۶ ـ وسیله ای برای انجام امور روزمره اعضا
۷ ـ سرمشقی برای رشد اخلاقی و عقلانی تا جایی که بعضاً گروه همسن، ضمن جایگزین نقش پدر و مادر شدن افراد را نیز مورد حمایت قرار می دهد.[۶۸]
در میان نوجوانان عضویت در گروه همسالان مهم ترین دلیل در جهت گرایش به مواد مخدر است تقریباً در ۶۰ درصد موارد اولیه مصرف به دنبال تعارف دوستان رخ می د هد گروه همسالان به خصوص در شروع مصرف سیگار و حشیش بسیار مؤثر هستند بعضی از دوستی ها صرفاً حول محور مصرف مواد شکل می گیرد و نوجوانان به تعلق به یک گروه نیازمندند و اغلب پیوستن به گروه هایی که مواد مصرف می کنند بسیار آسان است هر چند پیوند فرد با خانواده و مدرسه و اجتماعات سالم کمتر باشد احتمال پیوند او با این قبیل گروه ها بیش تر می شود.
در گزارشی که مؤسسه ملی سوء مصرف مواد آمریکا ارائه کرده آمده است در تحقیقی که بر روی نوجوانان سنین ۱۲ تا ۱۷ ساله صورت گرفته بیش تر از ۶/۱۱ درصد از آن ها در یک ماه قبل از مطالعه مصرف مواد غیر قانونی داشته اند ماری جوانا(حشیش) اصلی ترین ماده غیر مجازی است که توسط این گروه مصرف شده است در سال ۲۰۰۲، ۲/۸ درصد نوجوانان بیان کرده اند که در یک ماه اخیر مصرف ماری جوانا داشته اند.
در نظر سنجی که از ۱۰۰ معتاد بستری شده در بیمارستان ونک در سال ۱۳۶۵ به عمل آمده ملاحظه گردیده است که ۶۰ درصد از آنان توسط دوستانشان با مواد مخدر آشنا شده اند.
فشار برای مصرف مواد بیش تر ناشی از آن است که می خواهند از سوی دیگران مورد پذیرش قرار گیرند احساس تعلق کنند و مورد توجه قرار گیرند به عبارت دیگر عامل مهمی که باعث می شود نوجوانان تحت تأثیر همسالان مواد مصرف کنند نیاز به پذیرش از سوی همسالان است و ناتوانی در «نه گفتن» به پیشنهاد همسالان اهمیت کمتری دارد در جوامع امروزی ما هجوم پیام ها و بمباران اطلاعات نوجوانان را به سمت مصرف سیگار کشیدن و تشویق و ترغیب می نماید کسرت این پیام ها نوجوان را متقاعد می کند که همراه و همسو با اجتماع حرکت کنند و به آن ها ملحق شوند گسترش و رواج بیش از حد مواد در جامعه موجب کم رنگی قبح موضوع شده است و این خیال را در ذهن می پروراند که چون اکثر افراد مواد مصرف می کنند بنابراین اگر ما هم مصرف کنیم عملی عادی و بهنجار است.
واقعیت این است که نوجوانان نسبت به مصرف مواد و سیگار توسط همسالانشان برآورد درستی ندارند و تعداد آن ها را بیش تر تخمین می زنند بنابراین نظر خود نوجوانان هنگامی که از سنین کودکی وارد نوجوانی می شوند از دوستان و همسالان خود بیش تر یاد می گیرند تا خانواده اما یافته های پژوهشی نشان می دهد همان نوجوانان ترجیح می دهند راجع به موضوعات مهم گوناگونی از طریق والدینشان اطلاعات کسب کنند با این که در دوران نوجوانی تحت تأثیر یادگیری از دوستان و همسالان افزایش می یابد با این حال اگر در طی سنین اولیه زندگی والدین رابطه قوی و مستحکمی با فرزندان برقرار کرده باشند تأثیر والدین همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.
د: محیط شغلی(حرفه ای)
هر فردی با توجه به آمال و آرزوها و اهدافی که دارد و یا بالاجبار برای رفع حوائج زندگی روزمره شغلی را برای خود انتخاب می کند اشتغال به کار و یا حرفه و یا کسب سبب ثبات و آرامش درونی و انطباق با زندگی عادی اجتماعی می گردد. گاهی افراد از روی استیصال برای امرار معاش شغلی را که با قدرت جسمی و وضع روانی، ذوق و استعدادشان تطابق ندارد می پذیرند عدم رضایت باطنی از شغلی که بدان اشتغال دارند سبب ناراحتی روانی و عدم ثبات شده زمینه را برای ارتکاب جرائم مختلف آماده می نماید.
طرز برخورد و رفتار کارفرما یا سرپرست و یا مافوق و سایر همکاران در ارضای خاطر شاغلین حائز اهمیت خاصی است فقدان موقعیت شغلی عدم تأمین و تهدید به بیکاری یأس از فراهم نبودن وضعیت برای ترفیع بسیاری از افراد را مقید به مشاغلی می کند که اگر بتوانند آن را ترک می نمایند در چنین شرایطی بازده کمتر و فرد شاغل عصبی، بی علاقه و بی تفاوت بوده و احساس مسئولیت نمی کند نوع شغل که مبین وضع اقتصادی و میزان درآمد خانواده است در بروز جرائم مختلف تأثیر دارد.[۶۹] نوع شغل و گروه های شغلی فرد و پدر و مادر او در تمام شئون زندگی جوان تأثیر تعیین کننده ای بر جای می گذارد یک پژوهش محلی نشان داده است که در میان دارندگان مشاغل رانندگی (اتوبوس های بین شهری، تاکسی، مینی بوس و تریلی) به دلیل اقتضای شغلی و رفت و آمد مداوم بین مناطق مختلف داخل و خارج کشور، امکان گرایش آنان به حمل مواد مخدر و نهایتاً کشانیده شدنشان به سوی مصرف این مواد بیش از مشاغل دیگر است.[۷۰] همچنین تحقیق دیگری که در سال ۱۳۸۲ انجام شده بیانگر این مطلب است که افرادی که دارای شرایط سخت شغلی هستند بیش تر از سایرین در معرض اعتیاد می باشند به عنوان مثال بین عامل انرژی بدنی و اعتیاد در برخی از مشاغل رابطه وجود دارد و این رابطه در حرفه رانندگی وجود دارد و پردازش داده ها نشان می دهد که در حرفه رانندگی عامل انرژی بدنی تأثیر زیادی بر میزان اعتیاد افراد دارد بدین صورت که رانندگان نسبت به نگهبانان، کشاورزان، افراد بی کار و مشاغل آزاد در برابر اعتیاد در عامل انرژی بدنی آسیب پذیرند.[۷۱]
هر چند نوع کار و فعالیتی که انسان انجام می دهد در گرایش یا عدم گرایش آنان به مواد مخدر می تواند مؤثر باشد ولی در عین حال به صورت یک قانون کلی و عمومی نیست اشخاص معتاد به مواد مخدر را در طبقات مرفه بیش تر موزیسین ها، گروه های جاز و برخی از هنرمندان هنرهای مبتذل تشکیل می دهند و بیش تر این نوع هنرمندان در مسیر اعتیاد قرار گرفته می گیرند در ایران بیش مصرف کنندگان ماری جوانا را افراد ثروتمند و مرفه و گاه مردم توسط نیمه آگاه تشکیل می دهند حال آن که در آمریکا بیش تر مصرف کنندگان ماری جوانا را دانشجویان دانشکده ها تشکیل می دهند درصد مبتلایان به مواد مخدر در جامعه ما هنوز به علت مغایرت با فرهنگ به هنجار و عادی نیست در حالی که در آمریکا معرف برخی از مواد مخدر مثلاً ماری جوانا تا حدودی برای نسل جوان عادی و به هنجار گردیده است.
تریاک نیز در جامعه ما بیش تر به افراد مسن و از کار افتاده و حتی بیکار اختصاص داشته ولی متأسفانه در این روزها در اغلب مجلس و میهمانی ناخودآگاه به صورت یک وسیله پذیرایی از میهمانان درآمده است. هروئین بیش تر به وسیله بعضی از هنرمندان و هنرپیشگان فیلم های مبتذل مصرف درآمده می گردد و حتی وسیله ای برای نگهداری آنان در کارهای هنری مبتذل گردیده است و این مسئله ای است که اغلب جوامع با آن مواجه هستند مثلاً در آمریکا بیش ترین افراد معتاد به هروئین را علاوه بر هنرمندان و هنرپیشگان کارمندان اداری و کارکنان فروشگاه ها و کارگران متخصص تشکیل می دهند کارکنان گروه پزشکی هم در آن جامعه در اعتیاد به برخی از مواد مخدر سهم عمده ای دارند چون خیلی راحت تر و ارزان تر از دیگران می توانند به این مواد دسترسی پیدا کنند.
طبق گزارش کمیسون مواد مخدر از هر یکصد پزشک یک نفر به مواد آرام بخش، معتاد است در حالی که بین مردم عادی این نسبت به ازای هر سه هزار نفر یک نفر است در انگلستان هفده درصد پزشکان به مواد آرام بخش اعتیاد دارند علتش این است که علاوه بر در دسترس بودن و ارزان بودن برای این گروه، آنان خوب می دانند که این مواد برای افراد خسته چه تأثیراتی دارد در حالی که در ایران پزشکان به این گونه مواد تا به این حد معتاد نیستند چون در جامعه ما عملی عادی و بهنجار نیست در اغلب جوامع بیش ترین معتادان در این زمینه را افراد مرفه و ثروتمند در عین حال پر مشغله تشکیل می دهند زیرا هم پول کافی برای رفتن به دکتر و خرید دارو دراند و هم بیش از ظرفیت بدنشان به عیاشی های خسته کننده مثلاً ارتباط جنسی و یا قمار بازی و امثال آن می پردازند و برای رفع این گونه خستگی ها ناگزیر از مصرف مواد آدم بخش هستند که این گونه مواد نیز خود اعتیادآور و مضرند.[۷۲]
هـ : در دسترس بودن مواد مخدر
یکی از مهم ترین عوامل اعتیاد در دسترس بودن مواد مخدر است چون چیزی که به آسانی در اختیار مردم قرار گیرد گرایش به آن آسان تر صورت می پذیرد در ایران به تجربه ثابت شده که اجازه مصرف تریاک حتی طی شرایطی خاص برای عده مخصوصی به اعتیاد جوانان کمک کرده است چون حتی گرفتن اجازه مصرف برای عده ای وسیله درآمد شده است که هم به نابودی افراد جامعه کمک می کند و هم رشد اجتماعی و اقتصادی جامعه را که به وجود نیروی انسانی کار ساز نیاز دارد متوقف می نماید.
آن چه مهم است آن که میزان مصرف مواد مخدر با قیمت آن نسبت معکوس دارد هر چه قیمت مواد کاهش یابد تعداد افرادی که بتوانند آن را تهیه کنند افزایش می یابد همچنین سهل الوصول بودن مواد به تعداد مصرف کنندگان آن می افزاید.
در تحقیق های گوناگون ثابت شده است که در محل های کشت و ساخت مواد مخدر اعتیاد شایع تر است بسیاری از آلودگان و استعمال کنندگان مواد مخدر یا در کار کشت آن بوده اند یا قاچاقچیان این چنین سموم کشنده ای می باشند و چاهی را که برای دیگران آماده کرده اند خود نیز در آن سقوط کرده اند. به همین دلیل است که در هر جامعه ای که مواد مخدر هست اعتیاد هم وجود دارد و هر قدر فراوانی این مواد بیش تر باشد تعداد معتادان بیش تر خواهد بود. فراوانی و در دسترس بودن این مواد نه تنها عامل مهمی در اشاعه اعتیاد است بلکه مانع بزرگی برای ترک به حساب می آید و چه بسا معتادانی که برای دفعات مکرر ترک کرده اند ولی دوباره به دلیل در دسترس بودن مواد مخدر به مصرف آن ها مبادرت ورزیده اند. در تأیید این ادعا تحقیقی که در سال ۱۳۸۲ بر روی تعدادی از مصرف کنندگان مواد مخدر صورت گرفته نشان می دهد بالغ بر ۹۰ درصد از پاسخگویان به تأثیر تسهیلات اجتماعی در زمینه مصرف مواد مخدر اشاره نموده و ۷۶ درصد اذعان نموده اند که در شرایط سخت حاضر به ادامه مواد مخدر نیستند مع هذا ۸۷ درصد اظهار داشته اند که به راحتی مواد مخدر مصرفی خود را تهیه و تأمین می کنند.
شکی نیست که وفور مواد مخدر حتی سیگار در جامعه و سهل الوصل بودن آن و نیز عدم برخورد اصلاحی و یا کیفری و قاطع با معتادان و سوداگران مرگ از سوی دولت و یا مراجع قانونی و ذیربط موجبات گسترش و سرایت اعتیاد به دیگر افراد جامعه را فراهم کرده و همچون یک بیماری مسری به دیگر اعضای سالم ملت سرایت می نماید که در آن صورت چون خواسته همگان است جلوگیری از آن امکان پذیر نمی باشد.[۷۳] و در مقابل هر قدر مواد در محیط زندگی فرد نایاب تر و یا گران تر باشد احتمال مواجهه و مصرف کاهش می یابد.
شایان ذکر است که در سال های اخیر قرص های روان گردان جدید به وجود آمده که هم از نظر سهولت دسترسی و هم از جهت ارزانی قیمت باعث گسترش اعتیاد در بین جوانان و نوجوانان گردیده است این قرص ها که به اکستازی معروف اند چون غالباً شفاف و بی رنگ هستند در کشور ما با لقب شیشه مورد استفاده قرار می گیرند. باید توجه داشت که مسئله اعتیاد علاوه بر ضرر و زیانی که به جان و مال معتاد وارد می کند در دراز مدت موجب انحرافات و جرایم دیگر نظیر ولگردی، سرقت، جیب بری، کیف قاپی، گدایی و مسائل منکراتی نیز می گردد. در حال حاضر فروشندگان مواد مخدر در کشورهای اروپایی برای یافتن مشتری، زحمت چندانی ندارند بلکه نوجوانان نادان و ساده دل را به آسانی معتاد کرده و از آن ها مشتری و یک فروشنده مجانی و افتخاری برای خود می سازند زیرا جوانی که معتاد شد و پولی برای خرید مواد نداشت مجبور است که برای سوداگران مرگ تلاش کرده و روزانه مقداری مواد را بفروشد تا در آخر شب یک بسته یا یک قرص برای رفع اعتیادش به وی بدهند.[۷۴]
و: محیط تحمیلی
مراد از محیط تحمیلی، محیطی است که بزهکار پس از بازداشت و پس از محاکمه و محکومیت مخصوصاً به کیفر سالب آزادی در آن افتاده است محیط تحمیلی فقط زندان نیست بلکه مجموعه ای است که به وسیله نظام عدالت کیفری (پلیس و دادگاه ها) تشکیل شده است که اعم از زندان و شامل مراکز اقدامات تأمینی و تربیتی و مراکز بازپروی معتادان می باشد.
مسئله ای که در محیط تحمیلی مطرح می گردد دانستن این نکته است که زندگی در این محیط تا چه اندازه در تقویت شخصیت بزهکار مؤثر است و آیا او را برای تکرار جرم شرطی می سازد یا به عکس همان طور که از وظیفه عدالت کیفری انتظار می رود او را از این عمل منصرف می کند.[۷۵]
محکومیت به زندان با هدف اصلاح رفتار مجرمان در ارتباط است یعنی با بازپروری مجرمان به منظور تبدیل آنان به شهروندان مطیع قانون. زندانی کردن یکی از شیوه های مجازات خلافکاران و حمایت از شهروندان در برابر آنان است اما اصل اساسی نظام زندان بهبود بخشیدن فرد به منظور ایفای نقش هماهنگ و مناسبی در جامعه است آیا زندان ها بر روی کسانی که برای دوره زمانی معینی در آن ها نگهداری می شوند چنین تأثیری دارند؟ مدارک و شواهد قویاً نشان می دهد که ندارد.
زندانیان به طور کلی آن گونه که زمانی معمول بود دیگر از نظر جسمانی مورد بدرفتاری واقع نمی شوند اگر چه کتک زدن به هیچ وجه ناشناخته نیست اما زندانیان از بسیاری از انواع دیگر محرومیت رنج می برند آن ها نه تنها از آزادی شان محروم گردیده اند بلکه از درآمد مناسب مصاحبت و همدلی خانواده هایشان و دوستان پیشین روابط جنسی خلاف، لباس خودشان و وسایل شخصی دیگر محرومند. آنها غالباً در وضعیت بسیار شلوغی زندگی می کنند و ناچارند روش های انظباطی سخت و دسته بندی گروهی و یکنواخت زندگی روزانه شان را بپذیرند زندگی در این شرایط به جای این که رفتار زندانیان را با هنجارهای جامعه سازگار کند گرایش به گسترش شکاف بین زندانیان و جامعه خارج دارد زندانیان ناچارند با محیطی کاملاً متفاوت با بیرون سازش کنند و عادات و نگرش هایی را که در زندان فرا می گیرند اغلب درست عکس آن چیزهایی است که می بایست فراگیرند بنابراین شگفت آور نیست که میزان تکرار جرم یا خلاف توسط کسانی که قبلاً در مؤسسات اصلاح خلافکاران یا زندان بوده اند به نحو نگران کننده ای زیاد است. بیش از ۶۰ درصد مجموعه افرادی که پس از گذراندن محکومیت از زندان آزاد می شوند به فاصله چهار سال پس از جرایم اولیه شان دوباره دستگیر می شوند میزان واقعی تخلف مجدد احتمالاً زیادتر از این است زیرا بدون شک برخی از افرادی که به فعالیت های تبهکارانه باز می گردند گرفتار نمی شوند. مخالفان محیط زندان را به کارگاه آموزشی بدی و فساد تشبیه کرده و بر این باورند که زندان محل گرد آمدن کسانی است که به بدی آلوده شده اند در چنین محیطی هیچ کس نمی تواند تجربه کارهای خوب را به دیگری انتقال دهد و هر کس به نوعی در معرض بد آموزی و فساد قرار می گیرد.[۷۶] از مهم ترین معضلات موجود در زندان ها معضل وارد کردن مواد مخدر و استعمال و خرید و فروش آن مواد در زندان است. از آن جایی که مجازات معتادان حداکثر چندین ماه حبس می باشد به دلیل عجز از پرداخت آن به جز این که استعمال کنندگان تفننی مواد را با توزیع کنندگان جزء آشنا ساخته و شبکه میانی مواد مخدر را تقویت می کند نتیجه دیگری ندارد.[۷۷]
ساختار زندان ها، خرده فرهنگ زندانیان و نگرش گروهک های اجتماعی هر کدام به طور مجزا در رفتارهای پر خطر از جمله مصرف مواد مخدر سهیم می باشند اما عواملی نیز به طور اختصاصی در محیط زندان در ایجاد اعتیاد و مصرف مواد مخدر مؤثرند زندانی علاوه بر مشکلاتی که در بیرون از زندان دارد مشکلات خاص زندان را نیز تحمل و تجربه می کند در بیرون زندان محیط انتخاب و نحوه زندگی، انتخاب لباس و غیره وجود دارد اما در زندان توانایی انتخاب و حق انتخاب در بسیاری از فعالیت های شخصی و اجتماعی از افراد سلب می شود این تجربه دردناک برای هر انسانی تکان دهنده است و توأم با فشارهای روانی می باشد این حالت منجر به واکنش هایی از جمله خشم، ناکامی، سردرگمی، اضطراب، نا امیدی و افسردگی خواهد شد این واکنش ها زمینه های مساعد برای سوء مصرف مواد را فراهم می آورد از دست دادن خانواده و تمایل همسران زندانی به طلاق گرفتن و کاهش وابستگی به خانواده و انقطاع از ایشان آرامش زندانی را سلب می نماید لذا زندانی حمایت خانوادگی را از دست می دهد و ویژگی هایی نظیر تحمل پذیری کم نسبت به ناکامی ها و ضعف در مهار تکانه ها فرد را مستعد مصرف مواد می کند. زندانی شدن افراد جوان و کم تجربه آنان را در معرض مشاهده رفتارهای قرار می دهد که ضد اجتماعی، غیر قانونی و ناهنجار هستند. در این باره که می گویند زندان دانشگاه خلافکاری است حقایقی وجود دارد زندانیان جوان به راحتی تحت تأثیر زندانیان و مجرمان کارکشته قرار می گیرند به خصوص توجه به این نکته مهم است که افراد با سابقه سعی دارند افراد جوان را مورد سوء استفاده قرار دهند و از موقعیت پیش آمده بیش ترین استفاده را ببرند احتمال این که مجرمان بخواهند از مجرمان معروف تر و مجرم تر تقلید نمایند و بیش تر خود را درگیر رفتار مجرمانه کنند بسیار زیاد است برخی افراد برای اولین بار در زندان با مواد مخدر سر و کار دارند و موقعیت فیزیکی اجتماعی و روانی زندان زمینه مناسبی برای سوء مصرف مواد مخدر در زندان را فراهم می کند.[۷۸]
مسئله وارد کردن مواد مخدر در زندان ها برای سازمان زندان ها به صورت یک معضل درآمده است مجرمان زندانی با شیوه ها و ترفندهای گوناگون، مواد مخدر را به زندان وارد و اقدام به توزیع و استعمال آن می کنند ورود مواد مخدر به زندان ممکن است به چند طریق صورت گیرد:
۱ ـ جاسازی بدنی توسط متهمان تازه وارد و یا محکومانی که از مرخصی باز می گردند از طریق روش بلع یا انباری.
۲ ـ در ملاقات حضوری زندانیان با خانواده هایشان از طریق جاسازی در کالاهای مورد نیاز زندانیان، مانندکفش ورزشی، مواد غذایی و پوشاک و …
۳ ـ پرتاپ کردن مواد مخدر در زمان هواخوری و یا ورزش زندانیان به داخل حیاط زندان با قرار قبلی
۴ ـ به واسطه خیانت مأموران (سرباز یا کادر زندان) و یا کسانی که برای خرید مواد غذایی و سبزیجات و میوه به بیرون می روند و …
۵ ـ به دست آوردن و بلعیدن مواد حین نقل و انتقال یا رفت و آمد بین دادگاه و زندان و …
در حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر از زندانیان کشور را معتادانی تشکیل می دهند که برای بازپروری و ترک اعتیاد روانه زندان شده اند و تعداد ۶۰ تا ۷۰ هزار نفر از زندانیان را سایر مجرمان مواد مخدر تشکیل می دهند که برای تحمل کیفر روانه زندان شده اند لذا فراوانی مواد مخدر و عرضه آن در زندان رابطه مستقیم با اعتیاد زندانیان خواهد داشت.[۷۹]
زندانیان در زندان فرصت زیادی برای استفاده از فکر و قوه تخیل خود دارند اگر این نیرو در جهت مثبت و در راه اصلاح به کار گرفته نشود قطعاً از این نیرو در جهت خلاف و ارتکاب بزه استفاده خواهند کرد از جمله تأثیرات دیگری که زندان بر افراد معتاد بر جای می گذارد پیامدهای بر چسب خوردن زندانیان است این فرایند در جامعه ای مانند زندان دارای ۲ مرحله است در مرحله انحراف اولیه فرد از هنجارهای اجتماعی سر بر می تابد اما بر چسب نمی خورد و افراد جامعه هنوز برای او احترام قائلند و او را منحرف نمی دانند اما در مرحله انحراف ثانویه رفتار انحرافی توسط افراد مهم جامعه مثل دوستان، والدین، پلیس و دادگاه علنی و آشکار می گردد و مراسم بی آبرویی فرد برایش اتفاق می افتد و در این صورت شخص محکوم به عملی انحرافی می شود و لذا بر چسب هایی مانند سارق، معتاد و ولگرد و غیره را از دیگران دریافت می دارد و در همان قالب یاد شده (مثلاً معتاد) باقی می ماند.[۸۰]
به طور کلی برای کاهش اثرات محیطی زندان در ایجاد اعتیاد و دوام آن می توان اقداماتی انجام داد از جمله این که قاچاقچیان مواد مخدر را از دیگر زندانیان و معتادان جدا نگهداری کنیم و با برخورد شدید با سوداگران و ممنوع الملاقات کردن آن ها در طول دوره تحمل حبس به منظور عدم ارتباط آنان با محیط خارج از زندان و عدم اعطای مرخصی به آنان و محروم نمودن این طبقه خلافکار از امتیازات رفاهی از قبیل زندان باز و غیره و همچنین نگهداری معتادان جدا از دیگر مجرمین و برخورد بیمارگونه و درمان آنان در دوران حبس و نظارت بر اوقات فراغت ایشان در زندان و برنامه ریزی برای اشتغال ایشان پس از آزادی در اجتماع و تخصیص اعتبارات ویژه جهت رفاه خانواده های زندانیان فقیر و فریب خورده اثرات سوء محیط زندان را مهر نماییم.[۸۱]
ز: محیط اتفاقی:
محیط اتفاقی که شامل محیط تحصیلی، محیط راهنمایی حرفه ای و محیط سربازخانه در کشورهایی که خدمت نظام را امری اجباری شناخته اند می اشد این محیط ها فی نفسه جرم زا نیستند بلکه به عکس در جهت مقاصد تربیتی هستند در عوض آن چه ممکن است جرم زا باشد از یک سو ناسازگاری یعضی اشخاص با این محیط هاست و از سوی دیگر این واقعیت که این اشخاص اقدام به فرار از نفوذ چنین محیط هایی می نمایند.[۸۲]
بحث در خصوص محیط های اتفاقی بسیار گسترده است بنابراین به بررسی مهم ترین و تأثیرگذارترین آن ها یعنی محیط تحصیلی (از مدرسه تا دانشگاه) پرداخته می شود. مؤسسات آموزشی در سطوح متفاوت دبستان، دبیرستان و دانشگاه و سایر نهادهای آموزشی مهم ترین ارگان های آموزشی رسمی و جامعه پذیری نسل جوان و آینده ساز هر مملکتی به حساب می آیند پرورش در این سازمان ها ادامه پرورش شخصیت در خانواده است و عوامل موجود در مدرسه وقتی بیش تر تأثیر می کند که در خانواده مسائلی مثل از هم گسیختگی و فقدان مهر و محبت مطرح باشد در ارتباط محصلین با آموزشگاه ها روابطی مثل محیط آموزشگاه ها، رفتار محصلین با یکدیگر، محیط از خانه تا مدرسه و رفتار و مناسبات معلم و شاگرد مطرح می شود.[۸۳]
کودکان و نوجوانان و جوانان گروه سنی خاصی هستند که بیش از سایر گروه های سنی در معرض خطر و گرفتاری های ضد اجتماعی و انحرافات خطرساز هستند قریب به یک سوم از جمعیت کشور ما را جامعه محصلان از دبستان تا دانشگاه تشکیل می دهند بنابراین ارتقاء سطح اعتماد به نفس و خودباوری، احقاق حق، تشویق به ورزش و ارزش های سودمند اجتماعی معنوی از جمله خدماتی هستند که مدارس و نهادهای آموزشی می توانند برای ارائه آن ها برنامه ریزی داشته باشند.[۸۴] در محیط های آموزشی نوجوانان و جوانانی از خانواده های مختلف حضور دارند برخی از دانش آموزان از محیط و خانواده هایی اعتیادخیز به مدرسه می آیند و در محیط مدرسه و دانشگاه به راحتی به اشاعه مصرف سیگار و مواد مخدر می پردازند طبق تحقیقات محققین (ایوانر و همکاران ۱۹۷۵) کلاس هفتم یک سن و مرحله بحرانی است که در آن فشارها برای سیگار کشیدن در حالتی سیال قرار دارد در واقع در این زمان اولین آثار بلوغ در پسران دیده می شود ارتباط نوجوانان با همسالان خود افزایش می یابد و با موقعیت های اجتماعی بیش تری رو به رو می گردد دنیای نوجوان بیش از گذشته از والدین و سایر بزرگسالان جدا می شود و دسترسی به او سیگار و مواد مخدر راحت تر صورت می گیرد. یکی از منابع اضطراب دانش آموز در این دوره پذیرش او توسط همسالان است که دانش آموز را با فشار زیادی از سوی همسالان مواجه می سازد میل به استقلال و بزرگ محسوب شدن در او بسیار زیاد است و در مورد آن چه به او آموخته شده است با دیده تردید می نگرد. از سویی به واسطه جمعیت زیاد دانش آموزان مسئولان مدارس نمی توانند بر آن ها نظارت کافی داشته و از سوی دیگر نوجوانان و جوانانی که به طور مداوم در فعالیت های درسی شکست می خورند و پیوسته مورد ملامت و سرزنش مسئولان آموزشگاه ها و اولیای خویش قرار می گیرند لاجرم می کوشند به نحوی شکست را جبران کنند و مفری برای رهایی فکری خود بیابند و از این طریق به مصرف سیگار و مواد مخدر رو می آورند.[۸۵]
بر اساس مطالعاتی که توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و ستاد مبارزه با مواد مخدر بر روی دانش آموزان و دانشجویان صورت گرفته ۲۰ درصد دانشجویان و ۱۳ درصد دانش آموزان در معرض خطر اعتیاد معرفی شده اند بر اساس سند تحقیق دانشجویان در ستاد مبارزه با مواد مخدر که بر روی ۷۵ هزار دانشجو انجام گرفته مشخص شده ۲۰ درصد دانشجویان کشور در معرض خطر اعتیاد قرار دارند همچنین بر اساس تحقیقی که در سال ۸۲ صورت گرفته مشخص شد که ۳/۱۳ درصد دانش آموزان در معرض خطر اعیاد هستند. البته این خطر به معنای اعتیاد دانشجویان و دانش آموزان یا مصرف مواد از سوی آنان نیست بلکه به این معنا است که به علت شرایط محیطی در خانواده، مدرسه و جامعه و نیز فقر نشاط، ارتباط با دوستان ناباب و نداشتن انگیزه برای زیستن در معرض گرایش به استعمال مواد مخدر قرار دارند.[۸۶]
نتایج یک بررسی نشان داد متوسط سنی دانش آموزان برای اولین تجربه استعمال مواد مخدر ۱۳ سال است و ۷/۲۱ درصد آن ها تجربه سیگار را در این سن آزمایش کرده اند. روانشناسان اجتماعی بی توجهی به مصرف مواد و فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در مدرسه، استرس های شدید تحصیلی و محیطی فقدان حمایت معلمان و مسئولان به هنگام نیاز عاطفی و روانی در زمان بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان و برآورده نشدن برخی از انتظارات جوانان و نوجوان در اجتماع و محیط خانه را زمینه ساز عامل اصلی گرایش به مواد مخدر در نوجوانان می دانند.[۸۷]
آسیب شناسان علل گرایش دانشگاهیان به مواد مخدر را متفاوت می دانند و چنین معتقدند که اگر اعتیاد شرایط محیطی، فرهنگی و فردی مناسب را در فرد ببیند به سویش می رود ولی فردی که در این زمینه ها واکسینه شده باشد مقاومت بیش تری در به دام افتادن از خود بروز می دهد. در بررسی آمارها مهم ترین علل گرایش دانشگاهیان به مصرف مواد مخدر این گونه عنوان شده است: ۶/۱۰ درصد از روی کنجکاوی، ۴/۸ درصد برای کسب لذت، ۲/۴ درصد دعوت دوستان و ۸/۲ درصد به خاطر کمبود روابط عاطفی، مشکلات خانوادگی، تسکین دردهای جسمی، بیکاری، ناکامی در ازدواج، شکست یا موفقیت در امتحانات، استرس، نگرانی نسبت به آینده و احساس پوچی و بی هویتی.
اما محققین مهم ترین گرایش جوانان به این مواد را مشکلات روحی ـ روانی و فردی می دانند طبق آمار به دست آمده بیش ترین ماده ای که در بین دانشجویان رواج دارد حشیش می باشد. حشیش شایع ترین ماده مصرف با ۹/۲۸ درصد در مقابل کمترین ماده مصرفی که همان شیره است قرار دارد طبق آمارها ۵/۷۲ درصد از جوانان بعد از ورود به دانشگاه اولین بار مصرف کرده اند.[۸۸]
افزایش آمارهای گرایش دانشجویان و دانش آموزان نشان از نقش ضعیف آموزش همگانی، آموزش و پرورش و آموزش عالی دارد و این نشان می دهد رسانه های ما نتوانسته اند این مسئله را به خوبی بیان کنند و برای آن برنامه ریزی کنند با توجه به وضعیت روحی و نشاط اجتماعی دانشجویان در می یابیم که مدیران دانشگاهی و حکومتی نتوانسته اند ارتباط لازم را بین نیازهای متنوع جوانان به وجود آورند سخت کردن روز افزون امتحانات پایان ترم و مشکل تر کردن قوانین آموزشی، روز و شب زندگی دانشجویی را آمیخته با کابوس های تاریک کرده و در میزان موفقیت تحصیلی کاملاً تأثیرگذار بوده است در این شرایط حاکم بر روحیه و زندگی جوانان که آمیخته با شعرهای پوچ و هاله هایی از دود و هوای دم کرده خوابگاه است برای فراموش کردن آلام بشری بسیاری از دانشجویان مصرف سیگار و مواد را گریزگاهی خلوت و بی سر و صدا به حساب می آورند.[۸۹]
نکته ای که بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان در رابطه با اعتیاد جوانان و نوجوانان به آن اشاره می کنند مسئله فقدان آموزش های پیشگیرانه است. آسیب شناسان معتثدند که بهترین روش مبارزه با اعتیاد پیشگیری همراه با آموزش است که هشت سال قبل از سن اعتیاد باید آغاز شود یعنی اگر سن اعتیاد را ۱۸ سالگی بدانیم از ۱۰ سالگی باید در این خصوص در مدارس آموزش داده شود این همان نکته ای است که ما به آن بی توجه هستیم زیرا آموزش و پیشگیری از اعتیاد در تنها جایی که دیده نمی شود و به چشم نمی آید در مراکز ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و حتی دانشگاهی است و هیچ آموزشی در این خصوص وجود ندارد حال کودکی که هیچ آگاهی از مواد مخدر ندارد پس از رسیدن به دوران رشد و شکوفایی به علت کمبود آگاهی به دام اعتیاد می افتد.[۹۰]
ح: محیط تفریح و اوقات فراغت
در دنیای پرآشوب کنونی و با توجه به شرایط پر تنش حاکم بر زندگی انسان امروز اوقات فراغت اگر در رأس امور و معضلات جامعه نباشد دست کم در شمار عمده ترین شاخص های اجتماعی د رجوامع کنونی است فراغت در لغت به معنای آسایش، استراحت، آسودگی و آرامش است همچنین آن را به معنای فرصت، مجال و آسوده شدن نیز به کار برده اند.
اوقات فراغت از دیدگاه های مختلف دارای تعاریف متفاوتی است اما اغلب در این مورد اتفاق نظر دارند که این اوقات فراغت عبارت است از ساعاتی که باید بدون اجبار صرف اموری شود که شخص به آن تمایل دارد و تا حد ممکن نباید با نفع اقتصادی همراه باشد یا منبع درآمدی برای شخص محسوب گردد بلکه باید به کسب تنوع ایجاد سرگرمی و فراهم آوردن امکانات رشد فکری و جسمی در راستای تعالی و رسیدن به ارزش های معنوی مبتنی گردد.[۹۱]
انسان در عصر صنعت و فناوری به سبب تسلط بر ابزار کار و صنعتی شدن کارها و امکان تولید انبوه با کمترین نیروی کار از فراغت بیش تری برخوردار است از این رو بخشی از اوقات خود را برای استراحت و رفع خستگی و بازیابی مجدد توان و قدرت کار به تفریح اختصاص می دهد. تفریح یکی از حوائج ضروری بشر است و سبب رفع خستگی تسکین اعصاب و آرامش روانی می گردد هرگاه تفریحات سالم مطابق ذوق و سلیقه، آداب و رسوم و اعتقادات مذهبی و مبانی اخلاقی در گروه های سنی مناسب فراهم نگردد مردم برای گذراندن اوقات فراغت بیکاری به سایر اماکن عمومی گردش بیهوده در خیابان ها، بازی و وقت گذرانی در کوچه ها و قهوه خانه ها پناه می برند. ورزش در ایجاد تعادل بین تن و روان و پرکردن اوقات فراغت و بیکاری و پرورش جسم نقش مهمی ایفا می کند. با شروع دوره بلوغ رؤیاها و خیال پردازی ها توسعه می یابد و جوانان خود را مدام به یک چیز مبهم و مجهول دل بسته و فریفته احساس می کنند و آن را در اماکن عمومی و در بین توده های مردم می جویند بزه کاران حرفه ای و منحرفان با بهره گرفتن از این ضعف جوانان و آشنایی با روحیه آن ها با عنوان کردن این موضوع که دارای احساسات مشترکی هستند و می توانند نیازها و احساسات درونی و میل به استقلال طلبی آنان را ارضاء کنند به عناوین گوناگون با جوانان طرح دوستی می ریزند و همدست و شریک جرم آینده خود را با نهایت زرنگی به دام می افکنند اطفال و نوجوانان که شخصاً قادر به تنظیم برنامه های تفریحی خود در اوقات فراغت نیستند دوستی و معاشرت با این گونه بزهکاران را نسنجیده و از روی غفلت با رضای خاطر می پذیرند اتلاف وقت بی مورد برای اکثر بزهکاران نوعی تفریح محسوب می شود.[۹۲]
متأسفانه در کشور ما اگرچه زمان برای اوقات فراغت زیاد است ولی نحوه گذراندن آن مشخص نیست لذا این ایام نه تنها کمکی به خلاقیت نمی کند که گاه منشأ بروز مشکلات فردی و اجتماعی همچون بزهکاری و اعتیاد می شود در این صورت رفتار فراغتی فرد نیز تحت تأثیر نوع آموزش اجتماعی و جامعه پذیر شدن وی قرار می گیرد چه بسا افرادی که در ایام فراغت دچار سردرگمی می شوند و برای فرار از سرگشتگی و مشکل بی برنامگی به خیابان ها، پارک ها، سینما ها و هر جا که هیاهو و شلوغی باشد پناه می برند چنین برخوردی با فراغت سبب روی آوردن به ناهنجاری می شود و توجیه اولیه چنین افرادی همراهی با دوستان، سرگرمی، لذت بردن، خود را فراموش کردن و … است. تحلیل های اجتماعی در این زمینه نشان می دهد که بخش وسیعی از بزهکاری ها و ناهنجاری های اجتماعی به دلیل فقدان برنامه های مناسب است بنابراین می توان گفت بی توجهی خانواده ها و مسئولان در قبال اوقات فراغت افراد به ویژه دانش آموزان به نوعی رها کردن آنان در وادی «هر چه پیش آید خوش آید است» در این صورت باید آمادگی پرداخت تاوان اجتماعی اقتصادی و فرهنگی آن را نیز داشته باشیم.[۹۳]
ط: باروهای غلط
باورها و اعتقادات یک قوم به عنوان یکی از علل گرایش به مواد مخدر قابل بحث است آن گاه که قومی برآن عقیده اند که تریاک دوای هر درد بی درمان است و آن را یگانه عامل سرخوشی و فراموشی مشکلات خود می دانند و می پندارند که با یکی دو بار استفاده معتاد نمی شوند یا معتقدند مواد مخدر برای افراد مسن مفید است از یک طرف و از طرف دیگر این که اغلب مصرف کنندگان مواد مخدر معیارهایی برای خود دارند که با معیارها و ارزش های اجتماعی و ملی متفاوت است از این رو باید با احیای سنت های ملی و مذهبی از فروپاشی شتابان ساختارهای اجتماعی سنتی و اجدادی و تمایل نوجوانان و جوانان به گروه گرایی و خرده فرهنگ های مخلوق ادراک های متفاوت ناشی از فرهنگ های مبتذل جلوگیری کرد.[۹۴]
یک ضرب المثل انگلیسی می گوید:” آگاهی کم، خطرناک است وقتی افراد به غلط باور دارند که حشیش اعتیاد ندارد و این باور نادرست را از خیلی ها شنیده و پذیرفته اند طبیعی است که در اولین فرصت و امکان بدون هیچ ترسی از آن استفاده می کنند.[۹۵] رواج دهندگان اعتیاد به خوبی به این نکته پی برده اند که با ایجاد نگرشی مثبت به مواد مخدر و شیوع باورهای غلط در میان افراد جامعه می توانند بازار مصرف خوب و سودآوری به دست آورند متأسفانه به نظر می رسد در حال حاضر در برخی از گروه های جمعیتی کشور نگرش منفی قوی به مواد مخدر وجود ندارد و از بار ارزشی منفی آن کاسته شده است یکی از دلایل عمده مشکل اعتیاد خطر هنجار شدن مصرف مواد مخدر و نگرش مثبت به مواد مخدر و آثار آن می باشد در بعضی جشن ها و مهمانی ها و حتی مراسم عزاداری وجود مواد مخدر و مصرف آن نشانه تشخص و منزلت میزبان تلقی می شود.[۹۶]
تریاک به عنوان یک دارو جهت تسکین و درمان بعضی بیماری ها معرفی می شود که سبب اعتیاد بعضی از بیماران شده است از جمله این بیماری می توان از فشار خون بالا، دیابت، انواع دردها به خصوص دردهای مزمن و حتی سرماخوردگی نام برد همچنین تریاک را وسیله ای جهت پایین آوردن چربی خون، جلوگیری از سکته های مغزی و قلبی و حتی درمان ناتوانایی های جنسی معرفی کرده اند و آن را جهت افزایش لذت جنسی تجویز می کنند. همچنین مصرف تریاک در میان رانندگان وسایل نقلیه سنگین که مسافرت های طولانی انجام می دهند نسبتاً زیاد است چون مصرف مواد را جهت جلوگیری از خواب آلودگی مؤثر می دانند.[۹۷]
پژوهش های کارشناسی ارشد با موضوع بررسی عوامل خطر ساز محیطی اجتماعی اعتیاد در شهرستان کلاله- ...