با توجه به آنچه ذکر شد فرضیه"بحران مالی بر تجارت دوجانبه خدمات در کشورهای عمده شریک تجاری ایران در بخش خدمات اثرگذار است"، برمبنای نتایج پذیرفته نمی شود.
۵-۳-۲-آزمون فرضیه دوم:
بحران مالی جریان دو جانبه تجارت خدمات گردشگری در کشورهای عمده شریک تجاری ایران در بخش خدمات را تحت تاثیر قرار میدهد.
عوامل اثرگذار بر تجارت دوجانبه خدمات گردشگری شامل درآمد سرانه دو کشور شریک تجاری، تغییرات نرخ ارز، فاصله، شاخص بحران مالی و یا تغییرات آن است. نتایج برآورد الگوی (۴-۳) بیان می کند که درآمد سرانه در کشورهای مبدا گردشگری هر چه بیشتر شود واردات خدمات گردشگری این کشورها بیشتر می شود. کشش درآمد سرانه کشور مبدا بیشتر از کشش درآمد سرانه کشور مقصد است و نشان میدهد که افزایش درآمد سرانه کشورها باعث افزایش تجارت دوجانبه بین شرکای تجاری می شود.
تغییرات نرخ ارز نیز به علت ایجاد نااطمینانی در بازار و فضای مبادله موجب کاهش تجارت می شود. همین طور که در قسمت قبل اشاره شد در زمان بحران مالی معمولا نرخ ارز افزایش مییابد و این موضوع برای دو کشورهای مبدا و مقصد صادق است. افزایش نرخ ارز در کشور مبدا باعث بی ارزش شدن پول این کشور می شود و هزینه سفر را افزایش میدهد و تجارت کاهش مییابد. از طرفی افزایش نرخ ارز در کشور مقصد به معنای ارزان شدن خدمات این کشور است و باعث ارزانتر شدن این کشور برای سفر می شود بنابراین حجم تجارت افزایش مییابد. اما این افزایش نرخ ارز به علت واگراییهای مالی موجود بین کشورهای مورد بررسی در این پژوهش اثر منفی بر حجم تجارت دارد. همچنین در شرایط بحران مالی پیش شرطهای اقتصادی لزوما صادق نیست. بنابر دو مورد عدم همگرایی و شرایط بحران مالی اثر منفی افزایش نرخ ارز بر تجارت دوجانبه برای کشورهای مبدا و مقصد وجود دارد.
عامل دیگر که بر حجم تجارت موثر است فاصله میباشد که در هر شرایطی اثر منفی بر حجم تجارت دارد. با افزایش فاصله بین مبدا و مقصد گردشگری هزینه های سفر و استفاده از خدمات گردشگری افزایش مییابد و کاهش تجارت دوجانبه بین این دو شریک تجاری را باعث می شود.
با توجه به آنچه ذکر شد فرضیه “بحران مالی جریان دو جانبه تجارت خدمات گردشگری در کشورهای عمده شریک تجاری ایران در بخش خدمات را تحت تاثیر قرار میدهد"، بر مبنای نتایج پذیرفته می شود.
۵-۴- پیشنهادها و توصیههای سیاستی
از آنجایی که بخش خدمات و گردشگری در ایجاد اشتغال و جریانهای تجاری نقش قابل توجهای دارند؛ شتاب دادن به بهبود از کاهشهای رخ داده در تقاضا و تجارت این بخشها از اولین مسائل کلیدی در حداقل کردن فشار گردشگری در رابطه با بازار کار به شمار میرود. بنابراین شالوده گردشگری باید به دقت بررسی شود تا بر موانع رشد قلبه کند. از این رو، به منظور ارتقای بازگشت از بحران و بهبود، مجموعه ای از توصیهها ارائه می شود:
-
- با توجه به اینکه تجارت دوجانبه خدمات ایران و عمده شرکای تجاریش از بحران مالی تاثیر نمی پذیرد بنابراین تمرکز و سرمایه گذاری بیشتر برروی بخش خدمات، میتوان مشکلات ناشی از بحران های مالی و تغییرات شرایط مالی را پوشش داد.
-
- در زمان بحران مالی فاصله جغرافیایی می تواند برای یک قطب گردشگری به عنوان مزیت نسبی باشد. بنابراین در زمان بحران مالی نیاز به برنامه های منسجمتر گردشگری و تبلیغات موثرتر است.
-
- تحلیلهای کلان اقتصادی و مطالعات موردی به وضوح نشان دادهاند که اتکا بر اقتصادهای پیشرفته با کاهش سفرهای گردشگری بین المللی در ارتباط است. از این رو، تنوعی در بازارهای منبع بین المللی می تواند به ارتقای بازگشت بحران از مسیر کمک کند.
۵-۵-پیشنهاد برای پژوهشهای آتی:
برای تکمیل مطالعه صورت گرفته در این پژوهش، چند پیشنهاد برای مطالعاتی که در آینده صورت خواهد گرفت مطرح می شود.
-
- اثر بحران مالی بر سهم تجارت دوجانبه خدمات از کل تجارت دوجانبه بین شرکای تجاری بررسی شود.
-
- میزان اثرگذاری بحران بر حجم تجارت دوجانبه در دو بخش خدمات و کالا مقایسه شود .
-
- اثر بحران مالی بر سهم تجارت دوجانبه خدمات گردشگری از کل تجارت دوجانبه خدمات بین شرکای تجاری مطرح شده در این پژوهش بررسی شود.
-
- میزان اثرگذاری بحران بر خدمات گردشگری در کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه مقایسه شود.
-
- با توجه به کمبود اطلاعات و فقدان پایگاه داده در رابطه با گردشگری پیشنهاد می شود تا مطالعه ای به گردآوری اطلاعات در این زمینه اختصاص یابد و با توجه به اهمیت گردشگری و نقش آن در رشد و توسعه اقتصادی کشورها و ضرورت مطالعه در این زمینه لازم است تا اطلاعات غیر متمرکز در زمینه گردشگری را در پایگاهی به صورت متمرکز فراهم آید.
پیوست:
پیوست فصل سوم: مباحثی پیرامون رهیافت داده های تابلویی:
با توجه به این که الگوی جاذبه با دادههای مقطعی در طی یک دوره زمانی تخمین زده میشود بنابراین باید از رویکرد دادههای ترکیبی یا پانل دیتا استفاده نمود. به طورکلی دادههای ترکیبی را به دو روش پول یا پنل میتوان تخمین زد. روش پنل دیتا، در حقیقت پولینگ کردن مشاهدات روی داده های مقطعی در طول چندین دوره زمانی است و استفاده از این روش نسبت به الگوهای مقطعی و ترکیبی(پولینگ) دارای دو منفعت عمده است؛ نخست آنکه، به محقق این امکان را میدهد تا ارتباط میان متغیرها را در طول زمان در نظر گرفته و به بررسی آنها بپردازد. دوم، توانایی این روش در کنترل انفرادی مربوط به هر یک از جفت شرکای تجاری است که قابل مشاهده و اندازه گیری نیستند. باید توجه داشت زمانی که این اثرات با متغیرهای توضیحی و متغیر وابسته مرتبط هستند، حذف آن منجر به پیدایش اریب در روشOLS خواهد شد.
دادههای تابلویی روش مناسبتری نسبت به روش پولد برای تخمین الگوی جاذبه است (اکبری دهباغی، ۱۳۸۵). یکی از روشهای غلبه بر ناهمگنی شرکای تجاری، در الگوی جاذبه استفاده از روش دادههای تابلویی است که برای شرکای تجاری عرض از مبدا مشخص در نظر میگیرد. این روش در حقیقت ترکیب کردن مشاهدات روی دادههای مقطعی در طی چندین دوره زمانی است..
در داده های تابلویی، واحدهای مقطعی یکسان ( برای مثال، خانوار، بنگاه،کشور یا ایالت) طی زمان، بررسی و سنجش میشوند. داده های تابلویی دارای ابعاد فضائی (مکانی) و زمانیاند و به حرکت واحدهای مقطعی طی زمان اشاره میکنند (گجراتی،۲۰۰۴). به طور کلی دادههای پانل دارای ویژگیهای خوبی میباشند که، همین ویژگیهای مناسب، عاملی شده است تا در پژوهشهای زیادی از آن برای تخمیین الگوی سنجی استفاده شود. که در زیر به شماری از آنها اشاره میشود:
۱- کنترل ناهمگنی فردی: در واقع ایده اصلی الگوهای دادهها تابلویی این است که افراد، بنگاهها و استانها و غیره از نظر رفتاری همگن نیستند. الگوهای سری زمانی به تنهایی و نیز دادههای مقطعی به تنهایی نمیتوانند این ناهمگنیها را الگوسازی کنند، در نتیجه تخمین زنها حاصل از آنها تورشدار میشود.
۲- حل مشکل کوتاه بودن دوره زمانی دادهها، در پژوهشهایی که دوره زمانی پژوهش کوتاه است با ادغام دادههای سری زمانی با دادههای مقطعی، میتوان مشکل کم بودن اطلاعات را حل میکند.
۳- دادههای پانل با حجم زیاد، باعث هم خطی کم در میان متغیرها، و ایجاد درجه آزادی و کارایی بیشتر میشود.
۴ - دادههای پانلی امکان طراحی الگوهای رفتاری پیچیدهتری را فراهم می کنند.
۵ - دادههای پانلی امکان بیشتری را برای شناسایی و اندازه گیری اثراتی فراهم می کنند که با اتکای صرف به آمارهای مقطعی یا سری زمانی به سادگی قابل شناسایی نیستند.
به طور کلی در دادههای ترکیبی سه نوع متغیر حذف شده وجود دارد که خود را در عرض از مبداها نشان میدهد و بسته به این که الگوی پژوهش با کدام یک سازگاری بیشتری دارد، تخمین براساس آن انجام میگیرد.
الف - متغیرهایی که در طول واحدهای انفرادی ثابتند ولی در طول زمان تغییر میکنند (اثرات بین گروهی).
تخمین بین گروهی از اختلاف بین کشورها بهره برداری میکند، اما از هرگونه اطلاعاتی در درون کشورها صرفنظر میکند و به عبارتی این نوع تخمینها، رگرسیون روی میانگین است و معمولا برای تخمین ضرایب بلندمدت از این روش استفاه میشود (نصیری،۱۳۹۰).
ب - اثرات انفرادی که در طول زمان ثابتند ولی در بین واحدهای انفرادی تغیر میکنند (اثرات ثابت).
در روش ترکیبی (پولینگ) فرض بر این است که عرض از مبدا برای همه جفت کشورها یکسان است. علاوه براین، فرض می شود بردار پارامترها نیز که بیانگر شیب معادله است برای همه زمانها یکسان است. به همین دلیل است که گفته می شود OLS به علت اعمال محدودیت بر الگو مذکور مبنی بر یکسان پارامترها برای همه جفت کشورها دچار اریب ناهمگنی میگردد. برای رفع این مشکل در روش اثرات ثابت، محدودیت یکسان بودن اثرات انفرادی حذف میگردد، ولی یکسان بودن شیب معادله همچنان برقرار است. به عبارتی تحت این روش برای هر واحد انفرادی (جفت کشورهای شریک تجاری)، عرض از مبدا جداگانهای وجود دارد که میتواند با متغیرهای توضیحی الگو همبستگی داشته باشد و یا نداشته باشد. در این روش استفاده از روش حداقل مربعات معمولی برای تخمین پارامترها دارای نتایج بدون تورش و سازگار است.
ج- متغیرهایی که در طول زمان و هم در ارتباط با واحدهای انفرادی متغیرند (اثرات تصادفی).
یک روش جایگزین برای تخمین الگوی اثرات ثابت، تخمین الگوی اثرات تصادفی است. در این روش فرض میشود عرض از مبداها (ijα) دارای توزیع مشترکی با میانگین α و واریانس۲σ بوده و بر خلاف روش اثرات ثابت، با متغیرهای توضیحی الگو همبستگی ندارد.
همانگونه که از الگوی جاذبه مشخص است و در بسیاری از پژوهشها نیز به آن اشاره میکنند روش اثرات ثابت برای الگوی جاذبه میتواند کارایی بیشتری دارد زیرا در حقیقت برای بسیاری از جفت کشورها عواملی حذف شده در الگو وجود دارند که در طی زمان بین جفت کشورها مشترک است اما از یک جفت کشور به جفت کشور دیگر متفاوت است مثل زبان که میتوان در بین یک جفت کشور در طی زمان مشترک است اما همزمان بین یک جفت کشور دیگر این همگنی وجود ندارد در حالیکه این عامل بر تجارت اثر دارد (اما در الگو به شکل صریح بدان اشاره نشده است). اما همزمان میتواند که مسائلی بین دو جفت کشور وجو داشته باشد که در طی زمان نیز عوض شده باشد اما همین عامل موثر بر تجارت برای جفت کشور دیگر موجود نباشد. در نتیجه به شکل قطع نمیتوان در مورد اینکه کدام الگو مناسب تر است تصمیم گرفت. برای آنکه بتوانیم بین الگوهای اثرات ثابت و اثرات تصادفی از نظر قدرت توضیح دهندگی متغیر وابسته مقایسه ای انجام دهیم، از آزمونی به نام آزمون هاسمن استفاده میکنیم. از آنجا که برای انجام مقایسه بین این دو الگو باید وجود همبستگی بین اثرات تصادفی(αi) و متغیرهای توضیحی را مورد آزمون قرار دهیم، لذا در آزمون هاسمن فرضیه صفر این است که هیچ همبستگی میان اثرات تصادفی و متغیرهای توضیحی وجود ندارد. تحت این فرضیه، تخمینزنهایOLS و GLS(حداقل مربعات تعمیمیافته) هر دو سازگار هستند ولی تخمین زن OLS ناکاراست. در شرایطی که تحت فرضیه مقابل، تخمین زن OLS کارا و سازگار ولی تخمین زن GLS ناسازگار است. تابع آزمون هاسمن دارای توزیع۲χ بادرجه آزادی K(تعداد پارامتر قابل برآورد ) است. چنانچه آماره به دست آمده کوچکتر از مقدار جدول باشد، روش اثرات تصادفی پذیرفته می شود. در غیر این صورت فرضیه H1 مورد پذیرش است و تخمین با اثرات ثابت انجام میشود. در ادامه آنچه در بالا ذکر شد همراه با الگو و به صورت سنجی بیان شده است.
در یک شکل کلی و در قالب پنل دیتا می توان الگوی جاذبهای به صورت زیر را در نظر گرفت:
(۳-۸)
که Xijt، صادرات از کشور i به j در سال t یک بردار۱×k از لگاریتم متغیرهای جاذبه (GDP، جمعیت ومولفههای خاص) است. منظور از مولفههای خاص در الگوی جاذبه، ویژگیهای فرهنگی، تاریخی، سیاسی و سایر متغیرهای کشورها است که بایکدیگر تفاوت دارند والبته هر کدام از عوامل، سطح مبادلات تجاری را بین کشورها تحت تاثیر قرار میدهد و با متغیرهای اصلی جاذبه (تولید ناخالص و جمعیت) همبستگی پیدا میکند. سایر عوامل است که در غالب متغیرهای قابل مشاهده نیستند در واقع این عوامل خود را در قالب عرض از مبدا یا مقدار ثابت نشان میدهند. در این الگو کلی عرض از مبدا شامل سه قسمت است؛ که برای همه سالها و همه جفت کشورها مشترک است. که برای سال t بوده و برای همه جفت کشورها به عنوان واحدهای انفرادی مشترک است و بالاخره که برای هر یک از جفت کشورها منحصر به فرد بوده و برای همه ی سالها مشترک است، این قسمت از عرض از مبدا را اصطلاحا اثرات انفرادی مینامند. چنانچه وارد الگو شود، به آن الگوی پنل دیتا دو طرفه[۸۲] گفته می شود. در حالی که هر گاه این جزء از عرض از مبدا وارد الگو نگردد، پنل تشکلیل شده به صورت پنل دیتا یک طرفه[۸۳] خواهد بود. نیز جزء اخلال است که فرض می شود بطور نرمال (با میانگین صفر و واریانس ثابت برای همه ی مشاهدات) توزیع شده است که با هم ناهمبسته اند، یعنی:
(۳-۹)