رویکرد توسعه اجتماعی از دهه ۱۹۷۰ توسط سازمان ملل بکار گرفته شد که در این یکپارچگی اهداف اقتصادی و اجتماعی، اصلاحات ساختاریو نهادی و افزایش ظرفیتهایفردی و اجتماعی و تامین مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها از عناصر اصلی این رویکرد است. در این دیدگاه، انسانها باید بعنوان آفرینش گران فعال در فرایند تکوین و تولید توسعه مشارکت داشته و توسعه واقعیحاصل رفتارهای خلاق عاملین انسانی توسعه باشد . مردم باید بطور دائمی و در جریان برنامه ریزی، تأمین منابع، اجرا و ارزیابیهایطرحهای توسعه مشارکت داشته و با رفتارها و تصمیمات خود توسعه را بیافرینند. در این رابطه، مشارکت جمعی بر مشارکت فردی اهمیت بیشتری دارد. مشارکت مردم با عاملیت سازمانهایغیردولتی، سازمانهایمدنیمحلی و اجتماعات محلی صورت گیرد (قانعی راد : ۱۳۸۴، ۲ ).
تبیین : بر اساس این رویکرد مداخلات اجتماعی می تواند نقشی اساسی در توسعه شهرها داشته باشد . این رویکرد معتقد است رویکرد کارکردگرا به تنهایی برای حل مسائل شهری کارایی ندارد و پروژه های مهم اجتماعی بدون مشارکت کنشگران اجتماعی امکان ظهور ندارد و اگر هم این پروژه ها انجام شوند نارضایتی افراد جامعه را به دنبال خواهد داشت .
۲-۳-۵ چهار نوع خرده سیستم پارسونز
پارسونز چهار نوع خرده سیستم مرتبط با یکدیگر را مطرح کرده است این خرده سیستم ها عبارتند از : سیستم زیستی ، سیستم شخصیتی ، سیستم اجتماعی و سیستم فرهنگی .
هر یک از سیستم های چهارگانه ی فوق دربردارنده ی یکی از کارکردهای چهارگانه ی پیشین است سیستم زیستی دارای کارکرد تطابق و سازگاری ، سیستم شخصیتی دارای کارکرد تحقق و دستیابی به اهداف ، سیستم اجتماعی دارای کارکرد یگانگی و سیستم فرهنگی دارای کارکرد وضوح بخشی به اهداف و ارائه الگوهای فرهنگی است . ( آزادارمکی ، ۱۳۸۵: ۴۵ )
در جایی دیگر مطرح کرده است الف ) ساخت اقتصادی که کارکردش سازگار نمودن فرد از طریق شرایط متعدد اقتصادی از قبیل تولید ، توزیع و نظام کار و بهره وری است ب ) ساخت سیاسی که کارکردش تحقق اهداف در روند پیگیری و کسب منافع است . ساخت فرهنگی است که از طریق مدرسه و خانواده در جهت بیان و انتقال فرهنگ و باورهای جامعه به افراد عمل می کند . د ) ساخت اجتماعی که از طریق قوانین و عرف و عادات به انسجام بین عناصر متعدد اجتماعی می انجامد . ( همان : ۴۶ )
تبیین : تمایز، مبحثی است که در جوامع توسعه یافته مطرح است و اینکه هر خرده سیستم با تفکیک با سایر خرده سیستم ها وظایف خاص خود را انجام می دهد و در واقع نوعی تمایز ساختاری وجود دارد . بنابراین نوعی تعادل و انسجام در این جوامع دیده می شود . اما موقعیت کنونی جامعه ی ما برخلاف این فرایند است و ما شاهد تداخل کارکردی یا تداخل حوزه ی خرده سیستم ها در همدیگر هستیم . دقیقاً حیطه و حوزه ی کار هر یک مشخص نیست و همه با هم در همه جا حضور دارند . خرده سیستم اقتصادی نتوانسته است تأمین مالی مناسب را برای احیاء بافت های فرسوده فراهم کند سرمایه هایی که مردم بتوانند با کمک آنها بافت های فرسوده را نوسازی یا بهسازی کنند به عنوان مثال وام هایی با مبالغ بالا و قسط خیلی پایین به مالکان بافت های فرسوده پرداخت کنند . ساخت فرهنگی از طریق مدرسه و خانواده و نظام مذهبی قادر به انتقال فرهنگ مشارکت اجتماعی نبوده ، به این دلیلکهکارکردهایاین نظام نابسنده بوده است . ساخت اجتماعی هم در صورت ناهماهنگی در اجرای پروژه ها توسط خرده نظام های دیگر ، قادر به رسالت قانونی خود نخواهد بود .فرسودگی کالبدی وفرسودگی حیات اجتماعی واقتصادی بافت، دریک رابطه متقابل به تشدید یکدیگرکمک کرده وموجب رکودحیات شهری وتنزل شدید کیفیت زیست می گردد.
۲-۳-۶ نظریه کنترل اجتماعی پارسونز
بر اساس نظریه پارسونز در جامعه چهار عامل اساسی کنترل اجتماعی وجود دارد که عبارتند از : ۱- تأمین منافع اقتصادی افراد و داشتن پول به عنوان مهمترین ابزار آن ۲- استفاده از قدرت یا زور ۳- استفاده از تشویق یا اعمال نفوذ ۴- توسل به وجدان افراد از طریق مطرح ساختن معیارهای درست و نادرست در یک نظام اخلاقی ( معیدفر به نقل از جانسون ، ص ۲۱۸ ، ۱۳۸۷)
تبیین : البته بایستی به این نکته توجه شود که این مقوله نیازمند همکاری های بین ساختی بوده و اصالت دادن به یک ساخت چه فنی ، چه اجتماعی، چه اقتصادی و چه حقوقی مشکلات عدیده ای را به دنبال خواهد داشت . بر اساس نظریه پارسونز ۱ ) باید منابع مالی و اقتصادی احیاء بافت های فرسوده را فراهم کرد به این دلیل که کسانی که در این محلات ساکن هستند از نظر اقتصادی ، طبقات پایین جامعه را تشکیل می دهند . ۲ ) در صورت همکاری نکردن ساکنین محله می توان به زور هم برای انجام پروژه ها متوسل شد که البته این راهکار از نظر راهبردهای جدید برنامه ریزی شهری صحیح به نظر نمی رسد . ۳ ) می توان جهت بهسازی یا نوسازی بافت های فرسوده در میان برخی از بزرگان محلات نفوذ کرد و با کمک گرفتن از معتمدین محل و تشویق آن ها مردم را به مشارکت اجتماعی دعوت کرد . ۴ ) شرح پاره ای از توضیحات برای ساکنین محلات با مطرح کردن رویه های مثبت و منفی احیاء یا ادامه فرسودگی محله .بنابراین این نظریه می تواند نوعی کنترل اجتماعی مثبت برای مشارکت اجتماعی افراد فراهم نماید .
۲-۳-۷ مکتب اکولوژیکی
این مکتب بیشترین تأثیر را طی دهه های اولیه سیاست توسعه اجتماع محلی داشت. از منظر این مکتب سیاست های جابجایی همانند نوسازیشهری محله هایشهری در نتیجه نیروهایساختاری اقتصادی، اجتماعی افول می کنند، بهبود می یابند و یا به طور ثابت باقی می مانند. در این مدل برای عامل انسانی جای بسیار کمی وجود دارد و ساکنان محلات در سیطره نیروهایاقتصادی و اجتماعی وسیعتر هستند و کمتر می توانند خط سیرمحله هایشان را تغییر دهند (جباری، ۱۳۸۳ ). نگرش این مکتب بیشتر منجر به برنامه ریزیهای از بالا به پایین و آمرانه شده است. رویکرد خرده فرهنگ عکس العملی وسیعی به تعیین گرایی نظریه اکولوژیکی شهری بود و تأثیر آن در فراخوان های متعدد برای تصمیم گیری غیرمتمرکز ، مشارکت اجتماع در سیاست توسعه اجتماع محلی پیداست. این رویکرد تعین اقتصادی، ساختاری و بیرونی اکولوژیست ها را رد و بر متغیرها و نیروهای درونی محلات تأکید کرد (جباری، ۱۳۸۳ ).
۲-۳-۸ دیدگاه فرهنگ گرایی
اگوستوس و لبی نورث مورپوژن ازبنیانگذاران این مکتب و منشا موضعگیری فرهنگ گراست. او معتقد است مالک یک بنای خوب، تطابق شکل بنا با عملکرد آن است به طوری که با یک نگاه بتوان کارکرد یک بنا را تشخیص داد. دربرنامه ریزیشهری بر اساس الگوی فرهنگ گرا نیازهایمادی بر نیازهایمعنوی، فرهنگ بومی بر فرهنگ غیربومی، شهر کوچک بر شهر بزرگ، دموکراسی به دیکتاتوری و نیازهایگروهی بر نیازهایفردیبرتری دارد. در نتیجه شهر بزرگ و هندسینفیمی شود و بر فضاها و بناهایعمومی تأکید می شود. شهر فرهنگ گرا بیش از هر چیز در محدوده ای مشخص جای گرفته است، در این شهر هرگونه یکسان سازی و الگوی یکنواخت نفیمی شود و تنوع و تکثر به عنوان نظمی اندام واره و ارگانیک در آن موج می زند چرا که این مکتب اعتقاد دارد طبیعت و خلق وخوی انسان متنوع است و به تفاوت هایفرهنگی توجه دارد. فرهنگ گرایانمداخله در بافت هایقدیمی و فرسوده از جمله بهسازی و نوسازیشهری را از طریق زنده کردن ارزش هایفرهنگی گذشته میدانند.
توجه به ارزش هایزیباییشناختیشهرهای کهن و به حداقل رساندندخل و تصرف در بافت هایبا ارزش، ارزش دادن به کل بافت و افزایشجذابیت و آرامش در شهرهاست. برای رسیدن به این اهداف توجه بهارز شهایفرهنگی کهن مبنا قرار میگیرد. فرهنگگرایان مداخله ومواجهه با مسائل و مشکلات شهری را از راه تداوم فرهنگ بومی میسرمیدانند و اعتقاد دارند که شهرها و بافتهایشهری دارای محدوده ایمشخص اند. آنها ارزش هایفرهنگی را موجب شکلدهی فضا میدانندو بر این باورند که فضاهایشهری باید غیرقابل پیشبینی و متنوعباشند ( شوای، ۱۳۷۵ : ۲۲ ).
۲-۳-۹ دیدگاه ترقی گرا
در مکتب ترقی گرا توجه و تأکید بر فرد است و انسان محور اصلی است، انسانی که خود در ادامه رشد اومانیسم علمی ادبی زمینه ذهنی مناسب برای شورش علیه زهد ارتجاعی به قرون وسطی را ایجاد کرده بود. این مکتب بر انقطاع از گذشته فرهنگی و تاریخی و عدم وابستگی به فرهنگ و مکان تأکید دارد، زیرا نوستالوژی از نظر آن در جامعه مدرن مفهومی ندارد. متفکران ترقی گرا نوعیالگوی استقرار انسانی با تأکید بر چهار نیاز اصلی انسان و چهار کاربریاصلی زمین شهری شامل: کار، اوقات فراغت، مسکن و رفت وآمد پیشنهاد می کنند تا زندگی انسان را با الگوهایی از پیش اندیشیده شکل دهند. آنها مقهور آیندهاند و استفاده از امکانات تکنولوژیکی حاصل از پیشرفتعلم و فن را راه حل تمامی مشکلات شهری می دانند. برای آنان کوچه و خیابان که در شهرهای گذشته یکی از مهمترین فضاهایعمومی به حساب میآمد، جز مانعی در راه حرکت سریع انسان نیست و باید آن را تخریب کرد. بدین ترتیب تمامیعملکردهایاجتماعی و فرهنگی خیابان نیز بر این اساس در این الگو نفیمیشود( شوای، ۱۳۷۵ : ۱۶ ۱۲ ). این مکتب هدف از بهسازی و نوسازیشهری را عمدتاً ارتقای سلامت و بهداشت شهر می داند. توجه به بهداشت و فضای سبز شهری بیشتر درشهر، شهرسازان ترقی گرا را بر آن داشته تا فضاهایقدیمی بسته را به منظور بهداشت و سلامت متراکم سازی یا تجمیع سازی کنند. به طوری که ساختمان ها به گونه ای منفک از هم در معرض خورشید بوده و فضای سبز کافی نیز داشته باشند. بر این اساس بسیاری از شهر سازان تحت تأثیر این تفکر، ساخت در ارتفاع را به جای ساختمانهای کوتاه و به هم چسبیده قدیمی توصیه می کنند. ترقی گرایان به علت نوگرایی شان بهزیباییهای نوگرایانه توجه دارند. به هنگام نوسازی و بهسازیشهرهای قدیم، هیچ چیز جز راه ها را حفظ نمی کنند و عملاً شهرسازی بلدوزری و چاقویی را رواج می دهند.
تبیین : در باب این الگو می توان گفت این الگو جویینمایشی ایجاد می کند. بریدن از گذشته به نوعی تهاجمی به گذشته و تاریخ است. ارزش های جدید مانند مکانیزاسیون ، استاندارد شدن ، هندسه گرایی در مقابل انعطاف ، هویت و فرهنگ بومی و محلی قرار دارد. در حقیقت اقدامات ترقی گرایان بیشتر باز سازی بدون توجه به تاریخ و فرهنگ است ( شماعی و پوراحمد، ۱۳۸۴ : ۱۳۷ ۱۳۲ ).
۲-۴ چهارچوب نظری
۲-۴-۱ نظریه ساخت یابی گیدنز
در این مبحث ، برای رسیدن به چهارچوبی دقیق و کامل که بتوان هم از سطح کنشگر و هم از سطح ساختار بحث کرد لازم دیده شد از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز استفاده شود چرا که مکاتب و نظریه ها یا بر مشارکت شهروندان در جهت دهی ، تصمیم سازی و شکل دهی به بافت های فرسوده سخن می گویند یا تأکیدشان بر ساختارهای جامعه ( دولت ) است . گیدنز با تأکید بر هم مشارکت شهروندان و هم ساختار راهی دقیق تر برای حل مسائل جامعه گشوده است .
نظریه ساخت یابی گیدنز ریشه در نظریه های سطوح خرد ( از قبیل نظریه کنش متقابل و نظریه مبادله ) و نظریه کلان ( از قبیل نظریه کارکردگرایی ساختی ، ساخت گرایی و تقابل ) دارد به این دلیل که این دو تئوری در آمریکا در دورانی طولانی ، به عنوان تئوریهای مسلط جامعه شناسی مطرح بود و دیگر نظریه ها از آنها تأثیر پذیرفته اند . نظریه گیدنز بر اساس نقادی و یا ترکیب خرد و کلان با توجه به شرایط جدیدی خصوصاً رشد جامعه شناسی حاصل شده است . ( آزاد ارمکی ، ۱۳۸۳ : ۲۸۳ )
نظریه ساخت یابی نشان می دهد : چگونه ساختارهای اجتماعی به واسطه کارگزاران انسانی ساخته می شوند و در ضمن آنها واسطه های فرایند ساخت یابی اند . این همان مفهوم دوگانگی ساختی به عنوان عنصر اصلی و محوری نظریه اوست و متفاوت از دوگانه گرایی ساختی است و در جهت تبیین دوگانگی ساخته شدن ساختها از طریق کنشها و برعکس است .
ساختاریابی هم میانجی و هم پیامد عملکردهایی است که همین خواص را به گونه ای واگشتی سازمان می دهد . با این تلقی که ساختار در بیرون از کننشگر نیست ، بلکه در خاطرات و اعمال اجتماعی وجود دارد وادارنده و توانمند ساز می باشد و نظام کنش را به گونه ای واگشتی سازمان می دهد . ساختار به صورت عملکردهای بازتولید شده کنشگران در بستر زمان و مکان در دو سطح خرد به صورت خاطره ها و در سطح کلان در نظامهای اجتماعی اند . این فرایند متأثر از وجود منابع و قواعداند . منابع امکان بازتولید نظام و سیستم اجتماعی را فراهم می کنند . ( همان : ۲۸۶-۲۸۷ )
۲- ۴ -۲ مفاهیم نظریه ساخت یابی
الف ) کارگزاری : کوهن ( ۱۹۸۹ ) بیان روشنی از تعریف گیدنز در مورد کارگزاری ارائه داده است . به نظر او گیدنز در بررسی کنش و کارگزار تقدم را به ساختن تاریخ و کارگزاران سازنده تاریخ و جامعه داده است . از این رو گیدنز نظریه کنش متقابل ، ساخت گرایی و مابعد ساخت گرایی را مورد نقد قرار داده است . کنشگر گیدنز در جریان عمل و به واسطه عمل ساخته می شود . از این روکنشگر امری حاشیه ای و زائد بر جریان عمل نیست بلکه در محور عمل اجماعی قرار دارد . گیدنز کنش را جریانی می داند که مستمراً کنترل می شود و بر اساس عقلانیت و انگیزه بازسازی می شود از نظر او کارگزاران دارای آگاهی می باشند از این رو استعداد باز اندیشی و محاسبه برای عملشان را دارند .
تبیین : در اینجا دیدگاه گیدنز به رفتارگرایان شبیه است به این معنی که مشارکت در احیاء بافت های فرسوده دائماً توسط مردم ارزیابی می شود و این عمل بر اساس عقلانیت کنشگر تولید و بازتولید می شود یعنی عملی که با آگاهی و محاسبه گری روی می دهد . این مفهوم گیدنز به این معناست که در جامعه ایرانی مشارکت در بافت های فرسوده از دید کنشگران عقلانی ترین ، مطمئن ترین و آسان ترین راه برای رسیدن به اهداف است به این شرط که حمایتی همه جانبه از جانب مسئولین از آن ها شکل بگیرد .
ب ) قدرت : گیدنز در طرح مفهوم کنش و نتایج خواسته و ناخواسته آن به طرح مفهوم قدرت پرداخته است . زیرا کنش کنش همیشه خلاق و در حال تغییر نیست . گیدنز یک منظر مرکزی برای تئوری اش ساخته که همان تحلیل مفهوم است . قدرت از نظر گیدنز شکل ذاتی و ضروری در رابطه انسانی است که بیان کننده توان برای انجام یا بدست آوردن یا تغییر چیزهاست ، هرگز نمی تواند به طور مطلق باشد و نمی تواند محو و ناپدید گردد .
تبیین : با توجه به این مفهوم شرط مداخله در بافت های فرسوده نیازمند قدرت اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و حتی سیاسی است و با توجه به این قدرت است که دولت و مردم ساکن در محلات شهری می توانند در امر شهرسازی تصمیم گیری و تصمیم سازی کنند .
پ ) نتایج ناخواسته کنش : گیدنز نتایج ناخواسته کنش را چون نتایج خواسته کنش می داند . این مفاهیم اساسی متفاوت با مفاهیم کارکرد گرایی است . زیرا رابرت مرتن از طراحان دو نوع نتیجه ( آشکار و پنهان و یا خواسته و ناخواسته ) است . او نتایج ناخواسته را نتایج کنش ندانسته بلکه نتیجه کارکردی سیستم اجتماعی دانسته است .
تبیین : می توان گفت عدم مشارکت شهروندان در بافت های فرسوده شهری در بعضی موارد نتیجه ناخواسته ای است که کنشگران آگاه در انجام کنش ، از رخداد آن بی خبرند یعنی آنها با دولت در بهسازی ، نوسازی یا بازسازی بافتهای فرسوده مشارکت نمی کنند و آگاه نیستند که در نهایت همین مردم در محلات فرسوده هستند که سود این عمل اجتماعی نصیب آن ها می شود. در واقع عدم اعتماد به دولت و مشی محافظه کاری مردم یکی از موانع مشارکت مردمی است.
ج ) ساخت : در تعریف گیدنز از ساخت دو عنصر : قواعد (Rules ) و منابع ( Resources ) مطرح اند . از این رو ساخت دارای قواعد و منابع ، یا مجموعۀ روابط انتقالی سازمان داده شده ای مانند ویژگی های سیستم های اجتماعی است . از منظر وی سه ساخت مرکزی که از ویژگی های کنش بدست می آید وجود دارد : ۱ –ساخت مهم که به واسطه مردم برای ارتباط با یکدیگر تولید می شود . ۲ –ساخت مسلط نوع دوم ساخت است که ازساخت مهم واستعدادذاتی عمل برای انتقال قدرت اخذ می شود. ۳ –مشروعیت که ازمنظرهنجارهای ذاتی کنش پیدامی شودومتکی برهنجارهای نمایی جامعه است . ( همان : ۲۹۲ )
تبیین : در اینجا می توان گفت بر اساس این نظریه، ساختار و کنشگران نگاه های متفاوتی نسبت به پدیده بافت های فرسوده دارند . در ساخت قواعدی تنظیم می شود که تصمیماتی بدون نگاه به مردم و یک طرفه و همراه با اقتدار صورت می گیرد . در حالیکه نگاه کنشگران در جاهایی متفاوت از نگاه ساخت به عمل احیاء بافت های فرسوده است . کنشگران در مواردی تعریف ساختار از چگونگی احیاء بافت های فرسوده را نمی پذیرند و بر اساس هنجارهای تعریف شده خودشان حرکت می کنند .
پس می توان گفت رویکرد کارکردی –ساختی،دیدگاه ترقی گرا،چهار نوع خرده سیستم پارسونز، نظریه کنترل اجتماعی پارسونز و مکتب اکولوژیکی به ساخت تعلق دارند یعنی به برنامه ریزی از بالا به پایین اعتقاد دارند و اهمیتی برای مشارکت عاملین یعنی مشارکت مردم در برنامه ریزی های شهری قائل نیستند . در مقابل این نحله های فکری دیدگاه فرهنگ گرایی به مشارکت مردم و برنامه ریزی از پایین به بالا و مشارکت صرف مردم در برنامه ریزی های شهری اعتقاد دارد . رویکرد توانمند سازی و رویکرد توسعه اجتماعی هم دیدگاهی همانند دیدگاه ساخت یابی دارند .
۲-۵ مدل نظری پژوهش
سطح ساختار اجتماعی ( دولت )
رویکردکارکردی – ساختی
دیدگاه ترقیگرا
چهارنوع خرده سیستم پارسونز
احیاء بافت فرسوده شهری (نظریه ساختاربندی گیدنز)
نظریه کنترل اجتماعی پارسونز
مکتب اکولوژیکی
برنامه ریزی از بالا به پایین
برنامه ریزی از پایین به بالا
فرهنگ گرایی
سطح عاملین ( مردم و جامعه )
۲-۶ پیشینه مطالعاتی پژوهش
بافت فرسوده شهری از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه اندیشمندان مختلف در حوزه های برنامه ریزی شهری ، جامعه شناسی شهری و ..قرار گرفته است .با توجه به اهمیت این موضوع مطالعات مختلفی در داخل و خارج از کشور در باب چگونگی مداخلات اجتماعی در احیاء بافت فرسوده صورت گرفته است که در این قسمت برخی از این مطالعات مرور می شوند .
جان راسکین ( ۱۸۴۹ ) در کتابی با نام هفت مشعل معماری که حاوی مطالعاتی درباره شهر ونیز بود , الگوی مداخله ای محتاطانه در بهسازی و مرمت بافت های تاریخی را پیشنهاد داد که تداوم کاربری و بهبود کالبد بدون دخالت مستقیم و بارز پیشنهاد وی برای بهسازی بافت های فرسوده بوده است . کامیلوسیته ( ۱۸۸۹ ) در تحقیقی بنام زیباسازی شهرها که بعد تبدیل به کتاب هنر ساختن شهرها »شد بهسازی وبازسازی بافت های فرسوده را پیشنهاد نمودوتوجه به نوعی کاربری که در آن احترام به کالبد اصل اساسی بوده و بهبود کارکرد رابدنبال داشت را مطرح کرد. وی بهبود کارکردی و کالبدی بافت های فرسوده و تاریخی را نه با ماهیت مدرنیستی بلکه با نگاه به گذشته و امروزی سازی آن را بهترین شیوه مداخله می دانست .
در سال ۱۹۸۷ مایکل میدلتون در اثری با عنوان نوسازی شهری در آمریکا، تجربه ی بالتیمور، انگیزه ی اقتصادی نوسازی شهری ، توجه به بخش خصوصی برای نوسازی با هدف مشارکت مردمی در طرّاحی و اجرای پروژه ها، توسعه و رونق گردشگری و جذب جهانگرد از سراسر دنیا، حفظ مجموعه های تاریخی بافتهای قدیمی، اهمیت درک پیوستگی و تداوم زمانی برنامه ها در امر نوسازی و بهسازی بافتهای شهری بوده است . همچنین در ایران ، در سال ۱۳۷۵ دکترمحمد رحیم رهنما در رساله ی دکترای خود با عنوان احیای بافت قدیم و توسعه ی شهری (نمونه ی موردی : بافت های مسکونی مرکز شهر مشهد) ، با بهره گرفتن از تئوری اصالت بخشی، قانونمندی حاکم بر فرایند رکود و عقب ماندگی یکی از محلّه های مسکونی شهر مشهد که بیشتر بر عامل انسانی تکیه دارد تا فیزیکی را مورد بررسی قرار داده است. در سال ۱۳۷۹ مسعود نریمانی نیز در کتاب خود با عنوان بهسازی بافت تاریخی راهکارهایی هماهنگ و منظّم برای ساماندهی بافت قدیم شهرها ارائه کرده و در آن تجارب بعضی از کشورها در احیای بافت قدیم شهرها را بیان کرده است. ( ابراهیم زاده ، ملکی ۱۳۹۰ )
اسماعیل پور ، رحیمیان و قربانی در در مطالعه ای که در باب بازآفرینی بافتهای فرسوده شهری با تأکید بر بسیج اجتماعی در محله کشتارگاه شهر یزد انجام داده اند بر این باورند که مردم این محله عزم جدی برای همکاری و مشارکت در مراحل مختلف پروژه های فقرزدایی را دارند و بالاخره راهبرد بسیج اجتماعی شیوه مناسبی برای ارتقا شرایط مردم و سکونت در محله کشتارگاه است . در این رابطه، مردم با تشکیل گروه های بحث ، قادر به شناسایی مشکلات و ریشه یابی آنها در محله خود هستند تا متناسب با هر مشکل، نقش خود و سازما نهای محلی را برای حل آن و ارتقای شرایط سکونت ، بر عهده بگیرند. (اسماعیل پور ، رحیمیان و قربانی ، ۱۳۹۰ )
۳-۴- اندازه گیری صفات مورد بررسی
در پایان دوره آزمایش، بطور تصادفی گیاهان موجود در هرگلدان برداشت و صفات طول و قطر ساقه اصلی، تعداد گل، تعداد برگ، وزن تر و خشک گل، میزان کلروفیل و کارتنوئید، میزان قندهای محلول، محتوای پرولین، میزان فنول، پراکسید هیدروژن، محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل موجود در بافت سبز برگها اندازه گیری شدند.
۳-۴-۱- اندازه گیری طول ساقه اصلی و قطر گل
طول ساقه با بهره گرفتن از خط کش اندازه گیری و مقادیر بر اساس واحد سانتیمترگزارش شد. قطر گلها نیز توسط خط کش اندازه گیری شد.
۳-۴-۲- سنجش تعداد برگ و گل
برای سنجش تعداد برگ، از هر تیمار آزمایشی به طور تصادفی سه بوته انتخاب و تعداد برگ آنها شمارش گردید. برای تعیین تعداد گل در بوته، گلهای کاملا باز شده در هر تیمار شمارش گردید.
۳-۴-۳- وزن تر و خشک اندام هوایی
برای اندازه گیری وزن تر و خشک اندامهای هوایی گیاه، در پایان آزمایش، بخش هوایی گیاه از ریشه جدا و بلافاصله وزن تر آن با بهره گرفتن از ترازوی دیجیتالی تعیین شد. سپس نمونههای مذکور درون آون در دمای ۷۰ درجه سانتی گراد، برای مدت ۴۸ ساعت قرار داده شد تا خشک شدند و به کمک ترازوی دیجیتالی وزن خشک آنها نیز تعیین گردید.
۳-۴-۴- سنجش رنگیزه های فتوسنتزی
برای سنجش کلروفیل و کارتنوئید از روش گروس (۱۹۹۱) استفاده شد. ابتدا ۲/۰ گرم از برگهای کاملا توسعه یافته را داخل یک هاون چینی در محیطی خنک و تاریک به خوبی خرد نموده و سپس ۱۰ میلیلیتر استون به آن اضافه و کاملا هموژنیزه گردید. سپس نمونه ها به مدت ۱۰ دقیقه و با سرعت ۳۵۰۰ دور در دقیقه (rpm) سانتریفیوژ، و محلول های حاصله با استون ۸۰٪ به حجم ۲۵ میلیلیتر رسیدند. برای سنجش کلروفیل a و b و کارتنوئید به ترتیب از طول موج های ۶۴۵، ۶۶۳ و ۴۷۰ نانومتر با بهره گرفتن از دستگاه اسپکتروفتومتر جذب محلول حاصله قرائت و با بهره گرفتن از روابط ذیل مقادیر رنگیزهها محاسبه گردید. برای صفر کردن دستگاه اسپکتروفتومتر از بلانک استون ۸۰٪ استفاده شد.
Chlorophyll a (g/l) = (0.0127*OD663) - (0.00269*OD645(
Chlorophyll b (g/l) = (0.0229*OD645) - (0.00468* OD663(
Total chlorophyll (g/l) = (0.0202*OD645) + (0.00802* OD663(
Car (mg.ml-1) = (1000A470-1.8cha-85.02 chb)/19
OD663: جذب قرائت شده در طول موج برابر ۶۶۳ نانومتر
OD663: جذب قرائت شده در طول موج برابر ۶۶۳ نانومتر
OD663: جذب قرائت شده در طول موج برابر ۶۶۳ نانومتر
۳-۴-۵- سنجش کارتنوئید کل
بدین منظور ۲ گرم از بافت نمونه در ۵۰ میلی لیتر محلول methanol–tetrahydrofuran (با نسبت ۱:۱) هموژن گردیده و پس از سانتریفوژ نمونهها در ۲۵۰۰ دور بر دقیقه (rpm)، محلول روئی را برداشته و جذب آن در ۴۵۰ نانومتر اندازه گیری شد. با بهره گرفتن از منحنی استاندارد مقدار کاروتنوئید تام نمونه مجهول ارزیابی گردید (Bechoff et al., 2010).
۳-۴-۶- تعیین میزان قندهای محلول کل
قند محلول با بهره گرفتن از روش ایریگوین (۱۹۹۲) اندازه گیری شد. به این صوررت که ابتدا ۵/۰ گرم از بافت تازه برگی (برگهای توسعه یافته انتهایی) به همراه ۵ میلی لیتر اتانول ۹۵٪ در داخل هاون چینی کوبیده شد. قسمت بالای محلول حاصله جدا گشته و رسوبات آن دوباره با ۵ میلیلیتر اتانول ۷۰٪ شستشو و فاز بالایی آن به قسمت رویی قبلی اضافه گردید. محلول به دست آمده در سانتریفیوژ به مدت ۱۰ دقیقه با دور rpm3500 قرار داده شد. سپس فاز مایع رویی برداشته شده و عصاره الکلی به دست آمده تا اندازه گیری قندهای محلول در داخل یخچال (۴ درجه سانتی گراد) نگهداری گردید. برای اندازه گیری قندهای محلول ۱/۰ میلی لیتر از عصاره الکلی نگهداری شده در یخچال به کمک میکروپیپت به داخل لوله آزمایش ریخته و ۳ میلیلیتر آنترون تازه تهیه شده ( ۱۵۰ میلی گرم آنترون + ۱۰۰ میلی لیتر اسید سولفوریک ۷۲٪) به آن اضافه شد. لولههای آزمایش به مدت ۱۰ دقیقه در حمام آب جوش تا تشکیل ماده رنگی قرار گرفتند. پس از خنک شدن نمونهها، میزان جذب آنها در طول موج ۶۲۵ نانومتر با دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. برای اندازه گیری مقدار قند از منحنی استاندارد تهیه شده از گلوکز استفاده شد (شکل۳-۵). برای تهیه استاندارد قند، از گلوکز محلولهایی با غلظتهای صفر تا ۱۲۰ میلی گرم در لیتر تهیه و کلیه مراحل آزمایش روی آنها انجام گردید.
شکل ۳-۳: منحنی استاندارد گلوکز
۳-۴-۷- سنجش اسید آمینه پرولین
اندازه گیری میزان اسیدآمینه پرولین با بهره گرفتن از روش بیتس و همکاران (۱۹۷۳) صورت گرفت. بدین ترتیب که ۵/۰گرم ماده خشک گیاهی را درون هاون ریخته، سپس ۱۰ میلیلیتر سولفوسالسیلیک اسید ۳% (۳ گرم پودر اسید سولفوسالسیلیک را در آب مقطر حل نموده و به حجم ۱۰۰ میلیلیتر می رسد) آماده شده را به آن اضافه کرده و کاملاً خرد و سپس صاف شد. سپس تیوب را به مدت ۱۵-۱۰ دقیقه در دمای چهار درجه سانتی گراد در ۱۵۰۰۰ دور در دقیقه سانتریفیوژ نموده تا مواد اضافی از محلول جدا گردد. آنگاه مقدار ۲ میلیلیتر از عصاره صاف شده را درون تیوب ریخته و ۲ میلیلیتر اسید ناینهایدرین (مقدار ۲/۱ گرم پودر ناینهایدرین را در ۳۰ میلیلیتر اسید استیک گلاسیال حل می نماییم) به آن افزوده، سپس به خوبی مخلوط گردید. همزمان مقدار دو میلیلیتر از محلولهای استانداردهای صفر، ۴، ۸، ۱۲، ۱۶ و۲۰ میلی گرم در لیتر پرولین را درون تیوب ها ریخته، سپس دو میلیلیتر اسید ناینهایدرین و دو میلیلیتر اسید استیک گلاسیال به آنها افزوده و سپس به خوبی مخلوط گردید. نمونهها را به مدت ۹۰ دقیقه در دمای ۱۰۰ درجه سانتیگراد درون حمام آب گرم گذاشته، سپس درون یخ قرار داده شدند. مقدار چهار میلیلیتر تولوئن به محلولها اضافه نموده و آن ها به مدت ۳۰ دقیقه درون دستگاه شیکر قرار گرفتند.
استانداردهای پرولین محلول را در فاز تولوئن در کووت دستگاه اسپکتروفتومتر ریخته و در طول موج ۵۲۰ نانومتر مقدار پرولین قرائت گردید، سپس منحنی استاندارد رسم شده و میزان جذب در نمونههای گیاهی قرائت شد. در انتها با قرار دادن در معادله خط، مقدار پرولین به دست آید.
توجه: نمونه ها و ناین هایدرین باید در دمای چهار درجه سانتی گراد نگهداری شوند.
۳-۴-۸- تعیین میزان پراکسید هیدروژن (H2O2)
برای تعیین غلظت H2O2، ۰/۲ گرم از بافت برگی با ۳ میلیلیتر تریکلرواستیکاسید (TCA) 1/0 درصد در یک هاون چینی و محیط یخ سائیده شد. سپس عصاره با دور ۳۵۰۰ دور در دقیقه (rpm) به مدت ۵ دقیقه سانتریفیوژ گردید. ۱ میلیلیتر از مایع رویی به ۱ میلیلیتر بافر فسفات (۷pH=) و ۲ میلیلیتر یدید پتاسیم یک مولار اضافه و سپس جذب مخلوط در طول موج ۳۹۰ نانومتر قرائت و مقدار H2O2 با بهره گرفتن از ضریب خاموشی ۲۸/۰ میکرومتر در سانتی متر محاسبه و بر حسب میکرومول بر گرم وزن تر بیان گردید (Velikova et al., 2000).
۳-۴-۹- تعیین میزان آب نسبی برگ (RWC)
برای این آزمایش، از قسمت های انتهایی ساقه چندین برگ کاملاً توسعه یافته جدا و سپس دیسکهایی به قطر ۸ میلیمتر از قسمت میانی پهنک برگ تهیه شد (از هر واحد آزمایشی ۱۰ دیسک برگی)، سپس دیسکها به کمک ترازوی دیجیتالی (با دقت ۰۱/۰ گرم) توزین و به پتریدیش حاوی آب مقطر به مدت ۳ ساعت در یخچال (۴ درجه سانتی گراد) منتقل گردید. پس از خارج کردن دیسکها از آب مقطر جهت حذف رطوبت اضافی سطح دیسکها، آنها را روی کاغذ صافی قرار داده و سپس وزن آماس آنها اندازه گیری شد. پس از تعیین وزن آماس، دیسکهای برگی به آون (۷۰ درجه سانتی گراد) منتقل و پس از گذشت ۴۸ ساعت وزن خشک آنها تعیین و در نهایت RWC با بهره گرفتن از رابطه ذیل محاسبه شد ((Turner,1981.
میزان آب نسبی برگ = [[(وزن خشک – وزن آماس) / وزن خشک –وزن تر) ×۱۰۰
۳-۴-۱۰- تعیین فنول کل گل
برای تعیین فنول کل، ۱ گرم از گلهای کاملا باز شده توزین و با ۶ میلیلیتر اتانول خالص مخلوط و هموژنیزه گردیدند. محلول به دست آمده با دستگاه سانتریفیوژ و با دور g×۱۲۰۰۰ به مدت ۱۲ دقیقه سانتریفیوژگردید. سپس ۵۰ میکرولیتر از محلول شناور جدا نموده و با ۵۵۵ میکرولیتر آب مقطر و ۱۰۰ میکرولیتر (V:V / 1:1) معرف فولینسیکالتو رقیق شد. بعد از سپری شدن ۵ دقیقه در دمای اتاق، ۷۵۰ میکرولیتر از محلول سود نرمال، حاوی ۲۰ گرم در لیتر کربنات سدیم، به هر نمونه اضافه و سپس محلولها به مدت ۱ ساعت در دمای اتاق قرار گرفتند. در نهایت میزان جذب نمونهها در طول موج ۷۶۰ نانومتر قرائت گردیدند (Lemomoine et al., 2007).
* تمام ترکیبات (۴ میلی لیتر محلول کربنات سدیم + ۵ میلی لیتر فولین + ۵/۰ میلیلیتر حلال عصاره) به غیر از عصاره، بلانک را تشکیل می دهد (به جای عصاره از ۵/۰ میلی لیتر حلال استفاده شد).
* منحنی استاندارد فنول با غلظت های ۲۵۰ و ۲۰۰ ،۱۵۰ ،۱۰۰ ،۵۰ ،۰ (میلیگرم بر لیتر) از فنول تهیه گردید (شکل ۳-۶). از همبستگی بین غلظت های بکار برده شده فنول (میلیگرم بر لیتر) با جذبهای خوانده شده توسط دستگاه اسپکتروفتومتر برای محاسبه فنول کل عصاره استفاده و بر حسب میلیگرم بر گرم محاسبه گردید.
شکل ۳-۴: منحنی استاندارد فنول کل
۳-۴-۱۱- تعیین مقدار اسانس کل
برای اندازه گیری درصد اسانس از روش تقطیر با آب استفاده می شود. جهت استخراج اسانس از گلهای گیاه استفاده می شود. بنابراین پس از جمعآوری و آماده سازی، گلهای گیاه داخل محفظه مخصوص گیاه در دستگاه کلونجر قرار داده شد. بدین وسیله اسانس همراه با بخار آب در قسمت سرد کننده جمع، اندازه گیری و برحسب درصد بیان می شود.
۳-۴-۱۳- سنجش ترکیبات اسانس
برای شناسایی ترکیبات، اسانس های مورد نظر پس از آماده سازی به دستگاه GC/MSتزریق شدند تا نوع ترکیبهای تشکیلدهنده آنها مشخص شود. دستگاه گاز کروماتوگرافی استفاده شده از نوع Agilent 6890 با ستون به طول ۳۰ متر، قطر داخلی ۲۵/۰ میلیمتر و ضخامت لایه ۲۵/۰میکرومتر از نوع HP-5MS بودet al., 2005) (Young-Cheol.
۳-۵- تجزیه و تحلیل آماری داده ها
برای انجام تجزیه واریانس و مقایسه میانگینهای صفات اندازه گیری شده از نرم افزار SAS نسخه ۱/۹ استفاده شد. مقایسه میانگینها با بهره گرفتن از آزمون چند دامنهای دانکن در سطوح احتمال ۱ و ۵ درصد انجام گرفت. همچنین برای رسم نمودار از نرم افزار Excel استفاده گردید.
فصل چهارم
نتایج و بحث
۴- بررسی تاثیر غلظت ازت و نسبت نیترات به آمونیوم بر پارامترهای مورفولوژیکی گیاه همیشه بهار
- بی کفایتی سرپرست (ضعف مدیریت)
- بی علاقگی به کار فعلی و انتقال پی در پی نیروی انسانی
- تورم نیروی انسانی (ضعف مدیریت)
تقریباً تمامی عوامل کاهش بهر هوری نیروی انسانی به ضعف مدیریت ارتباط دارد. در این میان باید رابطه فرد با سازمان ارتباطی متقابل و دوطرفه باشد. مدیر موفق کسی است که محیط فرهنگی سازمان خود را که عاملی بسیار مؤثر در رفتارهای کارکنان است عمیقاً بشناسد و درک کند و آن را در جهت اجرای برنامه های سازمان بکار گیرد. حقوق و مزایای افراد باید براساس ماهیت شغل، تخصص، تجارب و عملکرد افراد در برابر تغییرات و برنامه ها معین شود. اگر عملکرد افراد به دقت ارزیابی نشود و مطابق شایستگی به آنان امتیاز داده نشود یا به تعبیر دیگر افراد شایسته از امتیازات بیشتر در سازمان برخوردار نشوند در آن سازمان بتدریج فرهنگ کم کاری بوجود می آید(ابطحی ، ۱۳۸۳: ۲۹).
ارکان اصلی دانش بهره وری
اصول بنیادینی وجود دارند که ارکان اصلی دانش بهره وری را تشکیل می دهند.
۱- باور بداریم که فعالیت های سازمان یافته بشر به صورت مداوم و بی پایان، قابل گسترش و بهبود است و تحقیقات و تجربیات در فراگردهای بهبود عملکرد به نفع عالم بشری می باشد.
۲- باور بداریم که این پیشرفت ها (بهبودها) با این کار شروع می شود که تشخیص دهیم چه تولید کنیم و چه چیز را تأمین نماییم (اثربخشی) چگونه باید تولید و تأمین کنیم (کارایی) و تولید و تأمین کالاها و خدمتها باید بدون وقفه (اشتغال) صورت پذیرد.
۳- باور بداریم که اثربخشی هنگامی به وجود می آید که فعالیت های سازمان یافته بشری به سوی پاسخگویی به نیازمندی های اجتماعی و خواسته های اصیل افراد چه در داخل و چه در خارج از سازمان جهت یابد؛ و نیز اثربخشی به مفهوم کیفیت، به معنای متغیری از پذیرش رضایتمندانه کالاها و خدمت ها، اشراف و تأکید دارد.
۴- باور بداریم که کارایی هنگامی وجود دارد که فعالیت های سازمان یافته به نحوی انجام پذیرد که برای تولید و تأمین کالاها و خدمت ها با کیفیت بالا، مقادیر منابع مصرف شده، بیش از حد نیاز نباشد.
۵- باور بداریم که اشتغال هنگامی است که فعالیت مؤثر و کارآمد انسانی وقتی که شروع شد، به صورت مداوم و بدون وقفه باید ادامه یابد.
۶- باور بداریم هنگامی که فعالی تهای انسانی به صورت فزایند های مؤثر و کارآمد باشد، انسا نها با افزایش استاندارد زندگی، از امکانات بیشتر برای توسعه و تولید و فرصت های گسترده برای بازیابی و حل و اصلاح مشکلاتی که جهان با آن مواجه است، بهره مند خواهند شد.
۷- خودمان را وقف به وجود آمدن اصول علمی، منطقی، تجربی و قابل آفرینش در جهت آموختن هرچه بیشتر از دستاوردها و تجربه های دیگران، به منظور تأثیر گذاردن در روند افزایش اثربخشی، کارایی و اشتغال کلیه فعالیت های مثبت و سازنده بشری می کنیم و خود را به آن موظف می دانیم که یافته های خویش را به کنگره جهانی بهره وری و به دنیا گزارش دهیم تا در تشویق به افزایش بهره وری و بهبود کیفیت زندگی نقش داشته باشیم (آسترکی، ۱۳۸۹: ۷۰).
مشکلات بهره وری
بسیاری از عوامل که برای بهر هوری نامطلوب شناخته شده است (ماشین آلات کهنه، طراحی نامناسب شغل، آموزش غیراثربخش یا ناکافی کارکنان، افزایش غیرمنتظره حجم کار) خارج از کنترل واحد تولید یک سازمان هستند این فرض مطرح است که بزرگترین مشکلات موجود در راه افزایش بهره وری ناتوانی کارکنان و انگیخته نشدن آنان برای کار اثربخش است. بعضی از صاحبنظران معتقدند که مواد اولیه ناقص، طراحی ناقص تولید، اشتباهات مدیریت بیشترین سهم را در کاهش بهره وری سازمان دارند.
محور بهره وری
از آنجا که انسان خود مولد و مصر فکننده تکنولوژی است،درک این نکته مشکل نخواهد بود که چرا نیروی انسانی مهم ترین عامل توسعه اقتصادی- صنعتی به شمار می رود؟ و اصولاً چرا نقش کلیدی و محوری را در ارتقای بهره وری برای انسان قایل شده اند؟ علت این امر آن است که تنها انسان است که م یتواند کمیت و کیفیت کار خود را ارتقا دهد، طرح های جدید ارائه دهد و با خلاقیت خود مشکلات خود را از پیش راه بردارد، بر نیروی کار خود بیفزاید و راه های کاهش هزینه ها را بیابد و در حقیقت تنها عاملی است که می تواند تغییراتی در خود و محیط اطراف خود به وجود آورد. از طرف دیگر چون انسان نه تنها عامل، بلکه هدف بهره وری نیز می باشد، بنابراین اهمیت توجه به انسان نیز به این خاطر دوچندان می گردد.
بدیهی است که رشد انسان و بهره وری او در گرو یکپارچگی شخصیت و جریان زندگی او خواهد بود و این نیز مرهون حاکمیت اصول وحدت بخش بر تمام بنیادهای اجتماعی است. اصولی که در هماهنگ با نظام هستی و نظرات انسا نهاست و این امر نه تنها در سایه اندیشه « خدامحور» قابل شکل گیری است (جلالی ، نوری، وکیلی ، ۱۳۸۷: ۹).
تأثیر بهره وری در نظام اجتماعی
در حال حاضر تقریباً تمام کشورهای در حال توسعه، بر این مطلب اذعان دارند که بهبود بهره وری منشأ اصلی رشد اقتصادی و رفاه ملی می باشد. اگر بهر هوری تولید و خدمات در کشوری بالا رود همه از آن سود خواهند برد. امروزه در اکثر کشورهای جهان این باور شکل گرفته یا در حال شکل گرفتن است که برای افزایش تولید ناخالص ملی، استفاده وسیع از نیروی کار و یا سرمایه به تنهایی کافی نیست، بلکه از آن مهمتر بالا بردن بهره وری است. اگر بهره وری بالا رود تولید ناخالص ملی سریع تر از نهاده ها رشد خواهد کرد و اگر منابع حاصله نیز عادلانه توزیع شوند سطح زندگی مردم بالاتر رفته و توسعه اقتصادی- اجتماعی سریع تر تحقق می یابد.
با پیدایش نظریه سیستم ها موضوع تجزیه و تحلیل نظام ها در سطح کلان مطرح شد و بهره وری به عنوان یکی از معیارهای سنجش موفقیت نظام ها معرفی گردید زیرا بدون چنین معیاری قضاوت در خصوص عملکرد در هر نظام چه به صورت عملی، یا اجرایی، امکان پذیر نیست.
حدود پنجاه سال است که موضوع بهره وری در سیستم های مختلف بصورت جدی مطرح است و نقش اصلی در مدیریت و برنامه ریزی نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و آموزشی جهان ایفا می کند.
موضوع بهره وری، استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود را ترویج م یدهد و بحث آن منحصر به سیستم های تولید کالا نیست بلکه در هر سیستمی که نوعی کالا یا خدمات تولیدی را ارائه می دهد مطرح است. به عبارت روشن تر بهره وری هم در سیستم های تولیدی کالا و هم در سیستم های تولید خدمات مطرح می باشد. بهره وری نشان دهنده نتایج حاصل از کار یک سیستم تولیدی یا خدماتی در قبال استفاده از منابع و امکانات در دسترس است (اسچرنس[۳۵]،۲۰۰۰)
نقش منابع انسانی
بدون احساس تعهد و مشارکت کارکنان در کلیه سطوح سازمان، دستیابی به یک فرایند مؤثر مدیریت بهر هوری، به سادگی میسر نیست. صرف نظر از این مسأله، هنگامی که بخش اعظم نیروی کار، نه در قبال بهبود بهر هوری احساس مسئولیت و تعهد می کند و نه در آن مشارکت می ورزد، چگونه می توان انتظار داشت که فرهنگی عملگرا در سازمان ایجاد گردد.
در برنامه های بهره وری، اغلب به سهم عظیم و بالقوه نیروی کار توجه اندکی می شود و در مقابل، برای دستیابی به سطوح بالاتر بهره وری، بیشتر بر کارکنان مدیریت تکیه می گردد. از آنجا که در این برنامه ها، کارکنان حداقل نقش را دارند، نتایج، قابل پیش بینی است: بی تفاوتی، بی اعتمادی و مقاومت.
هنگامی که مدیریت مجبور است که یک سازمان بی علاقه و بی تحرک را، علی رغم میل آن به سوی سطوح بالاتری از عملکرد بکشاند، بهبود بهره وری، به دشواری حاصل می شود. در چنین محیطی، مفهوم فرایند مدیریت بهره وری، بی معناست.
آن دسته از سازمان هایی که به اهمیت نقش منابع انسانی و بهبود بهره وری پی برده اند، ارزش قدرت نیروی کار متعهد و در صحنه را می دانند، لذا منابع مهم و انرژ یهای فراوانی از مدیریت را صرف ایجاد محیطی می نمایند که کارکنان بتوانند با حداکثر توان خود، در بهبود عملکرد سهیم باشند (هوی و ولفولک[۳۶]،۱۹۹۹).
وظیفه اصلی هر مدیری توسعه منابع انسانی است چراکه مدیران مسئول محل کار خویش هستند. متخصص آموزش یا پرسنل م یتواند به عنوان یک تسهی لکننده، عمل کند و همانند کاتالیزور تجارب را تا آنجا که لازم است ارائه نماید. اما مدیر مستقیماً مسئول عمل در محل کار است و بنابراین این مدیر است که باید مستقیماً مسئول بهترین نحوه به کارگیری تمام منابع از جمله منابع انسانی باشد که عملکرد را ممکن می سازد.
مدیران کانون معنی دارترین و با اراده ترین تجارب کاری همکاران خویش هستند. بنابراین مدیر است که می تواند تصمیم بگیرد که چگونه این تجارب کاری را در راهی بکار ببرد که به کارکنان کمک کند تا در طیف وسیعتری از وظایف شغلی و موقعیت ها، ماهرتر، منعطف تر و دارای دانش بیشتر باشند و بتوانند عملکرد خود را بطور مستمر بهبود بخشند و قابلیت های خود را افزایش دهند.
مدیریت موفق منابع انسانی در ارتقاء بهره وری سازمان اهمیت بسزایی دارد. مدیریت منابع انسانی با استفاده بهینه از استعدادها و توانایی های بالقوه نیروی انسانی موجود در سازمان، طراحی یک سیستم مناسب پرداخت براساس عملکرد، شایستگی و مهارت فردی و نگهداری نیروی انسانی و آموزش و رشد نیروی انسانی می تواند بهره وری سازمان را ارتقاء دهد (آسترکی ،۱۳۸۹: ۵۵).
راه های ارتقاء بهره وری نیروی انسانی
برای افزایش بهره وری در سازمان نیاز به تأمین شرایط متعدد هستیم که مهمترین آن عامل انسانی است. نیروی انسانی انگیخته شده برای انجام وظایف خود مهم ترین عامل بهره وری است و انگیزش کارکنان نیز با افزایش سطح روحیه و رضایت شغلی کارکنان فراهم می آید. اما برای افزایش روحیه و رضایت کارکنان لازم است به ارضای نیازهای آنها در محیط کار توجه کنیم. تنها سازمان هایی می توانند موجبات ارضای نیازهای مراتب بالای کارکنان خود را فرام سازند که فضای روانی مناسب را در درون سازمان بوجود آورده باشند. مدیران باید رفتار افراد تحت نظارت خود را کنترل و هدایت کارکنان است. مدیران « رفتار » کنند. اما باید توجه داشت که این گونه کنترل و هدایت فقط متوجه نمی توانند فقط در سطح رفتار افراد تحت نظارت خود عمل کنند. از عوامل مؤثر دیگر اثربخشی، کارایی، بهره وری، دلایل عدم رضایت کارکنان از کار خود، مقاومت منفی و بالاخره انگیزش که تعیین کننده رفتار افراد سازمان است بی اطلاع بمانند.
مدیران می توانند بر افکار، احساسات و آرزوی کارکنان تحت نظارت خود اثر بگذارند. همین افکار و احساسات و آرزوها موجبات انگیزش و هدایت رفتار می گردد. برای اینکه یک مدیر بتواند در کار خود به بهره وری برسد لازم است عوامل روانی مهم در محیط کار خود را بشناسد و این ، عوامل را با روش های علمی و انسانی در جهت منافع سازمان کنترل کند (عسگریان ، باقری، ۱۳۹۱: ۱۸).
عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری
در حال حاضر قریب به اتفاق صاحب نظران علوم مدیریت و مهندسی صنایع معتقدند که عوامل بسیاری می توانند در ارتقاء بهره وری یک سازمان نقش داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشت که افزایش بهره وری انجام بهتر کارها نیست بلکه مهمتر از آن انجام بهتر کارهای درست است. مع الوصف بیشترین عوامل مربوط به ارتقاء بهره وری به شرایط اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی است. یکی از تقسی مبندی های نسبتاً جامع در خصوص عوامل مؤثر بر بهره وری توسط سازمان بین المللی کار انجام شده است که این عوامل به شرح زیر تقسیم بندی می شوند (خاکی، ۱۳۸۶: ۲۰).
الف- عوامل داخلی ب- عوامل خارجی
الف: عوامل داخلی که شامل دو دسته می شوند:
-
- عوامل نرم افزاری (نیروی انسانی، سازمان ها و سیاست ها، روش های کار، شیوه های مدیریت)
-
- عوامل سخت افزاری (تولید ماشین آلات، تجهیزات تکنولوژی، مواد و انرژی)
ب: عوامل خارجی بهره وری به سه دسته تقسیم می شوند:
-
- عوامل ساختاری ۲٫ منابع طبیعی ۳٫ دولت و مقررات (مکانیزم های اداری و سیاست ها و استراتژی ها- سازمان های دولتی- شوراهای کارگری).
سازمان بین المللی کار در زمینه عوامل مؤثر بر بهر هوری کار فیزیکی تقسی مبندی دیگری دارد بطور کلی عوامل مؤثر بر بهر هوری نیروی کار از دید سازمان بی نالمللی کار به سه دسته تقسیم می شوند(خاکی، ۱۳۸۶: ۲۱).
الف: عوامل عمومی شامل آب و هوا، توزیع جغرافیایی مواد خام، سیاس تهای مالی و اعتباری، سازمان عمومی بازار کار، نیروی کار به کل جمعیت، میزان بیکاری، درجه کمبود نیروی کار مراکز و اطلاعات فنی مربوط به فنون نوین.
ب: عوامل سازمانی تکنیکی: این عوامل شامل درجه ظرفیت مورد استفاده و ثبات تولید، کیفیت مواد اولیه، اجزا و ارکان عملیات، تدابیر کنترل خدمات نگهداری و مهندسی، توزیع ساعات کار، میزان ماشین آلات نسبت به کارگر و غیره.
بطور کلی کار با کاربران و تحلیلگران سیستم در ایجاد پایگاه های دادهای که شامل داده های مورد نیاز برای تولید اطلاعات کاربران می باشد، جزء وظایف مدیران پایگاه های داده می باشد. یک پایگاه داده، مجموعه ای یکپارچه از دادههای رایانهای است و طوری سازماندهی و ذخیره شده است که عمل بازیابی را تسهیل سازد. این یکپارچگی منطقی رکوردها در چندین فایل، مفهوم پایگاه داده نامیده می شود.
دو هدف عمده مفهوم پایگاه داده؛ کاهش داده های زائد و دستیابی به استقلال داده ها می باشد.
دادههای زائد به این معنی است که داده های یکسان در چند پرونده ذخیره شوند. استقلال داده ها؛ توانایی تغییر دادن در ساختار داده ها بدون تغییر در برنامه هایی که داده ها را پردازش می کنند، می باشد. استقلال داده ها با جای دادن جزئیات داده ها در جداول و فرهنگ هایی که از نظر فیزیکی از برنامه ها جدا هستند، انجام می گیرد. وقتی که سازمانی از مفهوم پایگاه داده ها پیروی میکند، سلسله مراتب داده ها بترتیب زیر می باشند:
پایگاه داده، پرونده (فایل)، سند[۵۳] (رکورد) و عُنصر داده نرم افزاری.
عوامل فوق الذکر یکپارچگیِ منطقی را در پرونده ها ایجاد و حفظ می کند، حال چه بصورت آشکار یا بصورت پنهان که به مجموعه مذکور “سیستم مدیریت پایگاه داده” اطلاق می گردد.
نمونه هایی ازسیستمهای مدیریت پایگاه داده که در یک ساختار سلسله مراتبی بکار می روند عبارتند از:
الف) سیستم مدیریت اطلاعات (MIS)
ب) آی بی ام (IBM)
ج) سیستم اینتل (INTEL) (بهان و هلمز، ۱۳۷۷).
موج دوم نوآوری در سیستم های مدیریت پایگاه داده بر اساس نرم افزار ارتباطی طرح ریزی شد و اولین بسته به منظور ارائه به کاربران رایانههای اصلی[۵۴] ارائه گردید. تقریباً در حدود دهه ۱۹۸۰ میلادی تهیه کنندگان نرمافزارها شروع به توسعه بسته های نرم افزاری سیستم های مدیریت پایگاه داده در مقیاس کوچک برای بازار ریزرایانهها نمودند. در طول سالهای اخیر توسعه سیستم های مدیریت اطلاعات بر بازار ریز رایانهها متمرکز شده و ساختاری ارتباطی را بکار برده است. مایکروسافت اکسس[۵۵] نمونه ای از سیستم مدیریت پایگاه داده ارتباطی ریز رایانه می باشد. کاربرد دیگر پایگاه داده، می تواند برنامه ای کاربردی باشد. کاربر معمولاً پایگاه داده را از طریق یک پایانه استفاده می کند و اطلاعات داده ها را از طریق یک زبان پرسش، بازیابی می سازد. پرسش[۵۶]، تقاضای اطلاعات از پایگاه داده و زبان پرسش، زبان مخصوص کاربر پسند میباشد که به رایانه امکان جواب به آن پرسش را فراهم میسازد. بطور کلی یک متخصص اطلاعاتی که مسئولیت پایگاه داده را به عهده داشته باشد، مدیر پایگاه داده DBA نامیده می شود. وظایف DBA چهار حوزه زیر می باشد:
برنامه ریزی، اجرا، اِعمال و امنیت پایگاه داده (بهان و هلمز اطلاعات[۵۷]، ۱۳۷۷).
۳- متخصصان شبکه: مدیرشبکه، کارشناس در زمینه تخصصی ارتباطات و اطلاعات است و سخت افزار و نرم افزار مورد نیاز را پیشنهاد می دهد. مدیر شبکه، اجرا و نگهداری سیستم ها را نیز هدایت می کند. متخصصان شبکه با تحلیلگران سیستم ها و کاربران، برای تأسیس شبکه ارتباطات داده ها که منابع رایانهای گسترده سازمان را به یکدیگر وصل می کند، کار می کنند. مهارت های متخصصان شبکه، ترکیبی از زمینه های رایانه و ارتباط از راه دور است. همه وسایل ارتباطی و رایانهای متصل به هم یک شبکه نامیده می شوند. یک شبکه، شامل یک پایانه و رایانهای که توانایی فرستادن و دریافت را داشته باشد؛ مودم هایی که پیامها را از حالت آنالوگ به دیجیتال و از دیجیتال به آنالوگ تبدیل کنند و مداری که یک یا چندین کانال را فراهم می آورد، می باشد (مک لوید، ۱۳۷۸).
انواع اصلی شبکه عبارتند از:
WAN برای شبکه گسترده، LAN برای شبکه محلی وMAN برای شبکه کلانشهر
۴- برنامه نویس ها: برنامه نویس شخصی است که مُستندات تحلیلگر سیستم ها را به عنوان یک راهنما به کارگرفته و دستورات برنامه که باعث انجام عملیات لازم توسط رایانه می شود را تهیه می نماید.
بیشتر سازمانهایی که از رایانههای تخصصی استفاده می کنند، کارمندانِ متخصص اطلاعاتی دارند. بیشتر این متخصصان در واحدهای خدمات اطلاعاتی مستقر هستند اما اکثر آنها در قسمت کاربران، شاغل می باشند. وظیفه متخصصان طراحی سیستم های رایانهای برای رفع نیازهای خاص سازمان است. محصول تلاش های آنها یک کتابخانه نرمافزاری از برنامه های معمول در سازمان میباشد که به این عمل، برنامه نویسی می گویند یعنی طراحی و ساخت نرم افزاری ویژه برای رفع نیازهای خاص سازمان که ممکن است در دیگر نرم افزارهای از پیش نوشته شده لحاظ نشده باشد. امروزه عموماً استقبال از نرم افزارهای از پیش نوشته شده بیشتر از طراحی نرم افزارهای ویژه برای یک سازمان خاص می باشد.
۵- اپراتورها: اپراتورها تجهیزات رایانهای بزرگ چون رایانههای مین فریم و ریز رایانهها را اداره و تجهیزات را کنترل می کنند، برگه های کاغذی چاپگرها را عوض می کنند، کتابخانه ها، نوارها و دیسک ها را مدیریت می کنند و بعضی وظایف مشابه را انجام می دهند (مک لوید، ۱۳۷۸).
امروزه کاربرد سیستم های اطلاعاتی رایانه محور، پنج محیط را شامل می گردد:
پردازش داده ها
سیستم های مدیریت اطلاعات MIS
سیستم های پشتیبانی تصمیم
اداره مجازی
۵- سیستم های دانش محور
سیستم مدیریت اطلاعات MIS
پردازش داده ها از اولین کاربردهای رایانه و سیستم های اطلاعاتی بوده است. در بخش های قبل نکاتی دربارۀ سیستم، نگرش سیستمی و سیستم های اطلاعاتی ذکر گردید. سیستمی که کنترل و بازسازی اطلاعات را از دنیای خارج با سازماندهی و انتخاب داده ها و اطلاعات جهت اتخاذ تصمیم، برنامه ریزی و کنترل برای مدیران آماده سازد، سیستم مدیریت اطلاعات نامیده می شود. مدیران همواره به دنبال اطلاعات هستند و اتخاذ تصمیم های آنان، بر اساس داده های مرتبط با موضوع است (ذاکری، ۱۳۵۷).
درگذشته منابع اطلاعاتی؛ اتفاقی، غیرمطمئن و دستیابی به آنها به طُُرُق مختلف و گوناگون بوده است و اطلاعات آنان از طریق مقامات مافوق و یا مرئوسین و سایر پرسنل سازمان، تأمین می گردید که این امر عدم اطمینان و اِتکاء به صحت اطلاعات را تشدید می نمود؛ زیرا افراد، اطلاعات را با افزایش و یا کاهش آمار به مقامات و مسئولین منتقل می کردند، لذا اطمینانی به صحت آن نبود. تجهیز مدیریت به یک سیستم اطلاعاتی صحیح و مطمئن که توانایی مدیریت را در اتخاذ تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل سازمان، یاری دهد، دارای روندی تاریخی است و این سِیر تاریخی با مفاهیم دفترداری دوبل که توسط پروز لوکاپاکلیلی[۵۸] در سال ۱۴۹۴ ارائه شد، آغاز گردید. سیستم های مدیریت اطلاعات تا قرن بیستم با تأنی به حرکت خود ادامه داد و شاید علت آن عدم توانایی بشر درحفظ، نگهداری و بازیابی اطلاعات بود. با توسعه رایانههای با ظرفیت، سرعت و دقت بالا در اواسط قرن بیستم تکامل و کاربرد مفاهیم سیستم های مدیریت اطلاعاتی ، با روندی دیگر توسعه یافت که حاصل آن تغییرات در عملیات و وظایف سازمان های تجاری بشرح ذیل گردید:
۱- مدیریت متمرکز و تکیه بر محورهای تمرکز اطلاعات و بهره گیری از فنآوری پیشرفته. ۲- طراحی اطلاعات و ارائه گزارشات لازم برای اتخاذ تصمیم مدیریت، برنامه ریزی و کنترل سازمان.
۳- طراحی سیستم مدیریت اطلاعات با تکیه بر کنترل سیستم های اطلاعاتی مدیریت کنترل پروژه (ذاکری،۱۳۵۷).
نتایج حاصل از این مفاهیم،MIS یا سیستم های مدیریت اطلاعات نامیده می شوند. هدف سیستم های مدیریت اطلاعات، افزایش روند ارائه و اداره اطلاعات، کاهش حدس و گمان در حل مشکلات در سطوح مختلف سازمانی از طریق سیستم های بازخورد اطلاعات و بازتابِ بازیابی اطلاعات در جهت تکامل داده های جدید به سیستم است (مک لوید، ۱۳۷۸).
MIS شامل سه جزء است: مدیریت، اطلاعات و سیستم.
MIS مدیران را در امور استراتژیک حمایت می کند، در تصمیمات تکراری و روزمره نیز اطلاعات لازم را در اختیار مدیران تاکتیکی قرار می دهد و آنها را قادر می سازد تا به اطلاعاتی دست یابند که جهتِ تصمیم هایشان کمک مؤثری باشد.MIS می تواند تصاویری از مُغایرتها و انحراف از برنامه تعیین شده را آشکار سازد، چنین اطلاعاتی از طریق تهیه گزارشات مدیریت در قالب ها و تصاویر منطقی و قابل تعبیر و تفسیر و تجربه و تحلیل در اختیار مدیریت قرار می گیرد (بهان و هلمز، ۱۳۷۷).
ضرورت MIS
بنا بر گزارشِ “بررسی دانشگاه مجازی و سیستم های فراگیر الکترونیکی” مندرج در شماره ۵ و ۶ فصلنامه توسعه و کاربرد فناوری اطلاعات (۱۳۸۲)، وابسته به مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه صنعتی شریف، توسعه MIS به دلایل زیاد و متفاوتی می تواند صورت پذیرد. در این گزارش آمده است: در تحقیقی که در سال ۱۹۹۱ توسط پروفسور واتسون صورت گرفته، عمده ترین دلایل توسعه MISبه شرح زیر بیان شده است:
۱- دسترسی به اطلاعات جدید و تازه [۵۹]
۲- دسترسی وسیع تر به اطلاعات عملیاتی
۳- دسترسی وسیع تر به مجموعه بانک اطلاعاتی
۴- اطلاعات مهم و مربوط ولی خلاصه
۵- اطلاعات جدید و اضافی
۶- اطلاعات بیشتر در مورد محیط سازمانی
۷- دسترسی بیشتر به بانک اطلاعات بیرون سازمانی
۸- دسترسی سریعتر به اطلاعات
۹- کاهش هزینه های بوروکراسی اداری
۱۰- افزایش ارتباطات
۱۱- توانائی بیشتر برای مشاهده و تحلیل اطلاعات گذشته به صورت یک روند
۱۲- افزایش راندمان و کارائی مدیریت
۱۳- برپایی جلسات کمتر و به تبع آن اتلاف وقت کمتر در جلسات
۱۴- بهبود وضعیت برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل توسط مدیر
۱۵- توانائی توجه و تمرکز بیشتر توسط مدیر
۱۶- پشتیبانی بهتر برای امر تصمیم گیری (واتسون به نقل از فتح الهی، ۱۳۸۵).
مشخصات و مزایای MIS مطلوب
الف: مشخصات یک MIS مطلوب باید بشرح زیر در نظر گرفته شود:
۱- بِلادرنگ بودن اطلاعات: ایجاد همزمان اطلاعات و تهیه گزارش بدون وقفه صورت پذیرد.
چگونه تنبیه کنید
کوتاه : همیشه نظرات خود را در موقع تنبیه به طور مختصر بیان کنید : « تو مرتکب چنین کاری شده ای که مجاز نبوده ای در این صورت مجازات تواین است » هیچ گاه مسائل را بیش از حد شرح ندهید . برای مثال شما میز تحریر چوبی زیبایی در اتاق نشیمن دارید . پسر شما دوست دارد که اسباب بازیهایش را روی آن نهاده و آنجا به بازی بپردازد و شما در مورد خراش افتادن بر روی آن نگرانید .
مادری که زیاده از حد حاشیه می رود و توضیح می دهد خواهد گفت :
پوریا این یک قطعه اسباب قیمتی است اگر تو اسباب بازیهایت را روی آن قرار دهی به خصوص ماشینها و کامیونهایت را امکان اینکه آن را خراش دهی زیاد است اگر خراش بیفتد مادرت باید آن را به مغازه تعمیر مبلمان ببرد تا آن را تعمیر کند که البته خرج زیادی دارد . این کار پدرت را عصبانی خواهد کرد بنابراین روی این میز بازی نکن .
به جای این شما باید یک گوشزد کوتاه به طفل بکنید : پوریا تو می دانی که اجازه نداری روی این میز بازی کنی و اگر این کار را بکنی من به تو اجازه تماشای فیلم کارتون امشب را نخواهم داد. اگر پوریا امتناع ورزید بلافاصله بگویی که او امشب از تماشای تلویزیون محروم است .
با طفل جر و بحث نکنید و چانه نزنید
اشکال بسیاری از والدین کودکان ناسازگار این است که کودک در نظر دارد آن چنان قوی است که او را به چشم یک آدم بزرگسال می نگرند و خود را محتاج به تشریح اعمال خود و تصمیماتشان می بینند اما شما نباید با کودکان ناسازگار چانه بزنید بلکه مقررات را وضع می نماید و اگر کودک چون و چرای آن را سوال و رفتاری می کند که در نظر شما حائز اهمیت و قابل ایستادگی است باید جواب دهید : چون من اینطور می گویم یا چون این قانون منزل ماست . این بدین معنی نیست که شما یک مستبد خود کامه و بی رحم هستند در واقع مقررات شما از نظر کودک بسیار منطقی و بجاست هدف در اینجا نشان دادن قدرت شما به طریقی واقع بینانه و بی طرفانه است .
برای مثال اگر دختراتان سر میز ، غذا را سلف می کند و شما معتقدید که این رفتار مهم است باید در موقعی که سر میز غذا نیستید به او تذکر بدهید که اگر غذا را تف کند به اتاقش فرستاده خواهد شد اگر یک بار کار را کرد برای اولین بار و آخرین بار باید به او تذکر داد که تنبیه خواهد شد و به اتاقش فرستاده خواهد شد او بار دیگر این کار را می کند .
شما نباید به هیچ وجه اجازه دهید چنین بگو مگویی بین شما رخ دهد.
سارا به اتاقت برو .
مامان خواهش می کنم . من منظوری نداشتم و فقط تصادفی این کار را کردم . ولی من منظورم همان است که گفتم .
اما مامان تکه گوشتی که به من داده بودی به قدری سفت بود که جویدنش مشکل بود و لای دندانهایم رفت .
تو باید همین الان به اتاقت بروی .
مامان خواهش می کنم من دیگر این کار را نمی کنم دفعه آخر است .
سارا
پس بگذار به اتاق نشیمن بروم .
این گفتگو باید جایگزین با گفتگوی زیر شود .
خوب سارا به تو تذکر داده بودم ولی تو دوباره عمل را تکرار کردی . حالا باید برای پنج دقیقه به اتاقت بروی .
مامان خواهش می کنم منظوری نداشتم .
به اتاقت برو بحث نکن .
چرا
چون من این طور می گویم .
بهترین سیاست برای خانواده یک کودک ناسازگار باید طبق الگوی یک خود کامه خیر خواه بنا شود تا بر طبق یک دموکراسی کودک حق رایی در انتخاب و تصمیم گیری در مورد مجازات خود نداشته باشد . دوباره به یاد داشته باشید شما نمی خواهید یک فرد بی رحم باشید ولی می خواهید رهبری مقتدر باشید .
جدی باشید
به جای داد و فریاد بر سر کودک یک لحن صدای موثر را تمرین کنید صدای شما باید تاکید شما را برسانید در مورد کودک خردسال بخصوص لحن صدا بسیار مهم است . با طفل خوشایند سخن نگویید که طفل احساس می کند شما به حرف خود عمل نخواهید کرد .حالا عزیزم ما دوست نداریم با مداد رنگی روی کاغذ دیواری نقاشی کنی .
بچه های خوب این کار ها را نمی کنند باشد ؟خوب عزیز دلم ؟ دفعه دیگر که می خواهی نقاشی کنی روی یک کاغذ این کار بکن و آن را به مادر بده .
به جای این باید جدی باشید :
من نمی خواهم هیچ وقت تو را در حال نقاشی روی کاغذ دیواری و یا هر جای دیگری بجز دفتر نقاشی خودت ببینم می فهمی ؟ بسیاری از والدین نمی فهمند که چقدر از کودک خود خواسته اند که از رفتار آنان پشتیبانی شود . مادری که به کودک خود می گوید حالا به اتاقت برو باشد . قدرت خود را کتمان می کند و از کودک انتظار دارد که او مثلاً بگوید باشد مادر من خیلی دوست دارم که به اتاقم بروم . در به کار بردن ضمیرهای شخصی دقت به خرج دهید . جملاتی نظیر حالا وقت آن است که ما به رختخواب برویم . معنی متفاوتی با جمله وقت خواب تو فرا رسیده است دارند.
زیاده از حد گوش نکنید
در مورد تذکر زیادی دو مطلب وجود دارد . اول اینکه کودک شما ممکن است شما را امتحان و مطمئن شود که در گفته خود پا بر جایید یا نه . در این صورت بسیار مهم است مجازاتی است مجازاتی را که تصمیم گرفته بودند اجرا کرده و از اخطارهای مکرر خودداری کنید . یک یاد آوری کافی است اما بعد از آن اعمال لازم است که باید همراه با لحن جدی و حالت محکم باشد .
شما نباید مرتباً اخطار کنید که مثلاً سارا اگر با ساعت مادر بازی کنی تنبیه می شوی .
سارا آیا شنیدی چه گفتم من به تو گفتم با آن بازی نکن دوباره تکرا می کنم که این کار را نکن .
به جای اینها یک اخطار لازم است و بعد عمل :
سارا اگر با ساعت مادرت بازی کنی بعد از نهار به تو آب نبات چوبی نخواهم داد .
پس حالا که به بازی ادامه می دهی آب نبات چوبی نخواهی داشت . و در موقع مناسب ساعت را از جلوی چشم او کنار بگذارید . والدین معمولاً تهدیدات خود را عملی نمی کنند ولی اگر مجازات خود را ساه و کوتاه کنید و طفل بداند که چه نوع اعمالی را مجاز نیست انجام دهد همه چیز ساده تر و واضحتر خواهد بود . نوع دیگر اخطار که می تواند زیاده از حد باشد اخطار در مورد رفتار کودک زمانی است که او می خواهد به جایی برود ( مثلاً خانه مادر بزرگ ) مادر می تواند مرتباً از ساعتها قبل از این دیدار به کودک به خاطر ترس از رفتار ناشایست به او هشدار بدهد :
وقتی به خانه مادر بزرگ می روی سعی کن در اتاق او به چیزی دست نزنی و گرنه او را عصبانی خواهی کرد .
به یاد داشته باش که در خانه مادر بزرگ به چیزی دست نزنی .
من نمی خواهم که تو در خانه مادربزرگ به چیزی دست بزنی ، باشد ؟
همیشه وقتی به خانه مادر بزرگ رسیدید اخطار کنید : یادت باشد که تو نباید به اشیاء مخصوص خانه مادر بزرگ دست بزنی زیرا ممکن است آنها را بشکنی اگر این کار را بکنی به شیر و بیسکویت نخواهم داد.
منطقی باشید
مجازات بستگی به محتوای آن دارد . در مورد کاری که می کنید یا توجه به شرایط و موقعیت انعطاف پذیر باشید باید در مورد تنبیه های خود ابتکار به خرج دهید و به خاطر بیاورید که سن بچه را نیز باید در نظر گرفت شما نباید بچه دو ساله ای را که نمی فهمد و در اتاقش نمی ماند در اتاق حبس کنید بلکه می توانید او را از تماشای تلویزیون یا داشتن خوراکی منع کنید . بایدهمیشه شرایط را در نظر بگیرید . نمی توان کودکی را که در مرکز خرید رفتار نادرستی می کند به اتاقش فرستاد و شما نیز نباید مجازات را تا رسیدن به منزل به تاخیر بیندازید . می توانید به او بگویید اگر این رفتار را ادامه دهد برای او مثلاً بستنی قیفی نخواهید خرید .
یک رای و محکم باشید
به خاطر داشته باشید که هدف از انضباط موثر آن است که کودک از شما اطاعت کند و روش او در انجام کارها مهم نیست او ممکن است بد ادای کند که نباید آن را با نافرمانی اشتباه بگیرید تنبیه به هر حال در او نفوذ کرده است مثلاً وقتی کودک شما مطیع نیست و به عنوان تنبیه به اتاقش تبعید می شود ممکن است بگوید : برای من مهم نیست به هر حال من دوست نداشتم اینجا بمانم و به اتاق خود برود .این رفتار را نادیده گرفته و تنبیه را انجام شده فرض کنید .
روش های مجازات
از توصیه هایی که من در این بخش نموده ام ، دریافته اید که مجازات فقط قسمتی از روش شما در اعمال قدرت است زمانی که سایر قسمتهای این روش انضباطی موثر نیز مورد اجرا قرار گیرد . شما محتاج به در نظر گرفتن تعداد زیادی روش مجازاتی نخواهید بود . بلکه دو تا سه روش از قبیل فرستادن کودک به اتاقش برای مدت کوتاه یا گرفتن حقی یا چیزی از او کافی خواهد بود . دوباره در اینجا اهمیت لحن صدا و جدی و محکم بودن را بخصوص در مورد کودک خردسال باید متذکر شوم .
بسیاری از والدین در مورد تنبیه بدنی از نظر می خواهند . من معتقدم که گاه گاهی ضربه ای به پشت بچه نواختن به وسیله مادر یا پدری که عواطف و احساسات خود را در اختیار دارند و موقعیت را لازم تشخیص می دهند ضرری ندارد . این می تواند به اصطلاح جو را تمیز کرده و به مسئله خاتمه دهد اگر چه کتک زدن کودک در موقعی که شما از کوره در رفته اید مسئله ای است متفاوت و باید از آن حذر کرد . همچنین فکر می کنم که تحقیر کردن طفل با سیلی زدن به او نیز کار اشتباهی است .
اگر اعمال شما مختصر و مفید باشد و قسمتی از یک روش انضباطی موثر آنها را حتی نمی توان تنبیه به حساب آورد . در واقع شما به کودک خود حق انتخاب می دهید و آن را با واکنش روش دنبال می کنید . مثلاً فکر کنیم که بعد از برقرار کردن برنامه منظم خواب و از میان بردن جدالهای بی موقع در موقع خوابیدن دختر چهار ساله شما به خارج از بستر و اتاق خود مرتباً ادامه دهد . با لحن جدی و در یک بحث آرام به او بگویید که باید در اتاق خود باقی بماند ولی در را می تواند باز یا بسته نگه دارد ، اما هیچ راه دیگری وجود ندارد . اگر دوباره از اتاق خود خارج شد یک بار به او تذکر دهید ولی بعد بدون بحث و مشاجره بیشتر به سادگی او را به اتاقش بازگردانید و در را ببندید ، و آن را برای دو دقیقه از پشت بسته نگه دارید (زیرا این برای کودک خردسال مدت زیادی است ) مسلماً او غمگین خواهد شد اما روی خود فشار بیاورید و محکم بیاستید . زمانی که او را بیرون می آورید صبر کنید که آرامش خود را بازبیابید و بعد بگویید : میبینی که مادر و پدر در این مورد جدی هستند تو هنوز همان حق انتخاب را داری حالا بیا دوباره امتحان کنیم شاید شما چندین بار مجبور به تکرار این برنامه شوید. اما اگر نقش خود را ساده و نسبتاً دوستانه اما جدی ایفا کنید امکان موفقیت شما بسیار زیاد خواهد شد . اصول انضباط موثر یقیناً کمک موثری در کوششهای شما برای بدست آوردن حس حقیقی قدرت در رویارویی با کودک ناسازگار شماست . در واقع بسیاری از والدین این اصول را در مورد اداره کودکان سازگار خود نیز قابل استفاده یافته اند . زمانی که شما روش های انضباطی خود را تمرین و بازسازی می کنید سعی کنید که همیشه در جهت یک رویه محبت آمیز خود را تمرین و بازسازی می کنید . سعی کنید که همیشه در جهت یک رویه محبت آمیز حرکت کنید در رویارویی با یک رفتار حائز اهمیت جدی ، و در مورد آزارهای کم اهمیت تر ، همراه با نرمش و دوستانه ولی در هر حال باید تصمیم گیرنده واقعی مشخص باشد به زودی احساس اراده بیشتری خواهید کرد و در روابط شما با کودک بهبودی حاصل خواهد شد .
پرخاشگری [۲۰] یکی از پدیده های مهم روانی – اجتماعی است که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است . برخی سپده دم تاریخ را با بیان قتل هابیل به دست قابیل آلوده به پرخاشگری و خشونت می دانند . کوالسکی [۲۱] بر اساس پژوهشهای انجام شده خود ، می نویسد : از ۵۶۰۰ سال قبل تا امروز ، بشر فقط ۲۹۲ سال در صلح و صفا گذرانیده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است . اگر تاریخ انسان را ورق بزنیم ، پر است از خونخواری و قتل و غارت و کشتار . بزرگترین افتخار قهرمانان تاریخ این بوده است که توده های گسترده تری از انسانها را کشته یا به کشتن داده اند . از آن سردار رومی می توان نام برد که چهل هزار غلام را در روم به صلیب کشید و پادشاهی که فرمان داد تا هزاران نفر از هواداران یک عقیده را در زمین بکارند و یا از آتیلا و چنگیز ذکری به میان آورد که مردم شهرهای چند هزار نفری را قتل عام کردند و تیمور که سراسر ایران را از کله انسان مناره ساخت و یا از ترومن که صد ژاپنی را در لحظه ای به هلاکت رساند …
این است بیلان تاریخ بشر !
در طی این جنگ و ستیز ها ، شمار افرادی که کشته شده و یا در اثر بیماریهای واگیر از میان رفته اند ، بالغ بر سه میلیارد و ششصد میلیون نفر بوده است ؛ یعنی معادل کل جمعیت فعلی کره زمین . [۲۲] اهمیت موضوع وقتی روشن می شود که بدانیم شمار کشته شدگان در آمریکا بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ بیشتر از تلفات ارتش آمریکا در ویتنام بوده است . در سال ۱۹۷۵ از هر ده هزار نفر آمریکایی یک نفر به طور پرخاشگرانه کشته است . در مقایسه آماری پرخاشگری و خشونت در ایران با دیگر کشورها – که مثلاً در هر پنج دقیقه یک نفر به قتل می رسد و در هر ۱۰ دقیقه یک نفر مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد – نشان می دهد که در کشور ما ، هنوز در مقایسه با بسیاری از کشورهای بزرگ ، حتی معدل خشونت و پرخاشگری در جهان ، بسیار پایین است .
روان شناسان اجتماعی ، پرخاشگری را به عنوان یکی از رفتارهای بیمارگونه مورد مطالعه قرار می دهند و در تلاشند تا عوامل موثر در پیدایی ، افزایش یا کاهش آن را معلوم دارند .
تعریف پرخاشگری
پرخاشگری را رفتاری تعریف کرده اند که هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری باشد .
آنچه در این تعریف حائز اهمیت است ، قصد و نیت رفتار کننده است ؛ یعنی آسیب رسانیدن تصادفی به شخص دیگر ، پرخاشگری نیست . مثلاً اگر توپ فوتبال سهواً به بازیکن دیگر اصابت کند ، پرخاشگری نیست . اما اگر فردی مخصوصاً بازیکنان را با پا بزند ، هل بدهد ،