یکی از بدترین رذایل اخلاقی عجب و خود پسندی است و آدم عاقل هیچ وقت متصف به چنین صفت قبیحی نمی شود. پس هر کس خودبرتربین و خودپسند باشد، بر ضعف عقل او دلالت می کند. همان طور که مولای متقیان در سخنانش به این اشاره فرمود:
شخصی که نفس خود را بزرگ بشمارد، علامت کمبود عقل او است.[۲۳۳]
عجب این است که انسان در علم، عمل، مال و مقام و هر نعمتی که به او از طرف خدا عطا شده، خود را بزرگ بشمارد و این مطلب را فراموش کند که همه چیزهایی که خود را مالک آن می داند در واقع از آن خداست.[۲۳۴]
عامل استقامت و پایداری
یکی از ویژگیهایی که دین اسلام برای آن ارزش زیادی قایل است، مقاومت در راه حق است و خدای متعال در آیات قرآن برای کسانی که در راه حق مقاومت می کنند، چهار نوع پاداش را وعده داده است؛ اول اینکه خدا ملائک خود را بر آنان نازل می کند؛ دوم اینکه خوف و حزن را از آنان برطرف می کند؛ سوم اینکه در جنت الفردوس به آنها مقام عطا می کند[۲۳۵]؛ چهارم اینکه آنها را روز قیامت با آب گوارا سیراب می کند.[۲۳۶]
و ویژگی استقامت در اثر بهرهوری از عقل در انسان به وجود می آید همان طور که در سخن امام علیهالسلام آمده است که میوه عقل مقاومت در راه حق است.[۲۳۷]
عامل حیا و عفت
حیا و عفت هم از بارزترین آثار عقل عملی است که در روایات ذیل به آن پرداخته شده است.
عقل انسان شناخته می شود از اینکه او چقدر باعفت و قانع است.[۲۳۸]
عاقلترین مردم باحیاترین آنها است[۲۳۹] زیرا که شرم از خداى عزّوجل مانع از جمیع معاصى و گناهان گردد و شرم از خلق نیز بسیارى از آنها را منع کند. پس هر که عاقلتر باشد شرم او بیشتر باشد.[۲۴۰]
مشکل بسیاری از مردم شهوت و شکم پرستی است هنگامی که بخاطر عفت و پاکدامنی شهوت خود را کنترل کند و قناعت باعث شود که به دارایی های مردم چشم نیندوزد، موانعی در راه پیشرفت به سوی کمال نخواهد داشت. و این کار مرهون عقل عملی است.
سبب تصمیم گیری درست
تصمیم گیری درست و به موقع یکی از ویژگی های مهم است که عقل عملی آن را در انسان به وجود می آورد.
عاقل کسی است که برای کاری که برانجام آن قادر نیست آماده نمی شود و به چیزی بیشتر از حق خود امیدوار نمی شود و بر چیزی که به سبب عجزو ناتوانی خوف فوت شدن را دارد، اقدام نمی کند.[۲۴۱]
امام کاظم علیه السّلام هم در سخن خود به این مطلب اشاره نموده است
ای هشام عاقل لبیب کسی است که کاری که طاقت انجام آن را ندارد، ترک می کند.[۲۴۲]
سبب پند گیری و عبرت
طبق قول معصوم انسان مؤمن به یکی از چیزهایی که به شدت احتیاج دارد قبول کردن نصیحت و پندگیری است.[۲۴۳]
همانا عاقل کسی است که با ادب پند می گیرد و چارپایان بدون ضرب گوش شنوا ندارند.[۲۴۴]
یعنی انسان عاقل وقتی خوبیها و بدیها را بفهمد به خوبی ها عمل می کند و از بدیها می گریزد.
عامل دوری و بیزاری از دنیا و زخارف آن
از آنجای که طبق روایت دنیا مزرعه آخرت است و در این دنیا انسان باید برای آخرت زاد راه و توشه را کسب کند و این ممکن نیست مگر اینکه انسان از لهو و لعب و پستیهای دنیا که سبب نابودی آخرت او می شود، خود را دور نگهدارد و این کار از کسی ساخته است که عقل خود را به کار گرفته باشد. اساسا طبق حدیث رسول انسان عاقل دنیا را برای خود بطور جای اقامت نمی گزیند چون این دنیا فانی است
دنیا خانه کسی است که خانهای نداشته باشد وکسانی دور آن حلقه می زنند که عقل نداشته باشند.چون عاقل آخرت را برای خود می گزیند نه دنیا را.[۲۴۵]
حضرت علی علیه السّلام در این باره می فرماید:
دور نگهداشتن نفس از زیباییهای دنیا از ثمرات عقل است.[۲۴۶]
وقتی انسان عاقل به فانی بودن و زود گذر بودن این زیباییها می نگرد و سرای جاویدان آخرت را با آن مقایسه می کند، آماده نمی شود که برای لذت کوتاه و قلیل، آخرت خود را به باد دهد.
باز هم آنحضرت می فرماید:
عاقل ترین مردم آن کس است که از پستیهای دنیا دور ترین باشد.[۲۴۷]
امام کاظم علیه السّلام می فرماید:
ای هشام! عقلاء از دنیا بقدر حاجتشان بهره می گیرند و به فضول دنیا دست دراز نمی کنند. پس چگونه از عقلاء ممکن است به کارهای حرم مرتکب شود.[۲۴۸]
میوه عقل دشمنی با دنیا و غلبه بر هوا و هوس است.[۲۴۹]
سبب رضایت بر قلیل دنیا با حکمت و تلاش بیش از بیش برای حکمت
یکی از کارهای مهم عاقل این است که از دنیا حکمت را جمع آوری می کند نه دنبال فضولهای دنیا خودش را به زحمت نمی اندازد . طبق روایت دنیا یک
بازاری است که بعضی از این بازار سود می برد و برخی از آنان زیان کار واقع می شود. لذا امام کاظم علیه السّلام خطاب به هشام می فرماید:
ای هشام! عاقل کسی است که اگر چیزی کمی از دنیا را بدست بیاورد ولی آن چیز کم، حکیمانه و به نفع او باشد بر همین کم راضی می شود ولی اگر کل دنیا بدست بیاید ولی آن دنیا خالی از حکمت و به ضرر او باشد بر چنین دنیا راضی نمی شود. چنین کسانی هستند که از تجارت بازار دنیا سود می برند.[۲۵۰]
بخش دوم: آثار عقل عملی در انسان نسبت به دیگران
یکی از وظایف مهم انسان اصلاح رفتار خود نسبت به دیگران است اگر هر انسان در رفتار خود نسبت به دیگران موازین اخلاقی را رعایت کند؛ از ضایع کردن حقوق دیگران بپرهیزد؛ برای دیگران بلاوجه مزاحمت ایجاد نکند، بدون شک یک جامعه خوب و خدا پسند به وجود خواهد آمد. اگر انسان بجای پیروی کردن از هوای نفسانی و خواهشات ، عقل عملی خود را در این امور بطور حاکم قبول کند، طبق فرامین معصومین علیهم السلام یک فرد خوب برای جامعه خواهد بود. لذا در این بخش بطور اختصار آثار عقل عملی در انسان نسبت به دیگران از دیدگاه روایات بررسی می شود.
عامل وفای به عهد
اسراف، نقض عهدوپیمان و خشم و غضب از رزایل اخلاقی است که در اختلال جامعه بسیار نقش دارد چون کسی که قانع نیست و عادت به اسراف می کند به حقوق مالی مردم تعرض می کند و همچنین کسی به قول و قرار خود عمل نمی کند علاوه بر این که اعتبار خود را ازدست می دهد، سبب تضییع وقت و مال دیگران می شود. و کسی که بر خشم خود کنترل نداشته باشد، سبب آبروریزی خود و دیگران می شود حتی بعضی اوقات منجر به تلف شدن یک یا چندین انسان هم می شود. لذا اگر کسی بخواهد از این رذایل رهایی بیابد باید عقل عملی خود را در رفتار خود حاکم قرار دهد. همانطور که حضرت علیعلیهالسلام در این روایت می فرماید:
عقل مندی این است که میانه روى میکنى پس اسراف نمىکنى، و وعده میکنى پس خلف وعده نمىکنى، و هر گاه خشمناک شوى حلیم و بردبار باشی.[۲۵۱]
عامل تواضع و فروتنی
فایده دیگر آن در این حوزه تواضع و فروتنی است که در انسان به وجود می آورد و این مطلب را روایات اینگونه بازگو می کند:
امام کاظمعلیهالسلام می فرماید:
برای هر شی مرکبی است و مرکب عقل تواضع است.[۲۵۲]
مراد از شی و مرکب، صور و طبیعت اشیاء است و چون نفس خالی برای عقل به منزله طبیعت است برای صور اشیاء.[۲۵۳]
باز هم آن حضرت می فرماید:
ای هشام! لقمان به فرزندش نصییحت می کرد و می گفت در برابر حق متواضع باش تا عاقل ترین مردم باشی.[۲۵۴]