنگام اجرای یک وهلهی ورزش، دستگاههای بدن انسان، به قدری قابلیت و توانایی دارند که دستگاههای قلبی ـ عروقی و تنفسی میتوانند خود را با تأمین نیاز فوقالعادهی عضلات فعال، سازگار کنند. هنگامی که دستگاه قلبی ـ عروقی و تنفسی، به طور پیدرپی با نیازهای همچون انجام فعالیتهای زندگی روزانه روبرو میشوند، به گونهای خود را با این شرایط سازگار میکنند که در نتیجهی آن، اجرای فعالیت استقامتی بهبود مییابند. در این قسمت، سازگاریهای حاصل از ورزش در عملکرد دستگاه قلبی ـ تنفسی، به طور خلاصه مورد بررسی قرار میگیرد.
۲-۳-۱-۱. سازگاریهای قلبی ـ عروقی با تمرین
اندازهی قلب: واکنش قلب نسبت به کار زیاد، به صورت افزایش وزن، حجم و ضخامت دیوارهی بطنها و اندازهی حفرهها بروز میکند و همهی این تغییرات، در نتیجهی تمرینهای استقامتی رُخ میدهند.
حجم پلاسما، حجم ضربهای و حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2 max): افزایش حجم پلاسما، یکی از مهمترین تغییراتی است که در اثر تمرین استقامتی رُخ میدهد. این افزایش، یکی از مهمترین عوامل افزایش حجم ضربهای ناشی از تمرین است. حجم ضربهای نیز بر اکسیژن مصرفی مؤثر است. هر گاه حجم پلاسما زیاد شود، حجم خون هم زیاد میشود. در نتیجه، خون بیشتری وارد قلب میشود و حجم ضربهای افزایش مییابد. به دنبال افزایش حجم ضربهای، برونده قلبی نیز بیشتر میشود. افزایش برونده قلبی، اکسیژن بیشتری در دسترس عضلات فعال قرار میدهد، بنابراین، سبب افزایش VO2 max میشود.
فشار خون: پس از اجرای برنامهی تمرینهای استقامتی، فشار خون سرخرگی در خلال فعالیتهای ورزشی زیر بیشینه و بیشینه تغییر بسیار کمی میکند، ولی فشار خون استراحتی افرادی که پیش از تمرین استقامتی، به پُرفشار خونی ملایمی مبتلا بودند، معمولاً کاهش مییابد (آقا علینژاد، ۱۳۹۱).
۲-۳-۱-۲. سازگاریهای تنفسی با تمرین
هر چند ممکن است دستگاه قلبی ـ عروقی، به بافتها خون کافی برساند، ولی اگر دستگاه تنفسی، اکسیژن کافی را برای تأمین نیاز بافتها وارد بدن نکند، استقامت کاهش خواهد یافت. عملکرد دستگاه تنفسی، معمولاً موجب محدودیت نحوهی اجرای مهارت نمیشود؛ زیرا بر تهویه، خیلی بیشتر از عملکرد قلبی ـ عروقی افزوده میگردد؛ ولی دستگاه تنفسی هم مانند دستگاه قلبی ـ عروقی، با تمرین سازگاریهای ویژهای کسب میکند، تا کارآیی آن، به حداکثر برسد.
حجمهای ریوی: به طور کلی، حجمها و ظرفیتهای ریوی، در اثر تمرین تغییر کمی میکنند. ظرفیت حیاتی، اندکی افزایش مییابد و در همین زمان، حجم باقی مانده کاهش اندکی پیدا میکند. با این همه، ظرفیت کل ریهها، در اساس، بدون تغییر باقی میماند.
میزان تنفس: در اثر تمرین، میزان تنفس معمولاً در حالت استراحت و به هنگام اجرای فعالیت ورزشی زیربیشینه، کم میشود. این کاهش، جزئی است و به احتمال، بازتاب کارآیی بیشتر ریوی ناشی از تمرین است. با این حال، در پاسخ به تمرین، معمولاً میزان تنفس در هنگام اجرای فعالیت ورزشی بیشینه افزایش مییابد.
تهویهی ریوی: در اثر تمرین، تهویهی ریوی تغییری نمیکند و یا این که مقدار آن ممکن است در هنگام استراحت یا فعالیت ورزشی زیر بیشینه، اندکی کم شود. با این حال، تهویهی ریوی بیشینه، به طور قابل توجهی، در اثر تمرین، افزایش مییابد.
انتشار ریوی: عبارت است از تبادل گاز در حبابچهها که در اثر تمرین به هنگام استراحت و تمرین زیربیشینه، تغییر نمیکند. با وجود این، هنگام اجرای فعالیت ورزشی بیشینه، این انتشار افزایش مییابد.
اختلاف اکسیژن خون سرخرگی ـ سیاهرگی: مقدار اکسیژن خون سرخرگی، در اثر تمرین، تغییر خیلی کمی میکند. اگر چه کل هموگلوبین زیاد میشود، ولی مقدار هموگلوبین در هر واحد خون، بدون تغییر باقی میماند و یا حتی ممکن است اندکی کم شود. با وجود این، تفاوت
اکسیژن خون سرخرگی ـ سیاهرگی، در اثر تمرین، به ویژه تمرین بیشینه، افزوده میگردد. این افزایش، در اثر کم شدن مقدار اکسیژن مخلوط سیاهرگی ایجاد میشود. به این معنا که خون برگشتی به قلب، که در واقع، خون مخلوط سیاهرگی کل بخشهای فعال و غیر فعال بدن است و در افراد تمرین کرده ایجاد میشود نسبت به افراد تمرین نکرده اکسیژن کمتری در خود دارد. این حالتها نشان میدهند که بافتها اکسیژن بیشتری جذب میکنند و گردش و توزیع کل حجم خون، مؤثرتر است (آقا علینژاد، ۱۳۹۱).
۲-۳-۱-۳. سازگاریهای متابولیک
آستانهی لاکتات: تمرین استقامتی، آستانهی لاکتات را افزایش میدهد. به عبارت دیگر، در اثر تمرین، این آمادگی ایجاد خواهد شد که با شدت زیاد و با مصرف اکسیژن به نسبت زیادی، اجرای فعالیت بدنی ادامه یابد، بدون آن که لاکتات خون از حد استراحت بالاتر رود. اگر چه VO2 max هم افزایش پیدا میکند، ولی در اثر تمرین، آستانهی لاکتات در درصد بالاتری از VO2 max بروز مییابد. در اثر تمرین استقامتی، حداکثر غلظت لاکتات خون در زمان بروز حالت واماندگی، مقدار کمی افزایش مییابد. این افزایش، به نسبت کم است، به ویژه زمانی که با تمرینهای سرعتی مقایسه شود؛ زیرا در تمرینهای سرعتی، مقدار زیادی لاکتات در خون تولید میشود.
نسبت تبادل تنفسی[۳] (RER) : نسبت تبادل تنفسی، عبارت است از نسبت دیاکسید کربن آزاد شده به اکسیژن مصرفی متابولیسم مواد غذایی. این نسبت، نشانگر نوع سوبستراهایی است که از آنها به عنوان منبع انرژی استفاده میشود. پس از اجرای برنامهی تمرینی، نسبت تبادل تنفسی در هنگام اجرای فعالیت ورزشی زیر بیشینه در هر دو مقدار مطلق و نسبی، کاهش مییابد. این تغییرات، به دلیل استفادهی بیشتر افراد تمرین کرده از اسیدهای چرب آزاد نسبت به کربوهیدرات است.
اکسیژن مصرفی حالت استراحت و فعالیت زیر بیشینه: اکسیژن مصرفی حالت استراحت، پس از شرکت در تمرینهای استقامتی، یا تغییر نمیکند یا اندکی بیشتر میشود. پژوهشهای انجام شده نشان میدهند که میزان سوخت و ساز استراحتی ورزشکاران استقامتی برجسته، افزایش مییابد. در فعالیتهای زیر بیشینه، VO2 در ورزشکاران استقامتی یا تغییر نمیکند و یا با مقدار کمی کاهش همراه است (آقا علینژاد، ۱۳۹۱).
۲-۳-۲. عوامل مؤثر بر توان هوازی بیشینه
عوامل بسیاری روی مقدار اکسیژن مصرفی بیشینه مؤثرند. از جمله مهمترین این عوامل، شیوهی تمرین، وراثت، وضعیت تمرین، اندازه و ترکیب بدنی، جنسیت و سن فرد (مک آردل، ۱۳۹۰) و بلوغ (آقا علینژاد، ۱۳۹۱) است.
۲-۳-۲-۱. شیوهی تمرین
این موضوع عموماً مورد قبول است که تغییرات حاصله در مقدار VO2 max هنگام تمرینهای با روش گوناگون منعکس کنندهی مقدار تودهی عضلانی درگیر در فعالیت است (لوئیس[۴] ، ۱۹۸۳).
در آزمایشهایی که VO2 max ، یک گروه آزمودنی هنگام تمرینهای با روشهای مختلف تعیین شد، بالاترین مقدار VO2 max در تمرینهای نوارگردان به دست آمد. با این حال، آزمون نیمکت (تست پله) امتیازات VO2 max برابری نسبت به مقادیر حاصل از نوارگردان و به طور معنیداری بیشتر از دوچرخه کارسنج به دست به دست آورد (مک آردل[۵] ، ۲۰۰۷). در تمرین رکاب زدن با دست با دست مقدار ظرفیت هوازی فقط به حدود ۷۰ درصد مقدار عملکرد فرد روی نوارگردان میرسد (تونر[۶]، ۱۹۸۳). در مورد شناگران ماهر ولی بدون تمرین، مقدار اکسیژن مصرفی بیشینه هنگام شنا، عموماً در حدود ۲۰ درصد کمتر از ارزشهای حاصله روی نوارگردان بود. در این روشهای مختلف تمرین یک ویژگی آزمون مشخصی وجود دارد، زیرا شناگران تمرین کرده دانشگاهی در هنگام شنا مقدار VO2 max شان فقط ۱۱ درصد از ارزشهای حاصل از نوارگردان کمتر بود. و برخی از شناگران رقابتی ورزیده قادرند در هنگام شنا ارزشهای برابر و حتی بیشتر از مقدار امتیازات VO2 max حاصل از نوارگردان خود کسب کنند (ماگل[۷]، ۱۹۵۷).