فلزات اساسی
2625/0
15
3492/0
14
فرآورده های غذایی وآشامیدنی به جز قند و شکر
226/0
16
5/0
12
محصولات شیمیایی
7595/0
17
3222/0
15
مأخذ: یافتههای پژوهش
پس از محاسبه سال به سال سهم فروش و تعیین احتمالات انتقال به روش گفته شده، ماتریس گذار (انتقال) را در حالتی برآورد میکنیم که در آن، فقط سهم فروش در سال شروع (سال 82) و سهم فروش آنها در پایان دوره مورد نظر (سال 92) در نظر گرفته شده است. بر اساس مشاهدات در بلندمدت، انتقالات بسیار کم و به ندرت تمام وضعیتها را در بر میگرفت. با توجه به ماتریسها و دست نیافتن به بردار پایدار، در این حالت از شاخص اثر استفاده شده است و در جدول 4-3، رتبه صنایع در بلندمدت (سال 82 و 92) و کوتاهمدت( سال به سال) با هم مقایسه گردیده است.
مشاهده می شود که در بلند مدت سه صنعت انبوهسازی، املاک و مستغلات، استخراج کانه های فلزی، چوب، کارتن و بستهبندی، حالت حدی شاخص تحرک را نمایان می کنند. یعنی بالاترین میزان تحرک که یک صنعت می تواند به خود بگیرد. در اکثر صنایع دیگر نیز تنزل رتبه به معنای افزایش تحرک و پویایی آنها در بلند مدت را داشتهایم.
4-4-3- مقایسه حالت ایستا و پویا در کوتاهمدت
تمرکز بازار دلالت بر آن دارد که چه میزان از کل تولیدات بازار یک محصول معین در اختیار تعداد محدودی از بنگاههای بزرگ میباشد، برای اندازه گیری تمرکز در یک بازار و یا صنعت معین، باید به تعداد بنگاهها، اندازه نسبی و میزان پرکندگی آنها توجه داشت. هر چه تعداد بنگاههای یک صنعت کمتر باشد، آن صنعت متمرکزتر و هر چه بازار غیر یکنواختتر بین بنگاهها توزیع شده باشد، درجه تمرکز بیشتر خواهد بود(کاشی،1379: 85). اندازه نسبی بنگاهها می تواند بر اساس متغیرهای متنوعی مثل فروش، ارزش افزوده، اشتغال اندازه گیری گردد؛ سهم بازار هر بنگاه که در حقیقت اندازه نسبی هر بنگاه را بر اساس میزان فروش آن بنگاه به کل فروش در صنعت بیان می کند، در این رساله معیار ما قرار گرفته است.
میدانیم که شاخص های تمرکز، مهمترین شاخص ساختار بازار، در بررسی ایستای آن است؛ بنابراین برای داشتن نگاه کلی و مقایسه ای نسبی در این رساله، شاخص هرفیندال- هریشمن برای تمامی صنایع و سالها محاسبه گردیده است. پس از محاسبه سهم فروش بنگاهها، مجموع مجذور آنها که شاخص هرفیندال- هریشمن را مشخص می کند، به عنوان شاخص قرار دادهایم. رتبه صنایع بر اساس این شاخص در کوتاهمدت و تمام سالها را با رتبه صنایع در کوتاه مدت بر حسب شاخص Mu را مقایسه میکنیم؛ آیا میتوان گفت صنایعی که تحرک کمتری دارند متمرکزترند؟
به منظور مقایسه صنایع در این وضعیت با وضعیت صنایع در حالت پویای آنها، میانگین شاخص هرفیندال- هریشمن سالهای 1382 تا 1392 محاسبه شده است.
که یازده تعداد دوره های(سالهای) مورد مطالعه است. صنایع را بر اساس این میانگین رتبه بندی نمودهایم. در جدول زیر مقدار و رتبه صنایع در حالت ایستا و براساس میانگین شاخص هرفیندال در بازه زمانی92-82 برای هر صنعت نوشته شده است. در در جدول4-4، صنایع از میزان تمرکز کم به زیاد نظم داده شده اند، به این دلیل که، تمرکز از نظر تعریف نقطه مقابل تحرک است. این بدان معناست که شاخص هرفیندال کوچکتر نشاندهنده تمرکز پایینتر و در نتیجه نزدیکتر بودن صنعت مورد نظر به ساختار رقابتی است؛ این در حالی است که شاخص تحرک کوچکتر نشاندهنده میزان تحرک کمتر و نزدیکتر بودن صنعت موردنظر به ساختار انحصاری است. لازم به یادآوری است که این دو تعریف در دو نگاه متفاوت ایستا و پویای صنعت معنا مییابند.
جدول 4-4. رتبه بندی صنایع در حالت ایستا بر حسب شاخص هرفیندال- هیرشمن
صنعت
تعداد بنگاهها
میانگین شاخص هرفیندال
رتبه
سیمان، آهک، گچ
24
05774438/0
1
مواد دارویی
26
061434479/0