روی مسایل جهانی
(مانند گرم شدن کره زمین)
هویت
در ارتباط نزدیک با سایر مجادلهی مربوط به ضدیت با بنگاه ها
جنبشی متمایز از مجادلههای ضد بنگاهی
منبع حمایت
یک قشر نخبه تحصیل کرده و افراد دیگری در حاشیه جامعه
یک پایگاه اجتماعی وسیع
مبنای طرح جامع ترفیع
استفاده از پیش بینیهای مربوط به مخاطرات رشد بر مسایل زیست محیطی
استفاده از شواهد مبتنی بر محیطی فعلی (مانند شکاف در لایه اوزون)
نگرش نسبت به کسب و کارها
مشکل از خود کسب و کارهاست. کسب و کارها عموماً دشمن محیط زیست هستند.
کسب و کارها به عنوان بخشی از راه حل دیده میشوند که باید مشارکت بیشتری نمایند.
نگرش نسبت به رشد
تمایل به عدم رشد
تمایل به رشد پایدار
نوع نگاه به تعامل محیط/ کسب و کار
تمرکز بر اثرات منفی فعالیت های کسب و کارها روی محیط
تمرکز بر روابط متقابل کسب و کارها، جامعه و محیط
۲-۲-۳-۲ بازاریابی یا پایداری
بازاریابی سبز به عنوان “بازاریابی پایدار” هم شناخته شده است. فرض عمومی این است که بازاریابی و پایداری مقابل هم قرار میگیرند. بازاریابی درباره فروش بیشتر است و پایداری درباره مصرف کمتر.
یکی تحت عنوان اصول تحریک مصرف شناخته می شود و دیگری “توانایی همه افراد در سراسر جهان در ارضای نیازهای اساسیشان و لذت بردن از کیفیت زندگی بهتر بدون تهدید کیفیت زندگی نسلهای آینده را دنبال می کند".
دو دیدگاه متقابل در مورد بازاریابی وجود دارد:
دیدگاه اول، بازاریابی را تشویق افراد به خرید چیزهایی که احتیاج ندارند، تعریف می کند. این دیدگاه که به فراوانی هم بیان شده است، بازاریابی را فعالیتهای تجاری ارائه کالاها و خدمات، به روشهای که آنها را مطلوب می کند و کمتر خیرخواهانه است، معرفی می کند. براون( ۱۹۹۵) به صورت بسیار انتقادی دیدگاه عموم نسبت به بازاریابی را مطرح می کند؛ وی آن را به عنوان “تقلب، غیراخلاقی و ذاتاً ناخوشایند” تعریف می کند. بسیاری از منتقدان آن را به عنوان ترویج مادی گرایی، ترغیب افراد به کار طولانی مدت و موجب بدهیهای قابل ملاحظه میدانند و بازاریابان را به عنوان نمایندگان تخریب و فساد تجارت مینامند.
دومین دیدگاه، نقطه نظر دانشگاهیان را نشان میدهد که بازاریابی را به عنوان فلسفهی بنیادی تجارت تعریف می کند؛ بنیادی که ایجاد مشتری می کند و نیازهای آنها را برآورده میسازد. در این دیدگاه، بازاریابی به عنوان یک فرایند اجتماعی و مدیریتی تعریف می شود که بوسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، برای تأمین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند.
مفهوم پایداری از دهه ۱۹۷۰ وارد ادبیات زیست محیطی شد. به نظر میرسد بعد از آن به عنوان هدفی مطلوب در بیشتر حوزه های فعالیت بشری دیده شده است.
یکی از اولین تعاریف در مورد پایداری اکولوژیکی را مامفورد(۱۹۹۷) به این صورت بیان کرده است:
“برآوردن نیازهای انسانی بدون به خطر انداختن سلامت اکوسیستمها”
اریکسون(۲۰۰۷) پایداری را به این شکل تعریف کرده است: پایداری یک اصطلاح جامع برای هر چیزی است که با مسئولیت در قبال دنیای که در آن زندگی میکنیم انجام می شود؛ یک موضوع اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی است. درباره مصرف متمایز و اثر بخش، به معنی تسهیم منافع بین فقیر و غنی و حفاظت از جهان است، به طوری که نیازهای نسلهای آینده به خطر نیفتد(طالقانی و رحمتی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۳-۳ تعریف بازاریابی سبز